با سلام و خسته نباشید اینجانب به مدت 6 سال است با فردی که دوست نداشتم ازدواج کردم متاسفانه در طول این شش سال رفتاری دال بر اینکه محبت مرا نسبت به خودش افزون کند انجام نداده است و دارای مشکلات عدیده ی جنسی نیز می باشد. با اینکه در طی این مدت من به ایشان ابراز احساسات می کردم و به نوعی برایش نقش یک عاشق را بازی می کردم ولی هیچ تغییری در رفتار خود ایجاد نکرده و الان به مدت شش سال است که از ناتاوانی جنسی رنج می برد و به دنبال درمان خود نیز نیست علاوه بر این دارای بیماری دیابت نیز می باشد و به مدت دو سال است که انسولین تزریق می کند.مشکل جنسی ایشان نیز به خاطر قند بالایش می باشد و نظر دکتران بر این است که شاید از نظر جنسی کمی بهتر شود ولی کامل خوب نخواهد شد. من در طول این مدت دچار افسردگی شدید شدم خانواده ام نیز حمایتی از من نمی کنند به دلیل اینکه این یک ازدواج فامیلی بوده است در ضمن پدر و مادر بنده نیز در یکی از روستاهای تبریز زندگی می کنند و کلمه ی طلاق و جدایی برایشان نامفهوم می باشد. در ضمن ایشان قدرت باروری نیز ندارند. و همیشه بر زبانش کلمه ی دوست داشتن جاریست ولی در عمل نشانه ای از این دوست داشتن مشخص نیست. با توجه به این مشکیلات نظر شما چیست؟ حمیرا 21 ساله از کرج
همسرم 30 سالشه کارمند هستش