وسواس فکری آزار دهنده

[m.farahmand]

سلام.من و همسرم در حال حاضر حدود سه ساله ازدواج کردیم ولی یه سری مشکلاتی است که من رو واقعا تنگ اورده...شوهرم وسواس شدید به نجاست و پاکی داره و این موضوع منجربه آزار من و خودش و زندگیمون شده...خیلی دوستش دارم ولی خانواده ام موافق جداییمون هستن چرا که واقعا ازاردهنده شده ..تمام وسایل خونه رو آبکشی میکنه و همه چیز از نظرش نجس میااد و این وسواسش موجب سرد مزاجیش هم شده و اصلا هیچ رابطه ایی با من نداره و یا خیلی دیر به دیر چهار ماه یه بار یا بیشتر میشه این مدت زمان واصلا هیچ تمایلی به بچه دار شدن نداره و این هم دلیلش وسواسشه...و از نظر اون بچه نجسه..چهار تا برادرن که سه تاشون وسواس دارن و واقعا سخت و غیر قابل تحمله...مادرش هم وسواس داشته ولی برای درمانش اقدام کرده و خوب شده وبرای درمانش یه ماه بیمارستان بستری بوده...
شوهرم اصلا وسواسی بودنشو قبول نداره و میگه بقیه نجسن ولی واقعا خسته کننده شده....راضی به دکتر رفتن و پیگیری بیماریش نمیشه ...
چکار کنم نمیخوام جداشم ازش...خواهشااا کمکم کنید و راه حلی پیشنهاد کنید تا راضی به دکتر رفتن بشه...ممنون

[ehsan1966]

بچه نجسه ؟؟؟؟؟

قبل از ازدواج اصلا با هم صحبتی در مورد بچه دار شدن و ... کردید ؟

شناختتون از هم در چه حد بود ؟

[شهرام2014]

سلام.من و همسرم در حال حاضر حدود سه ساله ازدواج کردیم ولی یه سری مشکلاتی است که من رو واقعا تنگ اورده...شوهرم وسواس شدید به نجاست و پاکی داره و این موضوع منجربه آزار من و خودش و زندگیمون شده...خیلی دوستش دارم ولی خانواده ام موافق جداییمون هستن چرا که واقعا ازاردهنده شده ..تمام وسایل خونه رو آبکشی میکنه و همه چیز از نظرش نجس میااد و این وسواسش موجب سرد مزاجیش هم شده و اصلا هیچ رابطه ایی با من نداره و یا خیلی دیر به دیر چهار ماه یه بار یا بیشتر میشه این مدت زمان واصلا هیچ تمایلی به بچه دار شدن نداره و این هم دلیلش وسواسشه...و از نظر اون بچه نجسه..چهار تا برادرن که سه تاشون وسواس دارن و واقعا سخت و غیر قابل تحمله...مادرش هم وسواس داشته ولی برای درمانش اقدام کرده و خوب شده وبرای درمانش یه ماه بیمارستان بستری بوده...
شوهرم اصلا وسواسی بودنشو قبول نداره و میگه بقیه نجسن ولی واقعا خسته کننده شده....راضی به دکتر رفتن و پیگیری بیماریش نمیشه ...
چکار کنم نمیخوام جداشم ازش...خواهشااا کمکم کنید و راه حلی پیشنهاد کنید تا راضی به دکتر رفتن بشه...ممنون

سلام

عزیز متاسفم از آنچه که خواندم ولی چون سوال کردید باید عرض کنم که:

وسواس به این شدت که شما فرمودید درمان نداره ممکنه با دارو و مشاوره بشه کنترلش کرد ولی درمان کامل خیر.

به شدت ارثی است پس امکان سرایت به فرزند یا فرزندانتان به شدت بالاست.

خودتون برید پهلوی یکی از همکاران و از ایشون بخواهین که از همسرتان دعوت کنند برای ویزیت, بسیار متاسفم ولی راه دیگری نیست.

موفق باشید.

سپاس
dr

[farokh]

سلام.من و همسرم در حال حاضر حدود سه ساله ازدواج کردیم ولی یه سری مشکلاتی است که من رو واقعا تنگ اورده...شوهرم وسواس شدید به نجاست و پاکی داره و این موضوع منجربه آزار من و خودش و زندگیمون شده...خیلی دوستش دارم ولی خانواده ام موافق جداییمون هستن چرا که واقعا ازاردهنده شده ..تمام وسایل خونه رو آبکشی میکنه و همه چیز از نظرش نجس میااد و این وسواسش موجب سرد مزاجیش هم شده و اصلا هیچ رابطه ایی با من نداره و یا خیلی دیر به دیر چهار ماه یه بار یا بیشتر میشه این مدت زمان واصلا هیچ تمایلی به بچه دار شدن نداره و این هم دلیلش وسواسشه...و از نظر اون بچه نجسه..چهار تا برادرن که سه تاشون وسواس دارن و واقعا سخت و غیر قابل تحمله...مادرش هم وسواس داشته ولی برای درمانش اقدام کرده و خوب شده وبرای درمانش یه ماه بیمارستان بستری بوده...
شوهرم اصلا وسواسی بودنشو قبول نداره و میگه بقیه نجسن ولی واقعا خسته کننده شده....راضی به دکتر رفتن و پیگیری بیماریش نمیشه ...
چکار کنم نمیخوام جداشم ازش...خواهشااا کمکم کنید و راه حلی پیشنهاد کنید تا راضی به دکتر رفتن بشه...ممنون

وسواس یکی از اختلالات و کاستی‌های اضطرابی است. وسواس به معنای تکرار فزاینده یک فکر یا یک عمل است که تبدیل به عادت شده است و به فرد و نزدیکان او آسیب روانی و جسمی وارد می‌کند.

انواع وسواس
«همه انسان‌ها در زندگی، سطوح مختلف اضطراب را تجربه می‌کنند و برای رهایی از این اضطراب‌های فکری، دست به کارهایی می‌زنند که به رفتار وسواس‌گونه منجر می‌شود. با گسترش زندگی شهری و دغدغه‌های ناشی از آن، شاهد افزایش وسواس و انواع آن هستیم. بررسی سی‌تی‌اسکن‌ها و ام آر آی‌ها نشان می‌دهد که افراد وسواسی در مقایسه با افراد سالم، لکه‌های




قرمزی بر روی نیم‌کره چپ و راست خود دارند. این لکه‌ها در اثر فشار روانی بالا به وجود آمده و نمایانگر میزان فشار روانی‌ای است که فرد تحمل کرده است. به طور کلی دو نوع وسواس وجود دارد: وسواس فکری و عملی»

وسواس فکری
در این حالت، ذهن مضطرب و حساس می‌شود و دائم منفی‌بافی و سیاه‌نمایی می‌کند و فرد را مجبور به نشان دادن واکنش نسبت به این افکار می‌کند؛ به عنوان مثال، فرد دائم فکر می‌کند که قرار است دزد به خانه‌اش بیاید، قرار است صدمه ببینید، همه جا نجس و کثیف است و... . این قبیل افکار، انسان را وادار می‌کند تا دست به عملی بزند تا از شر این افکار و اضطراب‌ها، خلاص شود؛ بنابراین فرد وارد مرحله بعد، یعنی وسواس عملی می‌شود.

وسواس عملی
وسواس عملی به دنبال وسواس فکری به وجود می‌آید. به نوعی، فرد با عملیاتی کردن برخی از رفتارها، آرامش روانی و ذهنی به خود می‌دهد. چهار نوع وسواس عملی شایع را می‌توان نام برد:

• وسواس شست‌و‌شو: در این نوع وسواس، فرد علاقه‌مند است که دائم بشوید و بسابد. گرچه اسراف در اسلام مذموم است، اما میان زنان مذهبی، شست‌و‌شو از شایع‌ترین وسواس‌ها به شمار می‌آید. آب کشیدن و ترس از نجاست، سبب می‌شود که شست‌و‌شو تکرار و به وسواس، تبدیل شود. امام حسن عسگری می‌فرمایند: «همه چیز پاک و طاهر است مگر آن که در آن نجاست دیده شود.» وسواسی‌های مذهبی به این قبیل فرمایشات توجهی نمی‌کنند و به رفتار بیمارگونه خود ادامه می‌دهند.
• وسواس جست‌و‌جو: «آیا در خانه را قفل کردم؟ شیر گاز را بسته‌ام؟ لباس‌ها را از ماشین لباس‌شویی در آورده‌ام؟» این قبیل سوالات را فرد وسواسی به‌صورت افراطی از خود می‌پرسد. این افکار او را مجبور می‌کند تا دائم وقت خود را به جست‌و‌جو و سرک کشیدن بگذراند.
• وسواس نظم یا تقارن: فرد مبتلا به این نوع وسواس، تلاش می‌کند همه چیز سر جای خودش باشد. دوست دارد اصل تقارن
را در چیدمان خانه رعایت کند. هیچ چیز نباید کج و معوج باشد؛ برای مثال، حوله دستشویی باید به طور کامل صاف و مرتب روی گیره آویزان باشد. اگر ذره‌ای اختلاف باشد، سریع آن را مرتب می‌کند. این نوع وسواس در زنان خانه‌دار بسیار دیده می‌شود.
• وسواس افکار منفی و تکراری: «چرا این حرف را زدم؟ چرا به موقع جواب ندادم؟ چرا آن حرف را نزدم؟ تا کی باید چیزی نگویم؟» این قبیل افکار به‌صورت مداوم در سر بیمار می‌چرخد و او به شدت نسبت به اعمال خود در گذشته، واکنش نشان می‌دهد و برای رفتار نا‌مناسب خود، ابراز ندامت می‌کند. بی‌خوابی و آشفتگی در زمان خواب در این بیماران به خاطر همین افکار منفی و تکراری است. همچنین فکر کردن مداوم به مرگ، سرقت، قتل، گناه و عذاب آخرت از جمله این افکار وسواس‌گونه است.

چرا وسواسی می‌شویم؟
علل ابتلا به وسواس را عوامل ژنتیکی، روانی – اجتماعی و دوران فشار روانی طولانی‌مدت : «ثابت شده است که عوامل ژنتیکی و به‌ویژه وسواسی بودن مادر، روی نوزاد تاثیر داشته و کودک را تبدیل به فردی وسواسی می‌کند؛ اما در این میان، سهم عوامل روانی – اجتماعی بالاتر است. به این معنا که انسان خیلی از کارها را یاد می‌گیرد، حتی خلاقیت هم اکتسابی است. بنابراین اگر کودک، پدر یا مادر وسواسی داشته باشد، ناخودآگاه تبدیل به فردی بیمار می‌شود. کودک به پدر و مادر خود نگاه می‌کند و از آن‌ها رسم زندگی می‌آموزد، اگر والدین، دایم مشغول بشور و بساب باشند کودک هم همین رفتار را یاد می‌گیرد‌. دلیل سوم، گذراندن دوران پرفشار در سنین جوانی و میانسالی است. از دست دادن همسر، طلاق، بچه‌دار نشدن، بارداری، سقط جنین و مسایلی از این دست می‌تواند فرد سالم را به بیمار وسواسی تبدیل کند.»

چه کسی تمیز است، چه کسی وسواسی؟
هرچند کشیدن خط و مرز بین فرد وسواسی و سالم، کار دشواری نیست اما معیار تشخیص کدام



است؟

"تمیز بودن امری نسبی است و از فردی به فرد دیگر، متفاوت است؛ اما در جامعه، هنجارها و معیارهای نانوشته‌ای وجود دارد که می‌تواند مبنای تشخیص فرد سالم از بیمار باشد. شناخت این هنجارها و رفتار صحیح، رفتار درست را از نادرست تفکیک می‌کند؛ به طور مثال، جامعه می‌پذیرد که انسان احتیاط کند و هنگام خروج از خانه یک‌بار از بسته بودن در اطمینان حاصل کند، اما اگر این یک‌بار به پنج بار تبدیل شود، دیگر حالت عادی ندارد و این رفتار نمونه‌ای از وسواس است. در شست‌وشو هم همین طور است. انسان سالم بعد از دستشویی دست را با آب و صابون می‌شوید و یک تا دو بار آب می‌کشد، اما اگر یک ربع دست را زیر آب بگیری تا تمییز شود، این حالت، عادی نیست.»

وسواس درمان قطعی ندارد
وسواس از جمله اختلال‌های اضطرابی است که درمان‌شان بسیار دشوار و به نوعی دور از ذهن است. می‌توان با روان‌درمانی از شدت آن کاست و یا اگر وسواس بیش از حد باشد، می‌توان با دارو درمانی آن را کم‌رنگ کرد، اما درمان قطعی، بسیار دور از انتظار است از جمله راهکارهایی که می‌توان برای بهبود آن اشاره کرد، موارد زیر است:
-افزایش سطح آگاهی: چنان‌چه وسواسی‌ها به بیماری خود، ابعاد و آینده آن آگاه باشند، ممکن است تلاش کنند تا آن را کاهش دهند و بتوانند با آن مبارزه کنند.

-دور کردن افکار آزاردهنده: شناسایی افکار آزاردهنده و دور کردن آن‌ها با اتکا به مثبت‌اندیشی و امید به آینده، می‌تواند درکنترل وسواس موثر باشد.

-کاهش دادن سطح کلی اضطراب: همه افراد، چه سالم و چه وسواسی، باید میزان کلی اضطراب را در خود کاهش دهند. وسواس نیز یکی از اختلالات اضطراب است. چنان‌چه بتوان میزان اضطراب را کاهش داد، می‌توان از ابتلا به سایر بیماری‌ها هم جلوگیری کرد.

-روان‌درمانی، مشاوره و در نهایت رجوع به روان‌پزشک و دارو درمانی

در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید

دفتر قیطریه:

۰۲۱-۲۲۶۸۹۵۵۸ خط ویژه

دفتر سعادت آباد:

۰۲۱-۲۲۳۵۴۲۸۲ خط ویژه

دفتر شریعتی:

۰۲۱-۸۸۴۲۲۴۹۵ خط ویژه

[m.farahmand]

بله از نظر همسرم رابطه جنسی کاملا نجسه و بچه هم نجس است...حتی ما منزل اقوامی که بچه ی کوچک دارن نمیریم و همسرم اجازه رفت و امد نمیده ..میگه برای احتیاط شاید منزلشون نجس باشه و ما اطلاع نداشته باشیم.....واقعا ازار دهنده است...
ما قبل از ازدواجمون یه سال نامزد بودیم ولی اصلا متوجه ی این موضوع نشدیم و توی این دوره معلوم نبود...خیلی کم مثلا موقع دست شستن دستاشو بالا میگرفت تا خشک شن و مراقب بود تا خیس هستند جایی نخوره ولی کاملا مشخص نبود مادرم کمی شک کرده بود ولی وقتی از خواهر همسرم در این مورد پرسیدیم انکار کرد و گفت اصلا وسواس نداره...ولی در هر صورت نمیشد متوجه شد...

[m.farahmand]

بچه نجسه ؟؟؟؟؟

قبل از ازدواج اصلا با هم صحبتی در مورد بچه دار شدن و ... کردید ؟

شناختتون از هم در چه حد بود ؟

بله از نظر همسرم رابطه جنسی کاملا نجسه و بچه هم نجس است...حتی ما منزل اقوامی که بچه ی کوچک دارن نمیریم و همسرم اجازه رفت و امد نمیده ..میگه برای احتیاط شاید منزلشون نجس باشه و ما اطلاع نداشته باشیم.....واقعا ازار دهنده است...
ما قبل از ازدواجمون یه سال نامزد بودیم ولی اصلا متوجه ی این موضوع نشدیم و توی این دوره معلوم نبود...خیلی کم مثلا موقع دست شستن دستاشو بالا میگرفت تا خشک شن و مراقب بود تا خیس هستند جایی نخوره ولی کاملا مشخص نبود مادرم کمی شک کرده بود ولی وقتی از خواهر همسرم در این مورد پرسیدیم انکار کرد و گفت اصلا وسواس نداره...ولی در هر صورت نمیشد متوجه شد...

[پریماه.]

ایشون حتما باید پیش روانپزشک بره

[ستیلا]

ایشون حتما باید به روان پزشک مراجعه کنند ودرمان دارویی هم داشته باشن .

یه چند روز تنهاش بزار وبهش بگو در صورتی برمیگردی که به پزشک مراجعه کنه .شاید یه تهدید کوچولو به جدایی ایشون رو مجبور کنه که به پزشک مراجعه کنه .

بهش بگو که شما بچه دوست داری ونمیتونی بدون بچه زندگی کنی .

[m.farahmand]

ایشون حتما باید به روان پزشک مراجعه کنند ودرمان دارویی هم داشته باشن .

یه چند روز تنهاش بزار وبهش بگو در صورتی برمیگردی که به پزشک مراجعه کنه .شاید یه تهدید کوچولو به جدایی ایشون رو مجبور کنه که به پزشک مراجعه کنه .

بهش بگو که شما بچه دوست داری ونمیتونی بدون بچه زندگی کنی .

فایده ایی نداره امتحان کردم وحتی حرف جدایی رو پیش اوردم ولی اهمیت نمیده و کار خودشو ادامه میده و میگه همه نجسن و کار خودش درسته حتی کتابی تهیه کردم که تمامی حد ومرزهای نجس و پاکی رو از نظر دینی توضیح داده ولی حتی اونارو هم قبول نداره....
این ازدواج دوم منه و ازدواج اولم یه هفته عقد بودم که متوجه ی اعتیاد همسرم به شیشه شدم و جدا شدم و اگه این سری اینطوری بشه مجدد من چکار کنم واقعا خسته شدم و مایع سرافکندگی خانواده ام...گاهی اوقات میخواام برم بجایی که هیچ کس از من باخبر نباشه چون واقعا دیگه خسته شدم....آخه آدم دیگه مثل من اینقدر بدبخت و بدشانس...
ممنون از راهنمایی هاتوون ...مرسی

[محمدزاده]

فایده ایی نداره امتحان کردم وحتی حرف جدایی رو پیش اوردم ولی اهمیت نمیده و کار خودشو ادامه میده و میگه همه نجسن و کار خودش درسته حتی کتابی تهیه کردم که تمامی حد ومرزهای نجس و پاکی رو از نظر دینی توضیح داده ولی حتی اونارو هم قبول نداره....
این ازدواج دوم منه و ازدواج اولم یه هفته عقد بودم که متوجه ی اعتیاد همسرم به شیشه شدم و جدا شدم و اگه این سری اینطوری بشه مجدد من چکار کنم واقعا خسته شدم و مایع سرافکندگی خانواده ام...گاهی اوقات میخواام برم بجایی که هیچ کس از من باخبر نباشه چون واقعا دیگه خسته شدم....آخه آدم دیگه مثل من اینقدر بدبخت و بدشانس...
ممنون از راهنمایی هاتوون ...مرسی

عزيزم مگه شما مقصر بوديد تو طلاق اولتون يا ازدواج دومتون به اين چيزها فكر نكنيد به خودتون به آيندت فكر كن چرا سرافكندگي خانوادت مگه نمي بينن چجوري داري عذاب ميكشي مگه از رو خوشي طلاق گرفتي بيخيال تصميم درست بگير به عواقبش و حرفاي مردم هم اهميت نده