از تمامی دوستان خواهشمندم تا جایی که توان دارند به من مشورت بدن و کمکم کنند.ممنون.
19سالمه ،دانشجوی ترم 2رشته حقوق دانشگاه شهرکرد.
به خاطر تنبلی و شیطنت هام ،توی این دانشگاه خراب شده قبول شدم و توانایی و قابلیت اینکه انتقالی بگیرم هم ندارم.
مسئله اصلی اینه که من یه آدم جدی ام و همیشه سروسنگین و رسمی برخورد میکنم،چون فکر میکنم این کار باعث حفظ مقام و جایگاه خودم و طرف مقابلمه.
از طرفی اول سال به عنوان نماینده کلاس انتخاب شدم و به قول بعضی از دوستان بار حمالی های کلاس افتاد رو دوشم.
از طرفی یکی از همکلاسیام پسر خوشتیپ و شیک پوشیه و به واسطه همین امتیاز ها با تموم دخترای کلاس ارتباط داره.جالبتراز همه اینکه از همه چی خبر داره ولی من که نماینده کلاسم و از همه جا باید باخبر باشم،آخر همه میفهمم.
(تا حالا چند بار گفته و خودمم دیدم)که وقت و بی وقت با دخترای کلاس میچته و با هم درد دل میکنند.
یکی دو بار بهم گفت که بچه های کلاس میگن تو بد اخلاق و جدی هستی.منم خیلی بهم برخورد.جدی بودنم رو دوست دارم ولی بداخلاقی رو نمیدونم از کجا آوردند.من تا حالا به هیچکدوم بی احترامی نکردم ولی نمیدونم چرا این حرفو زدند.
به خاطر همین بد اخلاقی(که البته اونا گفتن)و جدی بودن،من هیچ پذیرش اجتماعی از طرف دختر و پسر ندارم.(کلا تو اجتماع)
به خاطر همین همش آرزوی مرگ میکنم و چندین بار هم واقعا تصمیم به خود کشی گرفتم (خیلی جدی)ولی از ترس عذاب خدا این کار رو نکردم.
این مسئله تموم زندگی و درسم رو تحت تاثیر قرار داده و منو غمگین و پریشون خاطر کرده.
ببخشید که طولانی شد.ممنون که کمکم میکنید.
(تازه این یه گوشه کوچیک از مشکلاتمه ،اگه بخوام همش رو بگم میشه مثنوی هفتاد من...)