نمایش نتایج: از 1 به 6 از 6

موضوع: اختلاف فرهنگی و عاطفی

2186
  1. بالا | پست 1

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Apr 2016
    شماره عضویت
    27653
    نوشته ها
    40
    تشکـر
    2
    تشکر شده 17 بار در 11 پست
    میزان امتیاز
    0

    اختلاف فرهنگی و عاطفی

    با سلام خدمت همگی شما دوستان عزیز
    من یه خانم 27 ساله هستم. من و همسرم از طریق اینترنت با هم اشنا شدیم.و بعد از یکی دو ماه نامزد شدیم.راستش خانوادم اصرار زیادی داشتن که من هرچه زودتر ازدواج کنم و چون موقعیت شغلی همسرم خوب بود بلافاصله همه چی جور شد . خانواده همسرم روستایی هستن و البته با ازدواج ما مخالف بودن ولی ما در جریان این موضوع نبودیم.با اینکه خانواده من خیلی به شوهرم احترام میذارن و براش ارزش قایل هستن خانواده شوهرم هیچ اهمیتی به من نمیدن. من دختر زیبایی هستم و تا قبل از ازدواج خواستگارای زیادی داشتم ولی خانواده همسرم دایما روی من دست کم میذارن حتی بهم زنگ هم نمیزنن. صحبتاشون فقط با همسرم اونم از طریق موبایل خودشه به خونه زنگ نمیزنن که مبادا من گوشی را بردارم.خانواده شوهرم توی این 3 سال هیچ حمایت مالی از ما نکردن برعکس خانواده من که همه جوره هوامون را داشتن.شوهرم نسبت به این مسایل بی تفاوته.میگه مهم نیست ولی برای من سخته که هرکسی بخواد منو بی ارزش کنه.ضمنا شوهرم فوق العاده ادم بی عاطفعه ایه اصلا توی این دو سال حواسش به تولد من و سالگرد ازدواجمون و .... نبود میگه اینا چرت و پرتن . البته تو حیطه روستای اونا اینجوریه.همه چیز بی اهمیته.روزای اول ازدواج من به هر منسبتی براش هدیه می خریدم ولی وقتی خساست و بی عاطفگی اون را دیدم منم مثل خودش شدم وقتی بابت این مسایل گله میکنم میگه تو گدای محبتی

  2. بالا | پست 2

    عنوان کاربر
    کاربر ویژه
    تاریخ عضویت
    May 2014
    شماره عضویت
    3710
    نوشته ها
    9,699
    تشکـر
    4,204
    تشکر شده 10,202 بار در 5,111 پست
    میزان امتیاز
    21

    پاسخ : اختلاف فرهنگی و عاطفی

    این که رسم و رسوم، اعتقادات، رفتار خانوادگی و عرف شما با هم متفاوت باشد چقدر می تواند در خوشبختی شما مداخله کند؟
    برای ازدواج، دو دسته از اشتراکات باید وجود داشته باشد؛ اول، همسانی در بافت زندگی و دوم، چگونگی تعامل زن و مرد.
    بافت زندگی عبارت است از تحصیلات اعتقادات مذهبی، رفتارهای اجتماعی، افکار، شرایط خانوادگی، موقعیت مالی و مذهبی و فاکتورهایی از این دست که باید تا جایی که امکان دارد به یکدیگر شباهت داشته باشند تا شما بتوانید به خوشبختی زندگی تان امیدوار باشید.
    اصطلاحی که ما به کار می بریم، هم کفو بودن دو طرف است. چگونگی تمایل زن و مرد هم باید به گونه ای باشد که وقتی با یک نفر در تعامل هستیم، از آن فرد حسی توأم با احترام بگیریم، نه احساسی مبتنی بر بی تفاوتی یا بی اعتنایی، و بعد اگر این شرایط فراهم بود، ازدواج کنیم.

    تصور کنید در خانواده شما، مراودات چهارچوب و قاعده خاصی داشته باشند حال آنکه در خانواده همسرتان روابط بازتر باشد و حتی پوشش هم به اندازه ای که شما به آن مقید هستید، رعایت نشود. در این شرایط، شما مجبورید برای تک تک ارتباطاتی که دارید، متحمل هزینه شوید. هزینه های عاطفی، فشار روانی و تنش و چالش


    چیزی که در روابط شما و همسر آینده تان تاثیر زیادی می گذارد، صرفا تشابه سنی و تحصیلی و مادی نیست. این اختلاف زمان نیست که در رابطه شما اهمیت دارد، بلکه اختلاف بر سر دیدگاه ها و نگرش ها می تواند دردسر ساز شود.تصور کنید در خانواده شما، مراودات چهارچوب و قاعده خاصی داشته باشند حال آنکه در خانواده همسرتان روابط بازتر باشد و حتی پوشش هم به اندازه ای که شما به آن مقید هستید، رعایت نشود. در این شرایط، شما مجبورید برای تک تک ارتباطاتی که دارید، متحمل هزینه شوید. هزینه های عاطفی، فشار روانی و تنش و چالش.
    البته افراد تغییرپذیرند و می توانند در طول زمان به توافقاتی درباره روش زندگی شان برسند اما مسلما اگر پیش از توافق، شباهت بین آنها وجود داشته باشد، اختلاف نظرهای کمتری به وجود می آید و انرژی و وقت کمتری برای رسیدن به هماهنگی صرف می شود. چیزی که نتیجه مستقیم آن بالا رفتن رضایت از زندگی و بیشتر شدن آرامش و همدلی است.
    بنابراین اگر مایلید که در زندگی آینده تان تناسب فرهنگی داشته باشید، به مشابهت های خود و طرف مقابل در زمینه اعتقادات، آداب و رسوم، سطح تحصیلات خانواده، هنجارها و مقررات خانوادگی و فامیلی، پایبندی به رسوم محلی و مدرن یا سنتی بودن خانواده و فرد توجه کنید. تک تک این مسائل می توانند در آینده زندگی شما تاثیر گذار باشند.
    امضای ایشان

    خـــــدانـگهــــــدار


  3. کاربران زیر از farokh بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  4. بالا | پست 3

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Dec 2014
    شماره عضویت
    9968
    نوشته ها
    5,264
    تشکـر
    6,024
    تشکر شده 6,187 بار در 2,950 پست
    میزان امتیاز
    17

    پاسخ : اختلاف فرهنگی و عاطفی

    سلام گلم
    باید با سیاست دیگران را جذب خودتون کنید
    اگه خانواده همسرتون زنگ نمیزنن شما بهشون زنگ بزنین
    جبوی همسرتون بهش بگین زنگ بزنم حال مادرت را بپرسم و بعد بهش زنگ بزنین و با محبت بگین مامان خوبین یهو دلم هواتون را کرد و با زبون بازی هم خانواده شوهرتون را جذب خودتون میکنین و هم همسرتون بیشتر عاشق شما میشه.
    و در مورد کادو باید بگم بعضیا اینجور بزرگ شدن ک این روزها براشون اهمیت نداره و ازش نخواین ک به زور براتون کادو بخره یا حتی اعتراضی نکنین
    فقط تو اون روز بدون اینکه دلیل را بگین ازش بخواین باهم برین بیرون و تو حرفاتون به حالت ظریفانه این موضوع را مطرح کنین
    مثلا با دیدن گل بگین چه گل قشنگی ، خوشحالم ک تو روز تولدم ی همچین گل قشنگی را دیدم بدنیا اومدن ما آدمها درست مثله شکفتن گلهاس و از این حرفا ک احساسات را تحریک میکنه.

  5. 2 کاربران زیر از fateme.68 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  6. بالا | پست 4

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Apr 2016
    شماره عضویت
    27653
    نوشته ها
    40
    تشکـر
    2
    تشکر شده 17 بار در 11 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : اختلاف فرهنگی و عاطفی

    ممنونم از راهنماییتون
    ولی همه اینها یکمی برای من سخته.خوب منم یه آدم هستم مثل بقیه آدم ها . سعی میکنم دستوراتتون را عملی کنم ولی واقعا سخته

  7. بالا | پست 5

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Dec 2014
    شماره عضویت
    9968
    نوشته ها
    5,264
    تشکـر
    6,024
    تشکر شده 6,187 بار در 2,950 پست
    میزان امتیاز
    17

    پاسخ : اختلاف فرهنگی و عاطفی

    نابرده رنج گنج میسر نمیشود
    مزد آن گرفت جان برادر ک کار کرد

  8. بالا | پست 6

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Apr 2016
    شماره عضویت
    27653
    نوشته ها
    40
    تشکـر
    2
    تشکر شده 17 بار در 11 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : اختلاف فرهنگی و عاطفی

    با سلام خدمت همگی خصوصا مدیر محترم
    یه مشگل جدید دارم.اومدم ازتون کمک بخوام.شوهر من برای ادامه تحصیل اومده یه شهر دیگه . که با زادگاه من 3 ساعتی فاصله داره.خوب از اول قول و قرار ازدواج به این صورت بود که محل زندگیمون تو شهر پدری من باشه ولی خوب. بعد از ازدواج شوهرم قبول شد و من براش انتخاب رشته کردم. خواستم یه رشته راحت و بی دردسر باشه که بعدا انتقالی بگیریم به شهر خودم ولی جور نشد. حالا اینجا خیلی تنهام.میخوام برگردم به شهر خودم ولی شوهرم مخالفه.این موضوع شده باعث جر و بحث چند روز اخیرمون.نمیدونم چیکار کنم

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

لیست کاربران دعوت شده به این موضوع

کلمات کلیدی این موضوع

© تمامی حقوق برای مشاورکو محفوظ بوده و هرگونه کپی برداري از محتوای انجمن پيگرد قانونی دارد