اهمیت ندادن شوهر

[نازنین 2]

سلام بچه ها
بازم منم با مشکلات ریز و درشت زندگیم
حدود هفت ماهه که ازدواج کردم با خانواده شوهرم با هم زندگی می کنیم ولی شوهرم آدم خشک و کم حرفیه ولی اصلا به من توجه نمی کنه یعنی وقتی تو خونه تنهاییم نه حرفی میزنه نه شوخی نه خنده ای نه هیچی ولی وقتی با برادراشه یا مادرشه میگه میخنده .
از کارهاش هیچی نمیگه وقتی ازش می پرسم سربالا جواب میده مثلا وقتی میخواد بره بیرون ازش میپرسم کجا میری هیچی نمیگه فقط میگه بیرون ولی وقتی مامانش یا برادراش ازش بپرسن خیلی قشنگ جوابشونو میده .
وقتی با خانوادش باهمیم همش منو جلوی خانوادش ضایع می کنه و بعد با اونا باهم بهم می خندن و هیچی نمی تونم بگم در ضمن خیلی ادم بداخلاقیه تا بهش اعتراض می کنم شروع می کنه به دادوبیداد و بعضی وقتها کتک .جلوی چشم من قربون صدقه مامان و خواهر و برادراش میره چون من از خانوادم نزدیک هزار کیلومتر دورم و زیاد نمی بینمشون حتی بهم نمیگه چقدر پول درمیاره حقوقشو کامل میبره به مامانش میده حتی بهم نمیگه چقدر گرفته خیلی بهش مهربونی و توجه می کنم و اصلا نق نمیزنم و همه چیز رو تحمل می کنم ولی خیلی تنهام دارم از غصه می میرم بهم بگید جی کار کنم

[talieh]

میشه درباره نحوه اشنایی تون توضیح بدین

[پریماه.]

میشه درباره نحوه اشنایی تون توضیح بدین

پسر عموش هستش.به طور سنتی بوده


نازی خانم شما که این مشکل و تو دوران عقد متوجه شدید چرا ازدواج کردید؟؟؟؟

[Mohammad313]

با هم بشینید صحبت کنید در مورد مسائلتون، خیلی از مشکلات بخاطر صحبت نکردن و حل نشدن روی هم جمع میشن و یه مشکل کوچک الکی الکی بزرگ میشه. البته این یه جواب کلی بود که بعنوان یه راه حل همیشه عمومیت داره. اطلاعات بیشتری لازمه اینکه آیا از نظرات مختلف هم کفو هستید یا نه اینکه از اول بهتون علاقه داشت و جدیدا اینطور شده یا از اول همینطور بود. نحوه آشناییتون، سن و تحصیلات همه مهمه

[miss eli vrn]

پسر عموش هستش.به طور سنتی بوده


نازی خانم شما که این مشکل و تو دوران عقد متوجه شدید چرا ازدواج کردید؟؟؟؟

من شدیدا با پریماه موافقم دوران عقد و گذاشتن برای آشنایی کاشکی همون موقع جدا میشدید
الانم همه ی راه های ممکن رو امتحان کنید مثله مشاوره ی حضوریه هردوتانون ،محبت کردن،و اینکه خودتونو به مادرشوهرتون با سیاست نزدیک کنید
یا اگر نمیشه حداقل با یکی از اقوام شوهرتون صمیمی بشید که شما رو کمی درک کنند و غیره
و توصیه ی اکید میکنم تا اطلاع ثانوی که اوضاعتون تثبیت نشده بچه دار نشید و یه موقع فکر نکنید بچه دار شدن باعث بهتر شدن اوضاع میشه
اگر همه ی راه ها رو امتحان کردید و نشد اگر هم خودتون و هم خانوادتون شرایطشو دارید جدا بشید چون بلاخره شما هم انسان هستید و حقه یه زندگیه خوب رو دارید مگر ما چند سال عمر میکنیم
که نصفشو بخواییم با آدمی که درک نمیکنه و بداخلاقه سپری کنیم

[talieh]

یه دفعه اینجوری تغییر رفتار دلدن یا از اول با شما ناسازگار بودن؟ پست شما یه مقدار گنگه. کاش بیشتر از اقداماتی که برای بهبود روابط تون انجام دادین، علت برخوردهای تحقیر امیز همسرتون، نوع فرهنگی که هرکدوم از شما توش بزرگ شدین صحبت کنین.
و اینکه اغلب همسرتون چه موقع از کوره در میره و واکنش شما در اینجور مواقع چیه؟

[پریماه.]

من شدیدا با پریماه موافقم دوران عقد و گذاشتن برای آشنایی کاشکی همون موقع جدا میشدید
الانم همه ی راه های ممکن رو امتحان کنید مثله مشاوره ی حضوریه هردوتانون ،محبت کردن،و اینکه خودتونو به مادرشوهرتون با سیاست نزدیک کنید
یا اگر نمیشه حداقل با یکی از اقوام شوهرتون صمیمی بشید که شما رو کمی درک کنند و غیره
و توصیه ی اکید میکنم تا اطلاع ثانوی که اوضاعتون تثبیت نشده بچه دار نشید و یه موقع فکر نکنید بچه دار شدن باعث بهتر شدن اوضاع میشه
اگر همه ی راه ها رو امتحان کردید و نشد اگر هم خودتون و هم خانوادتون شرایطشو دارید جدا بشید چون بلاخره شما هم انسان هستید و حقه یه زندگیه خوب رو دارید مگر ما چند سال عمر میکنیم
که نصفشو بخواییم با آدمی که درک نمیکنه و بداخلاقه سپری کنیم

دوران عقد برای اشنایی نیست دوران نامزدی برای اشنایی

ولی ایشون اشتباه کردن نامزد نکردن مستقیم عقد کردن یا اگر هم نامزد کردن شناخت کافی ازش پیدا نکرده بود

و بدتر اینکه وقتی عقد کردن با وجود همین مشکلات ازدواج کرده

حالا به قول شما باز اشتباه نکنه بچه دار بشه. فکر کنه با اوردن بچه اوضاع بهتر میشه

چون کاملا اشتباست

[seyaneh]

تا میتونی با خانواده شوهرت کمتر صحبت کن و با اینکه تو یه خونه زندگی میکنین تا میتونی ازشون فاصله بگیر و نشون بده سیاست داری چون رفتار اونا هم روی شوهرت بی تاثیر نیست بذار شوهرت و خانوادش بفهمن که دوس نداری کسی وسط تو و شوهرت قرار بگیره وقتی اونا پاشونو از توی زندگیت کنار کشیدن شوهرتم به خودش میاد که فقط باید با تو مشورت کنه و مسائل زندگیشو پیش کس دیگه نبره و حتی حقوقشم به مادرش ربطی نداره فقط باید تو و شوهرت از حقوقش خبر داشته باشین سیاست نشون بده و اختیار زندگیتو به دست بگیر و هر چه زودتر میتونی با شوهرت برین مستقل شین تا با خانوادش یه جا زندگی میکنین همین آشه و همین کاسه فعلا صبر کن و با سیاست روی شوهرت نفوذ کن

[farokh]

سلام بچه ها
بازم منم با مشکلات ریز و درشت زندگیم
حدود هفت ماهه که ازدواج کردم با خانواده شوهرم با هم زندگی می کنیم ولی شوهرم آدم خشک و کم حرفیه ولی اصلا به من توجه نمی کنه یعنی وقتی تو خونه تنهاییم نه حرفی میزنه نه شوخی نه خنده ای نه هیچی ولی وقتی با برادراشه یا مادرشه میگه میخنده .
از کارهاش هیچی نمیگه وقتی ازش می پرسم سربالا جواب میده مثلا وقتی میخواد بره بیرون ازش میپرسم کجا میری هیچی نمیگه فقط میگه بیرون ولی وقتی مامانش یا برادراش ازش بپرسن خیلی قشنگ جوابشونو میده .
وقتی با خانوادش باهمیم همش منو جلوی خانوادش ضایع می کنه و بعد با اونا باهم بهم می خندن و هیچی نمی تونم بگم در ضمن خیلی ادم بداخلاقیه تا بهش اعتراض می کنم شروع می کنه به دادوبیداد و بعضی وقتها کتک .جلوی چشم من قربون صدقه مامان و خواهر و برادراش میره چون من از خانوادم نزدیک هزار کیلومتر دورم و زیاد نمی بینمشون حتی بهم نمیگه چقدر پول درمیاره حقوقشو کامل میبره به مامانش میده حتی بهم نمیگه چقدر گرفته خیلی بهش مهربونی و توجه می کنم و اصلا نق نمیزنم و همه چیز رو تحمل می کنم ولی خیلی تنهام دارم از غصه می میرم بهم بگید جی کار کنم

در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید

دفتر قیطریه:

۰۲۱-۲۲۶۸۹۵۵۸ خط ویژه

دفتر سعادت آباد:

۰۲۱-۲۲۳۵۴۲۸۲ خط ویژه

دفتر شریعتی:

۰۲۱-۸۸۴۲۲۴۹۵ خط ویژه

پس از گذشت مدت زمان کوتاهی از زندگی مشترک، این احساس برآنان مستولی می شود و گاها چنان ذهن بانوی خانه را مشغول می سازد که زمینه بی اعتمادی و مشاجره زناشویی را فراهم می سازد. در نوشته ای که پیش حضور دارید، به چند نکته اساسی و کاربردی در جهت نقش اساسی بانوی خانواده در چگونگی هدایت و سوق دادن مرد زندگی شان به ابراز احساسات و یاری آنان دراین امر اشاره می کنیم.

- به خاطر اینکه همسرتان به لحاظ احساسی فعال نیست و کمتر ابراز علاقه و محبت می کند، وی را سرزنش نکنید. بهتر است به او حق بدهید چرا که این یکی از تفاوت های جنسیتی است، زبان احساسات و عواطف برای زنان به مثابه زبان اول است در حالی که برای مردان به مثابه زبان دوم. از همسرتان انتظار نداشته باشید که در ابراز احساساتش به مانند شما باشد و راحت و روان آن را ابراز نماید. لذا بهتر است به او فرصت دهید تا با احساساتش ارتباط برقرار نماید و او را در بیان احساساتش یاری نمایید وتمایل و ممارست وی در ابراز عواطفش را تحسین کنید تا به مرور زمان مهارت لازم را کسب کند.



- هرگاه همسرتان در ابراز احساساتش با مشکل مواجه شد، شما می توانید با پرسش سوالاتی از وی، او را از یک لایه احساسی به لایه بعدی احساسش هدایت کنید تا او بتواند به راحتی آنها را ابراز نماید و از آن لایه های احساسی به راحتی رد شود. مثلا، اگر همسرتان ناراحت است پرسش های ذیل را به ترتیب از او بپرسید: چرا از من یا ... ناراحت و دلگیر هستی؟ من چه کار کردم که شما ناراحت شده اید؟ همین الان چه چیزی ناراحتت کرده است؟ چه موضوعی باعث شده که دلگیر و سرخورده شوی؟ می ترسی اتفاق خاصی بیفتد؟ علت نگرانی ات چیست؟به او فرصت دهید و همچون یک بازجو برخورد نکنید، اجازه دهید مرحله ابراز احساسات به آرامی پیش رود و وی شخصا به جواب، سوالات شما دست یابد و آنها را بیان کند.



- شما و همسرتان به هنگام ابراز احساسات ، از یک الگوی مشخصی که فی مابین خود متعهد شده اید تبعیت کنید و هر دویتان بر طبق آن عمل نمائید. این گونه نباشد که یکی از طرفین ملزم به اجرای آن باشد و دیگری خود را چندان متعهد به اجرای آن نداند.

-فعالانه به صحبت های همسرتان گوش فرا دهید و هر از چند گاهی بهتر است گفته های او را آن گونه که متوجه شده اید برای او بازگو نمائید و از او سوال کنید که آیا به درستی متوجه منظور او شده اید یا نه. گوش دادن فعال و ارائه پسخوراند یکی از مهمترین ارکان ارتباط سازنده و مفید است که به موجب آن زوجین قادر خواهند بود به گونه ای موثر به احساسات یکدیگر گوش دهند.

- برای مردها هیچ چیز ناراحت کننده تر از این نیست که احساس کنند، از طرف شریک زندگی شان درک نمی شوند و همسرشان به احساسات آنان هیچ توجه خاصی را مبذول نمی دارند؛ لذا بهتر است به همسرتان بگویید که او را درک می کنید و کاملا وضعیت روحی وی را می فهمید.

-برای این که به او نشان دهید به خوبی شنونده صحبت هایش بوده اید و عمیقا وی را درک می کنید، با گفتار و نگاه خود، در برابر گفتار و رفتار او واکنش و عکس العمل نشان دهید. در ادامه به چندین روش که می تواند شما را در این رابطه یاری برساند، رهنمون می سازیم:

*طبیعت مردان به گونه ای طراحی شده است که اصطلاحا "بینایی" به نظر می رسند، بدین جهت بهتر است به هنگام مصاحبت با همسر، برای نشان دادن توجه خود به او و القاء حس پذیرفته شدن و بودن وی از سوی شما، هراز چند گاهی سر خود را، به نشان تائید گفته های وی تکان دهید.

*برای این که به او نشان دهید او را درک می کنید و تائیدش می کنید، با گفتن عباراتی چون"درست است، خب، آها، ... " کمک شایانی به او خواهید کرد تا راحتر و با اطمینان خاطر احساسات و عقایدش را بیان کند.

نکته: یادآوری این نکته لازم و ضروری به نظر می رسد، خواننده جمله فوق دچار این اشتباه نگردد :
عبارت فوق به این معنی نیست که شماهمواره بایستی با هر گفته همسرتان موافقت نمائید و وی را تائید کنید، بلکه بدین معناست که شما فقط از دریچه نگاه و اندیشه او نیز به موضوع توجه و التفات دارید و دیدگاه او را نیز درک می کنید.

*برای نشان دادن احساس صمیمیت و نزدیکی به وی، او را نوازش کنید. لمس و نوازش جسمانی باعث خواهد شد که احساس نزدیکی و علاقه مندی طرفین افزایش یافته و مکالمه احساسی ارضاء کننده تری برقرار شود که به موجب آن، همسرتان راحتتر و بدون هیچ شبهه ای از اطمینان به شما، به خود این اجازه را بدهد که احساسات بیشتری را حس کرده و ابراز نماید .