نمایش نتایج: از 1 به 8 از 8

موضوع: تنهایی و عدم رضایت از شرایط زندگی

1553
  1. بالا | پست 1

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Aug 2015
    شماره عضویت
    20821
    نوشته ها
    1
    تشکـر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    Unhappy تنهایی و عدم رضایت از شرایط زندگی


    سلام خسته نباشید. من راضیه هستم. 25سالمه و عقد کرده هستم. مشکل من تنهاییه. من خواهری ندارم. از بچگی احساس تنهایی میکردم. دوستان زیادی هم نداشتم. احساس میکردم کسی زیاد مایل به دوستی صمیمی با من نیست. همه فامیل دوسم دارن ولی بازم احساس راحتی باهاشون نمیکنم چون همشون خواهر دارن.
    کم کم که بزرگ شدم بیشتر احساس تنهایی کردم با اینکه روابط اجتماعی خوبی دارم و با همه میتونم ارتباط برقرار کنم ولی هیچوقت موقعیت پیدا کردن دوست نداشتم. دوستان دوران مدرسه هم از لحاظ طبقاتی خیلی از من دور بودن که از بینشون هنوز با یکیشون دوست هستم که خیلی دوسم داره ولی به دلیل فاصله طبقاتی باهاش راحت نیستم.
    تا اینکه رفتم دانشگاه تو یه شهر دیگه. اونجا دوستام خیلی دوسم داشتن و کمکم کردن ولی بعداز اتمام درسم همشون به شهرهاشون برگشتن و بازم من تنها موندم.
    با هم دانشگاهیم عقد کردم. خیلی دوسم داره ولی بی کاریش باعث شده از شرایط زندگیم بدم بیاد. ازش دور شدم ولی اون هنوز عاشقمه. مطمینم بره سرکار مشکلم باهاش حل میشه ولی از لحاظ مالی و فرهنگی کمی از ما پایین تر هستن. گاهی اوقات فکر میکنم مشکلم باهاش به خاطر این تفاوت فرهنگی و مالی هستش.
    من دختر تقریبا باهوشی هستم که با وجود تمام تنهایی هام تونستم تا حالا از افسردگیم جلوگیری کنم با فکرای مثبت و نماز و قرآن و ذکر. گاهی اوقات به خاطر خانواده خوبم و سلامتیم خدارو هزاربار شکر میکنم ولی گاهی اوقات از خودم و تمام دنیا متنفر میشم و دوس دارم از شهر و استانمون بزنم بیرون. هیچوقت تو زندگیم نتونستم خودمو دوس داشته باشم.
    از وقتی نامزد کردم حس میکنم بهترین دوستم شوهرمه ولی منم مثه هر آدم دیگه ای به یه دوست از جنس خودم نیاز دارم. دوس دارم وقتایی از زندگیم رو با یه دختر بگذرونم.
    وقتی باشگاه میرم یا سرگرم هستم ناراحتی و تنهایی هام یادم میره ولی هرجا میرم نگاه میکنم ببینم کسی رو میتونم پیدا کنم که باهاش دوست بشم تا جای خالی یه خواهر رو برام پر کنه یا نه ولی متاسفانه هرکسی برای خودش یه دوست صمیمی داره. دلم میخواد یه دختر پیدا بشه که باهاش دردودل کنم ولی نیست. بعضی وقتا حس میکنم بدون خواهر میمیرم. با پدر و مادرمم مشکلی ندارم. باهاشون رابطه خوبی دارم ولی اونا مال زمان قدیم هستن نمیتونن برام یه دوست باشن. علایم افسردگی رو تو خودم میبینم. دیگه نمیتونم تحمل کنم. 25 سال تنهایی سخته. بی کاری و بی پولی شوهرمم بیشتر داغونم کرده. چه کار کنم تا از تنهایی دربیام؟ خیلی از مطالبی که روان شناس ها میگن رو خودم میدونم ولی نمیدونم چطور عملیشون کنم. الان که شوهر کردم فهمیدم بیشتر از هرموقعی به خواهر نیاز دارم. وقتی افسرده میشم روی اخلاقم با خانوادم هم اثر میگذاره و بداخلاق میشم و به نامزدم پرخاش می کنم و بددهنی می کنم ولی میدونم رفتارم درست نیست.
    من تا حالا خیلی به خودم کمک کردم وگرنه تا حالا دق کرده بودم. هیچوقت هم مثه خیلی های دیگه به خودکشی فکر نکردم چون معتقدم اگه دنیا رو سرم خراب بشه بازم باید زنده بمونم و به خدا امید داشته باشم ولی دیگه دارم کم میارم. میترسم رو نامزدمم اثر بگذارم که البته گذاشتم. اون خیلی پسر سرحال و شادی بود ولی مدتیه که اونم افسرده شده که دلیلش بی کاری و بی حالی منه. ما اصلا دوران نامزدی خوبی نداریم. چه کار کنم که از این وضعیت دربیام؟

  2. بالا | پست 2

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Dec 2014
    شماره عضویت
    9968
    نوشته ها
    5,264
    تشکـر
    6,024
    تشکر شده 6,187 بار در 2,950 پست
    میزان امتیاز
    17

    پاسخ : تنهایی و عدم رضایت از شرایط زندگی

    سلام خانومی
    منم مثله شما خواهر ندارم و تقریبا همسن شما هستم و مجرد
    مشکل شما فقط تنهایی نیس بلکه مشکل اصلی شما بی انگیزه بودن هست
    سعی کنید از خودتون ی انسان مفید بسازید دنبال هنر و ورزش برین و استعدادتون را کشف کنید
    با همسرتون اخرهفته به کوه برین و انرژی تون را تخلیه کنید با بچه بازی و شیطتنت، گاهی آدم پراز انرژی تخلیه نشده هست ک باعث سنگینی افکار و خستگی میشه
    از لحظه های زندگیتون استفاده کنیدو این پوچی و بیکار بودن و فکرهای منفی را ازخودتون دور کنید
    خودتون را محتاج دیگران ندونید شما پراز استعداد و انرژی هستین و باید اونها را بکار بگیرین
    اصلا حدیث داریم ک جوونی ک بیکار باشه مریضه (محض شوخی بود گلم)
    از جوونیت استفاده کن جوون
    خودت را کشف کن و نزار دلت اسیر غم بشه.
    با دوستای دانشگات دوره بزار و برو بگرد
    امیدوارم همیشه درپناه خداوند شاد و خوشبخت باشین

    تنها خدا،آرام بخش دلها

  3. بالا | پست 3

    عنوان کاربر
    کاربر محروم
    تاریخ عضویت
    Feb 2015
    شماره عضویت
    12210
    نوشته ها
    508
    تشکـر
    112
    تشکر شده 329 بار در 212 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : تنهایی و عدم رضایت از شرایط زندگی

    نقل قول نوشته اصلی توسط man1990 نمایش پست ها

    سلام خسته نباشید. من راضیه هستم. 25سالمه و عقد کرده هستم. مشکل من تنهاییه. من خواهری ندارم. از بچگی احساس تنهایی میکردم. دوستان زیادی هم نداشتم. احساس میکردم کسی زیاد مایل به دوستی صمیمی با من نیست. همه فامیل دوسم دارن ولی بازم احساس راحتی باهاشون نمیکنم چون همشون خواهر دارن.
    کم کم که بزرگ شدم بیشتر احساس تنهایی کردم با اینکه روابط اجتماعی خوبی دارم و با همه میتونم ارتباط برقرار کنم ولی هیچوقت موقعیت پیدا کردن دوست نداشتم. دوستان دوران مدرسه هم از لحاظ طبقاتی خیلی از من دور بودن که از بینشون هنوز با یکیشون دوست هستم که خیلی دوسم داره ولی به دلیل فاصله طبقاتی باهاش راحت نیستم.
    تا اینکه رفتم دانشگاه تو یه شهر دیگه. اونجا دوستام خیلی دوسم داشتن و کمکم کردن ولی بعداز اتمام درسم همشون به شهرهاشون برگشتن و بازم من تنها موندم.
    با هم دانشگاهیم عقد کردم. خیلی دوسم داره ولی بی کاریش باعث شده از شرایط زندگیم بدم بیاد. ازش دور شدم ولی اون هنوز عاشقمه. مطمینم بره سرکار مشکلم باهاش حل میشه ولی از لحاظ مالی و فرهنگی کمی از ما پایین تر هستن. گاهی اوقات فکر میکنم مشکلم باهاش به خاطر این تفاوت فرهنگی و مالی هستش.
    من دختر تقریبا باهوشی هستم که با وجود تمام تنهایی هام تونستم تا حالا از افسردگیم جلوگیری کنم با فکرای مثبت و نماز و قرآن و ذکر. گاهی اوقات به خاطر خانواده خوبم و سلامتیم خدارو هزاربار شکر میکنم ولی گاهی اوقات از خودم و تمام دنیا متنفر میشم و دوس دارم از شهر و استانمون بزنم بیرون. هیچوقت تو زندگیم نتونستم خودمو دوس داشته باشم.
    از وقتی نامزد کردم حس میکنم بهترین دوستم شوهرمه ولی منم مثه هر آدم دیگه ای به یه دوست از جنس خودم نیاز دارم. دوس دارم وقتایی از زندگیم رو با یه دختر بگذرونم.
    وقتی باشگاه میرم یا سرگرم هستم ناراحتی و تنهایی هام یادم میره ولی هرجا میرم نگاه میکنم ببینم کسی رو میتونم پیدا کنم که باهاش دوست بشم تا جای خالی یه خواهر رو برام پر کنه یا نه ولی متاسفانه هرکسی برای خودش یه دوست صمیمی داره. دلم میخواد یه دختر پیدا بشه که باهاش دردودل کنم ولی نیست. بعضی وقتا حس میکنم بدون خواهر میمیرم. با پدر و مادرمم مشکلی ندارم. باهاشون رابطه خوبی دارم ولی اونا مال زمان قدیم هستن نمیتونن برام یه دوست باشن. علایم افسردگی رو تو خودم میبینم. دیگه نمیتونم تحمل کنم. 25 سال تنهایی سخته. بی کاری و بی پولی شوهرمم بیشتر داغونم کرده. چه کار کنم تا از تنهایی دربیام؟ خیلی از مطالبی که روان شناس ها میگن رو خودم میدونم ولی نمیدونم چطور عملیشون کنم. الان که شوهر کردم فهمیدم بیشتر از هرموقعی به خواهر نیاز دارم. وقتی افسرده میشم روی اخلاقم با خانوادم هم اثر میگذاره و بداخلاق میشم و به نامزدم پرخاش می کنم و بددهنی می کنم ولی میدونم رفتارم درست نیست.
    من تا حالا خیلی به خودم کمک کردم وگرنه تا حالا دق کرده بودم. هیچوقت هم مثه خیلی های دیگه به خودکشی فکر نکردم چون معتقدم اگه دنیا رو سرم خراب بشه بازم باید زنده بمونم و به خدا امید داشته باشم ولی دیگه دارم کم میارم. میترسم رو نامزدمم اثر بگذارم که البته گذاشتم. اون خیلی پسر سرحال و شادی بود ولی مدتیه که اونم افسرده شده که دلیلش بی کاری و بی حالی منه. ما اصلا دوران نامزدی خوبی نداریم. چه کار کنم که از این وضعیت دربیام؟
    با این احساس وتمنائی که شما دارین خداکنه گیر یه آدم از خدا بی خبر نیفتین !!

    دوستیها خود بخود شکل میگیره و دونفر یا باید از نظر همه چیز همسطح باشن تا دوسی بینشون شکل بگیره و یا یکی پائنتر باشه و دیگری رو بعنوان برتر قبول کنه و در همه چیز مشورت بخواد

    اگه شما میزان منطق در زندگیتون زیاد باشه و قدرت تحلیل و کشف حقایق هم بالا ؛ در اونصورت دنبالش نگرد چون گشتم ونیست !!

  4. بالا | پست 4

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Dec 2014
    شماره عضویت
    9968
    نوشته ها
    5,264
    تشکـر
    6,024
    تشکر شده 6,187 بار در 2,950 پست
    میزان امتیاز
    17

    پاسخ : تنهایی و عدم رضایت از شرایط زندگی

    نقل قول نوشته اصلی توسط ali502902700 نمایش پست ها
    با این احساس وتمنائی که شما دارین خداکنه گیر یه آدم از خدا بی خبر نیفتین !!

    دوستیها خود بخود شکل میگیره و دونفر یا باید از نظر همه چیز همسطح باشن تا دوسی بینشون شکل بگیره و یا یکی پائنتر باشه و دیگری رو بعنوان برتر قبول کنه و در همه چیز مشورت بخواد

    اگه شما میزان منطق در زندگیتون زیاد باشه و قدرت تحلیل و کشف حقایق هم بالا ؛ در اونصورت دنبالش نگرد چون گشتم ونیست !!
    نامزد داره

    تنها خدا،آرام بخش دلها

  5. بالا | پست 5

    عنوان کاربر
    کاربر محروم
    تاریخ عضویت
    Feb 2015
    شماره عضویت
    12210
    نوشته ها
    508
    تشکـر
    112
    تشکر شده 329 بار در 212 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : تنهایی و عدم رضایت از شرایط زندگی

    نقل قول نوشته اصلی توسط fateme.68 نمایش پست ها
    نامزد داره

    تنها خدا،آرام بخش دلها
    مگه ایشون دنبال یه دوست مثل خواهر نیست ؟؟

    شما فکر کردین نامردی فقط در دوستیهای مخالف اتفاق میافته ؟؟

    خانمی میشناسم که با تازه عروسهای کم سن و سال وارد دوستی میشه و بعد از ایجاد صمیمیت ؛ از قبل اونا در آمد کسب میکنه ؟؟

    اونقت شما فکر میکنی که
    ویرایش توسط ali502902700 : 08-20-2015 در ساعت 12:48 PM

  6. بالا | پست 6

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Mar 2015
    شماره عضویت
    14030
    نوشته ها
    5,877
    تشکـر
    725
    تشکر شده 3,402 بار در 1,916 پست
    میزان امتیاز
    16

    پاسخ : تنهایی و عدم رضایت از شرایط زندگی

    پس ما تک فرزندا چی بگیم که نه خواهر نه برادر پوفففففففففففففف ناشکر هستیدا

  7. بالا | پست 7

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Dec 2014
    شماره عضویت
    9968
    نوشته ها
    5,264
    تشکـر
    6,024
    تشکر شده 6,187 بار در 2,950 پست
    میزان امتیاز
    17

    پاسخ : تنهایی و عدم رضایت از شرایط زندگی

    نقل قول نوشته اصلی توسط ali502902700 نمایش پست ها
    مگه ایشون دنبال یه دوست مثل خواهر نیست ؟؟

    شما فکر کردین نامردی فقط در دوستیهای مخالف اتفاق میافته ؟؟

    خانمی میشناسم که با تازه عروسهای کم سن و سال وارد دوستی میشه و بعد از ایجاد صمیمیت ؛ از قبل اونا در آمد کسب میکنه ؟؟

    اونقت شما فکر میکنی که
    چقد پستن

    تنها خدا،آرام بخش دلها

  8. بالا | پست 8

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Dec 2014
    شماره عضویت
    9968
    نوشته ها
    5,264
    تشکـر
    6,024
    تشکر شده 6,187 بار در 2,950 پست
    میزان امتیاز
    17

    پاسخ : تنهایی و عدم رضایت از شرایط زندگی

    نقل قول نوشته اصلی توسط sam127 نمایش پست ها
    پس ما تک فرزندا چی بگیم که نه خواهر نه برادر پوفففففففففففففف ناشکر هستیدا
    پسر فرق داره با دختر
    دختر احساساتی تره
    پسرا میرن بیرون و با دوستاشون میگردن و هیچی حس نمیکنن تازه خوشبحالشونم هست

    تنها خدا،آرام بخش دلها

  9. کاربران زیر از fateme.68 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. کلید طلایی موفقیت: راه هایی برای افزایش اعتمادبه‌نفس
    توسط aydan7 در انجمن رویکـردها و درمان های روانشناسی
    پاسخ: 19
    آخرين نوشته: 06-20-2016, 08:33 PM
  2. تفاوت خدایی که هدایت میکند و خدایی که روزی میدهد
    توسط خليلي در انجمن اس ام اس و نوشته های زیبا
    پاسخ: 0
    آخرين نوشته: 07-15-2015, 09:18 AM
  3. طرز فکرهایی که مانع موفقیت شما می شوند
    توسط R e z a در انجمن روانشناسی شغلی
    پاسخ: 0
    آخرين نوشته: 10-12-2013, 12:22 AM
  4. ورزش هایی که بر کیفیت رابطه جنســی می افزایند
    توسط *P s y C h e* در انجمن آموزش ها و مهارت ها
    پاسخ: 0
    آخرين نوشته: 08-15-2013, 03:39 PM

لیست کاربران دعوت شده به این موضوع

کلمات کلیدی این موضوع

© تمامی حقوق برای مشاورکو محفوظ بوده و هرگونه کپی برداري از محتوای انجمن پيگرد قانونی دارد