نمایش نتایج: از 1 به 8 از 8

موضوع: تیک عصبی

1090
  1. بالا | پست 1

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Apr 2016
    شماره عضویت
    27715
    نوشته ها
    3
    تشکـر
    5
    تشکر شده 1 بار در 1 پست
    میزان امتیاز
    0

    تیک عصبی

    سلام

    من دوران دانش آموزی بسیار موفق بودم و در یکی از بهترین دبیرستانهای تهران هم تحصیل می کردم. از راهنمایی خودارضایی می کردم ولی در دوران دبیرستان با مشغول شدن زیاد به درس این عادت رو ترک کرده بودم.

    ضمنا من تو دبیرستان کامپیوتر و لپتاپ و گوشی و تبلت نداشتم .

    متاسفانه برادر بزرگترم زد جاده خاکی و وقتی من 15 سال داشتم اعتیادش رو شروع کرد و درگیری هاش با پدر و مادرم شروع شد. آدم هزره ای بود و سرکار هم نرفت و نذاشت آب خوش از گلوی مامان و بابام پایین بره.

    سال اول خواهرم رو به قصد کشت زد. سال بعد با کلنگ دیوار خونه رو آورد پایین. سال بعدش ماشین بابام رو دزدید ...هر سال یه بساطی داشتیم باهاش.... (بابا و مامانم حاضر نبودن از خونه بیرونش کنن)

    سال پیش دانشگاهی من خیلی خوب داشتم درس میخوندم و رتبه یک اکثر آزمونهای بین مدارس میشدم. معلمها همه می گفتن صد در صد رتبه دو رقمی میاری. تا اینکه در بهمن 88 داداشم اومد از مادر و پدرم باج بگیره به زور. 40 هزار تومن پول میخواست با سوئیچ ماشین بابام. مادر و پدرم شروع کردن به مقاومت کردن. خونه درگیری شد. وسط درگیری بابام الکی ادای سکته مغزیها رو در آورد و من ترسیدم . زنگ زدم پلیس. پلیس اومد و داداشم رو دستگیر کرد آورد تو خونه. داداشم حمله کرد آشپزخونه و با چاقو رگ گردنش رو چند بار زد و ... بردنش بیمارستان و خوب شد .


    پدرم میخواست دوباره بیارتش خونمون که من مقاومت شدیدی کردم و در خونه رو قفل کردم. کلا گند خورد تو سال پیش دانشگاهیم. استرس و اضطراب از این بیشتر دیگه نمیشد. پدرم از قول داداشم پیام آورد برام که من اتافم رو میخوام!


    وسایلم رو جمع کردم و گفتم من رو باید جدا کنید. پدرم قبول نمی کرد ولی من اصرار کردم . دو تا خواهر و مادرم هم قبول کردن باهام بیان . رفتیم یه خونه برج بغلی خونمون 4 ماهه اجاره کردیم . فقط وسایل اتاق ها رو بردیم و مادر و پدرم حاضر نشدن یخچال و وسایل آشپزخونه و فرش و مبل با خودمون بیاریم.

    تو اثاث کشی به من خیلی فشار اومد و همه وسایل رو خودم می بردم. خلاصه به هر زوری بود جدا شدیم . ولی نمی دونستم بدبختیم تازه شروع میشه. بعد از جدایی من اصلا دیگه اون آدم سابق نبودم. 5 ماه مونده بود به کنکور جدا شدیم . انتخابات سال 88 هم پیش آمد و من خیلی تحت تاثیر جو سیاسی قرار گرفتم . متاسفانه خود ارضایی من دوباره بهم برگشت و همینجور شروع به افت کردن کردم تا اونجا که دو سه ماه آخر یک کلمه هم نخوندم .

    کنکور رو دادم رتبه ام شد 220.رقبام همه شدن زیر 100. رفتن صنعتی شریف.برام شکست سختی بود و ضربه روحی بهم وارد شد و روم نمیشد برم مدرسه. خونمون رو دوباره عوض کردیم رفتیم یه جای دیگه جدا از داداشم. از محله قبلی هم دور افتادم و ارتباطم با رفقای هم محله ای قطع شد. انتخاب رشته کردم مهندسی برق دانشگاه تهران. (خیلی آگاهانه انتخاب رشته نکردم و بیشتر تحت فشار مادر و جو مدرسه )

    وارد دانشگاه شدم . هنوز جو دانشگاه شدیدا سیاسی بود و اصلا آرامش نداشت.یه لپتاپ خریدم که به درسم کمک کنه بدتر شد. معتاد اینترنت شدم!!! ترم اول گند زدم. کلاس ها و امتحانهای میان ترم نرفتم به زور رفتم مرخصی گرفتم . ترم دوم بدتر. ترم سوم و چهارم که اصلا هچی.

    دو سال شده بود وارد دانشگاه شده بودم کلا 10 واحدم پاس نکرده بودم! باور کردنی نبود. من شاگرد اول مدرسه که همه درسهای ریاضی و فیزیکم 20 بود چشم باز کردم دیدم 2 ساله درجا زدم.

    ارتباطم رو با همه رفقای مدرسه ایم قطع کردم و چون روم نمی شد اصلا باهاشون رو در رو بشم. می ترسیدم بفهمن من چه گندی زدم.

    افسرده شدم افتادم گوشه خونه ! مادر و پدرم متوجه نشده بودن. پدرم بیشتر به فکر برادر بزرگترم بود و با اون زندگی می کرد و به ما خیلی کم سر می زد. کلا ارتباطمون با فامیل هم قطع شده بود و مامان و بابام رفته بودن زیر فشار اجاره خونه. بابام برای اینکه اجاره خونه ما رو بده مجبور شد اون خونه اصلیمون رو بفروشه که با افزایش قیمت دلار رسما ورشکست شدیم. از پول خونه میخوردیم و اجاره می دادیم.

    از مرکز مشاوره دانشگاه زنگ زدن به مامان و بابام که مراجعه کنید. رفتن اونجا فهمیدن من قاط زدم . گریه و زاری . تنها امید خانواده تو درس و تحصیل من بودم . خواهرام اهل درس نبودن و اون داداشمم که جاده خاکی بود.

    رفتم مرکز مشاوره و اونجا روانپزشک یه سری قرص داد و روانشناسم حرفهایی زد . نامه دادن مرخصی پزشکی برام صادر شد و درسهایی که غایب شده بودم رو حذف پزشکی کردن. افسردگی گرفته بودم نمیدونستم. خوابم مختل شده بود.

    رفتم دانشگاه ولی چجوری! .ماسک می زدم کسی منو نبینه . 40 واحد عمومی و دروس پایه رو پاس کردم ولی گفتم میخوام تغییر رشته بدم به فیزیک. قرص هم میخوردم.

    سال 91 تغییر رشته دادم به فیزیک ولی مشکل اعتیاد به اینترنت و خود ارضایی رو داشتم . از طرفی ارتباطم با همه هنوزم قطع بود. رفتم کتابهای فیزیک رو با علاقه از انقلاب خریدم اومدم خونه همشون رو اسکن کردم ریختم رو آیپد و به این امید که دوباره شروع می کنم با قدرت.


    سال 92 یکی دو ماهی رفتم دانشگاه ولی ول کردم! وسط نیم ترم! بعدش شش ماه خونه بودم. حموم نمی کردم. مثل داعشی ها شده بودم. برای خودم صفحه فیسبوک درسته کرده بودم تحولات سوریه لحظه به لحظه و چون عربیم خوب بود تحولات منطقه رو برای ملت با نقشه و عکس و جزئیات دقیق میذاشتم.

    تو این شیر تو شیر مامانم دکترای عرفان دانشگاه آزاد قبول شد. بابام فوق لیسانس عرفان!

    خلاصه رفتیم روانپزشک(دکتر جعفر بولهری) . قرص هام رو زیاد کرد. روانشناس(دکتر میرزائی) گفت اختلال وسواسی جبری از نوع کمال گرایی داری و باید درمان بشی. یه کتاب معرفی کرد.

    نامه دادن دوباره برگشتم دانشگاه. مامان و بابام رو مجبور کردم برام موتور سیلکت بخرن تا من بتونم رفت و آمد کنم. داداشمم اعتیادش تشدید شده بود و تو خونه 130 متری 90 میلیون اجاره همینجور می کشید. بابامم ولش نمی کرد.

    موتور خریدم رفتم دانشگاه و اوضاع خیلی خوب شده بود. اعتماد به نفسم زیاد شده. یه روز بارون شدید اومد و من با موتور بودم. مامانم گفت از اون روز به بعد نرفتی دانشگاه!...اینم از 93 !

    22 بهمن 93 رفتم راهپیمایی با مادر و پدر. نمیدونم چی شد اومدم خونه و شروع کردم وصیتنامه امام خمینی رو خوندن و گریه کردن. ( کار اصلی من شده بود مدیریت پیج تحولات جهان اسلام رو فیسبوک!) بقیه رفقام دیدن من دیگه خبر نمیذارم و شروع کردم به گذاشتن صحبتهای عرفانی و فلسفی آقای دینانی از برنامه معرفت شبکه 4. شهدای یمنی و کلیپهاشون رو می دیدم و گریه می کردم. نمی دونم چی شد شروع کردم نماز خوندن و ییهو یه حالت توبه ای به من دست داد و پیشمانی شدید از گذشته و تو سرم می زدم و گریه می کردم.

    ماه رمضون شد و یه حالتهای عجیبی به من دست داد. شده بودم علامه! ....متون عرفانی دکترای مامانم رو میخوندم و می فهمیدم و سیر نمی شدم. شبها تا صبح درس و کتاب میخوندم و قرآن . بعد میخوابیم تا ظهر. ظهر بلند میشدم ورزش می کردم زبون روزه! (اصلا دست خودم نبود) . روزی 3 تا فیلم برنامه معرفت رو می دیدم .

    ماه رمضون تموم شد ییهو من دیدم خواب ندام. حالم اصلا خوبش نیست. زبونم از دهنم افتاده بیرون و نمیره تو! بعد نشخوار گذشته رو می کردم شدید. مامانم دیوانه شده بود از دستم. ییهو برگشتم به داداشم و رفقای دبیرستان!

    دیدم رفقام همه فوق لیسانس. دارن ازدواج می کنن. خیلی ضربه روحی بدی بود. چند تاشون هم که رقیب من بودن رفتن کانادا و آمریکا برای ادامه تحصیل. در صورتی که من فقط 40 واحد پاس کرده بودم اونم تو 6 سال!

    داداشم به خاطر برگشت من بهش ، رفت ترک کرد. الان 5 ماهه پاکه.

    خلاصه بابام برد روانپزشک . اونجا قرصهای خیلی خفنی دادن که برای جنون بود!...بهم نساخت اسپاسم دادم. قرصها رو سریع عوض کردن. آخرش خودم یواش یواش قطعشون کردم چون دیدم برای من نیست.

    الان یه مشکلی که پیدا کردم اینه که صبح که از خواب پا میشم تا شب همش دارم حسرت گذشته رو میخورم و می گم چرا اینجوری شد! چرا اونجوری شد! شدم 25 ساله. نه کار دارم نه سربازی رفتم نه توانایی ازدواج دارم. نه تحصیلم رو ادامه دادم.

    نمی تونم خوب تمرکز کنم و میشنم پای درس گذشته میاد جلوی چشمام. این چند وقته هم که رفتم خونه قبلیمون همه خاطرات خوب و بد گذشته هی میاد جلوی چشمام.

    صبح ها که از خواب پامیشم می بینم مامان و بابام رفتن سر کار . ولی ما چهار تا بچه با هم همه خوابیم!...داداشمم که تازه ترک کرده کار نداره میاد همش میخوابه خونه ما.

    حالت نا امیدی شدیدی بهم دست داده. از 18 سالگی به بعد دیگه انگار موفقیتهام تموم شده. خیلی غصه میخورم چرا اصلا جدا شدیم. همش تقصیر منه. احساس گناه می کنم در رابطه با فروش خونه و فشار مالی که به مامان و بابام اومده. همیشه مایه افتخارشون بودم ولی هیچی نشدم! راهنمایی بودم مامانم می گفتم من میخوام پرفسور حسابی بشم. هیچی نشدم .


    الان مشکل اساسی که دارم یکی تیک عصبی هست که بعد ماه رمضون پیدا کردم. فک پایین و زبونم هی می جنبه. یکی دیگم همین حالت افسوس و غم و اندوه شدیدی هست که ولم نمی کنه و زندگی رو زهر مارم کرده.

    میخواستم ببینم چجوری رفعشون کنم. لازم به ذکره من دو ساله به روانشناس مراجعه نداشتم. آخرین مراجعه ام مال همون 93 هست که گفت اختلال وسواسی جبری کمال گرایی داری.

    خواهرم گفته میخوام ببرم هیپنوتییزم . شاید خوب شدی. نظر شما چیه؟


    حالا دانشگاه گفتن بیا دوباره گواهی پزشکی بیار بهت اجازه میدیم ادامه تحصیل بدی. ولی برای من مهمتر از ادامه تحصیل رفع شدن این حالت افسوس و غم و نا امیدی هست که پیدا کردم و قبلا نبود!

    راستی الان بیکاری هم خیلی منو اذیت می کنه. کتاب دارم بخونم ولی حوصلم نمیشه.

    اتفاقی یه مرتبه باشگاه ورزشی هم رفتم دیدم هیکلم چقدر داغون شده ! با بقیه که مقایسه کردم خیلی سر خورده شدم.
    ویرایش توسط iMosi : 04-22-2016 در ساعت 09:01 PM

  2. بالا | پست 2

    عنوان کاربر
    کاربر ویژه
    تاریخ عضویت
    May 2014
    شماره عضویت
    3710
    نوشته ها
    9,699
    تشکـر
    4,204
    تشکر شده 10,202 بار در 5,111 پست
    میزان امتیاز
    21

    پاسخ : تیک عصبی

    بسیاری از افراد پس از گذراندن یک دوره چند ماهه پراسترس در زندگی‌، دچار تیک‌های عصبی مانند پرش مکرر چشم، تکان دادن دست یا سر و... می‌شوند اما پس از رفع اضطراب و به دست آوردن آرامشی نسبی این تیک‌ها برطرف می‌شود.

    پس می‌توان نتیجه گرفت که «تیک» یا پرش ناگهانی، سریع، غیرارادی، متناوب و تکراری یک عضله، مشکلی با ریشه‌های عصبی است. البته تیک ممکن است در یک یا چند دسته از عضلات یا یک عضو بدن ظاهر شود.


    بعضی‌ این نوع تیک‌ها را با گازگرفتن لب‌ها، کشیدن انگشتان یا حرکات غیرارادی دست‌ها، شانه‌ها یا پاها بروز می‌دهند حتی در برخی موارد حرکاتی غیرارادی در چهره یک فرد اتفاق می‌افتد که برای دیگران خنده‌دار است، بدون آن که بدانند واکنش آنها به تداوم این تیک‌های عصبی در شخص منجر می‌شود.


    دکتر بهروز بیرشک، روان‌شناس و عضو هیات علمی دانشگاه تهران در گفت‌وگو با «جام‌جم» می‌گوید: در گذشته روان‌شناسان بر این باور بودند که عوامل ژنتیکی ریشه بروز تیک‌های عصبی است، اما امروزه مشخص شده که پرش‌های عصبی ترکیبی از عوامل محیطی و زیستی است که تحت شرایط استرس‌زا شدت می‌گیرد.


    چنین شرایطی در بسیاری موارد به برخورد اشتباه اطرافیان بستگی دارد، چراکه توجه بیش از اندازه به نوع حرکات و رفتار شخصی که دچار تیک است به شدت بخشیدن به حرکات عصبی وی منجر می‌شود.



    بروز پرش‌های عصبی
    روان‌شناسان می‌گویند تیک عصبی بیشتر در صورت، گردن و سر ظاهر می‌شود و پرش پلک‌ها از شایع‌ترین نوع تیک‌های عصبی است، اما گاهی این پرش‌های ظریف که در پلک تحتانی و فوقانی احساس می‌شود، توسط دیگر افراد قابل مشاهده نیست. به هر حال تیک، نمایانگر نوعی تخلیه روانی و نشانه ناراحتی‌های عصبی است.
    دکتر بیرشک در این باره می‌افزاید: برخی از تیک‌های عصبی، ساده است و تنها زمان کوتاهی شخص را درگیر خود می‌کند؛ این نوع تیک‌ها می‌تواند صوتی یا حرکتی باشد، البته بیشتر در ناحیه سر و صورت قابل مشاهده‌ است که پلک‌زدن‌های مکرر و غیرارادی از جمله این نوع پرش‌های عصبی است.
    برخی نیز با بالا کشیدن مکرر بینی، صاف‌کردن گلو و نیز حرکت‌هایی در ناحیه گردن این نوع تیک‌ها را بروز می‌دهند.
    این روان‌شناس ادامه می‌دهد: تیک‌های عصبی در موارد دیگر می‌تواند حالت مزمن پیدا کند و طولانی شود، به گونه‌ای که شخص و اطرافیانش را آزار دهد. در چنین شرایطی مراجعه به روانپزشک یا روان‌شناس و مصرف برخی آرام‌بخش‌ها و نیز انجام اقدامات رفتاردرمانی ضروری است.



    پاسخ بدن به فشارهای عصبی
    روان‌شناسان تاکید می‌کنند چند علت عمده برای پرش‌های ظریف عضلانی صورت شناخته شده است که می‌توان خستگی زیاد، استرس و کمبود کلسیم را از جمله آنها دانست.
    حتی استرس موجب اختلالات جسمی چون ضربان قلب، اختلال در تنفس و گوارش و احساس دردهای استخوانی و جسمی می‌شود.
    مرگ عزیزان، ستیزه و جدایی در کانون خانواده، ترس از بیکاری، نداشتن امکانات مناسب اجتماعی، شهرنشینی و س************ت در محلات پرجمعیت و ترافیک سنگین در راه خانه و محیط کار، همگی از عوامل استرس‌زا به حساب می‌آید.



    چشم‌هایی که می‌پرند
    روان‌شناسان می‌گویند پرش چشم یکی از عارضه‌های چشمی است که گاهی بروز می‌کند، اما این نوع تیک عصبی هیچ عوارضی ندارد و بهترین روش برای رفع آن داشتن آرامش، استراحت و بی‌توجهی نسبت به این مساله است. تحریکات عصبی و روحی، کم‌خوابی و استرس از عوامل بروز عارضه پرش چشم است که فرد در پلک‌های خود احساس حرکت می‌کند.
    البته دکتر بیرشک معتقد است که در کنار استرس و عوامل اضطرابی، ممکن است کارکردن بیش از حد در پای رایانه و مطالعه طولانی بخصوص تحت نور ناکافی نیز به خستگی چشم‌ها و بروز تیک عصبی در آنها منجر شود.



    همچنین برخی از متخصصان کمبود مواد معدنی چون کلسیم و منیزیم، بخصوص در کودکان را، از عواملی می‌دانند که به تشدید تیک‌های عصبی کمک می‌کند، ‌چرا که مواد معدنی در تقویت سیستم‌های عصبی نقش مهمی را بازی می‌کند.


    متخصصانی که به نقش تغذیه در کنترل واکنش‌های عصبی در بدن معتقدند، می‌گویند: منابع غذایی حاوی منیزیم همچون غلات سبوس‌دار، میوه‌های مغزدار و مواد غذایی حاوی کلسیم شامل لبنیات و غذاهای دریایی، مهم‌ترین مواد غذایی برای کمک به درمان تیک‌های عصبی است.
    امضای ایشان

    خـــــدانـگهــــــدار


  3. کاربران زیر از farokh بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  4. بالا | پست 3

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Apr 2016
    شماره عضویت
    27715
    نوشته ها
    3
    تشکـر
    5
    تشکر شده 1 بار در 1 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : تیک عصبی

    ام آر آي هم رفتم چيزي تو مغزى نشون نداد ... براي رفع مشكل كجا برم؟

    براي مشكل افكار منفي و مرور دائم گذشته و حسرت و افسوس چه كنم؟ خيلي نگران آيندم...رفتم سراغ فالگير براي پيش گويي آينده

  5. بالا | پست 4

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Jan 2015
    شماره عضویت
    11132
    نوشته ها
    3,135
    تشکـر
    6,908
    تشکر شده 4,097 بار در 2,142 پست
    میزان امتیاز
    14

    پاسخ : تیک عصبی

    نقل قول نوشته اصلی توسط iMosi نمایش پست ها
    ام آر آي هم رفتم چيزي تو مغزى نشون نداد ... براي رفع مشكل كجا برم؟

    براي مشكل افكار منفي و مرور دائم گذشته و حسرت و افسوس چه كنم؟ خيلي نگران آيندم...رفتم سراغ فالگير براي پيش گويي آينده
    ببینید افسوس و حسرت گذشته رو خوردن هیچ چیزی رو درست نمیکنه. گذشته یه اشتباهاتی کردی ولی الان سعی کن شرایط رو جوری فراهم کنی که آرامش داشته باشی ، پس گذشته رو فراموش کنید و فقط ازش درس بگیرید .

    یعنی از این به بعد کوتاهی کردن و تنبلی رو بزارید کنار .

    شما طبق گفته ی خودتون استعدادشو دارید ، پس درستون رو ادامه بدید و نزارید ازین به بعد روزهاتون بدون هدف بگذره .

    برای رفع مشکلت به روانشناس برو اگه نیاز شد دارو مصرف کن تا رو به بهبودی بره وضع روحیت .

    بعد از اون دانشگاه هم که گفته با اوردن گواهی پزشکی میتونی ادامه بدی ، این خیلی عالیه .

    تصمیم بگیر درست رو ادامه بدی و تموم کنی اینجوری اعتماد به نفست بالا میره

    بعد اینکه مدرکت رو گرفتی راحتتر میتونی کار پیدا کنی و بعد اون هم اوضات بهتر میشه .

    راستی یه چیزی فکر میکنم خیلی زود تحت تاثیر جوّ قرار میگیرید ، و مدام ازین شاخه به اون شاخه میپرید ، اینجوری هیچوقت نمیتونی یه راهو تا آخر بری و همیشه کارات رو ناقص انجام میدی ، سعی کنید هدفتون رو مشخص کنید ، و هروقت تو هر محیط و جوّی قرار گرفتید محکم باشید و تاثیر نگیرید از اون فضا .

  6. 2 کاربران زیر از love بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  7. بالا | پست 5

    عنوان کاربر
    تیم مشاوره
    تاریخ عضویت
    Feb 2016
    شماره عضویت
    26507
    نوشته ها
    77
    تشکـر
    0
    تشکر شده 21 بار در 18 پست
    میزان امتیاز
    9

    پاسخ : تیک عصبی

    با سلام خدمت شما
    با توجه به اینکه شرایط برادرتان را نوشته اید امکان نوعی نقص هورمونی و ... در شما وجود دارد یا اینکه نوعی اختلال که در شما هنوز کامل بروز نکرده است . برای حل این مسئله باید اقدام کنید و نزد روانشناس رفته و تست شخصیت و .... و سایر مراحل درمانی را سپری کنید در این زمینه می توانید از روانشناسان کانون مشاوران ایران یاری بگیرید 88422495

  8. 2 کاربران زیر از متخصص بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  9. بالا | پست 6

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Feb 2016
    شماره عضویت
    26338
    نوشته ها
    1,317
    تشکـر
    2,454
    تشکر شده 2,159 بار در 1,087 پست
    میزان امتیاز
    11

    پاسخ : تیک عصبی

    نقل قول نوشته اصلی توسط iMosi نمایش پست ها
    ام آر آي هم رفتم چيزي تو مغزى نشون نداد ... براي رفع مشكل كجا برم؟

    براي مشكل افكار منفي و مرور دائم گذشته و حسرت و افسوس چه كنم؟ خيلي نگران آيندم...رفتم سراغ فالگير براي پيش گويي آينده
    از طرز توضیح دادنت معلومه ماشاءالله هنوز هم بچه باهوش و تیزی هستی، برادر عزیز همون دانشگاهی که گفتی نامه دادن حتما برو درست را ادامه بده، رشته سختی هم انتخاب کردی ولی هوش و استعداد بالایی داری و مطمینم از پسش بر میای، چاره تو فقط یه چیزه تمام افکار گذشته و افکار منفی را برای همیشه به زباله دان تاریخ بریز گذشته اسمش روشه دیگه برنمیگرده مهم اینه که نگذاری آینده به گذشته تبدیل بشه، اگه میتونی برق را ادامه بده چون بازار کار خوبی داره ولی فیزیک تو مملکت ما هیچ جا بکار نمیاد مگه بخوای دکترا بگیری که استاد دانشگاه بشی که با توجه به شرایطت و سنت خیلی زمان بره. ولی اینو بدون که حتی اگه به هر دلیلی نتونستی برق بخونی یا تو هر رشته ای ادامه بدی زندگی به آخر نرسیده الان اکثر تحصیلکرده ها بیکارن بگذریم از اونایی که رفتن خارج همونها هم اگه بیان ایران خیلی تحویلشون نمیگرن نهایتا میشن هیات علمی با ماهی شش میلیون حقوق که الان خیلیا تو تهران با بقالی و دلالی بیشتر در میارن اگرم بر نگردن ایران باید درد غربت را تحمل کنن. بنابراین یه تصمیم برای آیندت بگیر و تا آخرش برو گذشته را هم بریز دور چون هرچی فکر کنی هیچ فایده‌ای نداره فقط خودتو مریض میکنی.

  10. 2 کاربران زیر از Mohammad313 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  11. بالا | پست 7

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Apr 2016
    شماره عضویت
    27715
    نوشته ها
    3
    تشکـر
    5
    تشکر شده 1 بار در 1 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : تیک عصبی

    امروز رفتم مركز مشاوره دانشگاه تهران، عذرم رو خواستن، از دانشگاه اخراج شدم

    نامه دادن براي معافيت سربازي


    خيلي ناراحتم ...

  12. کاربران زیر از iMosi بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  13. بالا | پست 8

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Apr 2016
    شماره عضویت
    27818
    نوشته ها
    34
    تشکـر
    46
    تشکر شده 34 بار در 24 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : تیک عصبی

    هر چیزی که باعث ناراحتیت میشه از خودت دور کن.

    حتی اگه خوندن مطالب مذهبی باعث عذاب وجدان و افسردگیت میشه، اونارم نخون، میخوای چیکار وقتی سلامتیتو ازت میگیره.

    کارایی رو بکن که واقعا بهش علاقه داری و استعداد انجامشون در وجودت هست.

    دانشگاه هم یکی از اون چیزاییه که مردم عادت کردن الکی بهش افتخار کنن وگرنه اینکه بگیم کسایی که از دانشگاه فارغ التحصیل میشن دانشمندن، نه جانم ازین خبرا نیست.

    الکی خودتو عذاب نده.

  14. کاربران زیر از salvator بابت این پست مفید تشکر کرده اند


اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. تیک عصبی
    توسط فاطمه۴۴۶ در انجمن مشاوره پزشکی
    پاسخ: 2
    آخرين نوشته: 08-19-2015, 11:22 PM
  2. تیک عصبی
    توسط sam127 در انجمن اضطراب
    پاسخ: 13
    آخرين نوشته: 04-19-2015, 04:44 PM
  3. با تیک عصبی چشم چه کار کنم؟
    توسط دنیا در انجمن مشاوره پزشکی
    پاسخ: 7
    آخرين نوشته: 07-24-2014, 04:10 AM
  4. تیک عصبی
    توسط سهیل در انجمن اضطراب
    پاسخ: 0
    آخرين نوشته: 01-30-2014, 07:28 PM
  5. آدامس سبب تیک عصبی می‌ شود
    توسط R e z a در انجمن سایر
    پاسخ: 0
    آخرين نوشته: 08-15-2013, 04:41 PM

لیست کاربران دعوت شده به این موضوع

کلمات کلیدی این موضوع

© تمامی حقوق برای مشاورکو محفوظ بوده و هرگونه کپی برداري از محتوای انجمن پيگرد قانونی دارد