نمایش نتایج: از 1 به 3 از 3

موضوع: عدم اعتماد به دیگران برای ازدواج

2489
  1. بالا | پست 1

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Apr 2015
    شماره عضویت
    14786
    نوشته ها
    3
    تشکـر
    1
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    Question عدم اعتماد به دیگران برای ازدواج

    سلام. من نیاز داشتم که هر طور شده سئوالم رو آنلاین بپرسم و علاقه ای به مشاوره حضوری ندارم. من زهرا 24 سالمه. ظاهراً خیلی شادم اما همیشه احساس می کنم تنهام. با اینکه دوران دانشگاه خواستگار داشتم و کسایی هم بودن که خیلی ابراز علاقه می کردن. توی فامیل هم خواستگار داشتم و دارم. اما به همه جواب رد دادم. یکی از آقایون که در دانشگاه خیلی بهم علاقه داشت هنوز هم به من فکر می کنه و اینو از طریق پیغام هاش می دونم که از دوستاش می خواست بهم برسونن. چندبار برای فرار از دست این آقا خواستم به صورت اجباری به کسای دیگه علاقه مند بشم اما علیرغم اینکه با یکی دو نفر آشنا شدم نتونستم اعتماد کنم و زدم کنار. الان شاغلم و توی محل کارم خواستگار دارم. یه دوست اینترنتی هم داشتم که فقط تلفنی باهم در ارتباط بودیم اما خیلی بهش عادت کرده بودم. اونم همینطور. با این حال بهش اعتماد نداشتم و یه جورایی برخورد می کرد که نشون میداد خیلی بهم علاقه داره اما از طرف دیگه احساس می کردم با دخترای دیگه مرتبطه. من خانوادش رو تا حدودی می شناختم و خیلی از مسائل زندگیشو می دونستم. ولی با اینکه خیلی با هم خوب بودیم نخواستم ببینمش و بیشتر وابسته بشیم.چون بهش اعتماد نداشتم. حالا بعد از اینکه کلاً ارتباطم رو باهاش قطع کردم میگه که ازدواج کرده. هر چقدر هم که فکر می کنم در یک حد نبودیم و اون از من پایین تر بود از هر لحاظ. الان دیگه به اون فکر نمی کنم. ولی خیلی گیجم. خیلی وقتا بغض می کنم و بیخودی گریه ام می گیره این حس از 15 سالگی همرامه.مثل همین الان که دارم می نویسم. یه وقتایی هم دچار تپش قلب شدید میشم. واقعاً نمی دونم چه مرگمه. من کمبود محبت هم ندارم. چون از طرف خانواده خیلی حمایت میشم. شما بگید چکار کنم؟ چرا نمی تونم به کسی اعتماد کنم و کسیو دوست داشته باشم؟ تا حالا با هچکس راجع به شرایطم با کسی صحبت نکردم. اما برای اولین و آخرین بار می خوام شما کمکم کنید. ممنون

  2. بالا | پست 2

    عنوان کاربر
    کاربر ویژه
    تاریخ عضویت
    May 2014
    شماره عضویت
    3710
    نوشته ها
    9,699
    تشکـر
    4,204
    تشکر شده 10,202 بار در 5,111 پست
    میزان امتیاز
    21

    پاسخ : عدم اعتماد به دیگران

    نقل قول نوشته اصلی توسط ghoghnus نمایش پست ها
    سلام. من نیاز داشتم که هر طور شده سئوالم رو آنلاین بپرسم و علاقه ای به مشاوره حضوری ندارم. من زهرا 24 سالمه. ظاهراً خیلی شادم اما همیشه احساس می کنم تنهام. با اینکه دوران دانشگاه خواستگار داشتم و کسایی هم بودن که خیلی ابراز علاقه می کردن. توی فامیل هم خواستگار داشتم و دارم. اما به همه جواب رد دادم. یکی از آقایون که در دانشگاه خیلی بهم علاقه داشت هنوز هم به من فکر می کنه و اینو از طریق پیغام هاش می دونم که از دوستاش می خواست بهم برسونن. چندبار برای فرار از دست این آقا خواستم به صورت اجباری به کسای دیگه علاقه مند بشم اما علیرغم اینکه با یکی دو نفر آشنا شدم نتونستم اعتماد کنم و زدم کنار. الان شاغلم و توی محل کارم خواستگار دارم. یه دوست اینترنتی هم داشتم که فقط تلفنی باهم در ارتباط بودیم اما خیلی بهش عادت کرده بودم. اونم همینطور. با این حال بهش اعتماد نداشتم و یه جورایی برخورد می کرد که نشون میداد خیلی بهم علاقه داره اما از طرف دیگه احساس می کردم با دخترای دیگه مرتبطه. من خانوادش رو تا حدودی می شناختم و خیلی از مسائل زندگیشو می دونستم. ولی با اینکه خیلی با هم خوب بودیم نخواستم ببینمش و بیشتر وابسته بشیم.چون بهش اعتماد نداشتم. حالا بعد از اینکه کلاً ارتباطم رو باهاش قطع کردم میگه که ازدواج کرده. هر چقدر هم که فکر می کنم در یک حد نبودیم و اون از من پایین تر بود از هر لحاظ. الان دیگه به اون فکر نمی کنم. ولی خیلی گیجم. خیلی وقتا بغض می کنم و بیخودی گریه ام می گیره این حس از 15 سالگی همرامه.مثل همین الان که دارم می نویسم. یه وقتایی هم دچار تپش قلب شدید میشم. واقعاً نمی دونم چه مرگمه. من کمبود محبت هم ندارم. چون از طرف خانواده خیلی حمایت میشم. شما بگید چکار کنم؟ چرا نمی تونم به کسی اعتماد کنم و کسیو دوست داشته باشم؟ تا حالا با هچکس راجع به شرایطم با کسی صحبت نکردم. اما برای اولین و آخرین بار می خوام شما کمکم کنید. ممنون

    دوست عزیز محبت زیاد خانواده شما رو به نوعی کمالگرا کرده باشه

    شما با چنین طبعی خودتون رو در بوته ازمایش متفاوتی قرار میدید

    و چون چیزی ایده آل رو در خاطر دارید نمیتونید ارتباط برقرار کنید ...

    و اگر با این حالت ادامه بدید چیزی در آینده برای شما تغییر نخواهد کرد ....

    همینکه در اخر مطلبتون نوشتید که این اولین و اخرین باره که کمک طلب میکنید خودش گواه ایده آلیست برخورد کردن شماست

    بهترین حالت برای شما افزایش برخورد ها و مراودات اجتماعی و دیدن و برخورد کردن با افراد مختلفه که میتونید در گروه های کوهنوردی و

    تورهای مسافرتی و ... بهش برسید ...

    دیدن زندگی ها و رفتارهای مختلف دیگران و لمس مشکلاتشون و چگونگی حل کردن این مشکلات میتونه شمارو از این حالت خارج کنه

    پس از انزوا خودتون رو رها کنید و حتما" مشاوره حضوری با مشاوری مجرب داشته باشید

    در این مورد میتونید با این شماره مشاوره تلفنی داشته باشید
    021-22354282
    021-88422495
    021-88472864


    رفتارهایی که اعتماد را از بین می برد

    تمسخر کردن
    یا به عبارت دیگر دست انداختن باعث می شود طرف مقابل فکر کند شما فرد قابل اعتمادی نیستید و رابطه ی خوبی را با شما نمی تواند برقرار کند. البته لازم به ذکر است که تمسخر کردن کاملا متفاوت از شوخی کردن است. در تمسخر کردن فرد قصد تحقیر و پایین آوردن شان و منزلت طرف مقابل را دارد در حالی که در مزاح یا شوخی هدف شما این نیست که موقعیت یا کلیت فرد مقابل تان را زیر سوال ببرید.

    بیان انتقاد آمیز از رفتار دیگران
    تا حد امکان از سرزنش دیگران خودداری کنید چون انتقاد ممکن است اعتماد طرف مقابل را از بین ببرد و دلیل عمده ی دیگر این است که امکان دارد احساس فرد دیگر نزد شما پذیرفته نشود.
    اگر انتقاد در جهتی باشد که تغییر ممکن نباشد جنبه ی مخرب خواهد داشت ولی در صورتی که از روش درست انتقاد استفاده کنید و همچنین طرف مقابلتان انتقاد پذیر باشد، با این اقدام برای تفهیم احساسات یک قدم جلوتر گذاشته اید.
    اعتماد یعنی اطمینان از اینکه طرف مقابل در روابطش با شما، قصد ضربه زدن ندارد و اطمینان از اینکه او نیز شما را دوست دارد
    سکوت به حالت بی تفاوتی و یا کنش های طرد کنندگی
    فرض کنیم اتفاقی افتاده. شخصی روبه روی ما می نشیند و مساله را برای ما بازگو می کند. اگر کاملا بی تفاوت بوده و نگاه چشم در چشم نداشته باشیم و عکس العمل کلامی در برابر حرفهای وی نشان ندهیم، تمامی اینها دال بر عدم توجه است.
    حرکات صورت، تکان دادن سر، کج خلقی کردن، ابرو بالا انداختن و .. همه از علایم بی تفاوتی وکنش های طرد کننده ای هستند که موجب شکست خوردن رابطه شما با اطرافیان می گردد.

    ارزیابی دیگران در پاسخ
    ارزیابی دیگران در پاسخ، شامل مورد ارزیابی قرار دادن بازخورد دیگری است. در واقع پاسخی که ما به طرف مقابل می دهیم به نوعی شخصیت فرد را ارزیابی می کنیم و در پاسخ دادن دیگران را ارزیابی می کنیم در حالی که به موقعیت توجه نمی کنیم و به شرایطی که به وجود آمده است توجهی نداریم.

    شما تا زمانی می توانید اعتماد کنید که بازخورد طرف مقابل تایید کننده اعتماد باشد. ولی اگر شما اعتماد کنید و طرف مقابل بی اعتماد باشد، این طرز تلقی موجب می شود که اعتماد از بین برود



    خودداری از جبران متقابل در برابر گشودگی و مشارکت دیگران
    شما تا زمانی می توانید اعتماد کنید که بازخورد طرف مقابل تایید کننده اعتماد باشد. ولی اگر شما اعتماد کنید و طرف مقابل بی اعتماد باشد، این طرز تلقی موجب می شود که اعتماد از بین برود. به طور خلاصه اعتماد به این معنا است که شما به دیگران اجازه دهید احساسات، هیجانات و واکنش های شما را دریابد و آنها را محترم بشمارند و در واقع در احسساسات و افکارتان سهم پذیر باشید البته بدون آنکه هیچ گونه تبعیضی را به کار ببرید.


    اعتماد داشتن به دیگران موجب می شود که واکنش ها و رفتار ما جنبه حمایت گونه و پاداش بخشی برای آنها پیداکند. از این طریق فرض ما بر این است که دیگران قصد ندارند عمدا به ما آسیبی برسانند و اگر عملی از آنها سرزند آن را دال بر اشتباه یا خطا می گذاریم که میتوانیم آن را بپذیریم.
    برای بنای اعتماد، افراد به چه ویژگی های رفتاری نیازمندند؟

    به منظور بنای اعتماد، افراد به ویژگی های رفتاری، نگرش ها و باورهای زیرنیازمندند:



    كاستن از احساس رقابت
    كاهش رقابت ، حسادت و تدافع در برابر افراد مهم زندگی تان روشی برای از میان برداشتن موانع بین شما وآنها است. كاهش چنین موانع روان شناختی برای حركت به سوی ساختن اعتمادی دوطرفه ضروری است. پرده برداری ازنقاط منفی خود، خود افشاگری و پذیرش بی قید و شرط اطرافیان، در كاهش بدفهمی یا ارتباط نادرست بین شما و اشخاص مهم زندگی تان ضروری تلقی می شود. این خود افشاگری دیدگاه شما را از موانع موجود بر سر راه ارتباطات متقابل آشكار می سازد. خود افشاگری شما، ماسك تدافعی را از چهره تان بر می دارد و به دیگران فرصت می دهد تا شما را مثل خودتان بشناسند. بنابراین آسان تر است كه اعتماد كنیم که چه چیز واقعی و چه چیز غیر واقعی و ناپیدا است.



    خطر پذیرش دیگران را تقبل كنید
    منظور از خطر پذیرش دیگران آن است که همکاران و اطرافیان خود را همان طور که هستند بپذیرید. مطابق با دیدگاه انسان گرایانه، این نوع پذیرش به معنای توجه مثبت نامشروط است و از این طریق ما انسان های اطراف خود را با مجموعه ای از ویژگی های مثبت و منفی شان می پذیریم و قبول داریم، نه صرفا به علت نکات مثبت رفتاری که دارا هستند. این تقبل، شما را در نزد دیگران، شخصی واقعی جلوه می دهد. این پذیرش، رفتاری ضروری برای بنای اعتماد بین دو نفر است كه شما ارتباط را روی آن استوار می سازید.



    پذیرش خود و خود دوست داری كلیدی است برای احداث شاهراه اعتماد در مسیرزندگی



    خودافشاگری
    خودابرازی یا خود آشکار سازی یکی از ملزومات ارتباط موثر است. یعنی تا زمانی که شما احساسات و یا افکار خود را آشکار نسازید نمی توانید انتظار داشته باشید که دیگران نیز با شما همراهی و همکاری داشته باشند. وجود خودابرازی در روابط باعث شکل گیری اهداف مشترک شده و مانع از شکل گیری اهداف جداگانه در محیط کاری و سایر محیط های زندگی می گردد. این ویژگی گامی ضروری برای بنای اعتماد بین مردم محسوب می شود. برای خودافشاگری كامل باید خطر آسیب دیدن از دیگران را بپذیرید. این خطر پذیری سنگ بنای مهم در ایجاد و پرورش اعتماد به شمار می آید.



    ترس را رها كنید
    ترس، مراودت شما را با دیگران محدود می سازد. خود را از آن دسته از قیود رفتاری كه رشد هیجانی شما را از حركت باز می دارند، آزاد سازید. ترس از طرد شدن، ترس از شكست، ترس از مراقبت، ترس از موفقیت، ترس از آسیب دیدن،ترس از ناشناخته ها و ترس از صمیمیت ها از جمله موانع ایجاد و پرورش ارتباطات معتمدانه است و در صورت عدم توجه مناسب و اقدامات درمانی در مسیر رشد ارتباطات مانع ایجاد می كنند.



    پذیرش خود
    پذیرش خودتان و توانایی های بالقوه تان گامی مهم در زمین گذاشتن سپر حفاظتی و برقراری ارتباطاتی توام با اعتماد به دیگران است. در صورتی كه شما به هویت خود نامطمئن هستید و در نتیجه نمی توانید ابتدا خودتان را بپذیرید، چگونه می توانید به ارزیابی از خودتان بپردازید كه در اعتماد سازی امری لازم تلقی می شود؟
    پذیرش خود و خود دوست داری كلیدی است برای احداث شاهراه اعتماد در مسیر زندگی.
    امضای ایشان

    خـــــدانـگهــــــدار


  3. 4 کاربران زیر از farokh بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  4. بالا | پست 3

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Apr 2015
    شماره عضویت
    14786
    نوشته ها
    3
    تشکـر
    1
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : عدم اعتماد به دیگران

    ممنون از راهنماییتون. امیدوارم بتونم راهنماییتونو به کار ببندم. درضمن یه چیز دیگه خیلی آزارم میده. می ترسم ازدواج کنم بعدش پشیمون بشم از اینکه می تونستم تو زندگی خیلی موفق تر بشم اما ازدواج مانع بشه و منو محدود به مسائل روزمره کنه. من هیچوقت دوست ندارم اینطوری زندگی کنم. یه زندگی پویا میخوام که در اون زن و مرد به طور با هم ترقی می کنن اما همش احساس می کنم بعد از ازدواج فقط مرد ترقی می کنه و من یه جورایی شکست خورده ام.

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. نامزدم بهم اعتماد نداره
    توسط mahsa.76 در انجمن دوست داشتن همسر
    پاسخ: 2
    آخرين نوشته: 10-22-2016, 01:02 PM
  2. به همسرم اعتماد ندارم
    توسط ریحانه123 در انجمن خیانت
    پاسخ: 13
    آخرين نوشته: 10-13-2016, 01:13 AM
  3. عدم اعتماد بنفس
    توسط Mabhout در انجمن مشکلات ارتباطی
    پاسخ: 8
    آخرين نوشته: 10-01-2016, 09:05 PM
  4. جلب اعتماد پدر و مادر
    توسط baharrrr در انجمن سایر
    پاسخ: 3
    آخرين نوشته: 09-30-2016, 01:52 PM
  5. عدم اعتماد به نفس
    توسط shadi75 در انجمن روابط والدین و فرزندان
    پاسخ: 1
    آخرين نوشته: 07-10-2016, 02:02 AM

لیست کاربران دعوت شده به این موضوع

کلمات کلیدی این موضوع

© تمامی حقوق برای مشاورکو محفوظ بوده و هرگونه کپی برداري از محتوای انجمن پيگرد قانونی دارد