صفحه 1 از 2 12
نمایش نتایج: از 1 به 50 از 55

موضوع: چگونه برخورد کنم

4152
  1. بالا | پست 1

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Sep 2015
    شماره عضویت
    22163
    نوشته ها
    40
    تشکـر
    0
    تشکر شده 3 بار در 3 پست
    میزان امتیاز
    0

    چگونه برخورد کنم

    سلام دوستان من با اقايي به قصد ازدواج هستم...ايشون ايران نيستن و قرار بود بياين ايران و مراسم بگيريم كه به خاطره پروژه كاريشون عقب افتاد...خانواده هامون در جريانن..به علت تفاوت زماني و كاره ايشون من خيلي درك ميكردم و ازشون هم انتظاره بيجا و توجه و زنگه مداوم نداشتم،..و اينو بگم همو خيلي دوست داريم و كلي حرف زديم و قول و قرار گزاشتيم و برنامه ريختيم ....و ايشون اين پروژه و ماموريتو خيلي درگيرشون كرده...پدر من جمعه بمً گفتن اينور سال مياد يا اونور يا تعطيلات ژانويه چي؟؟؟منم نوشتم واسش...و زنگ زدم برنداشت...البته اين تماسهاي و اس ام اي بي جواب من و اون عادي هست چون دوازده ساعت اختلاف داريم...تا اينكه از سر كنجكاوي رفتم فيس بوكش ديدم رفته مهموني و تولد يكي از دوستاشون با تم هالووين و اونجاس...منم خيلي ناراحت شدم ولي از اونجايي كه نميتونم بهش بگم كه چكت ميكنم چيزي نگفتم..بهش اس ام اس زدم ازت ناراحتم بم من كم توجه ميكني زده باور كن سرم شلوغه عزيزه دلم اولين فرصت بهت زنگ ميزنم..از ديروز هم نزده..ولي ميره عكسهاي تولده هالووينو لايك كنه و از اون ميزبان تشكر كنه و باز تولدشو تبريك بگه....دلم ميخاست بگم اينقدر سرت شلوغه كه به مهموني و فيس بوكت ميرسي ؟؟؟؟!!نميخام اصلا خودمو كوچيك كنم ولي به نظره شما چي كار كنم،؟؟؟؟ديگه زنگ و اس نميدم اينو مطمعنم ولي كلا دلم پره و ناراحتم ميشه كمكم كنيد

  2. بالا | پست 2

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    May 2015
    شماره عضویت
    16357
    نوشته ها
    486
    تشکـر
    301
    تشکر شده 249 بار در 171 پست
    میزان امتیاز
    9

    پاسخ : شما جاي من بودين چيكار ميكردين،؟؟

    کسایی که همو میبینن به سختی با هم وارد رابطه و بعدم برا ازدواج میشن...اینکه شما چجوری با هم اینجوری آشنا شدین و همو شناختین جای تعمل داره.
    بنظر من هیچوقت سعی نکن ناراحتیتو تو خودت بریزی و بهش نگی که چرا؟ چون دوسش داری و قراره باهاش ازدواج کنی...این اشتباهه
    اون باید بدونه حواست هست باید بدونه چیا ناراحتت میکنه...شاید اصلا کار و پروژه ای اونجور که وانمود میکنه نباشه!
    بنظرم باید پیش مشاور خانواده میرفتی..اون الان تو جامعه ای هس که فرهنگش با فرهنگ ایران فرق داره فردا روزی ممکنه خیلی کارا کنه که دوست نداشته باشی پس بشین بهتر فکر کن..بهش بگو ازش ناراحتی دلیل ناراحتیتو بگو...حتی اگر شده تو فشارش بزار که حتما برگرده برا کارای ازدواج و آشنایی...با یه عکس و دوتا چت ویدئویی کردن که نمیتونی بشناسیش فردا روزی قراره یه عمر و باهاش بگذرونی

  3. بالا | پست 3

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Sep 2015
    شماره عضویت
    22163
    نوشته ها
    40
    تشکـر
    0
    تشکر شده 3 بار در 3 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : شما جاي من بودين چيكار ميكردين،؟؟

    يعني بهش بگم ديدم رفتي تولد؟؟؟چك ميكنم فيس بوكه خودتو دوستاتو؟؟؟من باش حضوري اشنا شدم...

  4. بالا | پست 4

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    May 2015
    شماره عضویت
    16357
    نوشته ها
    486
    تشکـر
    301
    تشکر شده 249 بار در 171 پست
    میزان امتیاز
    9

    پاسخ : شما جاي من بودين چيكار ميكردين،؟؟

    نگو که کنترل میکردی و چک میکردی
    بگو فلان عکس که تگ شده بودی برام اومد دیدمش و بقیه عکسایی هم که توش بودی دیدم جشن چطور بود و این حرفا بزار یکم برات تعریف کنه بعد هم بهش گله کن بگو وقت داشتی بری جشن و اینجور چیزا ولی برا اینکه بخوای بیای منو خانوادمو ببینی یا زنگ بزنی و جواب پیام بدی وقت نداری..بعدم سکوت کن و تا مدتی جوابشو نده...بزار بفهمه ناراحت کردن یعنی چی

  5. بالا | پست 5

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Sep 2015
    شماره عضویت
    22163
    نوشته ها
    40
    تشکـر
    0
    تشکر شده 3 بار در 3 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : شما جاي من بودين چيكار ميكردين،؟؟

    دقيقااا منم ميخام بدونه ناراحتم...ولي اخه من فيس بوك ندارم و اونم ميدونه...من با فيس بوكه خواهرم رفتم ديدم كه اونم نداره و نميدونه...اون اصلا روحشم خبر نداره و به ذهنشم نميرسه كه من فيس بوكشو ميبينم و دوستاشو ميشناسم...الانم هم ناكهاني بگم توپ ميوفته توي ميدونه اون كه منو چك ميكني و شك ميشه و تازه شاكي...

  6. بالا | پست 6

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    May 2015
    شماره عضویت
    16357
    نوشته ها
    486
    تشکـر
    301
    تشکر شده 249 بار در 171 پست
    میزان امتیاز
    9

    پاسخ : شما جاي من بودين چيكار ميكردين،؟؟

    از شگردهای زنانه استفاده کن و با عقل جلو برو
    خب بگو دلت براش تنگ شده بود جوابتم که نمیداد میخواستی عکسشو ببینی رفتی تو فیسبوک پیداش کردی یه اکانت هم بساز برا خودت و قبلش اددش کن بعدم دلخوریتو ابراز کن بگو عکساشو که خواستی ببینی یه سری عکس دیدی مال همین یکی دو روز و بعدم یکم ازش گله کن که برا من و اومدن وقت نداری ولی برا جشن و مهمونی رفتن وقت داری...
    یه مدت اگر دیدی همچنان بیخیالی طی میکنه یه بار خیلی سرد و جدی باهاش حرف بزن بگو مثلا پسر یکی از همکارای بابات خواسته بیاد خواستگاریت باباتم خیلی با طرف دوست هست و اومده ازم پرسیده اگه این پسر نمیخواد و نمیاد تکلیفتو مشخص کنه میخوام بگم دوستم بیاد خواستگاری...یه جورایی تحت فشار قرار بگیره و به خودش بیاد

  7. بالا | پست 7

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Sep 2015
    شماره عضویت
    22163
    نوشته ها
    40
    تشکـر
    0
    تشکر شده 3 بار در 3 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : شما جاي من بودين چيكار ميكردين،؟؟

    باشه ممنونم دوست عزيز...ولي واقعا كاري ميخوام انجام بدم كه بعدا پشيمون نشم..اگه زنگ نزنه ديگه هيچي من نابود ميشم...مننونم به دنيا

  8. بالا | پست 8

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    May 2015
    شماره عضویت
    16357
    نوشته ها
    486
    تشکـر
    301
    تشکر شده 249 بار در 171 پست
    میزان امتیاز
    9

    پاسخ : شما جاي من بودين چيكار ميكردين،؟؟

    خب پس برو پیش یه مشاور
    گاهی وقتا پسرا وقتی خیالشون از بابت یه چیزی راحت باشه خودشونو به بیخیالی میزنن
    میدونه تو رو داره و از طرفی میدونه که هیچ جوره نمیتونی قیدشو بزنی پس راحت و با خیال آسوده و بدون هیچ عجله ای کاراشو انجام میده ولی این درست نیست و گاهی باید یه تلنگری بهش زده بشه تا به خودش بیاد و بدونه به یکی قولی داده که باید به اون متعهد باشه

  9. کاربران زیر از sooshiyant بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  10. بالا | پست 9

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Sep 2015
    شماره عضویت
    22163
    نوشته ها
    40
    تشکـر
    0
    تشکر شده 3 بار در 3 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : شما جاي من بودين چيكار ميكردين،؟؟

    دقيقااا منم ميخام ترس از دست دادنه منو حس كنه...ولي از راه درست...نه اون نميدونه من بهش وابستم ...به نظرتون چيزي براش بنويسم سند كنم،؟؟؟؟يه چيزي كه بدونه اوضاع مثه قبل نيست يه خورده بترسه...من همش مهربون و خوش اخلاق بودم و هي درك كردم...از اينور هم ميگم درك نكنم ميگه بچس و نميفهمه...من الان واقعاااا ناراحتم و بيشترشم ماله تولدس...اصلا قدرت تصميم گيري ندارم...

  11. بالا | پست 10

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Sep 2015
    شماره عضویت
    22163
    نوشته ها
    40
    تشکـر
    0
    تشکر شده 3 بار در 3 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : شما جاي من بودين چيكار ميكردين،؟؟

    الان براش نوشتم باور نميكنم اينقدر سرت شلوغ باشه كخ نتوني يه اس ام اس بدي مهم اينه ادم الويتهاشو رده بندي كنه

  12. بالا | پست 11

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Apr 2014
    شماره عضویت
    3222
    نوشته ها
    196
    تشکـر
    356
    تشکر شده 287 بار در 145 پست
    میزان امتیاز
    11

    پاسخ : شما جاي من بودين چيكار ميكردين،؟؟

    خب وقتی ایشون خارج از کشور هستند باید این رو بپذیرید که با فرهنگ اون ها اجین شدند ...
    این بی توجهی به شما نیست
    مردم اونجا تو جشن هالووین ، کریسمس ، مرخصی های سالیانه و تعطیلات آخر هفته دوست دارن هرکاری که میخوان رو انجام بدن و به نوعی یه تفریح شاد و جذاب برای خودشون داشته باشن
    به هر قیمتی هم که بشه میخوان از این تعطیلات استفاده کنند حتی تفریح رو شاید با قرار ملاقات با بهترین دوستشون ترجیح بدند
    اشخاصی هم که اونجا زندگی میکنن یه مقدار تو خودشون هستن و نمیشه ازشون انتظار داشت که هر دقیقه به فکر همسرشون باشند یا صحبتای عاشقانه بکنند و ... !
    اگر ایشون هم قصدشون ازدواج نبوده اصلا با این مسافت دور پا پیش نمیزاشتن و همونجا ازدواج میکردند
    پس ایشون شما رو میخوان ؛ منتهی این شما هستید که باید با رفتار های ایشون کنار بیاید ( بی توجهی به شما نیست ، صرفا تفاوت فرهنگی و وضع و اوضاع هست :d )

  13. بالا | پست 12

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    May 2015
    شماره عضویت
    16357
    نوشته ها
    486
    تشکـر
    301
    تشکر شده 249 بار در 171 پست
    میزان امتیاز
    9

    پاسخ : شما جاي من بودين چيكار ميكردين،؟؟

    نقل قول نوشته اصلی توسط positive نمایش پست ها
    خب وقتی ایشون خارج از کشور هستند باید این رو بپذیرید که با فرهنگ اون ها اجین شدند ...
    این بی توجهی به شما نیست
    مردم اونجا تو جشن هالووین ، کریسمس ، مرخصی های سالیانه و تعطیلات آخر هفته دوست دارن هرکاری که میخوان رو انجام بدن و به نوعی یه تفریح شاد و جذاب برای خودشون داشته باشن
    به هر قیمتی هم که بشه میخوان از این تعطیلات استفاده کنند حتی تفریح رو شاید با قرار ملاقات با بهترین دوستشون ترجیح بدند
    اشخاصی هم که اونجا زندگی میکنن یه مقدار تو خودشون هستن و نمیشه ازشون انتظار داشت که هر دقیقه به فکر همسرشون باشند یا صحبتای عاشقانه بکنند و ... !
    اگر ایشون هم قصدشون ازدواج نبوده اصلا با این مسافت دور پا پیش نمیزاشتن و همونجا ازدواج میکردند
    پس ایشون شما رو میخوان ؛ منتهی این شما هستید که باید با رفتار های ایشون کنار بیاید ( بی توجهی به شما نیست ، صرفا تفاوت فرهنگی و وضع و اوضاع هست :d )
    هرچقدر كه با فرهنگ اونجا اجين شده باشه بازم بايد بدونه داره يه دختر ايرانى ميگيره بايد درك كنه اگه ميتونست ميرفت از همونجا زن ميگرفت...پس چون اونجاست دليل نميشه اولويتهاى زندگيش فرق كنه...هرجا كه باشه اولويت زندگيش بعد از كار بايد خانوادش باشه...جشن باشه كه باشه نوشتن يه پيام ٥ دقيقه هم وقت نميبره يا تماس گرفتن نيم ساعت هم زمان نميبره.

    نازى خانم اگر قراره حس كنه داره از دستت ميده بايد حس كنه رقيب داره اگه واقعا عاشقت باشه همينكه بفهمه يكى ديگه هم ميخوادت حسابى روش اثر ميزاره مگر اينكه اونجور كه نشون داده علاقه اى نداشته باشه.
    ببخشيد رك حرف ميزنم

  14. بالا | پست 13

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Sep 2015
    شماره عضویت
    22163
    نوشته ها
    40
    تشکـر
    0
    تشکر شده 3 بار در 3 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : شما جاي من بودين چيكار ميكردين،؟؟

    سلام دوباره...دوستان من خيلي اعصابم خورده از اون روز نه زنگ زده نه حتي اس ام اسامو ديده ولي الان ديدم رفته كلي با صاحب تولد شوخي كرده و نوشته و لايك كرده..الان خيلي قاطي كردم تا ديدم چهار يار زنگ زدم بهش بگم..برنداشت البته خوابه الان...بهش اس ام اس زدم حتمااا زنگ برن و قصدم اينه كه به روش بيارم همه اينا كه ديدم..الان قدرت تصميم گيري كاره درستو ندارم..تازه ديدم دكور تولدو چيده..و با اون صاحب تولدو از ظهري كه همو ديدن نوشته پس وقته اينكارو داره؟؟؟وقت نداري حتي اسم ان اس منو بخوني يا حتي خودت بنويسي...تورو خدا كاره دوست چيه؟؟ميخام همه رو بش بگم و خودمو خالي كنم..بعدشو نميدونم ديگه...حتما اونا واسش مهمترن تا من

  15. بالا | پست 14

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Sep 2015
    شماره عضویت
    22163
    نوشته ها
    40
    تشکـر
    0
    تشکر شده 3 بار در 3 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : شما جاي من بودين چيكار ميكردين،؟؟

    از جمعه شب تا حالا توي عذابم..فقط در جواب زنگ و اس ام اس من نوشته..عزيزه دلم ميزنگمت باور كن سرم شلوغه...همين..حتي نكرد ناراحتيمو از دلم دربياره ببينه من بعدش چي نوشتم..همش فكره منفي ميكنم ميگم شايد ديگه نميخاد داره ميپيچونم!!مگه ميشه؟؟؟اخه اينا قبل از من هم بودن ولي الان نميدونم چرا اينطوري شده...دستام داره ميلرزه ..واسش مهم نيستم؟؟كلي دوستم داشت عاشقم بود نميدونم چيكار كنم دلم خيلي گرفته حال تهوع دارم

  16. بالا | پست 15

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Aug 2015
    شماره عضویت
    21037
    نوشته ها
    25
    تشکـر
    4
    تشکر شده 3 بار در 2 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : شما جاي من بودين چيكار ميكردين،؟؟

    دوست عزیز لطفا آروم باش
    گاهی اوقات شما باید انتظارتو از کسی که بغل دستت داره زندگی میکنه هم کوتاه کنی چه برسه به اینکه...
    اما بطور کلی هیچوقت گمان نکنید میتونی با کسی که روزای اول هم مجبوری برای توجهش التماس کنی... همیشه احساست رو راضی نگه داری
    بدستش هم بیاری ارزشی نداره چون بالاخره یجااااااااااااااااااااااا ااااا کم میاری
    ویرایش توسط ط رویا : 11-04-2015 در ساعت 05:51 PM

  17. بالا | پست 16

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Sep 2015
    شماره عضویت
    22163
    نوشته ها
    40
    تشکـر
    0
    تشکر شده 3 بار در 3 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : شما جاي من بودين چيكار ميكردين،؟؟

    مرسي عزيزم...الانم اگه زنگ زدم ميخاستم حرفامو بزنم...الان دارم فك ميكنم با زنگها و اس ام اس هاي من هم اگه زنگ نزد نزده ديگه.فقط نميدونم چرا...همين الانم هم احساس ميكنم غرورم خيلي خورد شده..اگه مرد ازمو بخاد زمين. زمونو بهم ميريزه كه نگهش داره و بهش برسه و برشگردونه اگه نه هم كه هيچي نميتونه نگهش داره

  18. بالا | پست 17

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Aug 2015
    شماره عضویت
    21037
    نوشته ها
    25
    تشکـر
    4
    تشکر شده 3 بار در 2 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : شما جاي من بودين چيكار ميكردين،؟؟

    دقیقا همینه که میگید
    البته گاهی هم میخوادت اما نمیتونه راضیت کنه چون کلا زندگی رو متفاوت میبینه که دراونصورت باز هم دردآوره
    پس یا باید دقت کنی یکی مثه خودت پیدا کنی یا وقتی متوجه تفاوت ها شدین "دوطرف" سعی کنن از لحاظ فکری بهم نزدیک بشن تا بتونن کنار هم بمونن
    اما نه طوری که یکی دیگری رو کاملا قورت بده یه لیوان آبم روش
    این وسط قرار نیست کسی بخاطر دیدگاهش کامل از صحنه محو یا با احساس سرخوردگی دائم زندگی کنه
    یک زندگیه خوب یک عشق دوطرفه میطلبه که بتونه یجاهایی واسطه ی بعضی تغییرات بشه...

  19. بالا | پست 18

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Sep 2015
    شماره عضویت
    22163
    نوشته ها
    40
    تشکـر
    0
    تشکر شده 3 بار در 3 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : شما جاي من بودين چيكار ميكردين،؟؟

    عزيز حالا من بايد چيكار كنم؟؟؟زنگ كه نميزنم اگه زد چي بگم،؟؟؟بگم اينارو ديدم..كاش صبح قاطي نميكردم زنگ بزنم دام ميخاست حودش پيگيري كنه...

  20. بالا | پست 19

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Aug 2015
    شماره عضویت
    21037
    نوشته ها
    25
    تشکـر
    4
    تشکر شده 3 بار در 2 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : شما جاي من بودين چيكار ميكردين،؟؟

    خوب عزیزم اگه خیلی اذیتت میکنه بگو بهش ! چرا که نه!
    البته اگه خودش تماس گرفت
    یه اکانت فیس بوک بساز برو بعدم ... سوالاتو بپرس چرا ... ( بالاخره برات توضیح میده که)
    هرچند بنظرم بگی از طریق فیس بوک خواهرم...هم نباید فکر کنترل به ذهنش خطور کنه...!!! بگو از سر کنجکاوی بوده دیگه!!!اینکه اونقدرا پیچیده نیست!

  21. بالا | پست 20

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Sep 2015
    شماره عضویت
    22163
    نوشته ها
    40
    تشکـر
    0
    تشکر شده 3 بار در 3 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : شما جاي من بودين چيكار ميكردين،؟؟

    ممنونم عزيزم...ميخاستم درست ترين كارو بكنم واينكه حتما بهش بگم اينارو ديدم واي نه جوري كه تازه شاكي بشه...مرسي از وقتتون كه به من دا ين❤️

  22. بالا | پست 21

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Aug 2015
    شماره عضویت
    21037
    نوشته ها
    25
    تشکـر
    4
    تشکر شده 3 بار در 2 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : شما جاي من بودين چيكار ميكردين،؟؟

    بنظر من کار درست برای تداوم یک رابطه اینه که جاهایی باید...حرفتو قورت ندی حرف دلتو بگو اما با زبون خوش
    و کلـــــــــــــــــــــــ ــــــــــــــا جنگ اول هرچقدرم سخت به از صلح (شاااااااااااااااااایدیه) آخر
    شاد زی .
    ویرایش توسط ط رویا : 11-04-2015 در ساعت 05:56 PM

  23. بالا | پست 22

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Sep 2015
    شماره عضویت
    22163
    نوشته ها
    40
    تشکـر
    0
    تشکر شده 3 بار در 3 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : شما جاي من بودين چيكار ميكردين،؟؟

    نقل قول نوشته اصلی توسط ط رویا نمایش پست ها
    بنظر من کار درست برای تداوم یک رابطه اینه که جاهایی باید حرفتو قورت ندی حرف دلتو بگو اما با زبون خوش
    و کلـــــــــــــــــــــــ ــــــــــــــا جنگ اول هرچقدرم سخت به از صلح (شاااااااااااااااااایدیه) آخر
    شاد زی .
    مرسي از شما..الان زنگام هم ديد ولي.....چقدر حالم بده..ببخشيد سرتون درد اوردم..

  24. بالا | پست 23

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Aug 2015
    شماره عضویت
    21037
    نوشته ها
    25
    تشکـر
    4
    تشکر شده 3 بار در 2 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : شما جاي من بودين چيكار ميكردين،؟؟

    ببخشید متوجه نشدم الان چی؟؟

  25. بالا | پست 24

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Sep 2015
    شماره عضویت
    22163
    نوشته ها
    40
    تشکـر
    0
    تشکر شده 3 بار در 3 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : شما جاي من بودين چيكار ميكردين،؟؟

    الان زنگهايي كه صبح زدم و ميش كال شد رو ديد چون رفت سر گوشيش ولي.....ببخشيد نميخام اينقدر غر بزنم ولي واقعا حالم بده...ثانيه به ثانيه برام سخته خون ميگزره و خبري نيست

  26. بالا | پست 25

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Aug 2015
    شماره عضویت
    21037
    نوشته ها
    25
    تشکـر
    4
    تشکر شده 3 بار در 2 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : شما جاي من بودين چيكار ميكردين،؟؟

    میدونم چی میگی حالتو درک میکنم
    الان با چیزایی تو ذهنت میگذره در عذابی اما اینطوری فقط خودتو اذیت کردی وگرنه این پروسه زمانی بخودیه خودش هم در حال گذره
    بالاخره باید منتظر توضیحاتش بمونی.....
    پس آرامش خودتو حفظ کن

  27. بالا | پست 26

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Aug 2015
    شماره عضویت
    21037
    نوشته ها
    25
    تشکـر
    4
    تشکر شده 3 بار در 2 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : شما جاي من بودين چيكار ميكردين،؟؟

    ایکاش ما آدما حد و مرز وابستگی و دل بستن رو بلد میشدیم

  28. بالا | پست 27

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Nov 2015
    شماره عضویت
    23704
    نوشته ها
    14
    تشکـر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : شما جاي من بودين چيكار ميكردين،؟؟

    عزیزم من خودم توی همچین رابطه ای بودم و کاملا درکت میکنم، اولا میخواستم بهت بگم که اگه فکر میکنه تو فیسبوکش و نمیبینی، بهتره همچنان نفهمه چون راحتتر از طریق فیسبوک میتونی مچش و بگیری اگه بهت دروغ بگه یا مخفی کنه چیزی رو ، من خودم فکر میکردم طرفم همش مشغول درس و ایناست و درگیره اما یکی از دوستاشذعکسش و گذاشت توی فیسبوک و تگش کرد و نوشت ما فکر میکنیم توی افیس دوستمون همش درس میخونه !!! نگو کارتون میبینه با کامپیوترش!!! اینجوری فهمیدم اونجورا هم که میگه درگیر نیست، بعدش اینکه من با اون شخص قبل از اینکه از ایران بره اشنا بودم و فکر میکردم میشناسمش، حتی از ایران هم که رفت چند سال باهم دورادور دوست بودیم و همه چیز خوب بود ظاهرا، اما دقیقا زمانی که برای ازدواج ایران بگشت بعد از ۳ سال ، متوجه رفتارهایی و چیز هایی شدم که توی تمام این مدت و از پشت تلفن و چت و ... هیچوقت ازش ندیده بودم و همه چیز رو منتفی کردم! نمیخوام توی دلت و خالی کنم عزیزم و نمیدونم شناختت از این اقا در چه حدیه! اما میخوام بگم چون توی مرحله شناخت هستی، چشمات و باز کن و همه چیز حتی کوچیکترین چیزها رو در نظر داشته باش و روش فکر کن، و احتمال هرچیزی رو توی این رابطه بده، چون اولا ازش دوری و دسترسی نداری بهش و دوما اینکه جایی زندگی میکنه متفاوت از محل زندگی توهست و شرایط زندگی اونجا با ایران فرق میکنه، من خودم ایران زندگی نمیکنم و میدونم اگه کسی بخواد دروغ بگه به مسی که ایرانه و ازش دوره به راحتی میتونه و اخرشم میگه شرایط اینجا با ایران فرق میکنه و تو نمیدوونی و درک نمیکنی و .... اما نگفتی شما رابطتون چطوریه؟ با هم چقدر صحبت میکنید و شناختتون از هم در چه حدیه؟ این و میپرسم چون میگم نکنه از طرف شما این قضیه جدی باشه و اون شوخی گرفته باشه همه چیز رو!؟

  29. بالا | پست 28

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Sep 2015
    شماره عضویت
    22163
    نوشته ها
    40
    تشکـر
    0
    تشکر شده 3 بار در 3 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : شما جاي من بودين چيكار ميكردين،؟؟

    نقل قول نوشته اصلی توسط Morvarid_ir نمایش پست ها
    عزیزم من خودم توی همچین رابطه ای بودم و کاملا درکت میکنم، اولا میخواستم بهت بگم که اگه فکر میکنه تو فیسبوکش و نمیبینی، بهتره همچنان نفهمه چون راحتتر از طریق فیسبوک میتونی مچش و بگیری اگه بهت دروغ بگه یا مخفی کنه چیزی رو ، من خودم فکر میکردم طرفم همش مشغول درس و ایناست و درگیره اما یکی از دوستاشذعکسش و گذاشت توی فیسبوک و تگش کرد و نوشت ما فکر میکنیم توی افیس دوستمون همش درس میخونه !!! نگو کارتون میبینه با کامپیوترش!!! اینجوری فهمیدم اونجورا هم که میگه درگیر نیست، بعدش اینکه من با اون شخص قبل از اینکه از ایران بره اشنا بودم و فکر میکردم میشناسمش، حتی از ایران هم که رفت چند سال باهم دورادور دوست بودیم و همه چیز خوب بود ظاهرا، اما دقیقا زمانی که برای ازدواج ایران بگشت بعد از ۳ سال ، متوجه رفتارهایی و چیز هایی شدم که توی تمام این مدت و از پشت تلفن و چت و ... هیچوقت ازش ندیده بودم و همه چیز رو منتفی کردم! نمیخوام توی دلت و خالی کنم عزیزم و نمیدونم شناختت از این اقا در چه حدیه! اما میخوام بگم چون توی مرحله شناخت هستی، چشمات و باز کن و همه چیز حتی کوچیکترین چیزها رو در نظر داشته باش و روش فکر کن، و احتمال هرچیزی رو توی این رابطه بده، چون اولا ازش دوری و دسترسی نداری بهش و دوما اینکه جایی زندگی میکنه متفاوت از محل زندگی توهست و شرایط زندگی اونجا با ایران فرق میکنه، من خودم ایران زندگی نمیکنم و میدونم اگه کسی بخواد دروغ بگه به مسی که ایرانه و ازش دوره به راحتی میتونه و اخرشم میگه شرایط اینجا با ایران فرق میکنه و تو نمیدوونی و درک نمیکنی و .... اما نگفتی شما رابطتون چطوریه؟ با هم چقدر صحبت میکنید و شناختتون از هم در چه حدیه؟ این و میپرسم چون میگم نکنه از طرف شما این قضیه جدی باشه و اون شوخی گرفته باشه همه چیز رو!؟
    سلام عزيزم...رابطمون اول اشنايي معمولي بود و شش ماهه جدي شده و خودش بهم گفت برو قضيه رو به بابات بگو و ببين نظرش واجع به خارج ايران چطوره،،،و اينكه ما در مورده همه چيز با هم حرف زديم سركار بچه رفتارمون توي جمع اون و دوستاش خارج ايران قضيه ي مالي رفتاراي بدمون خوبمون حتي گفت من اگه بعدش نيومدم باباش كه دختر دوسته و اينكه تا اون او خواهرش ايران نيستن خانوادمو ببين چون بالام خيلي دختر دوسته..علايقمون كلا همه چيز و از شش ماه پيشم تا حالا اصلا اصلا بهش شك نكردم و ميفهميدم واقعا كار داره و توي يه ايالت ديگه بود حتي تولدشم فقط من بهش تبريك گفتم چون سر كار بود وكسي دوروبرش نبود و قبلا بهم ميگفت اين ايالته كه الان سركاره دوست نداره چند ماه ماموريته برميگرده اون ايالتي كه خيلي اشنا و دوست دارن و گفت اونجا كه برگردم از نظره مالي هم خوبه و بعدش ميام ازدواج كنيم..من جمعه كه اين اتفاقا افتد توي فيس بوكش ديدم رفته همون ايالته كه ميخاست برگرده و رفته تولد و اينا...اصلا به من نگفت كه هيچي زنگ هم نزده مينويسه شلوغم از سه شنبه هم خبر ندارم ديگه منم نزدم ولي ديدم باز نوشته براي اون دوستاش كه بريم ويكندغذا بخوريم وباز كلي شوخي كردن

  30. بالا | پست 29

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Sep 2015
    شماره عضویت
    22163
    نوشته ها
    40
    تشکـر
    0
    تشکر شده 3 بار در 3 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : شما جاي من بودين چيكار ميكردين،؟؟

    ببخشي بد تايپ كردم اخه خيلي اعصابم خورده

  31. بالا | پست 30

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Sep 2015
    شماره عضویت
    22163
    نوشته ها
    40
    تشکـر
    0
    تشکر شده 3 بار در 3 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : شما جاي من بودين چيكار ميكردين،؟؟

    توي اين مدت اصلا توي فيس بوكش چيزه مشكوكي نديدم..ولي از اون جمعه هالووين هي با اين دختره كه ميزبانه تولده شوخي ميكنه البته بگم اينا يه جمع پر از دختر پسرن و جوونن...اين دختر خانوم هم قبل از من ميشناخت و با هم شوخي كرده بودن ولي انگار از جمعه خيلي بيشتر شده مخصوصا شوخياشون و بيرون رفتناشون..بعد از چهار ماه برگشته اين ايالت شايدم خيلي تنهايي كشيده توي ماموريت نميدونم والا..،من تا كي منتظر بمونم؟؟؟

  32. بالا | پست 31

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Sep 2015
    شماره عضویت
    22163
    نوشته ها
    40
    تشکـر
    0
    تشکر شده 3 بار در 3 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : شما جاي من بودين چيكار ميكردين،؟؟

    دارم كلافه ميشم...سه شنبه فقط نوشته عزيزه دلم خوب كاري ميكني ناراحتيتو بم ميگم شلوغم ميدونم ازم دلخوري يه خورده ديگه صبر كن..همين

  33. بالا | پست 32

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Nov 2015
    شماره عضویت
    23704
    نوشته ها
    14
    تشکـر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : شما جاي من بودين چيكار ميكردين،؟؟

    خوب این خیلی خوبه که با هم در همه موارد صحبت میکنید چون خیلی به شناختتون از هم کمک میکنه، اما من اگه جای شما بودم بیشتر از ۶ ماه صبر میکردم برای انتخاب شریک زندگیم، ببین عزیزم ایشون اگه بیاد الان ایران، شما قطعا عقد میکنید، اما من فکر میکنم بهتره یک مدت کوتاه هم که شده با هم از نزدیک معاشرت کنید، میفهمم که ممکنه بخاطر علاقه ای که داری بهش دوست داشته باشی که سریع عقد کنید ،اما بهتره بهش پیشنهاد بدی بیاد ایران واسه تعطیلات که همو ببینید،اما حرفی از برنامه عقد نزن به ۲ دلیل، اول اینکه تجربه شخصیه من اینه که معمولا اقایون زمانی که از طرف دختر خیلی اشتیاق ازدواج میبینن اتوماتیک یکمی مکث میکنن و عقب میکشن ، دوم اینکه اگه در مورد برنامه ازدواج صحبتی نکنی و بیاد ایران و از نزدیک باهاش بیشتر باشی و بیشتر بشناسیش، این فرصت رو به خودت دادی که اگه به موردی برخوردی که واقعا واست قابل قبول نبود و خواستی از ازدواج منصرف بشی به اون طرف هم ضربه روحی نزدی، چون اینطور که من متوجه شدم رابطتون از راه دور بوده و از نزدیک انچنان با هم نبودید ، باور کن که معاشرت از نزدیک یه چیز دیگه است، یعنی ۱ ماه شناخت از نزدیک برابر ۹ ماه شناخت راه دوره، اینو میگم چون من خودم سالها ایران نبودم و رابطه راه دور رو کاملا میدونم چیه، ولی یه سوالی هست که بهتره بهش توجه کنی، اونم اینه که من نمیدونم چطور با هم اشنا شدید و جذب هم شدید ، اما دلیل انتخاب شما که ازش دورید برای اشنایی و ازدواج چیه؟ اینو میگم چون معمولا پسر هایی که خارج از ایران هستند ترجیح میدن به کسی نزدیک بشن و اشنا بشن حتی برای ازدواج که نزدیکشون باشه، مگر اینکه اطراف خودشون یا کسی که مورد علاقشون باشه نباشه ، یا یهو با کسی راه دور مثلا تو ایران اشنا شدن که متوجه شدن این همونیه که میخوان ، و یا اینکه شخصیتا ادم جذابی نیستن از چشم دیگرانی که نزدیکش هستند و چون این فاصله باعث میشه که اون ایرادات رو کسی که ایرانه یا دوره متوجه نشه و خوب میدونی که خارج از ایران زرق و برق داره و ممکنه خیلی ها رو به این دلیل حاضر به ازدواج بکنه، پشت این قضیه پنهان بشن و متاسفانه زمانی اون دختر طرف و بشناسه که ازدواج کرده و زیر یک سقف با طرف زندگی میکنه که دیگه دیره، واسه همین میگم خودت بهتر میدونی جواب این چی میتونه باشه اما خیلی مهمه که حتما بدونی.

  34. بالا | پست 33

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Sep 2015
    شماره عضویت
    22163
    نوشته ها
    40
    تشکـر
    0
    تشکر شده 3 بار در 3 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : شما جاي من بودين چيكار ميكردين،؟؟

    نقل قول نوشته اصلی توسط Morvarid_ir نمایش پست ها
    خوب این خیلی خوبه که با هم در همه موارد صحبت میکنید چون خیلی به شناختتون از هم کمک میکنه، اما من اگه جای شما بودم بیشتر از ۶ ماه صبر میکردم برای انتخاب شریک زندگیم، ببین عزیزم ایشون اگه بیاد الان ایران، شما قطعا عقد میکنید، اما من فکر میکنم بهتره یک مدت کوتاه هم که شده با هم از نزدیک معاشرت کنید، میفهمم که ممکنه بخاطر علاقه ای که داری بهش دوست داشته باشی که سریع عقد کنید ،اما بهتره بهش پیشنهاد بدی بیاد ایران واسه تعطیلات که همو ببینید،اما حرفی از برنامه عقد نزن به ۲ دلیل، اول اینکه تجربه شخصیه من اینه که معمولا اقایون زمانی که از طرف دختر خیلی اشتیاق ازدواج میبینن اتوماتیک یکمی مکث میکنن و عقب میکشن ، دوم اینکه اگه در مورد برنامه ازدواج صحبتی نکنی و بیاد ایران و از نزدیک باهاش بیشتر باشی و بیشتر بشناسیش، این فرصت رو به خودت دادی که اگه به موردی برخوردی که واقعا واست قابل قبول نبود و خواستی از ازدواج منصرف بشی به اون طرف هم ضربه روحی نزدی، چون اینطور که من متوجه شدم رابطتون از راه دور بوده و از نزدیک انچنان با هم نبودید ، باور کن که معاشرت از نزدیک یه چیز دیگه است، یعنی ۱ ماه شناخت از نزدیک برابر ۹ ماه شناخت راه دوره، اینو میگم چون من خودم سالها ایران نبودم و رابطه راه دور رو کاملا میدونم چیه، ولی یه سوالی هست که بهتره بهش توجه کنی، اونم اینه که من نمیدونم چطور با هم اشنا شدید و جذب هم شدید ، اما دلیل انتخاب شما که ازش دورید برای اشنایی و ازدواج چیه؟ اینو میگم چون معمولا پسر هایی که خارج از ایران هستند ترجیح میدن به کسی نزدیک بشن و اشنا بشن حتی برای ازدواج که نزدیکشون باشه، مگر اینکه اطراف خودشون یا کسی که مورد علاقشون باشه نباشه ، یا یهو با کسی راه دور مثلا تو ایران اشنا شدن که متوجه شدن این همونیه که میخوان ، و یا اینکه شخصیتا ادم جذابی نیستن از چشم دیگرانی که نزدیکش هستند و چون این فاصله باعث میشه که اون ایرادات رو کسی که ایرانه یا دوره متوجه نشه و خوب میدونی که خارج از ایران زرق و برق داره و ممکنه خیلی ها رو به این دلیل حاضر به ازدواج بکنه، پشت این قضیه پنهان بشن و متاسفانه زمانی اون دختر طرف و بشناسه که ازدواج کرده و زیر یک سقف با طرف زندگی میکنه که دیگه دیره، واسه همین میگم خودت بهتر میدونی جواب این چی میتونه باشه اما خیلی مهمه که حتما بدونی.
    عزيزم من توي ايران باش اشنا شدم و سه ماههم رفت و امد داشتيم..معيارهايي كه من خواستمو داشت و اونم همينطور...مثه خسيس نباشه خوش اخلاق باشه مسعوليت پذير باشه ول خيلي با هم مچ بوديم. ..مرواريد جون من الان مشكلم اينا نيست مشكلم بي خبريم منتظر موندنم و اون متنهايي كه خوندم و اينكه همش فكره منفي ميكنم بلاتكليفي خيلي بده مردم از بس گوشيمو چك كردم..و اينكه براي اونا و دوستاشون مينويسه و وقت ميزاره دكور بچينه تولد ميره لايك ميكنه قرار ويكند ميزاره...يعني اونا واسش جذابترن؟؟؟پس اين همه قول و قرار حرف واي جلوي بابام خانوادم..قصدش از اين كاراچيه؟

  35. بالا | پست 34

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Sep 2015
    شماره عضویت
    22163
    نوشته ها
    40
    تشکـر
    0
    تشکر شده 3 بار در 3 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : شما جاي من بودين چيكار ميكردين،؟؟

    تا كي منتظر بمونم؟

  36. بالا | پست 35

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Nov 2015
    شماره عضویت
    23704
    نوشته ها
    14
    تشکـر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : شما جاي من بودين چيكار ميكردين،؟؟

    ببین یا میخواد تورو‌توی انتظار بزاره که تشنه تر شی و بیشتر دوستش داشته باشی، یا ادم بیخیالیه کلا ،بنابر این من جای تو باشم بیتفاوت رفتار میکنم، صبر میکنم ببینم خودش بعد چند روز که زنگ میزنه با وجود اینکه مسیج های تورو دیده چی میگه، مسلما انتظار این رو داره که بشنوه که نارحت شدی و اگه تو بروی خودت نیاری اگه هدفش تشنه کردنت بوده باشه که بیتفاوت بودی و به هدفش نرسیده و یه حرفی میزنه بلاخره ، اگر هم ادم بیخیالی باشه اگه تو هم چیزی نگی اونم چیزی نمیگه و اونوقت تو بهتر میدونی بعدش چه تصمیم باید بگیری، به نظرم خودت و بیتفاوت نشون بده نازی جون.

  37. بالا | پست 36

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Sep 2015
    شماره عضویت
    22163
    نوشته ها
    40
    تشکـر
    0
    تشکر شده 3 بار در 3 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : شما جاي من بودين چيكار ميكردين،؟؟

    نقل قول نوشته اصلی توسط Morvarid_ir نمایش پست ها
    ببین یا میخواد تورو‌توی انتظار بزاره که تشنه تر شی و بیشتر دوستش داشته باشی، یا ادم بیخیالیه کلا ،بنابر این من جای تو باشم بیتفاوت رفتار میکنم، صبر میکنم ببینم خودش بعد چند روز که زنگ میزنه با وجود اینکه مسیج های تورو دیده چی میگه، مسلما انتظار این رو داره که بشنوه که نارحت شدی و اگه تو بروی خودت نیاری اگه هدفش تشنه کردنت بوده باشه که بیتفاوت بودی و به هدفش نرسیده و یه حرفی میزنه بلاخره ، اگر هم ادم بیخیالی باشه اگه تو هم چیزی نگی اونم چیزی نمیگه و اونوقت تو بهتر میدونی بعدش چه تصمیم باید بگیری، به نظرم خودت و بیتفاوت نشون بده نازی جون.
    نه من توپم پره حسابي..البته اين روي منو تا حالا نديده از بس دركش كردم و باش مهربون بودم احساس ميكنم زيادي لي لي به لالاش گزاشتم و هي گفتم ميفهمم كار داري...بات موافقم عزيزم كاملا بي تفاوت رفتار ميكنم و با اينكه سختمه ولي منتظر ميمونم..

  38. بالا | پست 37

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jun 2015
    شماره عضویت
    17566
    نوشته ها
    998
    تشکـر
    1,418
    تشکر شده 873 بار در 505 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : شما جاي من بودين چيكار ميكردين،؟؟

    دفعه اولشه ک ازین برخوردا داره؟
    یا قبلنم تکرار شده؟
    امضای ایشان


    باید یکبار به خاطر همه چیز گریه کرد
    آن قدر که اشک ها خشک شوند
    باید این تن اندوهگین را چلاند
    و
    بعد دفتر زندگی را ورق زد
    به چیز دیگری فکر کرد
    باید پاها را حرکت داد
    و
    همه چیز را از نو شروع کرد



  39. بالا | پست 38

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Nov 2015
    شماره عضویت
    23704
    نوشته ها
    14
    تشکـر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : شما جاي من بودين چيكار ميكردين،؟؟

    به نظر من بهتره بی تفاوت باشی چون نمیدونی اونور چه خبره و چی میخواد بگه، و به هیچ عنوان اشاره ای بهذفیسبوک و اینکه میدونی که وقت داشته کلمنت بزاره واسه کسی نکن، چون اگه واقعا مسئله ای باشه از اون طریق متوجهذمیشی عزیزم.

  40. بالا | پست 39

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Sep 2015
    شماره عضویت
    22163
    نوشته ها
    40
    تشکـر
    0
    تشکر شده 3 بار در 3 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : شما جاي من بودين چيكار ميكردين،؟؟

    نقل قول نوشته اصلی توسط شقایقم نمایش پست ها
    دفعه اولشه ک ازین برخوردا داره؟
    یا قبلنم تکرار شده؟
    قبلا هم شده بود كه جواب نده يا من جواب ندم بعدش با هم حرف ميزديم اين برخورد عاديه تقريبا ولي من الان از اينكه رفته ايالت اصلي و با اينا وقت ميگررنه ناراحتم اگه ابنارو توي فيس بوك نديده بودم بازم اينقدر بهم نميريختم ولي بگم كارشو ميدونيتم و از روز اول بهم گفت شرايطه كاريشو ...ميدونين چيه احساس خطر ميكنم فكر ميكنم توي پيچم من اصولا عادت دارم زود خودمو ببازم..و واقعاااا هم نميخام غرورمو خورد كنم واسه همين اينارو بهش نگفتم ...

  41. بالا | پست 40

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Sep 2015
    شماره عضویت
    22163
    نوشته ها
    40
    تشکـر
    0
    تشکر شده 3 بار در 3 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : شما جاي من بودين چيكار ميكردين،؟؟

    نقل قول نوشته اصلی توسط Morvarid_ir نمایش پست ها
    به نظر من بهتره بی تفاوت باشی چون نمیدونی اونور چه خبره و چی میخواد بگه، و به هیچ عنوان اشاره ای بهذفیسبوک و اینکه میدونی که وقت داشته کلمنت بزاره واسه کسی نکن، چون اگه واقعا مسئله ای باشه از اون طریق متوجهذمیشی عزیزم.
    باشه عزيزم حتما...يه دنيا مننون به حرفهام گوش دادي...عزيزه دلم بهترينهارو واست ارزو ميكنم❤️

  42. بالا | پست 41

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jun 2015
    شماره عضویت
    17566
    نوشته ها
    998
    تشکـر
    1,418
    تشکر شده 873 بار در 505 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : شما جاي من بودين چيكار ميكردين،؟؟

    نقل قول نوشته اصلی توسط نازي نمایش پست ها
    قبلا هم شده بود كه جواب نده يا من جواب ندم بعدش با هم حرف ميزديم اين برخورد عاديه تقريبا ولي من الان از اينكه رفته ايالت اصلي و با اينا وقت ميگررنه ناراحتم اگه ابنارو توي فيس بوك نديده بودم بازم اينقدر بهم نميريختم ولي بگم كارشو ميدونيتم و از روز اول بهم گفت شرايطه كاريشو ...ميدونين چيه احساس خطر ميكنم فكر ميكنم توي پيچم من اصولا عادت دارم زود خودمو ببازم..و واقعاااا هم نميخام غرورمو خورد كنم واسه همين اينارو بهش نگفتم ...
    ب نظر من بی تفاوت باش
    نفهمه فیسشو چک میکنی
    اینجوری خیلی بده
    این ینی تو داری کنترلش میکنی که فکر نمیکنم مردا از این حرکت خوششون بیاد
    بهتره اگه زنگ زد جور دیگه ای ناراحتیتو مطرح کنی
    میگه سرش شلوغه و صبر کن
    پس شمام صبر کن
    ایشالا ک همه چی درست میشه
    شاید خودش بعدا واست توضیح بده
    بزار زمان بگذره
    بگو ناراحتی ولی خودتو بی خبر نشون بده (شاید بخاد واست همه جریانو بگه)
    امضای ایشان


    باید یکبار به خاطر همه چیز گریه کرد
    آن قدر که اشک ها خشک شوند
    باید این تن اندوهگین را چلاند
    و
    بعد دفتر زندگی را ورق زد
    به چیز دیگری فکر کرد
    باید پاها را حرکت داد
    و
    همه چیز را از نو شروع کرد



  43. بالا | پست 42

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Sep 2015
    شماره عضویت
    22163
    نوشته ها
    40
    تشکـر
    0
    تشکر شده 3 بار در 3 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : شما جاي من بودين چيكار ميكردين،؟؟

    نقل قول نوشته اصلی توسط شقایقم نمایش پست ها
    ب نظر من بی تفاوت باش
    نفهمه فیسشو چک میکنی
    اینجوری خیلی بده
    این ینی تو داری کنترلش میکنی که فکر نمیکنم مردا از این حرکت خوششون بیاد
    بهتره اگه زنگ زد جور دیگه ای ناراحتیتو مطرح کنی
    میگه سرش شلوغه و صبر کن
    پس شمام صبر کن
    ایشالا ک همه چی درست میشه
    شاید خودش بعدا واست توضیح بده
    بزار زمان بگذره
    بگو ناراحتی ولی خودتو بی خبر نشون بده (شاید بخاد واست همه جریانو بگه)
    مرسي عزيزم حتما واقعا اروم شدم با حرفاتون...خوشحالم واكنش بد نشون ندادم فقط نوشتم ناراحتم و چهار بار زنگ كه همينم ديگه نزدم و نميزنم تا خودش پيگيري كنه...بازم مرسي❤️

  44. بالا | پست 43

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jun 2015
    شماره عضویت
    17566
    نوشته ها
    998
    تشکـر
    1,418
    تشکر شده 873 بار در 505 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : شما جاي من بودين چيكار ميكردين،؟؟

    نقل قول نوشته اصلی توسط نازي نمایش پست ها
    مرسي عزيزم حتما واقعا اروم شدم با حرفاتون...خوشحالم واكنش بد نشون ندادم فقط نوشتم ناراحتم و چهار بار زنگ كه همينم ديگه نزدم و نميزنم تا خودش پيگيري كنه...بازم مرسي❤️
    اره
    اگه این کارو کنی تا همیشه یادش میمونه
    مردا این چیزارو خوب تو ذهن خودشون نگه میدارن

    بعدشم بالاخره هر مردی نیاز داره تنها باشه
    فکرشو ازاذ کنه
    شاید اونجاس ولی فکرش پیش توعه
    ب نظرم خودتو اذیت نکن
    غصه نخور
    دردتو میفهمم
    ولی صبر کن
    تحمل کن
    ببین چی میشه
    چ توجیهی واسه کارش داره
    امضای ایشان


    باید یکبار به خاطر همه چیز گریه کرد
    آن قدر که اشک ها خشک شوند
    باید این تن اندوهگین را چلاند
    و
    بعد دفتر زندگی را ورق زد
    به چیز دیگری فکر کرد
    باید پاها را حرکت داد
    و
    همه چیز را از نو شروع کرد



  45. بالا | پست 44

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Sep 2015
    شماره عضویت
    22163
    نوشته ها
    40
    تشکـر
    0
    تشکر شده 3 بار در 3 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : شما جاي من بودين چيكار ميكردين،؟؟

    نقل قول نوشته اصلی توسط شقایقم نمایش پست ها
    اره
    اگه این کارو کنی تا همیشه یادش میمونه
    مردا این چیزارو خوب تو ذهن خودشون نگه میدارن

    بعدشم بالاخره هر مردی نیاز داره تنها باشه
    فکرشو ازاذ کنه
    شاید اونجاس ولی فکرش پیش توعه
    ب نظرم خودتو اذیت نکن
    غصه نخور
    دردتو میفهمم
    ولی صبر کن
    تحمل کن
    ببین چی میشه
    چ توجیهی واسه کارش داره
    باشه گلم...ايشالا به خوبي ميگزره...و اينكه گذره زمان حلاله مشكلاته سعي خودموووو واقعا ميكنم اروم باشم و به كارام برسم ببينم چي ميشه..

  46. بالا | پست 45

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jun 2015
    شماره عضویت
    17566
    نوشته ها
    998
    تشکـر
    1,418
    تشکر شده 873 بار در 505 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : شما جاي من بودين چيكار ميكردين،؟؟

    نقل قول نوشته اصلی توسط نازي نمایش پست ها
    باشه گلم...ايشالا به خوبي ميگزره...و اينكه گذره زمان حلاله مشكلاته سعي خودموووو واقعا ميكنم اروم باشم و به كارام برسم ببينم چي ميشه..
    موفق باشی عزیزم
    امضای ایشان


    باید یکبار به خاطر همه چیز گریه کرد
    آن قدر که اشک ها خشک شوند
    باید این تن اندوهگین را چلاند
    و
    بعد دفتر زندگی را ورق زد
    به چیز دیگری فکر کرد
    باید پاها را حرکت داد
    و
    همه چیز را از نو شروع کرد



  47. بالا | پست 46

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Nov 2015
    شماره عضویت
    23704
    نوشته ها
    14
    تشکـر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : شما جاي من بودين چيكار ميكردين،؟؟

    نازی جون چه خبر؟ زنگ نزد؟

  48. بالا | پست 47

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Sep 2015
    شماره عضویت
    22163
    نوشته ها
    40
    تشکـر
    0
    تشکر شده 3 بار در 3 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : شما جاي من بودين چيكار ميكردين،؟؟

    نقل قول نوشته اصلی توسط Morvarid_ir نمایش پست ها
    نازی جون چه خبر؟ زنگ نزد؟
    سلام مرواريد جون...نه نزد..خبري ندارم..تا كي بايد منتظر بمونم نميدونم

  49. بالا | پست 48

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Sep 2015
    شماره عضویت
    22163
    نوشته ها
    40
    تشکـر
    0
    تشکر شده 3 بار در 3 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : شما جاي من بودين چيكار ميكردين،؟؟

    نقل قول نوشته اصلی توسط نازي نمایش پست ها
    سلام مرواريد جون...نه نزد..خبري ندارم..تا كي بايد منتظر بمونم نميدونم
    يه زره ارومم به ذره بي قرار ..فكره متفي هم تا دلت بخواد ميكنم سره خودمو گرم ميكنم ولي مگه ميشه؟؟؟انتظار بلاتكليفي چقدر بده..

  50. بالا | پست 49

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Nov 2015
    شماره عضویت
    23704
    نوشته ها
    14
    تشکـر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : شما جاي من بودين چيكار ميكردين،؟؟

    نقل قول نوشته اصلی توسط نازي نمایش پست ها
    يه زره ارومم به ذره بي قرار ..فكره متفي هم تا دلت بخواد ميكنم سره خودمو گرم ميكنم ولي مگه ميشه؟؟؟انتظار بلاتكليفي چقدر بده..
    اگه بدونی که منمدقیقا الان تو شرایط تو هستم و بهمین دلیل اومدم اینجا تا همفکری کنم، منم الان ایرانم و نامزدم ایران نیست، ۱ ساله نامزدیم و تا حالا چند بار قرار بوده بیاد ایران که عقد کنیم اما هر بار خونوادش مسایلی رو بوجود اوردن کهانجام نشده و باعث شده نامزدم باهاشون قهر کنه و... الانم قراره واسه کریسمس بیاد اما هنوز نمیدونم ایا واقعا عقد میکنم یا بازم خونوادش مشکل ایجاد میکنن! منم مثل تو به فامیل و خونوادم نمیدونم چی بگم، و فقط صبر دارم میکنم تا ببینم چی میشه، اینه که میگم میگی احساس میکنم تو پیچم درکت میکنم کاملا با این تفاوت که این حس و خونواده نامزدم به من میدن.... منم خیلی بلاتکلبف و ناراحتم نازی...راستی تو چند سالته؟

  51. بالا | پست 50

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Sep 2015
    شماره عضویت
    22163
    نوشته ها
    40
    تشکـر
    0
    تشکر شده 3 بار در 3 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : شما جاي من بودين چيكار ميكردين،؟؟

    نقل قول نوشته اصلی توسط Morvarid_ir نمایش پست ها
    اگه بدونی که منمدقیقا الان تو شرایط تو هستم و بهمین دلیل اومدم اینجا تا همفکری کنم، منم الان ایرانم و نامزدم ایران نیست، ۱ ساله نامزدیم و تا حالا چند بار قرار بوده بیاد ایران که عقد کنیم اما هر بار خونوادش مسایلی رو بوجود اوردن کهانجام نشده و باعث شده نامزدم باهاشون قهر کنه و... الانم قراره واسه کریسمس بیاد اما هنوز نمیدونم ایا واقعا عقد میکنم یا بازم خونوادش مشکل ایجاد میکنن! منم مثل تو به فامیل و خونوادم نمیدونم چی بگم، و فقط صبر دارم میکنم تا ببینم چی میشه، اینه که میگم میگی احساس میکنم تو پیچم درکت میکنم کاملا با این تفاوت که این حس و خونواده نامزدم به من میدن.... منم خیلی بلاتکلبف و ناراحتم نازی...راستی تو چند سالته؟
    عزيزه دلم ميفهمتت..من ٣١ سالمه اونم ٣٢ سالشه...اره مروراديد جون منم دقيقا احساس ميكنم داره ميپيچونتم..و اصلا ديگه بهم زنگ نميزنه...الان دوباره ار استرس شش صبح بيدار شدم..ديشب هم ٣ خوابيدم..ميخواي باهم حرف بزنيم عزيزم؟؟

صفحه 1 از 2 12

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

لیست کاربران دعوت شده به این موضوع

کلمات کلیدی این موضوع

© تمامی حقوق برای مشاورکو محفوظ بوده و هرگونه کپی برداري از محتوای انجمن پيگرد قانونی دارد