نوشته اصلی توسط
نسیم09
من دختری 28ساله هستم مجرد.تا حالا خواستگارای زیادی داشتم که هرکدومش به یه نحوی یا نخاستن یا خودم نخاستم
الان توی اداره ای مشغول به کارم .زندگیم خیلی یکنواخت شده .دیگه کم اوردم.مخصوصا از یه هفته پیش که فهمیدم خواستگار قبلیم که من میخاستم و خانواده ام راضی نشدن ازدواج کرده.هیچ دوست صمیمی ندارم که درد و دل کنم تا خالی بشم.کارم شده همیشه گریه کردن و حسرت خوردن برای روزهای خوب گذشته ام.فکر میکنم دیگه نتونم ازدواج کنم.یا پیشرفتی داشته باشم.همیشه فکر میکنم همه درها به روم بسته شده .خیلی تنهام.نمیدونم چیکار کنم.آهنگهایی گوش میدم که همیشه گریه ام میگیره و به یاد عشق و عاشقیای 5 سال پیشم میافتم.
شما بگین چیکار کنم.خانواده ام همه اش تو کارهام دخالت میکنن نمیزارن تصمیم درست بگیرم.در آخرهم با حرفهاشون آزارم میدن.راهنماییم کنید .....