نمایش نتایج: از 1 به 8 از 8

موضوع: کنار آمدن زنان با تغییرات رابطه عاطفی‌

1302
  1. بالا | پست 1

    عنوان کاربر
    کاربر ویژه
    تاریخ عضویت
    Sep 2014
    شماره عضویت
    6691
    نوشته ها
    4,297
    تشکـر
    18,649
    تشکر شده 9,823 بار در 3,399 پست
    میزان امتیاز
    16

    کنار آمدن زنان با تغییرات رابطه عاطفی‌





    اگر جزو زنانی هستید که تصور می کنند همه رابطه های عاشقانه و زن و شوهری همانند فیلم ها باید باشند، از شما تقاضا می کنیم از هم‌اکنون این دیدگاه را در خود از بین ببرید. داستان عاشق و معشوق هایی که یکدیگر را می بینند و برای رسیدن به هم سر از پا نمی شناسند و فورا ازدواج می کنند و ازدواجشان سرشار از عشق و محبت و آسودگی است را فقط در داستان های خیالی و فیلم های هالیوودی می توان پیدا کرد. واقعیت زندگی فراتر از این خیالات است. منظورمان این نیست که عشقی وجود ندارد؛ عشق هست اما واقعیت های زندگی هم هستند. باید بدانید حتی دونفر عاشق هم در طول سال ها تغییر می کنند. اصلا تغییر جزو ذات آدمی است و گاهی رویدادهای محیط باعث تسریع این روند می شوند.


    استرس های جامعه بر پویایی اشتیاق و علاقه تاثیر می گذارند و هیچ‌کس نمی تواند آن را انکار کند. روزهای هیجان‌انگیز هر رابطه ای پس از گذشت زمان رو به سردی می نهد و دیگر دو طرف، آن شور اولیه را ندارند. اینها واقعیت زندگی هستند. قرار نیست از میزان عشق کاسته شود، فقط هیجان ها کاهش می یابند. البته گاهی هم منجر به رویدادهای ناراحت کننده می شود که چندان خوشایند نیست. اما زندگی همین است و نتیجه هر رابطه ای مستقیما به انتخاب های خود آدمی بستگی دارد.

    آدم ها در طول زمان به تغییر نیاز دارند. وقتی کسی به شما می گوید: «تو عوض شده ای!» لزوما حرف بدی نزده است. گاهی به این مفهوم است که شما از زندگی کردن برای دیگران دست کشیده اید و می خواهید به روش خود زندگی کنید. گاهی اوقات هم این معنا را دارد که دیگر آن شریک مهربان قبلی نیستید که من عاشقت شدم!

    در این مطلب می خواهیم ببینیم این تغییر کردن ها چه تاثیراتی بر روابط زن و مرد دارند. برای درک بهتر این مساله، تجربه های واقعی زوج هایی را ذکر کرده ایم که اخیرا مکالمه آنها حول محور: «تو تغییر کرده‌ای!» می چرخیده است. در میان صحبت های آنها می توان نکات ارزشمندی درک کرد.




    دیگر مرا نمی دید

    فاطمه 37 ساله می گوید: «حدود سه سال از زندگی ما نگذشته بود که متوجه تغییرات روحی همسرم شدم. او خیلی راحت سالگرد ازدواجمان را فراموش کرده بود و تعریف و تمجید از من و ظاهر و کارهایم که همیشه برایش کاری عادی بود، بسیار کاهش پیدا کرده بود. قبلا بزرگ ترین بحث ما این بود که کدام رستوران را برای شام رزرو کنیم؟ اما اکنون سر هیچ و پوچ هم با هم دعوا داریم. این زندگی خسته کننده شده بود! به همین دلیل با او صحبت کردم و خواستم روزمره‌گی سایه افکنده بر زندگیمان را از بین ببریم و همین کمک کرد تا برخی از عادت های کسل‌کننده را با همکاری هم ترک کنیم.»

    نکته آموزشی: اینکه پس از مدتی ظاهر و اندام و جذابیت چهره طرف مقابل دیگر آن جاذبه قبلی را برایمان نداشته باشد کاملا عادی است. همه انسان ها به نادیده گرفتن چیزهایی که زیاد می بینند، عادت می کنند. مسلما کسی دوست ندارد نادیده گرفته شود. این مساله در هر دو جنس زن و مرد مصداق دارد. همه انسان ها، فارغ از جنسیت، به توجه و دیده شدن نیاز دارند و این کار بسیار ساده است. با یک برنامه‌ریزی ساده برای شام بیرون رفتن در سالگرد ازدواج یا قرار گذاشتن های متداوم در یک کافه که پاتوق همیشگی شما پیش از ازدواج بوده است، می توانید روح تازه ای به زندگی روزمره خود ببخشید.



    او استرس کارهایش را به خانه می آورد

    سارا 32 ساله می گوید: «همسر من وکیل است. هنگامی که حجم کاری او زیاد می شود، رفتارش به کلی تغییر می کند. خیلی سریع عصبانی، تند مزاج و دمدمی می شود و نمی تواند از هیچ چیز لذت ببرد یا خوشحال باشد. دیگر آن «آقای خوشحال»ی که همیشه بود نیست. این شرایط وقتی بدتر می شود که فشار کاری او افزایش می یابند. من می توانم تاحدی او را درک کنم. اما انتظار دارم او هم درک کند که این رفتار چه آسیبی به رابطه ما می زند. دمدمی بودن او به عادت برایش تبدیل شده است.»

    نکته آموزشی:گاهی آدم ها نیاز دارند به آنها یادآوری شود رفتارهای آنها چه تاثیراتی روی حالات روحی دیگران دارد. انسان ها باید هرچند وقت یک‌بار، طرز فکر و رفتارهای خود را مورد بازبینی قرار دهند تا از احساسات واقعی و رفتارهایشان آگاه شوند. گاهی آدمی با تکرار یک عادت نمی تواند تاثیرات منفی آن بر اطرافیان را ببیند و درک کند. گاهی از خود بیرون بیایید و رفتارهایتان را بسنجید. اگر می خواهید احساسات خود را تخلیه کنید، خیلی خب، این کار را بکنید. اما بدانید چطور این کار را انجام می دهید. وقتی یک شریک عاطفی برای خود انتخاب کرده اید، باید نیازهای او را نیز در ردیف نیازهای خود قرار دهید. باید درک بالایی داشته باشید. اگر می خواهید تنها باشید، باشگاه بروید یا بیشتر وقت خود را در محل کار سپری کنید، این را برای شریکتان توضیح دهید که این شرایط موقتی است. این حق او است که بازگشت مهربانی شما را ببیند. به گونه ای رفتار نکنید که او شما را معتاد کار فرض و تصور کند با کارتان ازدواج کرده اید.




    مرا محدود کرده بود

    مریم 41 ساله می گوید: «پس از چند سال که از زندگی مشترک من و همسرم گذشت، او به انسان درون‌گرایی تبدیل شد و از من نیز می خواست همانند خودش باشم. حدود 8 سال از زندگی مشترک ما گذشته بود که سرانجام تصمیم گرفتم به او بگویم از این که مرا محدود می کند و می خواهد در خودم باشم، ناراحت و ناراضی هستم. من دوست داشتم بیرون بروم و زندگی اجتماعی بهتری داشته باشم. دیدن و بودن در کنار آدم ها برایم ارزش و اعتبار بیشتر از این داشت که مدام در خانه و تنها باشم. به او گفتم من نیاز دارم بیشتر بیرون بروم و از اینکه در زندگی فقط با او باید معاشرت داشته باشم، خسته شده ام. ابتدا او بسیار ناراحت شد. اما یادش آوردم که در ابتدای زندگی چگونه بودیم، اینکه من در گروهی زنانه فعالیت اجتماعی داشتم، به طور حرفه ای تنیس بازی می کردم و وقتم را با دوستانم سپری می کردم. به او گفتم من ذاتا هنوز همان انسان اجتماعی آن روزها هستم. بالاخره به تدریج توانستم کاری کنم که هم خودم بیشتر بیرون بروم و هم با یکدیگر فعالیت ها و معاشرت های اجتماعی بیشتری داشته باشیم.»


    نکته آموزشی: شما باید یاد بگیرید بدون ضعف نشان دادن، با دیگران سازش و مدارا کنید. در زندگی باید میان استقلال و عدم استقلال تعادل برقرار کنید. منظور این است، بتوانید با دوستان و اطرافیان خود معاشرت داشته باشید، اما نه هر شب و دایمی. باید در کنار حفظ زندگی زناشویی خود، زندگی اجتماعیتان را نیز ادامه دهید. زن ها عموما بسیار اجتماعی تر از مردها هستند. این مساله با بالا رفتن سن آنها بیشتر هم می شود. به همین دلیل، بسیار مهم است در رابطه خود بر متقابل بودن رفتارها تمرکز و تاکید داشته باشید.




    بچه‌دار شدن جمع دونفره ما را از بین برده بود

    فرشته 35 ساله می گوید: «چند سال نخست زندگی ما واقعا عالی و رویایی بود. اما به محض اینکه بچه‌دار شدیم، همه آن خوشی ها پایان یافت. همسر من نقش یک پدر مسوول را به عهده گرفت و همه حواس خود را به دو دخترمان داد. او در میان این «پدر مهربان بودن» فراموش کرده بود که همسری هم دارد و باید شوهر خوبی هم باشد. دیگر کمتر به من توجه می کرد و تقریبا رابطه دونفره ما به صفر رسیده بود. من دوست نداشتم به او حس گناه بدهم به همین دلیل همه این شکایت ها را در دل خود نگه می داشتم. تا اینکه متوجه شدم این دردهای درونی مرا به فکر کردن به طلاق سوق می دهد. این تفکر باعث شد تا به حرف بیایم و به او بگویم چقدر از اینکه دیگر رابطه دونفره ای با هم نداریم ناراحت هستم. البته این کار استرس زیادی برایم داشت. اما از اینکه همه وقت ما را بچه ها پر کرده بودند بسیار ناراضی بودم. تا اینکه همسرم شدت ناراحتی و افسردگی مرا درک کرد و پس از آن هفته ای یک بار با هم تنها بودیم. به بچه ها آموختیم که این ساعت ها مختص پدر و مادر است و در آن روز برای آنها پرستار می گرفتیم. این باعث زنده شدن دوباره رابطه دونفره ما شد.»


    نکته آموزشی: بسیاری از رابطه های عاشقانه و هیجان‌انگیز زن و شوهرها پس از بچه‌دار شدن از بین می رود. اما باید این توان را داشته باشید که آن اشتیاق را پس از حضور بچه ها نیز حفظ کنید. تربیت بچه ها و مراقبت از آنها مستلزم این نیست که شما همه وقت و زندگی و رابطه خود را فدای آنها کنید. زن یا شوهر بودن به اندازه مادر یا پدر بودن مهم است. این نکته را فراموش نکنید و به روش خود، برای با هم بودن برنامه ریزی کنید.


    منبع:برترین ها

  2. 10 کاربران زیر از reza1 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  3. بالا | پست 2

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Mar 2015
    شماره عضویت
    14045
    نوشته ها
    717
    تشکـر
    964
    تشکر شده 1,477 بار در 547 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : کنار آمدن زنان با تغییرات رابطه عاطفی‌ با همسر

    نقل قول نوشته اصلی توسط reza1 نمایش پست ها




    اگر جزو زنانی هستید که تصور می کنند همه رابطه های عاشقانه و زن و شوهری همانند فیلم ها باید باشند، از شما تقاضا می کنیم از هم‌اکنون این دیدگاه را در خود از بین ببرید. داستان عاشق و معشوق هایی که یکدیگر را می بینند و برای رسیدن به هم سر از پا نمی شناسند و فورا ازدواج می کنند و ازدواجشان سرشار از عشق و محبت و آسودگی است را فقط در داستان های خیالی و فیلم های هالیوودی می توان پیدا کرد. واقعیت زندگی فراتر از این خیالات است. منظورمان این نیست که عشقی وجود ندارد؛ عشق هست اما واقعیت های زندگی هم هستند. باید بدانید حتی دونفر عاشق هم در طول سال ها تغییر می کنند. اصلا تغییر جزو ذات آدمی است و گاهی رویدادهای محیط باعث تسریع این روند می شوند.


    استرس های جامعه بر پویایی اشتیاق و علاقه تاثیر می گذارند و هیچ‌کس نمی تواند آن را انکار کند. روزهای هیجان‌انگیز هر رابطه ای پس از گذشت زمان رو به سردی می نهد و دیگر دو طرف، آن شور اولیه را ندارند. اینها واقعیت زندگی هستند. قرار نیست از میزان عشق کاسته شود، فقط هیجان ها کاهش می یابند. البته گاهی هم منجر به رویدادهای ناراحت کننده می شود که چندان خوشایند نیست. اما زندگی همین است و نتیجه هر رابطه ای مستقیما به انتخاب های خود آدمی بستگی دارد.

    آدم ها در طول زمان به تغییر نیاز دارند. وقتی کسی به شما می گوید: «تو عوض شده ای!» لزوما حرف بدی نزده است. گاهی به این مفهوم است که شما از زندگی کردن برای دیگران دست کشیده اید و می خواهید به روش خود زندگی کنید. گاهی اوقات هم این معنا را دارد که دیگر آن شریک مهربان قبلی نیستید که من عاشقت شدم!

    در این مطلب می خواهیم ببینیم این تغییر کردن ها چه تاثیراتی بر روابط زن و مرد دارند. برای درک بهتر این مساله، تجربه های واقعی زوج هایی را ذکر کرده ایم که اخیرا مکالمه آنها حول محور: «تو تغییر کرده‌ای!» می چرخیده است. در میان صحبت های آنها می توان نکات ارزشمندی درک کرد.




    دیگر مرا نمی دید

    فاطمه 37 ساله می گوید: «حدود سه سال از زندگی ما نگذشته بود که متوجه تغییرات روحی همسرم شدم. او خیلی راحت سالگرد ازدواجمان را فراموش کرده بود و تعریف و تمجید از من و ظاهر و کارهایم که همیشه برایش کاری عادی بود، بسیار کاهش پیدا کرده بود. قبلا بزرگ ترین بحث ما این بود که کدام رستوران را برای شام رزرو کنیم؟ اما اکنون سر هیچ و پوچ هم با هم دعوا داریم. این زندگی خسته کننده شده بود! به همین دلیل با او صحبت کردم و خواستم روزمره‌گی سایه افکنده بر زندگیمان را از بین ببریم و همین کمک کرد تا برخی از عادت های کسل‌کننده را با همکاری هم ترک کنیم.»

    نکته آموزشی: اینکه پس از مدتی ظاهر و اندام و جذابیت چهره طرف مقابل دیگر آن جاذبه قبلی را برایمان نداشته باشد کاملا عادی است. همه انسان ها به نادیده گرفتن چیزهایی که زیاد می بینند، عادت می کنند. مسلما کسی دوست ندارد نادیده گرفته شود. این مساله در هر دو جنس زن و مرد مصداق دارد. همه انسان ها، فارغ از جنسیت، به توجه و دیده شدن نیاز دارند و این کار بسیار ساده است. با یک برنامه‌ریزی ساده برای شام بیرون رفتن در سالگرد ازدواج یا قرار گذاشتن های متداوم در یک کافه که پاتوق همیشگی شما پیش از ازدواج بوده است، می توانید روح تازه ای به زندگی روزمره خود ببخشید.



    او استرس کارهایش را به خانه می آورد

    سارا 32 ساله می گوید: «همسر من وکیل است. هنگامی که حجم کاری او زیاد می شود، رفتارش به کلی تغییر می کند. خیلی سریع عصبانی، تند مزاج و دمدمی می شود و نمی تواند از هیچ چیز لذت ببرد یا خوشحال باشد. دیگر آن «آقای خوشحال»ی که همیشه بود نیست. این شرایط وقتی بدتر می شود که فشار کاری او افزایش می یابند. من می توانم تاحدی او را درک کنم. اما انتظار دارم او هم درک کند که این رفتار چه آسیبی به رابطه ما می زند. دمدمی بودن او به عادت برایش تبدیل شده است.»

    نکته آموزشی:گاهی آدم ها نیاز دارند به آنها یادآوری شود رفتارهای آنها چه تاثیراتی روی حالات روحی دیگران دارد. انسان ها باید هرچند وقت یک‌بار، طرز فکر و رفتارهای خود را مورد بازبینی قرار دهند تا از احساسات واقعی و رفتارهایشان آگاه شوند. گاهی آدمی با تکرار یک عادت نمی تواند تاثیرات منفی آن بر اطرافیان را ببیند و درک کند. گاهی از خود بیرون بیایید و رفتارهایتان را بسنجید. اگر می خواهید احساسات خود را تخلیه کنید، خیلی خب، این کار را بکنید. اما بدانید چطور این کار را انجام می دهید. وقتی یک شریک عاطفی برای خود انتخاب کرده اید، باید نیازهای او را نیز در ردیف نیازهای خود قرار دهید. باید درک بالایی داشته باشید. اگر می خواهید تنها باشید، باشگاه بروید یا بیشتر وقت خود را در محل کار سپری کنید، این را برای شریکتان توضیح دهید که این شرایط موقتی است. این حق او است که بازگشت مهربانی شما را ببیند. به گونه ای رفتار نکنید که او شما را معتاد کار فرض و تصور کند با کارتان ازدواج کرده اید.




    مرا محدود کرده بود

    مریم 41 ساله می گوید: «پس از چند سال که از زندگی مشترک من و همسرم گذشت، او به انسان درون‌گرایی تبدیل شد و از من نیز می خواست همانند خودش باشم. حدود 8 سال از زندگی مشترک ما گذشته بود که سرانجام تصمیم گرفتم به او بگویم از این که مرا محدود می کند و می خواهد در خودم باشم، ناراحت و ناراضی هستم. من دوست داشتم بیرون بروم و زندگی اجتماعی بهتری داشته باشم. دیدن و بودن در کنار آدم ها برایم ارزش و اعتبار بیشتر از این داشت که مدام در خانه و تنها باشم. به او گفتم من نیاز دارم بیشتر بیرون بروم و از اینکه در زندگی فقط با او باید معاشرت داشته باشم، خسته شده ام. ابتدا او بسیار ناراحت شد. اما یادش آوردم که در ابتدای زندگی چگونه بودیم، اینکه من در گروهی زنانه فعالیت اجتماعی داشتم، به طور حرفه ای تنیس بازی می کردم و وقتم را با دوستانم سپری می کردم. به او گفتم من ذاتا هنوز همان انسان اجتماعی آن روزها هستم. بالاخره به تدریج توانستم کاری کنم که هم خودم بیشتر بیرون بروم و هم با یکدیگر فعالیت ها و معاشرت های اجتماعی بیشتری داشته باشیم.»


    نکته آموزشی: شما باید یاد بگیرید بدون ضعف نشان دادن، با دیگران سازش و مدارا کنید. در زندگی باید میان استقلال و عدم استقلال تعادل برقرار کنید. منظور این است، بتوانید با دوستان و اطرافیان خود معاشرت داشته باشید، اما نه هر شب و دایمی. باید در کنار حفظ زندگی زناشویی خود، زندگی اجتماعیتان را نیز ادامه دهید. زن ها عموما بسیار اجتماعی تر از مردها هستند. این مساله با بالا رفتن سن آنها بیشتر هم می شود. به همین دلیل، بسیار مهم است در رابطه خود بر متقابل بودن رفتارها تمرکز و تاکید داشته باشید.




    بچه‌دار شدن جمع دونفره ما را از بین برده بود

    فرشته 35 ساله می گوید: «چند سال نخست زندگی ما واقعا عالی و رویایی بود. اما به محض اینکه بچه‌دار شدیم، همه آن خوشی ها پایان یافت. همسر من نقش یک پدر مسوول را به عهده گرفت و همه حواس خود را به دو دخترمان داد. او در میان این «پدر مهربان بودن» فراموش کرده بود که همسری هم دارد و باید شوهر خوبی هم باشد. دیگر کمتر به من توجه می کرد و تقریبا رابطه دونفره ما به صفر رسیده بود. من دوست نداشتم به او حس گناه بدهم به همین دلیل همه این شکایت ها را در دل خود نگه می داشتم. تا اینکه متوجه شدم این دردهای درونی مرا به فکر کردن به طلاق سوق می دهد. این تفکر باعث شد تا به حرف بیایم و به او بگویم چقدر از اینکه دیگر رابطه دونفره ای با هم نداریم ناراحت هستم. البته این کار استرس زیادی برایم داشت. اما از اینکه همه وقت ما را بچه ها پر کرده بودند بسیار ناراضی بودم. تا اینکه همسرم شدت ناراحتی و افسردگی مرا درک کرد و پس از آن هفته ای یک بار با هم تنها بودیم. به بچه ها آموختیم که این ساعت ها مختص پدر و مادر است و در آن روز برای آنها پرستار می گرفتیم. این باعث زنده شدن دوباره رابطه دونفره ما شد.»


    نکته آموزشی: بسیاری از رابطه های عاشقانه و هیجان‌انگیز زن و شوهرها پس از بچه‌دار شدن از بین می رود. اما باید این توان را داشته باشید که آن اشتیاق را پس از حضور بچه ها نیز حفظ کنید. تربیت بچه ها و مراقبت از آنها مستلزم این نیست که شما همه وقت و زندگی و رابطه خود را فدای آنها کنید. زن یا شوهر بودن به اندازه مادر یا پدر بودن مهم است. این نکته را فراموش نکنید و به روش خود، برای با هم بودن برنامه ریزی کنید.


    منبع:برترین ها

    مطلب مفیدی بود.
    اما یه این موضاعاتی که گفتید مخصوصا عشق و عاشقی قبل از ازدواج رو خود انسان باید تجربه کنه.سخته قبل از ازدواج به کسی فهموند که این عشقای توی فیلما خیلی واقعی نیست.

  4. 3 کاربران زیر از mahdianshakib بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  5. بالا | پست 3

    عنوان کاربر
    کاربر ویژه
    تاریخ عضویت
    Sep 2014
    شماره عضویت
    6691
    نوشته ها
    4,297
    تشکـر
    18,649
    تشکر شده 9,823 بار در 3,399 پست
    میزان امتیاز
    16

    پاسخ : کنار آمدن زنان با تغییرات رابطه عاطفی‌ با همسر

    نقل قول نوشته اصلی توسط mahdianshakib نمایش پست ها
    مطلب مفیدی بود.
    اما یه این موضاعاتی که گفتید مخصوصا عشق و عاشقی قبل از ازدواج رو خود انسان باید تجربه کنه.سخته قبل از ازدواج به کسی فهموند که این عشقای توی فیلما خیلی واقعی نیست.
    خواهش میکنم

    در واقع باید قبل ازدواج عشق رو درک کنن نه تجربه ، عشق هم فقط به جنس مخالف نیست . . .

    باید قبل ازدواج مفهوم و معنی عشق رو بفهمند که با رویا و احساسات برای زندگی و آیندشون تصمیم گیری نکنند .

    باید تفاوت حقیقت با واقعیت رو بدونن ، بدونن اونچه که تو سرشونه با واقعیت فرق میکنه . . . و احساسی برای ازدواج تصمیم گیری نکـنند

    باید خودشون به این درک برسن ما فقط میتونیم راهنمای کنیم تا از رویا در بیان

    یه تصمیم گیری احساسی بجز ازدواج : به طور مثال فردی میره یک فوروشگاه یک کالا میبنه و جذبش میشه سریع میخره و بعد اینکه میخره میاره خونه احساساتش فروکش شده و منطق بهش حاکم میشه با فکر کردن میبینه که اصلاً اون کالا رو نیاز نداره و بدردش نمیخوره یا با اونی که فکر میکرده فرق میکنه . . . و احساس پشیمانیبهش دست میده

    پس بهتره قبل شروع زندگی به درجه ی لازم از درک برسن ، که در آینده زندگی سخت نشه

  6. 5 کاربران زیر از reza1 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  7. بالا | پست 4

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    May 2015
    شماره عضویت
    15714
    نوشته ها
    6
    تشکـر
    0
    تشکر شده 1 بار در 1 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : کنار آمدن زنان با تغییرات رابطه عاطفی‌

    من و شوهرم یک سال و نه ماه عقد بودیم و دوران سختی را گذرانیدم الان حدود دو ماه است که ازدواج کرده ایم اما خیلی مثل قدیم من را دوست ندارد لطفا راهنمایی ام کندید؟

  8. بالا | پست 5

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    May 2015
    شماره عضویت
    15714
    نوشته ها
    6
    تشکـر
    0
    تشکر شده 1 بار در 1 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : کنار آمدن زنان با تغییرات رابطه عاطفی‌ با همسر

    ما دو سال و شش ماه با هم دوست بودیم و کاملا هم را می شناختیم ولی الان مشکلاتی که در عقد با خانواده هایمان داشتیم الان باعث شده روی ما تاثیر گذار باشد خانواده من خیلی ما را اذیت و بی احترام کردند برای همین این را سرکوفتی برای زندگی ام می دانم لطفا راهنمایی ام کنید؟

  9. بالا | پست 6

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    May 2015
    شماره عضویت
    15714
    نوشته ها
    6
    تشکـر
    0
    تشکر شده 1 بار در 1 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : کنار آمدن زنان با تغییرات رابطه عاطفی‌

    ما دو سال و شش ماه با هم دوست بودیم و کاملا هم را می شناختیم ولی الان مشکلاتی که در عقد با خانواده هایمان داشتیم الان باعث شده روی ما تاثیر گذار باشد خانواده من خیلی ما را اذیت و بی احترام کردند برای همین این را سرکوفتی برای زندگی ام می دانم لطفا راهنمایی ام کنید؟


  10. بالا | پست 7

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    May 2015
    شماره عضویت
    15714
    نوشته ها
    6
    تشکـر
    0
    تشکر شده 1 بار در 1 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : کنار آمدن زنان با تغییرات رابطه عاطفی‌

    یعنی به نظر شما من باید از موضوع و لجبازیهای همسرم کنار بیایم؟ چرا او من را نمی بیند و درک نمی کند؟

  11. بالا | پست 8

    عنوان کاربر
    کاربر محروم
    تاریخ عضویت
    Mar 2015
    شماره عضویت
    13463
    نوشته ها
    651
    تشکـر
    204
    تشکر شده 881 بار در 415 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : کنار آمدن زنان با تغییرات رابطه عاطفی‌

    نقل قول نوشته اصلی توسط زهرا فرید نمایش پست ها
    یعنی به نظر شما من باید از موضوع و لجبازیهای همسرم کنار بیایم؟ چرا او من را نمی بیند و درک نمی کند؟
    نقل قول نوشته اصلی توسط زهرا فرید نمایش پست ها
    ما دو سال و شش ماه با هم دوست بودیم و کاملا هم را می شناختیم ولی الان مشکلاتی که در عقد با خانواده هایمان داشتیم الان باعث شده روی ما تاثیر گذار باشد خانواده من خیلی ما را اذیت و بی احترام کردند برای همین این را سرکوفتی برای زندگی ام می دانم لطفا راهنمایی ام کنید؟




    درود تاپیک جدید بزنید بهتره
    درتالار مورد نظر برید و وارد شدید موضوع جدید ر وبزنید اسم موضوع سوالتونه و همین متن و مشکلو تو ادیتور و ارسال کنید تا تاپیک جدا داشته باشید زودتر به جوابتون میرسید عزیزم جهت هرگونه راهنمایی درخدمتتونم یاحق تاپیک چدا بزنید جواب ومشاوره میدم

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. تغییر رفتار عجیب شوهرم
    توسط ROLA در انجمن اخلاق و رفتار همسر
    پاسخ: 9
    آخرين نوشته: 01-07-2015, 11:17 AM
  2. میخوام خودمو تغییر بدم
    توسط پرواز در انجمن اضطراب
    پاسخ: 0
    آخرين نوشته: 07-12-2014, 01:48 AM
  3. تغییررشته
    توسط mehrnaz در انجمن مشاوره تحصیلی
    پاسخ: 1
    آخرين نوشته: 02-17-2014, 10:35 AM
  4. تغییر ژن افراد با آلودگی هوا
    توسط Artin در انجمن سایر
    پاسخ: 0
    آخرين نوشته: 01-29-2014, 10:33 PM
  5. همسرتان را بدون هیچ دردسری تغییر دهید!
    توسط Artin در انجمن روانشناسی ازدواج
    پاسخ: 0
    آخرين نوشته: 01-02-2014, 11:59 PM

لیست کاربران دعوت شده به این موضوع

کلمات کلیدی این موضوع

© تمامی حقوق برای مشاورکو محفوظ بوده و هرگونه کپی برداري از محتوای انجمن پيگرد قانونی دارد