نمایش نتایج: از 1 به 12 از 12

موضوع: عدم توانایی در ارتباط

2585
  1. بالا | پست 1

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Oct 2014
    شماره عضویت
    7974
    نوشته ها
    67
    تشکـر
    53
    تشکر شده 14 بار در 12 پست
    میزان امتیاز
    10

    عدم توانایی در ارتباط

    سلام نمیدونم دیگه باید چی کار کنم؟؟؟؟؟23 سالمه و لیسانس دارم ولی مثل یه منگل عقب افتاده میمونم. اونقد بزدل و ترسوم که همه بهم میخندن.از وقتی رفتم مدرسه نمی تونستم با کسی رابطه داشته باشم. یا اگه هم رابطه ای بود دعوا بود و ناراحتی. همه با هم دوست بودن و صمیمی ولی من همیشه تنها بودم و غمگین. سمت هر کسی میرفتم دست رد به سینه ام میزد. خانوادم هم همیشه تنهان ولی ناراحت نیستن ولی من میخوام مثل یه انسان باشم. من حتی از حیوان ها هم بی عرضه ترم..................................خدایا با من قهری؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟میتر سم تنها بیرون برم. یه دوست صمیمی ندارم......هر کس هم میاد سمتم برای سواستفاده است......ای کاش میفهمیدم چرا تو تقدیر من تنهایه.. کلی کتاب روانشناسی خوندم و به خودم تلقین کردم که میتونم ادم خوبی باشم با ارتباط قوی اما نشد وست دام بدونم چرا دل شکستن من برای دیگران جذابه؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟احتی یه رهگذر تو خیابان هم بهم رحم نمیکنه گه شما هم منو ادم حساب میکنید کمکم کنید دارم دیونه میشم

  2. کاربران زیر از solaleh-rahimi بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  3. بالا | پست 2

    عنوان کاربر
    تیم مشاوره
    تاریخ عضویت
    May 2014
    شماره عضویت
    3829
    نوشته ها
    1,254
    تشکـر
    954
    تشکر شده 1,186 بار در 691 پست
    میزان امتیاز
    11

    پاسخ : بی توجهی

    نقل قول نوشته اصلی توسط solaleh-rahimi نمایش پست ها
    سلام نمیدونم دیگه باید چی کار کنم؟؟؟؟؟23 سالمه و لیسانس دارم ولی مثل یه منگل عقب افتاده میمونم. اونقد بزدل و ترسوم که همه بهم میخندن.از وقتی رفتم مدرسه نمی تونستم با کسی رابطه داشته باشم. یا اگه هم رابطه ای بود دعوا بود و ناراحتی. همه با هم دوست بودن و صمیمی ولی من همیشه تنها بودم و غمگین. سمت هر کسی میرفتم دست رد به سینه ام میزد. خانوادم هم همیشه تنهان ولی ناراحت نیستن ولی من میخوام مثل یه انسان باشم. من حتی از حیوان ها هم بی عرضه ترم..................................خدایا با من قهری؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟میتر سم تنها بیرون برم. یه دوست صمیمی ندارم......هر کس هم میاد سمتم برای سواستفاده است......ای کاش میفهمیدم چرا تو تقدیر من تنهایه.. کلی کتاب روانشناسی خوندم و به خودم تلقین کردم که میتونم ادم خوبی باشم با ارتباط قوی اما نشد وست دام بدونم چرا دل شکستن من برای دیگران جذابه؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟احتی یه رهگذر تو خیابان هم بهم رحم نمیکنه گه شما هم منو ادم حساب میکنید کمکم کنید دارم دیونه میشم
    اگر تصمیم گرفتی تغییر کنی خوب گوش کن

    اول با مشاوری مجرب در این مورد مشورت کنید چون ساختار ذهنی شما باید از بین بره

    این حالت شما رو " سندرم قربانی کلاسیک " میگن که خیلی از مردم بهش مبتلا هستند

    اینکه همیشه دوست دارن از روزگار و بدبختیاش بکن و خودشون رو قربانی قابل ترحم نشون بدن

    پس باید اول این ذهنیت و تلقین از بین بره تا بتونید خودتون رو بشناسید و روی توانایی های خودتون متمرکز بشید

    تا شما به باوری درست نرسید واقعا" نمیتونید کاری از پیش ببرید

    شاید هر کدوم از ماها آدم موفقی نباشیم ولی قطعا" منحصربفرد هستیم ، این منحصربفرد بودن مثل اثرانگشت هر کدوم انحصاریه

    پس باید بتونید توانایی خودتون رو بشناسید
    امضای ایشان
    خدا آن حس زيباييست كه در تاريكي صحرا
    زمانيكه هراس مرگ ميدزدد سكوتت را
    يكي همچون نسيم دشت مي گويد
    كنارت هستم اي تنها...


  4. 4 کاربران زیر از mahsa42 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  5. بالا | پست 3

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Oct 2014
    شماره عضویت
    7974
    نوشته ها
    67
    تشکـر
    53
    تشکر شده 14 بار در 12 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : بی توجهی

    شما میگیرد مشکل منم? آره من سر تا پام مشکله ولی نمیتوانم چی کار کنم فقط مدیونم خدا بعضی ها رو دوست داره عزیزی میکنم یعنی ها رو هم مثل من یه موجود بی مصرف

  6. بالا | پست 4

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jan 2015
    شماره عضویت
    10438
    نوشته ها
    29
    تشکـر
    9
    تشکر شده 15 بار در 10 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : بی توجهی

    نقل قول نوشته اصلی توسط solaleh-rahimi نمایش پست ها
    شما میگیرد مشکل منم? آره من سر تا پام مشکله ولی نمیتوانم چی کار کنم فقط مدیونم خدا بعضی ها رو دوست داره عزیزی میکنم یعنی ها رو هم مثل من یه موجود بی مصرف
    عزیزممم هم سنیم..اول باید ببینی چه چیزی باعث شده راجع ب خودت اینجوری فکر کنی ب قول خودت تحصیل کرده ایی حیف تو نیست..هیچکس بهتر از خودت نمیتونه بهت کمک کنه.. خودت فکر میکنی مشکل از کجاس .. اصلا از زندگیت چی میخوای

    Sent from my HUAWEI G730-U10 using Tapatalk

  7. 3 کاربران زیر از maryami9800 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  8. بالا | پست 5

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Mar 2015
    شماره عضویت
    13337
    نوشته ها
    470
    تشکـر
    1,752
    تشکر شده 1,447 بار در 412 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : عدم اعتماد به نفس

    سلام
    همکارم mahsa42 مختصر و بسیار مفید توضیح دادن
    اینکه شما به مرحله تنفر از شرایط رسیدید نشونه خوبیه چون اولین شرط برای تغییر به سمت بهبودی داشتن انزجار از شرایط بد فعلیه! مطمئنا همه افراد دارای قدرت و استعداد های بی نظیری هستند که باید کشف بشه، شما هم همینطور.
    به نظرم رفتن به یک مشاور و مربی برای راهنمایی تو مسیر جدید بسیار به شما کمک خواهد کرد.
    امضای ایشان


  9. کاربران زیر از e.v بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  10. بالا | پست 6

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Oct 2014
    شماره عضویت
    7974
    نوشته ها
    67
    تشکـر
    53
    تشکر شده 14 بار در 12 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : عدم اعتماد به نفس

    درسته از هه بدم میاد.......از همه دوستام...........از همه ادما............ولی قبلا با همه خوب بودم ولی بدی دیدم..........میخوام درست زندگی کنم میخواموقتی ا بیرون میام خونه گریه نکنم که چرا فلانی بهم بی محلی کرد و دلم شکست...هر کاری میکنم با همه خوب باشم بدتر میشه و بیشتر تحقیر میشم احساس میکنم اضافی ام ....... تو جمع که هستم تنهام اون موقع قظ بغض میکنمولی میام ونهفقط گریه میکم ورص میخورم......شرایط رفتن پیش مشاور هم ندارم کمکم کنید خواهش میکنممممممممممممممممممممم ممممممممم

  11. بالا | پست 7

    عنوان کاربر
    کاربر محروم
    تاریخ عضویت
    Jan 2015
    شماره عضویت
    11159
    نوشته ها
    2,325
    تشکـر
    4,306
    تشکر شده 2,986 بار در 1,492 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : عدم اعتماد به نفس

    واقعا چرابه خودت بد وبیراه میگی انقدر
    یعنی چی که خدابعضیاروعزیز کرده بعضیا بی مصرفن یعنی چی که خودتو اینطوری فرض میکنی ؟ ببین ماهاانسانیم ینی اشرف مخلوقات ینی کسی که همه ی فرشته ها جلوش زانوزدن حالاچطوری روت میشه به خودت بگی بی مصرف؟
    اونی که تو فکرمیکنی خداعزیزش کرده از کجامیدونی که از نظر خدایه ادم گناهکارنباشه؟اونی که فکرمیکنی خدادوسش نداره از کجامیدونی خداهرلحظه نگران نگاش نکنه؟؟؟
    مگه غیراین اینه که همه ی معیارای ما با معیارای خدافرق میکنه؟ماهاادمای خوشبخت و خوش پوش وخوش منظرومیبینیم میگیم خوش به حالشون چقدرخدادوسشون داره ولی ازکجامعلوم که گدای سرکوچه ی خودمون واسه خداعزیزترنباشه؟؟؟
    ماهاحرف دل ادمای هم جنس خودمونم نمیتونیم بفهمیم چ برسه به حرف دل خدارو...
    این کاری که میکنی فقط نابودت میکنه مطمئن باش تاوقتی خودت خودتودوس نداشته باشی و به خودت بگی بی مصرف هیچ کس دیگم دوست نداره بهت محل نمیذاره چون تو خودتم به خودت رحم نمیکنی چه برسه به بقیه.....
    ببین ادمای تنها هیچ کسوندارن به جز خودشون پس باید خیلی مواظب غرورخودشون باشن چون اگه اونم ازدست بدن میشن یه موجود وابسته که چشمش به یه تک نگاه مهربون دیگرونه ...برای چی غرورتوخوردمیکنی که بعدش این همه تحقیر شی؟؟؟

  12. 4 کاربران زیر از ملکه شیشه ای بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  13. بالا | پست 8

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Nov 2014
    شماره عضویت
    8655
    نوشته ها
    52
    تشکـر
    6
    تشکر شده 32 بار در 20 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : عدم اعتماد به نفس

    عزیزم
    تو اول باید خودت رو‌دوست داشته باشی بعد این انتظار رو از بقیه داشته باشی.
    خودت رو دوست داشته باش.
    و به خودت توهین نکن.
    اونوقت بازخورد بقیه رو‌هم می بینی.

  14. 2 کاربران زیر از Barann بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  15. بالا | پست 9

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Feb 2015
    شماره عضویت
    11806
    نوشته ها
    127
    تشکـر
    58
    تشکر شده 83 بار در 34 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : عدم اعتماد به نفس

    نقل قول نوشته اصلی توسط solaleh-rahimi نمایش پست ها
    سلام نمیدونم دیگه باید چی کار کنم؟؟؟؟؟23 سالمه و لیسانس دارم ولی مثل یه منگل عقب افتاده میمونم. اونقد بزدل و ترسوم که همه بهم میخندن.از وقتی رفتم مدرسه نمی تونستم با کسی رابطه داشته باشم. یا اگه هم رابطه ای بود دعوا بود و ناراحتی. همه با هم دوست بودن و صمیمی ولی من همیشه تنها بودم و غمگین. سمت هر کسی میرفتم دست رد به سینه ام میزد. خانوادم هم همیشه تنهان ولی ناراحت نیستن ولی من میخوام مثل یه انسان باشم. من حتی از حیوان ها هم بی عرضه ترم..................................خدایا با من قهری؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟میتر سم تنها بیرون برم. یه دوست صمیمی ندارم......هر کس هم میاد سمتم برای سواستفاده است......ای کاش میفهمیدم چرا تو تقدیر من تنهایه.. کلی کتاب روانشناسی خوندم و به خودم تلقین کردم که میتونم ادم خوبی باشم با ارتباط قوی اما نشد وست دام بدونم چرا دل شکستن من برای دیگران جذابه؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟احتی یه رهگذر تو خیابان هم بهم رحم نمیکنه گه شما هم منو ادم حساب میکنید کمکم کنید دارم دیونه میشم
    سلام،اول باید به یه مشاور مراجعه کنی
    باید بیشتر توضیح بدی چرا از اول نتونستی ارتباط برقرار کنی؟ مثلا تو بچگی میتونستی با یه لبخند و یه درخواست دوستی با یه نفر دوست بشی شاید از این میترسیدی که جواب رد بهت بده. بعد کم کم که بزرگ شدی و تنها بودی وقتی پیشنهاد دوستی میدادی بقیه چون میدیدن تو تنهایی میگفتن حتما یه مشکلی داری که کسی باهات دوست نمیشه برای همین اونا هم بهت جواب رد میدادن. خب از الان میتونی شروع کنی مثلا تو دانشگاه یا محل کار سعی کن به بقیه نزدیک شی. با لبخند و محبت با دیگران رفتار کن و کاری کن که بهت نزدیک شن . تو جمع ها شرکت کن
    موفق باشی
    امضای ایشان
    دلم هوای گریه کرده

  16. بالا | پست 10

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Feb 2015
    شماره عضویت
    11806
    نوشته ها
    127
    تشکـر
    58
    تشکر شده 83 بار در 34 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : بی توجهی

    نقل قول نوشته اصلی توسط solaleh-rahimi نمایش پست ها
    شما میگیرد مشکل منم? آره من سر تا پام مشکله ولی نمیتوانم چی کار کنم فقط مدیونم خدا بعضی ها رو دوست داره عزیزی میکنم یعنی ها رو هم مثل من یه موجود بی مصرف
    اگه اینجوری بگی که نمیتونی مشکلت رو حل کنی اول باید این ذهنیت رو که ادم بی مصرفی هستی رو از بین ببری چون اصلا این جور نیست و هر کس یه استعداد و توانایی داره شما هم باید توانایی خودت رو بشناسی ببین در چه کاری استعداد داری. به خودت توجه کن و با افکار منفی خودت رو ازار نده. اول خودت باید به خودت کمک کنی حتما هم به مشاور مراجعه کن
    امضای ایشان
    دلم هوای گریه کرده

  17. کاربران زیر از یه نوجوان بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  18. بالا | پست 11

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Feb 2015
    شماره عضویت
    11806
    نوشته ها
    127
    تشکـر
    58
    تشکر شده 83 بار در 34 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : عدم اعتماد به نفس

    نقل قول نوشته اصلی توسط solaleh-rahimi نمایش پست ها
    درسته از هه بدم میاد.......از همه دوستام...........از همه ادما............ولی قبلا با همه خوب بودم ولی بدی دیدم..........میخوام درست زندگی کنم میخواموقتی ا بیرون میام خونه گریه نکنم که چرا فلانی بهم بی محلی کرد و دلم شکست...هر کاری میکنم با همه خوب باشم بدتر میشه و بیشتر تحقیر میشم احساس میکنم اضافی ام ....... تو جمع که هستم تنهام اون موقع قظ بغض میکنمولی میام ونهفقط گریه میکم ورص میخورم......شرایط رفتن پیش مشاور هم ندارم کمکم کنید خواهش میکنممممممممممممممممممممم ممممممممم
    چرا نمی تونی به مشاور مراجعه کنی اگه میخوای پدر و مادرت متوجه نشن میتونی به یه بهانه ی دیگه بری پیش مشاور. ولی اولین کار اینه که افکار منفی رو از خودت دور کنی. تو اشرف مخلوقاتی نباید به خودت بگی بی مصرف به خودت توهین نکن. تو هم یه استعداد ها و توانایی هایی داری سع کن اونا رو پیدا کنی . به خودت احترام بذار و سعی کن طوری با دیگران رفتار کنی که اونا هم به تو احترام بذارن. حتما به نکات مثبت فکر کن و فکر های ناراحت کننده رو از خودت دور کن
    امضای ایشان
    دلم هوای گریه کرده

  19. بالا | پست 12

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Feb 2015
    شماره عضویت
    11806
    نوشته ها
    127
    تشکـر
    58
    تشکر شده 83 بار در 34 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : عدم اعتماد به نفس

    نقل قول نوشته اصلی توسط solaleh-rahimi نمایش پست ها
    درسته از هه بدم میاد.......از همه دوستام...........از همه ادما............ولی قبلا با همه خوب بودم ولی بدی دیدم..........میخوام درست زندگی کنم میخواموقتی ا بیرون میام خونه گریه نکنم که چرا فلانی بهم بی محلی کرد و دلم شکست...هر کاری میکنم با همه خوب باشم بدتر میشه و بیشتر تحقیر میشم احساس میکنم اضافی ام ....... تو جمع که هستم تنهام اون موقع قظ بغض میکنمولی میام ونهفقط گریه میکم ورص میخورم......شرایط رفتن پیش مشاور هم ندارم کمکم کنید خواهش میکنممممممممممممممممممممم ممممممممم
    موقعی که بقیه ادم رو اذیت کنن و ناراحتش کنن. ادم از همه متنفر میشه میدونم منم وستام همین کار رو باهام میکنن تو تاپیک هایی مثل خسته شدم از این زندگی و سو تفاهم بین دوستان کامل توضیح دادم اما به جای گوشه گیری و ناراحتی راه دیگه ای رو انتخاب کردم . دوست پیدا کردم و کاری کردم که دیگران بدونن من تنها نیستم . و خودم رو گوشه گیر نکردم که بدونن نمی تون من روشکست بدن و کم تر اذیتم میکنن . اما نباید نشون بدی شکست خوردی باید روحیت رو قوی کنی و ناراحت نباشی باید سعی کنی با دیگران ارتباط داشته باشی این جوری میتونی موفق بشی
    امضای ایشان
    دلم هوای گریه کرده

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. توانایی نه گفتن
    توسط رنگو در انجمن مشکلات ارتباطی
    پاسخ: 4
    آخرين نوشته: 04-02-2018, 06:12 PM
  2. عدم توانایی شوهر در تامین زندگی
    توسط asd در انجمن سایر مشکلات زن و شوهر
    پاسخ: 1
    آخرين نوشته: 11-19-2014, 01:43 PM
  3. احساس تنهایی و ناتوانی در ارتباط
    توسط arashdvn در انجمن روابط دختر و پسر
    پاسخ: 2
    آخرين نوشته: 08-08-2014, 11:56 AM
  4. توانایی زندگی بدون مرد
    توسط نگین سبز در انجمن سایر موارد ازدواجی
    پاسخ: 14
    آخرين نوشته: 12-26-2013, 11:04 PM

لیست کاربران دعوت شده به این موضوع

کلمات کلیدی این موضوع

© تمامی حقوق برای مشاورکو محفوظ بوده و هرگونه کپی برداري از محتوای انجمن پيگرد قانونی دارد