ببینید اینکه میگید همسرم قبل ازدواج علاقه داشته بهم ، این طبیعیه ... هر دخترو پسری قبل ازدواج با هم گل و بلبل هستنو همه چیز خوبه ولی این مهم و ارزشمنده که بعد ازدواج هم همین علاقه پایدار بمونه .
اینچیزایی که میگم تجربه های خودمه و مطمئنم خودتون همه ی اینارو میدونید فقط میخوام تکرار کنم که شما به خانمتون منتقل کنید ، یجورایی باید یادش بدی زندگی کردن و واقعیتهای زندگی رو .
من تو پست اولمم گفتم همسر شما به اون درجه ی پختگیه عقلی نرسیده ، کمتر از سنش میفهمه ... البته عذرمیخوام از اینکه اینطور میگم .
ولی باید همسر شما با واقعیت زندگی روبرو بشه که اینجا وظیفه ی شما خیلی بیشتره توی بزرگ کردنو پختگیش ، باید بیشتر از اعصابتون مایه بزارید ...
ببینید دخترو پسر وقتی وارد زندگی میشن یا حتی عقد ، با تفاوتهای هم آشنا میشن ، یکی نبودن اخلاق دختر با خانواده شوهرش و همینطور پسر با خانواده ی خانمش...
طبق توضیحاتتون شما به این پختگی و درک و فهم از زندگی رسیدید که میگید تفاوتها و اختلاف نظر ها وجود داره ولی باید باهاش کنار اومد .
خودتون گفتید با خانوادش گاها مشکل دارید ولی هیچکس بی عیب نیست .
به خانمتون تمام این حرفارو بگید ، بگید که قرار نیست زندگی همیشه و هرروزش مطابق میل ما بگذره ، زندگی ناملایمتایی هم داره که ما باید باهاش کنار بیایمو باهاش بسازیم ، گاهی بگذریمو نادیده بگیریم .
بهش بگو همه ی آدما یه سری خوبیها دارن یه سری نقصها ، همینطور که از خوبیهای هم لذت میبریم باید با نقصها و کمبودهای هم کنار بیایم ، اگه میشه با گفت و گو حلش کنیمو به تفاهم برسیم اگه هم به نتیجه نرسیدیم باید بپذیریمش ...
یه جایی خانم باید کوتاه بیاد به نفع آقا ، درعوض آقا هم یه جای دیگه کوتاه میاد به نفع خانم .
میدونید خانم شما هنوز تو حال و هوای دیگست ، فکر میکنه زندگی همش لاو ترکو ندن و همه چی بر وفق مراد بودنه ، متوجه نشده که زندگی خیلی پستیها و بلندیها و سختیها و اختلافات داره ( که شما اینو خوب درک میکنی )
حالا که دیده این اختلافات رو سرد شده از شما و از این رابطه .
آدم وقتی ازدواج میکنه علاوه بر رابطه با همسرش با خانواده ی همسرش هم رابطه داره و قطعا این وسط اختلافاتو تفاوت نظر ها هم وجود داره که باید این قدرتو داشته باشی که بتونی مدیریت کنی رابطه و اختلافات رو .
راستش به همچین آدمایی مثل خانم شما که به این درک از زندگی نرسیدن توصیه میشه فعلا ازدواج نکنن تا پخته بشن ولی حالا خانم شما ازدواج کرده و خداروشکر شما این درک و فهم رو دارید که واقعیت زندگی چی هست ، پس این وظیفه ی شماست که خانمتونو آماده ی زندگی کنید و از نظر عقلی بالا ببریدش .
البته باید یکم تلاش کنیدو قوی باشید.