نوشته اصلی توسط
kian30
با عرض ادب من مدت زیادی است که با این مریضی درگیرم و عرض به خدمت شما که خیلی تو خودم میرم و به به چیزهای خیلی خیلی بیهوده فکر می کنم و کم حرف شده ام و همیشه در خودم دنبال یه جای دردی میگردم و فکر میکنم دیگه اخر عمرمه . بعضی وقتها احساس میکنم که نفس کم میارم و سعی میکنم که خودم رو از این حال و هوا در بیارم و نفسهای عمیق می کشم و به چیزهای خنده دار فکر می کنم . حالا این رو هم می گم که من آدم خنده رو خیلی شوخی هستم و در جمع شاید خیلی از دوستانم از مصاحبت با خوشحال میشن و همیشه به من زنگ می زنن ولی در عین حال این مریضی رو هم دارم از یه طرف بعضی وقتها کل بدنم جوری درد می کنه که انگار دیگه آخر عمرمه و از طرف دیگه فکر و نگرانی بیهوده و پیگیری مریضی داره منو از پا در میاره از شما خواهش می کنم منو راهنمایی کنید که من چی کار بکنم . با تشکر