نوشته اصلی توسط
parisaa
سلام دوستان.
من الان نزدیکه 9 ماهه با شخصی آشنا شدم .بعد از یه دوران سختی که هر دومون گذروندیم وقتی بهم رسیدیم فکر کردیم دیگه رسیدیم به ته خوشبختی. اما این خوشبختی برای من فقط 3 ماه بود. بعد از 3 ماه ازم پسورد ایمیلمو خواست. منم دادم به این امید که این ادم انقد فکرش بازه که کاری به کارم نداره .اما رفت تمام متن چتام حتی با دوستای خودم که مال 2 سال پیش بودو خوند و اینجا اول بی اعتمادی بود.یواش یواش دعواهای ما بیشتر شد. محدودم کرد با دوستام قطع رابطه کردم .دیگه ن جایی میرم نه با کسی در ارتباطم.میگه دوستم داره عاشقمه من نباشم نمیتونه .اما خیلی اذیتم میکنه. وقتی عصبانیه هیچ چیزی جلو دارش نیست بدترین و زشت ترین و رکیکترین حرفارو به من و خونوادم میزنه.بعدشم پشیمون میشه.
اینده برام معنی نداره.ازم جدا نمیشه.هربار که حرف جدایی میزنم با تهدید و فهش میگه آبروتو میبرم هزار جور حرف میزنه تا باز مجبور میشم ادامه بدم.دوستش دارم اما دیگه نمیتونم ادامه بدم.خسته ام.از همه چیز خسته ام.26سالشه دانشجوی ارشده من خودم لیسانس کشاورزی ام اما انقد تحقیر شدم انقد خرد شدم که دیگه هیچ هدفی ندارم واسه زندگیم.واقعا نمیکشم.پیش مشاور رفتیم اما باز بیفایده بود.هزار بار قول داده اما نتونسته سر قولش واسته.شما جای من بودید چیکار میکردید؟