دوستان اگه كتاب يا سايت يا مطلب زيبايي كه ميتونه تاثير عميق روي خودتون داره به من هم معرفي كنيد.
البته اين فكرو از سرتون بيرون كنيد ك سايت http://forum.moshaver.co/ معرفي كنيد.چون اين سايت "تا" نداره
دوستان اگه كتاب يا سايت يا مطلب زيبايي كه ميتونه تاثير عميق روي خودتون داره به من هم معرفي كنيد.
البته اين فكرو از سرتون بيرون كنيد ك سايت http://forum.moshaver.co/ معرفي كنيد.چون اين سايت "تا" نداره
ترجيحا با اجازه يكي از برترين كتابهايي كه تا حالا مطالعه كردمو براتون ميزارم
اين كتاب واقعا با حجمي كم تاثير فوق العاده اي در زندگي من داشت
بي شك در زندگي خيليا موثر بوده
شرح مختصري از كتاب كه در سايت موفقيت نقل شده رو براتون ميزارم تا ببينيد موضوع چيه.قيمت اين كتاب هم با توجه به تنوع چاپ بين 6 تا 11 هزار تومانه.
نویسنده کتابچه کسی پنیر من را برداشت( جابجا كرد)
فرق بین آدمها وموشها را اینطور توصیف میکند:
وقتی یک موش حس میکند تلاشهایش به نتیجه نمیرسد، روش خود را عوض میکند،اما وقتی آدمها حس میکنند کاری که انجام میدهند به نتیجه نمیرسد، عصبانی وخسته میشوند ودوست ندارند روش خود را عوض کنند.حتی گاهی اگر کسی راهکار تازه ای رابه آنها نشان دهد،
حالت دفاعی به خود میگیرند و میگویند
“من همیشه این کار را این همین طور انجام داده ام.”
یا “من آدمی این مدلی هستم.”
در اصل این آدمها از پذیرفتن راهکار تازه و انجام آن میترسند و حس میکنند ترسشان به این معناست که دیگر روشها اشتباه است.
همیشه آنچه به نظر ما طبیعی وصحیح به نظر میرسد، در اصل محصول باورهایمان است وبه ندرت نشان دهنده همه احتمالات و امکانات پیش رویمان یا تخمین صحیحی از توانایی هایمان است.
اگر میخواهید در زندگی خود نتایج متفاوتی بدست بیاورید باید از حصاری که به منظور راحتی دور خود کشیده اید،پا را فراتر بگذارید و راهکارهای متفاوتی را امتحان کنی.
کتاب پدر پولدار پدر فقیر اثر رابرت کیوساکیخلاصه کتاب پدر پولدار پدر فقیر اثر رابرت کیوساکی
من دو پدر داشتم،یکی پولدار و دیگری بی پول.اولی تحصیلکرده و باهوش بود،او مدرک دکتری داشت و دوره ی چهار ساله ی دانشگاه را در کمتر از دو سال به پایان رسانده بود.پدر دیگرم،حتی کلاس هشتم ابتدایی را تمام نکرده بود.هر دوی آنها،در حرفه هایشان موفق بودند و تمام عمرشان را به سختی کار کرده بودند.هر دو درآمد قابل توجهی داشتند.با این وجود یکی از آنها تمام عمر از نظر مالی تقلا می کرد.دیگری یکی از ثروتمند ترین مردان هاوایی بود.یکی وقتی مرد،ده ها میلیون دلار برای خانواده اش،سازمانها ی خیریه و کلیسایش به جا گذاشت حال آنکه دیگری پس از مرگش مقروض بود.
هر دوی آنان،قوی،خردمند،توانا و با نفوذ بودند.هر دویشان به من نصایحی را کردند که نصایحشان متفاوت بود.هر دو به تحصیلا ت بالای دانشگاهی معتقد بودند،لیکن رشته ی پیشنهادیشان یکی نبود.
من به عوض اینکه به سادگی،آن نظرات را بپذیرم یا رد کنم،نا خود آگاه به مقایسه،تفکر بیشتر و سپس انتخاب آنها پرداختم.
یکی از دلایلی که پولدار،هرروز پولدارتر شده و اقشار متوسط،در میان قرض و قوله هایشان دست و پا می زنند،این است که موضوع پول،فقط در خانه مطرح می شود نه در مدرسه.اکثر ما،توسط والدینمان با پول آشنا می شویم.بنابراین،یک پدر و مادر بی پول چه چیزی در این خصوص میتوانند به بچه هایشان آموزش دهند؟
من به دلیل اینکه دو پدر با نفوذ داشتم،توانستم از هر دویشان در این خصوص،چیزهایی یاد بگیرم.مجبور بودم به نصایح هر دو فکر کنم و در این ارتباط،بینش با ارزشی از قدرت افکار هر کدام در زندگیهایشان به دست آورم.به عنوان مثال یکی از پدرهایم عادت به گفتن این جمله داشت:«من نمی توانم ار عهده ی مخارج برآیم.» پدر دیگرم گفتن این جمله را قدغن کرده بود و در عوض می گفت:«چگونه میتوانم از عهده ی مخارج برآیم؟»
به همه اينو پيشنهاد ميكنم
کتاب شفای زندگی اثر لوییزهی فوق العاده است
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)