نمایش نتایج: از 1 به 18 از 18

موضوع: زنم ازخونه رفته و طلاق میخواد

5696
  1. بالا | پست 1

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Oct 2015
    شماره عضویت
    22751
    نوشته ها
    12
    تشکـر
    0
    تشکر شده 2 بار در 1 پست
    میزان امتیاز
    0

    زنم ازخونه رفته و طلاق میخواد

    سلام خدمت همه اساتید.بنده 12سال پیش بدنبال درگذشت همسرم بادختری که باهمسرم دوست بودوتن فروشی میکردوخودم هم باش رابطه داشتم به خواهش ودرخواست خودش ازدواج کردم.البته اون روزادربهترین موقعیت ازدواج بادختری بسیارخوب ونمونه ی فامیلمون بودم ولی این یکی آنقدرخواهش وگریه کردکه من ازرواحساس دلسوزی ونه ازروی عقل وفکرقبول کردم وازدواج کردم.ازروزازدواجمون به تدریج خیلی ازرفتارهای بدشوکنارگذاشت.سیگار،بیرون رفتن،و...باورکنید180درجه چرخید.اما به خاطروضعیت بدخانوادش مثل اعتیادپدرش وفقروبی اهمیتی پدروفامیلاش نسبت به طرز زندگیش و....بسیارعصبی بود.کم کم بحثای زندگی ماشروع شد.اوایل میومدعذرخواهی می کردولی دیگه این اواخرتوبحثامون بدجوری به هم توهین میکردیم.حرفای خیلی بدی به هم میزدیم.من بهش میگفتم توقبلافلان بودی واونم میگفت توهم سنت بالابودودختری به جوانی وزیبایی من زنت نمیشدومرتب جوانی وزیباییشوبه رخم میکشیدو...(17سال اختلاف سنی داریم)البته بعدازبحث هاازهم عذرخواهی کرده وزندگی خوبی راادامه میدادیم.هیچکدام به هم خیانت نمیکردیم.عاشقانه زندگی میکردیم.فقط هراتفاقی می افتادتوبحث ومشاجره بودکه خیلی کوبنده باهم برحوردمیکردیم.حالاازخونه رفنه وچون خونواده درست وسالمی نداره باعمه ی بیوه اش زندگی میکنه.عمه ای که خودزندگی بسیارپرتنش وسراسرجنگ وبحث باشوهرش داشته وهرروزدادگاه وشکایت و...به هردری زدم که برگرده.افرادی رافرستادم دنبالش روزای اول دودل بودولی حالااصراربه طلاق داره اونم باداشتن یه دختر10ساله.تمام حرفاوکلماتی که توبحث بهش میگفتم یکی یکی بیان میکنه.انگارهمه روضبط کرده بوده.من خیلیاش یادم نیست.12 سال باهم زندگی کردیم.تواین مدت خوشی وخوبی ومحبت وتفریح و...هم بوده ولی هیچکدوم یادش نیست.باش صحبت کردم وعذرخواهی کردم واعتراف کردم به اشتباهات گذشته واینکه بریم مشاوره وازصفرشروع جدیدی داشته باشیم.ولی فقط طلاق میخواد.اخیراگفته اگه یه دونگ خونه بنامش کنم برمیگرده.تردیددارم چکارکنم.آخه کسی که بخاطربچش برنگرده بخاطریه دونگ خونه.....چه فکرونقشه ای داره؟توروخداراهنمایی کنید.بعدازدوسه ماه تلاش برای بازگشتش،موفق که نشدم هیچی بدترهم شد.ازحالابه بعدچه کارکنم؟

  2. بالا | پست 2

    عنوان کاربر
    کاربر ویژه
    تاریخ عضویت
    May 2014
    شماره عضویت
    3710
    نوشته ها
    9,699
    تشکـر
    4,204
    تشکر شده 10,202 بار در 5,111 پست
    میزان امتیاز
    21

    پاسخ : زنم ازخونه رفته و طلاق میخواد

    نقل قول نوشته اصلی توسط ghddwd نمایش پست ها
    سلام خدمت همه اساتید.بنده 12سال پیش بدنبال درگذشت همسرم بادختری که باهمسرم دوست بودوتن فروشی میکردوخودم هم باش رابطه داشتم به خواهش ودرخواست خودش ازدواج کردم.البته اون روزادربهترین موقعیت ازدواج بادختری بسیارخوب ونمونه ی فامیلمون بودم ولی این یکی آنقدرخواهش وگریه کردکه من ازرواحساس دلسوزی ونه ازروی عقل وفکرقبول کردم وازدواج کردم.ازروزازدواجمون به تدریج خیلی ازرفتارهای بدشوکنارگذاشت.سیگار،بیرون رفتن،و...باورکنید180درجه چرخید.اما به خاطروضعیت بدخانوادش مثل اعتیادپدرش وفقروبی اهمیتی پدروفامیلاش نسبت به طرز زندگیش و....بسیارعصبی بود.کم کم بحثای زندگی ماشروع شد.اوایل میومدعذرخواهی می کردولی دیگه این اواخرتوبحثامون بدجوری به هم توهین میکردیم.حرفای خیلی بدی به هم میزدیم.من بهش میگفتم توقبلافلان بودی واونم میگفت توهم سنت بالابودودختری به جوانی وزیبایی من زنت نمیشدومرتب جوانی وزیباییشوبه رخم میکشیدو...(17سال اختلاف سنی داریم)البته بعدازبحث هاازهم عذرخواهی کرده وزندگی خوبی راادامه میدادیم.هیچکدام به هم خیانت نمیکردیم.عاشقانه زندگی میکردیم.فقط هراتفاقی می افتادتوبحث ومشاجره بودکه خیلی کوبنده باهم برحوردمیکردیم.حالاازخونه رفنه وچون خونواده درست وسالمی نداره باعمه ی بیوه اش زندگی میکنه.عمه ای که خودزندگی بسیارپرتنش وسراسرجنگ وبحث باشوهرش داشته وهرروزدادگاه وشکایت و...به هردری زدم که برگرده.افرادی رافرستادم دنبالش روزای اول دودل بودولی حالااصراربه طلاق داره اونم باداشتن یه دختر10ساله.تمام حرفاوکلماتی که توبحث بهش میگفتم یکی یکی بیان میکنه.انگارهمه روضبط کرده بوده.من خیلیاش یادم نیست.12 سال باهم زندگی کردیم.تواین مدت خوشی وخوبی ومحبت وتفریح و...هم بوده ولی هیچکدوم یادش نیست.باش صحبت کردم وعذرخواهی کردم واعتراف کردم به اشتباهات گذشته واینکه بریم مشاوره وازصفرشروع جدیدی داشته باشیم.ولی فقط طلاق میخواد.اخیراگفته اگه یه دونگ خونه بنامش کنم برمیگرده.تردیددارم چکارکنم.آخه کسی که بخاطربچش برنگرده بخاطریه دونگ خونه.....چه فکرونقشه ای داره؟توروخداراهنمایی کنید.بعدازدوسه ماه تلاش برای بازگشتش،موفق که نشدم هیچی بدترهم شد.ازحالابه بعدچه کارکنم؟

    بهتره از واسطه های در این مورد دوباره کمک بگیرید

    ولی بحث خونه رو فراموش کنید .... و بهتره هش فرصت بدید

    شاید برای مدتی تنهایی بتونه دوباره تجدید نظر کنه

    ولی فقط برای یک مدت مشخص و گرنه باید دادخواست عدم تمکین بدید تا در مورد نفقه غافلگیر نشید

    در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
    دفتر قیطریه:
    ۰۲۱-۲۲۶۸۹۵۵۸ خط ویژه
    دفتر سعادت آباد:
    ۰۲۱-۲۲۳۵۴۲۸۲ خط ویژه
    دفتر شریعتی:
    ۰۲۱-۸۸۴۲۲۴۹۵ خط ویژه
    امضای ایشان

    خـــــدانـگهــــــدار


  3. بالا | پست 3

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jul 2014
    شماره عضویت
    4839
    نوشته ها
    1,260
    تشکـر
    920
    تشکر شده 1,137 بار در 614 پست
    میزان امتیاز
    11

    پاسخ : زنم ازخونه رفته و طلاق میخواد

    خب بگيد ميزنم به اسم بچمون

  4. کاربران زیر از محمدزاده بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  5. بالا | پست 4

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Oct 2015
    شماره عضویت
    22751
    نوشته ها
    12
    تشکـر
    0
    تشکر شده 2 بار در 1 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : زنم ازخونه رفته و طلاق میخواد

    دوست عزيز.گفتم به اسم بچمون ميزنم ولي قبول نكرد.فقط ميخوادبه اسم خودش بشه

  6. بالا | پست 5

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Sep 2014
    شماره عضویت
    6159
    نوشته ها
    13,512
    تشکـر
    10,854
    تشکر شده 13,741 بار در 6,989 پست
    میزان امتیاز
    24

    پاسخ : زنم ازخونه رفته و طلاق میخواد

    فکر کنم میتونید که برید محضر ازش تعهد کتبی بگیرید که یه دونگ خونه به نامش میزنید ولی درصورت درخواست طلاق یه دونگ خونه به شما برگشت داده بشه
    امضای ایشان
    زندگی سه دیدگاه داره

    دیدگاه شما
    دیدگاه من
    حقیقت

  7. 2 کاربران زیر از پریماه. بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  8. بالا | پست 6

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jul 2014
    شماره عضویت
    4839
    نوشته ها
    1,260
    تشکـر
    920
    تشکر شده 1,137 بار در 614 پست
    میزان امتیاز
    11

    پاسخ : زنم ازخونه رفته و طلاق میخواد

    پيشنهاد خانم پريماه هم خيلي خوبه اگه بشه يكم در اين مورد هم تحقيق كنيد

  9. کاربران زیر از محمدزاده بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  10. بالا | پست 7

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Oct 2015
    شماره عضویت
    22751
    نوشته ها
    12
    تشکـر
    0
    تشکر شده 2 بار در 1 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : زنم ازخونه رفته و طلاق میخواد

    پیشنهادخانم پریماه روبهش گفتم قبول نکرد.البته حرفی قبول کردولی حاضرنشدمکتوب بشه.

  11. بالا | پست 8

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Sep 2014
    شماره عضویت
    6159
    نوشته ها
    13,512
    تشکـر
    10,854
    تشکر شده 13,741 بار در 6,989 پست
    میزان امتیاز
    24

    پاسخ : زنم ازخونه رفته و طلاق میخواد

    نه دیگه شما هم کم نیارید چون این نظر باید مکتوب بشه به عنوان سند
    امضای ایشان
    زندگی سه دیدگاه داره

    دیدگاه شما
    دیدگاه من
    حقیقت

  12. بالا | پست 9

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Feb 2015
    شماره عضویت
    12914
    نوشته ها
    271
    تشکـر
    214
    تشکر شده 178 بار در 112 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : زنم ازخونه رفته و طلاق میخواد

    آقای محترم شما تسلیم نشین و طلاقش ندین

  13. بالا | پست 10

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Dec 2014
    شماره عضویت
    9968
    نوشته ها
    5,264
    تشکـر
    6,024
    تشکر شده 6,186 بار در 2,950 پست
    میزان امتیاز
    17

    پاسخ : زنم ازخونه رفته و طلاق میخواد

    برو ازش شکایت کن برای عدم تمکین

  14. بالا | پست 11

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Oct 2015
    شماره عضویت
    22751
    نوشته ها
    12
    تشکـر
    0
    تشکر شده 2 بار در 1 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : زنم ازخونه رفته و طلاق میخواد

    باتشکرفراوان ازدوستان بزرگوار.دادخواست عدم تمکین ارائه دادم.سندهم به نامش نکردم.یعنی زیربارنرفتم.مث اینکه این روزایه کم نرمترشده.امیدوارم به لطف حق ودعای شمادوستان وهمچنین راهنماییهای دسوزانه ومنطقی تون مشکل من به درستی حل بشه.

  15. بالا | پست 12

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Oct 2016
    شماره عضویت
    31541
    نوشته ها
    18
    تشکـر
    15
    تشکر شده 5 بار در 3 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : زنم ازخونه رفته و طلاق میخواد

    سلام. میدونید من الان که خودم بعد 5 سال احساس دو دلی زندگی و طلاق دارم میفهمم چی میگید البته ادمها با هم فرق دارن ولی باید بگم من خودمم هنینطورم تمام حرفهادو حرکات همسرم یادمه که خودشم متعجب بود.من و خودش روزای اول راضی بودیم من الان 4 ماه اومدم قهر تا دو ماه نه من کاری کردم نه اون بعد دوماه اقدام کردم.منم به همسرم گفتم اگه میخوای من برگردم یه دنگ رو بزن.البته مت قصدم گرفتن و بدبخت کردنش نیست من میخوان بدونم واقعا میخواد من برگردم یا نه اگه برگردم قصد تلافی داره.البته الان تصمیم گرفتم تا کمی زمان بگذرد.خود زمان بهترین داوره.البته من همسرن رو دوست دارم بماند که الان خانوادم راضی نیستن من برگردم.من برای همه ی کسایی که اینجا پست طلاق گذاشتند دعا میکنم.چون خودم تو برزخیم که کاری ازم برنمیاد.همسرم رو دوست دارم از اون ور خانوادم هم دوست دارم.بهترین کار مشورت از مشاور و وکیل همراه همه.چون خانمها غیر قابل پیش بینی هستن.موفق باشید.

  16. بالا | پست 13

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Sep 2016
    شماره عضویت
    30750
    نوشته ها
    338
    تشکـر
    1,307
    تشکر شده 391 بار در 213 پست
    میزان امتیاز
    8

    پاسخ : زنم ازخونه رفته و طلاق میخواد

    نقل قول نوشته اصلی توسط ghddwd نمایش پست ها
    سلام خدمت همه اساتید.بنده 12سال پیش بدنبال درگذشت همسرم بادختری که باهمسرم دوست بودوتن فروشی میکردوخودم هم باش رابطه داشتم به خواهش ودرخواست خودش ازدواج کردم.البته اون روزادربهترین موقعیت ازدواج بادختری بسیارخوب ونمونه ی فامیلمون بودم ولی این یکی آنقدرخواهش وگریه کردکه من ازرواحساس دلسوزی ونه ازروی عقل وفکرقبول کردم وازدواج کردم.ازروزازدواجمون به تدریج خیلی ازرفتارهای بدشوکنارگذاشت.سیگار،بیرون رفتن،و...باورکنید180درجه چرخید.اما به خاطروضعیت بدخانوادش مثل اعتیادپدرش وفقروبی اهمیتی پدروفامیلاش نسبت به طرز زندگیش و....بسیارعصبی بود.کم کم بحثای زندگی ماشروع شد.اوایل میومدعذرخواهی می کردولی دیگه این اواخرتوبحثامون بدجوری به هم توهین میکردیم.حرفای خیلی بدی به هم میزدیم.من بهش میگفتم توقبلافلان بودی واونم میگفت توهم سنت بالابودودختری به جوانی وزیبایی من زنت نمیشدومرتب جوانی وزیباییشوبه رخم میکشیدو...(17سال اختلاف سنی داریم)البته بعدازبحث هاازهم عذرخواهی کرده وزندگی خوبی راادامه میدادیم.هیچکدام به هم خیانت نمیکردیم.عاشقانه زندگی میکردیم.فقط هراتفاقی می افتادتوبحث ومشاجره بودکه خیلی کوبنده باهم برحوردمیکردیم.حالاازخونه رفنه وچون خونواده درست وسالمی نداره باعمه ی بیوه اش زندگی میکنه.عمه ای که خودزندگی بسیارپرتنش وسراسرجنگ وبحث باشوهرش داشته وهرروزدادگاه وشکایت و...به هردری زدم که برگرده.افرادی رافرستادم دنبالش روزای اول دودل بودولی حالااصراربه طلاق داره اونم باداشتن یه دختر10ساله.تمام حرفاوکلماتی که توبحث بهش میگفتم یکی یکی بیان میکنه.انگارهمه روضبط کرده بوده.من خیلیاش یادم نیست.12 سال باهم زندگی کردیم.تواین مدت خوشی وخوبی ومحبت وتفریح و...هم بوده ولی هیچکدوم یادش نیست.باش صحبت کردم وعذرخواهی کردم واعتراف کردم به اشتباهات گذشته واینکه بریم مشاوره وازصفرشروع جدیدی داشته باشیم.ولی فقط طلاق میخواد.اخیراگفته اگه یه دونگ خونه بنامش کنم برمیگرده.تردیددارم چکارکنم.آخه کسی که بخاطربچش برنگرده بخاطریه دونگ خونه.....چه فکرونقشه ای داره؟توروخداراهنمایی کنید.بعدازدوسه ماه تلاش برای بازگشتش،موفق که نشدم هیچی بدترهم شد.ازحالابه بعدچه کارکنم؟
    ببخشید ولی من هم جای ایشون بودم همین کارو میکردم.
    شما خودت باهاش رابطه داشتی خب خودت هم تن فروشی کردی .
    به خواهش خودش ازدواج کردی ؟ وظیفه ات در مقابل خودت بود که ازدواج کنی و هیچ منتی به سر اون نیست.
    آنقدر خواهش و گریه کرد ؟ همین الان طلاقش بده .
    شما خودت میگی اون فقط بدی رو یادشه ولی خودت همین الانم میگی اون موقع بدون فکر و عقل ازدواج کردی.
    خب این بدی رو در حق خودت نکن و ازینجا به بعد از سر دلسوزی باهاش زندگی نکن.
    شما خودت نمیدونی انگار هنوز دوسش داری یا نه.
    امضای ایشان
    حال که انسان اشرف مخلوقات است
    باید در هر گام به یاد داشته باشد که خلیفه خدا بر زمین است
    و طوری رفتار کند که شایسته ی این مقام باشد.
    انسان اگر فقیر شود، به زندان افتد، آماج افترا شود، حتی به اسارت رود،
    باز هم باید مانند خلیفه ای سرافراز، چشم و دل سیر و با قلبی مطمین رفتار کند.


    ملت عشق، الیف




  17. کاربران زیر از Aza بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  18. بالا | پست 14

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Sep 2014
    شماره عضویت
    6159
    نوشته ها
    13,512
    تشکـر
    10,854
    تشکر شده 13,741 بار در 6,989 پست
    میزان امتیاز
    24

    پاسخ : زنم ازخونه رفته و طلاق میخواد

    نقل قول نوشته اصلی توسط خانم تنها نمایش پست ها
    سلام. میدونید من الان که خودم بعد 5 سال احساس دو دلی زندگی و طلاق دارم میفهمم چی میگید البته ادمها با هم فرق دارن ولی باید بگم من خودمم هنینطورم تمام حرفهادو حرکات همسرم یادمه که خودشم متعجب بود.من و خودش روزای اول راضی بودیم من الان 4 ماه اومدم قهر تا دو ماه نه من کاری کردم نه اون بعد دوماه اقدام کردم.منم به همسرم گفتم اگه میخوای من برگردم یه دنگ رو بزن.البته مت قصدم گرفتن و بدبخت کردنش نیست من میخوان بدونم واقعا میخواد من برگردم یا نه اگه برگردم قصد تلافی داره.البته الان تصمیم گرفتم تا کمی زمان بگذرد.خود زمان بهترین داوره.البته من همسرن رو دوست دارم بماند که الان خانوادم راضی نیستن من برگردم.من برای همه ی کسایی که اینجا پست طلاق گذاشتند دعا میکنم.چون خودم تو برزخیم که کاری ازم برنمیاد.همسرم رو دوست دارم از اون ور خانوادم هم دوست دارم.بهترین کار مشورت از مشاور و وکیل همراه همه.چون خانمها غیر قابل پیش بینی هستن.موفق باشید.
    نقل قول نوشته اصلی توسط Aza نمایش پست ها
    ببخشید ولی من هم جای ایشون بودم همین کارو میکردم.
    شما خودت باهاش رابطه داشتی خب خودت هم تن فروشی کردی .
    به خواهش خودش ازدواج کردی ؟ وظیفه ات در مقابل خودت بود که ازدواج کنی و هیچ منتی به سر اون نیست.
    آنقدر خواهش و گریه کرد ؟ همین الان طلاقش بده .
    شما خودت میگی اون فقط بدی رو یادشه ولی خودت همین الانم میگی اون موقع بدون فکر و عقل ازدواج کردی.
    خب این بدی رو در حق خودت نکن و ازینجا به بعد از سر دلسوزی باهاش زندگی نکن.
    شما خودت نمیدونی انگار هنوز دوسش داری یا نه.
    ممنون از راهنمایتون

    ولی دوستای گلم این تایپک مال یک سال پیش
    لطفا تایپک های قدیمی رو بالا نیارید به تاریخ توجه کنید
    امضای ایشان
    زندگی سه دیدگاه داره

    دیدگاه شما
    دیدگاه من
    حقیقت

  19. کاربران زیر از پریماه. بابت این پست مفید تشکر کرده اند

    Aza

  20. بالا | پست 15

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jan 2017
    شماره عضویت
    33493
    نوشته ها
    19
    تشکـر
    0
    تشکر شده 10 بار در 8 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : زنم ازخونه رفته و طلاق میخواد

    داداش کم محلی هزاران کار میکنه به نظرم کم محلی کن و از دور هواشو داشته باش
    در ضمن هفتگی یا ماهانه یخورده پول بریز تو کارتش که نتونه از طرف نفقه وارد بشه
    قضیه یه بوهایی میده
    به هر حال میگن کمال همنشین در من اثر کرد
    بهش بگید یه خونه واست اجاره میکنم اونجا نباش
    یا یه در ظاهر طلاق عاطفی که توی یه خونه باشید و ه هم کاری نداشته باشید
    به هر حال خانومتون به جای بدی پناه برده به نظرم
    امضای ایشان
    امضا
    because went no problem

  21. بالا | پست 16

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jan 2017
    شماره عضویت
    33493
    نوشته ها
    19
    تشکـر
    0
    تشکر شده 10 بار در 8 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : زنم ازخونه رفته و طلاق میخواد

    بعله دوستان اشاره میکنن این داستان مال یه سال و خورده ای پیشه
    حاجی خبر نیاوردیا
    حداقل بگو چی شد
    امضای ایشان
    امضا
    because went no problem

  22. کاربران زیر از mmd7311 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  23. بالا | پست 17

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Aug 2015
    شماره عضویت
    21182
    نوشته ها
    1,442
    تشکـر
    764
    تشکر شده 1,211 بار در 755 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : زنم ازخونه رفته و طلاق میخواد

    نقل قول نوشته اصلی توسط Aza نمایش پست ها
    ببخشید ولی من هم جای ایشون بودم همین کارو میکردم.
    شما خودت باهاش رابطه داشتی خب خودت هم تن فروشی کردی .
    به خواهش خودش ازدواج کردی ؟ وظیفه ات در مقابل خودت بود که ازدواج کنی و هیچ منتی به سر اون نیست.
    آنقدر خواهش و گریه کرد ؟ همین الان طلاقش بده .
    شما خودت میگی اون فقط بدی رو یادشه ولی خودت همین الانم میگی اون موقع بدون فکر و عقل ازدواج کردی.
    خب این بدی رو در حق خودت نکن و ازینجا به بعد از سر دلسوزی باهاش زندگی نکن.
    شما خودت نمیدونی انگار هنوز دوسش داری یا نه.

    آفرین ..دقیقا منم میخواستم همچین پاسخی بهشون بدم .
    کاری همندارم تایپیک قدیمیه ..بعضی پاسخ ها باید داده بشن تا تجربه ای برای دیگان بشه تا قدم در اون مسیر نزارن.
    بعد ۱۲ سال گذشته همسرت رو ،مادر فرزندت رو، که باید برات موجود مقدسی باشه به روش اوردی هر کسی جای ایشون بود میزاشت میرفت.

    زنها همینن..میگذرن...میبخشن...ولی فراموش نمیکنن..ایشون چیزی رو ضبط نکردن ذات وجودی زنها همینه...
    شما چرا تو عصبانیت به همسرت اون حرف هارو زدی؟
    چرا همین الانش به عشق خودت شک داری ؟
    اصلا فک کن یه دونگ خونتو میخواد بگیره و یه ریسکه که بره یا بمونه...اندازه یک دونگ که به پات زندگی کرده...شما بهش بده و نگهش دار!!!!با محبت..با عشق

    نامردی ترین کار عالم رو کردی که گذشتش رو به روش اوردی با وجود اینکه میدونستی کارش رو که خدا عالمه معلوم نیست از روی هوس بوده یا شرایط بد خانوادگی و تربیتی ولی وقتی زنت شده ۱۸۰ درجه عوض شده بخاطر عشق و وفاداری ...

    بدونید کمال دین رو به ایشون دارید بخاطر رفتاری که باعث گریز ایشون از مامن گرم زندگی به سمت بقول شما زندگی پر استرس عمه بیوشون شدید.

    جبران کنید!!!!!

  24. کاربران زیر از ghazal1 بابت این پست مفید تشکر کرده اند

    Aza

  25. بالا | پست 18

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Mar 2016
    شماره عضویت
    27442
    نوشته ها
    1,301
    تشکـر
    2,179
    تشکر شده 2,242 بار در 1,070 پست
    میزان امتیاز
    9

    پاسخ : زنم ازخونه رفته و طلاق میخواد

    این آقا وقتی همسر اولش بوده با دوست همسرش رابطه داشته
    یعنی به همسرش خیانت میکرده
    آدم خائن هرچی سختی بکشه بازم کمشه
    امضای ایشان

    Don't GIVE UP
    if you wait for the perfect time you will never get anything done

  26. کاربران زیر از miss eli vrn بابت این پست مفید تشکر کرده اند

    Aza

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

لیست کاربران دعوت شده به این موضوع

کلمات کلیدی این موضوع

© تمامی حقوق برای مشاورکو محفوظ بوده و هرگونه کپی برداري از محتوای انجمن پيگرد قانونی دارد