نمایش نتایج: از 1 به 42 از 42

موضوع: طلاق یا سازش؟!

5369
  1. بالا | پست 1

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jul 2015
    شماره عضویت
    19801
    نوشته ها
    24
    تشکـر
    0
    تشکر شده 10 بار در 7 پست
    میزان امتیاز
    0

    طلاق یا سازش؟!

    سلام.خسته نباشید.من ۲۱ سالمه و حدود شش ماهه با اقایی۲۴سال ازدواج کردم.اصلا با هم تفاهم نداریم.منو طوری ک هستم قبول نداره و متقابلا من هم همینطور.منو مجبور به پوشش چادر کرد و من چون دوسش دارم سرم میکنم.خواهان قطع رابطه با دوستام هست چون میگه دوستات خوب نیستن و شما وقتی پیش همین از مادر و خواهر شوهراتون غیبت میکنید در صورتی که اینطور نیست.اجازه نمیده من بدون اون از خونه بیرون برم از سمتی خانوادمم بهم فشار میارن نباید الان اینقدر به حرفش باشی.از شوهر بودن فقط نپوش نگو نرو یاد داره.تو این مدت حتی هزار تومن هم بهم نداده میگه هروقت رفتیم خونه خودمون.میدونمم خیلی منو دوست داره اما حمایتم نمیکنه مادرشون به من و خانوادم توهین کرد و منو از خونش بیرون کرد شوهرم وقتی فهمید منو سرزنش کرد که تو جواب مادرمو دادی.از خواهرش یک بت ساخته و خیلی دوسش داره و من حتی جرات ندارم از دورترین فرد فامیلش شکایت کنم اما اونها هر حرفیو پشت سرم میزنن که بعدها به گوشم میرسه وقتی بهش میگم میگه نه اونا منظورشون اینجوری بوده اینقد دنبال حرف نگیر. خدر صورتی که اگه اونا حرفی بزنن از من حتی به دروغ من باید پاسخگو باشم.خانوادم میگن ازش جدا شو.اما همیشه اونقدر حرف میزنه که گاهی فک میکنم واقعا من بدم.خیلی قلدره و میگه باید همیشه حرف من باشه.میگه تو تو خانواده ای بزرگ شدی که مجردی هرکار خواستی کردی من مث مامان بابات نیستم هرچی خواستی بپوشی و با هرکی خواستی رفتو امد کنی.مدام میگه من غیرتی ام غیرتی ام.خیلی کینه ایه و خدا نکنه حس کنه کسی جور دیگه ای جواب سلامشو داده حتی طرف اگه بیاد عذر خواهیم کنه راضی نیست و خواهان قطع رابطه ست هرچند که اون خواهر من باشه.عقاید مردهای زمان قاجارو برای زن داره اما خودش خیلی به روزه.هر دو روز یک بار دعوا داریم.حالام به من گفته باید همونطور که من میخوام بشی تا من هم ایده الت بشم وگرنه باید جدا شیم.من الان باید چکار کنم.بنظر شما طلاق راه حله یا سعی کنم ایده الش بشم هرچند میدونم هرکار کنم باز هم راضی نیست چون ایده ال براش خواهرشه که من اصلا دوست ندارم مث اون باشم.مشاوره هم نمیاد با من البته من به صورت جدی مطرحش نکردم اما میدونم مانع میشه و میگه خودت تنها برو.چاره چیه؟؟؟ از طرفی اگه طلاق بگیرم ابروم تو خانواده میره چون من همیشه ازش به خوبی یاد کردم حالامیگن اون خوشبختی و رضایتی که میگفتی همین بود!!

  2. کاربران زیر از وثیق بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  3. بالا | پست 2

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Aug 2015
    شماره عضویت
    20970
    نوشته ها
    840
    تشکـر
    827
    تشکر شده 1,757 بار در 626 پست
    میزان امتیاز
    9

    پاسخ : طلاق یا سازش؟!

    سلام روزتون بخير

    بنظرم بهتره صحبتي از جدايي نكنيد.بار منفي داره.در بين زوجين آنچه متروك مانده صحبت كردن هست.بسياري از مشكلات با صحبت حل ميشه.بايد پذيرفت كه بايد به اصلاح به تبع همسرتون در بيايد و ايشون هم همينطور.هم قران و هم قانون رياست خانواده رو بر عهده مرد گذاشته پس اين موضوع پذيرفته شده هست كه مرد داراي قدرت بيشتري هست كه بهتره امورات با نظارت اون جلو بره.اما اين موضوع نبايد تبديلبه استبداد بشه
    بهتره بيشتر به خانواده ها و بزرگانتون احترام بزاريد تا انتقاد تا اين فضاي منفي از بين بره.
    با همسرتون خيلي صحبت كنيد و حتي از خواهرش جلوي همسرتون تعريف كنيد.اين مشكلات در ابتداي زندگي طبيعي هست.براي زندگي خودتون بجنگيد و بسازيدش.به همسرتون بگيد كه نياز داريد بهش تكيه كنيد .بهش بگيد جنس شما نياز به حمايت داره در مقابل باد.اين موارد دل مرد رو نسبت به همسرش قرص ميكنه.رفته رفته همسرتون بجاي اينكه در برابرتون باشه در كنارتون واي ميسته.اما اينكه همش از خانوادش بد تعريف مي كنيد بهش اينگونه الغا ميشه كه ميخواييد خانوادشو بگيريد و اينه كه جبهه ميگيره
    انتظار نداشته باشيد به راحتي خانوادشو كنار بزاره.خانواده اي كه سالهاي زيادي شايد 20-30 سال حمايت كرده از اين فرد.اگه همسرتون بخاطر شما و يا هركس ديگه خانوادشو براحتي كنار بزاريد اين رو مطمين باشيد شما رو كه تنها 2-3 هم نيست وارد زندگيش شديد راحتتر كنار ميزاره.
    زندگي بعضا مشكلاتي داره كه بسيار سخت تره از اين مورد.پس محكم باشيد و دفاع كنيد از خوشبختيهاتون
    امضای ایشان
    ﺳﺎﻋﺖ ﺷﻨﯽ ﺑﻪ ﻣﻦ ﯾﺎﺩ ﺩﺍﺩ ﺑﺎﯾﺪ ﺧﺎﻟﯽ ﺷﻮﯼ ﺗﺎ ﭘُﺮ ﮐﻨﯽ ...
    ﺗﺎ ﭘُﺮ ﮐﻨﯽ ﮐﺴﯽ ﺭﺍ، ﺩﻟﯽ ﺭﺍ،ﭼﺸﻤﯽ ﺭﺍ،ﮔﻮﺷﯽ ﺭﺍ ....
    ﺧﺎﻟﯽ ﮐﻨﯽ ﺧﻮﺩﺕ ﺭﺍ ﺍﺯ ﻧﻔﺮﺕ
    ﺗﺎ ﭘُﺮ ﮐﻨﯽ ﮐﺴﯽ ﺭﺍ ﺍﺯ ﻋﺸﻖ
    ﺧﺎﻟﯽ ﮐﻨﯽ ﭼﺸﻤﺖ ﺭﺍ ﺍﺯ ﮐﯿﻨﻪ
    ﺗﺎ ﭘﺮ ﺷﻮﺩ ﭼﺸﻤﯽ ﺍﺯ ﺁﺭﺍﻣﺶ
    ﺧﺎﻟﯽ ﮐﻨﯽ ﮔﻮﺵ ﻫﺎﯾﺖ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺩﺭﻭﻍ
    ﺗﺎ ﭘﺮ ﮐﻨﯽ ﮔﻮﺵ ﻫﺎﯾﯽ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺯﻣﺰﻣﻪ ﻫﺎﯼ ﻋﺎﺷﻘﺎﻧﻪ
    ﻭ ﻣﺒﺎﺩﺍ ﺍﺷﺘﺒﺎﻩ ﮐﻨﯽ ﻣﺒﺎﺩﺍ ﺧﺎﻟﯽ ﺷﻮﯼ ﺑﻪ ﻗﯿﻤﺖ ﻟﺒﺮﯾﺰﯼ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ ...
    ﯾﺎﺩﺕ ﺑﺎﺷﺪ ﺳﺎﻋﺖ ﺷﻨﯽ ﺭﻭﺯﯼ ﻣﯽ ﭼﺮﺧﺪ ﻭ ﺍﯾﻦ ﺑﺎﺭ ﺍﯾﻦ ﺗﻮ ﻫﺴﺘﯽ ﮐﻪ ﭘُﺮ ﻣﯿﺸﻮﯼ ﺍﺯ ﺁﻧﭽﻪ ﺧﻮﺩﺕ ﭘُﺮ ﮐﺮﺩﻩ ﺍﯼ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ ﺭﺍ



  4. کاربران زیر از سهيل بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  5. بالا | پست 3

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Apr 2015
    شماره عضویت
    15518
    نوشته ها
    117
    تشکـر
    98
    تشکر شده 77 بار در 54 پست
    میزان امتیاز
    9

    پاسخ : طلاق یا سازش؟!

    سلام
    راستش اینکه بخواید خودتونو مطابق میل طرف مقابلتون تغییر بدید در شرایطی که تحت فشار قرار بگیرید کار درستی نیست چون بالاخره یه روزی خسته میشید و دوست دارید خودتون باشید.این مورد برای همسرتون هم صدق میکنه.در ضمن با اخلاقی شما از ایشون توصیف کردید این گرو کشی تغییر رفتار در مقابل تغییر رفتار احتمال زیاد وعده سرخرمن هست و فقط شما اذیت میشید
    بهتره حتما پیش مشاور برید
    اشکال نداره اگه همسرتون نیومد حداقل مشاور راهنماییتون میکنه که چجوری با همسرتون برخورد کنید و برای تصمیم گیری درست کمکتون میکنه

  6. کاربران زیر از mary.aylin بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  7. بالا | پست 4

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Aug 2015
    شماره عضویت
    21275
    نوشته ها
    42
    تشکـر
    0
    تشکر شده 16 بار در 12 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : طلاق یا سازش؟!

    وای چقدر سخته ادم باهزار امید وارزو ازدواج میکنه اما بااین چیزا؟ البته در مورد بیرون رفتن از خونه و... شوهر خواهر من هم همینطور بود ادم کینه ایی بود وتوی دوران عقدشون خیلی مشکل داشتیم خواهر منم تازه از خانواده شوهرش دفاع میکرد اما 2 ساال بعد عروسی شرایط تغییر کرده خدارا شکر زندگی خوبی دارن نمیدونم شرایطت دقیقا همین جوره یا نه اما بدون طلاق هیچ وقت بهرین راه حل نبوده اولا از یه مشاور کمک بخواه حتی اگه اون نیاد وبه نظر من اجازه بده دوران عقدتون کمی طولانی بشه تا بیشتر بشناسیش ودر این راستا از خانوادت هم کمک بگیر فقط میتونم بپرسم چرا مادر شوهرت از خونه بیرونت کرد؟ ویک سوال دیگه اینکه به نطرت خواهر شوهرت چه خصلت خوبی داره که شوهرت اونو بت کرده؟
    ویرایش توسط مریم700 : 09-07-2015 در ساعت 03:45 PM

  8. کاربران زیر از مریم700 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  9. بالا | پست 5

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jul 2015
    شماره عضویت
    19801
    نوشته ها
    24
    تشکـر
    0
    تشکر شده 10 بار در 7 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : طلاق یا سازش؟!

    نقل قول نوشته اصلی توسط مریم700 نمایش پست ها
    وای چقدر سخته ادم باهزار امید وارزو ازدواج میکنه اما بااین چیزا؟ البته در مورد بیرون رفتن از خونه و... شوهر خواهر من هم همینطور بود ادم کینه ایی بود وتوی دوران عقدشون خیلی مشکل داشتیم خواهر منم تازه از خانواده شوهرش دفاع میکرد اما 2 ساال بعد عروسی شرایط تغییر کرده خدارا شکر زندگی خوبی دارن نمیدونم شرایطت دقیقا همین جوره یا نه اما بدون طلاق هیچ وقت بهرین راه حل نبوده اولا از یه مشاور کمک بخواه حتی اگه اون نیاد وبه نظر من اجازه بده دوران عقدتون کمی طولانی بشه تا بیشتر بشناسیش ودر این راستا از خانوادت هم کمک بگیر فقط میتونم بپرسم چرا مادر شوهرت از خونه بیرونت کرد؟ ویک سوال دیگه اینکه به نطرت خواهر شوهرت چه خصلت خوبی داره که شوهرت اونو بت کرده؟
    دلیل دعوامون این بود که هر وقت من با شوهرم یک بحث کوچیک میکردم این خانم تماس میگرفتنو شروع میکرد به نصیحت من اخرین باری ک این اتفاق افتاد من خونه نبودم و پدرم گوشیو برمیداره و ایشون از اخلاق من گله وشکایت میکنن پدرمم ناراحت میشه و صداشو بالا میبره اما بی احترامی نمیکنه چند روز بعد ک من رفتم خونشون حرف اینو شروع کردن و به دروغ میگفت که من اصلا حرف نزدم ک بابات شروع کرده به ناراحتی منم گفتم شما اینطور میگین بابای من یک جور دیگه حرف زده خلاصه همینو گفتم پرخاش کرد روم و کلی به خودم و خانوادم توهین کردن و ساعت دوازده شب منو از خونش بیرون کرد و من کل این ماجرا ساکت بودم و فقط گریه میکردم.شوهرمم ک فهمید منو سرزنش کرد که تو جوابشو پس دادی و مقصر تویی.با همه این صحبتا یک هفته بعد به شوهرم گفتم فردا ببرم خونتون تا عذر خواهی کردم ولی مادرشون قبول نکرد با همه این حرفا بازهم جانب مادرشو میگیره
    خواهرش با دیدن خیانت شوهرش پاش مونده.دختر به اصطلاح افتاب مهتاب ندیدست.از زندگی کردن فقط خرید لباس و بلده و به قول خودشون مهربون و... چیزهایی که برای من پشیزی ارزش نداره

  10. بالا | پست 6

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Aug 2015
    شماره عضویت
    21155
    نوشته ها
    372
    تشکـر
    167
    تشکر شده 192 بار در 140 پست
    میزان امتیاز
    9

    پاسخ : طلاق یا سازش؟!

    نقل قول نوشته اصلی توسط وثیق نمایش پست ها
    دلیل دعوامون این بود که هر وقت من با شوهرم یک بحث کوچیک میکردم این خانم تماس میگرفتنو شروع میکرد به نصیحت من اخرین باری ک این اتفاق افتاد من خونه نبودم و پدرم گوشیو برمیداره و ایشون از اخلاق من گله وشکایت میکنن پدرمم ناراحت میشه و صداشو بالا میبره اما بی احترامی نمیکنه چند روز بعد ک من رفتم خونشون حرف اینو شروع کردن و به دروغ میگفت که من اصلا حرف نزدم ک بابات شروع کرده به ناراحتی منم گفتم شما اینطور میگین بابای من یک جور دیگه حرف زده خلاصه همینو گفتم پرخاش کرد روم و کلی به خودم و خانوادم توهین کردن و ساعت دوازده شب منو از خونش بیرون کرد و من کل این ماجرا ساکت بودم و فقط گریه میکردم.شوهرمم ک فهمید منو سرزنش کرد که تو جوابشو پس دادی و مقصر تویی.با همه این صحبتا یک هفته بعد به شوهرم گفتم فردا ببرم خونتون تا عذر خواهی کردم ولی مادرشون قبول نکرد با همه این حرفا بازهم جانب مادرشو میگیره
    خواهرش با دیدن خیانت شوهرش پاش مونده.دختر به اصطلاح افتاب مهتاب ندیدست.از زندگی کردن فقط خرید لباس و بلده و به قول خودشون مهربون و... چیزهایی که برای من پشیزی ارزش نداره


    عزیز به نظرم برو پیش مشاور هر طوری هم که شده با همسرت برو .
    بگو بریم پیش مشاور هر دومون حرفامونو بزنیم اون بگه کی مقصره و چه کاری باید بکنیم تا شرایط اروم بشه و خوشبختیمون بیشتر بشه

    در ضمن واقعا خیلی خوش شانسی که همچین پدری داری
    هستن دخترایی که پدرشون چقدر بی محبته و بعد ازدواج هر بلایی سرشون اومده تحمل کردن چون میدونستن اگه خدایی نکررده طلاق بگیرن دیگه هیشکی پشتشون نیس و اواره خیابون میشن
    به نظرم خیلی خوش شانسی با وجود همچین پدری
    بهت تبریک میگم
    دلت قرص باشه که پدرت و خونوادت پشتت هستن

  11. بالا | پست 7

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Oct 2014
    شماره عضویت
    8109
    نوشته ها
    1,999
    تشکـر
    2,867
    تشکر شده 3,828 بار در 1,232 پست
    میزان امتیاز
    12

    پاسخ : طلاق یا سازش؟!

    سلام چقد سخته شوهر که بعد ازدواج نزدیکترین فردبه اون شخص میشه اینطور باشه وبخاد قوانین جنگل اجرا کنه
    بنظرم یه مدت ایده ال های شوهرتونو انجام بدین تا بهونه نداشته باشه واینکه اگه میخای زندگی مشترکتت ادامه داشته باشه باهاش راه بیا
    اگه پپش مشاور نمیاد میتونید خودتون برید ومشکلتونو بگید وبعضی از راهکار ها رو انجام بدین شاید راه گشا نباشه ولی کم کم شاید بتونه بهتون انگیزه ای بده واگه خیلی بهتون فشار اومد میتونید جدا شید چون زندگی که توش دل خوش نباش از جهنمم بدتره
    منتظر تیم مشاور باشید موفق باشید
    امضای ایشان

    آموخته ام که:خدا عشقست و عشق تنهاخداست!
    آموخته ام: وقتی ناامید میشوم خدا،با تمام عظمتش،عاشقانه انتظار میکشد،دوباره به رحمتش امیدوارشوم!

    آموخته ام: اگر تاکنون به آنچه خواستم نرسیدم،خدا برایم بهترش را درنظر گرفته!

  12. کاربران زیر از mahastey بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  13. بالا | پست 8

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Aug 2015
    شماره عضویت
    21275
    نوشته ها
    42
    تشکـر
    0
    تشکر شده 16 بار در 12 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : طلاق یا سازش؟!

    نقل قول نوشته اصلی توسط خانوم خانومای گل نمایش پست ها
    عزیز به نظرم برو پیش مشاور هر طوری هم که شده با همسرت برو .
    بگو بریم پیش مشاور هر دومون حرفامونو بزنیم اون بگه کی مقصره و چه کاری باید بکنیم تا شرایط اروم بشه و خوشبختیمون بیشتر بشه

    در ضمن واقعا خیلی خوش شانسی که همچین پدری داری
    هستن دخترایی که پدرشون چقدر بی محبته و بعد ازدواج هر بلایی سرشون اومده تحمل کردن چون میدونستن اگه خدایی نکررده طلاق بگیرن دیگه هیشکی پشتشون نیس و اواره خیابون میشن
    به نظرم خیلی خوش شانسی با وجود همچین پدری
    بهت تبریک میگم
    دلت قرص باشه که پدرت و خونوادت پشتت هستن
    اره دقیقا مثله پدر من که وقتی شوهر خواهرم اونو از خونه بیرون کرد واوردش خونمون پدر منم دخترشو از خونه بیرون کردو گفت باکفن برگرد تو این خونه وحرف طلاق نزن عزیزم من راه حلی بلد نیستم ولی سعیکن از مشاور کمک بگیری وحمایت پدرو مادرت بذار یه جور باشه که خانواده شوهرت فک نکنن تو بی پددرو مادری و هر کار دوست دارن باهات بکنن برام جالبه که چرا شوهرت بلد نیس زندگی خواهرشو سر وسامان بده چراتازه زندگی خودشو اینقدر تلخ میکنه احساس میکنم توداری سطح قضیه را میبینی مشکل خانواده شوهرت عمیق ترازاین حرفا نیس؟ فهمیدنش سخته وکار یه مشاور ماهره

  14. بالا | پست 9

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Aug 2015
    شماره عضویت
    21155
    نوشته ها
    372
    تشکـر
    167
    تشکر شده 192 بار در 140 پست
    میزان امتیاز
    9

    پاسخ : طلاق یا سازش؟!

    نقل قول نوشته اصلی توسط مریم700 نمایش پست ها
    اره دقیقا مثله پدر من که وقتی شوهر خواهرم اونو از خونه بیرون کرد واوردش خونمون پدر منم دخترشو از خونه بیرون کردو گفت باکفن برگرد تو این خونه وحرف طلاق نزن عزیزم من راه حلی بلد نیستم ولی سعیکن از مشاور کمک بگیری وحمایت پدرو مادرت بذار یه جور باشه که خانواده شوهرت فک نکنن تو بی پددرو مادری و هر کار دوست دارن باهات بکنن برام جالبه که چرا شوهرت بلد نیس زندگی خواهرشو سر وسامان بده چراتازه زندگی خودشو اینقدر تلخ میکنه احساس میکنم توداری سطح قضیه را میبینی مشکل خانواده شوهرت عمیق ترازاین حرفا نیس؟ فهمیدنش سخته وکار یه مشاور ماهره
    عزیزم خیلی ناراحت شدم بابت خواهرت. اره ما دخترا باید بدونیم که هر کی اومد توی زندگیمون ممکنه یه روز دیگه ما رو نخواد یا مجبور بشیم ازش طلاق بگیریم پس بهتره از مشکلاتمون با پدر یا مادر نگیم تا نتونه از بی کسیمون سو استفاده کنه

  15. بالا | پست 10

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jul 2015
    شماره عضویت
    19801
    نوشته ها
    24
    تشکـر
    0
    تشکر شده 10 بار در 7 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : طلاق یا سازش؟!

    نقل قول نوشته اصلی توسط مریم700 نمایش پست ها
    اره دقیقا مثله پدر من که وقتی شوهر خواهرم اونو از خونه بیرون کرد واوردش خونمون پدر منم دخترشو از خونه بیرون کردو گفت باکفن برگرد تو این خونه وحرف طلاق نزن عزیزم من راه حلی بلد نیستم ولی سعیکن از مشاور کمک بگیری وحمایت پدرو مادرت بذار یه جور باشه که خانواده شوهرت فک نکنن تو بی پددرو مادری و هر کار دوست دارن باهات بکنن برام جالبه که چرا شوهرت بلد نیس زندگی خواهرشو سر وسامان بده چراتازه زندگی خودشو اینقدر تلخ میکنه احساس میکنم توداری سطح قضیه را میبینی مشکل خانواده شوهرت عمیق ترازاین حرفا نیس؟ فهمیدنش سخته وکار یه مشاور ماهره
    عمیق تر از اون چیزیه که فکرشو میکنید.خیلی حرفهای بدی بهم زدن تا کایی که گفتن تو بی حیا و بی عزتی در صورتی که من اصلا بهش حرف بدی نزدم فقط گفتم پدر من ی جور دیگه قضیه رو تعریف کرده چنان توپید روم که هنوز یادم میاد بدنم میلرزه اما غم بزرگش جاییه که من از شوهرم توقع حمایت داشتم اما اون جانب مادرشو گرفت حتی زمانی که من بخاطر زندگیم و بر خلاف میل باطنیم خواستم برم عذر خواهی قبول نکرد و من حیلی کوچیک شدم با خودم گفتم اهمیت نداره عوضش علی فهمید من گذشت کردم اما باز هم من مقصر شدم که دوباره یاد مامانش انداختم و دوباره ناراحتش کردم و مطمینم اون تو سر شوهرم انداخته که یا من دلخواهش بشم یا طلاق.از مادرشوهرم متنفرم.در بد طینت بودت مادرش شکی نیست

  16. بالا | پست 11

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jul 2015
    شماره عضویت
    19801
    نوشته ها
    24
    تشکـر
    0
    تشکر شده 10 بار در 7 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : طلاق یا سازش؟!

    اگر مشاور ماهر و خوب مشهدی سراغ دارین بهم معرفی کنید

  17. بالا | پست 12

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jul 2015
    شماره عضویت
    19801
    نوشته ها
    24
    تشکـر
    0
    تشکر شده 10 بار در 7 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : طلاق یا سازش؟!

    نقل قول نوشته اصلی توسط mahestey نمایش پست ها
    سلام چقد سخته شوهر که بعد ازخدواج نزدیکترین فردبه اون شخص میشه اینطور باشه وبخاد قوانین جنگل اجرا کنه
    بنظرم یه مدت ایده ال های شوهرتونو انجام بدین تا بهونه نداشته باشه واینکه اگه میخای زندگی مشترکتت ادامه داشته باشه باهاش راه بیا
    اگه پپش مشاور نمیاد میتونید خودتون برید ومشکلتونو بگید وبعضی از راهکار ها رو انجام بدین شاید راه گشا نباشه ولی کم کم شاید بتونه بهتون انگیزه ای بده واگه خیلی بهتون فشار اومد میتونید جدا شید چون زندگی که توش دل خوش نباش از جهنمم بدتره
    منتظر تیم مشاور باشید موفق باشید
    خودم نظرم همینه که یک مدت دلخواهش بشم تا ببینیم چی میشه.هنوز تا عروسی فرصت زیادی برلی فکر دارم.فعلا هم که اقا قهر کردن بخاطر اینکه من سوار ماشین شوهر خواهرم که ایشون باهش خصومت داره شدم و همین بهانه ای شد برای همه ای صحبتا.چهار روزه که قهره و من چند بار بهش اس ام اس زدم بی میل جواب داده من هم دیگه نزدم خلاصه الان دو روزه ازش خبری ندارم .این بار اون باید سمتم بیاد تا دلخواهش شم وگرنه اینقدر دلخوری و فاصله بزرگ میشه تا جدا شیم.اگه منو بخواد باید تلاشی هم اون بکنه و گرنه...

  18. 2 کاربران زیر از وثیق بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  19. بالا | پست 13

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Oct 2014
    شماره عضویت
    8109
    نوشته ها
    1,999
    تشکـر
    2,867
    تشکر شده 3,828 بار در 1,232 پست
    میزان امتیاز
    12

    پاسخ : طلاق یا سازش؟!

    نقل قول نوشته اصلی توسط وثیق نمایش پست ها
    خودم نظرم همینه که یک مدت دلخواهش بشم تا ببینیم چی میشه.هنوز تا عروسی فرصت زیادی برلی فکر دارم.فعلا هم که اقا قهر کردن بخاطر اینکه من سوار ماشین شوهر خواهرم که ایشون باهش خصومت داره شدم و همین بهانه ای شد برای همه ای صحبتا.چهار روزه که قهره و من چند بار بهش اس ام اس زدم بی میل جواب داده من هم دیگه نزدم خلاصه الان دو روزه ازش خبری ندارم .این بار اون باید سمتم بیاد تا دلخواهش شم وگرنه اینقدر دلخوری و فاصله بزرگ میشه تا جدا شیم.اگه منو بخواد باید تلاشی هم اون بکنه و گرنه...

    نامزد یا شوهر ایندتون خیلی تعصبی وزودرنجه
    دوسش دارین یا فقط بخاطر اینکه نمیخاید حرف جدایی پیش بیاد میخاید ادامه بدین؟
    امضای ایشان

    آموخته ام که:خدا عشقست و عشق تنهاخداست!
    آموخته ام: وقتی ناامید میشوم خدا،با تمام عظمتش،عاشقانه انتظار میکشد،دوباره به رحمتش امیدوارشوم!

    آموخته ام: اگر تاکنون به آنچه خواستم نرسیدم،خدا برایم بهترش را درنظر گرفته!

  20. بالا | پست 14

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Aug 2015
    شماره عضویت
    21182
    نوشته ها
    1,442
    تشکـر
    764
    تشکر شده 1,211 بار در 755 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : طلاق یا سازش؟!

    نقل قول نوشته اصلی توسط وثیق نمایش پست ها
    عمیق تر از اون چیزیه که فکرشو میکنید.خیلی حرفهای بدی بهم زدن تا کایی که گفتن تو بی حیا و بی عزتی در صورتی که من اصلا بهش حرف بدی نزدم فقط گفتم پدر من ی جور دیگه قضیه رو تعریف کرده چنان توپید روم که هنوز یادم میاد بدنم میلرزه اما غم بزرگش جاییه که من از شوهرم توقع حمایت داشتم اما اون جانب مادرشو گرفت حتی زمانی که من بخاطر زندگیم و بر خلاف میل باطنیم خواستم برم عذر خواهی قبول نکرد و من حیلی کوچیک شدم با خودم گفتم اهمیت نداره عوضش علی فهمید من گذشت کردم اما باز هم من مقصر شدم که دوباره یاد مامانش انداختم و دوباره ناراحتش کردم و مطمینم اون تو سر شوهرم انداخته که یا من دلخواهش بشم یا طلاق.از مادرشوهرم متنفرم.در بد طینت بودت مادرش شکی نیست
    سلام
    ببین عزیزم تا جایی که من متوجه شدم خودت دختر آزادی بودی و ازینکه کسی بهت بگه بالای چشمت ابرو دلخورمیشی و تقریبا دلت میخواد اونجور که دوست داری همه چیز پیش بره و با اخلاقیت همسرت هم براتون جنگ اراده ها پیش اومده .اگر میبینی خیلی ها توی دوران عقد مثل گل و بابل هستند و شیرین ترین دوران زندگیشونو رو میگزرونند بخاطر اینه که توی همون دوران هم یکی آبه یکی اتیش و الان شما هر دو مثل اتیش هستید .
    عزیزم چرا فک میکنی که همسرت باید مدام طرف تو رو بگیره ..امروز نه ولی بعد سالها متوجه میشی که همچین مردی که مادرشو ول کنه و طرف زنه چند ماهشو بگیره بدرد زندگی نمیخوره .حداقل توی دوران عقد همچین توقعی نداشته باش .تا وقتی که بعد مدت ها همسرت کامل خودت رو خصوصیاتت رو روش برخورد با مشکلاتت رو بشناسه و اون وقت بتونه تشخیص بده که کجا حق با کیه .مردی که به مادرش وفادار نباشه به شما هرگز وفادار نمیمونه.ضمنا لزومی نداره پدر تون هنگام صحبت بد مادر همسرتون که یک خانوم هستند با صدای بلند و شاید عصبانیت صحبت کنند .ایشون هم با هزار امید و ارزو پسرشون رو داماد کردن مطمینا روا نیست جز احترام متقابل رفتار دیگه ای در همون اوایل باهاشون بشه .شما هم اگر میتونید احترام خانوادشو داشته باشید مادرشو دوست داشته باشید با خوبی هاش بدی هاش و سعی کنید عروس مقبولش باشید ..خواهر دل شکستشو مث خواهر خودتون بدونید و همسرتون رو سایه سرتون بدونید در عین حال که عزت نفس خودتون خدشه دار نشه این زندگی با این سیاست ها و سر نرمی شما و پذیرش اینکه شما بتونید آب باشید برای اتیش های همسرتون ..به یکی از بهترین زندگی ها تبدیل میشه وگرنه قبل از عروسی تمومش کنید چون تا اخر همیشه جنگ اراده ها خواهید داشت ..اینا رو گفتم چون همسری که خانواده دوسته ارزش بیشتری داره تا کسی که از خانوادش گریزونه.این مرد رو شما فقط با روش هایی که گفتن میتونید بسازید .ا

  21. کاربران زیر از ghazal1 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  22. بالا | پست 15

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jul 2015
    شماره عضویت
    19801
    نوشته ها
    24
    تشکـر
    0
    تشکر شده 10 بار در 7 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : طلاق یا سازش؟!

    [QUOTE=mahestey;127692]نامزد یا شوهر ایندتون خیلی تعصبی وزودرنجه
    دوسش دارین یا فقط بخاطر اینکه نمیخاید حرف جدایی پیش بیاد میخاید ادامه بدین؟[/QUOT
    قطعا همینطوره که دوسش دارم.اونم منو خیلی بیشتر دوست داره.اما مشکل اینجاست که تفاهم نداریم

  23. بالا | پست 16

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jul 2015
    شماره عضویت
    19801
    نوشته ها
    24
    تشکـر
    0
    تشکر شده 10 بار در 7 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : طلاق یا سازش؟!

    نقل قول نوشته اصلی توسط ghazal1 نمایش پست ها
    سلام
    ببین عزیزم تا جایی که من متوجه شدم خودت دختر آزادی بودی و ازینکه کسی بهت بگه بالای چشمت ابرو دلخورمیشی و تقریبا دلت میخواد اونجور که دوست داری همه چیز پیش بره و با اخلاقیت همسرت هم براتون جنگ اراده ها پیش اومده .اگر میبینی خیلی ها توی دوران عقد مثل گل و بابل هستند و شیرین ترین دوران زندگیشونو رو میگزرونند بخاطر اینه که توی همون دوران هم یکی آبه یکی اتیش و الان شما هر دو مثل اتیش هستید .
    عزیزم چرا فک میکنی که همسرت باید مدام طرف تو رو بگیره ..امروز نه ولی بعد سالها متوجه میشی که همچین مردی که مادرشو ول کنه و طرف زنه چند ماهشو بگیره بدرد زندگی نمیخوره .حداقل توی دوران عقد همچین توقعی نداشته باش .تا وقتی که بعد مدت ها همسرت کامل خودت رو خصوصیاتت رو روش برخورد با مشکلاتت رو بشناسه و اون وقت بتونه تشخیص بده که کجا حق با کیه .مردی که به مادرش وفادار نباشه به شما هرگز وفادار نمیمونه.ضمنا لزومی نداره پدر تون هنگام صحبت بد مادر همسرتون که یک خانوم هستند با صدای بلند و شاید عصبانیت صحبت کنند .ایشون هم با هزار امید و ارزو پسرشون رو داماد کردن مطمینا روا نیست جز احترام متقابل رفتار دیگه ای در همون اوایل باهاشون بشه .شما هم اگر میتونید احترام خانوادشو داشته باشید مادرشو دوست داشته باشید با خوبی هاش بدی هاش و سعی کنید عروس مقبولش باشید ..خواهر دل شکستشو مث خواهر خودتون بدونید و همسرتون رو سایه سرتون بدونید در عین حال که عزت نفس خودتون خدشه دار نشه این زندگی با این سیاست ها و سر نرمی شما و پذیرش اینکه شما بتونید آب باشید برای اتیش های همسرتون ..به یکی از بهترین زندگی ها تبدیل میشه وگرنه قبل از عروسی تمومش کنید چون تا اخر همیشه جنگ اراده ها خواهید داشت ..اینا رو گفتم چون همسری که خانواده دوسته ارزش بیشتری داره تا کسی که از خانوادش گریزونه.این مرد رو شما فقط با روش هایی که گفتن میتونید بسازید .ا
    خب این بار اولی نیست که مادرشون تماس گرفتن همیشه زنگ میزنن و حرفایی رو به دروغ میگن علاوه بر همه اینا دلخوری من از ایشون فقط مربوط به اون روز نیست من از هفته اول که عروسشون بودم با زبان حتی با ایما و اشاره منو اذیت میگردن و حتی شکایت منو پیش شوهرم میبردن در صورتی که من اصلا جواب نمیدادم.اون روز هم یهو از کوره در رفتم.من هم خیلی سعی کردم دلخواهشون بشم بعد از یک مدتی که روال طبیعی رو گرفت دیدم هرکار کنم اینها نه تنها راضی نمیشن بلکه یک ماجرای جدید درست میشه.نمیدونم شاید حق با شما باشه و من کوتاهی کردم

  24. بالا | پست 17

    عنوان کاربر
    کاربر ویژه
    تاریخ عضویت
    Jun 2015
    شماره عضویت
    17322
    نوشته ها
    3,619
    تشکـر
    3,638
    تشکر شده 6,747 بار در 2,688 پست
    میزان امتیاز
    13

    پاسخ : طلاق یا سازش؟!

    خواهرم ما نمیتونم یک طرفه به قاضی بریم ولی اگر اینجوری که شما میگیدباشه .شما ونامزدتون وهمچنین خانواده هاتون هم کفو نیستید .

    بهتره هر دونفرتون مشاوره حضوری داشته باشید .خانمم زندگی فقط عشق ودوست داشتن نیست .این که شما به خاطر همسرتون حجاب چادر

    رو انتخاب کردید ومطییع اوامر شوهرتون هستید نشون دهنده اینه که شما سعی در بهتر کردن روابطتون دارید وبسیار کارتون پسندیده است ولی

    مزاحمت های خانواده همسرتون واین که با خانواده شما مشکل دارند وکارشون به بی حرمتی وبیرون کردن شما از منزلشون کشیده متاسفانه

    کار رو خیلی سخت کرده .متاسفم همسرتون غیرتی که نیستند اگه ذره ای غیرت به خرج میداد اجازه نمیداد مادرشون (هر چند بی حرمتی شده

    باشه به ایشون) شما رو دیر وقت بیرون کنن .

    من پیشنهاد به جدایی نمی کنم ولی اگر قراره زندگیتون حفظ بشه به هر قیمتی ارزشش رو نداره .

    شما خیلی سعی میکنید رفتارتون دلخواه ایشون باشه .چرا مگه نقطه ضعفی دارید .؟ایشون شما رو دیده وپسندیده پس چرا حالا میگه رفتارتون

    دلخواه ایشون نیست .

    به نظر من شما فرسنگ ها با هم فرق دارید از همه نظر .ایشون دلخواه شما هستند ؟
    ویرایش توسط ستیلا : 09-07-2015 در ساعت 09:03 PM
    امضای ایشان
    خدا مرهم تمام دردهاست هر چه عمق

    خراش های وجودت بیشتر باشد

    خدا برای پر کردن آن بیشتر در وجودت جای می گیرد

    خدایا دردهایم دلنشین می شود

    وقتی درمانم " تویی "

  25. بالا | پست 18

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Aug 2015
    شماره عضویت
    21155
    نوشته ها
    372
    تشکـر
    167
    تشکر شده 192 بار در 140 پست
    میزان امتیاز
    9

    پاسخ : طلاق یا سازش؟!

    نقل قول نوشته اصلی توسط ستیلا نمایش پست ها
    خواهرم ما نمیتونم یک طرفه به قاضی بریم ولی اگر اینجوری که شما میگیدباشه .شما ونامزدتون وهمچنین خانواده هاتون هم کفو نیستید .

    بهتره هر دونفرتون مشاوره حضوری داشته باشید .خانمم زندگی فقط عشق ودوست داشتن نیست .این که شما به خاطر همسرتون حجاب چادر

    رو انتخاب کردید ومطییع اوامر شوهرتون هستید نشون دهنده اینه که شما سعی در بهتر کردن روابطتون دارید وبسیار کارتون پسندیده است ولی

    مزاحمت های خانواده همسرتون واین که با خانواده شما مشکل دارند وکارشون به بی حرمتی وبیرون کردن شما از منزلشون کشیده متاسفانه

    کار رو خیلی سخت کرده .متاسفم همسرتون غیرتی که نیستند اگه ذره ای غیرت به خرج میداد اجازه نمیداد مادرشون (هر چند بی حرمتی شده

    باشه به ایشون) شما رو دیر وقت بیرون کنن .

    من پیشنهاد به جدایی نمی کنم ولی اگر قراره زندگیتون حفظ بشه به هر قیمتی ارزشش رو نداره .

    شما خیلی سعی میکنید رفتارتون دلخواه ایشون باشه .چرا مگه نقطه ضعفی دارید .؟ایشون شما رو دیده وپسندیده پس چرا حالا میگه رفتارتون

    دلخواه ایشون نیست .

    به نظر من شما فرسنگ ها با هم فرق دارید از همه نظر .ایشون دلخواه شما هستند ؟
    واقعا عالی بود
    شما مشاور هستید ؟

  26. کاربران زیر از خانوم خانومای گل بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  27. بالا | پست 19

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jul 2015
    شماره عضویت
    19801
    نوشته ها
    24
    تشکـر
    0
    تشکر شده 10 بار در 7 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : طلاق یا سازش؟!

    نقل قول نوشته اصلی توسط ستیلا نمایش پست ها
    خواهرم ما نمیتونم یک طرفه به قاضی بریم ولی اگر اینجوری که شما میگیدباشه .شما ونامزدتون وهمچنین خانواده هاتون هم کفو نیستید .

    بهتره هر دونفرتون مشاوره حضوری داشته باشید .خانمم زندگی فقط عشق ودوست داشتن نیست .این که شما به خاطر همسرتون حجاب چادر

    رو انتخاب کردید ومطییع اوامر شوهرتون هستید نشون دهنده اینه که شما سعی در بهتر کردن روابطتون دارید وبسیار کارتون پسندیده است ولی

    مزاحمت های خانواده همسرتون واین که با خانواده شما مشکل دارند وکارشون به بی حرمتی وبیرون کردن شما از منزلشون کشیده متاسفانه

    کار رو خیلی سخت کرده .متاسفم همسرتون غیرتی که نیستند اگه ذره ای غیرت به خرج میداد اجازه نمیداد مادرشون (هر چند بی حرمتی شده

    باشه به ایشون) شما رو دیر وقت بیرون کنن .

    من پیشنهاد به جدایی نمی کنم ولی اگر قراره زندگیتون حفظ بشه به هر قیمتی ارزشش رو نداره .

    شما خیلی سعی میکنید رفتارتون دلخواه ایشون باشه .چرا مگه نقطه ضعفی دارید .؟ایشون شما رو دیده وپسندیده پس چرا حالا میگه رفتارتون

    دلخواه ایشون نیست .

    به نظر من شما فرسنگ ها با هم فرق دارید از همه نظر .ایشون دلخواه شما هستند ؟
    نقطه ضعف من فقط اینه که دوسش دارم.لازمه بگم بعد از اون ماجرا شوهرم منو ترک نکرد بلکه بیشتر از همیشه هم میومد جام.اما همچنان منو مقصر میدونست وقتی بهش گفتم چرا همش جانب مامانتو میگیری در جواب گفت من با مامانمم صحبت کردم و گفتم منو بکش ولی این حرفارو به زنم نگو و گفت توقع نداشته باش من جلو تو با مامانم دعوا کنم اون هم به من میگه که جانب زنتو میگیری.اره دلخواه من هست فقط همین که اخلاق زمان قدیمو برای زنها داره .در مورد بیرون کردن هم باز منو مقصر دونست که نباید از خونه بیرون میومدی تو پارکینگ وا میستادی تا بیام دنبالت.به همین راحتی.در ضمن منو از خونه به زور ننداختن بیرون گفت دیگه حق نداری پاتو تو خونه ما بزاری این بار که گذاشتیو... من خودم اومدم بیرون

  28. کاربران زیر از وثیق بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  29. بالا | پست 20

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jul 2015
    شماره عضویت
    19801
    نوشته ها
    24
    تشکـر
    0
    تشکر شده 10 بار در 7 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : طلاق یا سازش؟!

    الان من چکار کنم؟؟ساکت بشینم و منتظر باشم ببینم شوهرم چه تصمیمی میگیره یا باهش تماس بگیرمو سعی کنیم فراموش شه؟؟که در این صورت باید برای عذر خواهی خودم پیش قدم شم

  30. بالا | پست 21

    عنوان کاربر
    کاربر ویژه
    تاریخ عضویت
    Jun 2015
    شماره عضویت
    17322
    نوشته ها
    3,619
    تشکـر
    3,638
    تشکر شده 6,747 بار در 2,688 پست
    میزان امتیاز
    13

    پاسخ : طلاق یا سازش؟!

    نقل قول نوشته اصلی توسط خانوم خانومای گل نمایش پست ها
    واقعا عالی بود
    شما مشاور هستید ؟
    نه خانم من مادربزرگ این سایت هستم ننه .
    امضای ایشان
    خدا مرهم تمام دردهاست هر چه عمق

    خراش های وجودت بیشتر باشد

    خدا برای پر کردن آن بیشتر در وجودت جای می گیرد

    خدایا دردهایم دلنشین می شود

    وقتی درمانم " تویی "

  31. کاربران زیر از ستیلا بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  32. بالا | پست 22

    عنوان کاربر
    کاربر ویژه
    تاریخ عضویت
    Jun 2015
    شماره عضویت
    17322
    نوشته ها
    3,619
    تشکـر
    3,638
    تشکر شده 6,747 بار در 2,688 پست
    میزان امتیاز
    13

    پاسخ : طلاق یا سازش؟!

    نقل قول نوشته اصلی توسط وثیق نمایش پست ها
    الان من چکار کنم؟؟ساکت بشینم و منتظر باشم ببینم شوهرم چه تصمیمی میگیره یا باهش تماس بگیرمو سعی کنیم فراموش شه؟؟که در این صورت باید برای عذر خواهی خودم پیش قدم شم
    اگر شما مقصر بودین در آخرین برخوردی که قهر به دنبال داشته خب شما عذر خواهی کنید ولی اگر ایشون مقصر بودن الان موقع ناز کردن شماست .

    هر چند این قهر کردن های مداوم و عذرخواهی شما به رابطه شما آسیب میزنه .

    یه توصیه خواهرانه :از این به بعد تو سخت ترین دعواهاتون قهر نکنید اگر ایشون هم قهر کردن ومقصر بودن شما عذرخواهی نکن ولی باب رفت

    وآمد رو باز کن مثلا زنگ بزن بگو شام منتظرشی یا با هم بیرون برید .یا بگو بیا من رو برسون دانشگاه یا محل کار .

    از مادر وخواهرش هم بدنگو .تا جایی که امکان داره سعی کنید برخوردی پیش نیاد با خانواده همسرتون .هر دو با هم برید خونه مادر شوهرتون

    وبا هم خونه رو ترک کنید ..

    به خانوادتون هم بگین پاسخ تلفن خانواده همسرتون رو ندن .

    شوهرتون هم به مرور خودش میفهمه که دخالت خانوادش اشتباهه .

    مشاوره یادت نره ننه .
    امضای ایشان
    خدا مرهم تمام دردهاست هر چه عمق

    خراش های وجودت بیشتر باشد

    خدا برای پر کردن آن بیشتر در وجودت جای می گیرد

    خدایا دردهایم دلنشین می شود

    وقتی درمانم " تویی "

  33. کاربران زیر از ستیلا بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  34. بالا | پست 23

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jul 2015
    شماره عضویت
    19801
    نوشته ها
    24
    تشکـر
    0
    تشکر شده 10 بار در 7 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : طلاق یا سازش؟!

    نقل قول نوشته اصلی توسط ستیلا نمایش پست ها
    اگر شما مقصر بودین در آخرین برخوردی که قهر به دنبال داشته خب شما عذر خواهی کنید ولی اگر ایشون مقصر بودن الان موقع ناز کردن شماست .

    هر چند این قهر کردن های مداوم و عذرخواهی شما به رابطه شما آسیب میزنه .

    یه توصیه خواهرانه :از این به بعد تو سخت ترین دعواهاتون قهر نکنید اگر ایشون هم قهر کردن ومقصر بودن شما عذرخواهی نکن ولی باب رفت وآمد رو باز کن مثلا زنگ بزن

    بگو شام منتظرشی یا با هم بیرون برید .یا بگو بیا من رو برسون دانشگاه یا محل کار .

    از مادر وخواهرش هم بدنگو .تا جایی که امکان داره سعی کنید برخوردی پیش نیاد با خانواده همسرتون .هر دو با هم برید خونه مادر شوهرتون وبا هم خونه رو ترک کنید ..

    به خانوادتون هم بگین پاسخ تلفن خانواده همسرتون رو ندن .

    شوهرتون هم به مرور خودش میفهمه که دخالت خانوادش اشتباهه .

    مشاوره یادت نره ننه .
    ممنونم عزیزم.برام دعا کنید.من,اینکارو.انجام میدم اما دیگه هر چی که قسمتم باشه.برام دعا کنین اونچه صلاحمه اتفاق بیوفته هر چه زودتر چون واقعا این شرایط برام خیلی سخته من مدارا میکنم اما به قول شما نه به هر قیمتی.ممنونم.یا حق

  35. کاربران زیر از وثیق بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  36. بالا | پست 24

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Aug 2015
    شماره عضویت
    21155
    نوشته ها
    372
    تشکـر
    167
    تشکر شده 192 بار در 140 پست
    میزان امتیاز
    9

    پاسخ : طلاق یا سازش؟!

    نقل قول نوشته اصلی توسط وثیق نمایش پست ها
    ممنونم عزیزم.برام دعا کنید.من,اینکارو.انجام میدم اما دیگه هر چی که قسمتم باشه.برام دعا کنین اونچه صلاحمه اتفاق بیوفته هر چه زودتر چون واقعا این شرایط برام خیلی سخته من مدارا میکنم اما به قول شما نه به هر قیمتی.ممنونم.یا حق
    آبجی شما هنوز ازدواج نکردی . خونه شوهرت نرفتی
    بشین قشنگ فکر کن
    بنا رو بذار رو اینکه اخلاقش همین می مونه یا حتی بدتر میشه و باید شرایط بدتری رو تحمل کنی اونوقت ببین میتونی تحمل کنی؟
    اگه اره که هیچ
    اگه نه یه تصمیم جدی با شوهرت بگیر
    مشاور نمیاد که حرف منطقی ای نیس
    نمیشه شما همیشه حرفشو گوش بدی
    یه دفعه جدی بگو ما نیاز به مشاوره داریم تا رفتارهای هر دومون رو بی طرف قضاوت کنه و راه درست رو نشونمون بده . اگه هم نیومد به هیچ وجه باهاش حرف نزن
    بگو یا مشاوره یا هیچ
    میدونی چرا اینو میگم؟
    حتی اگه مقصر اول هم خودت باشی بازم اگه خدایی نکرده بعد که رفتی خونه شوهرت و برگشتی خونه پدرت تمام بدبختی های طلاق برای تو میمونه با این جامعه ای که داریم و توی این سن کم میشی مضحکه عام و خاص ولی الان اگه ببینی به صلاحته و تموم کنی اتفاق خاصی نمیفته
    ادم مگه چند سال عمر میکنه که این همه بداخلاقی رو تحمل کنه؟
    تو بیشتر عمرت رو خونه شوهرتی و باید در ارامش باشی .
    ارامشت از هر چیزی مهم تره حتی اگه به خاطرش عشقت رو از دست بدی

  37. بالا | پست 25

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Aug 2015
    شماره عضویت
    21155
    نوشته ها
    372
    تشکـر
    167
    تشکر شده 192 بار در 140 پست
    میزان امتیاز
    9

    پاسخ : طلاق یا سازش؟!

    نقل قول نوشته اصلی توسط ستیلا نمایش پست ها
    نه خانم من مادربزرگ این سایت هستم ننه .
    مگه چند سالتونه؟
    به نظرم خیلی از حرفاتون درست و منطقیه
    فکر کردم مشاور هستید
    خیلی با تجربه و عاقل هستید

  38. بالا | پست 26

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Oct 2014
    شماره عضویت
    8109
    نوشته ها
    1,999
    تشکـر
    2,867
    تشکر شده 3,828 بار در 1,232 پست
    میزان امتیاز
    12

    پاسخ : طلاق یا سازش؟!

    نقل قول نوشته اصلی توسط وثیق نمایش پست ها
    ممنونم عزیزم.برام دعا کنید.من,اینکارو.انجام میدم اما دیگه هر چی که قسمتم باشه.برام دعا کنین اونچه صلاحمه اتفاق بیوفته هر چه زودتر چون واقعا این شرایط برام خیلی سخته من مدارا میکنم اما به قول شما نه به هر قیمتی.ممنونم.یا حق
    دعا میکنم که روابطتون خوب شه و بعدش بیاید بگید که مشکلتون حل شده با توکل بر خدا
    امضای ایشان

    آموخته ام که:خدا عشقست و عشق تنهاخداست!
    آموخته ام: وقتی ناامید میشوم خدا،با تمام عظمتش،عاشقانه انتظار میکشد،دوباره به رحمتش امیدوارشوم!

    آموخته ام: اگر تاکنون به آنچه خواستم نرسیدم،خدا برایم بهترش را درنظر گرفته!

  39. بالا | پست 27

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Oct 2014
    شماره عضویت
    8109
    نوشته ها
    1,999
    تشکـر
    2,867
    تشکر شده 3,828 بار در 1,232 پست
    میزان امتیاز
    12

    پاسخ : طلاق یا سازش؟!

    [quote=وثیق;127714]
    نقل قول نوشته اصلی توسط mahestey نمایش پست ها
    نامزد یا شوهر ایندتون خیلی تعصبی وزودرنجه
    دوسش دارین یا فقط بخاطر اینکه نمیخاید حرف جدایی پیش بیاد میخاید ادامه بدین؟[/quot
    قطعا همینطوره که دوسش دارم.اونم منو خیلی بیشتر دوست داره.اما مشکل اینجاست که تفاهم نداریم
    با حرف های خانوم ستیلا موافقم
    وقتی تفاهم نیست مشکله بعدشم با همه حرف هاتون که سعی میکنن بهتون حرف هایی رو نسبت بدن وبگن که باید چ کاریو انجام بدین

    امیدوارمم نامزدی اتون به خوبی تموم شه
    امضای ایشان

    آموخته ام که:خدا عشقست و عشق تنهاخداست!
    آموخته ام: وقتی ناامید میشوم خدا،با تمام عظمتش،عاشقانه انتظار میکشد،دوباره به رحمتش امیدوارشوم!

    آموخته ام: اگر تاکنون به آنچه خواستم نرسیدم،خدا برایم بهترش را درنظر گرفته!

  40. بالا | پست 28

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Mar 2015
    شماره عضویت
    14045
    نوشته ها
    717
    تشکـر
    964
    تشکر شده 1,477 بار در 547 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : طلاق یا سازش؟!

    نقل قول نوشته اصلی توسط وثیق نمایش پست ها
    سلام.خسته نباشید.من ۲۱ سالمه و حدود شش ماهه با اقایی۲۴سال ازدواج کردم.اصلا با هم تفاهم نداریم.منو طوری ک هستم قبول نداره و متقابلا من هم همینطور.منو مجبور به پوشش چادر کرد و من چون دوسش دارم سرم میکنم.خواهان قطع رابطه با دوستام هست چون میگه دوستات خوب نیستن و شما وقتی پیش همین از مادر و خواهر شوهراتون غیبت میکنید در صورتی که اینطور نیست.اجازه نمیده من بدون اون از خونه بیرون برم از سمتی خانوادمم بهم فشار میارن نباید الان اینقدر به حرفش باشی.از شوهر بودن فقط نپوش نگو نرو یاد داره.تو این مدت حتی هزار تومن هم بهم نداده میگه هروقت رفتیم خونه خودمون.میدونمم خیلی منو دوست داره اما حمایتم نمیکنه مادرشون به من و خانوادم توهین کرد و منو از خونش بیرون کرد شوهرم وقتی فهمید منو سرزنش کرد که تو جواب مادرمو دادی.از خواهرش یک بت ساخته و خیلی دوسش داره و من حتی جرات ندارم از دورترین فرد فامیلش شکایت کنم اما اونها هر حرفیو پشت سرم میزنن که بعدها به گوشم میرسه وقتی بهش میگم میگه نه اونا منظورشون اینجوری بوده اینقد دنبال حرف نگیر. خدر صورتی که اگه اونا حرفی بزنن از من حتی به دروغ من باید پاسخگو باشم.خانوادم میگن ازش جدا شو.اما همیشه اونقدر حرف میزنه که گاهی فک میکنم واقعا من بدم.خیلی قلدره و میگه باید همیشه حرف من باشه.میگه تو تو خانواده ای بزرگ شدی که مجردی هرکار خواستی کردی من مث مامان بابات نیستم هرچی خواستی بپوشی و با هرکی خواستی رفتو امد کنی.مدام میگه من غیرتی ام غیرتی ام.خیلی کینه ایه و خدا نکنه حس کنه کسی جور دیگه ای جواب سلامشو داده حتی طرف اگه بیاد عذر خواهیم کنه راضی نیست و خواهان قطع رابطه ست هرچند که اون خواهر من باشه.عقاید مردهای زمان قاجارو برای زن داره اما خودش خیلی به روزه.هر دو روز یک بار دعوا داریم.حالام به من گفته باید همونطور که من میخوام بشی تا من هم ایده الت بشم وگرنه باید جدا شیم.من الان باید چکار کنم.بنظر شما طلاق راه حله یا سعی کنم ایده الش بشم هرچند میدونم هرکار کنم باز هم راضی نیست چون ایده ال براش خواهرشه که من اصلا دوست ندارم مث اون باشم.مشاوره هم نمیاد با من البته من به صورت جدی مطرحش نکردم اما میدونم مانع میشه و میگه خودت تنها برو.چاره چیه؟؟؟ از طرفی اگه طلاق بگیرم ابروم تو خانواده میره چون من همیشه ازش به خوبی یاد کردم حالامیگن اون خوشبختی و رضایتی که میگفتی همین بود!!

    سلام.

    ببینید این موضوعاتی که نوشتید و من خوندم خیلی مسائل حادی نیستن که شما رو به جدایی بکشه.

    اما چند نکته رو یا فراموش کردید و اگر هم آگاهی نسبت بهش ندارید خوب توجه کنید.

    یکی بنیاد های روانی آقایون اقتدار هست که اینو شاید به تعداد دفعات زیادی تووی این سایت گفتم.

    اگر به هر نوعی این اقتدار خورد بشه این مرد دوست داره خودش رو ثابت کنه.یکی از مصادیقی که باعث میشه اقتدار مرد خورد بشه

    همین حرف گوش نکردن خانوم هاست که عجیب به اقتدار یک مرد ضربه میزنه.میتونید امتحان کنید و هر چیزی که ایشون گفتن فقط بهشون پشم بگید تا

    یه مدتی که اقتدارش ثابت شد مطمئن باشید که از رفتار سفت و سختش کمی اروم تر میشه و کم کم به اینکه شما چی می خوایید گرایش پیدا خواهد کرد.

    متاسفانه خیلی از خانواده ها آگاهی کاملی از زندگی ندارن و فقط طبق گفته ها و کرده های قدیمی ها عمل میکنن و دقیقا توصیه هایی میکنن که اصلا درست نیست.

    اگر هر دو خانواده بخوان کم نیان از موضعشون هیچ کدوم زندگی ها پا نخواهد گرفت.و این اصلا خوب نیست.

    و نمیشه هر زندگی ای رو که شش ماه از ش می گذشت رو باید توصیه به طلاق میکردیم.

    طلاق اصلا راهکار درستی نیست.و در خواست هایی هم که از شما خواسته خیلی غیر معقول نیست.

    مثلا در مورد چادر که بسی جای تبریک داره بهتون رو قبول کردید و این رو همون ابتدا ی ازدواجتون می تونستید شرط کنید که چادر سرتون نخواهید کرد.

    اما حالا ایشون رو پذیرفتید باید بعضی از رفتار هاشون و عقایدشون رو هم بپذیرید.

    و یا اینکه میگه بدون من نرید بیرون یکی از حقوقی هست که مرد داره.اما این رو اگر گوش کنید کم کم به شما ا جازه خواهد داد و الان فقط محکی هست برای حرف گوش

    کن بودن شما.که متاسفانه این رو در مقابلش گارد گرفتید و نپذیرفتید.

    اما اگر بهش چشم بگید مرد کم کم پیش خودش از شما تعریف میکنه و این اجازه رو به شما میده.

    در ضمن چرا این رو سوء تعبیر میکنید .به این فکر کنید روی شما غیرت داره و نمی خواد تنها بیرون برید که احیانا نگاه بدی به روی شما نلغزه.

    کاش همیشه نیمه پر لیوان رو ببینید.

    در ضمن در بحث ازدواج همیشه گفتم که قبل از ازدواج چشمتون رو باز باز کنید و بعد از ازدواج چشمتون رو به روی بعضی از مسائل باید ببندید و زیر سیبیلی ردش کنید.

    و در مورد احترام متقابل هم باید بگم که مطمئن باشید هر رفتاری که دوست دارید با خانواده ی شما انجام بده همون رفتار رو در مقابل خانواده ش انجام بدید.و این

    خودش باعث میشه که رفتارش رو کم کم درست کنه با خانواده ی شما.

    و یه موضوعی رو در مورد دوستاتون گفتید که آیا واقعا ارزش این رو داره که زندگیتون رو خراب کنید برای دوستاتون که حالا درست یا نا درست تشخیص داده شده

    مناسب شخصیت شما نیستن ؟

  41. 2 کاربران زیر از mahdianshakib بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  42. بالا | پست 29

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Aug 2015
    شماره عضویت
    21275
    نوشته ها
    42
    تشکـر
    0
    تشکر شده 16 بار در 12 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : طلاق یا سازش؟!

    نقل قول نوشته اصلی توسط وثیق نمایش پست ها
    عمیق تر از اون چیزیه که فکرشو میکنید.خیلی حرفهای بدی بهم زدن تا کایی که گفتن تو بی حیا و بی عزتی در صورتی که من اصلا بهش حرف بدی نزدم فقط گفتم پدر من ی جور دیگه قضیه رو تعریف کرده چنان توپید روم که هنوز یادم میاد بدنم میلرزه اما غم بزرگش جاییه که من از شوهرم توقع حمایت داشتم اما اون جانب مادرشو گرفت حتی زمانی که من بخاطر زندگیم و بر خلاف میل باطنیم خواستم برم عذر خواهی قبول نکرد و من حیلی کوچیک شدم با خودم گفتم اهمیت نداره عوضش علی فهمید من گذشت کردم اما باز هم من مقصر شدم که دوباره یاد مامانش انداختم و دوباره ناراحتش کردم و مطمینم اون تو سر شوهرم انداخته که یا من دلخواهش بشم یا طلاق.از مادرشوهرم متنفرم.در بد طینت بودت مادرش شکی نیست
    ببین من ماشالا کوهی از دردم خاله بیچاره من حتی از مادر شوهرش کتک خورد جوری که کبود شد اما شوهرش در اون لحظه طرف مادرشو گرفت ولی خاله من بازرنگی شوهرشو از خانوادش جدا کرد درسته تا الان خیلی سختی کشیده اما باهم خوشبختن بخاطر همین میگم برو پیش مشاور اون بهتر میتونه راهنمایی کنه وحتما شوهرتو ببره من نمیدونم خانواده ها چه سودی میبرن از این کارها

  43. بالا | پست 30

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jul 2015
    شماره عضویت
    19801
    نوشته ها
    24
    تشکـر
    0
    تشکر شده 10 بار در 7 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : طلاق یا سازش؟!

    نقل قول نوشته اصلی توسط mahdianshakib نمایش پست ها
    سلام.

    ببینید این موضوعاتی که نوشتید و من خوندم خیلی مسائل حادی نیستن که شما رو به جدایی بکشه.

    اما چند نکته رو یا فراموش کردید و اگر هم آگاهی نسبت بهش ندارید خوب توجه کنید.

    یکی بنیاد های روانی آقایون اقتدار هست که اینو شاید به تعداد دفعات زیادی تووی این سایت گفتم.

    اگر به هر نوعی این اقتدار خورد بشه این مرد دوست داره خودش رو ثابت کنه.یکی از مصادیقی که باعث میشه اقتدار مرد خورد بشه

    همین حرف گوش نکردن خانوم هاست که عجیب به اقتدار یک مرد ضربه میزنه.میتونید امتحان کنید و هر چیزی که ایشون گفتن فقط بهشون پشم بگید تا

    یه مدتی که اقتدارش ثابت شد مطمئن باشید که از رفتار سفت و سختش کمی اروم تر میشه و کم کم به اینکه شما چی می خوایید گرایش پیدا خواهد کرد.

    متاسفانه خیلی از خانواده ها آگاهی کاملی از زندگی ندارن و فقط طبق گفته ها و کرده های قدیمی ها عمل میکنن و دقیقا توصیه هایی میکنن که اصلا درست نیست.

    اگر هر دو خانواده بخوان کم نیان از موضعشون هیچ کدوم زندگی ها پا نخواهد گرفت.و این اصلا خوب نیست.

    و نمیشه هر زندگی ای رو که شش ماه از ش می گذشت رو باید توصیه به طلاق میکردیم.

    طلاق اصلا راهکار درستی نیست.و در خواست هایی هم که از شما خواسته خیلی غیر معقول نیست.

    مثلا در مورد چادر که بسی جای تبریک داره بهتون رو قبول کردید و این رو همون ابتدا ی ازدواجتون می تونستید شرط کنید که چادر سرتون نخواهید کرد.

    اما حالا ایشون رو پذیرفتید باید بعضی از رفتار هاشون و عقایدشون رو هم بپذیرید.

    و یا اینکه میگه بدون من نرید بیرون یکی از حقوقی هست که مرد داره.اما این رو اگر گوش کنید کم کم به شما ا جازه خواهد داد و الان فقط محکی هست برای حرف گوش

    کن بودن شما.که متاسفانه این رو در مقابلش گارد گرفتید و نپذیرفتید.

    اما اگر بهش چشم بگید مرد کم کم پیش خودش از شما تعریف میکنه و این اجازه رو به شما میده.

    در ضمن چرا این رو سوء تعبیر میکنید .به این فکر کنید روی شما غیرت داره و نمی خواد تنها بیرون برید که احیانا نگاه بدی به روی شما نلغزه.

    کاش همیشه نیمه پر لیوان رو ببینید.

    در ضمن در بحث ازدواج همیشه گفتم که قبل از ازدواج چشمتون رو باز باز کنید و بعد از ازدواج چشمتون رو به روی بعضی از مسائل باید ببندید و زیر سیبیلی ردش کنید.

    و در مورد احترام متقابل هم باید بگم که مطمئن باشید هر رفتاری که دوست دارید با خانواده ی شما انجام بده همون رفتار رو در مقابل خانواده ش انجام بدید.و این

    خودش باعث میشه که رفتارش رو کم کم درست کنه با خانواده ی شما.

    و یه موضوعی رو در مورد دوستاتون گفتید که آیا واقعا ارزش این رو داره که زندگیتون رو خراب کنید برای دوستاتون که حالا درست یا نا درست تشخیص داده شده

    مناسب شخصیت شما نیستن ؟
    نه واقعا چیزی ارزشش رو نداره.پاسختون منو دلگرم کرد.ممنونم

  44. 2 کاربران زیر از وثیق بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  45. بالا | پست 31

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jul 2015
    شماره عضویت
    19801
    نوشته ها
    24
    تشکـر
    0
    تشکر شده 10 بار در 7 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : طلاق یا سازش؟!

    نقل قول نوشته اصلی توسط مریم700 نمایش پست ها
    ببین من ماشالا کوهی از دردم خاله بیچاره من حتی از مادر شوهرش کتک خورد جوری که کبود شد اما شوهرش در اون لحظه طرف مادرشو گرفت ولی خاله من بازرنگی شوهرشو از خانوادش جدا کرد درسته تا الان خیلی سختی کشیده اما باهم خوشبختن بخاطر همین میگم برو پیش مشاور اون بهتر میتونه راهنمایی کنه وحتما شوهرتو ببره من نمیدونم خانواده ها چه سودی میبرن از این کارها
    فکر میکنن کخ با زدن این حرفها از بچشون حمایت میکنن در صورتی که خواسته یا ناخواسته زندگیشو نابود میکنن.کاش ادمها میتونستن درک کنن .واقعا با این وضعیت زندگی هایاین زمونه عوض اینکه هر کس باری از دوش بقیه برداره و سعی کنن با هم خوب و خوش باشن بیشتر مشگل بوجود میارن.محبت و احترام که خرجی نداره.ای کاش...
    ممنونم دوست عزیز

  46. بالا | پست 32

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jul 2015
    شماره عضویت
    19801
    نوشته ها
    24
    تشکـر
    0
    تشکر شده 10 بار در 7 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : طلاق یا سازش؟!

    دوستان واقعا دیگه چاره کارمون طلاقه.همسرمم تصمیمشو گرفته.هیچ گذشتو محبتو و دعا مشاوره و ... تاثیری نداره.قراره تا شنبه جدا بشیم.دعا کنین بحرانشو راحت رد کنم چون الان واقعا فکر میکنم دق میکنم. از راهکار هاتونم ممنونم

  47. بالا | پست 33

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Aug 2015
    شماره عضویت
    21182
    نوشته ها
    1,442
    تشکـر
    764
    تشکر شده 1,211 بار در 755 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : طلاق یا سازش؟!

    نقل قول نوشته اصلی توسط وثیق نمایش پست ها
    دوستان واقعا دیگه چاره کارمون طلاقه.همسرمم تصمیمشو گرفته.هیچ گذشتو محبتو و دعا مشاوره و ... تاثیری نداره.قراره تا شنبه جدا بشیم.دعا کنین بحرانشو راحت رد کنم چون الان واقعا فکر میکنم دق میکنم. از راهکار هاتونم ممنونم
    وای عزیزم متاسفم واقعا ..ولی حتما شما هم رفتادهای نامناسبی داشتید که ایشون تا اینجا تصمیم گرفتن که دیگه باید جدا شید ..کاش کمی گذشت و سر نرمی داشتید هر دو طرف..ولیباز اگر قرار بود یه روز این اتفاق بیفته خیلی بهتره که قبل از عروسی باشه ..امیدوارم که هر چی به خیر و صلاح ایندتونه براتون پیش بیاد.ب

  48. بالا | پست 34

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jul 2015
    شماره عضویت
    19801
    نوشته ها
    24
    تشکـر
    0
    تشکر شده 10 بار در 7 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : طلاق یا سازش؟!

    نقل قول نوشته اصلی توسط ghazal1 نمایش پست ها
    وای عزیزم متاسفم واقعا ..ولی حتما شما هم رفتادهای نامناسبی داشتید که ایشون تا اینجا تصمیم گرفتن که دیگه باید جدا شید ..کاش کمی گذشت و سر نرمی داشتید هر دو طرف..ولیباز اگر قرار بود یه روز این اتفاق بیفته خیلی بهتره که قبل از عروسی باشه ..امیدوارم که هر چی به خیر و صلاح ایندتونه براتون پیش بیاد.ب
    من کوتاه اومدم ولی مث اینکه تصمیمشو گرفته.وقتی منو نمیخواد زوری نیست

  49. بالا | پست 35

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Aug 2015
    شماره عضویت
    21182
    نوشته ها
    1,442
    تشکـر
    764
    تشکر شده 1,211 بار در 755 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : طلاق یا سازش؟!

    نقل قول نوشته اصلی توسط وثیق نمایش پست ها
    من کوتاه اومدم ولی مث اینکه تصمیمشو گرفته.وقتی منو نمیخواد زوری نیست
    نه دیگه اگر واقعا تصمیمش جدیه اگر شما اصرار کنید احتمال اینکه بعد ها مدام بهتون سرکوفت بزنه و بگه خودت خواستی و ..زیاده متاسفانه ..
    پس دیگه شمام صبر کنید ببینید چیمیشه

  50. بالا | پست 36

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Aug 2015
    شماره عضویت
    21172
    نوشته ها
    125
    تشکـر
    13
    تشکر شده 203 بار در 81 پست
    میزان امتیاز
    9

    پاسخ : طلاق یا سازش؟!

    نقل قول نوشته اصلی توسط وثیق نمایش پست ها
    دوستان واقعا دیگه چاره کارمون طلاقه.همسرمم تصمیمشو گرفته.هیچ گذشتو محبتو و دعا مشاوره و ... تاثیری نداره.قراره تا شنبه جدا بشیم.دعا کنین بحرانشو راحت رد کنم چون الان واقعا فکر میکنم دق میکنم. از راهکار هاتونم ممنونم


    سلام دوست عزیز
    پستها و نوشته های قبلی شما را خواندم .
    غزال عزیز در تردید و دودلی نه تصمیم به ازدواج بگیرید و نه جدا شوید
    در حال حاضر ذهن شما و همسرتان بعلت کشمکشهای زیاد و فشار اطرافیان قدرت تصمیم گیری درست و منطقی ندارد.
    بهترین کاری که میتوانید در این زمان انجام دهید یک طلاق ازمایشی است یک دوره جدایی دو ماهه توافقی با تمام شرایط طلاق واقعی فقط بدون امضا
    جزییات این دوره را میتوانید از مشاورتان سوال کنید چون شرایط خاصی برای طی کردن این دوره وجود دارد .
    در این مدت هر دو باید جدابودن ازهمدیگر را ارزیابی کنید . این جدایی چه مزایایی دارد چه معایبی دارد ؟
    بعد ازاتمام این دوره باید در جلسات زوج درمانی به اتفاق همسرتان شرکت کنید.
    در ان زمان بهتر میتوانید تصمیم بگیرید در این رابطه بمانید و رابطه را بهبود دهید یا جدا شوید.
    پدر و مادر شما هرانچه میگویند با سوگیری همراه خواهد بود و توام با احساسات میباشد لطفا در این زمینه با فرد بیطرف و متخصص در این زمینه مشورت کنید
    موفق باشید
    تصاوير کوچک فايل پيوست تصاوير کوچک فايل پيوست marriagedivorce.jpg  
    امضای ایشان
    نیازی نیست انسانها را امتحان کنید کمی صبر کنید خودشان امتحانشان را پس میدهند.

  51. کاربران زیر از Dr.Psychologist بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  52. بالا | پست 37

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Mar 2015
    شماره عضویت
    13785
    نوشته ها
    18
    تشکـر
    0
    تشکر شده 4 بار در 4 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : طلاق یا سازش؟!

    سلام عزیزم بهش محبت کن.باهاش مهربون باش.ویژگی های خوب خواهر شوهرتو پیدا کن که شوهرت دوست داره.سعی کن بامحبت نرمش کنی.زمان میبره و صبر میخواد.وبه قول یکی از بچها دوران عقد رو طولانی کن.با خانواده شوهرتم کوچکترین بد رفتاری نکن.حتی اگه اونا بد رفتاری کردن بذار شوهرت ببینه و بفهمه که بد رفتاری از جانب اوناست نه تو.من خودم اوایل هرکی هرچی میگفت یه جواب میدادم که به بدی جوابای اونا نبود.اما وقتی با دوستم حرف زدم که بهترین مشاوره برام کمکم کرد.نذار حرفای خانوادش ناراحتت کنن چون حرفاشون اصلا اهمیتی نداره بذار اونقد بد بگن که بترکن.بد خانواده شوهرتو پیشش نگوحتی یه انتقاد کوچیک ازش نکن.باهاش حرف بزن بگو که من تو میخوایم زندگی کنیم نه لج و لج بازی.ببین چه کارایی دوست داره براش انجام بده.باهم بیرون برید و... . درکل بهش محبت کن.سعی کن بکشونیش سمت خودت با محبت.نه دعوا .دعوا نتیجه نمیده.من امتحان کردم!!!بادعوا نتیجه ها برعکس میشه و فقط میفتن تو فاز لج و لج بازی.مردا خیلی بچن خیلی.راحت لج میکنن.مشاوره هم برو.ایشاا... که موفق باشی.

  53. بالا | پست 38

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Sep 2015
    شماره عضویت
    21679
    نوشته ها
    47
    تشکـر
    13
    تشکر شده 8 بار در 7 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : طلاق یا سازش؟!

    دوستم به نظر من تا جایی که میتونی سازش

  54. بالا | پست 39

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jul 2015
    شماره عضویت
    19801
    نوشته ها
    24
    تشکـر
    0
    تشکر شده 10 بار در 7 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : طلاق یا سازش؟!

    نقل قول نوشته اصلی توسط fariba293 نمایش پست ها
    سلام عزیزم بهش محبت کن.باهاش مهربون باش.ویژگی های خوب خواهر شوهرتو پیدا کن که شوهرت دوست داره.سعی کن بامحبت نرمش کنی.زمان میبره و صبر میخواد.وبه قول یکی از بچها دوران عقد رو طولانی کن.با خانواده شوهرتم کوچکترین بد رفتاری نکن.حتی اگه اونا بد رفتاری کردن بذار شوهرت ببینه و بفهمه که بد رفتاری از جانب اوناست نه تو.من خودم اوایل هرکی هرچی میگفت یه جواب میدادم که به بدی جوابای اونا نبود.اما وقتی با دوستم حرف زدم که بهترین مشاوره برام کمکم کرد.نذار حرفای خانوادش ناراحتت کنن چون حرفاشون اصلا اهمیتی نداره بذار اونقد بد بگن که بترکن.بد خانواده شوهرتو پیشش نگوحتی یه انتقاد کوچیک ازش نکن.باهاش حرف بزن بگو که من تو میخوایم زندگی کنیم نه لج و لج بازی.ببین چه کارایی دوست داره براش انجام بده.باهم بیرون برید و... . درکل بهش محبت کن.سعی کن بکشونیش سمت خودت با محبت.نه دعوا .دعوا نتیجه نمیده.من امتحان کردم!!!بادعوا نتیجه ها برعکس میشه و فقط میفتن تو فاز لج و لج بازی.مردا خیلی بچن خیلی.راحت لج میکنن.مشاوره هم برو.ایشاا... که موفق باشی.
    عزیزم من تنها مشکلم با خانوادش نیست با خودش هم مشکل دارم.حتی چند بار این زویه رو پیش گرفتم اما فایده ای نداره چپن باز با کوچکترین بحث بی ربط همه این موضوع ها رو عنوان میکنه و انگار باز از سر اول باید شروع کنم.اصلا با شوهرم نمیشه حرف زد.مشاوره رفتم گفت زیادی بهش بها دادی چون گفتی چشم حالا دیگه شرایط فرق کرده و شوهرم ده روزه که پیشم نیومدخ و حتی جواب تلفنام هم نمیده فقط با پدرم صحبت میکنه من هم ازش سرد شدم و فکر میکنم واقعا چاره کارمون جداییه.حال مشاور بهم گفته باهش صحبت کنم تا اون هم قبول کنه بیاد مشاوره.اگه منطق داشت و به صحبتهاش گوش و عمل کرد من هم تا حدودی سازش میکنم وگرنه مجبورم یک تصمیم بزرگ بگیرم

  55. بالا | پست 40

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jul 2015
    شماره عضویت
    19801
    نوشته ها
    24
    تشکـر
    0
    تشکر شده 10 بار در 7 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : طلاق یا سازش؟!

    نقل قول نوشته اصلی توسط Dr.Psychologist نمایش پست ها

    سلام دوست عزیز
    پستها و نوشته های قبلی شما را خواندم .
    در حال حاضر ذهن شما و همسرتان بعلت کشمکشهای زیاد و فشار اطرافیان قدرت تصمیم گیری درست و منطقی ندارد.
    بهترین کاری که میتوانید در این زمان انجام دهید یک طلاق ازمایشی است یک دوره جدایی دو ماهه توافقی با تمام شرایط طلاق واقعی فقط بدون امضا
    جزییات این دوره را میتوانید از مشاورتان سوال کنید چون شرایط خاصی برای طی کردن این دوره وجود دارد .
    در این مدت هر دو باید جدابودن ازهمدیگر را ارزیابی کنید . این جدایی چه مزایایی دارد چه معایبی دارد ؟
    بعد ازاتمام این دوره باید در جلسات زوج درمانی به اتفاق همسرتان شرکت کنید.
    در ان زمان بهتر میتوانید تصمیم بگیرید در این رابطه بمانید و رابطه را بهبود دهید یا جدا شوید.

    موفق باشید
    ممنونم از شما
    بنظرم راهکار درستی یه.بعد از نظر مشاورم اگه چاره جدایی بود یک دو ره طلاق ازمایشی و امتحان میکنیم.البته باید ببینم همسرم چه خواسته ای داره.شاید بخواد سریعا جدا بشه اپن وقت دیگه تلاش من بی فایدست

  56. بالا | پست 41

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Sep 2015
    شماره عضویت
    21732
    نوشته ها
    115
    تشکـر
    14
    تشکر شده 225 بار در 86 پست
    میزان امتیاز
    9

    پاسخ : طلاق یا سازش؟!

    سلام دوست عزیز
    در بحث و دعوای زوجین راهکار قرآن: «حکما من اهله و حکما من اهلها» است یعنی فرد بی طرفی از اقوام هر دو طرف کمک به حل موضوع کنند،
    پس آنچه در بعضی خانواده ها دیده میشود که پدر و مادر در همه امور فرزندان خود و همسرانشان دخالت میکنند و قصد خود را کمک عنوان میکنند اشتباه است
    و باعث وخیم تر شدن اوضاع آنها میشود.
    با توجه به توضیحات شما من تصور میکنم همسر با اینکه شما را خیلی دوست دارد چون فرد تند مزاجی است
    نمیتواند علاقه و محبت خود را به درستی نشان دهد و برای این کار به یادگیری مهارتهای عشق ورزی و محبت نیاز دارد.
    پیشنهاد من مشکلات خود را در فضایی بیرون از این درگیری ها و با واسطه مشاوری غیر از والدینتان بررسی کنید.
    امیدوارم به نتیجه مثبتی برسید.

  57. بالا | پست 42

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Oct 2014
    شماره عضویت
    7249
    نوشته ها
    630
    تشکـر
    163
    تشکر شده 1,316 بار در 478 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : طلاق یا سازش؟!


اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

لیست کاربران دعوت شده به این موضوع

کلمات کلیدی این موضوع

© تمامی حقوق برای مشاورکو محفوظ بوده و هرگونه کپی برداري از محتوای انجمن پيگرد قانونی دارد