بی انگیزگی در زندگی

[nimax]

با سلام
پسری 22 ساله هستم که به شدت احساس بی انگیزگی و تنبلی میکنم.تا یک ماه پیش دنبال ازدواج و تشکیل خانواده بودم اما الان مطمین شدم که با شرایط من یعنی بدون کار و وضعیت مالی مناسب نه خانوادم کمکم میکنن و نه دختری بهم جواب مثبت میده بنابرین کلا بیخیالش شدم.قبلا حداقل یکمی انگیزه برای ازدواج داشتم اما الان دیگه هیچی تا ظهر میخوابم و بعد سرمو با فیلم و سریال و چت و نت گرم میکنم اخبار موبایل میخونمو تا شب بشه شبا هم خیلی سخت خوابم میبره همین الانم که اومدم اینجا از بیخوابیه.کلا امیدی به زندگی ندارم حوصله هیچ چیو هیچ کسو ندارم.حتی گاها فیلمایی که خودم انتخاب کردم برای دیدن هم حوصلمو سر میبرن میبندمشون امابازم از سر بیکاری و حوصله درس خوندن نداشتن میرم سراغشون.خیلی سعی میکنم نماز بخونم اما حوصله مذهبیاتم ندارم.کلا تنبلی توی من از بچگی بوده.واقعا نمیدونم.به نظر خودم تایید نشدنم از طرف خانواده دلیل این بی انگیزگی هست چون هرکاری کردم از نظرشون بی ارزش بوده و در عوض کارهای معمولی بقیه رو به رخ من میکشن.نمیدونم دیگه باید چیکار کنم.حدود یک ماه هست اینطور شدم و به شدت از این سبک زندگی خسته شده ام.ممنون که حرفامو خوندین اگه چیزی به نظرتون میرسه خوشحال میشم بشنوم.

[havva]

سلام بنظرم این تنبلی باعث بی انگیزه شدن هستش اول تنبلی روازخودت دورکن یه کارخوب پیداکن به فکریه زندگی مستقل باش وبه فکرنمازت چون واقعاارامش بخشه

[havva]

باعث همه مشکلاتت تنبلیته ارادت کمه واعتمادبه نفست رو از دست دادی وخودت داری تواین وضعیت سختی میکشی تاوقتی خودت نخوای ت************ بخوری ازدست کسی کاری برنمیاد

[کیانا94]

دوست عزیز سعی کن یه کاری برا خودت پیدا کنی. حالا مهم نیست این کار

حتما باکلاس و باپول زیاد باشه. از کارهای کوچیک شروع کن. هم پول پس انداز

میکنی و هم روحیه ت بالا میره و برای ازدواج اماده میشی البته کم کم

موفق باشی

[ebrahhim]

الان درس می خونی؟دانشجویی؟

[nimax]

نه درسم تموم شده.امسال بعد امتحان ارشد باید برم سربازی و نمیتونم برم سرکار چون واقعا میخوام درسمو ادامه بدم.اما حقیقتش اینه بحث تنبلی هم نیس که دوستان گفتن من قبلا خیلی خوب به کارام میرسیدم و مشکلی نداشتم اما از بس هرکاری کردم به جایی نرسیده الان دیگه واقعا درس خوندن و ادامه دادن برام سخت شده.بازم اگه دوستان فکر میکنن تنبلی باعثش هست لطفا راه حل بدن.در مورد اون دوستی هم که در مورد ازدواج گفته بود باید بگم واقعابیخیالش شدم چون حداقل تا 5 سال دیگه مطمینم امکانش نیس.ممنون بازم از نظراتتون

[nimax]

خیلی ممنون واقعا خیلی کمک شد بهم.....................

[mahastey]

سلام بی انگیزگی شما از بی هدف شدن شماست همونطور که میگید قبلا تنبلی تو کاراتون نداشتین
برای اینکه انگیزه اتون دوباره برگرده یه چک لیست دفترچه ای تهیه کنید وهرروز اونو چک کنید ممکنه بگید اصلا حال نداری بلند شید وغیره ولی وقتی بخواهید میشه مثل این چک لیست
۱) آیا امروز صبح ساعت ۶ از خواب بیدار شده ام ؟ □ بله
۲) آیا روز را با امور معنوی و جملات تأکیدی شروع کرده ام ؟ □ بله
۳) آیا به مدت ۱۵ دقیقه ورزش صبحگاهی کرده ام ؟ □ بله
۴) آیا صبحانه متفاوت با روز قبل خورده ام ؟ ( به جای همیشه نان و پنیر ) □ بله
۵) آیا ۲۰% (۵لقمه ) مصرف نانم را در صبحانه کم کرده ام؟ □ بله
۶) آیا ۱۵ دقیقه مانده به ۷ خانه را ترک کرده ام ؟ □ بله
۷) آیا رأس ساعت ۷:۰۰ تایم دکتر حسابی ( یادگیری زبان ) را شروع کرده ام؟ □ بله
۸) آیا نوشتن کتابم ( و یا مطالب جی۵لاین ) را رأس ساعت ۷:۳۰ شروع کرده ام ؟ □ بله
۹) آیا کار های حرفه ایم را رأس ساعت ۹ شروع کرده ام ؟ □ بله
۱۰) آیا به ازاء انجام تایم دکتر حسابی و « نوشتن » به خودم پاداش فوری
«چای» به خودم داده ام ؟ □ بله
۱۱ ) ….
این چک لیست از کتاب برایان تریسه که امیدوارم مفید باشه
این یه نمونه کوچیک وبلافرض بود وقتی بخواهید چک کنید اونوقت هدفاتون میاد جلو چشمتون وبیشتر دقت میکنید اون روز چکار کنید تا حال خوب وانگیزه وافی داشته باشید البته مشاوره حضوری هم میتونه مسلما کار ساز باشه ...
موفق باشید

[nimax]

خیلی ممنون جالب بود
کدوم کتاب برایان تریسه ؟
از کجا میتونم تهیه کنم؟برای دانلود هست ایا؟

[رزمریم]

خیلی ممنون جالب بود
کدوم کتاب برایان تریسه ؟
از کجا میتونم تهیه کنم؟برای دانلود هست ایا؟

دوست عزیز امیدوارم این کتاب و خیلی مطالب دیگه کمکت کنه

اما یادت باشه همه چی دست خودته و تا زمانی که خودت نخوای هیچی عوض نمیشه

پس اراده کن و بخواه که زندگیت بهتر بشه

من از متنت متوجه شدم که آدم توانایی هستی اما انگیزت کم شده

آخه گفتی خانوادت کارای عادی دیگران رو تایید میکنن

پس وقتی اون کارا در نظر تو عادی هس حتما توانایی انجام کارهای زیادی رو داری

اما یادت باشه این بی انگیزگی همش ناشی از ناامیدی هست که شیطان در وجود آدم میذاره تا زندگی سیرش کنه

میدونی یکی از فلسفه های نماز چیه؟؟ اراده کردن انسان.

پس تو با دور شدن از نماز داری به سست بودن خودت کمک میکنی

مطمئنم میتونی این شرایط رو تغییر بدی.

[mahastey]

خیلی ممنون جالب بود
کدوم کتاب برایان تریسه ؟
از کجا میتونم تهیه کنم؟برای دانلود هست ایا؟

خواهش میکنم کتاب فکرتان را عوض کنید تا زندگی اتان تغییر کند
هم میشه از کتاب فروشی تهیه کردهم میشه از سایت کتب الکترونیکی رایگان دانلودش کرد

[mahastey]

دوست عزیز امیدوارم این کتاب و خیلی مطالب دیگه کمکت کنه

اما یادت باشه همه چی دست خودته و تا زمانی که خودت نخوای هیچی عوض نمیشه

پس اراده کن و بخواه که زندگیت بهتر بشه

من از متنت متوجه شدم که آدم توانایی هستی اما انگیزت کم شده

آخه گفتی خانوادت کارای عادی دیگران رو تایید میکنن

پس وقتی اون کارا در نظر تو عادی هس حتما توانایی انجام کارهای زیادی رو داری

اما یادت باشه این بی انگیزگی همش ناشی از ناامیدی هست که شیطان در وجود آدم میذاره تا زندگی سیرش کنه

میدونی یکی از فلسفه های نماز چیه؟؟ اراده کردن انسان.

پس تو با دور شدن از نماز داری به سست بودن خودت کمک میکنی

مطمئنم میتونی این شرایط رو تغییر بدی.

دقیقا همینطوره باهات موافقم

[nimax]

دوست عزیز امیدوارم این کتاب و خیلی مطالب دیگه کمکت کنه

اما یادت باشه همه چی دست خودته و تا زمانی که خودت نخوای هیچی عوض نمیشه

پس اراده کن و بخواه که زندگیت بهتر بشه

من از متنت متوجه شدم که آدم توانایی هستی اما انگیزت کم شده

آخه گفتی خانوادت کارای عادی دیگران رو تایید میکنن

پس وقتی اون کارا در نظر تو عادی هس حتما توانایی انجام کارهای زیادی رو داری

اما یادت باشه این بی انگیزگی همش ناشی از ناامیدی هست که شیطان در وجود آدم میذاره تا زندگی سیرش کنه

میدونی یکی از فلسفه های نماز چیه؟؟ اراده کردن انسان.

پس تو با دور شدن از نماز داری به سست بودن خودت کمک میکنی

مطمئنم میتونی این شرایط رو تغییر بدی.

من میدونم اینو اما مشکل اینجاس که مردم و اطرافیانم به خصوص خانوادم این اراده رو خرد میکنن
نمیدونم باید چیکار کنم یه مدت خوب برنامه رو ادامه میدم تا ماردم یا پدرم ی حرفی میزنن که دلسرد میشم
مثلا یادمه میرفتم امتحانای کانون شرکت میکردم بعد پدرم برمیگشت بهم میگفت اخه این امتحانا که میری اخه تاثیر هم داره؟یا مادرم میگفت این همه درس میخونی جایی قبول نمیشی بعد قبول شدنمم منو با ادمایی مقایسه میکردن که رشته خیلی معمولی قبول شدن و بعد بهم میگفتن اونا وضعشون بهتره یا زودتر کار پیدا میکنن.
وقتی این حرفارو از نزدیکترین ادما به خودم میشنوم دیگه ارادم خرد میشه

[mahastey]

من میدونم اینو اما مشکل اینجاس که مردم و اطرافیانم به خصوص خانوادم این اراده رو خرد میکنن
نمیدونم باید چیکار کنم یه مدت خوب برنامه رو ادامه میدم تا ماردم یا پدرم ی حرفی میزنن که دلسرد میشم
مثلا یادمه میرفتم امتحانای کانون شرکت میکردم بعد پدرم برمیگشت بهم میگفت اخه این امتحانا که میری اخه تاثیر هم داره؟یا مادرم میگفت این همه درس میخونی جایی قبول نمیشی بعد قبول شدنمم منو با ادمایی مقایسه میکردن که رشته خیلی معمولی قبول شدن و بعد بهم میگفتن اونا وضعشون بهتره یا زودتر کار پیدا میکنن.
وقتی این حرفارو از نزدیکترین ادما به خودم میشنوم دیگه ارادم خرد میشه

شما حرف خودتون مهمه یا شخص دیگه
میگید میرم کانون ولی ایا قبول میشم همین نوع بکار بردن جملاتتون ینی شک داری ینی منفی فکر میکنی وهمون قانون جاذبه بهتون جواب میده
نمیشه یه مدتت برید جایی و تنها باشید وبتونید این افکار بهتر کنید وبتونید به اون چیزایی که میخایید برسید

[nimax]

شما حرف خودتون مهمه یا شخص دیگه
میگید میرم کانون ولی ایا قبول میشم همین نوع بکار بردن جملاتتون ینی شک داری ینی منفی فکر میکنی وهمون قانون جاذبه بهتون جواب میده
نمیشه یه مدتت برید جایی و تنها باشید وبتونید این افکار بهتر کنید وبتونید به اون چیزایی که میخایید برسید

من شک ندارم من خودم میخوام برم جلو تلاش کنم اما این اطرافیانن که با حرفاشون اذیتم میکنن
والا وقتی هیشکی ازتون حمایت نکنه نمیتونین راهتونو ادامه بدین
امیدوارم هیچ وقت هیشکی اینطوری نشه

[mahastey]

من شک ندارم من خودم میخوام برم جلو تلاش کنم اما این اطرافیانن که با حرفاشون اذیتم میکنن
والا وقتی هیشکی ازتون حمایت نکنه نمیتونین راهتونو ادامه بدین
امیدوارم هیچ وقت هیشکی اینطوری نشه

میدونم ومیفهمم وقتی کسی حمایتت نکنه اونطور که باید وشاید نمیتونی بری جلو و پیشرفت کنی ولی وقتی اگه خودتتم بی تفاوت باشی اونوقتت وقتی همه بی تفاوتی تو رو ببینن میگنن خودتت که برات مهم نیست پس برای چی بهش کمک کنیم وحامیش باشیم
شما باید با عمل نشون بدین هر چقدم پسرفت کردین ولی اگه اعتقاد قوی داشته باشید که میشه پس میشه باید باز باید تلاشتون رو ادامه بدین

[رزمریم]

من میدونم اینو اما مشکل اینجاس که مردم و اطرافیانم به خصوص خانوادم این اراده رو خرد میکنن
نمیدونم باید چیکار کنم یه مدت خوب برنامه رو ادامه میدم تا ماردم یا پدرم ی حرفی میزنن که دلسرد میشم
مثلا یادمه میرفتم امتحانای کانون شرکت میکردم بعد پدرم برمیگشت بهم میگفت اخه این امتحانا که میری اخه تاثیر هم داره؟یا مادرم میگفت این همه درس میخونی جایی قبول نمیشی بعد قبول شدنمم منو با ادمایی مقایسه میکردن که رشته خیلی معمولی قبول شدن و بعد بهم میگفتن اونا وضعشون بهتره یا زودتر کار پیدا میکنن.
وقتی این حرفارو از نزدیکترین ادما به خودم میشنوم دیگه ارادم خرد میشه

اصلا و اصلا حرفتون رو قبول ندارم

شما به خاطر خودت زندگی میکنی یا واسه دیگران؟؟؟

حرف مردم و دیگران رو بی خیال...

به نظرم دنبال بهونه میگردی که کاری رو انجام ندی

تو خودت به خودت ایمان داشته باش ، کاراتو انجام بده وقتی موفق شدی دیگران هم به اشتباهشون پی میبرن

مردم همیشه حرف دارن

حتی اگه موفق هم بشی میگن کار خودش نبوده یکی کمکش کرده

بیخیال پسر خوب

به خودت بیا

تا کی میخوای به خاطر حرف اینو اون زندگیت رو خراب کنی؟؟

مرد باش و یه بار واسه همیشه اراده کن!