نمایش نتایج: از 1 به 11 از 11

موضوع: همسرم بی احساسه

1717
  1. بالا | پست 1

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Oct 2015
    شماره عضویت
    23358
    نوشته ها
    20
    تشکـر
    4
    تشکر شده 1 بار در 1 پست
    میزان امتیاز
    0

    همسرم بی احساسه

    سلام. دخترم 25 سالمه. دوماهه که عقد کردم قبلشم 5 ماه نامزد بودم قبل نامزدیم با همسرم ارتباط داشتم. ما فامیل نزدیک هستیم. الان من دانشجو هستم تو یه شهری که با محل زندگی همسرم 3 ساعت فاصله داره و با محل زندگی خودمون 7-8 ساعت. موضوع اینه که گاهی وقتا حس میکنم اونقدری که من طالب دیدار شوهرم هستم اون نیست. حس میکنم تا زمانی که دورش شلوغ باشه مهمون داشته باشن، دوستاش دور و برش باشن یا سرگرمی دیگه ای داره براحتی جامو پر میکنه و من حتی اگه بهش بگم دارم از دلتنگیت میمیرم و دوام دیدنته نمیاد پیشم. دقیقا اتفاقی که تو همین دوسه روز تعطیلی هم افتاد. بهم گفت بیا خونمون ولی من از خانوادم اجازه نداشتم چون یه مقدار متعصب هستن ولی گفتم حالا که من نمیتونم بیام تو بیا اینجا همو ببینیم اما از دوسه روز پیش ده تا بهونه مختلف اورده که من به این دلایل نمیتونم بیام. بهونه هاش شاید برا دوره دوستیمون قابل قبول باشه اما حالا که همه چی رسمی شده و عقدم کردیم دیگه باید تمام مسائل دیگش تو اولویتای بعدی قرار بگیره. مثلا اینکه من هفته بعدی مسابقه دارم باید برم سر تمرین. 1 روز بیخیال یه تمرین دو ساعتی شدن به هیچ جای دنیا برنمیخوره. یا اینکه گفت مهمون داریم خاله اینا گفتن اگه تو خونه باشی میایم. منم زنگ زدم خالش از زیرزبونش گرفتم که همسرم خودش بهشون زنگ زده گفته توروخدا دوسه روز تعطیلی رو بیاید اینجا دور هم باشیم درحالیکه من از این ور ازش خاهش کردم که بیاد منو ببینه 1 روز. خلاصه بار اولش نیس از این کارا میکنه. البته وقتی میاد خوبیم باهم. همه تلاششو میکنه که خوش بگذره و همه چیزو میذاره به اختیار من اما فقط وقتایی میاد که خودش حال کنه و اصلا درخاست من براش مهم نی. خیلی عصبیم. دیشب باهاش بحثم شد ولی دیگه جواب مسجامو نداد امروزم تا الان بهم زنگ نزده چون میدونم الان خودشو حق به جانب میدونه. چیکار کنم با این اخلاقش؟؟؟ نمیتونم ازش توقع نداشته باشم

  2. بالا | پست 2

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jul 2015
    شماره عضویت
    18828
    نوشته ها
    46
    تشکـر
    2
    تشکر شده 18 بار در 15 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : همسرم بی احساسه

    سلام شما حق دارین چون یه عمرزندگیت روقراره پای اون بذاری ودرعوض از اون میخوای همدم سختیا وخوشیات باشه میخوای همین قدر که شما واسه خوشبختی تلاش میکنی اونم اینکارو بکنه مقصرنیستی برای این زندگی هردو طرف باید توقعات زیادی رو حذف کنن ولی اون هنوز شاید یاد نگرفته دیگه وارد زندگیه قراره بشه که ازخیلی چیزای مجردی فاصله بگیره یکی دیگه شریک زندگیش شده همش نبایدبه فکر خودش باشه منطقی باهاش حرف بزنین جوری که ناراحت نشه

  3. بالا | پست 3

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Oct 2015
    شماره عضویت
    23370
    نوشته ها
    288
    تشکـر
    43
    تشکر شده 192 بار در 128 پست
    میزان امتیاز
    9

    پاسخ : همسرم بی احساسه

    تاپیک خوبیه و مشکل بزرگیه که خیلیا تو جامعه این مشکل رو دارند...
    حقیقت اینه وقتی ادمی ازدواج میکنه باید واسه همسرش وقت بزاره و تفریح و شادیشو بیشتر رو همسرش خلاصه کنه که
    نهایتانا باعث بشه زندگی مستحکم تر بشه
    با توجه به اینکه تازه ازدواج کردین این مساله باید شدیدا مورد توجه همسرتون قرار بگیره
    ولی متاسفانه امروزه شاهد این هستیم که بدون مطالعات وارد ازدواج میشیم و همین عامل باعث سرد شدن طرفین و نهایتا با چند تا مشکل ریز و درشت میشه طلاق...
    حال کاری که شما باید بکنی تنها اینه که سعی کنی بیشتر به خودت جذبش کنی ولی اینکه ایشون چقدر فهمیده و منطقی باشه دیگه بستگی به خودشون داره
    پ.ن. موفقیت تو ازدواج نیاز به هوش و درک و منطق هر دو طرف داره و نه یه طرف
    موفق باشید
    امضای ایشان
    برای تشکرکردن به جای زدن پست میتوانید از دکمه ستاره زیر عکس کاربری استفاده کنید.

  4. بالا | پست 4

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Oct 2015
    شماره عضویت
    23358
    نوشته ها
    20
    تشکـر
    4
    تشکر شده 1 بار در 1 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : همسرم بی احساسه

    ببینین نمیدونم شاید من حس میکنم اینطوریه و چون خیلی عاطفی هستم بهونه هایی که میاره برام قابل قبول نیس. اما واقعا خورد میشم وقتی ازش میخام بیاد و بهونه میاره. وقتایی که خودش میتونه با کله میاد و اتفاقا هیچ جوری کم نمیذاره ولی بحث اینه که وقتی که من بهش میگم احتیاج دارم در کنارت باشم اون انگار این احتیاجو درک نمیکنه یا جدی نمیگیره. در حالی که گاهی واقعا احساس نیاز میکنم به حضورش. در ضمن از جهات مختلف به گفته خیلیا و خودش دختر سرزنده و شلوغ و جذابی هستم و وقتی باهمیم واقعا میبینم که بهش خوش میگذره اما نمیدونم چرا همین که میره انگار یه جوری فرق میکنه. رفتارش وقتی پیشمه با زمانی که دوریم متفاوته انگار. دقیقا حس میکنم فراموشم میکنه و سعی میکنه در هر حالی هست بهش خوش بگذره و اینکه من ازش دورم و تنهام و عصبیم انگاری براش مهم نیس. نمیدونم شاید حس من اشتباه میکنه ولی حس میکنم اگه من بجاش بودم و طرف مقابلم ازم میخاس برم پیشش و این توانایی رو داشتم که برم حتما هرجور شده میرفتم. برای جذابیت دیگه چیکار میتونم بکنم؟ نمیخام بگم فوق العاده یا خیلی خاص ولی به اندازه کافی زیبا هستم، از لحاظ روحیه و اخلاقای اجتماعیم خیلی مچیم و اینو همه اطرافیانمون میگن و ایشون بخاطر مخالفتای خانوادگی بسختی منو بدست آورده ولی نمیتونم بفهمم کسی که انقدر سخت براش تلاش کردی چرا از کنار خیلی از خاسته هاش که میشه براورده کرد باید بی تفاوت بگذری! یه جوری دوگانگی داره رفتارش. این برام خیلی درکش سخته

  5. بالا | پست 5

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Oct 2015
    شماره عضویت
    23370
    نوشته ها
    288
    تشکـر
    43
    تشکر شده 192 بار در 128 پست
    میزان امتیاز
    9

    پاسخ : همسرم بی احساسه

    اینکه میگید با دور شدن از شما رفتارش عوض میشه و سردتر میشه دلایل زیادی میتونه داشته باشه
    مثلا ممکنه ایشون کلا دوستان و فامیلی که داره نمیخاد از دست بده و دوست داره مثل همیشه با اونها هم خوش بگزرونه
    بالاخره روحیه ادمها متفاوته بعضی ها دوست دارند با دوستان و فامیل بیشتر باشند و بعضی ها هم با همسر و فرزند و ...
    امضای ایشان
    برای تشکرکردن به جای زدن پست میتوانید از دکمه ستاره زیر عکس کاربری استفاده کنید.

  6. بالا | پست 6

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Oct 2015
    شماره عضویت
    23358
    نوشته ها
    20
    تشکـر
    4
    تشکر شده 1 بار در 1 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : همسرم بی احساسه

    دقیقا بشدت با رفیقاش حال میکنه و من از این موضوع بشدت حرص میخورم. البته حسود نیستم ولی میخام اونقدری که برای اونا وقت میذاره و از کنارشون بودن لذت میبره برای منم وقت بذاره. حتی حس میکنم وقتی کنار دوستاشه باهاش تماس میگیرم یه جوری وانمود میکنه که کسی نفهمه همسرش تماس گرفته یا اگه میفهمن یه جوری سریع مکالمه رو تموم میکنه. حس میکنم میخاد جلوی دوستاش مورد طعنه و کنایه قرار نگیره و مثلا بگه خیلی مردم و از اینجور حرفا!! انگار خییییلی تو فاز مجردی و روابط مجردیه. کلافه شدم بخدا همین دیروزم سر اینجور مسائل بحث کردیم ته تهش میگه من نمیدونستم تو چنین انتظاری از من داری ولی اگه ناراحتت کردم دیگه تکرار نمیشه! بخدا از تذکر دادن و تکرار کردن خستم

  7. بالا | پست 7

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Oct 2015
    شماره عضویت
    23358
    نوشته ها
    20
    تشکـر
    4
    تشکر شده 1 بار در 1 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : همسرم بی احساسه

    خواهش میکنم راه حل عملی بهم پیشنهاد بدید من تمام اعصاب و انرژیمو دارم بجای اینکه صرف درسام و پایان نامم بکنم صرف روابطم میکنم اما احساس میکنم نتیجه دائمی نمیگیرم. هرشب با ناراحتی میخابم همش انگار یه عقده ای رو دلمه که نمیذاره شاد باشم

  8. بالا | پست 8

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    May 2015
    شماره عضویت
    16357
    نوشته ها
    486
    تشکـر
    301
    تشکر شده 249 بار در 171 پست
    میزان امتیاز
    9

    پاسخ : همسرم بی احساسه

    اشتباهت اینه که به جای اینکه دقیقا همینا رو بهش بگی ساکت میشی در مقابل این کاراش..باید بهش گوشزد کنی که الان وارد دوارن جدیدی از زندگی شده..حتی اگه میتونی از یه واسط نزدیک به دو طرف بخواه یه جوری حالیش کنه که نفهمه تو گفتی...ناراحتیاتو بهش بگو بزار بفهمه از این کاراش ناراحت میشی...اینکه نگی و فکر کنی طرفت خودش میفهمه خب اشتباهه.
    حتی سعی کن اگر اینکارشو ادامه میده باهاش سرد برخورد کنی یا اگر با خواست خودش قصد کرد بیاد یشت مثل خودش براش بهانه بیاری که نتونه بیاد و یه جورایی طعم اینجور ناراحتیا رو بهش بچشونی که بهتر درکت کنه

  9. بالا | پست 9

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Oct 2015
    شماره عضویت
    23358
    نوشته ها
    20
    تشکـر
    4
    تشکر شده 1 بار در 1 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : همسرم بی احساسه

    بارها به شکل کاملا مستقیم اینارو ازش خاستم و میخام، قهر کردم کم محلی کردم ولی هربار فقط واسه سه مدت کوتاه جواب گرفتم. خسته شدم از فک کردن به این موضوع. همش فک میکنم خیلی زشتم یا خیلی کسل کنندم اصلا اعتماد بنفسم بشدت پایین اومده. مدام در حال جر و بحث سر این مواردیم وقتی میگم چرا بهم نمیگی دوسم داری میگه خودت میدونس چقد دوست دارم. دیگه با چه زبونی بهش بفهمونم. هر کسی رو هم واسطه کنم میفهمه حس میکنم شروع رابطمون از اول اشتباه بوده

  10. بالا | پست 10

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    May 2015
    شماره عضویت
    16357
    نوشته ها
    486
    تشکـر
    301
    تشکر شده 249 بار در 171 پست
    میزان امتیاز
    9

    پاسخ : همسرم بی احساسه

    از اين حسها به خودت راه نده
    با يه مشاور مجرب صحبت كن حتما مشكلت قابل حل هست..
    يه راه اينه كه كارى كنى بفهمه داره از دستت ميده...چجورى نميدونم ولى پسرا گاهى اوقات تلنگر يا تحريك لازم دارن

  11. کاربران زیر از sooshiyant بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  12. بالا | پست 11

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Oct 2015
    شماره عضویت
    23358
    نوشته ها
    20
    تشکـر
    4
    تشکر شده 1 بار در 1 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : همسرم بی احساسه

    سلام. ممنون از مشورتتون. راستش آخر هفته گذشته رو باهم گذروندیم و طبق معمول اوقات خوبی کنار هم داشتیم. فعلنم مشکل خاصی پیش نیومده ولی این روند کاهشی و نزولی رابطه عاطفیمون چیزیه که هربار دارم تجربش میکنم. وقتی باهمیم همه چی خیلی خوبه ولی وقتی دور میشیم به تدریج یه سری مسائل کمرنگ میشه تا زمانی که دوباره همدیگرو میبنیم. خیلی مزخرفه نه؟! احساس میکنم تو یه بازی اسیر شدم

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

لیست کاربران دعوت شده به این موضوع

کلمات کلیدی این موضوع

© تمامی حقوق برای مشاورکو محفوظ بوده و هرگونه کپی برداري از محتوای انجمن پيگرد قانونی دارد