نمایش نتایج: از 1 به 6 از 6

موضوع: نمیدونم همسرم رو واقعا دوست دارم یا نه...

8031
  1. بالا | پست 1

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Feb 2015
    شماره عضویت
    11898
    نوشته ها
    1
    تشکـر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    نمیدونم همسرم رو واقعا دوست دارم یا نه...

    با سلام
    من 3 سال است که ازدواج کردم ولی هنوز خونه خودم نرفتم...خودم 24 ساله و همسرم 33 ساله است.
    حدود 7 ماه است که منو همسرم به مشکل خوردیم و دور از هم بودیم...مشکل از جایی شروع شد که شوهر من بیکار شد و من باردار شدم اما به دلیل شرایط اقتصادی بد و این که هنوز مراسم نگرفته بودیم و ... متاسفانه اقدام به سقط جنین کردیم.
    بعد از آن دخالت های خانواده ها و مخصوصا خانواده ی من شروع شد که گفتن این مرد زندگی نیست و به درد نمیخوره با اینکه ما واقعا همدیگرو دوست داشتیم و عاشق هم بودیم... شاید لازم باشه بگم که ما از طریق فیسبوک آشنا شدیم و از اولین دیدار تا ازدواجمون کلا یک ماه بیشتر طول نکشید.
    به هر حال همدیگرو خیلللی دوست داشتیم...
    بعد از جریان سقط و حال بد من مشکلات شروع شد
    هم من خودمو سعی کردم از اون دور کنم و هم اون از من...
    مشاوره خانواده هم رفتیم حدود 7 ماه پیش که نتیجه آخرین جلسه این بود که:
    نه من همسرم رو همون طوری که هست قبول دارم و نه همسرم منو همین طوری که هستم میپذیره پس بهتره همدیگرو اذیت نکنیم و جدا بشیم....
    آغاز دوری ما در واقع از این جا بود
    همسر من راضی به جدایی نبود و ما کشمکش زیادی داشتیم...
    من حدود 2 ماه افسردگی داشتم...
    شاید پبش 10 تا وکیل رفتم اما اقدام قانونی انجام ندادم...
    اینقدر درگیری ها زیاد بود که دیگه من خسته شدم و بی خیال همه چیز شدم و گذاشتم فقط زمان بگذره تا همسرم خودش به این نتیجه برسه که باید جدا بشیم و من رو طلاق بده.
    همسر من تو این مدت تهدید میکرد که اذیت میکنه و فلان و... هر شب یه جور بحث و بگو مگو
    من خسته شدم و کلا قطع ارتباط کردم مثلا خط تلفنم رو عوض کردم که بهم دسترسی نداشته باشه تا اعصابم راحت تر باشه.
    تو این مدت افراد مختلفی اومدن طرفم...
    من با یکی از استادای دانشگاهم شروع به حرف زدن کردم و درد دل و اون یه جورایی سنگ صبور من شده بود...
    رابطه ما صمیمانه تر شد که ایشون به من پیشنهاد دوستی دادن.
    ایشون 36 ساله هستن و 3 سال بود که از همسرشون جدا شده بودن و یک پسر 4 ساله داشتن...
    کم کم من به ایشون علاقه مند شدم...اما در کل نه من و نه ایشون زیاد احساساتمون رو بروز نمیدادیم.
    راحت بگم دوستش داشتم و دارم...
    اما مشکل این بود که برای ارتباط بیشتر من نمیتونستم اعتماد کنم و میترسیدم...
    محکش زدم و دیدم اهل اینکه راحت با یکی دیگه هم دوست بشه هست...
    این موضوع خیلللی منو ناراحت کرد چون من بهش علاقه پیدا کرده بودم اما نتونستم تحمل کنم و به رابطه پایان دادم...
    برعکس استادم همسر من اصلا اهل دختر بازی و اینا نیس...
    مادر من با اینکه یه زمانی میگفت شوهرت به درد نمیخوره این بلاتکلیفی خستش کرده بود و هی تو گوش من میخوند که تو طلاق بگیری اواره میشی و علاف و از حرفا.
    با این که من واسه خودم برنامه های روشنی تو ذهنم داشتم بعد از جدایی...
    نمیدونم چرا اما با وجود اینکه خیلللللی از همسرم ناراحت بودم و دلم شکسته بود برگشتم پیش همسرم و گفتم کمک کنه تا همه چیز رو درست کنیم...
    همسر من خیلللی ادم احساساتی هست ...
    از اینکه من مثل روز اول نبودم شاکی بود همش تا اینکه جریان رو با کمی تغییر براش تعریف کردم... یه اسم الکی گفتم بهش...
    سرتون رو به درد نیارم
    در من اینه که :
    من هنوز استادم رو دوست دارم ولی با همسرم هستم همسرم هم دوست دارم مرد خوبیه ولی یه جورایی دارم نقش بازی میکنم...
    منطق من میگه اینکه برگشتم پیش همسرم درسته اما احساسم خیلللی منو اذیت میکنه...
    و من نمیدونم باید چیکار کنم؟
    لطفا منو راهنمایی کنین.
    ممنونم

  2. بالا | پست 2

    عنوان کاربر
    کاربر ویژه
    تاریخ عضویت
    May 2014
    شماره عضویت
    3710
    نوشته ها
    9,699
    تشکـر
    4,204
    تشکر شده 10,202 بار در 5,111 پست
    میزان امتیاز
    21

    پاسخ : نمیدونم همسرم رو واقعا دوست دارم یا نه...

    نقل قول نوشته اصلی توسط farzane.a نمایش پست ها
    من هنوز استادم رو دوست دارم ولی با همسرم هستم همسرم هم دوست دارم مرد خوبیه ولی یه جورایی دارم نقش بازی میکنم...
    منطق من میگه اینکه برگشتم پیش همسرم درسته اما احساسم خیلللی منو اذیت میکنه...
    و من نمیدونم باید چیکار کنم؟
    لطفا منو راهنمایی کنین.
    ممنونم
    به هرحال شما رابطه ای رو شروع کردید که میتونه اوضاع رو از قبل بدتر کنه ... ارتباط با دونفر و این یعنی خیانت

    به صرف اینکه از همسرتون هم جدا شده باشید ولی نباید به این سرعت وارد یک رابطه عاطفی جدید میشدید

    راستش کار الان شما از چاله به چاه افتادنه به همین خاطر اول تکلیفتون رو در زندگی مشخص کنید

    ببینید چه هدفی دارید واقعا" اگر زندگی اول شما تموم شده پس چرا اصرار به ادامه اون دارید

    و اگر استادتون مردی هوسبازه که هر لحظه میتونه با کسی باشه ، چرا باز زندگی خودتون رو روی یک حباب قراره بسازید

    اتفاقا" شما خوب میدونید چه تصمیمی در زندگی دارید و این در نوشته بالا کاملا" مشخصه

    بهتره خودتون رو گول نزنید و ادای منجی نجات بخش رو بازی نکنید و قاطع عمل کنید
    امضای ایشان

    خـــــدانـگهــــــدار


  3. 2 کاربران زیر از farokh بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  4. بالا | پست 3

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Mar 2015
    شماره عضویت
    13246
    نوشته ها
    1
    تشکـر
    0
    تشکر شده 1 بار در 1 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : نمیدونم همسرم رو واقعا دوست دارم یا نه...

    با سلام . از اینکه سایتی در رابطه با مشاوره هست واقعا سپاسگذارم . عرض کنم خدمتتون که من قبلا ازدواج کردم و در ازدواج قبلم شکست خوردم. وحالا بعد از 2 سال الان با خانمی اشنا شدم .که از هر نظر برام مطلوبه موضوع اینجاست که ایشان مجرد هستن . واین موضوع را با خود ایشان حل کردم ولی من قصد ازدواج با ایشان را دارم و نمیدونم که برای خانواده ایشان چطور خودمو توجیح کنم که بتونم به نتیجه مطلوب برسم

  5. کاربران زیر از morteza r بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  6. بالا | پست 4

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Apr 2015
    شماره عضویت
    14910
    نوشته ها
    64
    تشکـر
    30
    تشکر شده 103 بار در 44 پست
    میزان امتیاز
    9

    پاسخ : نمیدونم همسرم رو واقعا دوست دارم یا نه...

    شما ک فرت فرت عاشق میشی
    البته عشق نیستا جو زده میشی
    اول شوهرت بوده بعدم استادت حلا نفر بعدی کی باشه خدا داند
    ب نظر من شما خودت رو اصلاح کن زندگی مشترک ک کشکی نیست وسطش هرکی بیاد ابراز علاقه کنه شما عاشقش شی و شوهرتو ول کنی بد دیدی نه خوب نیس باز برگردی سمت شوهرت
    دلم برا شوهر بنده خدات میسوزه
    فک کنم هنو برا ازدواج خیلی بچه بودی

  7. 2 کاربران زیر از *نیلوفری* بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  8. بالا | پست 5

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Jul 2015
    شماره عضویت
    19153
    نوشته ها
    2,540
    تشکـر
    1,726
    تشکر شده 5,759 بار در 1,860 پست
    میزان امتیاز
    12

    پاسخ : نمیدونم همسرم رو واقعا دوست دارم یا نه...

    شما اول گفتی همسرت رو خیلی دوست داشتی و داری بعد گفتی خسته شدی و الان استادت رو دوست داری
    بعد گفتی هم همسرت رو دوست داری هم استادت رو !
    فکر میکنم شما وضع مالی استادت رو دوست دار و اخلاق همسرت رو !
    درواقع خود اینهارو دوست نداری!
    یسری داشته هاشون رو دوست داری
    خب هرکسی ویژگی مثبتی داره!
    پس با این تفاسیر همزمان میتونی 10 تا مرد دیگر رو هم دوست داشته باشی..
    عزیزم دوست داشتن یعنی خوده خوده فرد نه داشته هاش!
    من فکر میکنم هیچکدوم این ادمهارو دوست نداری!

  9. بالا | پست 6

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    May 2015
    شماره عضویت
    16452
    نوشته ها
    202
    تشکـر
    220
    تشکر شده 173 بار در 110 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : نمیدونم همسرم رو واقعا دوست دارم یا نه...

    نقل قول نوشته اصلی توسط سمیراه نمایش پست ها
    شما اول گفتی همسرت رو خیلی دوست داشتی و داری بعد گفتی خسته شدی و الان استادت رو دوست داری
    بعد گفتی هم همسرت رو دوست داری هم استادت رو !
    فکر میکنم شما وضع مالی استادت رو دوست دار و اخلاق همسرت رو !
    درواقع خود اینهارو دوست نداری!
    یسری داشته هاشون رو دوست داری
    خب هرکسی ویژگی مثبتی داره!
    پس با این تفاسیر همزمان میتونی 10 تا مرد دیگر رو هم دوست داشته باشی..
    عزیزم دوست داشتن یعنی خوده خوده فرد نه داشته هاش!
    من فکر میکنم هیچکدوم این ادمهارو دوست نداری!
    داداش تاپیک مال چند ماه پیشه

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. نمیتونم به خانواده بگم دختری رو دوست دارم
    توسط fardayenik در انجمن سایر موارد ازدواجی
    پاسخ: 4
    آخرين نوشته: 11-11-2014, 02:38 PM

لیست کاربران دعوت شده به این موضوع

کلمات کلیدی این موضوع

© تمامی حقوق برای مشاورکو محفوظ بوده و هرگونه کپی برداري از محتوای انجمن پيگرد قانونی دارد