نمایش نتایج: از 1 به 17 از 17

موضوع: حساسیت همسر نسبت به فرزند

2097
  1. بالا | پست 1

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Apr 2016
    شماره عضویت
    27489
    نوشته ها
    7
    تشکـر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    حساسیت همسر نسبت به فرزند

    با سلام

    حدودا 6 سال و نیمه که ازدواج کردم الان یک نوزاد دارم. مشکلات زندگیم چه با همسرم چه با خانوادم خیلی زیاد بوده ولی الان مشکل بزرگی که دارم حساسیت شوهرم نسبت به بچه مون هست.همسرم وسواس بیش از اندازه ای نسبت به فرزندمون داره که هیچ کس بغلش نکنه دست بهش نزنه دیگه بوس کردن و ... که جای خود داره .به هیچ عنوان نمیتونه اینارو قبول کنه .کسی شوخی یا بچمون بکنه خیلی جدی و بد جوابشو میده حتی به من که مادرشم اختیار کامل برای انجام کارای پسرمو نمیده دایم نظارت میکنه بخصوص اگه تو جمع باشیم که فقط اون باید بگه پسرم کجا بخابه نخابه لباسش چقدر باشه و ... اینم بگم خصوصیت شوهرم اینه که خیلی ریز بین هستش و فوق العاده ناراحت میشه اگه ایرادی یه کاراهاش بگیرم ... سر کارشم همینطوره برای همین نمیتونه زیاد جایی دووم بیره. توقعاتش ازهمه خیلی بالاست طاقت نه شنیدن رو از من اصلا نداره به حدی شده که توجمع من همش نگاهم بهشه که ببینم الان ناراحته خوشحاله مشکلی داره یانه... لی ادم غیر منطقی نیست من نمیتونم متقاعدش کنم بخصصوص درمورد بچه ...تحمل این قضیه برام سخت شده راهنماییم کنین

  2. بالا | پست 2

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jul 2014
    شماره عضویت
    4839
    نوشته ها
    1,260
    تشکـر
    920
    تشکر شده 1,137 بار در 614 پست
    میزان امتیاز
    11

    پاسخ : حساسیت همسر نسبت به فرزند

    نقل قول نوشته اصلی توسط nura نمایش پست ها
    با سلام

    حدودا 6 سال و نیمه که ازدواج کردم الان یک نوزاد دارم. مشکلات زندگیم چه با همسرم چه با خانوادم خیلی زیاد بوده ولی الان مشکل بزرگی که دارم حساسیت شوهرم نسبت به بچه مون هست.همسرم وسواس بیش از اندازه ای نسبت به فرزندمون داره که هیچ کس بغلش نکنه دست بهش نزنه دیگه بوس کردن و ... که جای خود داره .به هیچ عنوان نمیتونه اینارو قبول کنه .کسی شوخی یا بچمون بکنه خیلی جدی و بد جوابشو میده حتی به من که مادرشم اختیار کامل برای انجام کارای پسرمو نمیده دایم نظارت میکنه بخصوص اگه تو جمع باشیم که فقط اون باید بگه پسرم کجا بخابه نخابه لباسش چقدر باشه و ... اینم بگم خصوصیت شوهرم اینه که خیلی ریز بین هستش و فوق العاده ناراحت میشه اگه ایرادی یه کاراهاش بگیرم ... سر کارشم همینطوره برای همین نمیتونه زیاد جایی دووم بیره. توقعاتش ازهمه خیلی بالاست طاقت نه شنیدن رو از من اصلا نداره به حدی شده که توجمع من همش نگاهم بهشه که ببینم الان ناراحته خوشحاله مشکلی داره یانه... لی ادم غیر منطقی نیست من نمیتونم متقاعدش کنم بخصصوص درمورد بچه ...تحمل این قضیه برام سخت شده راهنماییم کنین

    سلام عزیزم
    منم وقتی به اینکه فرزندم به دنیا بیاد فکر میکنم مثل شوهرتون بشم و روش حساس بشم اونم بخاطر علاقه و ترسه
    ترسه از اینکه خدای نکرده مریض بشه یا اتفاقی براش بیوفته
    شما باید خوشحال بشی که همسرتون به فرزندتون بها میده و مواظبش هست
    اما شاید برخورد درستی با بقیه نداشته باشه .گفتید که منطقی هستن خب با صحبت بگید که طرز برخوردش ممکنه شخص مقابل رو ناراحت کنه و این این دور از ادبه و طوری رفتار کنه که اون طرف هم ناراحت نشه و به دل نگیر و با هاش همدردی کن و بگید که میدونید چقدر شما و فرزندتون براش مهمین

  3. بالا | پست 3

    عنوان کاربر
    کاربر ویژه
    تاریخ عضویت
    May 2014
    شماره عضویت
    3710
    نوشته ها
    9,699
    تشکـر
    4,204
    تشکر شده 10,202 بار در 5,111 پست
    میزان امتیاز
    21

    پاسخ : حساسیت همسر نسبت به فرزند

    در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
    دفتر قیطریه:
    ۰۲۱-۲۲۶۸۹۵۵۸ خط ویژه
    دفتر سعادت آباد:
    ۰۲۱-۲۲۳۵۴۲۸۲ خط ویژه
    دفتر شریعتی:
    ۰۲۱-۸۸۴۲۲۴۹۵ خط ویژه
    امضای ایشان

    خـــــدانـگهــــــدار


  4. بالا | پست 4

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Apr 2016
    شماره عضویت
    27489
    نوشته ها
    7
    تشکـر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : حساسیت همسر نسبت به فرزند

    ممنونم از جوابتون
    درسته بخاطر علاقه خیلی زیادش هست ولی رفتاش اازاردهنده شده واقعا .همه رو از خودش رونده و مهمتر اینکه من استقلالی درمورد بچم ندارم انگار اون مادرشه .در کل بخاطر اخلاقشه که فکر میکنه هیچکس به درستی و خوبیه خودش فکر میکنه و تصمیم نمیگیره

  5. بالا | پست 5

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Apr 2016
    شماره عضویت
    27489
    نوشته ها
    7
    تشکـر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : حساسیت همسر نسبت به فرزند

    ممنونم از جوابتون
    درسته بخاطر علاقه خیلی زیادش هست ولی رفتاش اازاردهنده شده واقعا .همه رو از خودش رونده و مهمتر اینکه من استقلالی درمورد بچم ندارم انگار اون مادرشه .در کل بخاطر اخلاقشه که فکر میکنه هیچکس به درستی و خوبیه خودش فکر میکنه و تصمیم نمیگیره

  6. بالا | پست 6

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jul 2014
    شماره عضویت
    4839
    نوشته ها
    1,260
    تشکـر
    920
    تشکر شده 1,137 بار در 614 پست
    میزان امتیاز
    11

    پاسخ : حساسیت همسر نسبت به فرزند

    درسته ولی خب پدره دیگه شما هم یکم حق بده باهاش صحبت کن که باعث ناراحتی میشه رفتاراش
    بهش بگو که شما هم به اندازه ایشون حساسی و فرزندتون رو اندازه همسرتون دوست دارید و مراقبش هستید و همینطور ایشون زیادی حساسن و بگید همه میدونن که نوزاده بچتون و باید مراقب باشن
    شما دیگه یه خانواده سه نفره هستین باید مستحکم تر باشید

  7. بالا | پست 7

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Apr 2016
    شماره عضویت
    27477
    نوشته ها
    40
    تشکـر
    8
    تشکر شده 31 بار در 19 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : حساسیت همسر نسبت به فرزند

    نقل قول نوشته اصلی توسط nura نمایش پست ها
    با سلام

    حدودا 6 سال و نیمه که ازدواج کردم الان یک نوزاد دارم. مشکلات زندگیم چه با همسرم چه با خانوادم خیلی زیاد بوده ولی الان مشکل بزرگی که دارم حساسیت شوهرم نسبت به بچه مون هست.همسرم وسواس بیش از اندازه ای نسبت به فرزندمون داره که هیچ کس بغلش نکنه دست بهش نزنه دیگه بوس کردن و ... که جای خود داره .به هیچ عنوان نمیتونه اینارو قبول کنه .کسی شوخی یا بچمون بکنه خیلی جدی و بد جوابشو میده حتی به من که مادرشم اختیار کامل برای انجام کارای پسرمو نمیده دایم نظارت میکنه بخصوص اگه تو جمع باشیم که فقط اون باید بگه پسرم کجا بخابه نخابه لباسش چقدر باشه و ... اینم بگم خصوصیت شوهرم اینه که خیلی ریز بین هستش و فوق العاده ناراحت میشه اگه ایرادی یه کاراهاش بگیرم ... سر کارشم همینطوره برای همین نمیتونه زیاد جایی دووم بیره. توقعاتش ازهمه خیلی بالاست طاقت نه شنیدن رو از من اصلا نداره به حدی شده که توجمع من همش نگاهم بهشه که ببینم الان ناراحته خوشحاله مشکلی داره یانه... لی ادم غیر منطقی نیست من نمیتونم متقاعدش کنم بخصصوص درمورد بچه ...تحمل این قضیه برام سخت شده راهنماییم کنین
    با سلام خدمت شما

    چند سئوال داشتم.

    سئوال 1. به نظر شما علت این احتیاط های زیاد همسر شما نسبت به بچه چه چیزی هست ؟

    سئوال 2. همسر شما، خودش چیزی ابراز و بیان کرده که به خاطر مثلاً فلان مسئله یا این مسائل، من نمی خواهم بقیه این برخوردها را

    با بچه ام داشته باشند ؟

  8. بالا | پست 8

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Aug 2015
    شماره عضویت
    21182
    نوشته ها
    1,442
    تشکـر
    764
    تشکر شده 1,211 بار در 755 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : حساسیت همسر نسبت به فرزند

    خب اینکه دلیل این رفتارهاش ریشه در کودکی خودش داره شکی نیست !

    ولی شما میتونید نیمه پر لیوان رو ببینید ...میتونید اینو در نظر بگیرید که چه بسا مردانی هستند که بسیار بی مسیولیت و خالی از لطف و عاطفه نسبت به فرزندشون هستند و هیچ همکاری و نظارتی در نگهداری فرزند تازه متولد شده نمیکنند !
    شما با اندکی مهارت میتونید از این حساسیت همسرتون میوه بچینید و ثمره مثبت ازش بگیرید ..

    البته اگر قبلش با رفتارتون این حساسیت کامل رو به بی احساسی کامل تبدیل نکنید !


    اینوه شما مادرید و تازه طعم مادرشدن رو چشیدید و سرشار از احساس و هیجان نسبت به نوزادتون هستید و این گیر دادن و حساسیت های همسرتون داره شما رو دلسرد میکنه ؛بهتون حق میدم .


    ولی باور کنید همسرتون هم دست خودش نیست ..این حس پدر شدن براش غریب ؛تازه؛هیجان انگیز و سرشار از انرزی های مثبت و منفیه و میخواد پدر یودن و مرد بودنش رو همون اول نشون بده ولی خوب نمیدونه از چه طریقی بهتر عمل کنه !


    همش هم از عشق به فرزندتون نشات میگیره و ممکنه ناخواسته باعث آزار شما هم بشه .


    حالا شما چکار کنید ؟
    از اونجایی که فرزندتون پسر هست جای بسی امیدواری هست که بتونید نایت استفاده رو از تحساس عشق و مسیولیت همسرتون ببرید ...


    به مرور با سپردن مسولیت های حمام ..خواباندن ..قصه گفتن ...رو پا گذاشتن ..همبازی شدن ...نگهداری در مواقع مهمانی و مهمان داشتن ...عوض کردن پوشک و بسیار کارهای دیگه ازش بهره ببرید و از این طریق هم خودتون احساس بهتر و ارامش داشته باشید و هم حس همسرتون رو در جهت مثبت تقویت کنید ...


    البته قبلش حتما باید این روزهای ابتدایی به نظراتش در مورد همون چیزهایی که گفتید مثل لباس و خواب و .. بها بدید تا حس مهم بودن و کنترل اوضاع پیدا کنه و حس خوبی به داشتن فرزند درش تقویت بشه ..

    در مورد تطرافیان هم با کمال احترام بگم که به کسی مربوط نیست که فرزندتون چجور تربیت و نگهداری بشه مگر خودتون ...میتدنید از تجربیات بزرگترها استفاده کنید ولی اعمال کردنش به عهده خودتونه ...


    در مورد سوال اطرافیات هن شما باید رفتارهای همسرتون رو به جنبه مثبت تفسیر کنید و با افتخار در نزد اطرافیان بهش نگاه کنید که همسرتون مسیولیت پذیر و حساس روی نگهداری فرزندتدن هست ...

  9. کاربران زیر از ghazal1 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  10. بالا | پست 9

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Apr 2016
    شماره عضویت
    27489
    نوشته ها
    7
    تشکـر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : حساسیت همسر نسبت به فرزند

    [quote=محمدزاده;171700]درسته ولی خب پدره دیگه شما هم یکم حق بده باهاش صحبت کن که باعث ناراحتی میشه رفتاراش
    بهش بگو که شما هم به اندازه ایشون حساسی و فرزندتون رو اندازه همسرتون دوست دارید و مراقبش هستید و همینطور ایشون زیادی حساسن و بگید همه میدونن که نوزاده بچتون و باید مراقب باشن
    شما دیگه یه خانواده سه نفره هستین باید مستحکم تر باشید[/q


    من تمام این صبحت هارو باهاش کردم ولی تا الان که نتیجه نداده. یا باید یه روش دیگه برای همسرم درپیش بگیرم یا رو خودم کار کنم که در قابل دیگران وقتی شوهرم اینجور رفتار میکنه چ واکنشی نشون بدم .یکی از ایندو و باید بلد باشم

  11. بالا | پست 10

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jul 2014
    شماره عضویت
    4839
    نوشته ها
    1,260
    تشکـر
    920
    تشکر شده 1,137 بار در 614 پست
    میزان امتیاز
    11

    پاسخ : حساسیت همسر نسبت به فرزند

    من تمام این صبحت هارو باهاش کردم ولی تا الان که نتیجه نداده. یا باید یه روش دیگه برای همسرم درپیش بگیرم یا رو خودم کار کنم که در قابل دیگران وقتی شوهرم اینجور رفتار میکنه چ واکنشی نشون بدم .یکی از ایندو و باید بلد باشم[/quote]

    توقع نداشته باشید که سریع اصلاح بشه یه مدت زمان میبره شما میتونی به اطرافیان هم بگی همسرتون حساسیت زیاد دارن انها هم خودشون مراعات خواهند کرد
    همه چیز به دست زمان حل میشه

  12. بالا | پست 11

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Apr 2016
    شماره عضویت
    27489
    نوشته ها
    7
    تشکـر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : حساسیت همسر نسبت به فرزند

    نقل قول نوشته اصلی توسط راهنما 110 نمایش پست ها
    با سلام خدمت شما

    چند سئوال داشتم.

    سئوال 1. به نظر شما علت این احتیاط های زیاد همسر شما نسبت به بچه چه چیزی هست ؟

    سئوال 2. همسر شما، خودش چیزی ابراز و بیان کرده که به خاطر مثلاً فلان مسئله یا این مسائل، من نمی خواهم بقیه این برخوردها را

    با بچه ام داشته باشند ؟


    سلام ممنونم از وقتی که برام میزارین
    سوال 1 حساسیتش بخاطر تمیزی و سلامت و اذیت نشدن بچه هست
    سوال 2 بله دایم میگه که دیگران بخصوص یه افراد خاصی بفکر سلامت بچه نیستن بفکر لذت بردن خودشون ازاون هستن . چون بطور مثال از چیزهایی مثل رزلب یا عطر استفاده میکنن و حرکاتی مثل کشیدن گونه اش یا بوسه زیاد یا تمییزنیودن دستشون زدنش به صورتش رو انجام میدن

    من تمام صحبت هاش رو قبول دارم درستن ولی مگه میشه همه چیز تمییز باشه یا بغل کسی ندادش که مریض نشه . اینکه استقلال به منم نمیده رو چی

  13. بالا | پست 12

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Apr 2016
    شماره عضویت
    27489
    نوشته ها
    7
    تشکـر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : حساسیت همسر نسبت به فرزند

    نقل قول نوشته اصلی توسط ghazal1 نمایش پست ها
    خب اینکه دلیل این رفتارهاش ریشه در کودکی خودش داره شکی نیست !

    ولی شما میتونید نیمه پر لیوان رو ببینید ...میتونید اینو در نظر بگیرید که چه بسا مردانی هستند که بسیار بی مسیولیت و خالی از لطف و عاطفه نسبت به فرزندشون هستند و هیچ همکاری و نظارتی در نگهداری فرزند تازه متولد شده نمیکنند !
    شما با اندکی مهارت میتونید از این حساسیت همسرتون میوه بچینید و ثمره مثبت ازش بگیرید ..

    البته اگر قبلش با رفتارتون این حساسیت کامل رو به بی احساسی کامل تبدیل نکنید !


    اینوه شما مادرید و تازه طعم مادرشدن رو چشیدید و سرشار از احساس و هیجان نسبت به نوزادتون هستید و این گیر دادن و حساسیت های همسرتون داره شما رو دلسرد میکنه ؛بهتون حق میدم .


    ولی باور کنید همسرتون هم دست خودش نیست ..این حس پدر شدن براش غریب ؛تازه؛هیجان انگیز و سرشار از انرزی های مثبت و منفیه و میخواد پدر یودن و مرد بودنش رو همون اول نشون بده ولی خوب نمیدونه از چه طریقی بهتر عمل کنه !


    همش هم از عشق به فرزندتون نشات میگیره و ممکنه ناخواسته باعث آزار شما هم بشه .


    حالا شما چکار کنید ؟
    از اونجایی که فرزندتون پسر هست جای بسی امیدواری هست که بتونید نایت استفاده رو از تحساس عشق و مسیولیت همسرتون ببرید ...


    به مرور با سپردن مسولیت های حمام ..خواباندن ..قصه گفتن ...رو پا گذاشتن ..همبازی شدن ...نگهداری در مواقع مهمانی و مهمان داشتن ...عوض کردن پوشک و بسیار کارهای دیگه ازش بهره ببرید و از این طریق هم خودتون احساس بهتر و ارامش داشته باشید و هم حس همسرتون رو در جهت مثبت تقویت کنید ...


    البته قبلش حتما باید این روزهای ابتدایی به نظراتش در مورد همون چیزهایی که گفتید مثل لباس و خواب و .. بها بدید تا حس مهم بودن و کنترل اوضاع پیدا کنه و حس خوبی به داشتن فرزند درش تقویت بشه ..

    در مورد تطرافیان هم با کمال احترام بگم که به کسی مربوط نیست که فرزندتون چجور تربیت و نگهداری بشه مگر خودتون ...میتدنید از تجربیات بزرگترها استفاده کنید ولی اعمال کردنش به عهده خودتونه ...


    در مورد سوال اطرافیات هن شما باید رفتارهای همسرتون رو به جنبه مثبت تفسیر کنید و با افتخار در نزد اطرافیان بهش نگاه کنید که همسرتون مسیولیت پذیر و حساس روی نگهداری فرزندتدن هست ...
    من این وظایف رو به عهده اش گزاشتم وادوست هم داره ولی میخواد تصمیم گیری درموردش با اون باشه سردشه یانه گرمشه لباساش زیاد باشه یانه قطره دلدرد بدم یانه . کجا بخابونمش . حتی حرفا ی دکتر هم هرچی با ذهنیتش یکی باشه قبلول میکنه و انجام میده و گرنه میگه دکتر نمیفهمه

    من و همسرم مشکلات زیادی با خونواده خودم داشتیم که خب تصمیم گرفتیم همه رو فراموش کنیم و الان رفت وامد داریم ولی حس میکنم همسرم داره با این رفتارای بدش بخصوص جواب های تند و تیزی که درمورد نظرشون به بچه میده ناراحتی های قبلیشو تلافی میکنه. چون نسبت این کارهاش تو خونواده خودش خیلی کمتره.واین خودش دوباره مشکل درست کرده منو حساس کرده به خونوادش و همینطور خجالت زده جلوی خونوادم . اینکه همه میبینن که من درباره بچم اختیاری ندارم و چشمم به دهان شوهرمه واقعا اذیتم میکنه.خیلی دلم میخاد محکم باشم درمقابلشون بااینکه اذیت میشم خودم از رفتاراش و در مقابل اونها دفاع کنم از همسرم ولی نمیتونم...
    خونوادم شامل خاله ها و پدربزرک و...
    هم میشه که اونهام جوابشون در مقابل رفتارای شوهرم بی محلی به من و بچمه


  14. بالا | پست 13

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Apr 2016
    شماره عضویت
    27489
    نوشته ها
    7
    تشکـر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : حساسیت همسر نسبت به فرزند

    [QUOTE=

    توقع نداشته باشید که سریع اصلاح بشه یه مدت زمان میبره شما میتونی به اطرافیان هم بگی همسرتون حساسیت زیاد دارن انها هم خودشون مراعات خواهند کرد
    همه چیز به دست زمان حل میشه[/QUOTE]

    اطرافیان اصلا مراعات نمیکنن جوابشون کم محلی و سرکوفت زدن هن هستش . طوری که دیگه از مهمونی رفتن خسته شدم و بیزار...
    یه نوزاد دیگم هست تو خونواده ام که اون پدر مادرش اینجور نیستن که باعث میشه دایم اینارو باهم مقایسه کنن
    مثلا وقتی میگم بچه پوستش لطیفه نیاید کشید یا بوسش کرد دایم میگن نه بابا اونام نوزاد دارن ما با اونم همینطوریم هیچیش نمیشه بچه باید سفت بار بیاد. تو باید با شوهرت حرف بزنی اینجوری نباشه تقصیر تویه

  15. بالا | پست 14

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Aug 2015
    شماره عضویت
    21182
    نوشته ها
    1,442
    تشکـر
    764
    تشکر شده 1,211 بار در 755 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : حساسیت همسر نسبت به فرزند

    نقل قول نوشته اصلی توسط nura نمایش پست ها
    من این وظایف رو به عهده اش گزاشتم وادوست هم داره ولی میخواد تصمیم گیری درموردش با اون باشه سردشه یانه گرمشه لباساش زیاد باشه یانه قطره دلدرد بدم یانه . کجا بخابونمش . حتی حرفا ی دکتر هم هرچی با ذهنیتش یکی باشه قبلول میکنه و انجام میده و گرنه میگه دکتر نمیفهمه

    من و همسرم مشکلات زیادی با خونواده خودم داشتیم که خب تصمیم گرفتیم همه رو فراموش کنیم و الان رفت وامد داریم ولی حس میکنم همسرم داره با این رفتارای بدش بخصوص جواب های تند و تیزی که درمورد نظرشون به بچه میده ناراحتی های قبلیشو تلافی میکنه. چون نسبت این کارهاش تو خونواده خودش خیلی کمتره.واین خودش دوباره مشکل درست کرده منو حساس کرده به خونوادش و همینطور خجالت زده جلوی خونوادم . اینکه همه میبینن که من درباره بچم اختیاری ندارم و چشمم به دهان شوهرمه واقعا اذیتم میکنه.خیلی دلم میخاد محکم باشم درمقابلشون بااینکه اذیت میشم خودم از رفتاراش و در مقابل اونها دفاع کنم از همسرم ولی نمیتونم...
    خونوادم شامل خاله ها و پدربزرک و...
    هم میشه که اونهام جوابشون در مقابل رفتارای شوهرم بی محلی به من و بچمه



    ببین عزیزم ازونجایی که میبینم خیلی ناراحتی لازم شد که از تجربه خودم برات بگم ..
    البته راهکارهای بالا رو در نظر داشته باش دیگه تکرارشون نمیکنم .


    همسر من هم در مورد فرزندمون که از قضا اولین نوزادی بود که در عمرش از نزدیک لمس کرده بود همینحوری بود ..مثل همسر شما پس نیازی به توضیح بیشتر نیست .


    هیییییییچ کس تا 6 ماهگیش بدون تشک بغلش نکرد ...
    هیییچ کس حتی اجازه بوسیدن دستشم نداشت ...
    من مدام در حال شستشو دست و صورتم با صابون بودم ...
    ساعت قطره ..خواب ....خلاصه عین همسر شما از لحاظ حساسیت به بچه !




    ولی .....
    ولی یه تفاوتی این وسط بود ....
    اونم اینکه دیگه من مثل شما نبودم که ناراحت بشم ....
    من حسسو با تمام وجودم درک کردم و اسمشو عشق ..تازگی ..هیجان ...شیفتگی یا حتی دیوونگی گزاشتم و نهایت لذت رو بردم ...
    گاهی در مقابل حساسیت هاش دیوانه وار میخندیدم و سرخوش میشدم ...اخه 8تی حموم هم خودش میبردش میگفت تو غرقش میکنی ))))))))))


    البته بعد از 6 ماهگی ...تا 6 ماهگی دختر خالش اینکارو انجان میداد چون از نظرش با تجربه تر بودو نزدیکمون بود ...

    حساسیتش در پوشیدن لباس نوزاد وقتی اونقدرررررر با احتیاط اینکارو میکرد خندت میگرفت ...



    و تفاوت بعدی :فامیل من بجای ایراد گرفتن حسودیشون میشد از این عشق و حساسیت ...

    خانوادمم به خودشون میبالیدن که اینقدر باباش مراقبشه ..مامانم نفس راحت میکشیدو ...


    خلاصه همه اینها بستگی به نوع نگاه ما داره ....


    من میتونم به جرات بگم همسر من حتییییی حساستر از همسر شما بود ..من خودم تو نوزادی دو سه بار فقط دست بچه رو بوسیدم ...

    مثل جواهر بود ....


    یه چیز دیگه هم بگم این اخلاقش اگر مثل همسرم باشه که بدای همیسه باقی میمونه ...
    و وقتی مثل من بهش نگاه کنید بحای اذیت شدن لذت میبرید ..


    همین توی عید دامادم بمن گفت غزل بچت دیگه زیادی تافته جدا بافته شده ها ...حالا من ناراحت بشم ؟؟؟؟نه !!!

    مثبت بیاندیش و به ناراحتی دیگران کاری نداشتا باش و حساسیت همسرت رو پای تلافی و ...نزار ..
    همسر من مگه از رو تلافی اینکارد میکرد ؟نه همش مربوز میشه به همونهایی که گفتم عشق و هیجان و ....

  16. کاربران زیر از ghazal1 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  17. بالا | پست 15

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jul 2014
    شماره عضویت
    4839
    نوشته ها
    1,260
    تشکـر
    920
    تشکر شده 1,137 بار در 614 پست
    میزان امتیاز
    11

    پاسخ : حساسیت همسر نسبت به فرزند

    نقل قول نوشته اصلی توسط nura نمایش پست ها
    اطرافیان اصلا مراعات نمیکنن جوابشون کم محلی و سرکوفت زدن هن هستش . طوری که دیگه از مهمونی رفتن خسته شدم و بیزار...
    یه نوزاد دیگم هست تو خونواده ام که اون پدر مادرش اینجور نیستن که باعث میشه دایم اینارو باهم مقایسه کنن
    مثلا وقتی میگم بچه پوستش لطیفه نیاید کشید یا بوسش کرد دایم میگن نه بابا اونام نوزاد دارن ما با اونم همینطوریم هیچیش نمیشه بچه باید سفت بار بیاد. تو باید با شوهرت حرف بزنی اینجوری نباشه تقصیر تویه

    مقصر شما
    نیستید
    بچه با بچه .تربیت با تربیت فرق میکنه قرار نیست که پوست اون نوزاد با بچه شما یکی باشه

  18. بالا | پست 16

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Sep 2014
    شماره عضویت
    6159
    نوشته ها
    13,512
    تشکـر
    10,854
    تشکر شده 13,741 بار در 6,989 پست
    میزان امتیاز
    24

    پاسخ : حساسیت همسر نسبت به فرزند

    نقل قول نوشته اصلی توسط ghazal1 نمایش پست ها
    ببین عزیزم ازونجایی که میبینم خیلی ناراحتی لازم شد که از تجربه خودم برات بگم ..
    البته راهکارهای بالا رو در نظر داشته باش دیگه تکرارشون نمیکنم .


    همسر من هم در مورد فرزندمون که از قضا اولین نوزادی بود که در عمرش از نزدیک لمس کرده بود همینحوری بود ..مثل همسر شما پس نیازی به توضیح بیشتر نیست .


    هیییییییچ کس تا 6 ماهگیش بدون تشک بغلش نکرد ...
    هیییچ کس حتی اجازه بوسیدن دستشم نداشت ...
    من مدام در حال شستشو دست و صورتم با صابون بودم ...
    ساعت قطره ..خواب ....خلاصه عین همسر شما از لحاظ حساسیت به بچه !




    ولی .....
    ولی یه تفاوتی این وسط بود ....
    اونم اینکه دیگه من مثل شما نبودم که ناراحت بشم ....
    من حسسو با تمام وجودم درک کردم و اسمشو عشق ..تازگی ..هیجان ...شیفتگی یا حتی دیوونگی گزاشتم و نهایت لذت رو بردم ...
    گاهی در مقابل حساسیت هاش دیوانه وار میخندیدم و سرخوش میشدم ...اخه 8تی حموم هم خودش میبردش میگفت تو غرقش میکنی ))))))))))


    البته بعد از 6 ماهگی ...تا 6 ماهگی دختر خالش اینکارو انجان میداد چون از نظرش با تجربه تر بودو نزدیکمون بود ...

    حساسیتش در پوشیدن لباس نوزاد وقتی اونقدرررررر با احتیاط اینکارو میکرد خندت میگرفت ...



    و تفاوت بعدی :فامیل من بجای ایراد گرفتن حسودیشون میشد از این عشق و حساسیت ...

    خانوادمم به خودشون میبالیدن که اینقدر باباش مراقبشه ..مامانم نفس راحت میکشیدو ...


    خلاصه همه اینها بستگی به نوع نگاه ما داره ....


    من میتونم به جرات بگم همسر من حتییییی حساستر از همسر شما بود ..من خودم تو نوزادی دو سه بار فقط دست بچه رو بوسیدم ...

    مثل جواهر بود ....


    یه چیز دیگه هم بگم این اخلاقش اگر مثل همسرم باشه که بدای همیسه باقی میمونه ...
    و وقتی مثل من بهش نگاه کنید بحای اذیت شدن لذت میبرید ..


    همین توی عید دامادم بمن گفت غزل بچت دیگه زیادی تافته جدا بافته شده ها ...حالا من ناراحت بشم ؟؟؟؟نه !!!

    مثبت بیاندیش و به ناراحتی دیگران کاری نداشتا باش و حساسیت همسرت رو پای تلافی و ...نزار ..
    همسر من مگه از رو تلافی اینکارد میکرد ؟نه همش مربوز میشه به همونهایی که گفتم عشق و هیجان و ....

    مگه تو بچه داری ؟؟؟؟؟,
    امضای ایشان
    زندگی سه دیدگاه داره

    دیدگاه شما
    دیدگاه من
    حقیقت

  19. بالا | پست 17

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Aug 2015
    شماره عضویت
    21182
    نوشته ها
    1,442
    تشکـر
    764
    تشکر شده 1,211 بار در 755 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : حساسیت همسر نسبت به فرزند

    نقل قول نوشته اصلی توسط پریماه. نمایش پست ها
    مگه تو بچه داری ؟؟؟؟؟,
    مگه نمیییییییییییییدونستی؟

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. حساسیت و بدبینی بیش از حد همسر
    توسط saba-negaran در انجمن اخلاق و رفتار همسر
    پاسخ: 4
    آخرين نوشته: 10-25-2015, 11:53 AM
  2. حساسیت بیش از حد به معشوقه
    توسط Senator در انجمن روابط دختر و پسر
    پاسخ: 1
    آخرين نوشته: 08-13-2015, 05:53 PM
  3. حساسیت به صدا
    توسط hosseinbmk در انجمن وسواس فکری - عملی
    پاسخ: 3
    آخرين نوشته: 08-09-2015, 03:16 PM
  4. رفتار کسیکه با او در ارتباطم
    توسط shaD در انجمن اخلاق و رفتار
    پاسخ: 12
    آخرين نوشته: 06-14-2015, 02:56 AM

لیست کاربران دعوت شده به این موضوع

کلمات کلیدی این موضوع

© تمامی حقوق برای مشاورکو محفوظ بوده و هرگونه کپی برداري از محتوای انجمن پيگرد قانونی دارد