نمایش نتایج: از 1 به 8 از 8

موضوع: رفتار در مراسم خاستگاری

1991
  1. بالا | پست 1

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Oct 2013
    شماره عضویت
    477
    نوشته ها
    3
    تشکـر
    0
    تشکر شده 2 بار در 2 پست
    میزان امتیاز
    0

    رفتار در مراسم خاستگاری

    سلام. فردی قرار است به خاستگاری بیاید برای دیدن من . خانواده ام با شناختی که از خانواده اش دارند او را عالی میدانند اما من نه خودش رامیشناسم و نه خانواده اش را .فرد شکاکی نسبت به اینده هستم وزود عصبی میشوم .بارها با حرفها ورفتار ناپسند وعجولانه خاستگارانم را رد کرده ام اعتقاد انچنانی به ازدواج ندارم فقط میدانم مجبورهستم ازدواج کنم .استرس زیادی دارم ونمیتوانم بر خود مسلط شوم،از طرفی هم میترسم اینبار هم با رفتار عجولانه و غیر منطقی انها را فراری دهم.حتی نمیدانم چقدر از خوبیها وبدیهای خودم بگویم یا چه سوالاتی بپرسم چون همیشه برای فرار از استرس و پیامدهای خاستگاری و ازدواج سعی به دادن جواب منفی یا منصرف کردن خانواده خاستگار در همان مرحله دیدوشناخت به هر شکل ممکن داشته ام .یکی اط سوالاتی که در چنین جلساتی مطرح میکنم این است:صادقانه بگویید اگر دختری را دوست داشته باشید وخانواده شما مخالف باشند انقدر مستقل هستید که اقدام به ازدواج کنید یا بالعکس اگر کسی را دوست نداشته باشید مقاومت کنید؟ایا چنین سوالاتی ایراد دارند؟لطفا مرا راهنمایی کنید تا شاید کمی ارام شوم واز سردرگمی که در همین پله اول مرا گرفتار کرده رها شوم.اگر امکان دارد ارامبخش هم معرفی کنید.ممنون

  2. کاربران زیر از mi36 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  3. بالا | پست 2

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Oct 2013
    شماره عضویت
    439
    نوشته ها
    37
    تشکـر
    4
    تشکر شده 29 بار در 18 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : رفتار در مراسم خاستگاری

    شما اول به مشکلات خودتون برسید بعد به فکر ازدواج باشید ...

    در ضمن خیلی از انسانها تا آخر عمر ازدواج نمیکنن و مشکلی هم ندارند ...

    هرگز ازدواج کاری نیست که همه باید انجام بدن ..

    برید پیش روانپزشک
    امضای ایشان
    یک “حقیقت مضر” همیشه بهتر از یک “دروغ مفید” است . . .

  4. بالا | پست 3

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Oct 2013
    شماره عضویت
    370
    نوشته ها
    3
    تشکـر
    1
    تشکر شده 3 بار در 3 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : رفتار در مراسم خاستگاری

    تا بزرگان هستن این کار جسارته اما چون روانشناسا مشکلات و مشغله های خودشون دارن گفتم چنتد نکته رو بگم تا زیاد وقتشون گرفته نشه
    چند سالتونه
    از نظر تحصیلی در چه و وضعیت و رشته ای هستین
    چند خواهر و برادر دارین و فرزند چندمین
    یخورده توضیحات در مورد خونواده یا پدر و مادرتون که مثلا به چیز خاصی پایبند باشن و یا شرطی برای ازدواج شما گذاشته باشن
    چنتا مورد هم از یه ادم غیر روانشناس اگه ایرادی نداشته باشه
    ازدواج جز فطرت انسان و معمولا انسان ها خودشون نیاز به کسی دیگه یا همون ازدواج پیدا میکنن سن ازدواج بسته به متغییر های مختلفی برای هرکس متفاوته و داشتن شرایطش لازم
    اکثر اتفاقاتی که برای ما میفته ممکنه در اینده به راه خوبی ختم بشه اما با این حال تصمیمات درست و عاقلانه تو چنین امر مهمی گرفت بعد ها ممکنه به خاطر تصمصم اشتباهی که از روی ترس گرفتین پشیمون بشین سعی کنین چیزی که باعث ترس شما میشه رو منطقی تر نگاه کنین و به به جنبه های بهتر اون هم فکر کنین
    بیشتر از این دخالت نمیکنم و میذارم به عهده کاردان

  5. کاربران زیر از a.m.m بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  6. بالا | پست 4

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jun 2013
    شماره عضویت
    11
    نوشته ها
    322
    تشکـر
    635
    تشکر شده 212 بار در 142 پست
    میزان امتیاز
    11

    پاسخ : رفتار در مراسم خاستگاری

    نقل قول نوشته اصلی توسط mi36 نمایش پست ها
    سلام. فردی قرار است به خاستگاری بیاید برای دیدن من . خانواده ام با شناختی که از خانواده اش دارند او را عالی میدانند اما من نه خودش رامیشناسم و نه خانواده اش را .فرد شکاکی نسبت به اینده هستم وزود عصبی میشوم .بارها با حرفها ورفتار ناپسند وعجولانه خاستگارانم را رد کرده ام اعتقاد انچنانی به ازدواج ندارم فقط میدانم مجبورهستم ازدواج کنم .استرس زیادی دارم ونمیتوانم بر خود مسلط شوم،از طرفی هم میترسم اینبار هم با رفتار عجولانه و غیر منطقی انها را فراری دهم.حتی نمیدانم چقدر از خوبیها وبدیهای خودم بگویم یا چه سوالاتی بپرسم چون همیشه برای فرار از استرس و پیامدهای خاستگاری و ازدواج سعی به دادن جواب منفی یا منصرف کردن خانواده خاستگار در همان مرحله دیدوشناخت به هر شکل ممکن داشته ام .یکی اط سوالاتی که در چنین جلساتی مطرح میکنم این است:صادقانه بگویید اگر دختری را دوست داشته باشید وخانواده شما مخالف باشند انقدر مستقل هستید که اقدام به ازدواج کنید یا بالعکس اگر کسی را دوست نداشته باشید مقاومت کنید؟ایا چنین سوالاتی ایراد دارند؟لطفا مرا راهنمایی کنید تا شاید کمی ارام شوم واز سردرگمی که در همین پله اول مرا گرفتار کرده رها شوم.اگر امکان دارد ارامبخش هم معرفی کنید.ممنون
    سلام
    به مشاور خوش آمدید
    در ابتدا لطفا سن و تحصیلات و شغل خودتونو ذکر کنید و اینکه آیا روابطی رو تا به حال تجربه کردید؟ آیا به کسی علاقمند هستید؟
    منظورتون از اینکه گفتین
    اعتقاد انچنانی به ازدواج ندارم فقط میدانم مجبورهستم ازدواج کنم
    چیه؟ یعنی قائل به روابط آزاد و دوستی با جنس مخالف هستید و پایبند قبول مسئولیت و تعهد در زندگی نیستید یا اینکه منظورتون چیز دیگری است؟ بیشتر برامون توضیح بدین
    دلیل بدبینی تون نسبت به آینده چیه؟
    چرا زودرنج هستید؟ آیا جزء خصلتهای شماست یا نه فقط در این مورد خاص چنین واکنشی دارید؟
    اینهمه استرس و ترس برای چیست؟ ترس از چی؟
    هدفتون از پرسیدن سؤالاتی نظیر اینها
    صادقانه بگویید اگر دختری را دوست داشته باشید وخانواده شما مخالف باشند انقدر مستقل هستید که اقدام به ازدواج کنید یا بالعکس اگر کسی را دوست نداشته باشید مقاومت کنید؟
    چیه؟ چرا این سؤال خاص رو میپرسید؟ میخواین با پرسیدن این سؤال به چی برسید؟

    منتظر پاسخهای شما هستیم

  7. بالا | پست 5

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Oct 2013
    شماره عضویت
    477
    نوشته ها
    3
    تشکـر
    0
    تشکر شده 2 بار در 2 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : رفتار در مراسم خاستگاری

    سلام28ساله وکارشناس ارشد مدیریت هستم.احساس نمیکنم نیازی به ازدواج دارم فکر میکنم اگر شرایط فرهنگی جامعه اجازه دهد والبته اقتصادی مجرد زیستن خیلی هم سخت نیست.ولی نمیتونم صراحتا بگویم ازدواج کردن را دوست ندارم یعنی اگر کیس مناسبی باشد احتمالا رغبت هم خواهم داشت.من فرد معتقدی هستم وروابط با جنس مقابل را در حد گفتگوی کاری یا مسایل درسی واز این موارد را صحیح میدانم .وقتی به مردم نگاه میکنم احساس نمیکنم خوشبخت هستند رفتارهای محبت امیز چندان در اجتماعات خانوادگی نمیبینم من بدنبال یک زندگی ارام وبا کمترین تعارض هستم که در ان زوجین واقعا یکدیگر را دوست داشته باشند وبر مبنای منافع و دروغ به هم احترام نگذارند.کلا زیاد عصبی میشوم و اغلب صدایم را بالا میبرم البته بی احترامی نمیکنم اما توجه دیگران به من جلب میشود که همیشه هم خوب نیست.خاستگارم امد وحدودا3بار صدایم در مخالفت با او از حد عادی بالاتر رفت.این که گذشت اما اصلا از او خوشم نیامد .روی مبل لم داده بود وبه من نگاه میکرد دایم هم لبخند میزد البته کمی بیش از لبخند .دانشجوی کارشناسی مکانیک است اما فقط برای داشتن مدرک درس میخواند پیش پدرش کار میکند ونیمی از هزینه تحصیلش را پدرش میدهد میخواهد در طبقه ای از خانه پدرش زندگی کند اما میگوید فعلا در شرایطی نیست که از پس زندگی مشترک برآید البته تا دو ترم دیگر که درسش تمام شود واز انجا که نیاز به محبت وازدواج دارد میخواهد اکنون ازدواج کند (بیش از این از دلایل ازدواجش سخن نگفت اهل تماشای فیلم های ماهواره وزیر نویس هم میباشد.اخرین فرزند است ومیخواهد با زندگی در نزدیکی والدین مواظبشان باشد)خلاصه هدفش سرمایه گداری در اینده نزدیک است وبه نظرم نمیداند از زندگی چه میخواهد .البته خانواده متعهد و خوبی دارد خودش هم خوش قیافه است و درس میخواند پس خانواده ام در مجموع او را پسندیده وبه من فشار می اورند .واقعا احساسی به او ندارم و نمیدانم چه کنم؟

  8. کاربران زیر از mi36 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  9. بالا | پست 6

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jun 2013
    شماره عضویت
    11
    نوشته ها
    322
    تشکـر
    635
    تشکر شده 212 بار در 142 پست
    میزان امتیاز
    11

    پاسخ : رفتار در مراسم خاستگاری

    نقل قول نوشته اصلی توسط mi36 نمایش پست ها
    سلام28ساله وکارشناس ارشد مدیریت هستم.احساس نمیکنم نیازی به ازدواج دارم فکر میکنم اگر شرایط فرهنگی جامعه اجازه دهد والبته اقتصادی مجرد زیستن خیلی هم سخت نیست.ولی نمیتونم صراحتا بگویم ازدواج کردن را دوست ندارم یعنی اگر کیس مناسبی باشد احتمالا رغبت هم خواهم داشت.من فرد معتقدی هستم وروابط با جنس مقابل را در حد گفتگوی کاری یا مسایل درسی واز این موارد را صحیح میدانم .وقتی به مردم نگاه میکنم احساس نمیکنم خوشبخت هستند رفتارهای محبت امیز چندان در اجتماعات خانوادگی نمیبینم من بدنبال یک زندگی ارام وبا کمترین تعارض هستم که در ان زوجین واقعا یکدیگر را دوست داشته باشند وبر مبنای منافع و دروغ به هم احترام نگذارند.کلا زیاد عصبی میشوم و اغلب صدایم را بالا میبرم البته بی احترامی نمیکنم اما توجه دیگران به من جلب میشود که همیشه هم خوب نیست.خاستگارم امد وحدودا3بار صدایم در مخالفت با او از حد عادی بالاتر رفت.این که گذشت اما اصلا از او خوشم نیامد .روی مبل لم داده بود وبه من نگاه میکرد دایم هم لبخند میزد البته کمی بیش از لبخند .دانشجوی کارشناسی مکانیک است اما فقط برای داشتن مدرک درس میخواند پیش پدرش کار میکند ونیمی از هزینه تحصیلش را پدرش میدهد میخواهد در طبقه ای از خانه پدرش زندگی کند اما میگوید فعلا در شرایطی نیست که از پس زندگی مشترک برآید البته تا دو ترم دیگر که درسش تمام شود واز انجا که نیاز به محبت وازدواج دارد میخواهد اکنون ازدواج کند (بیش از این از دلایل ازدواجش سخن نگفت اهل تماشای فیلم های ماهواره وزیر نویس هم میباشد.اخرین فرزند است ومیخواهد با زندگی در نزدیکی والدین مواظبشان باشد)خلاصه هدفش سرمایه گداری در اینده نزدیک است وبه نظرم نمیداند از زندگی چه میخواهد .البته خانواده متعهد و خوبی دارد خودش هم خوش قیافه است و درس میخواند پس خانواده ام در مجموع او را پسندیده وبه من فشار می اورند .واقعا احساسی به او ندارم و نمیدانم چه کنم؟
    درصورتیکه بنا به گفته ی خودتون هیچ احساسی نسبت به ایشون ندارید، قاطعانه و بی رودربایستی این مسئله رو با خانواده تون در میان بزارید ، چرا که درغیر اینصورت با مشکلات عدیده ای در زندگی آینده روبرو خواهید شد

  10. بالا | پست 7

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Oct 2013
    شماره عضویت
    477
    نوشته ها
    3
    تشکـر
    0
    تشکر شده 2 بار در 2 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : رفتار در مراسم خاستگاری

    سلام. سوالم را به گونه ای دیگر مطرح میکنم.درحقیقت دختری هستم30ساله وکارشناس ارشد .خاستگاری دارم که3ماه ازمن بزرگتراست.دانشجوی ترم5کارشناسی است.فرزند اخر خانواده ودر حال حاضر در نزد پدرش کار میکندوماهیا600تومان از وی حقوق میگیرد اما نیمی از شهریه اش را پدرش میدهد واو فقط یک یا دو روز کار میکند به او میگویم در اینده چه میکند میگوید میخواهد در طبقه ای از خانه پدرش زندگی کند از نحوه مقابله با مشکلات زندگی میپرسم میگوید مشکلی نداشته ونخواهد داشت درمورد تواناییش در اداره زندگی شک دارم. نمیخواهم پدرش مجبور باشد خرجی مارابدهد یا اوانقدر تنبل باشد که بدنبال کار نرود .اگر روزی پدرش به او بگوید روی پای خود بایستد چه خواهد کرد .اگر من توقع مالی داشته باشم چه در دوران عقد چه ازدواج چقدر به تنهایی از پس ان بر می اید. میگوید تا پایان تحصیلش نمیتواند عروسی کند.نماز هم نمیخواند .من نمیخواهم خیلی عقد یا نامزد بمانم چراکه هزینه هایم باز هم با خانواده ام خواهد بود.نمیدانم چقدر میتوانم به اوتکیه کنم .همه مرا سرزنش میکنند که فرصت را از دست میدهم چون از لحاظ خانوادگی،تحصیلات واخلاق اورا پذیرفته اند .تا حدودی منظورم را به اورسانده ام اما جوابی که قانعم کند نگرفته ام.حالاقرار است دوباره صحبت کنیم اما نمیدانم چگونه این سوالات ونطریاتم را مطرح کنم.من جربزه اداره زندگی مستقل را در این فرد ندیده وفکر میکنم وابسته پدرش است اما هر کسی هم اورا میشناسد نمیگوید دقیقا چنین فردی است یاخیر.لطفا کمکم کنید خیلی میترسم بویژه که هنوز هیچی نشده انگیزه هایم برای اینده را از دست داده ام.

  11. بالا | پست 8

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Oct 2013
    شماره عضویت
    509
    نوشته ها
    599
    تشکـر
    848
    تشکر شده 362 بار در 242 پست
    میزان امتیاز
    11

    پاسخ : رفتار در مراسم خاستگاری

    [QUOTE=Ravanshenas;2975]سلام
    به مشاور خوش آمدید
    در ابتدا لطفا سن و تحصیلات و شغل خودتونو ذکر کنید و اینکه آیا روابطی رو تا به حال تجربه کردید؟ آیا به کسی علاقمند هستید؟
    منظورتون از اینکه گفتین چیه؟ یعنی قائل به روابط آزاد و دوستی با جنس مخالف هستید و پایبند قبول مسئولیت و تعهد در زندگی نیستید یا اینکه منظورتون چیز دیگری است؟ بیشتر برامون توضیح بدین
    دلیل بدبینی تون نسبت به آینده چیه؟
    چرا زودرنج هستید؟ آیا جزء خصلتهای شماست یا نه فقط در این مورد خاص چنین واکنشی دارید؟
    اینهمه استرس و ترس برای چیست؟ ترس از چی؟
    هدفتون از پرسیدن سؤالاتی نظیر اینها چیه؟ چرا این سؤال خاص رو میپرسید؟ میخواین با پرسیدن این سؤال به چی برسید؟

    منتظر پاسخهای شما هستیم
    امضای ایشان
    دلم به مستحبی خوشست
    که جوابش
    واجبست...
    السلام علیک یا فاطمة الزهرا ...

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

لیست کاربران دعوت شده به این موضوع

کلمات کلیدی این موضوع

© تمامی حقوق برای مشاورکو محفوظ بوده و هرگونه کپی برداري از محتوای انجمن پيگرد قانونی دارد