نوشته اصلی توسط
راضیه63
باسلام من دختری 31 ساله هستم شاغل و با منبع درآمدعالی و تحصیلات عالیه از نظر ظاهری هم مشکلی ندارم و قصد ازدواج هم ندارم ولی روند زندگیم تکراری شده و دلبستگیم هم نسبت به اطرافیان کم از این روند تکراری خسته شدم و احساس پوچی در زندگی می کنم و اینقدر خسته شدم که خیلی اوقات فقط آرزوی مرگ دارم برای خودم تنهایی را دوست دارم ولی بعضی اوقات تنهایی هم اذیتم میکنه قبلاً دوستی داشتم که مهاجرت کرده رفته و دوست صمیمی ندارم از سرگرم کردن خودم در محیط های اجتماعی هم خوشم نمی آید و مدتی هم به کلاسهای مختلف رفتم اما بازهم احساس پوچی کردم به هرچیزی هم شک دارم حتی کسی هست که علاقه زیادی به هم داره من هم دوستش دارم ولی شرایط ازدواج را نداریم و علاقه ای هم نداریم ولی کنار هم هستیم خیلی اوقات بهش شک می کنم و همین باعث جدل و سوء تفاهم میشه دوستی اینترنتی یا خیابانی نیست بلکه همکار هستیم البته اون در شعبه ی دیگه ای از دفتر ما کار میکنه و همیشه هم همدیگر را نمیبینیم بیشتر با تلفن باهم صحبت می کنیم ولی علاقه اون از روز اول شدید بوده و هنوز هم کاسته نشده با این مدت طولانی حالا لطفاً اگه راهکاری دارید پیشنهاد کنید.ممنون میشم