سلام دوستان
چند وقتی میشه که برنامه خوابم بهم ریخته...شبا حدود ساعت 2 خواب میرم...همش خوابای درهم و قاطی میبینم و تو خواب صدام همش میره بالا...گاهی صدام بلندتر میشه و تبدیل به جیغ میشه...حتی چندبار اعضای خونواده بیدار شدن!...یه وقتایی حالت ترس هم بهم دست میده که چراغ اتاقمو روشن میذارم...طرفای صبح هم خیلی حالت بختک بهم دست میده...من قبلنا خواب خیلی خوبی داشتم شب تا صبح میخوابیدم هیچیم نمیفهمیدم...اما یهو رویه خوابم تغییرکرده
...نمیدونم چرا...چیکار کنم مثل قبل شم؟؟....ممنون
فکر کنم عوارض قرص های باشه که سرخود گذاشتین کنار
البته خودمم دم صبح نمی دونم جرا از خواب بیدار میشم وخواب درهم برهم می بینم!!
همون قرصا خواب منو بهم ریختن....وگرنه قبلش خوابم عالی بود...دیگه غلط بکنم برم طرف این قرصا...به جای اینکه بیان حال آدم خوب کنن اثری که ندارن هیچ...چیای دیگه هم بهم میریزن...این چندوقتم اینقدر آدمایی دورم دیدم تازه فهمیدم خیلی بیشتر از من احتیاج به قرص دارن!نوشته اصلی توسط omidd
فکر کنم عوارض قرص های باشه که سرخود گذاشتین کنار
البته خودمم دم صبح نمی دونم جرا از خواب بیدار میشم وخواب درهم برهم می بینم!!
راستش نمیخوام از هیچ روش دارویی استفاده کنم...ولی گاهی واقعا دیگه حوصله ندارم و میخولم خوب بخوابم آلپروزولام میخورم در این صورت خواب سنگینی دارم و راحت میخوابم...
اخخخخخخخخ اره خلیا به قرص احتیاج دارند ولی به روی خودشون نمی ارند. خب ترک یهوی این دارو ها هم عوارض داره بهتر بود پزشک عوض میکردی!!! در مورد اینقرص چیزی نمی دونم !!!ولی خواب مصنوعی ارزش نداره خخخخ
من حتی 1 ماه هم مصرف نکردم که بهشون وابسته بشم...واقعا به بعضیا باس گفت شما سراپا قرصی!!من تو جنبه های دیگه زندگیم تقریبا خوبم فقط خوابم اینجوری شده...اتفاقا گاهی خوبه...اینکه آدم اعصابش بهم بریزه بهتره یا یه خواب مصنوعی راحت داشته باشه!!...ولی من نمیخوام اینجوری باشم...
سلامسلام دوستان
چند وقتی میشه که برنامه خوابم بهم ریخته...شبا حدود ساعت 2 خواب میرم...همش خوابای درهم و قاطی میبینم و تو خواب صدام همش میره بالا...گاهی صدام بلندتر میشه و تبدیل به جیغ میشه...حتی چندبار اعضای خونواده بیدار شدن!...یه وقتایی حالت ترس هم بهم دست میده که چراغ اتاقمو روشن میذارم...طرفای صبح هم خیلی حالت بختک بهم دست میده
آخه عزیز سر خود مصرف دارو غلطه(از هر نوعی) همانطور که قطع کرن آنها غلطه بخصوص بنزودیازپینها و همه اینها از قطع دارو میتونه باشه.
تنها و بهترین روش به یکی از همکاران روانپزشک ما در شهر خود رجوع کنید و موضوع رو کاملا مطرح کنید و اجازه بدین ایشون با توجه به تخصصشون تصمیم بگیرن.
موفق باشید
سپاس
دکتر
وقتی که بدن فیزیکی بیمار شد باید به پزشک رجوع کرد
و وقتی که بدن روانی مجروح و بیمار شد باید به روانشناس رجوع کرد
ممنون.....من فقط یه مدت 3 هفته اونم یه روز درمیون آسنترا مصرف میکردم....تاثیری هم ازش ندیدم...نمیدونم اگه به این سرعت آدم به این داروها وابسته میشه پس ترجیح میدم دیگه هیچوقت مصرف نکنم...
سلام.این قضیه خواب ها چطور شروع شد؟ اتفاق خاصی واستون افتاد و بعد شروع به دیدن کابوس کردین و زمان خوابتون به هم ریخت؟
1
چطور مسکن درد فقط تسکین میده ،درمان نمی کنه!! این دارو هم همینطور باید علت اش پیدا کنی ببینی چرا نمی تونی بخوابی و بعد درمان کنی تا یک عمر اسوده وراحت خواب های خوش ببینی....من حتی 1 ماه هم مصرف نکردم که بهشون وابسته بشم...واقعا به بعضیا باس گفت شما سراپا قرصی!!
سلام...راستش تا جایی فکر میکنم قضیه جدیدی نبوده...خب کلا ذهن مشغولی دارم...ولی قبلتر با همین ذهن خوب میخوابیدم....ولی من فکر میکردم میگرن دارم رفتم دکتر قرص اعصاب نوشت!!..درصورتیکه من حتی فکرشم نمیکردم ...اصلا موردی ندارم...تو این زمونه همه استرسایی دارن من نمیدونم اگه قرار باشه من قرص اعصاب بخورم پس دیگه خیلیا باید بستری شن!!اولین کابوسم رو با شروع این قرصا دیدم...حالا مثلا قرار بود حالم بهتر شه..کابوس نمیدیدم که دیدیممنم گفتم به درک قطشون کردم
راستی چون واسه ارشد میخونم روزا که اصلا نمیتونم فقط شبا...یه وقتایی حوصلم بذاره مشغول خوندن میشم میبینم ساعت 2 شده...ولی شبایی هم که نخوام بخونم باز خواب نمیرم
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)
نظرت چیه؟
