نوشته اصلی توسط
sara banoo
سلام خیلی اتفاقی اینجا رو پیدا کردم لطف کنید یه کمکی به من بکنید سه سال پیش همسرم به رحمت خدا رفت از پارسال با یکی آشنا شدم و به طور رسمی اومد خاستگاریم مرد خوبی هست دو سال از زنش جدا شده (زنش بهش خیانت کرد رفت خارج) بچه هم نداره , اما من یه بچه دارم خانواده م تقریبا موافق بودند اما خانواده شوهر مرحومم گفتند اگر ازدواج کنی بچه را ازت می گیریم و حق ازدواج نداری
برای همین پاسخمون به سامان منفی بود چند بار اومد که در نهایت خیلی بهش بی احترامی شد اما من ته دلم دوستش داشتم تا اینکه پنهانی به ارتباطمون ادامه دادیم تو اس ام اس و تلگرام و... خیلی مؤدب و آقاست من خیلی دوسش دارم به پیشنهادش باهم صیغه کردیم به مدت 6 ماه الآن 3 ماه از صیغه مون مونده و من نزدیک دوماهه حامله م
وقتی فهمیدم دنیا برام سیاه شد بابای من بفهمه من را از خونه میندازه بیرون وااای پدرشوهرمو چیکارش کنم یکی به دادم برسه سامان میگه عقدت می کنم و از این شهر میریم تا الآن انقده هوامو داشته که هر کی بود با اون رفتاری که باهاش شده بود دیگه پشت سرشم نمیدید
به داداش و زنداداشم گفتم میگند بچه را سقط کنم من نمیتونم من دوسش دارم من بابای این بچه را دوسش دارم