نوشته اصلی توسط
رضاخان
20سال است ازدواج کرده ام همسرم آرام صبور بود ودر مقابل خانواده و مشکلات زندگی احساس مسئولیت داشته و کماکان دارد حدود سه سال است احساس میکنم همسرم زندگی را از سر اجبار ادامه میدهد اکثر اوقاتش را با کار کردن می گذراند نشاط و شادابی گذشته را ندارد بی حوصله است سوالاتم را بد پاسخ می دهد نگاهش شبیه کسی است که بزور باید کسی را تحمل کند سه فرزند داریم یکی فارغ التحصیل ودوتای دیگر مشغول بتحصیل در دانشگاه می باشند خواهر زاده او حدود یکسال پیش در اثر حادثه فوت کرد ازآن موقع بنظر میرسد مشکلات بیشتر شده است اهل شوخی و مزاح نیست نه فیزیکی و نه کلامی بیشتر افکار منفی را در مورد دیگران می پروراند او زندگی را برای کارکردن می خواهد اما من کار کردن را برای زندگی دیگر رعایت احترام و جایگاه من را بعنوان مرد زندگی ندارد خیلی راحت مشاجره و بگو مگو میکند لطفا راهنمایی بفرمایید. متشکرم