تعریف شما از انسان و انسانیت چیه؟ حتما این عبارت زیبا را شنیدید که میگه انسانم آرزوست . از نظر شما انسانی که آرزو هست چه ویژگی هایی باید داشته باشه.
تعریف شما از انسان و انسانیت چیه؟ حتما این عبارت زیبا را شنیدید که میگه انسانم آرزوست . از نظر شما انسانی که آرزو هست چه ویژگی هایی باید داشته باشه.
به نظره من
انسانیت نقطه مقابل حیوانیت
هرچه خوی حیوانیت را درخودمون بپروریم از انسانیت بیشتر به دور میشیم
انسانیت یعنی عشق به هرچیز و هرکسی که تو را به دوست نزدیک و نزدیک تر کند
و در نهایت یافتن عشق حقیقی
و اوج کمال
انسانیت یعنی داشتن وجدان در هرشرایطی ....
زندگی سه دیدگاه داره
دیدگاه شما
دیدگاه من
حقیقت
به نظر من انسانیت یعنی شناخت درست از خود و خدای خود و قرار گرفتن توی مسیر کمال و عشق واقعی و ناب خداوندی و رسیدن به خدا هر چقدر بیشتر به این مسیر نزدیک تر باشیم انسان تر خواهیم بود... یاد یه سخن از حضرت علی افتادم که میگن در هر چیزی که نظر کردم خدا را قبل از آن همراه آن و بعد از آن دیدم یعنی همه چیز جلوه خداوند هست این یعنی یه انسان واقعی
ان شاالله که هممون بتونیم به این مهم برسیم و عاقبت به خیر بشیم.
منم با حرفای بچه ها موافقم
داداشم یه بار یه چی بهم گفت همیشه یادمه
گفت تو همیشه سعی کن تو هر شرایطی پیرو انسانیت باشی. کاری نداشته باش مردم چی میگن. دینت چی میگه. بزرگ ترا چی میگن. تو همیشه همون کاریو بکن که یه ادم خوب میکنه
ضمن تایید مطالب دوستان و تشکر از مشارکتتون، چند تعریف از انسان را به نقل از معلم شهید انقلاب دکتر علی شریعتی میگذارم، همون حرف شماست فقط با بیانی دیگر.
"... به نظرِ من،
آنچه که واقعاً انسان را
از همهی حیوانات جدا میکند،
آن دغدغهی در برابرِ "غیب" است.
یعنی،
آن نارساییی طبیعت،
نسبت به وجود و نیازِ او،
و گریزِ وی،
از "آن چه که هست"،
به سوی "آن چه که باید باشد"..."
____________________________
"... سخن از انسان است.
انسان، چرا
برخلافِ همهی جانوران،
بر روی دو پایاش ایستاده است؟
ایستاده است تا،
به آسمان بنگرد.
انسان،
حیوانی است که،
دستهایش را،
از خاک بلند کرده،
تا در دامنِ آسمان زند.
اندامِ انسان،
نمودارِ زمینگریزی،
و آسمانپیوندیی او است..."
___________________________
"... انسان، یک حیوانِ ایستاده است، یک حیوانِ برخاسته از زمین است. این دستها و کفِ دستها و انگشتهای انسان را نگاه کنید! اینها را برای راه رفتن بر روی زمین نساختهاند، اینها را برای گرفتنِ دستی، و چنگ زدن بر دامنی ساختهاند.
چرا شگفتترین و شورانگیزترین آرزو و خیالِ انسان، همیشه، پرواز بوده است؟ چرا هرگز هوسِ فرو رفتن ندارد؟ فرو رفتن در زمین را، مرگ و دفن و زوال و پستی احساس میکند، و فرا رفتن و پریدن و صعود را، حیاتِ جاویدان و وصال و تعالی و کمال مییافته است.
داستانها و قصهها را نگاه کنید! قارونِ پلیدِ پولپرست، به زمین فرو میرود، و مسیحِ پاکِ عشقپرست، به آسمان صعود میکند!..."
_____________________________
"... انسان،
نهالی است که،
در زیرِ نورِ ایمان،
و هوای فرهنگ،
و بر روی خاکِ ملیتِ خویش،
میروید،
و ریشه در عمقِ تاریخ میدواند،
و از ذخائرِ تجربهها، عاطفهها، ارزشها،
عشقها و ایمانها،
شکستها و پیروزیها،
و خلاصه،
ساختهها و اندوختههای عقلی و علمی،
و احساسی و هنری و ادبی،
و آرمانِ نسلها و عصرهای مستمری،
که تا آن سوی تاریخ میرود،
و به خلقتِ نوعیی خویش میپیوندد،
تغذیه میکند..."
"... انسان،
نهالی است که،
در زیرِ نورِ ایمان،
و هوای فرهنگ،
و بر روی خاکِ ملیتِ خویش،
میروید،
و ریشه در عمقِ تاریخ میدواند،
و از ذخائرِ تجربهها، عاطفهها، ارزشها،
عشقها و ایمانها،
شکستها و پیروزیها،
و خلاصه،
ساختهها و اندوختههای عقلی و علمی،
و احساسی و هنری و ادبی،
و آرمانِ نسلها و عصرهای مستمری،
که تا آن سوی تاریخ میرود،
و به خلقتِ نوعیی خویش میپیوندد،
تغذیه میکند..."
اینش عاللللی بود
باید یکبار به خاطر همه چیز گریه کرد
آن قدر که اشک ها خشک شوند
باید این تن اندوهگین را چلاند
و
بعد دفتر زندگی را ورق زد
به چیز دیگری فکر کرد
باید پاها را حرکت داد
و
همه چیز را از نو شروع کرد
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)