نوشته اصلی توسط
الهام خ
سلام به همه دوستان
من احتياج به يك راه حل عملي براي مشكل زير دارم ، ممنون مي شم نظرهاي مثبتتون اراىه بديد
من خانم برادرم يكي دو ساله رابطش با مادرم و همسرش بد شده و هر حرفي يا كاري همسرش يعني برادرم انجام مي ده ، فكر مي كنه كه مادر من به برادرم كفته اون حرف و يا كارو انجام بده. تا حالا اين فكرش مستقيم به من و يا مادرم نكفته بود و فقط به برادرم اعتراض مي كرد و متاسفانه برادرم به جاي اينكه با هاشصحبت كنه و بكه كه مامان من اصلا دخيل نبوده ، فقط سكوت كرده و خوب اين خانم فكر كرده كه درست فكر مي كنه و درست مي كه
نكته مهمتر اينه كه تمام اين قضايا از وقتي شروع شد كه يكي از بستكان مادرم رابطش با مامان و بقيه فاميل بد شد و دنبال كسي مي كشت كه عضوه اصلي و خوني خانواده نباشه (مثل عروس يا داماد) و بتونه از اون طريق به همه ضربه بزنه، خانم برادر من هم به عنوان يك عروس ، انتخابي خوبي براش بود و از اون به بعد مدام باهاش با تلفن و يا حضوري در ارتباط و در حال دروغ بافي و افترا زني، خانم برادرم هم جون از هيج جيز خبر نداشت همه را باور كرد و باور مي كنه
حالا ايشون بس از مدتها امده بيشه من و به عنوان دردودل تمام اتفاقها را بيان كرده و از مادرم شكايت كرده ،من هنوز هيج جوابي به هش ندادم و مي خوام يك راهي بيدا كنم كه بهش بفهمانم اون كسي كه اين موضوعاتو شنيده ، دروغكو است و همه مشكلات از او ناشي مي شه،
به اين فكر كردم كه ازش بخوام يك موقع و در يك جمعي كه هم مامانه من هست و هم اون شخص ، تمام صحبتهاي اون شخص را بازكو كنه تا جوابه مادرم و بقيه را در اون مساءل بشنوه و ابروي اون شخص دروغكو بره وخانم برادرم هم بفهمه كه مادرم مقصر نيست و همه جيز سوءتفاهم است ولي مدونم مادرم هيج وقت حاضر نيست ابروي اون شخص بره ،جون با هم نسبت نزديك دارند و از طرف ديكه اكر اينكارو نكنم و فقط به خانم برادرم بكم كه اشتباه فكر مي كنه ، ممكنه فكر كنه كه منم مي خوام طرفه مادرمو بكيرم
ممنون مي شوم راه حلهاي خودتون بكيد
لطفا جوابهاي منفي و بي ادبانه هم نديد