نمایش نتایج: از 1 به 8 از 8

موضوع: تنها در خانه

1372
  1. بالا | پست 1

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jul 2015
    شماره عضویت
    18891
    نوشته ها
    2
    تشکـر
    0
    تشکر شده 2 بار در 2 پست
    میزان امتیاز
    0

    تنها در خانه

    با عرض سلام و خسته نباشید
    من یک دختر ۱۹ ساله هستم امسال کنکور دادم
    خواهرم رشته پزشکی میخونه و مامان و بابام همیشه روی درس تاکید دارن
    گاها کمی استرس قبول شدن رو دارم ولی ترس ها و ناراحتیای من بیش از یه استرسه
    وقتی که من سوم راهنمایی بودم،در اثر یکسری بی خردی های خودم وارد یک جریاناتی شدم و با چند آقا آشنا شدم همشون در حد sms بود و فقط یکیش یک مقدار جدی شد و بالاخره خانوادم فهمیدن
    متاسفانه امان و بابام خیلی سنتی فکر میکنن و خیلی بد با من برخورد کردن... فحش،دعوا،حتی کتک...
    بعد از کتک خوردنم خیلی احساس نفرت میکردم بهشون
    لجبازی هام شروع شد
    متوجه شدم که رابطم با اون آقا اشتباه بوده اما اونقدر احساس حقارت و تنهایی میکردم که دووم نیاوردم
    با یک نفر دیگه آشنا شدم و این بار فقط مامانم میدونست ولی اونقدر بد باهام حرف میزد و اذیتم میکرد که بقیه هم تو خونه فهمیدن تقریبا
    اما از یک جایی به بعد دیگه حواسم رو جمع کردم و وانمود کردم تموم شده تا راحت بذارن اعصابمو
    اون رابطه هم ۱-۲سال پیش تموم شد
    حالا من موندم و خانواده ای که احساس میکنم دوستم ندارن همونطور که من اونا رو زیاد دوست ندارم
    هر حرفیشون رو توهین و تحقیر تلقی میکنم
    برای خوشحالیه مامانم خونه رو تمیز میکنم اما وقتی منو میبوسه حتی نمیتونم لبخند بزنم
    همش خاطره های بد،نگاه های ترسناکشون... اینا میاد جلوی چشمم
    ن
    انگار درونم نمیپذیرم اونا دوستم دارن
    خسته شدم
    زندگیم خیلی بده
    خواهش میکنم کمکم کنین
    ویرایش توسط چراغ موشوو : 07-10-2015 در ساعت 10:13 AM

  2. کاربران زیر از چراغ موشوو بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  3. بالا | پست 2

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Feb 2015
    شماره عضویت
    12089
    نوشته ها
    770
    تشکـر
    572
    تشکر شده 462 بار در 297 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : تنها در خانه

    سلام.میدونی ادم وقتی ی چیز هایی رو داره قدرشون رو نمیدونه.پدر و مادر ادم هرچقدر که گاهی باعث ناراحتی ادم بشن بازم پدر و مادرن وهیچ وقت ادما بچشون رو رها نمیکنن.ولی وقتی تو بایک اقا دوست باشی اون خیلی راحت میتونه تورو دور بندازه.متوجه میشی؟تو خودت رو جای اون ها بذار.اگه متوجه میشدی که دخترت با یک پسر دوست شده،ثمره ی زندگیت دست ی ادم افتاده که اصلا نمی شناسیش چی کار میکردی؟بعضی ادم ها وقتی ارزش داشته هاشون رو میفهمن که دیر شده.امیدوارم تو قدر نعمت هایی که تو الان داری وممکنه دختر همسایتون اونو نداشته باشه بدونی.توی هین سایت تاپیک هایی رو میتونی ببینی که پسرها و دختر ها به چه بلاهایی مبتلا شدن.اینم بگم همه ی زندگی ازدواج نیست.همسرتو هیچ وقت نمیتونه جای پدر و مادرتو برات بگیره.
    بازم ببین پدر ومادرت چقدر دوستت دارن با اینکه فهمیدن تو با چند اقا در ارتباط بودی از محبت خودشون محرومت نکردن!
    امضای ایشان
    ...!

  4. کاربران زیر از 2015 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  5. بالا | پست 3

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Oct 2014
    شماره عضویت
    8109
    نوشته ها
    1,999
    تشکـر
    2,867
    تشکر شده 3,828 بار در 1,232 پست
    میزان امتیاز
    12

    پاسخ : تنها در خانه

    سلام شما تنها نیستید خدا را دارید که برایتان سرنوشت ها را با تلاشتان رقم میزند اینکه در بغضی از خانواده ها تا خواهر بزرگتر مزدوج نشود خواهر کوچکتر با توجه به نیاز و داشتن خواستگارانش باید سکوت کندکه درست نیست چون دختر که نمیرود خواستگاری واگر هم بخاهد همونطور که گفتید باعث بدرفتاری والدینتون با شما میشنن هر چند فکر نمیکنم همچنین روابطی که بارها اینجا گفته شده درست باشد شما اول پی گیر درستون باشید شاید تو یه دانشگاه خوب قبول شدین ویکم از والدینتون دورتر شدید شاید اونموقق حساسیت والدینتون و این دلخوردیت کمتر شه هر چند تنها کسیکه دلش به فرزندش میسوزه والدینه مخصوصا مادره. رفتارومحبتونو همونطور که گفتید بیشترکنید نسبت به مادرتون و اینکه حرف دلتونو به کسیکه باهاش صمیمی هستید بگید تا به مادرتون بگه ...
    امضای ایشان

    آموخته ام که:خدا عشقست و عشق تنهاخداست!
    آموخته ام: وقتی ناامید میشوم خدا،با تمام عظمتش،عاشقانه انتظار میکشد،دوباره به رحمتش امیدوارشوم!

    آموخته ام: اگر تاکنون به آنچه خواستم نرسیدم،خدا برایم بهترش را درنظر گرفته!

  6. کاربران زیر از mahastey بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  7. بالا | پست 4

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jul 2015
    شماره عضویت
    18840
    نوشته ها
    130
    تشکـر
    74
    تشکر شده 46 بار در 36 پست
    میزان امتیاز
    9

    پاسخ : تنها در خانه

    رفتار پدر و مادرت اصلا درست نبوده
    البته رفتار تو هم درست نبوده
    اما اونا بزرگ تر بجای راهنمایی تنبیهت کردن اصلا با عقل جور در نمیاد!

    البته خیلی پدر و مادرها هستند اینجوری هستند از جمله پدر مادر خودم

    الان وضعیت جوری شده که باید باهاشون مذاکره کنی
    بهشون بگو که اشتباه کردی و بچگی کردی و ... (اغراق کن)
    اما شما بجای راهنمایی من که قانعم کنید این کار اشتباهه منو از خودتون روندید، از اغوش گرم خانواده
    اگر خانوادم امن ترین جای دنیا نباشه پس کجاست؟

    بلاخره تنها راهت اینه که دلشون بدست بیاری
    خیلی سخت نیست
    بلاخره اونا پدر مادرت هستنو بد تو رو نمی خوان وتو نمی تونی اونا رو برای همیشه حذف کنی

    اگه الان اوضاعت درست نکنی ،این دوران به بدترین شکل می گذره و ضرر می کنی
    و در اینده مجبور میشی همین حرف ها رو بگی

    سعی کن دلشون بدست بیاری

    مواظب خودت باش و دیگه تا وقت ازواجت ازین کارا نکن که چه بسا ممکنه بعدا هم خدایی نگرده یخاطر همین ارتباطات هیچ و پوج با همسر عزیزت به مشکل بربخوری!

  8. کاربران زیر از ebrahhim بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  9. بالا | پست 5

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jul 2015
    شماره عضویت
    18891
    نوشته ها
    2
    تشکـر
    0
    تشکر شده 2 بار در 2 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : تنها در خانه

    اخه رابطم باهاشون از نظر عاطفی خیلی بده
    یادمه بچه که بودم با اونا بهم خوش میگذشت اما الان هرجای دیگه ای بهم خوش میگذره جز خونه
    درضمن کسانی که خودشون رابطه ای نداشتن نظر شخصیشون رو دراین مورد ندن
    اگر من این کار رو اون زمان کردم فقط بخاطر سن خاصم و خلا عاطفی بوده با خدا و خونواادم دشمنی نداشتم
    و بدلایلی دانشگاه باید تو شهر خودمون بمونم
    کم کم دارم پشیمون میشم اینجا عنوان کردم مشکلمو

  10. کاربران زیر از چراغ موشوو بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  11. بالا | پست 6

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Feb 2015
    شماره عضویت
    12089
    نوشته ها
    770
    تشکـر
    572
    تشکر شده 462 بار در 297 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : تنها در خانه

    کی میدونه ی نفر قبلا کسی رو دوست داشتن یانه!
    من فقط میگم بعد اون جریانات قدرشون رو بدون.درسته که رفتارشون درست نبوده اما دوستت دارن.ازدواج برای نبودن درکنار پدرومادر هم زیاد عاقلانه نیست.
    خوبی پدر ومادر اینه که وقتی از بچشون ناراحت بشن مثل ی دوست پسر ،اون دختر رو توی سطل زباله نمی اندازن تا به چرخه ی طبیعت برگرده.
    ویرایش توسط 2015 : 07-10-2015 در ساعت 01:52 PM
    امضای ایشان
    ...!

  12. کاربران زیر از 2015 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  13. بالا | پست 7

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Dec 2014
    شماره عضویت
    9968
    نوشته ها
    5,264
    تشکـر
    6,024
    تشکر شده 6,186 بار در 2,950 پست
    میزان امتیاز
    17

    پاسخ : تنها در خانه

    سلام دوست خوبم
    مشکل شما الان مشکل خیلی از بچه های همسن و سالت هست
    تو هنوز وارد محیط دانشگاه نشدی و نمیدونی طرز برخورد با پسرا به چه صورته
    و بااین وضع اگه وارد دانشگاه بشی اوضاعت خیلی بدتر میشه
    پدرومادر همیشه عاشق فرزندانشون هستن و رفتار اونا را دلیل به بی محبتی نبین اونا دوستت دارن و نمیخوان تو لطمه بخوری اما راهش را بلد نیستن.
    پدرومادز تنها افرادری هستن ک عشق و محبتشون ترحم و ریا نیس و از ته قلبشون نشات میگیره
    وقتی مادرشدی میفهمی ی مادر چه عشقی داره به فرزندش و چقد سختی میکشه بخاطره بچه اش
    اونا هم مثه شما روزی جوان بودن پراز آرزوهایی ک شماالان داری اما اگه بهشون دقت کنی میبینی تو خیلی از موارد بخاطره شما از علاقه اش گذشته
    کمی دیدت را تغییر بده و بدون تنفر گذشته بهشون نگاه کن
    نگاه خسته و نگرانشون را ببین تا عشق واقعی را پیدا کنی
    علاقه پرکردن خودت فقط برای چندروز نیست علاقه وقتی درسته ک واسه همه عمر بخواد باشه.
    این دوستانی ک اینجا هستن بنده بی درد خدا نیستن ی روزی بخاطره مشکل خودشون به این انجمن اومدن و حالا براساس تجربه دارن به بقیه کمک میکنن تا به عنوان دوست مرحمی باشن و راهنمایی کنن

    شاید این ماه بیاید...شاید

  14. کاربران زیر از fateme.68 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  15. بالا | پست 8

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Dec 2016
    شماره عضویت
    32790
    نوشته ها
    59
    تشکـر
    18
    تشکر شده 39 بار در 23 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : تنها در خانه

    دوست عزیزم من از شما یکی دوسال یزرگترم و این شرایطو خوب درک میکنم، خیلی از ما دخترا فریب ظاهر و صحبتای پسرا رو میخوریم و بخاطر یک چنین افراد بی ارزش زندگیمون باعث از بین رفتن اعتماد بهترین و با ارزش ترین افراد زندگی مون نسبت به خودمون میشیم و محبت بین مون کمتر میشه، شما باید به افراد خانوادت به چشم یک دوست نگاه کنین تا یه دشمن، مطمئن باشین اونا خیر و صلاحتو میخوان و اگر که برات ارزش قائل نبودن میذاشتن هرکار دوزست داری بکنی، تو الان تو سنی هستی که باید بیشتر از هرکس رابطت با مادر و خواهرت پررنگ باشه تا دوستای دخترت یا پسرت ، سعی نکن خودتو به انزوا بکشی، تلاش کن اعتماد از دست رفته رو برگردونی و خیلی با محبت با خاوادت برخورد کنی و نذار رمانی به نتیجه حرفای من و دوستان برسی که دیگه کار از کار گذشته باشه ، یه چیزی رو هم فراموش نکن *غرور خوبه ،ام بجاش و برای افرادی که لازمه، غرور داشتن برای پدرو مادرت فقط ببخشید ها احمقانس*از الان شروع کن با یه سلام پر محبت بهشون یا چشاشونو از پشت گرفتن و بوسشون کردن و معاشرت باهاشون و ...، وقتی دختری نسبت به خانوادش بی احساس میشه به سمت و سوهایی میره که عاقبتش .....دیگه خودت بهتر میدونی و قطعا اطرافت دیدی همچین افرادیو که مثلا پناهگاه مطمئن شون پسرای کوچه و بازاره ولی...، انشالله که بفهمی چی میگم بهت،بشین با خودت خلوت کن ببین چند چندی

  16. کاربران زیر از fazi0315 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

لیست کاربران دعوت شده به این موضوع

کلمات کلیدی این موضوع

© تمامی حقوق برای مشاورکو محفوظ بوده و هرگونه کپی برداري از محتوای انجمن پيگرد قانونی دارد