نمایش نتایج: از 1 به 3 از 3

موضوع: چگونه با فرزندمان در سن بلوغ رفتار کنیم

1396
  1. بالا | پست 1

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Feb 2016
    شماره عضویت
    26465
    نوشته ها
    14
    تشکـر
    2
    تشکر شده 6 بار در 4 پست
    میزان امتیاز
    0

    چگونه با فرزندمان در سن بلوغ رفتار کنیم



    در این تاپیک سعی میکنیم راه روش برخورد با نوجوان را به شما آموزش دهیم

    برخورد صحيح با فرزندان در سن بلوغ
    زماني که کودک متولد مي شود پدران و مادران با مشکلات بسيار زيادي روبه رو مي شوند. در دوران نوزادي بايد نيمه هاي شب بيدار شوند وکارهاي مربوط به او را انجام دهند، روزهاي مدرسه رفتن هم چندان ساده نيست. گاهي اتفاق مي افتد که کودک دچار ناراحتي مي شود و اصلا دوست ندارد به مدرسه برود و اين والدين هستند که بايد از پس روزهايي که کودک دلش نمي خواهد به مدرسه برود بربيايند. با وجود همه ي اين مشکلات شايد برخي از افراد تصور کنند که چرا دوران نوجواني و زماني که فرزند پا به سن بلوغ مي گذارد . سخت تر از ساير دوره هاي زندگي اوست؟
    اين دوران از حساس ترين دوره هاي زندگي همه ي افراد به شمار مي رود. چون فرزند شما، هم از نظر فيزيکي و هم از نظر روحي و اخلاقي دچار تغييرات بي شمار مي شود. اين مرحله براي اکثر خانواده ها قدري گيج کننده و مشکل آفرين است…

    کله شق بودن
    يکي از رايج ترين انوع درگيري هايي که در اين سن به وجود مي آيد، مخالفت مکرر با پدر و مادر است. نوجوانان در اين سن قدري سرکش مي شوند و در هر مورد با والدين خود مخالفت مي کنند. دليل اين امر تغييرات رواني و احساسي در وجود نوجوان ذکر شده است.
    به هر حال نوجوانان هر کاري که انجام مي دهند. تنها يک هدف را دنبال مي کنند و آن هم رسيدن به استقلال است. به اين منظور آنها سعي مي کنند تا آنجايي که مي توانند خودشان را از خانواده دور کنند. به ويژه بچه هايي که بيش از اندازه به خانواده وابسته هستند. تلاش بيشتري در اين زمينه از خود نشان مي دهند. آنها اين امر را به واسطه ي نظرهايي مخالف با نظر والدين نشان مي دهند و آن چنان که قبلا با پدر و مادر ارتباط برقرار مي کردند، با آنها رابطه برقرار نمي کنند.
    وظيفه ي پدر و مادر اين است که ببينند تا چه حد به فرزند خود فضا مي بخشند و به او اجازه مي دهند که احساس استقلال پيدا کند


    درک صحيح دوران بلوغ
    اما سن بلوغ دقيقاً چه زماني است؟ اين سن در هر فرد متفاوت است. برخي از افراد خيلي سريع بالغ مي شوند. عده يي ديرتر و بعضي ها هم بطور متعادل به اين سن مي رسند. به هر حال همه ي اين دوره ها جزو موردهاي طبيعي به شمار مي روند.
    اما به هر حال خانواده ها بايد توان تشخيص تفاوت دوران کودکي و نوجواني را داشته باشند. بيشتر افراد اين تفاوت را از روي تغييرات فيزيکي متوجه مي شوند رشد سينه ها، شروع عادت ماهيانه، رشد موهاي شرمگاهي و صورت. از جمله مشهودترين علايم رسيدن به سن بلوغ قلمدا مي شوند؛ اما نوجوانان بين سن ده تا چهارده سالگي و شايد کمي کمتر، در دوره ي بلوغ قرار مي گيرند و تغييرات بي شمار ديگري را نيز تجربه مي کنند. به مجموعه ي کل تغييرات جسمي و روحي «بلوغ» اطلاق مي شود.

    نکاتي براي تربيت بهتر فرزندان در دوران نوجواني
    اگر دنبال يک طرح کامل براي هدايت صحيح فرزندان خود در اين دوران هستيد، شيوه هاي تربيتي زير را بکار بگيريد.ـ آگاهي خود را افزايش دهيد
    در مورد نوجوانان کتاب هاي مختلف بخوانيد، بايد بطور دقيق بدانيد که چگونه مي توانيد با غرور جواني برخورد کنيد. تغيير حالات نوجوان در اين سن امري کاملا طبيعي است. بايد آن قدر آگاهي داشته باشيد که بتوانيد حالت بعدي فرزند خود را پيش بيني کنيد.ـ خيلي زود در مورد سن بلوغ با او صحبت کنيد
    صحبت کردن در مورد عادت ماهيانه يا خواب هاي مرطوب کننده . زماني که نوجوان آنها را به خودي خود تجربه مي کند، به آن معناست که شما صحبت کردن در مورد اين مسايل را قدري دير شروع کرده ايد. سؤال هاي ابتدايي نظير تفاوت ميان بدن زن و مرد و اينکه بچه ها چگونه به وجود مي آيند را پاسخ دهيد. اما بايد دقت داشته باشيد که اطلاعات اضافي را که نمي تواند هيچ کمکي به او کند در اختيار ش نگذاريد فقط به سؤالات شان جواب دهيدـ خودتان را جاي او بگذاريد

    با فرزند در حال رشد خود اظهار همدردي کنيد. به او بگوييدکه کاملاً طبيعي است که قدري مضطرب شود. به او بگوييد که کاملا طبيعي است که يکي از دوستانش امسال به سن بلوغ برسدو ديگري يکي دو سال ديگر


    ـ موضع خود را معين کنيد
    اگر نوجوان خواست موهايش را رنگ کند، ناخن هايش را لاک بزند يا لباس هاي مدل دار بپوشد، بيش از ممنوع کردن اين موارد يک بار ديگر در مورد تقاضاي او فکر کنيد. نوجوانان هيچ ابايي از شوکه کردن شما ندارند، به همين دليل براي جلوگيري از اين امر بهتر است هر چندوقت يک بار به آنها اجازه بدهيد تا يکي از کارهاي مورد علاقه ي خودشان را انجام دهند. اعتراض را براي کارهايي بگذاريد که واقعا مشکل آفرين هستند؛ مانند: مصرف تنباکو، مواد مخدر، الکل ـ انتظارات خود را ثابت نگه داريد

    نوجوانان معمولا از انتظاراتي که والدين از آنها دارند، دل خوشي ندارند؛ اما بايد بدانند که پدر و مادر آنها را دوست دارند و براي شان اهميت و ارز ش قايل هستند که يک چنين انتظاراتي از آنها دارند. زماني که نمره ي خوبي در مدرسه گرفتند، ؟آنها را تشويق کنيد . اگر به اصول خانه پايبند بوده اند و قوانين را رعايت کردند نيز از آنها تقدير و تشکر کنيد. اگر والدين انتظارات بجايي داشته باشند، نوجوانان هم آنها را رعايت خواهند کرد.ـ با علايم خطر آشنا شويد
    کمي تغيير و تحول در طي اين دوران کاملا طبيعي است، اما مشکلات حاد و تغييرات مکرر در رفتار نوجوان مي تواند حاکي از وجود يک مشکل بزرگ باشد. در صورت بروز علايم زير مي توانيد با پزشک متخصص تماس بگيريد:

    افزايش بيش از اندازه ي وزن
    مشکلاتي پيرامون خواب
    تغييرات سريع و شگرف در اخلاق و روحيات
    تغيير در انتخاب دوست
    فرار از مدرسه بطور مکرر
    افت تحصيلي
    صحبت کردن درباره ي خودکشي
    مشاهده ي علايم استفاده از تنباکو، الکل، يا مواد مخدر
    شکستن قوانين حاکم برجامعه
    هر گونه رفتار عجيب ديگري که براي مدت زماني بيش از شش ماه باقي بماند، جزو علايم مشکوک محسوب مي شود. کمي تغيير کاملاً طبيعي است، اما تبديل شاگرد اول به تنبل ترين شاگرد کلاس قدري مشکوک است.ـ به تنهايي اواحترام بگذاريد
    برخي از والدين با اين مورد به سختي کنار مي آيند. آنها تصور مي کنند هر کاري که فرزندشان انجام مي دهد، به هر نحوي که شده به خودشان ارتباط پيدا مي کند؛ اما براي اينکه به او کمک کنيد تا بتواند پا به عرصه ي بزرگسالي بگذارد بايد قدري به او تنهايي بدهيد.ـ آيا اين دوران تمام شدني است؟
    همچنان که کودک در طي دوران بلوغ رشد مي کند شما خودتان به راحتي متوجه افت و خيزهاي اين دوران خواهيد شد. به مرور زمان صاحب فرزندي مي شويدکه مستقل تر، منطقي تر و مسؤول تر است. بنابراين شعاري را که والدين موفق به فرزند خود مي گويند به ياد داشته باشيد: «با کمک هم وارد اين دوران مي شويم و با کمک هم از آن خارج مي شويم!»منبع:راسخون

  2. 3 کاربران زیر از omidgh بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  3. بالا | پست 2

    عنوان کاربر
    کاربر ویژه
    تاریخ عضویت
    May 2014
    شماره عضویت
    3710
    نوشته ها
    9,699
    تشکـر
    4,204
    تشکر شده 10,202 بار در 5,111 پست
    میزان امتیاز
    21

    پاسخ : چگونه با فرزندمان در سن بلوغ رفتار کنیم

    ممنون

    به تاپیک شما عکس اضافه شد
    امضای ایشان

    خـــــدانـگهــــــدار


  4. بالا | پست 3

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Feb 2016
    شماره عضویت
    26465
    نوشته ها
    14
    تشکـر
    2
    تشکر شده 6 بار در 4 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : چگونه با فرزندمان در سن بلوغ رفتار کنیم

    [replacer_a]

    زمانیکه بین نوجوان و خانواده تعارض و درگیری شدیدی وجود دارد. در بیشتر مواقع این درگیری ها ناشی از ساختار خانواده، نحوه ارتباطات آنان با یکدیگر و کنترل نوجوان است که موجب شدت یافتن مشکلات می شود.


    گاهی بین خانواده و نوجوان درگیری و تعارض شدیدی بوجود می آید. علت بوجود آمدن این تعارضات چیست؟ چه ویژگی هایی در این خانواده ها وجود دارد که منجر به درگیری می شود؟ خانواده برای حل آن چه کاری می تواند انجام دهد؟
    زمانیکه نوجوان دچار یکسری تغییرات روانی – شناختی می شود ، در رفتار، خلق و خوی و منش او تغییراتی بوجود می آید. نحوه رفتار خانواده با این تغییرات نوجوان بسیارتعیین کننده است. در بعضی از خانواده ها در برابر این چالش های رشد، پاسخ های مناسبی داده می شود در حالیکه در خانواده های مشکل دار نمی توانند با این تغییرات سازگار شوند و با شیوه های غیرسازنده واکنش نشان می دهند که موجب شکل گیری و شدت یافتن مشکلات می شود. علاوه براین عواملی که اعضای خانواده را مستعد برخورد و تعارض با یکدیگر می کند، عبارت است از :
    مهارتهای ضعیف در حل مسئله و گاهی همراه با راه حل های تعارض زا، مهارتهای ارتباطی ضعیف، مشکلات در ساختار خانواده بعنوان مثال دادن استقلال شدید یا ضعیف به نوجوان، فقدان محبت در محیط خانواده، ناهماهنگی در ثبات انظباطی و دارای قواعد انظباطی خیلی شدید یا خیلی ضعیف، همچنین والدین شیوه های فرزند پروری طرد کننده و خشونت آمیز دارند.
    علاوه بر مورد بالا، نحوه ارتباط در این خانواده ها بیشتر بر امر کردن، نادیده گرفتن و طرد کردن یکدیگر مبتنی است. در حالیکه در خانواده هایی که مشکلات کمتری با نوجوان خود دارند، ارتباطات و ارزیابی ها مثبت است، مزاح و شوخی در محیط خانه وجود دارد، در میان اعضای خانواده توافق و حمایت از یکدیگر دیده می شود. همچنین راه حل های بیشتر برای مسئله و مشکلات دارند.
    در خانواده های مشکل دار، والدین نظارت و کنترل ضعیف بر تخلفات نوجوان دارند. البته این نظارت ضعیف خانواده هم ناشی از نابسامانی و مشکلاتی است که در درون خانواده وجود دارد و هم ناشی از روشهای نادرست فرزندپروری و اعمال انظباطی آنهاست. این نوع والدین در کنترل کردن رفتارهای انحرافی نوجوانشان کارآیی کمتری دارند و خود را درگیر در رفتارهای تهدید آمیز نوجوان می کنند. همچنین توجه مثبتی که یک نوجوان نیاز دارد را، بیشتر در نوع برخورد با رفتارهای انحرافی برای او بوجود می آورند.
    شایان ذکر است بسیاری از مشکلات رفتاری نوجوان ریشه در دوران کودکی آنان نیز دارد که والدین نتوانستند بسیاری از مشکلات ارتباطی و رفتاری کودک را در همان دوران حل کند در نتیجه با شدت بیشتری در دوران نوجوان خود را نشان داده است.
    علاوه براین، زمانیکه خانواده نمی تواند با بداخلاقی ها و تخلفات نوجوان رفتار درستی داشته باشد. یعنی در مقابل بداخلاقی نوجوان باید به گونه ای با او رفتار کند که همدلی و کنترل تمایلات در نوجوان شکل گیرد. این همدلی و کنترل تمایلات پیش شرط رشد اخلاقی، مسئولیت پذیری، جامعه پذیری در نوجوان است. در خانواده های مشکل دار در این مورد نیز ضعیف عمل می کنند
    در این خانواده توجه و تقویت رفتار درست نوجوان کمتر انجام می شود. در حالیکه تقویت رفتارهای پسندیده اجتماعی به اندازه کاهش رفتارهای نامطلوب نوجوان دارای اهمیت است و می توان گفت بخشی از سیستم تربیتی کارآمد والدین محسوب می شود یعنی تمجید، تشویق به اندازه مجازات و تنبیه مهم هستند. در محیط خانواده باید رفتارهایی مانند صداقت، همکاری، کنترل خود را مورد تشویق و سرمشق قرار دهند.
    در محیط خانوادگی که دچار مشکلات عدیده ای در ارتباط با نوجوان هستند در این گونه موارد دچار ضعف و کاستی در ساختار خانواده هستند که خانواده باید در پی رفع کردن مشکلات ساختاری خانواده نیز باشد تا بتواند در امر پرورش فرزند موفق تر عمل کند.
    نکته بعدی در برطرف کردن مشکلات نوجوان، والدین باید در درونی کردن قواعد تلاش بیشتری انجام دهند




    به علت افزایش مسئولیت ها در نوجوانی، نگرانی و فشار روحی در نوجوانان شدت بسیاری می گیرد ، مثلا در مورد تكالیف درسی، هویت جنسی یا طغیان گری مشكلات بیشتری پیدا می كنند.


    از آنجا كه افراد در نوجوانی با آینده بلند مدت خود نیز فكر می كنند، نگرانی های آنها فقط مربوط به مسائل گذاری فعلی نمی شود.
    اخص ترین علائم ناامنی و اضطراب نوجوان عبارتند از :
    فقدان روابط و علایق مرتبط با سن،توجه بیش از حد به وضعیت ظاهر، بلوغ زود رس یا رفتارهای جنسی مفرط، ترس از آینده، و...
    در بعضی از نوجوانان دلواپسی گاهی منجر به نا امیدی و افسردگی می شود. برای آن كه كودك بتواند با نگرانی ها و اضطراب های خود كنار بیاید و راه حل های مفید و سازنده ای برای مشكلاتش پیدا كند، باید همزمان از سوی خانواده، مدرسه و جامعه یاری شود.
    در ادامه این نوشتار راه حل هایی را ارائه می دهیم كه كمك می كنند والدین بتوانند برخوردی صحیح با ناامنی و اضطراب نوجوان داشته باشند.

    با زیركی به نیازهای پرورشی نوجوان رسیدگی كنید

    در دوره نوجوانی نیز باید همچنان به رسیدگی به فرزندتان ادامه دهید،هر چند او ادعا كند كه نیاز با آن ندارد. شما در عین حال كه باید به خورد و خوراك و دیگر نیازهای اولیه او توجه می كنید، باید برای استقلال و خود مختاری و قدرت او هم ارزش و احترام زیادی قائل شوید. یكی از شكایت های دختران و پسران نوجوان این است كه "والدینم برای من ارزش و احترام قائل نمی شوند" و والدین می گویند،" خوب برای چه چیزی ارزش قائل شویم، در مدرسه همه از او ناراضی اند". اما تجربه بالینی مشاوره با نوجوانان نشان داده است كه اگر چه ممكن است یك نوجوان عملكرد تحصیلی مناسبی نداشته باشد، اما به احتمال بسیار زیاد در دیگر علاقه مندی هایش توانمندی هایی دارد كه ممكن است او را از دیگر همسالانش متمایز نماید. مثلا نوجوانی با شكایت ازوالدینش به من اظهار می كرد كه " من درسم خوب نیست و دانش آموز خوبی نیستم، اما به خیلی چیزهای دیگر علاقه دارم، مثلا من در موسیقی سر رشته دارم و به خوبی می توانم از دست هایم استفاده كنم و به خوبی ملودی را بنوازم اما والدینم برای این چیزها ارزش قائل نمی شوند". این نوجوان توصیف دقیقی از خودش می كند و چیزی را كه واقعا از والدینش انتظار دارد به زبان می آورد.
    وقتی از والدینش خواستم به این خواسته ونیاز نوجوانشان احترام بگذارند، پس از گذشت اندك زمانی والدینش اظهار كردند كه فرزندشان توانسته است از عهده درس هایش بر اید و نمرات او در حد متوسط و خوب پیشرفت كرده است.
    بدانید كه فرزندتان تنها زمانی با شما موافقت می كند و نظرتان را می پذیرد كه رابطه ای مستمر و استوار همراه با احترام و تامین نیازهای پرورشی بین شما برقرار باشد.اگر چنین رابطه ای وجود نداشته باشد و با زور بخواهید نظر خود را به نوجوانتان تحمیل كنید، او به پیام شما توجه چندانی نخواهد كرد
    حدود خود را بشناسید

    متاسفانه باید بگوئیم معمولا بسیاری از والدین حدود خود را نمی شناسند. درست است كه شما نسبت به فرزندتان در موضع قدرت نشسته اید، اما این موضع محدود است. شما می توانید به او پول تو جیبی بدهید یا آن را قطع كنید، ماشین را به او بدهید یا بگیرید یا حتی احترام و حمایت خود را كم و یا زیاد كنید. اما اگر كودك به هر دلیلی طغیان كند هیچ كاری نمی توانید انجام دهید. شما نمی توانید هر لحظه و هر دقیقه كنار او باشید. آنها اوقات بیكاری زیادی دارند و در این اوقات هر كاری كه دلشان بخواهد می توانند بكنند.
    از آنجا كه قدرت و كنترل شما محدود است باید بر همكاری با نوجوان و متقاعد كردنش تكیه كنید. از این پس روابط قدرت مدار شما با فرزندتان باید بر پایه احترام و همكاری متقابل پیش برود.
    بدانید كه فرزندتان تنها زمانی با شما موافقت می كند و نظرتان را می پذیرد كه رابطه ای مستمر و استوار همراه با احترام و تامین نیازهای پرورشی بین شما برقرار باشد.اگر چنین رابطه ای وجود نداشته باشد و با زور بخواهید نظر خود را به نوجوانتان تحمیل كنید، او به پیام شما توجه چندانی نخواهد كرد. اما اگرصمیمیت و نزدیكی و احترام باشد بسیاری از نوجوانان به استدلال و منطق والدین توجه می كنند. بنابراین اگر حدود قدرت خود را بشناسید، در دام خشم و صدور فرمان های غیر ممكن اسیر نخواهید شد و معمولا توصیه هایی كه به والدین نوجوان می شود در دو قطب مخالف قرار دارند یعنی یا به نازپروردگی توصیه می شود یا به شدت عمل و البته تركیب این دو كار دشواری است. حمایت، احترام، قاطعیت و راهنمایی، همه و همه باید در كنار هم اعمال شوند.

    اندیشه و تامل

    همواره بكوشید تا نوجوان قدرت تامل و مشاهده خود را بیشتر كند. همه روزه هزاران فرصت برای چنین كاری پیش می آید. مثلا فرزندتان لپ تاپ شما را می خواهد، به جای "بله" یا "خیر"، ببینید آن را برای چه كاری و چه مدت می خواهد، و بپرسید آیا تكالیف درسی اش را انجام داده است. این گونه صحبت كردن هر كسی را وادار می كند تا درباره خواسته های خود فكر كندو تفكر درباره خود، هدیه ای است كه به فرزند خود می دهید و او را راهی دانشگاه یا محیط كار می كنید تا در مسیر رشد به سوی بزرگسالی آن را بكار گیرند و در زندگی مسئول بار آیند. اشخاصی كه درباره خود فكر می كنند، می تواند مشكلات را حل و انگیزه های آنی و خواسته های خود را ارزیابی كنند و مورد چند وچون قرار دهند. اما كسانی كه از این توان بی بهره اند اغلب در دام وسوسه های گاه و بی گاه خود می افتند و معمولا در مقابل حوادث گوناگون واكنش های آنی و نسنجیده نشان می دهند.
    با هم بودن

    اختصاص اوقاتی كه بتوانید در كنار نوجوانتان باشید،اما نفوذ در نوجوان بسیار سخت تر از گذشته است چرا كه در این دوران تعیین وقت با نوجوان است. یكی از راه های نزدیك شدن به نوجوان این است كه در علایق او سهیم شوید. خود را به عالم نوجوانتان نزدیك كنید و به ذهنیاتش توجه كنید. كلید اصلی در اینجا آن است كه مطابق میل نوجوان رفتار كنید و در صحبت ها با او همراه شوید. سعی كنید با همراهی او دریابید در عالم او چه می گذرد. بعید به نظر میرسد كه با سوالات تحكم آمیز یا فشارهای مداخله جویانه بتوانید جو مورد نظر خود را ایجاد كنید.یادتان باشد سخنرانی و موعظه هدف با هم بودن را مخدوش می كند.

    راه حل یابی و حل مسئله

    برای آن كه به نوجوان كمك كنید تا مشكلات را از قبل پیش بینی كند، درباره فردا صحبت كنید و شرایط دشوار احتمالی را مجسم كنید و به تصویر بكشید. اما این كار نیازمند همكاری دو جانبه است. در ضمن اگر در شرایط عادی نیز مشكلی پیش آید، باز هم فرصتی عالی است كه با روش پیش بینی و تجسم شرایط، به كمك نوجوان راه حل یابی را تمرین كنید. مثلا هنگام بحث درباره دانشگاه، از فرزندتان بخواهید تا خود را در دانشگاهها و رتبه های مورد نظرش تصور كند و ببیند كه در هریك از این محیط ها چه احساسی دارد.

    همدلی

    درك و همدلی با نوجوان مشكل تر از كودكی است. نوجوان ممكن است بخواهد موهای خود را به گونه ای آرایش كند كه حتی تصورش برای شما مشكل است، چه برسد به آن كه بخواهید این كار او را درك كنید. شاید لازم است در چنین مواردی به تجربیات دوره نوجوانی خود برگردید و در ان دقیق شوید و ببینید چقدر خام و ناپخته عمل می كردید و برای آن كه از وضع ظاهر خود احساس رضایت كنید چه كارها نمی كردید. شاید نوجوان می خواهد با این مدل مو فردیت خود را نشان دهد یا جذاب تر و مهیج تر به نظر برسد. درست است كه نسل شما به این موضوع اهمیت نمی داد، اما نسل فرزندتان با آن فكر می كند. البته منظور ما این نیست كه اگر گمان می كنید سلامت فرزندتان به خطر می افتد یا ممكن است تا چند هفته دیگر نظرش عوض شود، باز هم با او موافقت كنید. اما اگر می خواهید فرزندتان با دلیل و منطق این مسئله را ارزیابی و درباره رفتارش تامل كند، باید سعی كنید دیدگاه او را درك كنید و در عین حال دیدگاه های دیگر را نیز مطرح نمائید. درك بسیار یاز مسائل مربوط به نوجوان مستلزم تلاشی در خور توجه از سوی والدین است.


    وقتی قرار است کسی یا جمعی را تحت تاثیر قرار دهیم ،باید زبان صحبت کردن با انها را بدانیم .حال می خواهد یک کلاس درس ، یک مجلس دینی و ما یا حتی یک جمع ساده ی خانوادگی باشد.


    وقتی هدف رساندن موضوعی را به کسی یا گروهی داری ،باید در قدم اول شرایط او را بسنجی .اگر قرار باید با هر کسی در هر سطح سواد وهر سن و سالی به یک زبان سخن بگویی و با یک شیوه عمل کنی ، در نهایت پیامت آنطور که باید و شاید انتقال نخواهد یافت.
    مخصوصا زمانی که فرد یا افراد مقابلت ،جوانان باشند .آنها زبان و دنیای خاص خود را دارند که اگر وارد به آن دنیا شوی ، خیلی راحت تر ،تو را و حرفت را می پذیرند. بحث داغ شکاف نسل ها ریشه در همین موضوع دارد. اگر والدین به عنوان اولین و اصلی ترین مبلغ زندگی هر کس،بدانند در گروه های سنی مختلف چگونه با فرزندشان ارتباط بر قرار کنند ، هیچ وقت بین شان فاصله ی احساسی نمی افتد. هرچند گاهی این کار سخت می شود زیرا زمان جوانی والدین دنیا به گونه ای دیگر بود و فرزندشان در دنیای فست فودی امروز ،دوران جوانی اش را می گذراند ، خیلی از مسائل ارزش خود را از دست داده و برعکس ،خیلی از مسائل مهم شده است اما اگر شما به عنوان والدین یک نو جوان و جوان دوست دارید ،ارزش های تان را به او منتقل کنید ، باید درک خوبی از این دنیای فست فودی داشته باشید. با زبان مخصوص خودشان با آنها حرف بزنید و نزدیک شوید. حتی اگر معلم هستید یا قصد تبلیغ دین را دارید هم چاره ای جز ورود به دنیای آنها نخواهید داشت. این روزها روحانیونی هستند که با نوع برخورد ،گفتار و موضوعاتی که درمورد آن حرف می زنند ،توانسته اند جوانان زیادی را به خود جذب کنند.
    حجت الاسلام و المسلمین قرائتی در سخنانی گفتند: اولین و بهترین مُبَلغ پیامبر بود. در قرآن داریم که ای پیامبر تو نقشی جز تبلیغ نداری و در جای دیگر داریم که ای پیامبر تو نقشی جز رحمت نداری . این دو آیه نشان می دهد که تبلیغ و رحمت یک واژه است زیرا اگر دو واژه باشد این آیات اشتباه است .اگر ما بگوییم هیچ میوه ای نمی خوریم مگر میوه ای که زیر این پارچه باشد و بعد بگوییم که جز انگور میوه ای نمی خوریم ،پس معلوم می شود که زیر پارچه، انگور است. روح تبلیغ ،رحمت است.
    چیزی که این روزها در ارتباطات کمرنگ شده و ریشه ی بسیاری از مشکلات است ، ندانستن فنون گوش دادن صحیح می باشد.ما می شنویم تا پاسخ دهیم اما در یک ارتباط صحیح باید به طرف مقابلمان گوش دهیم
    فرقی نمی کند در خانه ،در مدرسه یا هرکجا وقتی قصد تبلیغ یک ارزش اخلاقی را دارید باید با مهربانی همراه باشد نه تنها در گفتارتان مهربان باشید بلکه مهربانی عملی شما را نیز دیده باشند .
    اما یکی از موضوعاتی که در تبلیغ بسیار مهم است حتی در یک تبلیغ کوچک خانوادگی مثل ارزشمند کردن نماز اول وقت برای فرزندان ، داشتن ارتباط موثر است. اگر فنون بر قراری یک ارتباط خوب و تاثیر گذار را بدانید به راحتی می توانید در گروه هدف که از یک فرزند نوجوان تا یک جمع جوانان غریبه را شامل می شود ،تاثیر گذار باشید.

    چند راه را به شما پیشنها می دهیم که می تواند در رسیدن به ارتباط موثر به شما کمک کند:
    _اول باید از خودتان شناخت خوبی داشته باشید.گاهی گرفتاری های روزمره باعث می شود ما سال ها سری به خودمان نزنیم. از عقایدمان که ممکن است در طول زمان تغییر کرده باشد ، بی خبر باشیم ، از نحوه ی حرف زدن و توانایی هایمان غافل بوده و حتی گاهی علایق اصلی مان را نمی دانیم.تازمانی که ندانیم خودمان چه نقاط ضعف و نقاط قوتی داریم ، نمی توانیم با دیگران وارد یک ارتباط صحیح شویم.
    _چیزی که این روزها در ارتباطات کمرنگ شده و ریشه ی بسیاری از مشکلات است ، ندانستن فنون گوش دادن صحیح می باشد.ما می شنویم تا پاسخ دهیم اما در یک ارتباط صحیح باید به طرف مقابلمان گوش دهیم.
    به حرف های شان ،دغدغه های ذهنی شان ، سوالات و مشکلاتشان و خلاصه بگذاریم او خودش را برای ما بگوید تا ما شناخت درستی از شرایط پیدا کنیم. اگر والدین ،فرزندشان را خوب گوش دهند هیچ گاه به درک نکردن جوانشان محکوم نمی شوند. گوش دادن می تواند احساس خوب نزدیکی را در طرف مقابل ایجاد کند و این برای تاثیر گذاری بسیار مهم است.
    _در تیم طرف مقابل بازی کنید نه در جبهه ی مخالف او .به این حالت همدلی می گویند. وقتی کسی مشکلی را بیان می کند یا شرایط خودش را برای شما شرح می هد ،توقع دارد که با او همدلی کنید. همدلی تلاشی است برای درك و فهم دنیازی ذهنی طرف مقابل. برای همدلی باید بتوانیم خود را جای دیگران بگذاریم و از دریچه چشم آنها نگاه و احساس كنیم. در همدلی شما می توانید سخن طرف مقابل را تكرار كنید تا بداند كه شما منظور او را دریافته اید.

    _فراموش نکنید همه ی ما از کودکی خواستار احترام هستیم و ارتباطی که این خواسته ی ما را بر اورده نکند ،محکوم به شکست است پس اگر می خواهید موثر واقع شوید ، هم ارامش خود را حفظ کنیدو هم محترمانه برخورد کنید. ممکن است حرفیی بشنود که به عقاید شما توهین شده باشد ،اما اگر می خواهید جواب آن توهین را به گونه ی صحیح بدهید باید آرامش خود را حفظ کنید و از کانال احترام وارد شوید.
    _وقتی در یک ارتباط میخواهید با طرف مقابل مخالفت کنید ، شیوه ی صحیح انرا بدانید مخصوصا زمانی که جوانان در مقابل شما هستند ، خیلی صریح و تند مخالفت نکنید اول نقاط اشتراک را پررنگ کنید و سپس برروی نقاط اختلاف صحبت کنید .
    برای بیان حرفی که می خواهید ،کسی یا جمعی انرا بپذیرد ، بهتر است ارتباط موثر برقرار کنید و بدین ترتیب تاثیر گذاری خود را بیشتر کنید
    کاش کمی خوشگل تر بودم!

    فرزند پروری در دنیای ظاهر سازها




    گروه دوستان و الگوبرداری از آنان، شیوه های فرزند پروری والدین، کمبود اعتماد به نفس، والدینی که خود الگوی مناسبی برای فرزندان نیستند، تبلیغات منفی و... همه از عواملی است که موجب می گردد توجه به زیبایی ظاهر بیش از پیش شود. حال با این اوصاف و با دنیایی پر از ظاهر بینی تکلیف نوجوانان و جوانانی که ظاهری عادی یا پایین تر از حد معمول دارند چیست؟........


    حتما متوجه این مساله شده اید که کانالهای ماهواره ای (که متاسفانه در بسیاری از خانه ها رواج یافته است) و حتی بسیاری از برنامه های در ظاهر فرهنگی و سینمایی و .. کانالهای تلویزیونی خودمان، تنها اقدام به نمایش دادن جوانان(اعم از زن ومرد) خوش اندام و خوش صورت می‌كنند. هر چند این مساله شاید برای بسیاری از ما جا افتاده است و پذیرفته ایم که یک چهره تلویزیونی، سینمایی یا ماهواره ای حتما باید جذاب باشد اما این سوال را به ذهن متبادر می کند كه تكلیف آنهایی كه در عرف زیبا تلقی نمی‌شوند چیست؟
    در اكثر موارد برنامه های تلویزیونی، فیلم های سینمایی، ماهواره و... همگی در جهت ترویج زیبایی سوق داده شده است و خواسته یا ناخواسته، افرادی که ظاهری زیباتر و جذاب تری را دارا هستند، در این رسانه ها مشاهده می کنند.
    از آنجا که در سنین نوجوانی و جوانی، افراد بیش از دوره های سنی دیگر به مقایسه خود با دیگران می پردازند و بنابراین از آنجا که الگوهای ارائه شده در جامعه، در سطح بالایی از زیبایی قرار دارند، لذا فرزند ما نیز علاقمند به نزدیک شدن به این معیارهاست.
    البته در گسترش یافتن این اقدام، تنها تمایل به زیبایی را نمی توان مطرح نمود بلکه گروه دوستان و الگوبرداری از آنان، شیوه های فرزند پروری والدین، کمبود اعتماد به نفس، والدینی که خود الگوی مناسبی برای فرزندان نیستند، تبلیغات منفی و... همه از عواملی است که موجب می گردد توجه به زیبایی ظاهر بیش از پیش شود.
    حال با این اوصاف و با دنیایی پر از ظاهر بینی تکلیف نوجوانان و جوانانی که ظاهری عادی یا پایین تر از حد معمول دارند چیست؟
    واقعیت این است كه با كمی اعتماد و حمایت از این فرزندان، آنها نیز می‌توانند از رضایت ظاهری برخوردار شوند. پس همه چیز به طرز نگاه و نگرش وابسته است. استعداد یكی از فاكتورهایی است كه می‌تواند به یك نفر زیبایی ببخشد. پذیرش باهوش بودن، نیازمند حمایت و اعتماد و دلگرمی بسیاری از جانب والدین و اهالی خانواده است. والدین باید از هر طریق ممكن اعتماد را به فرزند‌شان تزریق كنند تا آنها را در غلبه بر مشكلات شان یاری كند بویژه اگر فرزند آنها از زیبایی یا تناسب اندام كمتری برخوردار است.
    از هوش و استعدادشان، احساسات‌شان و نكات مثبت‌شان، حمایت و تعریف و تمجید كنید و بر آنها تاكید بورزید. به آنها احترام بگذارید تا عشق و عزت نفس كه بنظر بسیاری، مهمترین عامل در زیبایی یك نفر است در درون‌شان القا شود. به فرزندتان بیاموزید كه قوی ، متكی بنفس و مطمئن و دلگرم باشند و به بهترین وجه ممكن توانایی‌ها و ویژگی‌های خود را بروز دهند. اعتماد بنفس تنها از طریق استعداد و ظاهر فیزیكی ساخته نمی‌شود. بلكه زمانی كه والدین و اهل خانه با فرزندان با احترام (كه بعنوان یك انسان انتظارش را دارند) با آنها برخورد می‌كنند در آنها القا شود.
    تعریف و تمجید غلط و نادرست به همان اندازه بی‌توجهی و قدردانی نكردن از استعدادها و ویژگی‌های مثبت یك فرد خطرناك و زیان بار است
    قدردانی از بی‌نظیربودنشان، پذیرفتن شخصیت آنها صرفنظر از اینكه چقدر با دیگران تفاوت دارد و پذیرفتن فرزندان‌مان بعنوان آنچه كه هستند، پایه‌ای برای ساختن یك اعتمادبنفس قوی در آنها است. اگر فرزندان بطور ذاتی بدانند كه دوست داشتنی، زیبا، خوب و خواستنی هستند آنها این ویژگی‌ها را در طول زندگی‌شان به همراه خود خواهند داشت و دیگران نیز به خودانگاره مثبتی كه آنها از خود دارند احترام و تمایل نشان خواهند داد.
    البته منظور ما این نیست كه والدین خودانگاره ای کاذب و غیر واقعی را به فرزند خود القا کنند بلکه منظور ما تاکید بیشتر والدین بر روی امتیازات ، شایستگی ها و صلاحیتهای فرزندان خانواده است. تعریف و تمجید غلط و نادرست به همان اندازه بی‌توجهی و قدردانی نكردن از استعدادها و ویژگی‌های مثبت یك فرد خطرناك و زیان بار است. شما به عنوان والدینی دقیق و نکته سنج، لازم است بدانید كه چه موقع باید دوست فرزندتان باشید و چه موقع بزرگتر او. همیشه بخاطر داشته باشید كه ما (والدین) مسئولیت تربیت و پرورش كودكمان را به عهده داریم. درست و نادرست را به او بیاموزید و متوجه‌اش كنید كه هر انتخابی كه می‌كند باید منتظر نتایج و عواقب خوب یا بد آن باشد.
    وقتی كه فرزندتان تجربه ای تلخ و توام با شکست را پشت سر گذاشته است، زمان آن است كه به او كمك كنید كه بفهمد چقدر وجودش برای شما ارزشمند و مهم هستند. همچنین می توانید زمانی را برای تعامل بیشتر با فرزندتان در مواقعی كه به نظر سرحال نیست اختصاص دهید. هدیه دادن یا توجه بی‌دریغ به فرزند می‌تواند تغییری اساسی در احساس مهم بودن در او بوجود آورد. توجه كردن به بازی‌ها، سرگرمی و یا موضوعاتی كه او دنبال می‌كند به آنها اجازه می‌دهد كه بفهمند چقدر برای علاقه‌مندی‌های او احترام قائلید. حتی گاهی فقط با گوش دادن و شنیدن حرف‌هایشان می‌توانید اولین بذرهای اعتماد به نفس در اینده را درنهاد وی بکارید.
    حمایت از فرزندان در تصمیم گیری های مهم و یا حتی عادی و پیش پا افتاده، مولفه حیاتی دیگری در بنای اعتماد و اطمینان درونی آنها در دنیای متلاطم امروزی است. اگر فرزندان به كمك نیاز دارند منتظر درخواست او نباشید زیرا ممكن است تا آن زمان در اثر بی تجربگی زمین خورده باشد. بهترین دوست، بهترین طرفدار و یك پناهگاه محكم برای فرزندتان باشید. اگر می بینید در زندگی زناشویی خودتان مشكل داشته و دایما با همسرتان درگیر هستید، آنرا بپذیرید و به دنبال كسب كمك باشید. فرزندان وقتی شاهد شكست و فروریختن ارتباط والدین‌شان با یکدیگر باشند احساس ناامنی می‌كنند. مشكلات خود را دور از فرزندانتان قرار دهید و به خاطر فرزندتان هم كه شده دنبال راه حل مناسبی برای مشكلات‌تان باشید. تنها در این صورت است که پاداش كار خود را به شكل داشتن فرزندانی سالم ، خود كنترل گر، با اعتماد به نفس و هدف گرا خواهید گرفت.
    مادرا و پدرای عزیز؛ فراموش نکنید که هر چه فرزندتان با اعتماد به نفس تر تربیت شود و از قدرت کنترل گری درونی برخوردار باشد، کمتر تحت تاثیر ظواهر و جلوه های ظاهری قرار گرفته و تاثیر می پذیرد. این راز موفقیت فرزندانی است که دوران نوجوانی و جوانی خود را بیشتر صرف بالندگی و ساختن آینده خود می کنند تا پیروی از مد و مدگرایی و برندبازی.



    در زندگی حضرت علی و فاطمه دوست داشتن هیچ گاه با سوء استفاده و توقعات نابجا همراه نبوده است. بعید نیست اگر بگوییم فاطمه سلام الله علیها محبوبترین زن در نزد شوهر درتمام دنیا بوده است. چرا که یک انسان کامل همسر یک انسان کامل بوده، با تمام لطافتهای یک روح سالم. چنین پیوندی قطعا بسیار عاشقانه و زیبا بوده است.
    همانطور که حضرت علی علیه السلام هم خود در مورد عشقشان می فرماید:
    اما این همه عشق و علاقه هرگز باعث نشد که توقعات حضرت زهرا از امیرالمومنین افزایش پیدا کند. در زندگی حضرت زهرا هیچ گونه خواسته ی مادی از شوهر مطرح نشده است. او به همان چیزی که شوهر به منزل می آورد اکتفاء می کند. بنابراین بحث افزایش توقعات در خانواده ها چیز است که از محور یک زندگی سالم و یک خانواده خوب خارج است.
    حضرت علی علیه السلام هم با وجود اینکه یکه تاز میدانهای نبرد بودند و شهرتشان بر زبان عرب و عجم می رفت، هیچگاه در خانه از کمک به همسر و انجام کارهای شخصی خودشان رویگردان نبودند. وصله زدن کفش، دوختن لباس، جاروب کردن منزل، پاک کردن عدس و ... از جمله کارهایی بودند که بزرگترین سردار عالم و دانشمند ترین مرد بعد از رسول خدا از انجام آنها عار نداشتند. شاید امروزه مردها از کمک کردن به همسر مثل مردان قدیم ابا نداشته باشند، اما باز هم در این عمل هرگز با حضرت علی علیه السلام قابل مقایسه نیستند. باید دید مردانی که دارای مقام و قدرت و ثروت زبانزد هستند در منزل در حضور افراد خانواده و خدمتکاران چقدر تواضع نشان می دهند!

    رشد روانی – عاطفی نوجوان به محیط خانوادگی بستگی زیادی دارد. اگر خانواده سخت گیری و فشار بیش از حد در مورد نوجوان اعمال کند، از او موجودی طغیانگر، سرکش و مضطرب می سازد و یا اینکه از او فردی ترسو ، خود کم بین، بی اعتماد و دمدمی مزاج بار می آورد.


    خانواده محیط اصلی پرورش نوجوان محسوب می شود. رفتار و کردار اخلاقی و تامین زندگی بدور از اضطراب، نوجوان را به سوی تقوا و درستکاری می کشاند و از بزهکاری آنها جلوگیری می کند. بی توجهی و سهل انگاری نسبت به تربیت نوجوان و عدم تامین عشق، توجه، دلسوزی و راهنمایی از طرف والدین، نوجوان را بسوی بی بندو باری، نومیدی، عصیانگری و در نهایت بزهکاری سوق می دهد.
    ارضای خواهش های روانی و تمایلات درونی کودک و نوجوان از اساسی ترین مسائل تربیتی است. سرکوب شدن و ارضاء نشدن هر یک از تمایلات فطری درونی آنها، موجب بروز عقده هایی می شود که اثرات آن تا پایان عمر در زندگی نوجوان باقی خواهد ماند و منشاء ناکامیها و بدبختی های متعددی خواهد شد.

    سن پدر و مادر و حضور پویای انها در کانون خانواده از جنبه تربیتی از اهمیت زیادی برخوردار است. پدر و مادر مسن انگونه که لازم است، نمی توانند اعمال انعکاسی ضروری نسبت به فرزند خود را انجام دهند، بی تفاوتی، خونسردی، و سکوت دائمی آنها در نوجوان تاثیر منفی دارد. رابطه پویا و فعال والدین و نوجوان موجب می شود که او بدون ترس و واهمه مسائل خود را با آنان در میان گذاشته و راهنمایی بخواهد. خانواده ایستا و مستبد در هر سطحی از اجتماع که باشند سبب رشد بدبینی، سوء ظن و عقده های گوناگون و بسیاری از ناهنجاری های روانی و اجتماعی در فرزندان خود می شوند.
    چگونگی پذیرش و جذب خانواده نوجوان در اجتماع در ناسازگاری رفتاری او تاثیر دارد. خانواده هایی که خوب جذب اجتماع می شوند، فرزند آنها از آرامش و سازگاری بهتری با محیط برخوردار است. اگر نوجوان ار نظر محبت و آسایش خاطر، کمبودی احساس نکند و به قدر کافی مورد توجه والدین قرار بگیرد. پیوسته به عوامل به وجود آورنده آرامش خود اعتماد می کند.
    رها کردن و آزادی بیش از حد کودکان و تامین همه خواسته های آنها، یا بر عکس، سختگیری ها و مجازات های بیش از حد توان کودک، از انها در نوجوانی شخصیتی گستاخ، پرخاشگر و بزهکار می سازد و موجب اعمال خلاف اخلاق و قانون آنها می شود.

    شرکت فعالانه اعضای خانواده

    در فعالیت ها و امور اجتماعی سبب بوجود آمدن احساس رضایتمندی در اعضای خانواده مخصوصا نوجوان می شود. زیرا احساس می کند می توانند برای جامعه ارزشمند و ثمربخش باشند. عقده های روانی در یک خانواده موجب می شود که اعضای آن نسبت به هم احساس خصومت کنند و همواره با کوچکترین مسئله ای با هم تضاد و درگیری داشته باشند. رفتار خشونت آمیز و دلسرد کننده والدین نسبت به فرزندان و تسلط بیش از اندازه آنان عجز و ناتوانی را در نوجوان رشد داده و سبب می شود که همواره اضطراب، استرس و بدبینی نوجوان را تهدید کند. بازخواست و سرزنش های بی مورد و غیر ضروری والدین از نوجوان فردی دروغگو، ترسوو عقده ای می سازد.
    شاید به جرات بتوان گفت اولین کسانی که اضطراب را در نوجوان پدید می آورند والدین هستند. کودکان و نوجوانانی که که از محبت و ملاطفت والدین مخصوصا مادر محروم باشند، اغلب به دشواری های روانی دچار شده و قادر به تحمل رنج و ناراحتی نیستند
    آدلر روانشناس معروف ناهنجاری های تربیتی خانواده را زمینه ساز نگرانی ها و اضطراب های نوجوان دانسته و اعتقاد دارد که تحمیل نظریات درست یا نادرست از سوی خانواده به کودک و نوجوان موجب می شود که آنها این عمل را نوعی ستمکاری و ظلم عمدی تلقی کنند و رفته رفته در دام نگرانی و اضطراب بیفتند.
    شاید به جرات بتوان گفت اولین کسانی که اضطراب را در نوجوان پدید می آورند والدین هستند. کودکان و نوجوانانی که که از محبت و ملاطفت والدین مخصوصا مادر محروم باشند، اغلب به دشواری های روانی دچار شده و قادر به تحمل رنج و ناراحتی نیستند.
    نوجوان نخستین تجربیات خود را در جهت زندگی و همزیستی با دیگران در خانواده کسب می کند. بیشتر ویژگی های مثبت کودک و نوجوان در خانواده شکل می گیرد و والدین نخستین کسانی هستند که به نوجوان نزدیک می شوند. اگر والدین و دیگر اعضای خانواده بزهکار باشند، شرایط و روابط ناسالم موجود تاثیر بسیار بدی روی فرزندان خواهد گذاشت. و منش های عاطفی ناهنجار در آنها شکل خواهد گرفت . نقش های متعدد منفی از قبیل نفرت، حسادت، پرخاشگری و نابسامانی روانی از شاخص های این نوع خانواده و روابط می باشد.
    نوجوانان این گونه خانواده ها تصویر ذهنی منفی از زندگی و وجود خود دارند، همین تصویر غلط ذهنی سبب پیدایش ناراحتی ناراحتی عاطفی و روانی می شود و در رفتار و شخصیت نوجوان اثرات بسیار ناگوار و دلخراشی دارد. نوجوانانی که والدین آنها افراد درستی نیستند و از زندگی با والدین به جز زندگی در زیر یک بام وجه مشترکی دیگر ندارند، بیشتر به بزهکاری گرایش پیدا می کنند.




    ورود اینترنت و شبکه‌های ماهواره‌ای به خانه‌ها در سال‌های اخیر سبک زندگی‌ها را تغییر داده است به طوری که برخی نوجوانان تا حدی از فضای سنتی خانواده دور شده‌اند و به انزوا یا به سمت گروه همسالان نا‌شناس کشیده است.......


    ورود اینترنت و شبکه‌های ماهواره‌ای به خانه‌ها در سال‌های اخیر سبک زندگی‌ها را تغییر داده است به طوری که برخی نوجوانان تا حدی از فضای سنتی خانواده دور شده‌اند و به انزوا یا به سمت گروه همسالان نا‌شناس کشیده است. هر چه فرزند به دوره نوجوانی نزدیک‌تر می‌شود از خانواده بیشتر کناره‌ می‌گیرد و به سمت گروه همسالان جذب می‌شود.
    در این وضعیت والدین احساس نگرانی می‌کنند به طوری که سعی دارند تا ارتباط فرزند با دوستان خود کم‌رنگ شود، همین اختلاف نظر‌ها موجب بروز پدیده‌ای با عنوان شکاف بین فرزند و والدین می‌شود.

    رفتار شناس حوزه ی خانواده در این باره می گوید:
    چرا در دوره نوجوانی ارتباط با خانواده کم رنگ می‌شود؟
    **ایجاد برخی محدودیت‌های غیرقابل توجیه، محیط خشن، نبود رابطه دوستانه بین والدین و فرزند، ترس از والدین و... از جمله مهم‌ترین دلایل کمرنگ شدن ارتباط میان فرزند و والدین است. کسانی که در سن نوجوانی قرار دارند همسالان خود را عاقل‌تر از والدین خود می‌دانند بر این اساس پاسخ سؤال‌های خود را در گروه دوستان جستجو می‌کنند.

    عواقب کم‌رنگ شدن رابطه والدین با فرزندان چیست؟
    **افسردگی، افزایش روحیه ضد خانواده، پرخاشگری وستیزه‌جویی نتیجه این برخوردهاست؛ هر چه این رابطه با شکاف بیشتری باشد این عکس‌العمل‌ها بیشتر است تا جایی که این موضوع موجب می‌شود تا فرد به سوی گروه همسالان کشیده شوند و در این زمان افراد سودجو از خلأ نبود ارتباط فرزند با والدین استفاده می‌کنند و فرد را به بیراهه می‌کشند. به طوری که در باندهای فساد، قاچاق مواد مخدر، اعتیاد و.. وارد شده و در همین مراکز است که ممکن است رفتارهای پرخطر جنسی نیز از سوی بچه‌ها امتحان می‌شود. البته نباید نقش ارزش‌های دینی را نادیده گرفت زیرا با کم‌رنگ شدن اعتقادهای مذهبی، زمینه بسیاری از فساد‌ها فراهم می‌شود.

    تعداد فرزندان چه تأثیری در بهبود روابط خانوادگی دارد؟
    **متأسفانه در سال‌های اخیر تک فرزندی در کشور رواج یافته در کنار آن اشتغال والدین نیز به دلیل مشکلات مالی جدی و همه‌گیر شده است این اتفاق‌ها به طور ناخودآگاه کودک را مجبور می‌کند برای فرار از تنهایی به سمت گروه‌های همسالان نا‌شناس برود. دهه‌های قبل این خلأ توسط پدر بزرگ‌ها و مادربزرگ‌ها، بچه‌های همسال فامیل و خواهر و برادر پر می‌شد اما امروز این روابط وجود ندارد و در کنار آن ورود اینترنت و شبکه‌های مجازی به داخل خانه‌ها و پر شدن وقت بچه‌ها به استفاده از این وسایل باعث بروز آسیب‌های زیادی شده است، حداقل آسیب این فضا پر کردن تنهایی در فضای مجازی با دوست‌های مجازی است. برخی از بچه‌های امروز خیلی با آدم‌های حقیقی ارتباط خوبی ندارند.
    بهتر است والدین دوست فرزند خود را بشناسند و به این کار وقت کافی اختصاص دهند، به‌طور خلاصه نکته‌ای که در مورد دوستان نوجوان باید مورد توجه قرار دهید این است که نوجوان خودش دوستانش را انتخاب می‌کند و والدین هیچ تاثیری در این انتخاب ندارند. آن‌ها می‌توانند به طور غیرمستقیم بر انتخاب‌های فرزند خود اثر بگذارند پس باید بسیار هوشمند باشند
    وظیفه پدر و مادر‌ها در این میان چیست؟
    **پدر و مادر‌ها باید توجه داشته باشند که سن نوجوانی دوره‌ای بحرانی است و باید با فرزندان خود رابطه دوستی برقرار کنند؛ اما عملاً شاهد این اتفاق نیستیم، والدین خسته از روزمرگی‌ها توان صبر در برابر پرخاشگری بچه‌ها را ندارند و اوضاع هر روز بد‌تر می‌شود. والدین باید در شبانه روز ساعاتی را به صحبت کردن با بچه‌ها اختصاص دهند، پای صحبت‌های فرزندان خود بنشینند در این صحبت‌ها بچه‌ها مهارت‌هایی را یاد می‌گیرند که به هیچ عنوان از طرق دیگر به آن دست نمی‌یابند که حس مهم بودن در صدر قرار دارد. والدین بدانند که بیشتر نوجوانان مهارت‌های زندگی را آموزش ندیده‌اند و به راهکارهای مقابله با مشکل آشنایی ندارند بنابراین راه‌های انحراف برای آنان باز است. پس والدین باید از جایگاه مدیری سختگیر به دوستی مهربان تغییر مسیر دهند تا بتوانند اعتماد فرزندان خود را جلب کنند سپس آموزش و پرورش و رسانه‌ها می‌توانند با آموزش‌های مهارت ارتباط در این زمینه به میدان بیایند.
    این را نیز در نظر بگیرید که بهتر است پسر با پدر و دختر با مادر خود رابطه خوبی داشته باشد و از هم‌جنس خود مهارت‌های مختلف بیاموزد اما متأسفانه گاهی اوقات پدر‌ها با وجود روحیه پرخاشگری ارتباط کمتری با فرزندان خود به خصوص پسر برقرار می‌کنند که ادامه این روند به صلاح نیست. اگر پدر مادر‌ها می‌دانند که مثلا فرزندشان با دوست نابابی ارتباط دارد نباید خواستار قطع رابطه او شوند.
    بهتر است آنان با یک بزرگ‌تر یا دوست نوجوانی که روی فرزندشان تاثیر می‌گذارد صحبت کنند تا با فرزندشان همراه شود. بهتر است والدین دوست فرزند خود را بشناسند و به این کار وقت کافی اختصاص دهند، به‌طور خلاصه نکته‌ای که در مورد دوستان نوجوان باید مورد توجه قرار دهید این است که نوجوان خودش دوستانش را انتخاب می‌کند و والدین هیچ تاثیری در این انتخاب ندارند. آن‌ها می‌توانند به طور غیرمستقیم بر انتخاب‌های فرزند خود اثر بگذارند پس باید بسیار هوشمند باشند.
    چگونه سن بلوغ را مدیریت کنیم



    علیرضامهدوی _کارشناس ارشد تعلیم و تربیت و مشاور خانواده و سردبیر سایت تبیان که در زمینه روانشناسی کودکان و نوجوانان فعالیت های زیادی انجام داده درباره دوران بلوغ و سن تکلیف دختران و پسران راهکارهای عملی را به خانواده ها پیشنهاد می کند.


    «سن بلوغ سنی است که انسان از نظر جسمی، جنسی و عقلی به حدی می رسد که آمادگی ازدواج و پذیرش مسئولیت در جامعه را داشته باشد. بلوغ انواعی دارد، بلوغ جنسی، جسمی و شرعی. آنچه اکنون مد نظر ماست بلوغ شرعی است یعنی سنی که فرایض و تکالیف بندگی برانسان واجب می شود. سن بلوغ همراه با نشانه ها و آثاری است که بخشی در ظاهر انسان است و بخشی دیگر در خلق و خوی انسان پیدا می شود. سن بلوغ دختران 9 سال قمری کامل و پسران در 15 سالگی است.
    یکسری مراقبت ها در این دوره به واسطه تغییراتی که در دختران و پسران بروز می کند باید انجام شود که این مراقبت ها کمک می کند تا این دوره با آرامش سپری شود. اگر این مراقبت ها وجود نداشته باشد دوران پرتنشی برای نوجوان خواهد بود. دوران بلوغ دوران تولدی دوباره است که سردرگمی و سرگشتگی را برای نوجوانان در پی دارد چرا که انسان به دنبال هویت خود است و به همین دلیل به توجه و محبت بیشتری نیاز دارند. اولین نکته دراین زمینه آماده کردن بچه ها برای رویارویی با این دوران است که با اکسیر محبت می توان تنش های این دوره را از بین برد. هر چقدر میزان محبت بیشتر باشد اختلالات هم کمتر می شود.
    مسئله دیگربرقراری رابطه مناسب است که تاکید ما بر روی رابطه بین مادران و دختران است. اگر بخواهیم تکلیف، روزه و دوران بلوغ یک دوران آرام و راحت برای بچه ها باشد لازم است که مادرها با دختران و پدران با پسران رابطه تنگاتنگی داشته باشند. پدر و مادر مسائل بلوغ را به راحتی با فرزندانشان درمیان بگذارند. بهتر است خانواده ها تسلط کاملی بر مسایل بلوغ و احکام دینی داشته باشند تا سوالات بچه ها در پوششی از حیا پاسخ داده شود. سومین مسئله رابطه بین خانواده ومدرسه که در این دوران خانواده از وضعیت مدرسه فرزندانشان و مدرسه متقابلا از وضعیت دانش آموزان مطلع باشد تا بتوانند خلاء ها و نگرانی های این دوره را با هم رفع کنند. نکته مهم دیگر سرکوب نکردن نوجوانشان در این دوران است که خانواده ها اجازه بدهند بچه به راحتی در زمینه مسایل بلوغ صحبت کنند. چرا که سرکوب آنها مساوی با پنهان کاری است.

    جلوگیری از بحران روزه داری

    حالا برای پاسخ به این سوال که چه کاری می توان انجام داد که روزه داری به یک مشکل تبدیل نشود واین واجب الهی بر زمین نماند. علیرضا مهدوی می گوید:« اولین نکته این است که خود خانواده عامل باشد به این معنی که در خانواده ای که پدر و مادر اهل نماز و روزه نیستند نباید توقع داشته باشیم فرزند خانه هم درآستانه بلوغ فرزند متدینی باربیاید. این جمله معروف است که بچه ها آن چیزی می شوند که ما هستیم نه آن چیزی که ما می خواهیم. ما باید مفهوم بندگی را برای بچه ها جا بیاندازیم و آنها را با این مفهوم آشنا کنیم. اگر ما فرزندمان را بنده خدا تربیت کنیم نه کسانی که صرفا از خداوند توقع دارند ، طبیعتا مفهوم روزه و فرایض دیگر برایشان جا می افتد.
    خیلی موثر است که بچه وقتی سحر از خواب بیدار می شود با لبخند مادر و پدررو به رو شوند و نشاط خانواده را در سحر ببینند با این کار خودش شوق پیدا می کند که صبح بیدار شود
    بحث دیگرمسئله تشویق فرزندان است. تشویق نباید تنها تشویق های بیرونی باشد یعنی نباید بچه را با رشوه تربیت کنیم این خوب نیست که به او بگوییم اگر این کار را انجام دادی من تو را پارک می برم یا امثال این کارها. اگر این گونه باشد تا زمانی حرف های ما تاثیر دارد که رشوه هم وجود داشته باشد. ما نفی جایزه را نمی کنیم ،اما نباید این مسئله گسترده شود و برای بچه ها به یک عادت تبدیل شود. فضای روزه داری باید فضای جذابی باشد. خیلی موثر است که بچه وقتی سحر از خواب بیدار می شود با لبخند مادر و پدررو به رو شوند و نشاط خانواده را در سحر ببینند با این کار خودش شوق پیدا می کند که صبح بیدار شود.

    نکته آخر اینکه اثرات روزه را برای بچه ها بازگو کنیم که روزه ها چه آثاری دارد. به نظرم اگر این نکات رعایت شود روزه داری فرزندان امری دشوار و بحرانی نخواهد بود.»


اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. دروغ در ازدواج
    توسط عسل نیک در انجمن روابط دختر و پسر
    پاسخ: 1
    آخرين نوشته: 10-11-2015, 11:57 AM
  2. روانشناسی کودک:من دروغ میگم تو دروغ نگو
    توسط CÆSAR در انجمن روانشناسی کودک و نوجوان
    پاسخ: 0
    آخرين نوشته: 07-17-2015, 03:25 PM
  3. دروغ و پنهان کاری
    توسط زری62 در انجمن اخلاق و رفتار همسر
    پاسخ: 46
    آخرين نوشته: 02-21-2015, 06:58 PM
  4. دروغ به خانواده
    توسط alon hossein در انجمن مشاوره فقهی و دینی
    پاسخ: 1
    آخرين نوشته: 02-13-2015, 11:18 AM
  5. عشقم بهم دروغ گفت
    توسط علی15 در انجمن اخلاق و رفتار
    پاسخ: 9
    آخرين نوشته: 01-05-2015, 10:25 AM

لیست کاربران دعوت شده به این موضوع

کلمات کلیدی این موضوع

© تمامی حقوق برای مشاورکو محفوظ بوده و هرگونه کپی برداري از محتوای انجمن پيگرد قانونی دارد