میخوام ببینم آیا این نظریه یا فرضیه درسته که میگن اگه پاک بمونی خدا همسر پاک قسمتت میکنه؟
پس این که میگن ازدواج هم یک نوع ابتلاست چی؟و کمااینکه دیده و شنیده شده به طور مثال فلان دختر خوب و پاک و نجیبه ولی همسرش اینجوری از آب در نیومده....
میخوام ببینم آیا این نظریه یا فرضیه درسته که میگن اگه پاک بمونی خدا همسر پاک قسمتت میکنه؟
پس این که میگن ازدواج هم یک نوع ابتلاست چی؟و کمااینکه دیده و شنیده شده به طور مثال فلان دختر خوب و پاک و نجیبه ولی همسرش اینجوری از آب در نیومده....
برای پاسخ به این سؤال لازم است نظر متخصصان تفسیر را ببینیم
به همین دلیل ابتدا آیه و ترجمه را می خوانیم و بعد از تفسیر مجمع البیان، توضیح این آیه را می خوانیم.
الْخَبِيثَاتُ لِلْخَبِيثِينَ وَالْخَبِيثُونَ لِلْخَبِيثَاتِ وَالطَّيِّبَاتُ لِلطَّيِّبِينَ وَالطَّيِّبُونَ لِلطَّيِّبَاتِ أُوْلَئِكَ مُبَرَّؤُونَ مِمَّا يَقُولُونَ لَهُم مَّغْفِرَةٌ وَرِزْقٌ كَرِيمٌ ( نور ،26)
زنان ناپاک برای مردان ناپاک و مردان ناپاک برای زنان ناپاک و زنان پاک برای مردان پاک و مردان پاک برای زنان پاک آنها از آنچه در باره شان می گويند منزهند آمرزش و رزق نيکو برای آنهاست
تفسیر مجمع البیان
«خبيث»: پليد و ناپاك، كه در آيه شريفه منظور، ناپاكى و پليدى در قلمرو انديشه، عقيده، گفتار و عملكرد است.
«طيّب»: پاك و پاكيزه؛ كه منظور، پاكى در رفتار و گفتار يا پاكى معنوى و اخلاقى است.
در تفسير اين فراز، ديدگاه ها يكسان نيست:
1 - به باور گروهى منظور اين است كه سخنان زشت و پليد از آن مردان پليد است و آنان نيز براى سخنان زشت و ناروا؛ و گفتار شايسته و زيبا و نيكو براى مردان نيكوكردار و درستكار است و مردان نيكانديش و شايستهكردار براى سخنان نيك و شايسته، و اين همان است كه انسان وقتى از مرد بزرگ و درستانديشى سخنان شايسته مىشنود بر او دعا مىكند و مىگويد خدايش او را بيامرزد كه اين گفتار، با سبك و راه و رسم و خلق و خوى او هماهنگ است.
2 - امّا به باور گروهى ديگر، منظور اين است كه گناهان زشت از آن مردان پليد، و مردان پليد براى گناهان زشت و ناشايستهاند؛ و كارهاى شايسته و خداپسندانه از آن مردان نيكوكردار، و مردان نيكوكردار و روشنفكر و آگاه نيز براى انجام كارهاى شايسته و خداپسندانهاند.
3 - از ديدگاه پارهاى، منظور اين است كه زنان پليد براى مردان پليدند و مردان پليد براى زنان پليد و در برابر آنها زنان پاك و پاكدامن از آن مردان پاك و امانتدارند و مردان پاك براى زنان پاك و پاكيزه.
دیدگاه انتخابی
ديدگاه سوم از دو امام راستين حضرت باقر عليه السلام و امام صادق عليه السلام نيز روايت شده است؛ و اين دو بزرگوار برآنند كه آيه مورد بحث بسان اين آيه است كه مىفرمايد:
الزّانى لا ينكح الاّ زانية او مشركة و الزانية لا ينكحها الاّ زان او مشرك...(171)
مرد زشتكار جز زن زشتكردار و يا شركگرا را به همسرى نمىگيرد و زن زشتكار و بىعفّت را نيز جز مرد زشتكار و شركگرا به همسرى نمىگيرد...
آرى! آيه مورد بحث، نظير آيهاى است كه ترسيم گرديد و اين آيه هنگامى فرود آمد كه گروهى بر آن شدند كه با زنان آلودهدامان پيمان زندگى مشترك ببندند و خدا با فروفرستادن آيه مورد بحث، آنان را از اين كار هشدار داد و اين را كارى ناپسند شمرد.
وَالْطَّيِّبَاتُ لِلطَّيِّبِينَ وَالطَّيِّبُونَ لِلطَّيِّبَاتِ
و در برابر آنها، زنان پاك و پاكدامن نيز از آن مردان پاك، و مردان پاك و درستكار براى زنان پاكدامن هستند.
اُولئِكَ مُبَرَّءُونَ مِمَّا يَقُولُونَ
اين زنان و مردان پاك و پاكدامن از نسبتهاى ناروايى كه پليدان به آنها مىدهند بركنارند.
تفسیر نور
اين آيه يك اصل كلّى را مطرح مىكند و معنايش اين نيست كه اگر مردى يا زنى خوب بود
حتماً همسرش نيز خوب و مشمول مغفرت و رزق كريم و اهل بهشت است. زيرا قرآن
ملاك را ايمان و تقوا و عمل صالح مىداند و لذا با اينكه حضرت نوح و لوط طيب بودند
همسرانشان از خبيثات و دوزخى اند.
حدیث: در حدیث آمده وانکحوا اکفا : با هم کفو خود ازدواج کنید یا در روایاتی آمده که افرادی خدمت امامان می رسیدند و می گفتند برای دخترمان خواستگار آمده چه کنیم؟ می فرمودند اگر دیندار است و اخلاق خوبی دارد دختران را به او بدهید.
نتیجه گیری:
با توجه به تفسیر و شأن نزول و فرمایش ائمه می فهمیم که مراد این است که انسان مؤمن باید انتخاب گر باشد و خدا می خواهد که مؤمنان با هم پیوند زناشویی ببندند. کما این که طبع ما هم این گونه است که با هم کفو خود راحت تریم و تمایل داریم
نه این که دست روی دست بگذارد تا این امر تحقق پذیرد.
به همین دلیل به افرادی که خواستند با زنان مشرک ازدواج کنند هشدار داده شد که باید خودتان انتخاب گر باشید و در پی زنان پاک باشید
خداحافظ
این ایدی دیگه دست من نیست..خصوصی نفرستید..
اینم از سعید021 ک ب پایان رسید.....
احتمالا اون فرضیه منظورش در یه دنیای دیگه مثل محشر و قیامت اونجور میشه وگرنه مورد زیاده که دختر یا پسر پاک و نجیب بودن ولی همسرشون.....
منکه میگم این فرضیه برای این دنیا صادق نیست.
ممنونم، خب با این حساب تفسیر سومی مورد قبول تره، اما اینکه گفته مرد زشتکار جز زن زشت کردارو نمیگیره، خب این یعنی خودش انتخاب میکنه یا خدا مقدر میکنه؟نوشته اصلی توسط saeed021
این که درش شکی نیس که خود آدم باید تحقیق کنه و دست رو دست نزاره و صد البته توکل کنه، و هم چنین لااقل توی جامعه ما که مشرک شاید خیلی به ندرت یافت میشه،بحثش در این باب نمیگنجه...
منظور اینه که اگر مراد از ناپاک یعنی مشرک که اوکی خود آدمم اینو میدونه، ولی اگه مراد زشت کردار و زشت کار باشه چی؟و آدم ندونه
ممنونم، ولی آخه اگه واسه قیامت بود که دیگه گفتن نداشت، معلومه که یه بهشتی با یه جهنمی ازدواج نمیکنه!
منظورم از قيامت اون وعده هايي هست كه به مسلمانان راجب بهشت داده شده بود كه زنان زيبا و پاكدامن و ... بهشون ميرسه.
والا بيشتر در تخصص سعيد هست كه جواب داد ولي من خيلي قبول ندارم كه تو دنياي ما لااقل فرضيه درستي باشه.
این آیه بیانگر یک حکم تکوینی نیست بلکه بیانگر یک حکم تشریعی است یعنی از جنس بایدهاست نه هستها لذا قرآن با این توصیه به اهل ایمان می گوید در ازدواج دنبال مومن باشند نه دنبال کافر و مشرک ولو اینکه مشرک زیباتر و جذابتر باشد .
من به عنوان یک مادر اگه بدونم خدای نکرده پسرم همه جور رابطه رو تجربه کرده حق ندارم دنبال یه دختر آفتاب مهتاب ندیده براش باشم .اصلا من مسؤولم وباید در پیشگاه خداوند پاسخگو باشم .
سلام
شخصا بهم ثابت شده دنیا ببخشید اما خیلی قاطی تر از این حرفهاست البته خب بستگی به عقاید و دیدگاه افراد به زندگی هم داره . شخصا عقیده ندارم کاری رو به خاطر نتیجه متقابلش انجام بدم . چون دنیا لزوما عادلانه نیست ترجیح میدم اگر کاری رو انجام نمی دم به خاطر خودم ( هم شخصیت انسانیم و هم برای راحت بودن وجدانم) باشه از اون طرفم نمی گم همیشه مثبتم بعضی جاها هم لازم میشه عکسشو عمل کنم اما با خیالت راحت انجام میدم میدونم تحت یک شرایطی مجبور بودم و خوب بودن آسیب های بیشتری رو به شخصیت و وجدانم می رسونده لذا منفی می شم اما عذاب وجدان نمی گیرم ....
مثلا سعی می کنم اخلاق خوبی داشته باشم (در حد خودم ) به خاطر شخصیت خودم هم با آدما و هم با حیوونا و گیاها .... اما وقتی یک دوست بعد از 3 سال دوستی بهم ظلم می کنه و می خواد از اخلاق خوبم سو استفاده کنه چون فکر می کنه بدی بلد نیستم در اصطلاح دورم می زنه و منم نگاهش می کنم، معمولا چنان جبران می کنم که دوستای دیگه ام می گن هر چقدر تحملش کرده بودی رو جبران کردی
اگه که تفسیرش این باشه که اوکی
ولی یه چیز دیگه حالا جدای از آیه یکی که خودشو از گناها دور کرده و پاک مونده هرچند به سختی فقط واسه آیندش، حقش نیس که همسری مثل خودش گیرش بیاد،؟ بابا به خدا دیگه حوصله امتحان و آزمایش نداره
سلام، ممنون، من نمیدونم اون دوستتون چی کار کرده و اینا ولی منم به شخصه افرادی بودن که واقعا با حسادت و رقابت های بچگانه و نیش و کنایه. باعث ناراحتیم میشدن و میشن، ولی من خودم سعی میکنم تا جایی که میتونم از این افراد فاصله بگیرم، ولی اگه حرفی زده باشم بشون که باعث ناراحتیشون شده هرچند که حقم بوده تا چند روز عذاب وجدان دارم، حتی با اینکه همون موقع عذرخواهی کردم،سلام
شخصا بهم ثابت شده دنیا ببخشید اما خیلی قاطی تر از این حرفهاست البته خب بستگی به عقاید و دیدگاه افراد به زندگی هم داره . شخصا عقیده ندارم کاری رو به خاطر نتیجه متقابلش انجام بدم . چون دنیا لزوما عادلانه نیست ترجیح میدم اگر کاری رو انجام نمی دم به خاطر خودم ( هم شخصیت انسانیم و هم برای راحت بودن وجدانم) باشه از اون طرفم نمی گم همیشه مثبتم بعضی جاها هم لازم میشه عکسشو عمل کنم اما با خیالت راحت انجام میدم میدونم تحت یک شرایطی مجبور بودم و خوب بودن آسیب های بیشتری رو به شخصیت و وجدانم می رسونده لذا منفی می شم اما عذاب وجدان نمی گیرم ....
مثلا سعی می کنم اخلاق خوبی داشته باشم (در حد خودم ) به خاطر شخصیت خودم هم با آدما و هم با حیوونا و گیاها .... اما وقتی یک دوست بعد از 3 سال دوستی بهم ظلم می کنه و می خواد از اخلاق خوبم سو استفاده کنه چون فکر می کنه بدی بلد نیستم در اصطلاح دورم می زنه و منم نگاهش می کنم، معمولا چنان جبران می کنم که دوستای دیگه ام می گن هر چقدر تحملش کرده بودی رو جبران کردی
به نظر من آدم نمیتونه سر وجدان خودشو شیره بماله، هر چند بگی من این روشو انتخاب کردم و اینا...
در مورد عدالتم به نظر من همش این دنیا اجرا نمیشه یه سریشو گذاشتن واسه اون دنیا، رو چه حسابیشو نمیدونم!
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)
نظرت چیه؟