یه چند روزی بود که خیلی درگیر بودم … فکرمو خیلی چیزای ریز و درشت مشغول کرده بود …
از جلوی یه مغازه فکر کنم خوش نویسی بود تو تبریز رد میشدم یه جمله ای دیدم تموم دغدغه هام و خستگیهامو در کرد !!
بگذار روزگار هرچقدر میخواهد پیله کند، چه باک، وقتی یقین داریم که پروانه میشویم …