من ۴ ساله ازدواج کردم و توی این ۴ سال هیچ خرجی از شوهرم نگرفتم چون خودم کارمندم. حتی موقع عروسی کمک مالی زیادی به همسرم کردم. حالا بعد ۴ سال فکر میکنم شوهرم قدر من را نمیدونه و هیچ کادویی با پول و در آمد خودش واسم نمیگیرنه و همش انتظار داره تمام هزینه های خونرو و خورد و خوراک را من بدم. و از طرف دیگه همه مخارج مادر و خواهر و برادر مجردش و پدرش را خودش میده. این در حالیکه خواهرش و برادرش شاغلن و پدرش بازنشسته است و شغل دوم داره. و انتظار
خانواده همسرم اینه شوهرم همه هزینه هاشونو را بده و بسیار پر توقعند . من اولا فکر میکردم زندگی مشترک یعنی همراهی کمک ولی حالا میبینم شوهرم و خانوادش فقط دارن سوئ استفاده میکنن ازم. مثلاهفته پیش پدر شوهرم به من میگه تو حقوقت بالاست به منم ماهیانه یه پولی بده. یا ما مبل جدید گرفتیم مادر شوهرم میگه عین اینارو واسه خونه منم بگیرین .خانواده شوهرم کلا آویزونن... واقعا نمیدونم چی کار کنم خیلی ناراحتم از این شرایط
حالا من فکر میکنم زن گرفتم تا شوهر کرده باشم
تو رو خدا کمکم کنیددارم دیوانه میشم نمیخام دعواکنم با همسرم طلاقم دوس ندارم. با این وضعیت تایه چی به شوهرم میگم میگه ناراضی طلاق بگیر.... منم هیچ پس اندازی ندارم و کل پس اندازای قبل ازدواجمم دادم شوهرم .خیلی احساس بدبختی دارم. یه بار بش گفتم اون پولی که بت دادمو پس بده اصلا منکر میشه میگه تو پولی به من ندادی .