نمایش نتایج: از 1 به 27 از 27

موضوع: بی توجهی شوهر و سرد شدن رابطه

5902
  1. بالا | پست 1

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Oct 2015
    شماره عضویت
    23069
    نوشته ها
    33
    تشکـر
    2
    تشکر شده 2 بار در 2 پست
    میزان امتیاز
    0

    بی توجهی شوهر و سرد شدن رابطه

    با سلام حدود ۴ ساله ازدواج کردم و یه پسرده ماهه دارم.از وقتی بچه مون دنیا اومده شدم کلفت و کنیز خونه دیگ واسه خودم وقت ندارم.بشور بپز بچه نگه دار اتو کن.شوهرو سروسامون بده بخدا خسته شدم .تو این چند ماه حتی یه بار با شوهرم رابطه جنسی نداشتم حتی لمسمم نکرده .یه سره سرش تو گوشیه وکلش بازی میکنه.تا صبح بازی میکنه و بعد خوابش میبره.ازم غافله منم خسته شدم دیگه.احساس میکنم زن بودنم فراموش شده میخوام بزارم برم دیگه نمیتونم تحمل کنم.احساس پوچی و خستگی میکنم.توروخدا راهنماییم کنید چطور برجردیم به زندگی قبلمون.من خیلی بهش میگم من بهت نیاز دارم اما فقط گوش میده و بهم وعده سرخرمن میده واسه رابطه.هیچ کاری هم نمیکنه که بهش شک کنم که پای کسی درمیونه اما سرد شده و احساس میکنم من به پایان رسیدم دیگه.ممنون میشم کمکم کنید.

  2. بالا | پست 2

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Oct 2015
    شماره عضویت
    23370
    نوشته ها
    288
    تشکـر
    43
    تشکر شده 192 بار در 128 پست
    میزان امتیاز
    9

    پاسخ : اسارت

    نقل قول نوشته اصلی توسط شایان جون نمایش پست ها
    با سلام حدود ۴ ساله ازدواج کردم و یه پسرده ماهه دارم.از وقتی بچه مون دنیا اومده شدم کلفت و کنیز خونه دیگ واسه خودم وقت ندارم.بشور بپز بچه نگه دار اتو کن.شوهرو سروسامون بده بخدا خسته شدم .تو این چند ماه حتی یه بار با شوهرم رابطه جنسی نداشتم حتی لمسمم نکرده .یه سره سرش تو گوشیه وکلش بازی میکنه.تا صبح بازی میکنه و بعد خوابش میبره.ازم غافله منم خسته شدم دیگه.احساس میکنم زن بودنم فراموش شده میخوام بزارم برم دیگه نمیتونم تحمل کنم.احساس پوچی و خستگی میکنم.توروخدا راهنماییم کنید چطور برجردیم به زندگی قبلمون.من خیلی بهش میگم من بهت نیاز دارم اما فقط گوش میده و بهم وعده سرخرمن میده واسه رابطه.هیچ کاری هم نمیکنه که بهش شک کنم که پای کسی درمیونه اما سرد شده و احساس میکنم من به پایان رسیدم دیگه.ممنون میشم کمکم کنید.
    دوست عزیز
    من برخلاف شما معتقدم شما از ایشون غافل شدین نه ایشون
    شاید تو این چهارسالی که فرمودین خود شما بودین که اوایل به ایشون توجه نمیکردین و با بچه و کار خونه مشغول بودین...
    شاید این شما بودین که خودتونو واسش اماده نمیکردین و ایشون وقتی خونه می رسید میدید اصلا به خودتون نرسیدین و بچه هم بغلتونه
    خب باید تو زندگی زناشویی هیچ وقت همسرتو رها نکنی حتی تو ایام بارداری میشه رابطه جنسی داشت ولی با اصول خودش...
    در نهایت امیدوارم که پای کسی دیگه ای در میون نباشه و شما هم بهتره بیشتر به خودتون برسین و ایشون رو شبا دعوت به رابطه جنسی کنید تا به زندگیش برگرده
    یکمی کاربلد باشین مطمئنا میتونید حتی هر شب باهاش رابطه جنسی داشته باشید
    این بستگی به خود شما داره
    امضای ایشان
    برای تشکرکردن به جای زدن پست میتوانید از دکمه ستاره زیر عکس کاربری استفاده کنید.

  3. کاربران زیر از ALI.ENG بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  4. بالا | پست 3

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Oct 2014
    شماره عضویت
    8109
    نوشته ها
    1,999
    تشکـر
    2,867
    تشکر شده 3,828 بار در 1,232 پست
    میزان امتیاز
    12

    پاسخ : اسارت

    سلام دوست عزیز
    با افزایش طول سال های ازدواج احساسات اولیه کم میشه ومیل جنسی هم کاهش پیدا میکنه وتوفرهنگ ایران وقتی بچه بدنیا میاد انگار حائلی بین زنو شوهره
    بهتره وقت بیشتری رو برا باهم بودن قراربدین مثلا سالگرد ازدواجتونو بدون بچه بگیرید
    وعده سرخرمنی که شوهرتون بهتون میده بدلیل اختلافی که هنوز رفع نشده واینکه طبق گفته دوستمون شاید شما کم کاری میکنید
    امضای ایشان

    آموخته ام که:خدا عشقست و عشق تنهاخداست!
    آموخته ام: وقتی ناامید میشوم خدا،با تمام عظمتش،عاشقانه انتظار میکشد،دوباره به رحمتش امیدوارشوم!

    آموخته ام: اگر تاکنون به آنچه خواستم نرسیدم،خدا برایم بهترش را درنظر گرفته!

  5. 2 کاربران زیر از mahastey بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  6. بالا | پست 4

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Oct 2015
    شماره عضویت
    23069
    نوشته ها
    33
    تشکـر
    2
    تشکر شده 2 بار در 2 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : اسارت

    من هیچ وقت کم نذاشتم نمیدونم چرا اینجوری شده.واقعا نمیدونم.هروقتم سمتش میرم میگم حوصله ندارم.باور کنید من همه کاذ میکنم.اما انگار چیزی به عنوان رابطه جنسی حالیش نیست.ااوایل خیلی خوب بود بعد ماهی یک بار شد.و بعدم که باردار شدم و توی بارداری. هم دوبار رابطه داشتیم اما الان هیچی هیچی.فقط وقتی کاری داره باهام حرف میزنه یا صدام میکنه.تهدیدش کردم که میرم میخنده و میگه من تورو دوست داذم و نمیدچنم چرا اینجوری شدم.

  7. بالا | پست 5

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Oct 2014
    شماره عضویت
    8109
    نوشته ها
    1,999
    تشکـر
    2,867
    تشکر شده 3,828 بار در 1,232 پست
    میزان امتیاز
    12

    پاسخ : اسارت

    ازدواجتون تحمیلی نبود از اول همو دوسداشتید واینکه مشکلی وجود نداشت ؟
    میخنده چون فکر میکنه که حرفتون جدی نیست
    مشاوره حضوری هم رفتید؟
    امضای ایشان

    آموخته ام که:خدا عشقست و عشق تنهاخداست!
    آموخته ام: وقتی ناامید میشوم خدا،با تمام عظمتش،عاشقانه انتظار میکشد،دوباره به رحمتش امیدوارشوم!

    آموخته ام: اگر تاکنون به آنچه خواستم نرسیدم،خدا برایم بهترش را درنظر گرفته!

  8. کاربران زیر از mahastey بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  9. بالا | پست 6

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Nov 2014
    شماره عضویت
    8594
    نوشته ها
    1,659
    تشکـر
    74
    تشکر شده 1,314 بار در 743 پست
    میزان امتیاز
    11

    پاسخ : اسارت

    نقل قول نوشته اصلی توسط شایان جون نمایش پست ها
    با سلام حدود ۴ ساله ازدواج کردم و یه پسرده ماهه دارم.از وقتی بچه مون دنیا اومده شدم کلفت و کنیز خونه دیگ واسه خودم وقت ندارم.بشور بپز بچه نگه دار اتو کن.شوهرو سروسامون بده بخدا خسته شدم .تو این چند ماه حتی یه بار با شوهرم رابطه جنسی نداشتم حتی لمسمم نکرده .یه سره سرش تو گوشیه وکلش بازی میکنه.تا صبح بازی میکنه و بعد خوابش میبره.ازم غافله منم خسته شدم دیگه.احساس میکنم زن بودنم فراموش شده میخوام بزارم برم دیگه نمیتونم تحمل کنم.احساس پوچی و خستگی میکنم.توروخدا راهنماییم کنید چطور برجردیم به زندگی قبلمون.من خیلی بهش میگم من بهت نیاز دارم اما فقط گوش میده و بهم وعده سرخرمن میده واسه رابطه.هیچ کاری هم نمیکنه که بهش شک کنم که پای کسی درمیونه اما سرد شده و احساس میکنم من به پایان رسیدم دیگه.ممنون میشم کمکم کنید.
    سلام

    عزیز اولا تبریک به خاطر فرزند دلبندتان, در مورد موضوع شما باید عرض کنم که احتمال خیانت و.... خیلی خیلی کمه بیشتر این حالت در آقایانی پیش میاید که مشکل پیدا میکنند با موقعیت جدیدشان به علت پدر بودن و یا باورهای غلط و آسیبهای دوران کودکی!!!؟؟
    البته صد در صد اگر مادر افسردگی بعد از زایمان بگیرد. یا به نوعی غر و لوند بزند به هر دلیلی به این حالت در همسر پیشتر آتیش میزند!

    بهتره از یک مشاور همکار در روابط زناشویی هر دو با هم مشاوره بگیرید.

    موفق باشید

    سپاس
    dr
    امضای ایشان
    وقتی که بدن فیزیکی بیمار شد باید به پزشک رجوع کرد

    و وقتی که بدن روانی مجروح و بیمار شد باید به روانشناس رجوع کرد

  10. بالا | پست 7

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Oct 2015
    شماره عضویت
    23069
    نوشته ها
    33
    تشکـر
    2
    تشکر شده 2 بار در 2 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : اسارت

    ممنون.نه تحمیلی نبوده.نه پیش مشاور نرفتیم.خیلی دوست دارم برم ولی نمیره و منم نمیزاره برم.بهم میگه رفتی دیگه پشت سرتو نکاه نکنی.نمیدونم چکار کنم.باهمه چی ساختم ولی دیگه کم اوردم.از عروسی اومدم با کلی ارایشو لباس مجلسی اومدم موهامو باز کنه دلبری کردم اما انگار نه انگار.شدیم خواهرو برادر که باهم زندگی میکنن.کاش یه ترفندی بهم یاد بدین .الانم باهاش قهرم چون حرفام هیچ تاثیری نداره براش و واقعا زندگیمو دوست دارم.شوهرمو بچه مو دوست دارم ولی اون تو عالم بازی و خواب غرق شده به هیچ چی توجه نمیکنه.در ضمن شوهرم لطف هرکسی رو وظیفه اش میدونه درصورتی کهخودش برای هیچکس قدمی برنمیداره.یه سره فحش میده به عالم و ادم.با این قهر با اون قهر هرجا دوست داشته باشه میره و منم باید برم ولی جایی که من بخوام برم سرباز میکنه از مسولیتش.عروسی باهام نمیاد چون خوشش نمیاد من همیشه تنها رفتم حتی کادو عروسی رو از پس انداز خودم دادم.با همه چی کنار اومدم چون زندگیمو دوست دارم و از اون بخاری بلند نمیشه.با داداشام قهر کرده بخاط همین بازی کلش درصورتی که هیچ حرفی بینشون زده نشده و الان خونه پدرمم نمیره که مبادا داداشام اونحا باشن.باور کنید تو سن ۲۶ سالگی احساس پیری میکنم.تو هیچ کار خونه کمکم نمیکنه و اینهمه مشکلات باعث میشه من غر بزنم امابازم بی فایده اس و دعوا درست میشه این اخریا که ترجیح میدادم هیچی نگم شاید به خچدش بیاد اما بازم بی فایده بود.کمکم کنید تا زندگیمو بسازم.ممنون
    ویرایش توسط شایان جون : 11-03-2015 در ساعت 11:59 AM

  11. بالا | پست 8

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Nov 2014
    شماره عضویت
    8594
    نوشته ها
    1,659
    تشکـر
    74
    تشکر شده 1,314 بار در 743 پست
    میزان امتیاز
    11

    پاسخ : اسارت

    نقل قول نوشته اصلی توسط شایان جون نمایش پست ها
    نه تحمیلی نبوده.نه پیش مشاور نرفتیم.خیلی دوست دارم برم ولی نمیره و منم نمیزاره برم.بهم میگه رفتی دیگه پشت سرتو نکاه نکنی.نمیدونم چکار کنم.باهمه چی ساختم ولی دیگه کم اوردم.از عروسی اومدم با کلی ارایشو لباس مجلسی اومدم موهامو باز کنه دلبری کردم اما انگار نه انگار.
    خوب عزیز بیماری که نمیخواد بره دکتر دیگه کاری براش نمیشه کرد!!!!!؟؟؟

    تنها راه همینه در صورتی که بخواهند.

    موفق باشید
    امضای ایشان
    وقتی که بدن فیزیکی بیمار شد باید به پزشک رجوع کرد

    و وقتی که بدن روانی مجروح و بیمار شد باید به روانشناس رجوع کرد

  12. بالا | پست 9

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Jan 2015
    شماره عضویت
    11132
    نوشته ها
    3,135
    تشکـر
    6,908
    تشکر شده 4,097 بار در 2,142 پست
    میزان امتیاز
    14

    پاسخ : اسارت

    عزیزم وقتی میگی دلبری کردم کاری باهام نداشت چون سرده ، یه جورایی اول باید آتیشه اونو روشن کنی بعد خودش راه میفته .

    اگه شوهرت اینجوره ، نگو رفتم لباس باز پوشیدم جلوش راه رفتم ولی کاری نکرد ، اگه اون کاری نکرد تو کاری کن !!

    اگه رفتی سمتشو پست زد عقب نکش ، تو هم باید یکم مقاومتر شی ، بازم برو جلو با شوخیو خنده ، شاید حسه رابطه ی جنسی رو نداره ولی تو میتونی با سیاسته زنانت و کارایی که میکنی اونو بیاری تو میدون خودت بعد خودش راه میفته .

    بچه هم الان آره الان زحمتش زیاده ،همه همینطورن ولی تو نباید شونه خالی کنی. .

    اگه شوهرت ساکته و حرف نمیزنه تو برو بشین پیشش ، پیشش هم نشین رو پاش بشین ، باهاش حرف بزنو صورتشو نوازش کن ، بزار یختون آب شه ، بزار اون حائلی که بینتونه شکسته شه.

    اگه شوهرت تلاشی واسه بهبودی نمیکنه تو به خاطر خودتو نیازت تلاش کنو سمتش برو و اصلا عقب نکش ، چون اگه عقب کشیدی تو بازنده ای نه شوهرت که نیاز نداره .
    ویرایش توسط love : 11-03-2015 در ساعت 12:19 PM

  13. کاربران زیر از love بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  14. بالا | پست 10

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Oct 2014
    شماره عضویت
    8109
    نوشته ها
    1,999
    تشکـر
    2,867
    تشکر شده 3,828 بار در 1,232 پست
    میزان امتیاز
    12

    پاسخ : اسارت

    هر چقدم سرد بو دشما بازم دلبریتو بکن وباهاش گرم باش تو که نمیتونی بخاطر بچه ات از زندگی ات بری
    باهاش حرف بزن تا کمتر با گوشی باشه
    شوهرت دیر وقت میاد خونه ینی کارش اینکه کمتر خونه است؟
    امضای ایشان

    آموخته ام که:خدا عشقست و عشق تنهاخداست!
    آموخته ام: وقتی ناامید میشوم خدا،با تمام عظمتش،عاشقانه انتظار میکشد،دوباره به رحمتش امیدوارشوم!

    آموخته ام: اگر تاکنون به آنچه خواستم نرسیدم،خدا برایم بهترش را درنظر گرفته!

  15. 2 کاربران زیر از mahastey بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  16. بالا | پست 11

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Oct 2015
    شماره عضویت
    23069
    نوشته ها
    33
    تشکـر
    2
    تشکر شده 2 بار در 2 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : اسارت

    نه عزیز کارمنده ظهر میاد خونه و دیگه تا شب خونه اس و جایی نمیره تنهایی که حتی بهش شک کنم.

  17. بالا | پست 12

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Jan 2015
    شماره عضویت
    11132
    نوشته ها
    3,135
    تشکـر
    6,908
    تشکر شده 4,097 بار در 2,142 پست
    میزان امتیاز
    14

    پاسخ : اسارت

    ترفند واسه چی میخوای ؟؟؟؟؟

    اولا بیشتر از این باید صبور باشی . من همیشه میگم به بعضی از زندگیا میگن (( زندگیه سخت )) ، یعنی بعضی از زندگیا دو طرف با هم کنار میان ، خلقیاتو روحیاتشون مثل همه ، عقایدشون مثل همه ولی بعضی از زندگیا ، نه ، دو طرف یه تفاوتایی با هم دارن ، از نظر عواطفو خلقیاتو عقاید که مدام باید این چرخ دنده های زندگیشون به هم سائیده بشه تا نرم شه ، یعنی مدام این باید به خاطر اونیکی کوتاه بیاد و همینطور طرف مقابل هم همینطور ، به خاطر زندگیشون ، به خاطر اینکه زندگیشون شادابی و یکنواختیشو از دست نده ، واسه اینکه زندگیشون قابل تحمل بشه ، به این زندگی زندگیه سخت میگن .

    حالا شما هم همینطور ، اول یکم صبرتو بالا ببر و بپذیر که زندگیت اینه باید و باید به خاطر بچت بمونی تو این زندگی ولی واسه اینکه واست قابل تحمل بشه باید کلی سیاستو ترفند به خرج بدی .


    ببین باید و باید با سیاست جلو بری . اگه میخوای درخواستی از همسرت بکنی اول باید جملاتو تو ذهنت درست کنیو بهترین جمله رو انتخاب کنیو با کلی قربون صدقه بهش بگی .

    این یه مثال بود که بهت بگم با سیاست جلو برو .

    با زبون خوش مارو از تو لونش میتونی بکشی بیرون مردا هم مثل ما زنا تشنه ی زبونه خوشو قربون صدقن ، میتونی نرمش کنی .


    واسه اینکه طرفت هم بیاد باز کلی راه داریو ترفندو سیاست میتونی به خرج بدی ، اتفاقا کار یه زن خیلی راحتتر از یه مرده . فقط کافیه شیطونی کنیو پا پس نکشی .

    نگو نه نمیتونم ، زشته ، جواب نمیده ، نمیشه ، روم نمیشه .

    تو میتونی با همین ترفندای ساده اونو بکشونی سمت خودت ولی واقعا باید بخوایو صبوری به خرج بدی .پا پس نکشیو اگه اون پست زد شاید بخوره تو ذوقت ولی عقب نکش آخرش یه جایی کم میاره
    ویرایش توسط love : 11-03-2015 در ساعت 12:21 PM

  18. کاربران زیر از love بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  19. بالا | پست 13

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Oct 2015
    شماره عضویت
    23370
    نوشته ها
    288
    تشکـر
    43
    تشکر شده 192 بار در 128 پست
    میزان امتیاز
    9

    پاسخ : اسارت

    اگه یه خانم واقعا خودشو واسه شوهرش اماده کنه و هرکاری بتونه بکنه
    من که فکر نمیکنم مرده بگه نه من نمیخام حالشو ندارم
    چونکه مردها با دیدن تحریک میشند اگه یکمی لباس باز و این حرفها باشه
    حتما شوهرت تحریک میشه
    بهتره یکمی به شوهرت برسی و نا امید نشی
    امضای ایشان
    برای تشکرکردن به جای زدن پست میتوانید از دکمه ستاره زیر عکس کاربری استفاده کنید.

  20. کاربران زیر از ALI.ENG بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  21. بالا | پست 14

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Aug 2015
    شماره عضویت
    21037
    نوشته ها
    25
    تشکـر
    4
    تشکر شده 3 بار در 2 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : اسارت

    کلا زن ها همیشه بدبختن همیشه باید بجنگن با همه چیـــــــــــــــــــــــ ــــــــــز
    خصوصا اونایی که میخوان با عشق زندگی کنن


  22. کاربران زیر از ط رویا بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  23. بالا | پست 15

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Oct 2014
    شماره عضویت
    8109
    نوشته ها
    1,999
    تشکـر
    2,867
    تشکر شده 3,828 بار در 1,232 پست
    میزان امتیاز
    12

    پاسخ : اسارت

    خب دوستان راه حل های خوبی دادن بنظرم بعدظهرکه خونه است میتونی ترفندهاتو بکارببری واینکه ممکنه بچه داری برات وقتی نزاره ولی خب وقتی یکی سرده ویکی گرم طرف دوم باید سردو گرم کنه خخخ
    منتظر نظرت مشاورین باشید
    امضای ایشان

    آموخته ام که:خدا عشقست و عشق تنهاخداست!
    آموخته ام: وقتی ناامید میشوم خدا،با تمام عظمتش،عاشقانه انتظار میکشد،دوباره به رحمتش امیدوارشوم!

    آموخته ام: اگر تاکنون به آنچه خواستم نرسیدم،خدا برایم بهترش را درنظر گرفته!

  24. 2 کاربران زیر از mahastey بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  25. بالا | پست 16

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Oct 2015
    شماره عضویت
    23370
    نوشته ها
    288
    تشکـر
    43
    تشکر شده 192 بار در 128 پست
    میزان امتیاز
    9

    پاسخ : اسارت

    نقل قول نوشته اصلی توسط ط رویا نمایش پست ها
    کلا زن ها همیشه بدبختن همیشه باید بجنگن با همه چیـــــــــــــــــــــــ ــــــــــز
    خصوصا اونایی که میخوان با عشق زندگی کنن

    این حرفت درست نیست این باعث میشه که تو زندگی جدایی اتفاق بیفته
    امضای ایشان
    برای تشکرکردن به جای زدن پست میتوانید از دکمه ستاره زیر عکس کاربری استفاده کنید.

  26. کاربران زیر از ALI.ENG بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  27. بالا | پست 17

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Aug 2015
    شماره عضویت
    21037
    نوشته ها
    25
    تشکـر
    4
    تشکر شده 3 بار در 2 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : اسارت

    چی درسته آخه که فقط این یکی حرف نادرست...
    چرا همیشه برای خانما ایـــــــــــــــــــــــ ــــــن همه حساسیت توصیه میشه درحالی که.....

  28. بالا | پست 18

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Aug 2015
    شماره عضویت
    21037
    نوشته ها
    25
    تشکـر
    4
    تشکر شده 3 بار در 2 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : اسارت

    واقعا همیشه برام سوال بوده که چرا یه زن هرچقدرم کارش درست باشه بااااااااااااااازم تنها توصیه ای میشه بهترتر شدنه
    ولی شما ببخشید دوست عزیز همون روندی که همیشه بهمون توصیه میشه رو در پیش بگیرید
    امیدوارم به نتیجه برسید بخودتون و توانمندیتون ایمان داشته باشید
    شاد زی.
    ویرایش توسط ط رویا : 11-04-2015 در ساعت 06:01 PM

  29. بالا | پست 19

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Oct 2015
    شماره عضویت
    23069
    نوشته ها
    33
    تشکـر
    2
    تشکر شده 2 بار در 2 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : اسارت

    نه کارمنده ظهر خونه است ناهار میخوره بازی مکنه با گوشیش بعد میخوابه و تا شب خونه است.جایی هم تنهایی نمیره مگه کار خاصی داشته باشه

  30. بالا | پست 20

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Oct 2015
    شماره عضویت
    23069
    نوشته ها
    33
    تشکـر
    2
    تشکر شده 2 بار در 2 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : اسارت

    گاهی باخودم میگم این مرد لیاقت منو نداره.همه کار کردم و متوجه من نمیشه.دوستان خیلی ممنون از راهنماییتون.

  31. کاربران زیر از شایان جون بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  32. بالا | پست 21

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Aug 2015
    شماره عضویت
    21037
    نوشته ها
    25
    تشکـر
    4
    تشکر شده 3 بار در 2 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : اسارت

    البته قبل از گفتن این جمله ی.... باید با خودتون روراست باشید همونطور که دوستانم اشاره کردن مطمئن شو که تو این مدت فقط مادر بچه نبودید
    هرچند بخشی از مدیریت این اوضاع وظیفه مرد "هم" هست ولی خوب از قرار معلوم ما خانم ها باید بیشتر حواسمون به همـــــــــــــــــــــــ ــــــه چی باشه دیگه

  33. بالا | پست 22

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Oct 2015
    شماره عضویت
    23069
    نوشته ها
    33
    تشکـر
    2
    تشکر شده 2 بار در 2 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : اسارت

    نقل قول نوشته اصلی توسط love نمایش پست ها
    ترفند واسه چی میخوای ؟؟؟؟؟

    اولا بیشتر از این باید صبور باشی . من همیشه میگم به بعضی از زندگیا میگن (( زندگیه سخت )) ، یعنی بعضی از زندگیا دو طرف با هم کنار میان ، خلقیاتو روحیاتشون مثل همه ، عقایدشون مثل همه ولی بعضی از زندگیا ، نه ، دو طرف یه تفاوتایی با هم دارن ، از نظر عواطفو خلقیاتو عقاید که مدام باید این چرخ دنده های زندگیشون به هم سائیده بشه تا نرم شه ، یعنی مدام این باید به خاطر اونیکی کوتاه بیاد و همینطور طرف مقابل هم همینطور ، به خاطر زندگیشون ، به خاطر اینکه زندگیشون شادابی و یکنواختیشو از دست نده ، واسه اینکه زندگیشون قابل تحمل بشه ، به این زندگی زندگیه سخت میگن .

    حالا شما هم همینطور ، اول یکم صبرتو بالا ببر و بپذیر که زندگیت اینه باید و باید به خاطر بچت بمونی تو این زندگی ولی واسه اینکه واست قابل تحمل بشه باید کلی سیاستو ترفند به خرج بدی .


    ببین باید و باید با سیاست جلو بری . اگه میخوای درخواستی از همسرت بکنی اول باید جملاتو تو ذهنت درست کنیو بهترین جمله رو انتخاب کنیو با کلی قربون صدقه بهش بگی .

    این یه مثال بود که بهت بگم با سیاست جلو برو .

    با زبون خوش مارو از تو لونش میتونی بکشی بیرون مردا هم مثل ما زنا تشنه ی زبونه خوشو قربون صدقن ، میتونی نرمش کنی .


    واسه اینکه طرفت هم بیاد باز کلی راه داریو ترفندو سیاست میتونی به خرج بدی ، اتفاقا کار یه زن خیلی راحتتر از یه مرده . فقط کافیه شیطونی کنیو پا پس نکشی .

    نگو نه نمیتونم ، زشته ، جواب نمیده ، نمیشه ، روم نمیشه .

    تو میتونی با همین ترفندای ساده اونو بکشونی سمت خودت ولی واقعا باید بخوایو صبوری به خرج بدی .پا پس نکشیو اگه اون پست زد شاید بخوره تو ذوقت ولی عقب نکش آخرش یه جایی کم میاره
    ترفندمیخوام که این مرد خودش بیاد سراغم دیکه خسته شدم از بس غرورمو شکستم

  34. بالا | پست 23

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Jan 2015
    شماره عضویت
    11132
    نوشته ها
    3,135
    تشکـر
    6,908
    تشکر شده 4,097 بار در 2,142 پست
    میزان امتیاز
    14

    پاسخ : اسارت

    نقل قول نوشته اصلی توسط شایان جون نمایش پست ها
    ترفندمیخوام که این مرد خودش بیاد سراغم دیکه خسته شدم از بس غرورمو شکستم
    باشه عزیزم ، الان یکم کار دارم سرم خلوت شد واست خصوصی میفرستم . البته تمامه اینا به شرطیه که خودت بخوای همه چی درست بشه و خودتم راغب باشی بری سمتش .

  35. بالا | پست 24

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Oct 2015
    شماره عضویت
    23069
    نوشته ها
    33
    تشکـر
    2
    تشکر شده 2 بار در 2 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : اسارت

    نه کارمنده ظهر خونه است ناهار میخوره بازی مکنه با گوشیش بعد میخوابه و تا شب خونه است.جایی هم تنهایی نمیره مگه کار خاصی داشته باشه

  36. بالا | پست 25

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Feb 2015
    شماره عضویت
    12257
    نوشته ها
    11
    تشکـر
    0
    تشکر شده 3 بار در 2 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : اسارت

    سلام
    شما گفتید شوهرتون کلش باز هست
    خب کلش یک نوع علاقه ست و شاید عشق
    من خودم تا زمانی این بازی رو انجام میدم به هیچ کسی نیاز ندارم و حتی به همه دوستام میگم : وقتی کلش هست، تنهایی رو عشقه
    اما شما باید کاری کنید که بفهمه به علاقه هاش احترام میذارید
    مثلا خودتون کلش رو نصب کنید و شبا تا صبح کنارش بشنید و ازش توی بازی کمک بخواین که بهتون کمک کنه و یا وقتی اتک میزنه دستو هورا بزنید و بکشید تا بفهمه حمایتش میکنید
    یک مدت که گذشت بهش بگید : عزیزم چرا شبا تا صبح بیدار میمونی چرا خودتو اذیت میکنی چرا و چرا؟؟ توی اینترنت تحقیقی کرد و با یک نرم افزار جالب آشنا شدم که خودش اتک میزنه و منابع جمع میکنه
    به شخصه اعتراف میکنم از زمانی که این نرم افزار رو نصب کردم دیگه کمتر کلش بازی میکنم و شماهم میتونید کاری کنید که شوهرتون کمتر کلش بازی کنه
    البته شما باید به علاقه هاش (کلش) احترام بذارید و به اجبار خودتون کلش نصب کنید و شبا تا صبح کنار باشی و بگی و بخندی
    کم کم با این نرم افزار که اسمش کلش بوت هست و میتونید از تموم سایت ها دانلود کنید کاری کنید که شوهرتون از کلش دل بکنه و خودتون دوباره برگردید توی دلش
    خب این بحث کلش به کنار
    ما مردا به شخصه میگم اکثرمون ظاهر پسندیم
    شما اگه همیشه واسش خودتون خوشکل کنید و لباسای جذاب بپوشید و آرایش کنید فکر کنم کمتر مردی باشه که جذب زنش نشه
    البته یک سری مسائل خصوصی هست که بعد بهتون میگم
    شما فعلا همون کاری که گفتم بکنید
    مرور میکنیم کارامون رو :

    1. به علاقه هاش احترام بذار
    2. بازی کلش رو نصب کن و شبا کنارش باش
    3. بعد مدتی ازش گله کن و بگو شبا تا صبح بیدار نمون و برنامه کلش بوت نصب کن
    4. کم کم به جای کلش برگرد دوباره تو دلش
    5. و تو هر زمانی خوشکل ، شیک و جوان براش باش و بمون

  37. بالا | پست 26

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Oct 2015
    شماره عضویت
    23069
    نوشته ها
    33
    تشکـر
    2
    تشکر شده 2 بار در 2 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : اسارت

    نقل قول نوشته اصلی توسط csan نمایش پست ها
    سلام
    شما گفتید شوهرتون کلش باز هست
    خب کلش یک نوع علاقه ست و شاید عشق
    من خودم تا زمانی این بازی رو انجام میدم به هیچ کسی نیاز ندارم و حتی به همه دوستام میگم : وقتی کلش هست، تنهایی رو عشقه
    اما شما باید کاری کنید که بفهمه به علاقه هاش احترام میذارید
    مثلا خودتون کلش رو نصب کنید و شبا تا صبح کنارش بشنید و ازش توی بازی کمک بخواین که بهتون کمک کنه و یا وقتی اتک میزنه دستو هورا بزنید و بکشید تا بفهمه حمایتش میکنید
    یک مدت که گذشت بهش بگید : عزیزم چرا شبا تا صبح بیدار میمونی چرا خودتو اذیت میکنی چرا و چرا؟؟ توی اینترنت تحقیقی کرد و با یک نرم افزار جالب آشنا شدم که خودش اتک میزنه و منابع جمع میکنه
    به شخصه اعتراف میکنم از زمانی که این نرم افزار رو نصب کردم دیگه کمتر کلش بازی میکنم و شماهم میتونید کاری کنید که شوهرتون کمتر کلش بازی کنه
    البته شما باید به علاقه هاش (کلش) احترام بذارید و به اجبار خودتون کلش نصب کنید و شبا تا صبح کنار باشی و بگی و بخندی
    کم کم با این نرم افزار که اسمش کلش بوت هست و میتونید از تموم سایت ها دانلود کنید کاری کنید که شوهرتون از کلش دل بکنه و خودتون دوباره برگردید توی دلش
    خب این بحث کلش به کنار
    ما مردا به شخصه میگم اکثرمون ظاهر پسندیم
    شما اگه همیشه واسش خودتون خوشکل کنید و لباسای جذاب بپوشید و آرایش کنید فکر کنم کمتر مردی باشه که جذب زنش نشه
    البته یک سری مسائل خصوصی هست که بعد بهتون میگم
    شما فعلا همون کاری که گفتم بکنید
    مرور میکنیم کارامون رو :

    1. به علاقه هاش احترام بذار
    2. بازی کلش رو نصب کن و شبا کنارش باش
    3. بعد مدتی ازش گله کن و بگو شبا تا صبح بیدار نمون و برنامه کلش بوت نصب کن
    4. کم کم به جای کلش برگرد دوباره تو دلش
    5. و تو هر زمانی خوشکل ، شیک و جوان براش باش و بمون
    ممنون دوست عزیز من خودم بازی رو با شوهرم شروع کردم و لول پنجاه بودم دیدم نمیتونم به بچه ام برسم به کارام حذفش کردم ودیگه هم علاقه ای بهش ندارم.بازم ممنون از راهنماییتون.علاقه شوهرم به بازی واسه اینه که میخواد یه شبه از اونایی که بالاتر از خودشن بزنه جلو. واین داره به خانواده و فامیل هم ضرر میرسونه و دیگه هیچکس دوروبرش نیست.و با همه قهره

  38. بالا | پست 27

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Sep 2015
    شماره عضویت
    21978
    نوشته ها
    11
    تشکـر
    1
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : اسارت

    اون بازی کوفتی پاک کن درس میش.شما باپدرتون مادرتون مطرح کردین ای موضوع.سعی کنید علت سردشدنشون بفهمید.ازکاربرگشتن به استقبالش برو باکلمات محبت امیز.بیشتر محبت کن به درددلش گوش کن.شاید محبت کمی دیده که همش سر گوشیش.اگ جواب نداد شمام یه مدت کوتاهی رغبت نشون نده.اینا نظرات شخصی هستن شاید کمک کن شاید ن ولی شما سعی کنین پیش مشاور برید یاتلفنی با مشاور صحبت کنین.ازخداکمک بخواین انشاءالله حل میش

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

لیست کاربران دعوت شده به این موضوع

کلمات کلیدی این موضوع

© تمامی حقوق برای مشاورکو محفوظ بوده و هرگونه کپی برداري از محتوای انجمن پيگرد قانونی دارد