نمایش نتایج: از 1 به 5 از 5

موضوع: افسردگی همسرم

2769
  1. بالا | پست 1

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jun 2015
    شماره عضویت
    17194
    نوشته ها
    4
    تشکـر
    0
    تشکر شده 2 بار در 1 پست
    میزان امتیاز
    0

    افسردگی همسرم

    سلام
    من 26 سالمه و حدود سه ماه میشه که عقد کردم و دوره نامزدیم هم 2 ماه طول کشید ولی بخاطر تحصیل بیشتر دوره نامزدی و عقد رو از همسرم دور بودم، توی دوره نامزدی همسرم خیلی سرحال و شاد بود ولی از وقتی عقد کردیم بیشتر مواقع توی خودشه و میگه که استرس داره،تا اینکه متوجه شدم به خاطر مرگ مادر و برادرش که توی یک سال و حدود 6 سال پیش اتفاق افتاده بود افسردگی گرفته بوده و مدتی هم مشاوره میرفته و قرص مصرف کرده تا اینکه بهتر شده ولی توی خواستگاری اصلا در این مورد حرفی نزد با اینکه ازش پرسیدم بیماری نداشتید
    الان دوباره افسردگی اومده سراغش و رفته دکتر و چندروزه دوباره شروع به مصرف قرص کرده،همسرم میگه به خاطر مسائل مالی و نداشتن خونه اینطوری شدم و دکتر هم بهش گفته وسواس فکری داری، بعضی وقتا شده که وسط خندیدن و شوخی کردن یدفه عصبانی میشه و این خیلی منو ناراحت میکنه ولی میدونه که مشکل از خودشه و معذرت خواهی میکنه ولی من از ازدواج انتظار یه زندگی شاد رو داشتم ولی الان نمیدونم که همسرم میتونه واسه همیشه با کمک من و پزشک خوب بشه یا نه؟
    بعضی وقتا میگم میترسم وارد زندگی بشم و بدتر بشه و بهتره الان که عقدم جدا بشیم ولی بااین حال دوستش دارم وبه خودم میگم خوب میشه
    لطفا راهنماییم کنید

  2. بالا | پست 2

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jun 2015
    شماره عضویت
    17182
    نوشته ها
    25
    تشکـر
    0
    تشکر شده 10 بار در 6 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : افسردگی همسرم

    شما عقد کردید پس ترک همسرتون کار اشتباهیه و درواقع خیانته،اگه هم نگفته بخاطر این بوده که خوب شده باید درکش کنید
    بله که خوب میشه همسرتون رو آروم کنید کنارش باشید، بهش مسولیت بدید سعی کنید قانع تر زندگی کنید تا فشار روحیه دیگه ای بهشون وارد نشه ، سفر و مهمونی هم خیلی تو روحیشون تاثیر داره و اینکه ازشون بخواید درد هاشونو بشما بگن را آروم شن
    درآخر دعا کنید و روزی یه بار سوره ی یاسین بخونید مطمعن باشید ارامش به خونتون برمیگرده ، بهخدا توکل کنید

  3. بالا | پست 3

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jun 2015
    شماره عضویت
    17194
    نوشته ها
    4
    تشکـر
    0
    تشکر شده 2 بار در 1 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : افسردگی همسرم

    سلام،ممنون از راهنماییت شیرینا

  4. بالا | پست 4

    عنوان کاربر
    کاربر ویژه
    تاریخ عضویت
    May 2014
    شماره عضویت
    3710
    نوشته ها
    9,699
    تشکـر
    4,204
    تشکر شده 10,202 بار در 5,111 پست
    میزان امتیاز
    21

    پاسخ : افسردگی همسرم

    نقل قول نوشته اصلی توسط زندگی شاد نمایش پست ها
    سلام
    من 26 سالمه و حدود سه ماه میشه که عقد کردم و دوره نامزدیم هم 2 ماه طول کشید ولی بخاطر تحصیل بیشتر دوره نامزدی و عقد رو از همسرم دور بودم، توی دوره نامزدی همسرم خیلی سرحال و شاد بود ولی از وقتی عقد کردیم بیشتر مواقع توی خودشه و میگه که استرس داره،تا اینکه متوجه شدم به خاطر مرگ مادر و برادرش که توی یک سال و حدود 6 سال پیش اتفاق افتاده بود افسردگی گرفته بوده و مدتی هم مشاوره میرفته و قرص مصرف کرده تا اینکه بهتر شده ولی توی خواستگاری اصلا در این مورد حرفی نزد با اینکه ازش پرسیدم بیماری نداشتید
    الان دوباره افسردگی اومده سراغش و رفته دکتر و چندروزه دوباره شروع به مصرف قرص کرده،همسرم میگه به خاطر مسائل مالی و نداشتن خونه اینطوری شدم و دکتر هم بهش گفته وسواس فکری داری، بعضی وقتا شده که وسط خندیدن و شوخی کردن یدفه عصبانی میشه و این خیلی منو ناراحت میکنه ولی میدونه که مشکل از خودشه و معذرت خواهی میکنه ولی من از ازدواج انتظار یه زندگی شاد رو داشتم ولی الان نمیدونم که همسرم میتونه واسه همیشه با کمک من و پزشک خوب بشه یا نه؟
    بعضی وقتا میگم میترسم وارد زندگی بشم و بدتر بشه و بهتره الان که عقدم جدا بشیم ولی بااین حال دوستش دارم وبه خودم میگم خوب میشه
    لطفا راهنماییم کنید

    دوست عزیز شما باید در این خصوص با پزشک معالج همسرتون صحبت کنید چون باید بدونید چنین درمان هایی ممکنه برای تمام عمر باقی بمونه و

    شما در ابتدای زندگی باید متوجه این موضوع شده باشید ... کما اینکه داشت بیماری روانی که سابقه ابتلاش به به قبل از عقد برمیگرده

    خودبخود میتونید عقد رو فسخ کنه به عنوان "تدلیس در عقد" ... پس در این مورد مشورت کنید تا بتونید انتخاب و تصمیم درست و قاطعی بگیرید

    وسواس مي‌تواند يك فكر، يك ايده يا يك عمل باشد كه فرد بيمار نتواند در مقابل آن مقاومت کرده يا مانع نفوذ آن به فكر خويش شود.

    لذا معمولا ناتوان كننده و موجب كندي عملكرد فردي، اجتماعي، خانوادگي، تحصيلي و شغلي و نهايتا افت عملكرد شديد خواهد شد.

    اين بيماري با سطح بالايي از اضطراب همراه است و از نظر شيوع، بعد از اختلال اضطرابي و افسردگي و قبل از اختلال روان پزشكي مربوط به اعتياد قرار مي‌گيرد.


    وسواس به دو دسته تحت عنوان وسواس عملي و فكري تقسيم مي‌شود:

    وسواس عملي اضطراب زدا‌ و وسواس فكري اضطراب زا است به گونه‌اي كه كسي كه وسواس عملي دارد

    اگر رفتار وسواس گونه خود را مرتب تكرار كند تا يك حدودي اضطراب او را كاهش و كسي كه وسواس فكري دارد وسواس فكري‌اش دائما اضطراب ايجاد مي‌كند.

    وسواس عملي نيز خود شامل وسواس شستشو، وسواس تكرار، وسواس كنترل و وسواس نظم و قرينه سازي است كه از ميان اين‌ها وسواس شستشو بيشتر به چشم مي‌خورد؛

    از ميان وسواس فكري نيز وسواس با افكار گناه آلود مذهبي بسيار ديده مي‌شود.

    بايد توجه داشت كه هرگز رفتارهاي وسواسي چه فكري و چه عملي ارادي نبوده و حاصل سير منطقي فكر و رفتار يك انسان نيست.

    متاسفانه گاهي اختلالات روان پزشكي از جمله افسردگي و وسواس، منشا جرم و جنايت‌هايي در جامعه مي‌شود كه لازم است در آسيب شناسي به آن توجه شود.

    در خصوص علت و عوامل ايجاد كننده بيماري وسواس فكري و عملي، تئوري‌ها و نظريه پردازي‌هاي زيادي انجام شده كه شامل علل روان شناختي، زيست شناختي و جامعه شناختي است.

    نداشتن مديريت استرس در خانواده و جامعه براي استرس‌هاي اجتناب ناپذير، در قاموس عوامل جامعه شناختي مي‌گنجد.


    ضربه مغزي و هرگونه صدمات مغزي، احتمال عارضه وسواسي را به دنبال داشته و ژنتيك نقش بارزي در ابتلا انسان‌ها به بيماري دارد،

    به گونه‌اي كه يك بيمار وسواسي كاملا مي‌داند كه در اعضاي خانواده درجه يك و درجه دو، احتمال رد پايي از اختلال وسواس فكري و عملي وجود خواهد داشت.


    متاسفانه 70 درصد افراد مبتلا به وسواس جبري، به بيماري افسردگي هم مبتلا هستند كه اين موضوع نشان دهنده زيرساخت بايولوژيك مشابه است و دلالت بر اين دارد

    كه در بيماران وسواسي، همچون بيماران افسردگي تغييرات شيميايي خاصي در بدن اتفاق افتاده كه نيازمند درمان جدي است.


    در ايجاد و درمان بيماري وسواس تغذيه هيچ گونه نقشي ندارد.

    استرس، نقش به سزايي در ايجاد و شعله ور شدن اين بيماري دارد، اين بيماري، آشكارا، كيفيت زندگي بيمار و خانواده را به شدت تحت تاثير قرار مي‌دهد

    و قطعا در روند خواب و خوراك و روابط جنسي نيز مي‌تواند تاثيرگذار باشد، بلا شك در صورت درمان نشدن، همچون افسردگي مي‌تواند، منشا طلاق و جدايي همسران شود.

    ، انواع و اقسام درمان‌ها در زمينه اختلال وسواس جبري را شامل روان درماني فردي، روان درماني بين فردي، روان درماني گروهي و روانكاوي و درمان‌هاي دارويي عنوان و خاطرنشان كرد:

    مهم ترين و موثرترين درمان، درمان دارويي است كه البته نيازمند صبر و حوصله و بردباري و مهرباني درمان گر و همكاري جدي بيمار و خانواده بيمار است؛

    معمولا درمان‌هاي ديگر در كنار اين نوع درمان قرار مي‌گيرد.

    در این مورد میتونید با این شماره مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
    021-22354282
    021-88422495
    021-88472864
    امضای ایشان

    خـــــدانـگهــــــدار


  5. بالا | پست 5

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jun 2015
    شماره عضویت
    17194
    نوشته ها
    4
    تشکـر
    0
    تشکر شده 2 بار در 1 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : افسردگی همسرم

    سلام ممنون از پاسخ مدیر

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

لیست کاربران دعوت شده به این موضوع

کلمات کلیدی این موضوع

© تمامی حقوق برای مشاورکو محفوظ بوده و هرگونه کپی برداري از محتوای انجمن پيگرد قانونی دارد