نمایش نتایج: از 1 به 6 از 6

موضوع: عاشقم نبود؟

889
  1. بالا | پست 1

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jan 2016
    شماره عضویت
    26163
    نوشته ها
    4
    تشکـر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    عاشقم نبود؟

    سلام به همه.
    راستش الان که دارم این متن رو مینویسم بغض بدجوری گلوم رو گرفته ولی دارم سعی میکنم گریه نکنم , همیشه تنها گریه میکنم. احساس خیلی بدی دارم لطفا کمکم کنید.
    18 سالمه, من از بچگی یه دختر رو دوس دارم یعنی از بچگی میشناختمش و خانواده هامون به هم نزدیک بود در اصل دوست با هم دوست بودند. تا حالا هیچکس رو انقدر دوست نداشتم واقعا عاشقش بودم و فکر نکنید از شور جوانی و عشق زودگذر و این چیزاست چون با چند تا روان شناس صحبت کردم و به این نتیجه رسیدیم که واقعا عاشقش بودم یا هستم. میخوام درباره ی این عشق که این روز ها عذابم میده و میترسم آینده و درس یا حتی زندگیم رو تحت شعاع قرار بده باهاتون صحبت کنم. من این دختر با هم دوست بودیم و نه خارج از اطلاع خانواده هامون و یه دوستی ساده از بچگی همدیگه رو میدیم , با هم میخندیدیم, بازی میکردیم و ... گذشت و بزرگ شدیم با هم ارتباط داشتیم و همدیگه رو میدیدم ما حتی حریم دوستی مون رو حفظ میکردیم و خارج از اطلاع خانواده حرف نمیزدیم. وقتی باهاش حرف میزنم حس عجیبی دارم و قلبم یه حالی پیدا میکنه که نه خوبه نه بد, از بحث دور نشیم هر روز که میگذش من با حرفام و نگاهام سعی میکردم بهش بگم که دوسش دارم و فکر کنم موفق شدم اون انگار فهمیده بود که دوسش دارم و منم فکر میکردم اونم همون حس رو نسبت به من داره وقتی توی جمع بودیم گاهی من دزدکی نگاهش میکردم گاهی اون به من نگاه میکرد در واقع حرف زدنش بامن خیلی با بقیه فرق میکرد که انگار من یه نقش خاص براش دارم وقتی به چشماش نگاه میکردم حس میکردم دوستم داره در ضمن اون دختر اجتماعی و شادی بود با همه میخندید ولی وقتی منو میدید انگار عوض میشد کمتر حرف میزد انگار خجالت میکشید درست منم همین حال رو داشتم وقتی اونو میدیدم با ورم شده بود که اونم دقیقا عاشق منه. من با همه پسرایی که اون میشناخت فرق داشتم ما هردومون عاشق موسیقی و خواننده های آمریکایی و دنس بودیم هر دومون عاشق انگلیسی بودیم و گاهی با هم انگلیسی حرف میزدیم ما علایقمون تقریبا شبیه هم بود هر روز به هم نزدیک تر میشدیم من هر روز بیشتر عاشقش میشدم و فکر میکردم همین احساس رو نسبت به من داره اون همیشه به من میگه که شبیه خواننده مورد علاقشم (ایرانی نیست) و شخصیت جالبی دارم منم به اون گفتم که هیچ دختری شبیه اون نیست و یه جورایی نایابه ما هر روز بیشتر باهم حرف میزدیم و بیشتر آشنا میشدیم و کاملا مطمئن بودم که نیمه های گمشده همیم...گذشت و ما به دلیل شغل پدرم به شهری در جنوب کشور مهاجرت کردیم و اون در تهران موند ما از طریق تلفن و فیس بوک و پیام رسان در ارتباط بودیم در ضمن بگم که تا اون زمان هیچ حرفی از عشق و علاقه بین ما زده نشد یعنی من قلبن فکر میکردیم عاشق همیم و من این موضوع رو بهش نگفته بودم , اونم همینطور.چند روز گذشت رو اون روز رسید روز تولدش 1 هفته پیش من توی گوشی تولدش رو بهش تبریک گفتم و کادویی که دوست داشت رو براش از قبل فرستاده بودم وقتی بهش گفتم تولدت مبارک با جمله ای روبه رو شدم که دنیا دور سرم چرخید قلبم تند تند زد و حالی به حالی شدم وقتی بهش گفتم تولدت مبارک اون گفت: " مرسی داداش" بدنم سست شد آرزو کردم که خواب باشم ولی نه. خیلی سخته که دختری رو چندین سال دوست داشته باشی و تو هم فکر کنه عاشقته و یه روز بهت بگه داداش. یعنی تو این چند سال من مثل داداشش بودم؟ یعنی اون فقط منو به چشم برادرش میدید؟ خودتون بزارید جای من وقتی با این جمله روبرو میشید چه حالی پیدا میکنید؟ وقتی ببینید چند سال خودتونو گول زدید چه حالی میشید؟ من قبلا میترسیدم که مبادا به همچین جمله ای مواجه شم مبادا این عشق یک طرفه باشه. بریم سر اون لحظه بعد از شنیدن اون جمله یه مکث کردم بعد هم خداحافظی. خیلی گریه کردم حال خودکشی داشتم بعد از اون شب گوشیم رو خاموش کردم و از فضای مجازی دل کندم افسرده شدم و چیزی هم در این باره به خانوادم نگفتم دارم سعی میکنم فراموشش کنم ولی خیلی دارم عذاب میکشم نمیتونم درس بخونم و بخندم کم اشتها شدم...
    این بود داستان من. من به کمک نیاز دارم رفتارم داره از کنترل خارج میشه دچار پوچی شدم لطفا بهش فکر کنید و نظرتون رو بگید و کمکم کنید. مرسی, خدانگهدار

  2. بالا | پست 2

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Mar 2015
    شماره عضویت
    14030
    نوشته ها
    5,877
    تشکـر
    725
    تشکر شده 3,402 بار در 1,916 پست
    میزان امتیاز
    16

    پاسخ : عاشقم نبود؟

    این عاشق شدنا تو سن تو طبیعی هستش یه روزایی میاد که میخندی بهش
    تو اهداف خیلی مهم تری تو زندگیت داری به اونا برس عشق خودش میاد

  3. بالا | پست 3

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jan 2016
    شماره عضویت
    26207
    نوشته ها
    711
    تشکـر
    1,293
    تشکر شده 666 بار در 415 پست
    میزان امتیاز
    9

    پاسخ : عاشقم نبود؟

    اولا به نظر من اول باهاش در میون بذار بهش بگو چه احساسی بهش داری
    چون بعضی وقتها خانمها می خوان بشنون از احساساتت
    اگر باز دیدی نه اون نمی خوادتت و احساسش تو این مدت همین بوده
    فکر نکن که بخوای فراموشش کنی اصلا نخواه که فراموش کنی
    فقط سر خودت رو با کارهای دیگه گرم کن اونقدر بهش فکر نکن که بره اون عقبهای مغزت اما فراموش نه نمی شه هیچ وقت
    بعدم یه کار نیمه وقت پیدا کن ، سرت رو شلوغ کن ، درس و کار
    یه ماه دیگه بهت قول می دم دیگه اون جلو فکرت نیست که عذابت بده

  4. بالا | پست 4

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jan 2016
    شماره عضویت
    26163
    نوشته ها
    4
    تشکـر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : عاشقم نبود؟

    thanks

  5. بالا | پست 5

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Oct 2015
    شماره عضویت
    23156
    نوشته ها
    364
    تشکـر
    593
    تشکر شده 396 بار در 211 پست
    میزان امتیاز
    9

    پاسخ : عاشقم نبود؟

    باید باهاش مطرح کنی ، سعی کن از در شوخی وارد بشی و اگه واقعا دوستش داری (یکم سنت کمه برای ابراز علاقه) بهش بگی که من بهت حس پیدا کردم و اینا . خیلی خانوم ها هستن که منتظر میشن که طرف مقابل بهشون ابراز علاقه کنه ، اتفاقا همین که بهت گفته داداش خودش یه معنی میده که یعنی دوستت داره ، خلاصه که با شوخی بهش ابراز علاقه کن ، خونوادهاتون هم که اوکی هستن ، اگه دیدی که خیلی کلنجار رفت و مقاومت کرد یا خیلی رک بهت گفت که حسش بهت مثل داداش هست نه چیز دیگه باید کم کم باهاش قطع رابطه کنی نه یک دفعه ای ، ازدواج هم برنامه کودک نیست ، مهمترین مقوله زندگی هر فرد هستش به نظر من ، قبل از ابراز علاقه کامل فکر کن روی همه چی (ارتابطش با دوستاش ، نوع پوشش مثلا ، عقاید کلی و ... ) مطمعن باش اگه بهت حس غیر از داداش بودن داشته باشه بهت ابراز میکنه ، نگران نباش تو دلش جا داری فقط به شکل جدی بهش ابراز نکن و از در شوخی با چندتا جک و اینا وارد شو تا یک ماه اینطوری ادامه بده و بعد حرف دلتو بهش بزن

  6. بالا | پست 6

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jan 2016
    شماره عضویت
    26163
    نوشته ها
    4
    تشکـر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : عاشقم نبود؟

    ممنون

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

لیست کاربران دعوت شده به این موضوع

کلمات کلیدی این موضوع

© تمامی حقوق برای مشاورکو محفوظ بوده و هرگونه کپی برداري از محتوای انجمن پيگرد قانونی دارد