نمایش نتایج: از 1 به 4 از 4

موضوع: افسردگی و تکراری شدن

694
  1. بالا | پست 1

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jul 2015
    شماره عضویت
    19129
    نوشته ها
    1
    تشکـر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    Exclamation افسردگی و تکراری شدن

    باسلام من دختری 31 ساله هستم شاغل و با منبع درآمدعالی و تحصیلات عالیه از نظر ظاهری هم مشکلی ندارم و قصد ازدواج هم ندارم ولی روند زندگیم تکراری شده و دلبستگیم هم نسبت به اطرافیان کم از این روند تکراری خسته شدم و احساس پوچی در زندگی می کنم و اینقدر خسته شدم که خیلی اوقات فقط آرزوی مرگ دارم برای خودم تنهایی را دوست دارم ولی بعضی اوقات تنهایی هم اذیتم میکنه قبلاً دوستی داشتم که مهاجرت کرده رفته و دوست صمیمی ندارم از سرگرم کردن خودم در محیط های اجتماعی هم خوشم نمی آید و مدتی هم به کلاسهای مختلف رفتم اما بازهم احساس پوچی کردم به هرچیزی هم شک دارم حتی کسی هست که علاقه زیادی به هم داره من هم دوستش دارم ولی شرایط ازدواج را نداریم و علاقه ای هم نداریم ولی کنار هم هستیم خیلی اوقات بهش شک می کنم و همین باعث جدل و سوء تفاهم میشه دوستی اینترنتی یا خیابانی نیست بلکه همکار هستیم البته اون در شعبه ی دیگه ای از دفتر ما کار میکنه و همیشه هم همدیگر را نمیبینیم بیشتر با تلفن باهم صحبت می کنیم ولی علاقه اون از روز اول شدید بوده و هنوز هم کاسته نشده با این مدت طولانی حالا لطفاً اگه راهکاری دارید پیشنهاد کنید.ممنون میشم

  2. بالا | پست 2

    عنوان کاربر
    تیم مشاوره
    تاریخ عضویت
    Aug 2014
    شماره عضویت
    5400
    نوشته ها
    698
    تشکـر
    99
    تشکر شده 657 بار در 378 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : افسردگی و تکراری شدن

    نقل قول نوشته اصلی توسط راضیه63 نمایش پست ها
    باسلام من دختری 31 ساله هستم شاغل و با منبع درآمدعالی و تحصیلات عالیه از نظر ظاهری هم مشکلی ندارم و قصد ازدواج هم ندارم ولی روند زندگیم تکراری شده و دلبستگیم هم نسبت به اطرافیان کم از این روند تکراری خسته شدم و احساس پوچی در زندگی می کنم و اینقدر خسته شدم که خیلی اوقات فقط آرزوی مرگ دارم برای خودم تنهایی را دوست دارم ولی بعضی اوقات تنهایی هم اذیتم میکنه قبلاً دوستی داشتم که مهاجرت کرده رفته و دوست صمیمی ندارم از سرگرم کردن خودم در محیط های اجتماعی هم خوشم نمی آید و مدتی هم به کلاسهای مختلف رفتم اما بازهم احساس پوچی کردم به هرچیزی هم شک دارم حتی کسی هست که علاقه زیادی به هم داره من هم دوستش دارم ولی شرایط ازدواج را نداریم و علاقه ای هم نداریم ولی کنار هم هستیم خیلی اوقات بهش شک می کنم و همین باعث جدل و سوء تفاهم میشه دوستی اینترنتی یا خیابانی نیست بلکه همکار هستیم البته اون در شعبه ی دیگه ای از دفتر ما کار میکنه و همیشه هم همدیگر را نمیبینیم بیشتر با تلفن باهم صحبت می کنیم ولی علاقه اون از روز اول شدید بوده و هنوز هم کاسته نشده با این مدت طولانی حالا لطفاً اگه راهکاری دارید پیشنهاد کنید.ممنون میشم
    عزیزم شما شرایط خوبی دارید ولی با شک و تردیدی که به دیگران پیدا کردید جلوی خودتون یک تابلوی " ورود ممنوع " گذاشتید ...

    خودتون بهتر میدونید هر کاری کنید نمیشه جای خیلی از چیزارو در زندگی پر کرد

    شما یکی از دغدغه های فکرتون باید ازدواج باشه شاید از نظر شما مسخره باشه ولی در اعماق دلتون بهش اعتقاد دارید

    برای اینکه اروم باشید در روز و در طبیعت روزی نیم ساعت پیاده روی رو داشته باشید ...

    در گروه های پیاده روی شرکت کنید دوستان جدید و موقعیت های تازه ای رو بدست میارید

    در گفتگو هایی که دارید میتونید ببینید دیگران هم مشکلاتی دارن که شما در مقابلش باید شاکر باشید

    همین موقعیت میتونه شمارو اروم کنه پس وقتی وارد جمع شدید دوباره به گرمی و روشنی سابق برمیگردید

    در مورد دوستتون اگر مورد خوبیه میتونید درباره ازدواج فکر کنید ...

    ولی لازمه از بیماری شک و تردید خودتو دور کنی تا در سالهای بعد با وسواس ایجاد شده باعث دور شدن دیگران نشید

    فقط لازمه از بالا نگاه کردن به مردم دست بردارید و کمی هم روی زمین خدا قدم بزنید و به دیگران مهرورزی کنید

  3. بالا | پست 3

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Sep 2014
    شماره عضویت
    6350
    نوشته ها
    545
    تشکـر
    884
    تشکر شده 624 بار در 313 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : افسردگی و تکراری شدن

    عزیزم منم دقیقا هم سن شما هستم و دقیقا شرایط شما رو دارم کاملا میفهمم چی میگیتنها فکری به نظرم اومد و توصیه میکنم شماهم انجام بدی (و البته خودمم انجام دادم) یه رشته جدید رو از اول شروع کن به خوندنچند روز دیگه دفترچه های علمی کاربردی میاد از طریق استادم هم عضو انجمن حمایتی از کودکان بد سرپرست و کودکان کار شدم (البته تاحالا حرکت مهمی نداشتم تو این انجمن ولی خوب امیدواری و مشغله خوبیه)
    امضای ایشان
    Who looses today, won’t find tomorrow, There is nothing important as today

  4. بالا | پست 4

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jun 2015
    شماره عضویت
    17172
    نوشته ها
    9
    تشکـر
    3
    تشکر شده 2 بار در 2 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : افسردگی و تکراری شدن

    کاش واقعا راه حلی برای تنهایی بود. برای اینکه بدون دغدغه از سو استفاده و سو برداشت و.. . چهار کلام حرف حسابی زد. بدون اینکه از توهم های مخاطبت دچار نگرانی بشی. یعنی انقدر سخته مثل آدم به اصل هم به احساس هم احترام بذاریم؟ به حدود و حریم هم توهین نکنیم؟ یه نفر بخاطر اصل انسانیت مثل یک دوست واقعی بدون زیر و رو کشیدن کمی آرامش بخش باشه. من می خوام به یکی اعتماد کنم و نمی خوام پشیمون بشیم. من می خوام یه عالمه درد و دل بشنوم. من نمی خوام اینهمه تنهایی رو. من می خوام مثل یک انسان شریف قابل دوستی باشم و. ... من از اینهمه پدر از خالی بودن حالم بده

  5. کاربران زیر از Ghalam بابت این پست مفید تشکر کرده اند


اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

لیست کاربران دعوت شده به این موضوع

کلمات کلیدی این موضوع

© تمامی حقوق برای مشاورکو محفوظ بوده و هرگونه کپی برداري از محتوای انجمن پيگرد قانونی دارد