نمایش نتایج: از 1 به 5 از 5

موضوع: بی توجهی همسر

850
  1. بالا | پست 1

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Mar 2015
    شماره عضویت
    13111
    نوشته ها
    1
    تشکـر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    بی توجهی همسر

    سلام دوستان
    مردی هستم 35 ساله 12 سال پیش با کسی که سالها عشقش روتوی دلم پنهان کرده بودم ازدواج کردم از همون روز اول با هم قرار گذاشتیم همیشه عاشق باشیم و همیشه به دنبال یک زندگی شاد باشیم سالهای اول ازدواجمون با وجود سردی خانمم ولی زندگی خوبی داشتیم یعنی در حقیقت من همیشه سعی می کردم با محبتم اونو شاد کنم تو 10 سال ابتدای ازدواجمون از هیچ تاریخ مهمی (ازدواج ،عقد ، تولد ،مناسبت های خاص .....) نگذشتم و به بهانه ای زمینه های شادی رو براش فراهم می کردم ولی تنها یه مشکل تو زندگیمون داشتیم و اون هم طرز برخوردش با پسرمون بود .اون رو رفتارهای بچه گانه پسرمون از همون 3 ماهگی حساسیت داشت و شدیدا حرص می خورد و من همیشه بهش گوشزد می کردم که " نکات زندگی رو بهش یاد بده ولی تورو به خدا حرص نخور " ولی علیرغم اینکه هیچ وقت این جمله رو روی زبون نیاورده ولی فکر می کنم برداشتش این بود که من پسرم رو بیشتر دوست دارم به همین دلیل همیشه بهش می گفتم که فرزند میاد و میره این من و تو هستیم که باید تا آخر عمرمون با هم باشیم
    تو سه سال گدشته شاید به نوعی منم خسته شدم اقرار می کنم که منم دیگه مثل گذشته بهش محبت نمی کنم ولی بخدا هنوز مثل روز اول دوستش دارم
    دارم دیوونه میشم خیلی سخته آدم به عشقش برسه ولی احساس کنه عشقش دوستش نداره البته هیچ وقت نشده که اینو بهم بگه ولی دیگه از خودم نا امید شدم
    متاسفانه توی خانواده هامون هیچ کسی رو ندارم که بتونم در این رابطه با هاش مشورت کنم چون دوست ندارم کسی در مورد زنم فکر بدی بکنه
    می دونم مشکل من هیچ راه حلی نداره ولی اینا رو نوشتم که لااقل یه کم سبک شم ...................................
    تو سال جاری رابطه مون خیلی کم شده به جرات بگم تو 11 ماه گدشته 3تا 4 بار رابطه داشتیم .................

    از خواهرای خودم می خوام کمکم کنن یه مرد باید چی کار کنه تا زنش دوستش داشته باشه
    از جملات عاشقانه گرفته تا بوسه و تشویق کردن و ستایشش رو کردن به خدا کم نذاشتم دیگه نمی دونم چی کار باید بکنم ............

  2. بالا | پست 2

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Dec 2014
    شماره عضویت
    9968
    نوشته ها
    5,264
    تشکـر
    6,024
    تشکر شده 6,187 بار در 2,950 پست
    میزان امتیاز
    17

    پاسخ : بت توجهی همسر

    سلام
    شاید همسر شما از چیزی رنج میبرن ک شما نمیدونید بهتره ی روز دوتایی باهم بیرون برین و دوستانه از ایشون بپرسین ک چقد از زندگیشون راضی هستن و چیزی تو زندگی هست ک ناراحتش کنه و بخواد تغییرش بدین و زندگی ایده آل مدنظرش چجوریه
    موفق و موید باشید

  3. کاربران زیر از fateme.68 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  4. بالا | پست 3

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jan 2015
    شماره عضویت
    10876
    نوشته ها
    105
    تشکـر
    45
    تشکر شده 76 بار در 47 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : بت توجهی همسر

    سلام من میگم دو نفری برین بیرون سعی کنید تو یه محیط آروم و دنج برین باهاش حرف بزنید شاید واقعا یه چیزی هست که شما خبر ندارین ازش

  5. بالا | پست 4

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Sep 2014
    شماره عضویت
    6350
    نوشته ها
    545
    تشکـر
    884
    تشکر شده 624 بار در 313 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : بت توجهی همسر

    با توجه به حرفای شما به نظر (من) همسرتون شما رو دوست داره فقط ابراز کردنش رو بلد نیست
    ولی با این حال بهتر با زبان به هم بگید عاشق هم هستید بعضی وقتا با عمل اون حس علاقه زیاد ملموس نیست
    امضای ایشان
    Who looses today, won’t find tomorrow, There is nothing important as today

  6. بالا | پست 5

    عنوان کاربر
    تیم مشاوره
    تاریخ عضویت
    May 2014
    شماره عضویت
    3829
    نوشته ها
    1,254
    تشکـر
    954
    تشکر شده 1,186 بار در 691 پست
    میزان امتیاز
    11

    پاسخ : بت توجهی همسر

    نقل قول نوشته اصلی توسط آرش لیاقت نمایش پست ها
    سلام دوستان
    مردی هستم 35 ساله 12 سال پیش با کسی که سالها عشقش روتوی دلم پنهان کرده بودم ازدواج کردم از همون روز اول با هم قرار گذاشتیم همیشه عاشق باشیم و همیشه به دنبال یک زندگی شاد باشیم سالهای اول ازدواجمون با وجود سردی خانمم ولی زندگی خوبی داشتیم یعنی در حقیقت من همیشه سعی می کردم با محبتم اونو شاد کنم تو 10 سال ابتدای ازدواجمون از هیچ تاریخ مهمی (ازدواج ،عقد ، تولد ،مناسبت های خاص .....) نگذشتم و به بهانه ای زمینه های شادی رو براش فراهم می کردم ولی تنها یه مشکل تو زندگیمون داشتیم و اون هم طرز برخوردش با پسرمون بود .اون رو رفتارهای بچه گانه پسرمون از همون 3 ماهگی حساسیت داشت و شدیدا حرص می خورد و من همیشه بهش گوشزد می کردم که " نکات زندگی رو بهش یاد بده ولی تورو به خدا حرص نخور " ولی علیرغم اینکه هیچ وقت این جمله رو روی زبون نیاورده ولی فکر می کنم برداشتش این بود که من پسرم رو بیشتر دوست دارم به همین دلیل همیشه بهش می گفتم که فرزند میاد و میره این من و تو هستیم که باید تا آخر عمرمون با هم باشیم تو سه سال گدشته شاید به نوعی منم خسته شدم اقرار می کنم که منم دیگه مثل گذشته بهش محبت نمی کنم ولی بخدا هنوز مثل روز اول دوستش دارم
    دارم دیوونه میشم خیلی سخته آدم به عشقش برسه ولی احساس کنه عشقش دوستش نداره البته هیچ وقت نشده که اینو بهم بگه ولی دیگه از خودم نا امید شدم
    متاسفانه توی خانواده هامون هیچ کسی رو ندارم که بتونم در این رابطه با هاش مشورت کنم چون دوست ندارم کسی در مورد زنم فکر بدی بکنه
    می دونم مشکل من هیچ راه حلی نداره ولی اینا رو نوشتم که لااقل یه کم سبک شم .تو سال جاری رابطه مون خیلی کم شده به جرات بگم تو 11 ماه گدشته 3تا 4 بار رابطه داشتیم .................
    از خواهرای خودم می خوام کمکم کنن یه مرد باید چی کار کنه تا زنش دوستش داشته باشه از جملات عاشقانه گرفته تا بوسه و تشویق کردن و ستایشش رو کردن به خدا کم نذاشتم دیگه نمی دونم چی کار باید بکنم ............
    مرد‌ها می‌توانند به روش‌های گوناگون و بی‌آنکه زحمت فراوانی به خود بدهند توجه همسرانشان را جلب کنند و به بار عاطفی زندگی زناشویی خود بیفزایند. اغلب مرد‌ها این را می‌دانند اما زحمت آن را به خود نمی‌دهند.
    زن برای اینکه احساس کند شوهرش او را دوست دارد، باید از محبت همسرش را بار‌ها ببیند. یک یا دو بار ابراز محبت هر اندازه هم که مهم باشد نمی‌تواند برای زن رضایتبخش باشد. مردان با انجام کارهای کوچک و جزیی می‌توانند این نیاز را برآورده کنند. اگر زن مورد مهر و محبت بیشتری قرار بگیرد به شوهرش نیز محبت بیشتری می‌کند و در نتیجه خود را موجودی قدرتمند و موثر می‌بیند، زیرا عشق و علاقه و توجهی را که به آن احتیاج دارد دریافت می‌کند. در این شرایط زن و شوهر هر دو به خواسته‌های خود می‌رسند و از زندگی راضی خواهند بود. زیرا این چرخه تکرار می‌شود و مردی که احساس مردانگی‌اش تامین شود از همسر خود حمایت بیشتری کرده و به آن محبت بیشتری می‌کند.
    اقداماتی که مردان می‌توانند برای جلب علاقه همسرانشان از آن بهره گیرند عبارتند از:

    * وقتی به خانه بر می‌گردید قبل از هر کار او را بیابید. در اولین زمان ممکن از او دربارهٔ کارهایی که در طی روز انجام داده سوال بپرسید مثلاً بپرسید آیا امروز به پزشکی که قرار بود مراجعه کنی رفتی؟

    *مدتی را با او صرف کنید؛ در این زمان خاص از خواندن روزنامه و یا انجام کارهایی که حواستان را به آن معطوف کند خودداری کنید.

    * به مناسبت‌های ویژه و گه‌گاه بدون دلیل مشخص به او شاخه گلی هدیه کنید.

    * از حال چهره و طرز لباس پوشیدنش تعریف کنید.

    *اگر ناراحت است به احساساتش بها دهید.

    * اگر می‌بینید دیر به منزل می‌رسید به او تلفن کنید و دیر آمدنتان را به او اطلاع دهید.

    * اگر احساساتش جریحه دار شده با او همدردی کنید. به او بگویید متاسفم که ناراحت هستی، بگذارید بداند که حال او را درک می‌کنید.

    * «تو را دوست دارم را هرگز فراموش نکنید».

    * در حضور دیگران به او محبت کنید.

    * در کیف خود عکسی از او نگهداری کنید و گه‌گاه این عکس را با عکس دیگری از او عوض کنید.

    *در کار‌ها از او نظر خواهی کنید

    ولی اینو بدونید اگر کسی واقعا" سرد باشه و ذاتا" بی احساس نمیتونید تغییرش بدید و باید همینطور که هست اونو بپذیرید

    در این مورد میتونید با این شماره مشاوره تلفنی داشته باشید
    021-22354282
    021-88422495
    021-88472864
    امضای ایشان
    خدا آن حس زيباييست كه در تاريكي صحرا
    زمانيكه هراس مرگ ميدزدد سكوتت را
    يكي همچون نسيم دشت مي گويد
    كنارت هستم اي تنها...


  7. کاربران زیر از mahsa42 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. آشنایی اینترنتی
    توسط omid_pj75 در انجمن روابط دختر و پسر
    پاسخ: 25
    آخرين نوشته: 10-01-2020, 11:52 AM
  2. عدم توجه والدین
    توسط بهشت در انجمن مشکلات فرزندان
    پاسخ: 12
    آخرين نوشته: 12-01-2014, 09:24 AM
  3. عدم توجه مادرم
    توسط maryam22 در انجمن مشکلات فرزندان
    پاسخ: 1
    آخرين نوشته: 09-18-2014, 05:31 PM
  4. چگونه می توان خوشحال تر زندگی کرد؟
    توسط m@ede در انجمن روانشناسی عمومی
    پاسخ: 3
    آخرين نوشته: 08-26-2014, 01:26 PM
  5. خاطرات ناگوار را با «شوک درمانی» می توان حذف کرد!
    توسط Artin در انجمن رویکـردها و درمان های روانشناسی
    پاسخ: 0
    آخرين نوشته: 01-13-2014, 12:19 AM

لیست کاربران دعوت شده به این موضوع

کلمات کلیدی این موضوع

© تمامی حقوق برای مشاورکو محفوظ بوده و هرگونه کپی برداري از محتوای انجمن پيگرد قانونی دارد