نوشته اصلی توسط
MMB
سلام !
حالتون خوبه!یه مشکلی دارم که اخیرا حسابی منو مشغول خودش کرده و واقعا عذاب آوره!دو نکته هست که باید بگم! نکته اول مربوط به خودمو که این مشکل شخصی خودمه و نکته ی دوم در مورد شرایطیه که الان توشم که با پیوستن به مورد اول باعث تشدید اون شده...خوب پس بریم سر نکته ی اول!من خیلی ادم فکر کنی هست نمیدونم منظورمو می فهمید یا نه! اما همش فکر می کنم در مورد هر چیز کوچیکی... در مورد روابطم یا در مورد حرف هایی که دیگران بهم زدن. در مورد زندگیم نا موفق بودنم. و همینچور فکرای مختلف... و بعد همش با کسایی که مشکل داشته باشم تو ذهنم دعوا می کنم و فقط تو ذهنم و تو واقعیت نمی تونم و نمی خوام دعوا کنم که همین خیلی منو اذیت می کنه!نکنه ی دوم.حالا من با این مشکلات افتادم توی یه کلاس که هیچ کس باهام دوست نیست! یعنی کسی رو نمیشناسم که توی زمینه فکری من باشه ! یعنی نقاط مشترک داشته باشیم برای دوستی.از بد اوضاع با یکی توی یه نیمکت میشینم که دقیقل بر ضد منه!در کل! من باهاش توی یه نیمکت میشنم و با کس دیگه ای هم دوست نیستم که برم پیشش.حالا این اقای همی نیمکتی ما هم نمیدونم مشکلش چیه! بعضی وقتا یک دفعه شروع می کنه به تیکه انداختن به من... من زیاد اهل جواب دادن و دهن به دهن کردن نیستم .. و اون هر چی دلش می خواد جلو همه بهم میگه!! و نه مثل یه تیکه ی شوخی معمولی. .. یه جوری انگار با کینه حرف میزنه.و این نکته با نکته ی اول رو هم ریختن و شدن مشکل الان من.
الان همش خودم رو می خورم و در مورد جدل با اون فکر می کنم و یک دفعه توی دعوای دهنیم اینقدر اوج می گیرم که واقعا اعصابم خورد میشه و بهم میریزم.حالا چند تا عوارص هم برای این مسئله پیدا شده و سرم یک دفعه درد بدی میگیره و باز ول میکنه. و توی گوشم هم انگار باد می پیچه! این مشکلات عصبی رو پیدا کردم و حالا واقعا دارم نگران میشم.باید چیکار کنم؟باید جواب اون رو بدم یا راهی برای اروم کردن خودم پیدا کنم؟ممنون که همش رو خوندین. خواهش م کنم کمکم کنید...ممنون از همه