با سلام و خسته نباشید
مدت 3 ماه است که ازدواج کرده ام و نامزد هستم. متاسفانه شوهرم اصلا با خانواده من راحت نیست و همش دوست دارد من به خانه آنها بروم. رفتن به آنجا برای من سخت نیست ولی مادرشوهرم کارمنده و بنده خدا خیلی اذیت میشه هرچی هم به شوهرم میگم یکم ملاحظه مامانتو بکن میگه مگه چیکار میکنه که خسته شه... حالا دیشب یک اتفاقی افتاد... رفتیم اونجا (که البته من اصلا دوست نداشتم برم چون از صبح تا غروب خودمم سرکار بودم و بسیار خسته) گویا مادرشوهرم هم خیلی خسته بود برداشت گفت هرچی که دوست داری برای خودت درست کن و بخور... خیلیییییی به من برخورد، بعدش خواستم برم خونه خودمون که مادرشوهرم عذرخواهی کرد و از دلم درآورد... حالا شوهرم از صبح میگه باید بیای خونه ما و میدونم هم که امروز مادرشوهرم اضافه کاری داره تا شب... هرچی هم بهش میگم امشب مامانت خیلی خسته است، دوست داره استراحت کنه با وجود من معذبه ولی میگه که حالا نشد دیگه مامانم ی چیزی گفت حالا تو بخاطر همون دیگه اصلا خونه ما نیا ... واقعا نمیدونم چطور با شوهرم رفتار کنم و بهش بفهمونم که رفتن هر روزه من به اونجا کار درستی نیست و اینجوری احترام من زیر سوال نره...
از راهنماییتون سپاسگزارم.