نمایش نتایج: از 1 به 13 از 13

موضوع: مزاحم تلفنی

1058
  1. بالا | پست 1

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jun 2015
    شماره عضویت
    18107
    نوشته ها
    70
    تشکـر
    48
    تشکر شده 34 بار در 24 پست
    میزان امتیاز
    9

    مزاحم تلفنی

    سلام وقت همگی بخیر
    بدون مقدمه میگم چون زندگیم در خطره و سخت کمک میخام
    یه پسری قبل از ازدواجم دو سه باری باهاش حرف زده بودم(تلفنی و پیامک)و زمانی که عقد کردم بهش گفتم که دیگه زنگ نزنه و کلی قانعش کردم و بعداز کلی بد و بیراه قبول کرد که ازدواج کردم و مثلا تمومش کرد
    تو این 8ماه که عقد بودم چند باری زنگ زده و من با کلی سردی و تندی و رسمی باهاش صحبت کردم و تمام حرفم بهش این بوده که دیگه مزاحم نشه
    من این قضیه رو به نامزدم نگفتم چون اصلا برام مهم نبود و فکر میکردم خودم میتونم درستش کنم... نامزد من (که کلا به همه چیز بدبینه)یبار که اون مزاحم پیام داده بود دیدش و بهم مشکوک شد و ازم توضیح خواست منم با گریه همه ماجرا رو براش گفتم وکلی عذر خواهی کردم و .....فرداش نامزدم زنگ زد به من و رفتیم ازش شکایت کردیم و یه عالمه نامزدم دعوام کرد و گفت میخام طلاقت بدم آبروتو میبرم بیچارت میکنمدیگه تا الانم هرچی دلخوری بینمون به وجود اومده بود رو چسبوند به این ماجرا و همش میگفت تو فلان کارو بخاطر اون کردی
    فلان لباسو واسه اون پوشیدی
    فلان روز با اون بحثت شده بود که ناراحت بودی؟!(اینجا مطمعن شدم که از عذر خاهیم داره سواستفاده میکنه و کلا یادش رفته من زنشم)
    منم گوشی و خطمو دادم به خودش گفتم من اینارو بخاطر تو میخام حالا که تورو ناراحت میکنه نمیخامشون
    بعد رفته همه ماجرا رو برای داداشم تعریف کرده وهزارتا گذاشته روش والانم دو هفتست که نه دیدمش نه باهم حرف زدیم
    بنظرتون چیکار کنم؟هرچی من میرم سمتش بیشتر ازم دور میشهراستی من اون مزاحمو اصلا ندیدم ،من از یه استانم و اون از یه استان دیگه
    ممنون میشم جوابمو بدید

  2. بالا | پست 2

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jun 2015
    شماره عضویت
    17566
    نوشته ها
    998
    تشکـر
    1,418
    تشکر شده 873 بار در 505 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : مزاحم تلفنی

    با برادرت صحبت کردی ؟
    اصل موضوعو بهش گفتی؟
    اصن نمیدونم چرا همون موقه ک ازدواج کردی خطتو عوض نکردی؟؟؟
    اون اقا کگ از ی شهر دیگه بوده...از شما فقط شماره داشته...چ ریسکی کردی دختر
    امضای ایشان


    باید یکبار به خاطر همه چیز گریه کرد
    آن قدر که اشک ها خشک شوند
    باید این تن اندوهگین را چلاند
    و
    بعد دفتر زندگی را ورق زد
    به چیز دیگری فکر کرد
    باید پاها را حرکت داد
    و
    همه چیز را از نو شروع کرد



  3. بالا | پست 3

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jun 2015
    شماره عضویت
    18107
    نوشته ها
    70
    تشکـر
    48
    تشکر شده 34 بار در 24 پست
    میزان امتیاز
    9

    پاسخ : مزاحم تلفنی

    نقل قول نوشته اصلی توسط شقایقم نمایش پست ها
    با برادرت صحبت کردی ؟
    اصل موضوعو بهش گفتی؟
    اصن نمیدونم چرا همون موقه ک ازدواج کردی خطتو عوض نکردی؟؟؟
    اون اقا کگ از ی شهر دیگه بوده...از شما فقط شماره داشته...چ ریسکی کردی دختر
    همه موضوع رو نامزدم به داداشم گفته بود من فقط تکرارش کردم برا داداشم
    آخه سنمی با اون ادم نداشتم که خطو عوض کنم چندوقت بعد واقعا خطم سوخت اما نامزدم باز همون خطو برام گرفت...فکر کردم نامزدم پشتمه که براش گفتم نمیدونستم پشتمو خالی میکنه

  4. بالا | پست 4

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jun 2015
    شماره عضویت
    17566
    نوشته ها
    998
    تشکـر
    1,418
    تشکر شده 873 بار در 505 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : مزاحم تلفنی

    با نامزدت صحبت کن
    اگه ج تماساتو نمیده یا حاضر نیس ببینت
    بگو داداشت باهاش صحبت کنه
    حداقل تکلیف روشن شه
    مسالرو براش باز کن
    قول بده تکرار نشه
    اصن چیزی نبوده ک بخاد تکرار بشه

    تو باید علاوه بر اینکه ازش عذرخاهی کردی
    ی مقدار هم حق ب جانب میبودی
    تا الان این رفتارو نداشته باشه
    امضای ایشان


    باید یکبار به خاطر همه چیز گریه کرد
    آن قدر که اشک ها خشک شوند
    باید این تن اندوهگین را چلاند
    و
    بعد دفتر زندگی را ورق زد
    به چیز دیگری فکر کرد
    باید پاها را حرکت داد
    و
    همه چیز را از نو شروع کرد



  5. بالا | پست 5

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jun 2015
    شماره عضویت
    18129
    نوشته ها
    289
    تشکـر
    529
    تشکر شده 195 بار در 125 پست
    میزان امتیاز
    9

    پاسخ : مزاحم تلفنی

    نقل قول نوشته اصلی توسط زهرا.ا نمایش پست ها
    همه موضوع رو نامزدم به داداشم گفته بود من فقط تکرارش کردم برا داداشم
    آخه سنمی با اون ادم نداشتم که خطو عوض کنم چندوقت بعد واقعا خطم سوخت اما نامزدم باز همون خطو برام گرفت...فکر کردم نامزدم پشتمه که براش گفتم نمیدونستم پشتمو خالی میکنه
    نمیدونم چی بگم ولی ب نظر من بهتره با نامزدت برین پیش ی روانشناس و ازش کمک بخایین یا خودت بشینی با نامزدت کنار بیای،یا اگه کنار نیومد اگه ابروتم بره بهتر از ایینه ک فردا همش با هم دعوا کنین از همین الان بهم بزن حتی اگه ب قیمت ابرو رفتنت باشه.

    Sent from my ALE-L21 using Tapatalk

  6. بالا | پست 6

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jun 2015
    شماره عضویت
    18107
    نوشته ها
    70
    تشکـر
    48
    تشکر شده 34 بار در 24 پست
    میزان امتیاز
    9

    پاسخ : مزاحم تلفنی

    نقل قول نوشته اصلی توسط شقایقم نمایش پست ها
    با نامزدت صحبت کن
    اگه ج تماساتو نمیده یا حاضر نیس ببینت
    بگو داداشت باهاش صحبت کنه
    حداقل تکلیف روشن شه
    مسالرو براش باز کن
    قول بده تکرار نشه
    اصن چیزی نبوده ک بخاد تکرار بشه

    تو باید علاوه بر اینکه ازش عذرخاهی کردی
    ی مقدار هم حق ب جانب میبودی
    تا الان این رفتارو نداشته باشه
    داداشم با اینکه ازمون بزرگتره با دوتامون جدا جدا حرف زده و خودش پیگیر شکایتمون شد(یعنی نامزدم ازش خاست پیگیری کنه)بخدا تو داداسرا قاضی وقتی منو دید یکم بهمون خندید و گفت من شما رو نمیشناسم ولی خودم ضمانت این دخترو میکنم
    گفت اینجور مساعل برا همه پیش میاد
    اما نامزدم انقدر مغروره و و مثل یه فاجعه بهش نگاه میکنه اصلا کوتاه نمیاد
    نمیدونم چیکار کنم
    بعضی وقتا فک میکنم طلاق بگیرم وضم بهتر از این میشه که الان هست

  7. بالا | پست 7

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jun 2015
    شماره عضویت
    17566
    نوشته ها
    998
    تشکـر
    1,418
    تشکر شده 873 بار در 505 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : مزاحم تلفنی

    چندسالته؟شوهرت چی؟
    الان حرف شوهرت چیه؟
    تو این دوهفته ک نبوده ...فقط میگه طلاق؟ینی واقعا میخاد جداشه؟

    نه عزیزم با طلاق چیزی درست نمیشه...وضعیت بهتر نمیشه...ب خصوص که این اقا بخاد ب قول خودش ابروتو ببره
    طلاق اخرین راهه
    امضای ایشان


    باید یکبار به خاطر همه چیز گریه کرد
    آن قدر که اشک ها خشک شوند
    باید این تن اندوهگین را چلاند
    و
    بعد دفتر زندگی را ورق زد
    به چیز دیگری فکر کرد
    باید پاها را حرکت داد
    و
    همه چیز را از نو شروع کرد



  8. بالا | پست 8

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jun 2015
    شماره عضویت
    18107
    نوشته ها
    70
    تشکـر
    48
    تشکر شده 34 بار در 24 پست
    میزان امتیاز
    9

    پاسخ : مزاحم تلفنی

    نقل قول نوشته اصلی توسط شقایقم نمایش پست ها
    چندسالته؟شوهرت چی؟
    الان حرف شوهرت چیه؟
    تو این دوهفته ک نبوده ...فقط میگه طلاق؟ینی واقعا میخاد جداشه؟

    نه عزیزم با طلاق چیزی درست نمیشه...وضعیت بهتر نمیشه...ب خصوص که این اقا بخاد ب قول خودش ابروتو ببره
    طلاق اخرین راهه
    من18 سالمه همسرم27 سالشه
    اون از پیگیریای داداشمم بد برداشت کرده فک میکنه یچیزی هست که میخایم نفهمه بخاطر همین الان که خط و گوشیم دستشه میخاد پسر شجاع بازی در بیاره و مصلا یچیزی ازش کشف کنه
    ما هم دیگه تو هفته دوم چیزی بهش نگفتیم...داداشم میگه نرو سمتش تا خودش بیاد جلو اما واسه من خیلی داره سخت میگذره...کاش تکلیفمو بدونم
    ممنون که حرفامو میشنوی شقایق جون

  9. بالا | پست 9

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jun 2015
    شماره عضویت
    17566
    نوشته ها
    998
    تشکـر
    1,418
    تشکر شده 873 بار در 505 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : مزاحم تلفنی

    ببین عزیزم
    اگه ب نظر خودت حرفاتو کامل بهش زدی
    و چیز ناگفته ای باقی نمونده
    صبر کن
    ببین میخاد چیکار کنه
    اگرم حرف نگفته ای هس بهش بگو ..
    درهرصورت بزار زمان بگذره...زمان همه چیو مشخص میکنه

    ب نظرم میخاد ی جورایی حساب کار دستت بیاد
    تا دیگه تکرارش نکنی

    خواهش میکنم عزیزم
    امضای ایشان


    باید یکبار به خاطر همه چیز گریه کرد
    آن قدر که اشک ها خشک شوند
    باید این تن اندوهگین را چلاند
    و
    بعد دفتر زندگی را ورق زد
    به چیز دیگری فکر کرد
    باید پاها را حرکت داد
    و
    همه چیز را از نو شروع کرد



  10. بالا | پست 10

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jun 2015
    شماره عضویت
    18107
    نوشته ها
    70
    تشکـر
    48
    تشکر شده 34 بار در 24 پست
    میزان امتیاز
    9

    پاسخ : مزاحم تلفنی

    نقل قول نوشته اصلی توسط شقایقم نمایش پست ها
    ببین عزیزم
    اگه ب نظر خودت حرفاتو کامل بهش زدی
    و چیز ناگفته ای باقی نمونده
    صبر کن
    ببین میخاد چیکار کنه
    اگرم حرف نگفته ای هس بهش بگو ..
    درهرصورت بزار زمان بگذره...زمان همه چیو مشخص میکنه

    ب نظرم میخاد ی جورایی حساب کار دستت بیاد
    تا دیگه تکرارش نکنی

    خواهش میکنم عزیزم
    منم احساس میکنم داره تنبیهم میکنه بهشم حق میدم تایه حدودی ولی نامردیه که به همه چیز شک داره و الکی داره بهم تهتای جور وا جور میزنه...یعنی اون دلش واسه من تنگ نشده

  11. بالا | پست 11

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jun 2015
    شماره عضویت
    17566
    نوشته ها
    998
    تشکـر
    1,418
    تشکر شده 873 بار در 505 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : مزاحم تلفنی

    نقل قول نوشته اصلی توسط زهرا.ا نمایش پست ها
    منم احساس میکنم داره تنبیهم میکنه بهشم حق میدم تایه حدودی ولی نامردیه که به همه چیز شک داره و الکی داره بهم تهتای جور وا جور میزنه...یعنی اون دلش واسه من تنگ نشده
    بله حق داره
    شما باید بهش میگفتی مزاحم داری
    اگه میگفتی الان این اتفاقا نمی افتاد

    حالا دیر شده واس این حرفا
    امیدت ب خدا باشه

    موفق باشی
    امضای ایشان


    باید یکبار به خاطر همه چیز گریه کرد
    آن قدر که اشک ها خشک شوند
    باید این تن اندوهگین را چلاند
    و
    بعد دفتر زندگی را ورق زد
    به چیز دیگری فکر کرد
    باید پاها را حرکت داد
    و
    همه چیز را از نو شروع کرد



  12. بالا | پست 12

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jun 2015
    شماره عضویت
    18107
    نوشته ها
    70
    تشکـر
    48
    تشکر شده 34 بار در 24 پست
    میزان امتیاز
    9

    پاسخ : مزاحم تلفنی

    مشاورین سایت نمیخواین کمکم کنید؟!!

  13. بالا | پست 13

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    May 2015
    شماره عضویت
    16374
    نوشته ها
    164
    تشکـر
    23
    تشکر شده 101 بار در 69 پست
    میزان امتیاز
    9

    پاسخ : مزاحم تلفنی

    این آقا اگه خصیصه وجودیش شکاک بودن و بدبینی واقعا زندگی سراسر تنش و تلخی رو در کنارشون در پیش داشتید و باید خدا رو شکر کنید که زود متوجه این مشکل شدید و بهتره از ایشون جدا بشید.
    امضای ایشان
    ... من ندیدم بیدی
    سایه اش را بفروشد به زمین
    رایگان می بخشد
    نارون، شاخه ی خود را به کلاغ ...

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

لیست کاربران دعوت شده به این موضوع

کلمات کلیدی این موضوع

© تمامی حقوق برای مشاورکو محفوظ بوده و هرگونه کپی برداري از محتوای انجمن پيگرد قانونی دارد