صفحه 11 از 23 ... 91011121321 ...
نمایش نتایج: از 501 به 550 از 1130

موضوع: بحث آزاد :چگونه زنانه پوش شدید؟

379293
  1. بالا | پست 501

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Nov 2019
    شماره عضویت
    42368
    نوشته ها
    6
    تشکـر
    0
    تشکر شده 3 بار در 3 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : بحث آزاد :چگونه زنانه پوش شدید؟

    فردای اون روز همسایمون و زنش رفتن خونمون و دو سه ساعتی با پدر و مادرم صحبت کردن . تا برگردن کلی استرس داشتم . نزدیکای ساعت ۱۱ برگشتن و بهم یه خبر خوب دادن و اونم این بود که بابا و مامانم راضی شدن که منو به این شکل بپذیرن. دختر همسایه یه مانتو و یه روسری داد که بپوشم و بعد همگی با هم رفتیم خونمون. مامانم منو بغل کرد و بوسید ولی بابام سمتم نیومد اما با وساطت همسایه منو بوسید. بابام زنگ زد از بیرون غذا آوردن و اون روز مهمون ما بودن. دختر همسایه چند دست لباس بهم کادو داد و گفت هر وقت خواستی بیا بازم بهت قرض میدم. از اون به بعد من دختر همسایه همه جا باهم می رفتیم و دریا جون رو با هم میخوندیم. حتی برای خرید لباس هم با هم می رفتیم بیرون. ۶ ماهی تو اون لباسا بودم که همسایمون به پدرم گفت که من دیگه باید عمل تغییر جنسیت انجام بدم چون ذاتا مرد بودم و اون نگران روابطم با دخترش بود ..... خلاصه اینکه الان تو صف عمل هستم . البته سه مرحله هورمون تراپی ، کاشت پروتز سینه و لیزر تراپی رو تا حالا انجام دادم. ،

  2. کاربران زیر از M2zh بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  3. بالا | پست 502

    عنوان کاربر
    کاربر محروم
    تاریخ عضویت
    Nov 2019
    شماره عضویت
    42324
    نوشته ها
    23
    تشکـر
    0
    تشکر شده 18 بار در 15 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : بحث آزاد :چگونه زنانه پوش شدید؟

    جالب بود
    من خودم تا حالا تو خیلی زنپوشی کردم و برای اینکه بفهمم چقدر کارم رو خوب انجام میدم تو کلی از پیجای اینستا تبلیغ کردم و هیچ کس نفهمید
    اگر کسی دوست داشت تلگرام بهم پیام بده
    ویرایش توسط Jonathan4 : 04-13-2020 در ساعت 07:21 PM

  4. 2 کاربران زیر از Jonathan4 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  5. بالا | پست 503

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Apr 2020
    شماره عضویت
    43584
    نوشته ها
    20
    تشکـر
    2
    تشکر شده 8 بار در 6 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : بحث آزاد :چگونه زنانه پوش شدید؟

    من ترنس هستم و زمانی که نمیدونستم ترنسم و مجوز نداشتم و عمل نکرده بودم بارها و بارها با لباس زنانه میرفتم بیرون و ماجراها داشتم ولی به لطف خدا تونستم به هویت اصلیم برسم و الان یک دختر هستم

  6. 3 کاربران زیر از محدثه6 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  7. بالا | پست 504

    عنوان کاربر
    کاربر محروم
    تاریخ عضویت
    Nov 2019
    شماره عضویت
    42324
    نوشته ها
    23
    تشکـر
    0
    تشکر شده 18 بار در 15 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : بحث آزاد :چگونه زنانه پوش شدید؟

    نقل قول نوشته اصلی توسط محدثه6 نمایش پست ها
    من ترنس هستم و زمانی که نمیدونستم ترنسم و مجوز نداشتم و عمل نکرده بودم بارها و بارها با لباس زنانه میرفتم بیرون و ماجراها داشتم ولی به لطف خدا تونستم به هویت اصلیم برسم و الان یک دختر هستم
    خوشحالم برات

  8. بالا | پست 505

    عنوان کاربر
    کاربر محروم
    تاریخ عضویت
    Nov 2019
    شماره عضویت
    42324
    نوشته ها
    23
    تشکـر
    0
    تشکر شده 18 بار در 15 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : بحث آزاد :چگونه زنانه پوش شدید؟

    عکسم اینستا هست دوست داشتید اینجا یا اینستا نظرتون رو بگید
    Trans.iran.i

    ..
    ویرایش توسط Jonathan4 : 04-11-2020 در ساعت 06:37 PM

  9. 3 کاربران زیر از Jonathan4 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  10. بالا | پست 506

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Sep 2019
    شماره عضویت
    41751
    نوشته ها
    9
    تشکـر
    48
    تشکر شده 7 بار در 5 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : بحث آزاد :چگونه زنانه پوش شدید؟

    نقل قول نوشته اصلی توسط Jonathan4 نمایش پست ها
    عکسم اینستا هست دوست داشتید اینجا یا اینستا نظرتون رو بگید
    cross.dress.er
    عکس شما رو در اینستا دیدم، اندام خوب و زنانه‌ای دارید که به شما در نزدیک شدن به حس زنانه کمک می‌کنه اما در پوز گرفتن برای عکس بیشتر تمرین کنید.

  11. کاربران زیر از arshame بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  12. بالا | پست 507

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Apr 2020
    شماره عضویت
    43480
    نوشته ها
    14
    تشکـر
    22
    تشکر شده 9 بار در 7 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : بحث آزاد :چگونه زنانه پوش شدید؟

    نقل قول نوشته اصلی توسط محدثه6 نمایش پست ها
    من ترنس هستم و زمانی که نمیدونستم ترنسم و مجوز نداشتم و عمل نکرده بودم بارها و بارها با لباس زنانه میرفتم بیرون و ماجراها داشتم ولی به لطف خدا تونستم به هویت اصلیم برسم و الان یک دختر هستم
    ارزویهمه ما ها همین که اخرش دختر بشیم برات خیلی خوشحالم به همه ارزوهات برسی

  13. کاربران زیر از رونیا بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  14. بالا | پست 508

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Apr 2020
    شماره عضویت
    43480
    نوشته ها
    14
    تشکـر
    22
    تشکر شده 9 بار در 7 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : بحث آزاد :چگونه زنانه پوش شدید؟

    نقل قول نوشته اصلی توسط arshame نمایش پست ها
    عکس شما رو در اینستا دیدم، اندام خوب و زنانه‌ای دارید که به شما در نزدیک شدن به حس زنانه کمک می‌کنه اما در پوز گرفتن برای عکس بیشتر تمرین کنید.
    باید بیشتر توی حس زنونه باشید وتوی قالبش دربیاد تا عکسا زیبا تر بشه

  15. کاربران زیر از رونیا بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  16. بالا | پست 509

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Sep 2019
    شماره عضویت
    41751
    نوشته ها
    9
    تشکـر
    48
    تشکر شده 7 بار در 5 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : بحث آزاد :چگونه زنانه پوش شدید؟

    با سلام
    به عنوان یک تازه وارد از آشنایی با شما هم حس‌های عزیزم خیلی خوشحالم.
    چه خوبه که چنین انجمنی وجود داره که ما زنپوش‌ها هم بتونید با هم گپ و گفت داشته باشیم.
    امیدوارم دوستان اینجا زود به زود سر بزنن و چراغ رو همیشه روشن نگه داریم. آخه زنپوش‌ها گروه خیلی کوچیکی هستن که تو خود جامعه lgbt هم در اقلیت هستند.

  17. 2 کاربران زیر از arshame بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  18. بالا | پست 510

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Sep 2019
    شماره عضویت
    41751
    نوشته ها
    9
    تشکـر
    48
    تشکر شده 7 بار در 5 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : بحث آزاد :چگونه زنانه پوش شدید؟

    با سلام
    به عنوان یک تازه وارد از آشنایی با شما هم حس‌های عزیزم خیلی خوشحالم.
    چه خوبه که چنین انجمنی وجود داره که ما زنپوش‌ها هم بتونید با هم گپ و گفت داشته باشیم.
    امیدوارم دوستان اینجا زود به زود سر بزنن و چراغ رو همیشه روشن نگه داریم. آخه زنپوش‌ها گروه خیلی کوچیکی هستن که تو خود جامعه lgbt هم در اقلیت هستند.

  19. کاربران زیر از arshame بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  20. بالا | پست 511

    عنوان کاربر
    کاربر محروم
    تاریخ عضویت
    Nov 2019
    شماره عضویت
    42324
    نوشته ها
    23
    تشکـر
    0
    تشکر شده 18 بار در 15 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : بحث آزاد :چگونه زنانه پوش شدید؟

    نقل قول نوشته اصلی توسط arshame نمایش پست ها
    عکس شما رو در اینستا دیدم، اندام خوب و زنانه‌ای دارید که به شما در نزدیک شدن به حس زنانه کمک می‌کنه اما در پوز گرفتن برای عکس بیشتر تمرین کنید.
    ممنون بله حتماً

  21. بالا | پست 512

    عنوان کاربر
    کاربر محروم
    تاریخ عضویت
    Nov 2019
    شماره عضویت
    42324
    نوشته ها
    23
    تشکـر
    0
    تشکر شده 18 بار در 15 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : بحث آزاد :چگونه زنانه پوش شدید؟

    نقل قول نوشته اصلی توسط رونیا نمایش پست ها
    باید بیشتر توی حس زنونه باشید وتوی قالبش دربیاد تا عکسا زیبا تر بشه
    ممنون

  22. کاربران زیر از Jonathan4 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  23. بالا | پست 513

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Apr 2020
    شماره عضویت
    43650
    نوشته ها
    6
    تشکـر
    0
    تشکر شده 1 بار در 1 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : بحث آزاد :چگونه زنانه پوش شدید؟

    سلام به همه دوستای گلم.
    لازمه به همه اونهایی که علاقه دارن تغییر جنسیت بدن یا اونایی که میخوان برای همیشه مثل یه زن زندگی کنن و لباس بپوشن بگم که از این کار انصراف بدن. چون من خودم کسی هستم که تغییر جنسیت مرد به زن دادم و الان مثل سگ پشیمونم .دلایلی هم دارم که عرض میکنم : قبل از عمل اسمم علی بود و الان اسمم نیلوفره. خیلی علاقه به پوشیدن لباسای زنونه داشتم و هر موقع که امکانش بود این کار رو میکردم ، آرزو داشتم که بتونم یه روزی این کار رو در ملا عام انجام بدم . برای همینم پول جمع کردم، از خونه فرار کردم و به تهران مهاجرت کردم و عمل کردم. البته به همین راحتی ها هم نبود. به مدت دو سال دکترا مجبورم کردن که لباس زنونه بپوشم و مثل زنا زندگی کنم که خیلی سخت بود . بعد این دوسال تحت درمان هورمونی قرار گرفتم و مراحل سخت و طاقت فرسا ی تغییر هویت رو انجام دادم. بعدش عمل کردم که چند بار تا دم مرگ هم پیش رفتم چون عمل من تقریبا اولین عمل تو ایران بود که به این صورت انجام میشد ( عمل تغییر جنسیت کامل) که حتی رحم و تخمدان یه دختر مرگ مغزی اهل مشهد رو بهم پیوند زدن. تمام هزینه های عمل رو دانشگاه علوم پزشکی و یه خیر مشهدی انجام دادن. در جریان عمل دو تا استخوان پایینی دنده هام رو برداشتن که در جریان این عمل یکبار تموم کرده بودم که با شوک برگردوندننم. بعد از انجام این عمل یک مجموعه کامل عمل زیبایی انجام دادم ( از عمل بینی گرفته تا عمل پروتز لب و گونه و باسن تا عمل فک و کشیدن پیشانی و ابرو) خلاصه حدود ۱۵ عمل انجام دادم تا به اون چیزی که میخواستم برسم. هنوزم به خاطر پیوند ایی که انجام دادم و به خاطر اینکه پیوند ها پس نزنن دارم دارو مصرف میکنم که میگن خیلی ضرر داره. تقریبا ماهی یک بار پریود میشم که فوق العاده دردناکه که در واقع علت اصلی پشیمونیم هم هست. از وقتی زن شدم خیلی محدود شدم چون هر جایی نمیتونم برم . هر لباسی هم نمیتونم بپوشم. قبلا یادمه تو تابستونا یه آستین کوتاه میپوشیدم و میرفتم بیرون اما الان باید کلی لباس بپوشم. از همه بدتر اینه که کار پیدا کردن خیلی سخته. اگرم کاری پیدا میشه فقط میخوان ازت بهره برداری جنسی بکنن. خونه پیدا کردن برای اجاره که در حد محاله. پدر و مادرم رو که ۷ سالگی میشه ندیدم. الان تو یه شرکت تبلیغاتی تو تهران مشغول بکار هستم با یه حقوق بخور و نمیر. خلاصه اینکه اصلا زن بودن اون چیزی نیست که تصور میکنین.

  24. کاربران زیر از نیلوفر.. بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  25. بالا | پست 514

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Apr 2020
    شماره عضویت
    43650
    نوشته ها
    6
    تشکـر
    0
    تشکر شده 1 بار در 1 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : بحث آزاد :چگونه زنانه پوش شدید؟

    سلام به همه دوستای گلم.
    لازمه به همه اونهایی که علاقه دارن تغییر جنسیت بدن یا اونایی که میخوان برای همیشه مثل یه زن زندگی کنن و لباس بپوشن بگم که از این کار انصراف بدن. چون من خودم کسی هستم که تغییر جنسیت مرد به زن دادم و الان مثل سگ پشیمونم .دلایلی هم دارم که عرض میکنم : قبل از عمل اسمم علی بود و الان اسمم نیلوفره. خیلی علاقه به پوشیدن لباسای زنونه داشتم و هر موقع که امکانش بود این کار رو میکردم ، آرزو داشتم که بتونم یه روزی این کار رو در ملا عام انجام بدم . برای همینم پول جمع کردم، از خونه فرار کردم و به تهران مهاجرت کردم و عمل کردم. البته به همین راحتی ها هم نبود. به مدت دو سال دکترا مجبورم کردن که لباس زنونه بپوشم و مثل زنا زندگی کنم که خیلی سخت بود . بعد این دوسال تحت درمان هورمونی قرار گرفتم و مراحل سخت و طاقت فرسا ی تغییر هویت رو انجام دادم. بعدش عمل کردم که چند بار تا دم مرگ هم پیش رفتم چون عمل من تقریبا اولین عمل تو ایران بود که به این صورت انجام میشد ( عمل تغییر جنسیت کامل) که حتی رحم و تخمدان یه دختر مرگ مغزی اهل مشهد رو بهم پیوند زدن. تمام هزینه های عمل رو دانشگاه علوم پزشکی و یه خیر مشهدی انجام دادن. در جریان عمل دو تا استخوان پایینی دنده هام رو برداشتن که در جریان این عمل یکبار تموم کرده بودم که با شوک برگردوندننم. بعد از انجام این عمل یک مجموعه کامل عمل زیبایی انجام دادم ( از عمل بینی گرفته تا عمل پروتز لب و گونه و باسن تا عمل فک و کشیدن پیشانی و ابرو) خلاصه حدود ۱۵ عمل انجام دادم تا به اون چیزی که میخواستم برسم. هنوزم به خاطر پیوند ایی که انجام دادم و به خاطر اینکه پیوند ها پس نزنن دارم دارو مصرف میکنم که میگن خیلی ضرر داره. تقریبا ماهی یک بار پریود میشم که فوق العاده دردناکه که در واقع علت اصلی پشیمونیم هم هست. از وقتی زن شدم خیلی محدود شدم چون هر جایی نمیتونم برم . هر لباسی هم نمیتونم بپوشم. قبلا یادمه تو تابستونا یه آستین کوتاه میپوشیدم و میرفتم بیرون اما الان باید کلی لباس بپوشم. از همه بدتر اینه که کار پیدا کردن خیلی سخته. اگرم کاری پیدا میشه فقط میخوان ازت بهره برداری جنسی بکنن. خونه پیدا کردن برای اجاره که در حد محاله. پدر و مادرم رو که ۷ سالگی میشه ندیدم. الان تو یه شرکت تبلیغاتی تو تهران مشغول بکار هستم با یه حقوق بخور و نمیر. خلاصه اینکه اصلا زن بودن اون چیزی نیست که تصور میکنین.

  26. بالا | پست 515

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Apr 2020
    شماره عضویت
    43650
    نوشته ها
    6
    تشکـر
    0
    تشکر شده 1 بار در 1 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : بحث آزاد :چگونه زنانه پوش شدید؟

    سلام به همه دوستای گلم.
    لازمه به همه اونهایی که علاقه دارن تغییر جنسیت بدن یا اونایی که میخوان برای همیشه مثل یه زن زندگی کنن و لباس بپوشن بگم که از این کار انصراف بدن. چون من خودم کسی هستم که تغییر جنسیت مرد به زن دادم و الان مثل سگ پشیمونم .دلایلی هم دارم که عرض میکنم : قبل از عمل اسمم علی بود و الان اسمم نیلوفره. خیلی علاقه به پوشیدن لباسای زنونه داشتم و هر موقع که امکانش بود این کار رو میکردم ، آرزو داشتم که بتونم یه روزی این کار رو در ملا عام انجام بدم . برای همینم پول جمع کردم، از خونه فرار کردم و به تهران مهاجرت کردم و عمل کردم. البته به همین راحتی ها هم نبود. به مدت دو سال دکترا مجبورم کردن که لباس زنونه بپوشم و مثل زنا زندگی کنم که خیلی سخت بود . بعد این دوسال تحت درمان هورمونی قرار گرفتم و مراحل سخت و طاقت فرسا ی تغییر هویت رو انجام دادم. بعدش عمل کردم که چند بار تا دم مرگ هم پیش رفتم چون عمل من تقریبا اولین عمل تو ایران بود که به این صورت انجام میشد ( عمل تغییر جنسیت کامل) که حتی رحم و تخمدان یه دختر مرگ مغزی اهل مشهد رو بهم پیوند زدن. تمام هزینه های عمل رو دانشگاه علوم پزشکی و یه خیر مشهدی انجام دادن. در جریان عمل دو تا استخوان پایینی دنده هام رو برداشتن که در جریان این عمل یکبار تموم کرده بودم که با شوک برگردوندننم. بعد از انجام این عمل یک مجموعه کامل عمل زیبایی انجام دادم ( از عمل بینی گرفته تا عمل پروتز لب و گونه و باسن تا عمل فک و کشیدن پیشانی و ابرو) خلاصه حدود ۱۵ عمل انجام دادم تا به اون چیزی که میخواستم برسم. هنوزم به خاطر پیوند ایی که انجام دادم و به خاطر اینکه پیوند ها پس نزنن دارم دارو مصرف میکنم که میگن خیلی ضرر داره. تقریبا ماهی یک بار پریود میشم که فوق العاده دردناکه که در واقع علت اصلی پشیمونیم هم هست. از وقتی زن شدم خیلی محدود شدم چون هر جایی نمیتونم برم . هر لباسی هم نمیتونم بپوشم. قبلا یادمه تو تابستونا یه آستین کوتاه میپوشیدم و میرفتم بیرون اما الان باید کلی لباس بپوشم. از همه بدتر اینه که کار پیدا کردن خیلی سخته. اگرم کاری پیدا میشه فقط میخوان ازت بهره برداری جنسی بکنن. خونه پیدا کردن برای اجاره که در حد محاله. پدر و مادرم رو که ۷ سالگی میشه ندیدم. الان تو یه شرکت تبلیغاتی تو تهران مشغول بکار هستم با یه حقوق بخور و نمیر. خلاصه اینکه اصلا زن بودن اون چیزی نیست که تصور میکنین.

  27. بالا | پست 516

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Apr 2020
    شماره عضویت
    43650
    نوشته ها
    6
    تشکـر
    0
    تشکر شده 1 بار در 1 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : بحث آزاد :چگونه زنانه پوش شدید؟

    سلام به همه دوستای گلم.
    لازمه به همه اونهایی که علاقه دارن تغییر جنسیت بدن یا اونایی که میخوان برای همیشه مثل یه زن زندگی کنن و لباس بپوشن بگم که از این کار انصراف بدن. چون من خودم کسی هستم که تغییر جنسیت مرد به زن دادم و الان مثل سگ پشیمونم .دلایلی هم دارم که عرض میکنم : قبل از عمل اسمم علی بود و الان اسمم نیلوفره. خیلی علاقه به پوشیدن لباسای زنونه داشتم و هر موقع که امکانش بود این کار رو میکردم ، آرزو داشتم که بتونم یه روزی این کار رو در ملا عام انجام بدم . برای همینم پول جمع کردم، از خونه فرار کردم و به تهران مهاجرت کردم و عمل کردم. البته به همین راحتی ها هم نبود. به مدت دو سال دکترا مجبورم کردن که لباس زنونه بپوشم و مثل زنا زندگی کنم که خیلی سخت بود . بعد این دوسال تحت درمان هورمونی قرار گرفتم و مراحل سخت و طاقت فرسا ی تغییر هویت رو انجام دادم. بعدش عمل کردم که چند بار تا دم مرگ هم پیش رفتم چون عمل من تقریبا اولین عمل تو ایران بود که به این صورت انجام میشد ( عمل تغییر جنسیت کامل) که حتی رحم و تخمدان یه دختر مرگ مغزی اهل مشهد رو بهم پیوند زدن. تمام هزینه های عمل رو دانشگاه علوم پزشکی و یه خیر مشهدی انجام دادن. در جریان عمل دو تا استخوان پایینی دنده هام رو برداشتن که در جریان این عمل یکبار تموم کرده بودم که با شوک برگردوندننم. بعد از انجام این عمل یک مجموعه کامل عمل زیبایی انجام دادم ( از عمل بینی گرفته تا عمل پروتز لب و گونه و باسن تا عمل فک و کشیدن پیشانی و ابرو) خلاصه حدود ۱۵ عمل انجام دادم تا به اون چیزی که میخواستم برسم. هنوزم به خاطر پیوند ایی که انجام دادم و به خاطر اینکه پیوند ها پس نزنن دارم دارو مصرف میکنم که میگن خیلی ضرر داره. تقریبا ماهی یک بار پریود میشم که فوق العاده دردناکه که در واقع علت اصلی پشیمونیم هم هست. از وقتی زن شدم خیلی محدود شدم چون هر جایی نمیتونم برم . هر لباسی هم نمیتونم بپوشم. قبلا یادمه تو تابستونا یه آستین کوتاه میپوشیدم و میرفتم بیرون اما الان باید کلی لباس بپوشم. از همه بدتر اینه که کار پیدا کردن خیلی سخته. اگرم کاری پیدا میشه فقط میخوان ازت بهره برداری جنسی بکنن. خونه پیدا کردن برای اجاره که در حد محاله. پدر و مادرم رو که ۷ سالگی میشه ندیدم. الان تو یه شرکت تبلیغاتی تو تهران مشغول بکار هستم با یه حقوق بخور و نمیر. خلاصه اینکه اصلا زن بودن اون چیزی نیست که تصور میکنین.

  28. بالا | پست 517


    عنوان کاربر
    مشاورکو یار
    تاریخ عضویت
    Oct 2019
    شماره عضویت
    42184
    نوشته ها
    14,499
    تشکـر
    380
    تشکر شده 17,517 بار در 3,263 پست
    میزان امتیاز
    19

    پاسخ : بحث آزاد :چگونه زنانه پوش شدید؟

    نقل قول نوشته اصلی توسط نیلوفر.. نمایش پست ها
    سلام به همه دوستای گلم.
    لازمه به همه اونهایی که علاقه دارن تغییر جنسیت بدن یا اونایی که میخوان برای همیشه مثل یه زن زندگی کنن و لباس بپوشن بگم که از این کار انصراف بدن. چون من خودم کسی هستم که تغییر جنسیت مرد به زن دادم و الان مثل سگ پشیمونم .دلایلی هم دارم که عرض میکنم : قبل از عمل اسمم علی بود و الان اسمم نیلوفره. خیلی علاقه به پوشیدن لباسای زنونه داشتم و هر موقع که امکانش بود این کار رو میکردم ، آرزو داشتم که بتونم یه روزی این کار رو در ملا عام انجام بدم . برای همینم پول جمع کردم، از خونه فرار کردم و به تهران مهاجرت کردم و عمل کردم. البته به همین راحتی ها هم نبود. به مدت دو سال دکترا مجبورم کردن که لباس زنونه بپوشم و مثل زنا زندگی کنم که خیلی سخت بود . بعد این دوسال تحت درمان هورمونی قرار گرفتم و مراحل سخت و طاقت فرسا ی تغییر هویت رو انجام دادم. بعدش عمل کردم که چند بار تا دم مرگ هم پیش رفتم چون عمل من تقریبا اولین عمل تو ایران بود که به این صورت انجام میشد ( عمل تغییر جنسیت کامل) که حتی رحم و تخمدان یه دختر مرگ مغزی اهل مشهد رو بهم پیوند زدن. تمام هزینه های عمل رو دانشگاه علوم پزشکی و یه خیر مشهدی انجام دادن. در جریان عمل دو تا استخوان پایینی دنده هام رو برداشتن که در جریان این عمل یکبار تموم کرده بودم که با شوک برگردوندننم. بعد از انجام این عمل یک مجموعه کامل عمل زیبایی انجام دادم ( از عمل بینی گرفته تا عمل پروتز لب و گونه و باسن تا عمل فک و کشیدن پیشانی و ابرو) خلاصه حدود ۱۵ عمل انجام دادم تا به اون چیزی که میخواستم برسم. هنوزم به خاطر پیوند ایی که انجام دادم و به خاطر اینکه پیوند ها پس نزنن دارم دارو مصرف میکنم که میگن خیلی ضرر داره. تقریبا ماهی یک بار پریود میشم که فوق العاده دردناکه که در واقع علت اصلی پشیمونیم هم هست. از وقتی زن شدم خیلی محدود شدم چون هر جایی نمیتونم برم . هر لباسی هم نمیتونم بپوشم. قبلا یادمه تو تابستونا یه آستین کوتاه میپوشیدم و میرفتم بیرون اما الان باید کلی لباس بپوشم. از همه بدتر اینه که کار پیدا کردن خیلی سخته. اگرم کاری پیدا میشه فقط میخوان ازت بهره برداری جنسی بکنن. خونه پیدا کردن برای اجاره که در حد محاله. پدر و مادرم رو که ۷ سالگی میشه ندیدم. الان تو یه شرکت تبلیغاتی تو تهران مشغول بکار هستم با یه حقوق بخور و نمیر. خلاصه اینکه اصلا زن بودن اون چیزی نیست که تصور میکنین.

    سلام

    چرا نمیرین با پدر ، مادرتون زندگی کنید ؟
    فکرش رو بکن تو مدتی که نبودین چقدر به فکر شما بودن چقدر نگران بودن چقدر چشم به راه تون هستن !

    ممکنه اول شمارو نپذیرن اما درنهایت .....

    بالاخره کاری که نباید رو انجام دادی و الان نمیشه کاریش کرد اما
    باید تا حدی که در توان دارین جبران خسارت کنید
    حد اقل یه تلفن بزن به پدر و مادرت اگر خدایی نکرده از دنیا رفتن
    دیگه هیچ کاری نمیشه کرد

  29. بالا | پست 518


    عنوان کاربر
    مشاورکو یار
    تاریخ عضویت
    Oct 2019
    شماره عضویت
    42184
    نوشته ها
    14,499
    تشکـر
    380
    تشکر شده 17,517 بار در 3,263 پست
    میزان امتیاز
    19

    پاسخ : بحث آزاد :چگونه زنانه پوش شدید؟

    نقل قول نوشته اصلی توسط نیلوفر.. نمایش پست ها
    سلام به همه دوستای گلم.
    لازمه به همه اونهایی که علاقه دارن تغییر جنسیت بدن یا اونایی که میخوان برای همیشه مثل یه زن زندگی کنن و لباس بپوشن بگم که از این کار انصراف بدن. چون من خودم کسی هستم که تغییر جنسیت مرد به زن دادم و الان مثل سگ پشیمونم .دلایلی هم دارم که عرض میکنم : قبل از عمل اسمم علی بود و الان اسمم نیلوفره. خیلی علاقه به پوشیدن لباسای زنونه داشتم و هر موقع که امکانش بود این کار رو میکردم ، آرزو داشتم که بتونم یه روزی این کار رو در ملا عام انجام بدم . برای همینم پول جمع کردم، از خونه فرار کردم و به تهران مهاجرت کردم و عمل کردم. البته به همین راحتی ها هم نبود. به مدت دو سال دکترا مجبورم کردن که لباس زنونه بپوشم و مثل زنا زندگی کنم که خیلی سخت بود . بعد این دوسال تحت درمان هورمونی قرار گرفتم و مراحل سخت و طاقت فرسا ی تغییر هویت رو انجام دادم. بعدش عمل کردم که چند بار تا دم مرگ هم پیش رفتم چون عمل من تقریبا اولین عمل تو ایران بود که به این صورت انجام میشد ( عمل تغییر جنسیت کامل) که حتی رحم و تخمدان یه دختر مرگ مغزی اهل مشهد رو بهم پیوند زدن. تمام هزینه های عمل رو دانشگاه علوم پزشکی و یه خیر مشهدی انجام دادن. در جریان عمل دو تا استخوان پایینی دنده هام رو برداشتن که در جریان این عمل یکبار تموم کرده بودم که با شوک برگردوندننم. بعد از انجام این عمل یک مجموعه کامل عمل زیبایی انجام دادم ( از عمل بینی گرفته تا عمل پروتز لب و گونه و باسن تا عمل فک و کشیدن پیشانی و ابرو) خلاصه حدود ۱۵ عمل انجام دادم تا به اون چیزی که میخواستم برسم. هنوزم به خاطر پیوند ایی که انجام دادم و به خاطر اینکه پیوند ها پس نزنن دارم دارو مصرف میکنم که میگن خیلی ضرر داره. تقریبا ماهی یک بار پریود میشم که فوق العاده دردناکه که در واقع علت اصلی پشیمونیم هم هست. از وقتی زن شدم خیلی محدود شدم چون هر جایی نمیتونم برم . هر لباسی هم نمیتونم بپوشم. قبلا یادمه تو تابستونا یه آستین کوتاه میپوشیدم و میرفتم بیرون اما الان باید کلی لباس بپوشم. از همه بدتر اینه که کار پیدا کردن خیلی سخته. اگرم کاری پیدا میشه فقط میخوان ازت بهره برداری جنسی بکنن. خونه پیدا کردن برای اجاره که در حد محاله. پدر و مادرم رو که ۷ سالگی میشه ندیدم. الان تو یه شرکت تبلیغاتی تو تهران مشغول بکار هستم با یه حقوق بخور و نمیر. خلاصه اینکه اصلا زن بودن اون چیزی نیست که تصور میکنین.

    .....
    ویرایش توسط Saltanat : 04-16-2020 در ساعت 12:09 AM

  30. بالا | پست 519

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Sep 2019
    شماره عضویت
    41751
    نوشته ها
    9
    تشکـر
    48
    تشکر شده 7 بار در 5 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : بحث آزاد :چگونه زنانه پوش شدید؟

    نقل قول نوشته اصلی توسط نیلوفر.. نمایش پست ها
    سلام به همه دوستای گلم.
    لازمه به همه اونهایی که علاقه دارن تغییر جنسیت بدن یا اونایی که میخوان برای همیشه مثل یه زن زندگی کنن و لباس بپوشن بگم که از این کار انصراف بدن. چون من خودم کسی هستم که تغییر جنسیت مرد به زن دادم و الان مثل سگ پشیمونم .دلایلی هم دارم که عرض میکنم : قبل از عمل اسمم علی بود و الان اسمم نیلوفره. خیلی علاقه به پوشیدن لباسای زنونه داشتم و هر موقع که امکانش بود این کار رو میکردم ، آرزو داشتم که بتونم یه روزی این کار رو در ملا عام انجام بدم . برای همینم پول جمع کردم، از خونه فرار کردم و به تهران مهاجرت کردم و عمل کردم. البته به همین راحتی ها هم نبود. به مدت دو سال دکترا مجبورم کردن که لباس زنونه بپوشم و مثل زنا زندگی کنم که خیلی سخت بود . بعد این دوسال تحت درمان هورمونی قرار گرفتم و مراحل سخت و طاقت فرسا ی تغییر هویت رو انجام دادم. بعدش عمل کردم که چند بار تا دم مرگ هم پیش رفتم چون عمل من تقریبا اولین عمل تو ایران بود که به این صورت انجام میشد ( عمل تغییر جنسیت کامل) که حتی رحم و تخمدان یه دختر مرگ مغزی اهل مشهد رو بهم پیوند زدن. تمام هزینه های عمل رو دانشگاه علوم پزشکی و یه خیر مشهدی انجام دادن. در جریان عمل دو تا استخوان پایینی دنده هام رو برداشتن که در جریان این عمل یکبار تموم کرده بودم که با شوک برگردوندننم. بعد از انجام این عمل یک مجموعه کامل عمل زیبایی انجام دادم ( از عمل بینی گرفته تا عمل پروتز لب و گونه و باسن تا عمل فک و کشیدن پیشانی و ابرو) خلاصه حدود ۱۵ عمل انجام دادم تا به اون چیزی که میخواستم برسم. هنوزم به خاطر پیوند ایی که انجام دادم و به خاطر اینکه پیوند ها پس نزنن دارم دارو مصرف میکنم که میگن خیلی ضرر داره. تقریبا ماهی یک بار پریود میشم که فوق العاده دردناکه که در واقع علت اصلی پشیمونیم هم هست. از وقتی زن شدم خیلی محدود شدم چون هر جایی نمیتونم برم . هر لباسی هم نمیتونم بپوشم. قبلا یادمه تو تابستونا یه آستین کوتاه میپوشیدم و میرفتم بیرون اما الان باید کلی لباس بپوشم. از همه بدتر اینه که کار پیدا کردن خیلی سخته. اگرم کاری پیدا میشه فقط میخوان ازت بهره برداری جنسی بکنن. خونه پیدا کردن برای اجاره که در حد محاله. پدر و مادرم رو که ۷ سالگی میشه ندیدم. الان تو یه شرکت تبلیغاتی تو تهران مشغول بکار هستم با یه حقوق بخور و نمیر. خلاصه اینکه اصلا زن بودن اون چیزی نیست که تصور میکنین.
    نیلوفر گرامی
    شما دو حرکت بزرگ و سخت رو انجام دادید که هر کدوم از اون چالش‌ها برای هر فردی کافیه تا اون رو خرد و شکسته کنه. هم خواستی که مستقل از خانواده باشی و روی پای خودت بایستی و هم این که هویت جنسی خودت رو تغییر دادی.
    به نظر نمیاد که بشه به جنسیت سابق برگردی، پس با هویت زنانه خودت کنار بیا. اما بحث خانواده از جنس دیگریه و می‌تونی درباره‌اش فکر کنی و یه راهی برای پیوند دوباره پیدا کنی. اگه بتونی با خانواده کنار بیایی، می‌تونی با روح و روان آرامتر و قوی‌تری زندگی کنی.

  31. بالا | پست 520

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jun 2015
    شماره عضویت
    17703
    نوشته ها
    65
    تشکـر
    18
    تشکر شده 44 بار در 38 پست
    میزان امتیاز
    9

    پاسخ : بحث آزاد :چگونه زنانه پوش شدید؟

    نقل قول نوشته اصلی توسط نیلوفر.. نمایش پست ها
    سلام به همه دوستای گلم.
    لازمه به همه اونهایی که علاقه دارن تغییر جنسیت بدن یا اونایی که میخوان برای همیشه مثل یه زن زندگی کنن و لباس بپوشن بگم که از این کار انصراف بدن. چون من خودم کسی هستم که تغییر جنسیت مرد به زن دادم و الان مثل سگ پشیمونم .دلایلی هم دارم که عرض میکنم : قبل از عمل اسمم علی بود و الان اسمم نیلوفره. خیلی علاقه به پوشیدن لباسای زنونه داشتم و هر موقع که امکانش بود این کار رو میکردم ، آرزو داشتم که بتونم یه روزی این کار رو در ملا عام انجام بدم . برای همینم پول جمع کردم، از خونه فرار کردم و به تهران مهاجرت کردم و عمل کردم. البته به همین راحتی ها هم نبود. به مدت دو سال دکترا مجبورم کردن که لباس زنونه بپوشم و مثل زنا زندگی کنم که خیلی سخت بود . بعد این دوسال تحت درمان هورمونی قرار گرفتم و مراحل سخت و طاقت فرسا ی تغییر هویت رو انجام دادم. بعدش عمل کردم که چند بار تا دم مرگ هم پیش رفتم چون عمل من تقریبا اولین عمل تو ایران بود که به این صورت انجام میشد ( عمل تغییر جنسیت کامل) که حتی رحم و تخمدان یه دختر مرگ مغزی اهل مشهد رو بهم پیوند زدن. تمام هزینه های عمل رو دانشگاه علوم پزشکی و یه خیر مشهدی انجام دادن. در جریان عمل دو تا استخوان پایینی دنده هام رو برداشتن که در جریان این عمل یکبار تموم کرده بودم که با شوک برگردوندننم. بعد از انجام این عمل یک مجموعه کامل عمل زیبایی انجام دادم ( از عمل بینی گرفته تا عمل پروتز لب و گونه و باسن تا عمل فک و کشیدن پیشانی و ابرو) خلاصه حدود ۱۵ عمل انجام دادم تا به اون چیزی که میخواستم برسم. هنوزم به خاطر پیوند ایی که انجام دادم و به خاطر اینکه پیوند ها پس نزنن دارم دارو مصرف میکنم که میگن خیلی ضرر داره. تقریبا ماهی یک بار پریود میشم که فوق العاده دردناکه که در واقع علت اصلی پشیمونیم هم هست. از وقتی زن شدم خیلی محدود شدم چون هر جایی نمیتونم برم . هر لباسی هم نمیتونم بپوشم. قبلا یادمه تو تابستونا یه آستین کوتاه میپوشیدم و میرفتم بیرون اما الان باید کلی لباس بپوشم. از همه بدتر اینه که کار پیدا کردن خیلی سخته. اگرم کاری پیدا میشه فقط میخوان ازت بهره برداری جنسی بکنن. خونه پیدا کردن برای اجاره که در حد محاله. پدر و مادرم رو که ۷ سالگی میشه ندیدم. الان تو یه شرکت تبلیغاتی تو تهران مشغول بکار هستم با یه حقوق بخور و نمیر. خلاصه اینکه اصلا زن بودن اون چیزی نیست که تصور میکنین.
    چرت و پرت ننویسید خواهشا
    پیوند رحم هیچ جای دنیا به یک ترنس انجام نشده
    جای دیگه ای برای خالی کردن توهماتتون پیدا کنید

  32. بالا | پست 521

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Apr 2020
    شماره عضویت
    43734
    نوشته ها
    1
    تشکـر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : بحث آزاد :چگونه زنانه پوش شدید؟

    سلام ب همگی اینجا مرد متاهلی ک زنانه پوش باشه هست ک خانمش خبر داشته باشه؟ من همسرم زنانه پوش میخام ببینم باید چیکار کنم لطفا ج بدید روود

  33. بالا | پست 522

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Apr 2020
    شماره عضویت
    43650
    نوشته ها
    6
    تشکـر
    0
    تشکر شده 1 بار در 1 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : بحث آزاد :چگونه زنانه پوش شدید؟

    نقل قول نوشته اصلی توسط asdfg نمایش پست ها
    چرت و پرت ننویسید خواهشا
    پیوند رحم هیچ جای دنیا به یک ترنس انجام نشده
    جای دیگه ای برای خالی کردن توهماتتون پیدا کنید
    چرا فکر میکنید که هر کی هر چی مینویسه توهمه؟ مگه پبشرفت علم پزشکی رو نمیبینی؟ فیلم دختر دانمارکی رو حتما ببین. این فیلم از روی یه اتفاق واقعی ساخته شده که در سال ۱۹۳۰ اتفاق افتاده. یعنی ۹۰ سال پیش این نوع جراحی ها انجام میشده. الان که با این همه پیشرفت علم پزشکی این چیزها عادیه. لطفا در مورد چیزی که نمیدونی بیخودی نظر نده.

  34. بالا | پست 523

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Apr 2020
    شماره عضویت
    43650
    نوشته ها
    6
    تشکـر
    0
    تشکر شده 1 بار در 1 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : بحث آزاد :چگونه زنانه پوش شدید؟

    نقل قول نوشته اصلی توسط asdfg نمایش پست ها
    چرت و پرت ننویسید خواهشا
    پیوند رحم هیچ جای دنیا به یک ترنس انجام نشده
    جای دیگه ای برای خالی کردن توهماتتون پیدا کنید
    در ضمن ، من واقعا از روی حسن نیت این پیام رو نوشتم چون واقعا از این کار آسیب دیدم و دلم نمیخواد کسی مثل من بدبخت بشه. هرکی خواست باور کنه هر کی هم نخواست باور نکنه. اما درست نیست همه کس رو متهم کنی به دروغگویی و توهم اونهم به خاطر اینکه اطلاعاتت ناقصه.

  35. بالا | پست 524

    عنوان کاربر
    کاربر محروم
    تاریخ عضویت
    Nov 2019
    شماره عضویت
    42324
    نوشته ها
    23
    تشکـر
    0
    تشکر شده 18 بار در 15 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : بحث آزاد :چگونه زنانه پوش شدید؟

    نقل قول نوشته اصلی توسط ساحل آرامش نمایش پست ها
    سلام ب همگی اینجا مرد متاهلی ک زنانه پوش باشه هست ک خانمش خبر داشته باشه؟ من همسرم زنانه پوش میخام ببینم باید چیکار کنم لطفا ج بدید روود
    بله هست. پیام بدید

  36. بالا | پست 525

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Apr 2020
    شماره عضویت
    43767
    نوشته ها
    7
    تشکـر
    0
    تشکر شده 7 بار در 3 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : بحث آزاد :چگونه زنانه پوش شدید؟

    سلام. کسی هست؟

  37. بالا | پست 526

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Apr 2020
    شماره عضویت
    43767
    نوشته ها
    7
    تشکـر
    0
    تشکر شده 7 بار در 3 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : بحث آزاد :چگونه زنانه پوش شدید؟

    نقل قول نوشته اصلی توسط ساحل آرامش نمایش پست ها
    سلام ب همگی اینجا مرد متاهلی ک زنانه پوش باشه هست ک خانمش خبر داشته باشه؟ من همسرم زنانه پوش میخام ببینم باید چیکار کنم لطفا ج بدید روود
    آره. خودم هستم. همیشه وقتی تو خونه هستم لباس خانومم رو میپوشم و آرایش میکنم. در واقع آرایشم میکنه.ظرف میشورم و غذا درست میکنم. اونم به خاطر همین چیزا کاملا راضیه و مشکلی نداره.حتی بعضی وقتا مجبورش میکنم لباس مردونه بپوشه و مرد خونه باشه و منم زنش باشم.۳ ساله ازدواج کردیم و بجز ۶ ماه اول همیشه اینجوری بوده. هر از گاهی بهش پول میدم که برای خودش یعنی برای من لباس بخره.

  38. 2 کاربران زیر از فرهمند ک بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  39. بالا | پست 527

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Apr 2020
    شماره عضویت
    43473
    نوشته ها
    24
    تشکـر
    0
    تشکر شده 14 بار در 11 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : بحث آزاد :چگونه زنانه پوش شدید؟

    نقل قول نوشته اصلی توسط فرهمند ک نمایش پست ها
    آره. خودم هستم. همیشه وقتی تو خونه هستم لباس خانومم رو میپوشم و آرایش میکنم. در واقع آرایشم میکنه.ظرف میشورم و غذا درست میکنم. اونم به خاطر همین چیزا کاملا راضیه و مشکلی نداره.حتی بعضی وقتا مجبورش میکنم لباس مردونه بپوشه و مرد خونه باشه و منم زنش باشم.۳ ساله ازدواج کردیم و بجز ۶ ماه اول همیشه اینجوری بوده. هر از گاهی بهش پول میدم که برای خودش یعنی برای من لباس بخره.
    جالبه یه نفرم مثل من پیدا شد ولی من مجردم و دوست دارم زن خونه ای باشم که همسرم مردشه. تو خونه چه لباسایی میپوشی؟ همسرت دقیقا چطور و چه زمانی راضی شد به این کار؟

  40. بالا | پست 528

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Dec 2016
    شماره عضویت
    32710
    نوشته ها
    28
    تشکـر
    1
    تشکر شده 24 بار در 17 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : بحث آزاد :چگونه زنانه پوش شدید؟

    آنچه گذشت {ادامه پست شماره195 از همین موضوع}
    {... بعضي وقتا خودم تنها هم که بودم ويترين لباس فروشي هاي زنونه رو تماشا مي کردم و نمي تونستم به راحتي از کنارشون بگذرم.
    يه روز همراه مامان داشتيم توي مغازه ها مي گشتيم رسیدیم به یه مغازه که لباس پشت ویترینش همیشه خیلی منو جلوی خودش نگه میداشت .
    بلاخره دلمو به دريا زدم و بهش گفتم : "مامان اون پيرهن گل بهي بلند پشت ويترين اون مغازه رو مي بيني ؟ " مامان انگار تازه چشمش بهش افتاده بود گفت واي چقدر ظريف و ناز روش کارشده ! گفتم به نظرت سايز من مي شه؟ مامان که حواسش به لباسه بود زير لب گفت "آره دقيقا"...}


    ...
    مي دونين براي يه پسر با روحيات من يه خوش شانسي بزرگه که اندامت اينقدر ظريف و دخترونه و سفيد و بور و بدون مو باشه . رنگ عسلي چشامم که از همون اول باعث مي شد هرکي منو مي بينه ياد يکي از دختربچه هاي ناز! فاميلشون بيفته!
    خلاصه من توي نوجووني کلا هم سايز مامان و خواهرام بودم و توي جووني هموزن اونا ، يعني 55 کيلو ولي با قد 10-15سانت بلند تر يعني 165 و ريز نقش.
    همين مساله براي خودم خوشايند ولذت بخش بود چون براي انتخاب و پوشيدن لباساي زيباي مورد علاقه مشکل زيادي نداشتم . و بصورت نيمه مخفيانه يعني فقط درحضور مامان مي تونستم توي خونه تيپ دلخواهم رو داشته باشم.
    اوضاع همينطور مي گذشت که من به سن سربازي رسيدم و رفتم خدمت. خدمتم اومدم تهران و از خونواده دور شدم. حدودا يه 5-6 ماهي بود که توي يه مرکز ستادی در تهران مشغول بوديم . اونجا سرباز نسبتا زياد بود و افراد مختلفي اونجا بودن . يه پسره اصفهاني بودکه فاميليش کريم خاني بود و بيشتر بچه ها و فرمانده ها مي شناختنش و باهاش رفيق بودن. خيلي خوش مشرب و اجتماعي بود و همه فن حريف. ليسانس کارگرداني داشت و از هر انگشتش واقعا يه هنر مي باريد . و توي ي.گان موزيک ! مسئول آموزش بچه هاي ي.گان موزيک بود.
    يه بار به مناسبت 10 فج ر تصميم گرفت که يه گروه نمايش راه بندازه براي بچه ها و موافقت ها شم از روسا گرفت.
    دوماه بيشتر هم وقت نداشت براي تمرين و آمادگي کار.
    يه روز توي سالن غذاخوري بودم که اومد اجازه گرفت و روبروم نشست و بهم گفت که چند روزه زير نظر دارمت . مياي توي گروه نمايش ما ؟. يه نقش دارم مخصوص تو!
    من که خيلي هم توي بچه ها پر معاشرت و پرصحبت نبودم از اينکه به من پيشنهاد داد تعجب کردم . گفت که بعد از ظهر برم ي.گان موزيک سالن تمرين.
    وقتي رفتم سه چهارتا از بچه های دیگه هم اونجا بودن که نمي شناختمشون.کريم خاني دستش رو روي شونه من گذاشت و روبه اونا گفت ايشون هم ستاره ي نقش فرشته !
    همه جوري به من زل زدن که انگار تا اون لحظه منو نديده بودن.يهو همه گفتن ايول کريم !
    من که تعجب کرده بودم نمي دونستم چکار بايد بکنم . با راهنمايي کريم خاني و يکي از بچه ها که مسئول طراح لباس گروه بود رفتيم و يه سري لباساي زرق و برق دار رنگ و وارنگ بهم داد که بپوشمشون. ديدم همه زنونه هستن و پرسيدم چيکار بايد بکنم
    کريم خاني توضيح داد که توي نمايش يه نقش خانوم داريم به نام فرشته که براي پيداکردن بازيگر از بين سربازا براش خيلي نگران بودم ولي با ديدن چهره و اندام و حالات و حتي صداي تو مطمئن شدم که بهترين انتخاب رو دارم . حالا برو لباستو بپوش و بيا تا راجع به نقشت بيشتر برات توضيح بديم .
    اول يه سري لباس ساتن سفيد و اندامي با دامن بلند و بزرگ با يه کلاه شبيه لباس عروس تنم کردن زيرشم کلاه گيس طلايي با يه جفت کفش پاشنه بلند قرمز و يه عصاي سحرآميز.
    وقتي اومدم بين بچه ها همه کفشون بريد!پا شدن و برام دست زدن .کريم خاني توضيح داد که نمايشمون طنزه و اينجوريه که فرشته مهربون مياد پيش يه سرباز که آرزوهاشو برآورده کنه
    . سرباز بايد آرزو شو بگه تا فرشته برآورده کنه و اون وقت فرشته مي تونه برگرده به سرزمين خودش و آرزوهاي افراد ديگه رو برآورده کنه. ولي بعد از اينکه بار ها و بارها فرشته سرراهش ظاهر مي شه و از جوون مي خواد که آرزوشو بگه سرباز بلاخره مي گه که عاشقش شده و ازش مي خواد که بجاي آرزوش خودش تبديل به يه انسان بشه و باهاش ازدواج کنه!
    فرشته توضيح مي ده که بدن اونا خيلي لطيفه و قلب شون طاقت زندگي واقعي توي دنياي ما رو نداره و امکان همچين چيزي نيست! به پسر مي گه که يه آرزوي ديگه بکنه مثلا اون مي تونه جاي يه گنج رو به پسر نشون بده که پسره بشه ثروتمند ترين مرد سرزمينش.
    ولي پسر الا و بلا قبول نمي کنه و مي گه که اگه فرشته زنش نشه خودکشي مي کنه.
    بعد از بارها خواهش و التماس پسر به خاطر همون قلب لطيفش فرشته مجبور مي شه قبول کنه وبلاخره تبديل به يه دختر زيبا مي شه ولي بدون قدرت جادويي و پول و دارايي. و مشکلات زيادي در راه زندگي مشترکشون پيدا مي شه و ...
    از داستان نمايش خوشم اومد ولي بيشتر از اون از نقش و لباساي خودم....
    درحاليکه داستان رو کريم خاني داشت برام تعريف مي کرد متوجه نگاهاي سنگين بقيه به خودم شدم و يهو توي آينه بزرگ کنار سالن تمرين تيپ خودم رو ديدم که واقعا مثل فرشته ها شده بودم
    واووووووووو
    من کلا وقتی خحل می شم یهو یخورده اداهام و شرمم باعث می شه رفتارام دخترونه تر به نظر برسه.اونجام يهو يجورايي سر بزيرتر شدم و اون رفتار و حياي دخترونم هم گل کرد .موقع برگشت به طرف اتاق پرو براي لباس بعديم بايداز جلوي بچه هاي تمرين رد مي شدم و مثل يه عروس خانوم واقعي سرم به پايين بود و نگاهم گره خورده بود به نوک کفشاي قرمزم که يکي يکي از زير دامن سفيدم به آرومي هي به بيرون سرکي مي کشيدن و هي قايم مي شدن.ناخودآگاه درحالیکه سه تا انگشت دست راستم به بیرون اشاره می کردن و با انگشت اشاره و شست دست راستم گوشه ي دامنم رو کمي بالاتر نگه داشته بودم تا روي زمين کشيده نشه ، از گوشه چشمم و از لابلاي گيس هاي آويزون فرفري و طلاييم نگاه تحسين آميز کريم خاني و بقيه رو مي ديدم که همه ، منو دنبال مي کردن. و درمیان سکوت و حیرت جمع فقط صدای تالاق تالاق پاشنه بلندای من با آرومی و بافاصله توی سالن می پیچید و من هی گونه هام سرخ ترو داغ تر می شد. به وسطاي سالن که رسيدم کريم خاني از پشت صدام کرد. و با آرومي وايستادم و درحاليکه با يه دست دامنم رو نگه داشته بودم با سر انگشتای دست چپ کمي گوشه موهاي فرشده ي طلايي مو از جلوي صورتم کنار زدم و سرم رو به سمت چپ چرخوندم و ناخودآگاه صدام هم کمی نازکتر شد و گفتم بله.
    {با صداي نازکم توي دبيرستان سر به سربعضی از دوستام هم مي ذاشتم و توي خونه هم خيلي وقتا که با مامانم صحبت مي کردم می گفت کاش این صدای دلبر تو رو من می داشتم}
    دوباره همه با هيجان دست زدن و به کريم خاني بابت پيدارکردن بازيگربراي اين نقش تبريک گفتن.
    کريم خاني هم هم به من و هم به همه بچه ها گفت گفتم که اين ستاره ي نمايش من ميشه!
    و ادامه داد که از فردا اجازتو از مسئولت مي گيرم که تا سه ماه در اختيار معاونت فرهنگي هنري و گروه نمايش باشي و زود کارتو بايد شروع کني.
    اون شب کريم خاني اومد توي سالن آسايشگاهمون و گفت که چون عضو گروهم و نقش ويژه دارم مي تونم وسايلم رو بردارم و ببرم به خوابگاه مخصوص بچه هاي گروه هاي هنري کنار سالن تمرين. اونجا اتاقاي دوسه نفري اي بود با تخت و تلويزيون و کمد لباس بزرگ مخصوص وسايل و لباساي تمرين . که هرکسي بايست لباساشو تحويل مي گرفت و مي برد توي اتاقش تا بتونه عصر ها هم توي اتاق تمرين کنه.
    وقتي همه لباسامو تحويل گرفتم راستش خيلي ذوق زده شدم. هر چند به خودم نياوردم!
    دو تا مانتو و يه جفت کفش زنونه پاشنه بلند مشکي براق خوشکل و همينطور يه جفت دستکش حرير بلند هم علاوه بر اون دست لباس عروس سفید با دامن بلند و پفی بود. تازه کريم خاني گفت که بقيه ي لباسا رو هم بايد از دوستاش که بيرون مزون عروس! و لباس فروشي دارن تهيه کنه و لباساي من يه روسري هم کم داره که بايد باهم دونفري بريم اونجا و همونجا روسري ها رو با مانتوهام ست کنه!
    خلاصه دوسه روز بعد از شروع تمرين با کريم خاني رفتيم مزون عروس دوستش. خانوم فروشنده ي اونجا که بهش گفته بودن به گروه نمايش کمک کنه تا روسري ها رو انتخاب کنن انتظار ديدن يه پسر رو به عنوان مشتري نداشت ولي به هر حال راهنمايي مون مي کرد و کريم خاني هم خيلي سريع و کنار قفسه ها روسري ها رو يکي کي سرم مي کرد
    بلاخره با کمک خانوم فروشنده ، کريم خاني سريع من رو فرستاد اتاق پرو و مانتو مو بپوشیدم . بعدشم هفت هشت تا روسري بهم داد تا يکي يکي سرم کردم و اومدم بيرون تا اون نظر بده . يه دونه روسري قرمز رو خودش پسنديد و سه تا رو هم خانوم فروشنده !برام اضافه کرد .خلاصه اون روز با چهار تا روسري و سه تا شال رنگارنگ که يکي از اون يکي خشکل تر بود و يه بلوز دامن قشنگ و جوراب و يه تاج عروس !بعد يک و نيم ساعت از اتاق پرو زديم بيرون.
    .... ادامه دارد
    ویرایش توسط simajoon : 04-25-2020 در ساعت 01:57 PM

  41. 2 کاربران زیر از simajoon بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  42. بالا | پست 529

    عنوان کاربر
    کاربر محروم
    تاریخ عضویت
    Nov 2019
    شماره عضویت
    42324
    نوشته ها
    23
    تشکـر
    0
    تشکر شده 18 بار در 15 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : بحث آزاد :چگونه زنانه پوش شدید؟

    نقل قول نوشته اصلی توسط simajoon نمایش پست ها
    آنچه گذشت {ادامه پست شماره195 از همین موضوع}
    {... بعضي وقتا خودم تنها هم که بودم ويترين لباس فروشي هاي زنونه رو تماشا مي کردم و نمي تونستم به راحتي از کنارشون بگذرم.
    يه روز همراه مامان داشتيم توي مغازه ها مي گشتيم رسیدیم به یه مغازه که لباس پشت ویترینش همیشه خیلی منو جلوی خودش نگه میداشت .
    بلاخره دلمو به دريا زدم و بهش گفتم : "مامان اون پيرهن گل بهي بلند پشت ويترين اون مغازه رو مي بيني ؟ " مامان انگار تازه چشمش بهش افتاده بود گفت واي چقدر ظريف و ناز روش کارشده ! گفتم به نظرت سايز من مي شه؟ مامان که حواسش به لباسه بود زير لب گفت "آره دقيقا"...}


    ...
    مي دونين براي يه پسر با روحيات من يه خوش شانسي بزرگه که اندامت اينقدر ظريف و دخترونه و سفيد و بور و بدون مو باشه . رنگ عسلي چشامم که از همون اول باعث مي شد هرکي منو مي بينه ياد يکي از دختربچه هاي ناز! فاميلشون بيفته!
    خلاصه من توي نوجووني کلا هم سايز مامان و خواهرام بودم و توي جووني هموزن اونا ، يعني 55 کيلو ولي با قد 10-15سانت بلند تر يعني 165 و ريز نقش.
    همين مساله براي خودم خوشايند ولذت بخش بود چون براي انتخاب و پوشيدن لباساي زيباي مورد علاقه مشکل زيادي نداشتم . و بصورت نيمه مخفيانه يعني فقط درحضور مامان مي تونستم توي خونه تيپ دلخواهم رو داشته باشم.
    اوضاع همينطور مي گذشت که من به سن سربازي رسيدم و رفتم خدمت. خدمتم اومدم تهران و از خونواده دور شدم. حدودا يه 5-6 ماهي بود که توي يه مرکز اداري تهران مشغول بوديم . اونجا سرباز نسبتا زياد بود و افراد مختلفي اونجا بودن . يه پسره اصفهاني بودکه فاميليش کريم خاني بود و بيشتر بچه ها و فرمانده ها مي شناختنش و باهاش رفيق بودن. خيلي خوش مشرب و اجتماعي بود و همه فن حريف. ليسانس کارگرداني داشت و از هر انگشتش واقعا يه هنر مي باريد . و توي ي.گان موزيک ! مسئول آموزش بچه هاي ي.گان موزيک بود.
    يه بار به مناسبت 10 فج ر تصميم گرفت که يه گروه نمايش راه بندازه براي بچه ها و موافقت ها شم از روسا گرفت.
    دوماه بيشتر هم وقت نداشت براي تمرين و آمادگي کار.
    يه روز توي سالن غذاخوري بودم که اومد اجازه گرفت و روبروم نشست و بهم گفت که چند روزه زير نظر دارمت . مياي توي گروه نمايش ما ؟. يه نقش دارم مخصوص تو!
    من که خيلي هم توي بچه ها پر معاشرت و پرصحبت نبودم از اينکه به من پيشنهاد داد تعجب کردم . گفت که بعد از ظهر برم ي.گان موزيک سالن تمرين.
    وقتي رفتم سه چهارتا از بچه های دیگه هم اونجا بودن که نمي شناختمشون.کريم خاني دستش رو روي شونه من گذاشت و روبه اونا گفت ايشون هم ستاره ي نقش فرشته !
    همه جوري به من زل زدن که انگار تا اون لحظه منو نديده بودن.يهو همه گفتن ايول کريم !
    من که تعجب کرده بودم نمي دونستم چکار بايد بکنم . با راهنمايي کريم خاني و يکي از بچه ها که مسئول طراح لباس گروه بود رفتيم و يه سري لباساي زرق و برق دار رنگ و وارنگ بهم داد که بپوشمشون. ديدم همه زنونه هستن و پرسيدم چيکار بايد بکنم
    کريم خاني توضيح داد که توي نمايش يه نقش خانوم داريم به نام فرشته که براي پيداکردن بازيگر از بين سربازا براش خيلي نگران بودم ولي با ديدن چهره و اندام و حالات و حتي صداي تو مطمئن شدم که بهترين انتخاب رو دارم . حالا برو لباستو بپوش و بيا تا راجع به نقشت بيشتر برات توضيح بديم .
    اول يه سري لباس ساتن سفيد و اندامي با دامن بلند و بزرگ با يه کلاه شبيه لباس عروس تنم کردن زيرشم کلاه گيس طلايي با يه جفت کفش پاشنه بلند قرمز و يه عصاي سحرآميز.
    وقتي اومدم بين بچه ها همه کفشون بريد!پا شدن و برام دست زدن .کريم خاني توضيح داد که نمايشمون طنزه و اينجوريه که فرشته مهربون مياد پيش يه سرباز که آرزوهاشو برآورده کنه
    . سرباز بايد آرزو شو بگه تا فرشته برآورده کنه و اون وقت فرشته مي تونه برگرده به سرزمين خودش و آرزوهاي افراد ديگه رو برآورده کنه. ولي بعد از اينکه بار ها و بارها فرشته سرراهش ظاهر مي شه و از جوون مي خواد که آرزوشو بگه سرباز بلاخره مي گه که عاشقش شده و ازش مي خواد که بجاي آرزوش خودش تبديل به يه انسان بشه و باهاش ازدواج کنه!
    فرشته توضيح مي ده که بدن اونا خيلي لطيفه و قلب شون طاقت زندگي واقعي توي دنياي ما رو نداره و امکان همچين چيزي نيست! به پسر مي گه که يه آرزوي ديگه بکنه مثلا اون مي تونه جاي يه گنج رو به پسر نشون بده که پسره بشه ثروتمند ترين مرد سرزمينش.
    ولي پسر الا و بلا قبول نمي کنه و مي گه که اگه فرشته زنش نشه خودکشي مي کنه.
    بعد از بارها خواهش و التماس پسر به خاطر همون قلب لطيفش فرشته مجبور مي شه قبول کنه وبلاخره تبديل به يه دختر زيبا مي شه ولي بدون قدرت جادويي و پول و دارايي. و مشکلات زيادي در راه زندگي مشترکشون پيدا مي شه و ...
    از داستان نمايش خوشم اومد ولي بيشتر از اون از نقش و لباساي خودم....
    درحاليکه داستان رو کريم خاني داشت برام تعريف مي کرد متوجه نگاهاي سنگين بقيه به خودم شدم و يهو توي آينه بزرگ کنار سالن تمرين تيپ خودم رو ديدم که واقعا مثل فرشته ها شده بودم
    واووووووووو
    يهو يجورايي شرمم گرفت و يخورده سر بزيرتر شدم و اون رفتار و حياي دخترونم هم گل کرد .موقع برگشت به طرف اتاق پرو براي لباس بعديم بايداز جلوي بچه هاي تمرين رد مي شدم و مثل يه عروس خانوم واقعي سرم به پايين بود و نگاهم گره خورده بود به نوک کفشاي قرمزم که يکي يکي از زير دامن سفيدم به آرومي هي به بيرون سرکي مي کشيدن و هي قايم مي شدن.ناخودآگاه درحالیکه سه تا انگشت دست راستم به بیرون اشاره می کردن و با انگشت اشاره و شست دست راستم گوشه ي دامنم رو کمي بالاتر نگه داشته بودم تا روي زمين کشيده نشه ، از گوشه چشمم و از لابلاي گيس هاي آويزون فرفري و طلاييم نگاه تحسين آميز کريم خاني و بقيه رو مي ديدم که همه ، منو دنبال مي کردن. و درمیان سکوت و حیرت جمع فقط صدای تالاق تالاق پاشنه بلندای من با آرومی و بافاصله توی سالن می پیچید و من هی گونه هام سرخ ترو داغ تر می شد. به وسطاي سالن که رسيدم کريم خاني از پشت صدام کرد. و با آرومي وايستادم و درحاليکه با يه دست دامنم رو نگه داشته بودم با سر انگشتای دست چپ کمي گوشه موهاي فرشده ي طلايي مو از جلوي صورتم کنار زدم و سرم رو به سمت چپ چرخوندم و ناخودآگاه صدام هم کمی نازکتر شد و گفتم بله.
    {با صداي نازکم توي دبيرستان سر به سربعضی از دوستام هم مي ذاشتم و توي خونه هم خيلي وقتا که با مامانم صحبت مي کردم می گفت کاش این صدای دلبر تو رو من می داشتم}
    دوباره همه با هيجان دست زدن و به کريم خاني بابت پيدارکردن بازيگربراي اين نقش تبريک گفتن.
    کريم خاني هم هم به من و هم به همه بچه ها گفت گفتم که اين ستاره ي نمايش من ميشه!
    و ادامه داد که از فردا اجازتو از مسئولت مي گيرم که تا سه ماه در اختيار معاونت فرهنگي هنري و گروه نمايش باشي و زود کارتو بايد شروع کني.
    اون شب کريم خاني اومد توي سالن آسايشگاهمون و گفت که چون عضو گروهم و نقش ويژه دارم مي تونم وسايلم رو بردارم و ببرم به خوابگاه مخصوص بچه هاي گروه هاي هنري کنار سالن تمرين. اونجا اتاقاي دوسه نفري اي بود با تخت و تلويزيون و کمد لباس بزرگ مخصوص وسايل و لباساي تمرين . که هرکسي بايست لباساشو تحويل مي گرفت و مي برد توي اتاقش تا بتونه عصر ها هم توي اتاق تمرين کنه.
    وقتي همه لباسامو تحويل گرفتم راستش خيلي ذوق زده شدم. هر چند به خودم نياوردم!
    دو تا مانتو و يه جفت کفش زنونه پاشنه بلند مشکي براق خوشکل و همينطور يه جفت دستکش حرير بلند هم علاوه بر اون دست لباس عروس سفید با دامن بلند و پفی بود. تازه کريم خاني گفت که بقيه ي لباسا رو هم بايد از دوستاش که بيرون مزون عروس! و لباس فروشي دارن تهيه کنه و لباساي من يه روسري هم کم داره که بايد باهم دونفري بريم اونجا و همونجا روسري ها رو با مانتوهام ست کنه!
    خلاصه دوسه روز بعد از شروع تمرين با کريم خاني رفتيم مزون عروس دوستش. خانوم فروشنده ي اونجا که بهش گفته بودن به گروه نمايش کمک کنه تا روسري ها رو انتخاب کنن انتظار ديدن يه پسر رو به عنوان مشتري نداشت ولي به هر حال راهنمايي مون مي کرد و کريم خاني هم خيلي سريع و کنار قفسه ها روسري ها رو يکي کي سرم مي کرد
    بلاخره با کمک خانوم فروشنده ، کريم خاني سريع من رو فرستاد اتاق پرو و مانتو مو بپوشیدم . بعدشم هفت هشت تا روسري بهم داد تا يکي يکي سرم کردم و اومدم بيرون تا اون نظر بده . يه دونه روسري قرمز رو خودش پسنديد و سه تا رو هم خانوم فروشنده !برام اضافه کرد .خلاصه اون روز با چهار تا روسري و سه تا شال رنگارنگ که يکي از اون يکي خشکل تر بود و يه بلوز دامن قشنگ و جوراب و يه تاج عروس !بعد يک و نيم ساعت از اتاق پرو زديم بيرون.
    .... ادامه دارد
    واقعا آفرین، ژول ورن باید پیشت لنگ بندازه با این داستان تخیلی

  43. بالا | پست 530

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Dec 2016
    شماره عضویت
    32710
    نوشته ها
    28
    تشکـر
    1
    تشکر شده 24 بار در 17 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : بحث آزاد :چگونه زنانه پوش شدید؟

    ... قصه" فرید و فرشته"
    قسمت دوم

    توي تمرين ها پوشيدن اون لباساي خشکل و ظريف اعتماد به نفس زيادي به من مي داد و خيلي با جديت توي نقشم رفته بودم .شايد کسي فکرشو نمي کرد ازدرون اون پسر ساکت و کم حرف و منزوي همچين دختر محکم و مصمم و همچين بازيگر خوبي بيرون بياد! به همين دليل طرز راه رفتن و حرکات و کلام من کاملا خانومي و مورد تاييد کريم خاني بود و بيشتر، بقيه بچه ها بودن که هي اشتباه مي کردن و صحنه ها روتکرار مي کرديم و هي مي خنديديم .هرشب تا ديروقت تمرين داشتيم و مخصوصا صحنه هاي اول نمايش خيلي طنز بود و از همون اول بين بچه هاي گروه يک جو شاد و صميمي شکل گرفت."فرشته"خيلي از خودم خوش مشرب تر و اجتماعي ترو اهل بگو بخند و شوخي و حتي لوندي هاي بانمک بود و به خوبي جاي خودش رو توي بچه ها باز کرده بود. .
    هم با نقش مورد علاقم و هم با بازيگر نقش مقابلم که هم اسم واقعیش و هم توی نمایش فريد بود و بچه ي اطراف شيراز بود خيلي اُخت و راحت شده بودم.
    برخلاف هيکل درشت و صداي کلفتش ، پسر خوب و خوش قلبي بود و در مقابل صداي کلفت اون صداي من باز هم نازک تر و زنونه تر مي شد .

    از يه جاي نمايش ديگه من فرشته مهربون نبودم و فرشته صدام مي زد و باهم ازدواج کرده بوديم . اونقدر توي حس رفته بوديم که واقعا توي يه ماه آخر تمرين حس زن و شوهر عاشق پيشه رو پيدا کرده بوديم. و روم يه جور غيرت پيدا کرده بود دوست نداشت مخصوصا سر تمرين با اون مانتو و روسريم با کس ديگه اي صحبت کنم يا به کس ديگه اي توجه کنم حتي کارگردان مون.
    چندين بار هم اينو به زبون آورد و مي گفت فرشته ي من فقط با من صحبت کن باشه؟
    منم با عشوه زنونم جواب مي دادم بهت که گفتم باشه عزيزم! سرم رو مي ذاشتم روي سينه اش! و می خندیدیم.
    بيرون از تمرين هم بيشتر جاها بافريد بودم .از سالن غذاخوري بگير تا اتاق و موقع لباس شستن و.... همه جا فرشته صدام مي کرد حتي جلوي بقيه بچه ها و اکثر اوقات ناخودآگاه دست همو گرفته بوديم. .
    من هم که عاشق اين وضع بودم دوست داشتم هيچ وقت اين نمايش تموم نشه .بجز چند نفر اعضاي گروه نمايش مون هيچکس از قصه نمايش مون خبر نداشت و بيشتر بچه ها فکر مي کردن من فاميليم فرشته هستش.!و کم کم همه فرشته صدام مي زدن.
    از طرفي هم چون ديگه محل خدمت سابق مون نمي رفتيم و کلا توي گروه هنري مون و با بچه هاي گروه بوديم خيلي وقت ها عصرها و شب ها هم تاديروقت تمرين داشتيم .من که با همون مانتو يا بلوز و دامن و شالم مي رفتم توي تخت و بلافاصله خوابم مي برد.کلا از حال و هواي خدمت خارج شده بودم و فقط توي حس و حال فرشته بودم .

    فقط توي سالن غذاخوري بقيه بچه ها رو مي ديدم و بلافاصله بعدش با فريد مي رفتيم توي سالن مون و لباس هاي خوشکلم تنم بود. اوايل بيشتر لباس عروس و بعد بيشتر مانتو روسري يا بلوز و دامن و شال. چند جفت جوراب زنونه رنگ پا و مشکي نازک قشنگم هميشه يکي شون پام بود حتي يکي دوبار يادم رفته بود و با همون جورابام رفته بودم سالن که فريد خيلي بهم گير داد!
    آخراي قصه ي نمايش خيلي فقير شده بوديم و يه جاي متن که من مريض مي شدم و شوهرم پول دوا دکتر منو نداشت وقتي سر منو بلند مي کرد تا بهم آب بده چندبارناخودآگاه سرمو توي آغوشش گرفت و واقعا گريه کرد برام و منم ناخودآگاه اشکاشو با گوشه ي روسريم پاک کردم
    اينجاي نمايش کارگردان هم خيلي خوشش اومد و گفت اينم توي متن اضافه کنين.

    خلاصه به توصيه کارگردان هي بيشتر توي حس و حال فرشته مي رفتم تا روزهاي اجراي نمايش.
    يکي دوروز مونده بود به اولين اجرا که گريمور گروه گفت يخورده بايد توي ابروهام دست ببره و يه اصلاح ملايم دخترونه هم کردم.
    فريدِ بي جنبه که وقتي منو ديد حالي به حالي شده بود!.
    آخرقصه نمايش اين بود که بلاخره وقتي فرشته مريضي سختي مي گيره فريد خيلي تحت تاثير قرار مي گيره و از ته دل آرزو مي کنه که اي کاش فرشته دوباره برگرده سرزمين خودش و يه فرشته واقعي بشه و درواقع به خاطر عشق به فرشته ،حاضر مي شه ازش بگذره!
    فرشته همون جا غيب مي شه و درصحنه آخر فرشته زيبا دوباره درلباس سفيد و عصاي دستش ظاهر مي شه و از فريد تشکر و خداحافظي مي کنه.
    بعد از جمع شدن پرده ووقتي براي تشکر از حضار به جلوي صحنه ميومديم ودرحالي که فريد دست منو محکم مي فشرد به تماشاگرا تعظيم مي کرديم تازه متوجه محبوبيت نقش فرشته بين تماشا چيا شدم . اونا همه به افتخار فرشته دست وهورا مي کشيدن و اين برام خيلي نقش فرشته رو شيرين تر مي کرد.
    سه شب پشت سرهم نمايش رو براي سربازا اجرا کرديم و هر شب از شب قبل سالن شلوغ تر شد.!
    دقيقا روز چهارم بود که کريم خاني همه گروه رو توي سالن جمع کرد و خيلي از همه مخصوصا من تعريف و تمجيد کرد و من هم از گروه و مخصوصا کريم خاني و فريد تشکر کردم.
    اون بهمون خبر داد که از گروه دعوت شده که سه شب ديگه نمايش رو توي يه سالن نمايش سطح شهر و براي عموم مردم اجرا کنيم.همه خيلي خوشحال شدن و من بيشتر چون مي تونستم دوباره"فرشته"بشم.
    با همکاري و مرام مسئولين مون يه هفته کلا از محل خدمتمون بهمون مرخصي تشويقي دادن تا براي سري دوم نمايش آماده بشيم.
    يه گروه حرفه اي تر از سالن شهر اومدن و اجرا مون رو ديدن و يه تغييراتي هم دادن.
    به لباساي من ، يه دست لباس عروس کامل اين دفعه سرتاپا قرمز اضافه شد که شنل هم نداشت و با همون کلاه گيس طلايي فرفري بايد صحنه هاي فرشته رو بازي مي کردم .
    همين طور چون مژه هام بلند و فردار بود ولي بور ، گفتن بايد يه ريمل و خط چشم مشکي و سايه قرمز هم برام کار بشه.و توي لباس فرشته بجز موهاي طلاييم و چش و ابروي مشکي ، با اون سايه قرمز و رژ کلا ست قرمز مي زدن برام.
    همينطور گريمور دوم گفت که تو که بازوهات به اندازه کافي باربي هستن نيازي به دستکش بلند نداري و دست کش هم فقط کمي از مچ دست بلند تر بود و با اون لباس آستين کوتاهم بازو هام خودنمايي مي کردن.
    و راستش کلا خيلي جذاب تر مي شدم
    سه شب اجراي داخل شهر هم خيلي غوغا کرد.
    بعد از اجراي داخل شهر کريم خاني دوباره ما رو خواست و گفت که از اجرا مون خيلي راضي بودن و همينطور از فروش بليت هاي سالن يه مبلغ نسبتا مناسبي هم بهمون داد و همچنين به من گفت در کنار دستمزد اجرا مي تونم اون مانتو ها و روسري و شال و بلوز دامن رو هم براي خودم داشته باشم.
    انگار دنيا رو به من داده بودن!
    ...

    -----------------------------------------------------------------------------------------------
    همینطور که می بینین من از تصور خودم بِ جای ی خانم همه چی تموم خیلی لذت می برم .و از داشتن ظاهر و زندگی کاملا زنونه و حتی شوهر! و بچه و حاملگی و.... توی تخیل لذت می برم. ولی در عمل از جنسیت مرد و نداشتن محدودیت های زن ها راضی هستم و اصلا از مفعول بودن جنسی و اینا بدم میاد . گفتم که بدونین اینم یجورشِ و هر کی میل به پوشش زنونه داشت از نظر جنسی اونجوری نیست!
    ویرایش توسط simajoon : 02-21-2021 در ساعت 03:20 PM

  44. 3 کاربران زیر از simajoon بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  45. بالا | پست 531

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Apr 2020
    شماره عضویت
    43835
    نوشته ها
    6
    تشکـر
    3
    تشکر شده 1 بار در 1 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : بحث آزاد :چگونه زنانه پوش شدید؟

    نقل قول نوشته اصلی توسط gazal نمایش پست ها
    تو تایپیک میتونیم حرف بزنیم یا پیام بدیم تو خصوصی
    سلام ببخشید گروه زدید؟
    اگه زدید مایل باشید به منم بگبد

  46. کاربران زیر از zf19 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  47. بالا | پست 532

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Apr 2020
    شماره عضویت
    43767
    نوشته ها
    7
    تشکـر
    0
    تشکر شده 7 بار در 3 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : بحث آزاد :چگونه زنانه پوش شدید؟

    نقل قول نوشته اصلی توسط johnata نمایش پست ها
    جالبه یه نفرم مثل من پیدا شد ولی من مجردم و دوست دارم زن خونه ای باشم که همسرم مردشه. تو خونه چه لباسایی میپوشی؟ همسرت دقیقا چطور و چه زمانی راضی شد به این کار؟
    اگه بخوای کامل و با جزئیات بگم پس گوش کن : شورت و سوتین ، بلوز و دامن یا پیرهن . پیرهن هایی که میپوشم معمولا دامنش چین دارن و یقه بازی دارن بطوری که بند سوتین معلومه. همسرم معمولا میگه دامن کوتاه بپوش چون بهت میاد. قرار گذاشتیم ماهی یکبار به مدت یک هفته مثل زنای پریود از نوار بهداشتی استفاده کنم. چند باری مثل دو تا دختر از خونه بیرون رفتیم. یکبار نصفه شب از خواب بیدار شدم و لباساشو پوشیدم وخوابیدم . وقتی بیدار شد و منو تو اون لباس دید خیلی ناراحت شد و داد و فریاد راه انداخت اما بار دوم و سوم و .... این کار رو ادامه دادم. یک بار سر این موضوع به قدری دعوا کردیم که کارمون داشت به جاهای باریک میکشید. اگه مادر یا پدر یا آشنایی داشت الان طلاق گرفته بودیم. اما چون کسی رو نداشت مجبور شد که با این موضوع کنار بیاد.

  48. 3 کاربران زیر از فرهمند ک بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  49. بالا | پست 533

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Sep 2019
    شماره عضویت
    41751
    نوشته ها
    9
    تشکـر
    48
    تشکر شده 7 بار در 5 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : بحث آزاد :چگونه زنانه پوش شدید؟

    درود بر دوستان
    من تنها زندگی می‌کنم و از یک سال و نیم پیش که حس زنپوشی در من بیدار شد، وقتی در منزل هستم همیشه لباس زنونه می‌پوشم و تو این لباس احساس راحتی و آرامش دارم . تقریبا یک سالی هست که تو خونه اصلا لباس پسرونه نمی‌پوشم. مسئله‌ای که وجود داره اینه که هیچکس از این مسئله اطلاع نداره و این موضوع رو از همه پنهون کردم و همین مسئله باعث شده که یه مقدار ارتباطاتم با دیگران رو یه مقداری محدود کردم و اگه کسی بخواد بیاد خونه‌ام، باید از قبل اطلاع داشته باشم تا وضعیت رو عادی کنم.
    اینقدر تو خونه لباس زنونه و لوزام آرایش دارم که اگه خانواده‌ام بخوان بیان مهمونی، یکی دو ساعت باید وقت بذارم تا همه چیز رو مخفی کنم و بویی از این داستان نبرند.
    دوست دارم برم به یه شهر غریب تا بدون ارتباط با دیگران راحت زندگی کنم و حتی بتونم زنونه برم بیرون.

    تجربه شما چیه، شما هم چنین وضعیتی دارین؟ چطوری باهاش کنار میایین؟

  50. 2 کاربران زیر از arshame بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  51. بالا | پست 534

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Apr 2020
    شماره عضویت
    43480
    نوشته ها
    14
    تشکـر
    22
    تشکر شده 9 بار در 7 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : بحث آزاد :چگونه زنانه پوش شدید؟

    سلام به همه زنپوش های ناز من یک گروه زدم که همه هم حس های خودم راحت بتونن باهم در ارتباط باشن خواهشن فقط هم حس های خودم وارد گروه بشن وخودشون معرفی کنن گروه اسمش <حس ناب زنونگی> hasnabzanonhe
    ویرایش توسط رونیا : 04-29-2020 در ساعت 12:32 PM

  52. بالا | پست 535

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Sep 2019
    شماره عضویت
    41751
    نوشته ها
    9
    تشکـر
    48
    تشکر شده 7 بار در 5 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : بحث آزاد :چگونه زنانه پوش شدید؟

    نقل قول نوشته اصلی توسط رونیا نمایش پست ها
    سلام به همه زنپوش های ناز من یک گروه زدم که همه هم حس های خودم راحت بتونن باهم در ارتباط باشن خواهشن فقط هم حس های خودم وارد گروه بشن وخودشون معرفی کنن گروه اسمش <حس ناب زنونگی> hasnabzanonhe
    این hasnabzanonhe که همش غلط املاییه!!

  53. بالا | پست 536

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Sep 2019
    شماره عضویت
    41751
    نوشته ها
    9
    تشکـر
    48
    تشکر شده 7 بار در 5 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : بحث آزاد :چگونه زنانه پوش شدید؟

    نقل قول نوشته اصلی توسط رونیا نمایش پست ها
    سلام به همه زنپوش های ناز من یک گروه زدم که همه هم حس های خودم راحت بتونن باهم در ارتباط باشن خواهشن فقط هم حس های خودم وارد گروه بشن وخودشون معرفی کنن گروه اسمش <حس ناب زنونگی> hasnabzanonhe
    رونیا جان، دلبندم
    اینی که شما زحمتش رو کشیدی، کاناله، گروه نیست که با هم گفتگو کنیم.

  54. بالا | پست 537

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Apr 2020
    شماره عضویت
    43480
    نوشته ها
    14
    تشکـر
    22
    تشکر شده 9 بار در 7 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : بحث آزاد :چگونه زنانه پوش شدید؟

    سلام به ای دی من پیام بدید شمارو به گروه دعوت کنم خواهشن فقط زنپوشای گلم پیام بدن وخودشون معرفی کنن ای دی من ronia1234 ممنون هم حس های نازنین

  55. بالا | پست 538

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Sep 2019
    شماره عضویت
    41751
    نوشته ها
    9
    تشکـر
    48
    تشکر شده 7 بار در 5 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : بحث آزاد :چگونه زنانه پوش شدید؟

    نقل قول نوشته اصلی توسط رونیا نمایش پست ها
    سلام به ای دی من پیام بدید شمارو به گروه دعوت کنم خواهشن فقط زنپوشای گلم پیام بدن وخودشون معرفی کنن ای دی من ronia1234 ممنون هم حس های نازنین
    رونیا جان
    آیدی ronia1234 تو تلگرام وجود نداره و یه آیدی دیگه به صورت ronia12345 و به نام یوسفی آورد. کدوم درسته؟
    در ضمن آیدیم رو تو پیام خصوصی واست فرستادم.

  56. کاربران زیر از arshame بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  57. بالا | پست 539

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    May 2020
    شماره عضویت
    43982
    نوشته ها
    1
    تشکـر
    0
    تشکر شده 3 بار در 1 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : بحث آزاد :چگونه زنانه پوش شدید؟

    سلام خدمت دوستان من هم سالهاست که زن پوشم از ۱۷سالگی شروع شد وتا حالا ادامه داره اول کار فقط به یه دامن وروسری ختم میشد ولی طوی این چند ساله که دانشجو شدم وخونه مجردی گرفتم پیشرفت داشته و چون تنها هستم آزادی بیشتری دارم ،کلی لباس زنونه خریدم از کفشای پاشنه بلند مختلف تا شورت وسوتین های رنگارنگ وتوی آرایش ومیکاپ استاد شدم هفته ای یکی دوروز بیرون میرم وبه این وضع عادت کردم اگه لاک نزنم یا شیو نکنم حس بدی پیدا میکنم
    این زنونه پوشی بخصوص با آرایش حس بسیار خوبی بهم میده اینکه مردها بهم نگاه میکنن برام خوشاینده و نمیدونم تا کجا میشه ادامه داد

  58. 3 کاربران زیر از مهرداد& بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  59. بالا | پست 540

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jun 2015
    شماره عضویت
    17703
    نوشته ها
    65
    تشکـر
    18
    تشکر شده 44 بار در 38 پست
    میزان امتیاز
    9

    پاسخ : بحث آزاد :چگونه زنانه پوش شدید؟

    اگه یکی هم سن و سال خودم (23) بود که خواست یکی باشه حرف بزنه در موردش و با هم درددل کنن برام پیام خصوصی بفرسته

  60. کاربران زیر از asdfg بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  61. بالا | پست 541

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    May 2020
    شماره عضویت
    44006
    نوشته ها
    1
    تشکـر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : بحث آزاد :چگونه زنانه پوش شدید؟

    من نمیدونم چطور تاپیک بزنم یکی میگه بهم ؟؟؟

  62. بالا | پست 542

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Apr 2020
    شماره عضویت
    43619
    نوشته ها
    11
    تشکـر
    3
    تشکر شده 5 بار در 3 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : بحث آزاد :چگونه زنانه پوش شدید؟

    سلام موقع نمایش از لباس زیر هم استفاده میکردی؟ سوتین منظورم هست؟ تو اون مدت تمرین چی؟سوتین بسته بودی؟

  63. بالا | پست 543

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Apr 2020
    شماره عضویت
    43619
    نوشته ها
    11
    تشکـر
    3
    تشکر شده 5 بار در 3 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : بحث آزاد :چگونه زنانه پوش شدید؟

    نقل قول نوشته اصلی توسط فرهمند ک نمایش پست ها
    اگه بخوای کامل و با جزئیات بگم پس گوش کن : شورت و سوتین ، بلوز و دامن یا پیرهن . پیرهن هایی که میپوشم معمولا دامنش چین دارن و یقه بازی دارن بطوری که بند سوتین معلومه. همسرم معمولا میگه دامن کوتاه بپوش چون بهت میاد. قرار گذاشتیم ماهی یکبار به مدت یک هفته مثل زنای پریود از نوار بهداشتی استفاده کنم. چند باری مثل دو تا دختر از خونه بیرون رفتیم. یکبار نصفه شب از خواب بیدار شدم و لباساشو پوشیدم وخوابیدم . وقتی بیدار شد و منو تو اون لباس دید خیلی ناراحت شد و داد و فریاد راه انداخت اما بار دوم و سوم و .... این کار رو ادامه دادم. یک بار سر این موضوع به قدری دعوا کردیم که کارمون داشت به جاهای باریک میکشید. اگه مادر یا پدر یا آشنایی داشت الان طلاق گرفته بودیم. اما چون کسی رو نداشت مجبور شد که با این موضوع کنار بیاد.
    تا حالا کسی از دوستاتون شما رو تو لباس زنونه‌دیده؟

  64. بالا | پست 544

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Apr 2020
    شماره عضویت
    43619
    نوشته ها
    11
    تشکـر
    3
    تشکر شده 5 بار در 3 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : بحث آزاد :چگونه زنانه پوش شدید؟

    نقل قول نوشته اصلی توسط simajoon نمایش پست ها
    ... قصه" فرید و فرشته"
    قسمت دوم

    توي تمرين ها پوشيدن اون لباساي خشکل و ظريف اعتماد به نفس زيادي به من مي داد و خيلي با جديت توي نقشم رفته بودم .شايد کسي فکرشو نمي کرد ازدرون اون پسر ساکت و کم حرف و منزوي همچين دختر محکم و مصمم و همچين بازيگر خوبي بيرون بياد! به همين دليل طرز راه رفتن و حرکات و کلام من کاملا خانومي و مورد تاييد کريم خاني بود و بيشتر، بقيه بچه ها بودن که هي اشتباه مي کردن و صحنه ها روتکرار مي کرديم و هي مي خنديديم .هرشب تا ديروقت تمرين داشتيم و مخصوصا صحنه هاي اول نمايش خيلي طنز بود و از همون اول بين بچه هاي گروه يک جو شاد و صميمي شکل گرفت."فرشته"خيلي از خودم خوش مشرب تر و اجتماعي ترو اهل بگو بخند و شوخي و حتي لوندي هاي بانمک بود و به خوبي جاي خودش رو توي بچه ها باز کرده بود. .
    هم با نقش مورد علاقم و هم با بازيگر نقش مقابلم که هم اسم واقعیش و هم توی نمایش فريد بود و بچه ي اطراف شيراز بود خيلي اُخت و راحت شده بودم.
    برخلاف هيکل درشت و صداي کلفتش ، پسر خوب و خوش قلبي بود و در مقابل صداي کلفت اون صداي من باز هم نازک تر و زنونه تر مي شد .

    از يه جاي نمايش ديگه من فرشته مهربون نبودم و فرشته صدام مي زد و باهم ازدواج کرده بوديم . اونقدر توي حس رفته بوديم که واقعا توي يه ماه آخر تمرين حس زن و شوهر عاشق پيشه رو پيدا کرده بوديم. و روم يه جور غيرت پيدا کرده بود دوست نداشت مخصوصا سر تمرين با اون مانتو و روسريم با کس ديگه اي صحبت کنم يا به کس ديگه اي توجه کنم حتي کارگردان مون.
    چندين بار هم اينو به زبون آورد و مي گفت فرشته ي من فقط با من صحبت کن باشه؟
    منم با عشوه زنونم جواب مي دادم بهت که گفتم باشه عزيزم! سرم رو مي ذاشتم روي سينه اش! و می خندیدیم.
    بيرون از تمرين هم بيشتر جاها بافريد بودم .از سالن غذاخوري بگير تا اتاق و موقع لباس شستن و.... همه جا فرشته صدام مي کرد حتي جلوي بقيه بچه ها و اکثر اوقات ناخودآگاه دست همو گرفته بوديم. .
    من هم که عاشق اين وضع بودم دوست داشتم هيچ وقت اين نمايش تموم نشه .بجز چند نفر اعضاي گروه نمايش مون هيچکس از قصه نمايش مون خبر نداشت و بيشتر بچه ها فکر مي کردن من فاميليم فرشته هستش.!و کم کم همه فرشته صدام مي زدن.
    از طرفي هم چون ديگه محل خدمت سابق مون نمي رفتيم و کلا توي گروه هنري مون و با بچه هاي گروه بوديم خيلي وقت ها عصرها و شب ها هم تاديروقت تمرين داشتيم .من که با همون مانتو يا بلوز و دامن و شالم مي رفتم توي تخت و بلافاصله خوابم مي برد.کلا از حال و هواي خدمت خارج شده بودم و فقط توي حس و حال فرشته بودم .

    فقط توي سالن غذاخوري بقيه بچه ها رو مي ديدم و بلافاصله بعدش با فريد مي رفتيم توي سالن مون و لباس هاي خوشکلم تنم بود. اوايل بيشتر لباس عروس و بعد بيشتر مانتو روسري يا بلوز و دامن و شال. چند جفت جوراب زنونه رنگ پا و مشکي نازک قشنگم هميشه يکي شون پام بود حتي يکي دوبار يادم رفته بود و با همون جورابام رفته بودم سالن که فريد خيلي بهم گير داد!
    آخراي قصه ي نمايش خيلي فقير شده بوديم و يه جاي متن که من مريض مي شدم و شوهرم پول دوا دکتر منو نداشت وقتي سر منو بلند مي کرد تا بهم آب بده چندبارناخودآگاه سرمو توي آغوشش گرفت و واقعا گريه کرد برام و منم ناخودآگاه اشکاشو با گوشه ي روسريم پاک کردم
    اينجاي نمايش کارگردان هم خيلي خوشش اومد و گفت اينم توي متن اضافه کنين.

    خلاصه به توصيه کارگردان هي بيشتر توي حس و حال فرشته مي رفتم تا روزهاي اجراي نمايش.
    يکي دوروز مونده بود به اولين اجرا که گريمور گروه گفت يخورده بايد توي ابروهام دست ببره و يه اصلاح ملايم دخترونه هم کردم.
    فريدِ بي جنبه که وقتي منو ديد حالي به حالي شده بود!.
    آخرقصه نمايش اين بود که بلاخره وقتي فرشته مريضي سختي مي گيره فريد خيلي تحت تاثير قرار مي گيره و از ته دل آرزو مي کنه که اي کاش فرشته دوباره برگرده سرزمين خودش و يه فرشته واقعي بشه و درواقع به خاطر عشق به فرشته ،حاضر مي شه ازش بگذره!
    فرشته همون جا غيب مي شه و درصحنه آخر فرشته زيبا دوباره درلباس سفيد و عصاي دستش ظاهر مي شه و از فريد تشکر و خداحافظي مي کنه.
    بعد از جمع شدن پرده ووقتي براي تشکر از حضار به جلوي صحنه ميومديم ودرحالي که فريد دست منو محکم مي فشرد به تماشاگرا تعظيم مي کرديم تازه متوجه محبوبيت نقش فرشته بين تماشا چيا شدم . اونا همه به افتخار فرشته دست وهورا مي کشيدن و اين برام خيلي نقش فرشته رو شيرين تر مي کرد.
    سه شب پشت سرهم نمايش رو براي سربازا اجرا کرديم و هر شب از شب قبل سالن شلوغ تر شد.!
    دقيقا روز چهارم بود که کريم خاني همه گروه رو توي سالن جمع کرد و خيلي از همه مخصوصا من تعريف و تمجيد کرد و من هم از گروه و مخصوصا کريم خاني و فريد تشکر کردم.
    اون بهمون خبر داد که از گروه دعوت شده که سه شب ديگه نمايش رو توي يه سالن نمايش سطح شهر و براي عموم مردم اجرا کنيم.همه خيلي خوشحال شدن و من بيشتر چون مي تونستم دوباره"فرشته"بشم.
    با همکاري و مرام مسئولين مون يه هفته کلا از محل خدمتمون بهمون مرخصي تشويقي دادن تا براي سري دوم نمايش آماده بشيم.
    يه گروه حرفه اي تر از سالن شهر اومدن و اجرا مون رو ديدن و يه تغييراتي هم دادن.
    به لباساي من ، يه دست لباس عروس کامل اين دفعه سرتاپا قرمز اضافه شد که شنل هم نداشت و با همون کلاه گيس طلايي فرفري بايد صحنه هاي فرشته رو بازي مي کردم .
    همين طور چون مژه هام بلند و فردار بود ولي بور ، گفتن بايد يه ريمل و خط چشم مشکي و سايه قرمز هم برام کار بشه.و توي لباس فرشته بجز موهاي طلاييم و چش و ابروي مشکي ، با اون سايه قرمز و رژ کلا ست قرمز مي زدن برام.
    همينطور گريمور دوم گفت که تو که بازوهات به اندازه کافي باربي هستن نيازي به دستکش بلند نداري و دست کش هم فقط کمي از مچ دست بلند تر بود و با اون لباس آستين کوتاهم بازو هام خودنمايي مي کردن.
    و راستش کلا خيلي جذاب تر مي شدم
    سه شب اجراي داخل شهر هم خيلي غوغا کرد.
    بعد از اجراي داخل شهر کريم خاني دوباره ما رو خواست و گفت که از اجرا مون خيلي راضي بودن و همينطور از فروش بليت هاي سالن يه مبلغ نسبتا مناسبي هم بهمون داد و همچنين به من گفت در کنار دستمزد اجرا مي تونم اون مانتو ها و روسري و شال و بلوز دامن رو هم براي خودم داشته باشم.
    انگار دنيا رو به من داده بودن!
    ...
    تو اون مدت تمرین و نمایش از سوتین هم استفاده میکردی؟ ببخش یه سوال داشتم تاحالا با لباس زنونه کامل منظورم مانتو شلوار هست بیرون رفتی؟

  65. بالا | پست 545

    عنوان کاربر
    کاربر محروم
    تاریخ عضویت
    Nov 2019
    شماره عضویت
    42324
    نوشته ها
    23
    تشکـر
    0
    تشکر شده 18 بار در 15 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : بحث آزاد :چگونه زنانه پوش شدید؟

    نقل قول نوشته اصلی توسط Smm نمایش پست ها
    سلام موقع نمایش از لباس زیر هم استفاده میکردی؟ سوتین منظورم هست؟ تو اون مدت تمرین چی؟سوتین بسته بودی؟
    عزیزم زیاد اینارو جدی نگیر، بیشتر اینا زاییده تخیل هستش. یعنی کسایی که دوست دارن مثلاً با لباس زنونه برن بیرون ولی چون نمیتونن میان برای خودشون داستان سازی میکنن و اینقدر در این زمینه زیاده روی میکنن که دیگه خودشون هم باورشون میشه

  66. بالا | پست 546

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Dec 2016
    شماره عضویت
    32710
    نوشته ها
    28
    تشکـر
    1
    تشکر شده 24 بار در 17 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : بحث آزاد :چگونه زنانه پوش شدید؟

    نقل قول نوشته اصلی توسط Jonathan4 نمایش پست ها
    عزیزم زیاد اینارو جدی نگیر، بیشتر اینا زاییده تخیل هستش. یعنی کسایی که دوست دارن مثلاً با لباس زنونه برن بیرون ولی چون نمیتونن میان برای خودشون داستان سازی میکنن و اینقدر در این زمینه زیاده روی میکنن که دیگه خودشون هم باورشون میشه

    خب خودمم گفتم که قصه ... . و این ماجراها را می نویسم تا بقیه مخصوصا دوستان مشاور و علاقمند را کمی بیشتر با روحیات و علاقه هایم آشنا کنم تا بدونن دقیقا احساس و میل درونی من توی چه مایه هایی هست .
    البته خودمونیم قصه نمایش فرید و فرشته آرزوها یعنی ایون قصه ای که نمایشش رو بازی می کردن قصه قشنگی نبود؟



    در جواب smm هم باید بگم بله هم با مانتو و شلوار جین و روسری و هم با چادرروی همه اینها . البته اول رفتم بیرون بعد یه جایی اینا رو پوشیدم و توی خیابون قدم زدم . البته نه خیلی طولانی . راستش خیلی استرس داشتم . ولی در همه اون حالتا از خودم فیلمهم گرفتم و هنوز هم دارمشون.
    ویرایش توسط simajoon : 06-23-2020 در ساعت 05:19 PM

  67. 2 کاربران زیر از simajoon بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  68. بالا | پست 547

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jun 2015
    شماره عضویت
    17703
    نوشته ها
    65
    تشکـر
    18
    تشکر شده 44 بار در 38 پست
    میزان امتیاز
    9

    پاسخ : بحث آزاد :چگونه زنانه پوش شدید؟

    نقل قول نوشته اصلی توسط asdfg نمایش پست ها
    اگه یکی هم سن و سال خودم (23) بود که خواست یکی باشه حرف بزنه در موردش و با هم درددل کنن برام پیام خصوصی بفرسته
    کسی نبود؟

  69. بالا | پست 548

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jun 2020
    شماره عضویت
    44319
    نوشته ها
    7
    تشکـر
    0
    تشکر شده 13 بار در 5 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : بحث آزاد :چگونه زنانه پوش شدید؟

    نقل قول نوشته اصلی توسط 21--nazanin نمایش پست ها
    دنیای زنپوشی دنیای قشنگی یه
    فقط باید درکمون کنن
    ما ب کسی اسیب نمیزنیم
    ما با همه مهربونیم
    خدا همه رو ب آرزشون برسونه
    سلام احسن دقیقا مثل خودمن هسی.برام زنانه پوشی بی اندازه قشنگه ولی ....

  70. کاربران زیر از emailedrya بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  71. بالا | پست 549

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jun 2020
    شماره عضویت
    44319
    نوشته ها
    7
    تشکـر
    0
    تشکر شده 13 بار در 5 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : زنانه پوشی

    چراچندش هرکسی یه عقیده ای داره خودمم ازاونای هسم که واقعا همه جوره اماده ام که همه چی وقبول کنم ولی این کارا روکه گفتی راحت انجام دهم ارزوی خودم هسش بخدا

  72. کاربران زیر از emailedrya بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  73. بالا | پست 550

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jun 2020
    شماره عضویت
    44319
    نوشته ها
    7
    تشکـر
    0
    تشکر شده 13 بار در 5 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : زنانه پوشی

    اصلا جای دور نیاز نیست برید خودم همیشه بخدا لباس زیر زنونه همرام هسش زمانی که توجای خلوت هسم کانلا زنانه میپوشم ولی زمانی که واقعا اطرافم شلوع هسش مجبورن یاازرو لباس دیگه ای میپوشم یاکلا درمیارم بیش از حد واندازه علاقه به پوشیدن لباسهای خصوصا لباسهاس زیر همه نوعش و

  74. 4 کاربران زیر از emailedrya بابت این پست مفید تشکر کرده اند


صفحه 11 از 23 ... 91011121321 ...

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. ایجاد بیماری قارچی با پوشیدن کفش و شلوارهای تنگ
    توسط R e z a در انجمن زیبایی پوست و مو
    پاسخ: 1
    آخرين نوشته: 11-21-2023, 01:12 PM
  2. پوشش نا مناسب همسر
    توسط mehhhhhhdi در انجمن اخلاق و رفتار همسر
    پاسخ: 4
    آخرين نوشته: 03-29-2015, 02:58 PM
  3. آسمانخراش با پوشش مو مانند!/عکس
    توسط ASSASSIN در انجمن عکس های دیدنی
    پاسخ: 1
    آخرين نوشته: 03-13-2015, 12:20 PM
  4. 7 دردی که نباید چشم پوشی شوند
    توسط mahastey در انجمن بیماریهای جسمی
    پاسخ: 0
    آخرين نوشته: 12-09-2014, 04:06 PM

لیست کاربران دعوت شده به این موضوع

کلمات کلیدی این موضوع

© تمامی حقوق برای مشاورکو محفوظ بوده و هرگونه کپی برداري از محتوای انجمن پيگرد قانونی دارد