نمایش نتایج: از 1 به 21 از 21

موضوع: ازدواج اجباری

2562
  1. بالا | پست 1

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jun 2015
    شماره عضویت
    18129
    نوشته ها
    289
    تشکـر
    529
    تشکر شده 195 بار در 125 پست
    میزان امتیاز
    9

    ازدواج اجباری

    فاطمه رو خیلی دوست داشتم ولی اون از روی اجبار باهام ازدواج کرد اجبار باباش.اوایل زیاد بهم محل نمیزاشت ک مامانش بهم گفت از روی خجالته و کم کم درست میشه.شش ماه از عقدمون گذشته و الان خودم حس میکنم که ما بدرد هم دیگه نمیخوریم و تصمیم گرفتم که طلاق بگیرم و اونم حرفی نداره و همیشه میگه واسم هیچی مهم نیست.
    از یه طرفی هم واسه ی عقد رفتم زیر بار قرض و تموم رفیقایی که جلوم خم و راست میشدن الان اصلا بهم محل نمیزارن و کلا از همه جا تحقیر شدم و روز به روز دارم ناامیدتر میشم. همه طلبشونو میخان.
    نمیدونم باید چیکار کنم واقعا دیگه هنگ کردم.

    Sent from my Nexus 5X using Tapatalk

  2. بالا | پست 2

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jun 2015
    شماره عضویت
    17566
    نوشته ها
    998
    تشکـر
    1,418
    تشکر شده 873 بار در 505 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : ازدواج اجباری

    شما چند سالته؟
    همسرت چطور؟
    نسبت فامیلی دارید؟
    هنوز دوسش داری؟اخه اولین جملتون فعل گذشته استفاده کردید...گفتید دوست داشتم
    ایا خانواده هاتون از تصمیمتون برای طلاق خبر دارن؟
    و اینکه
    مشکل همسرت با شما چیه؟
    همین ک دوستون نداره
    ب خاطر ظاهر اخلاق و .. شماست؟؟
    یا اینکه کسی دیه تو زندگیش بوده
    و
    این باعث شده دوست نداشته باشه؟
    امضای ایشان


    باید یکبار به خاطر همه چیز گریه کرد
    آن قدر که اشک ها خشک شوند
    باید این تن اندوهگین را چلاند
    و
    بعد دفتر زندگی را ورق زد
    به چیز دیگری فکر کرد
    باید پاها را حرکت داد
    و
    همه چیز را از نو شروع کرد



  3. بالا | پست 3

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jun 2015
    شماره عضویت
    18129
    نوشته ها
    289
    تشکـر
    529
    تشکر شده 195 بار در 125 پست
    میزان امتیاز
    9

    پاسخ : ازدواج اجباری

    نقل قول نوشته اصلی توسط شقایقم نمایش پست ها
    شما چند سالته؟
    همسرت چطور؟
    نسبت فامیلی دارید؟
    هنوز دوسش داری؟اخه اولین جملتون فعل گذشته استفاده کردید...گفتید دوست داشتم
    ایا خانواده هاتون از تصمیمتون برای طلاق خبر دارن؟
    و اینکه
    مشکل همسرت با شما چیه؟
    همین ک دوستون نداره
    ب خاطر ظاهر اخلاق و .. شماست؟؟
    یا اینکه کسی دیه تو زندگیش بوده
    و
    این باعث شده دوست نداشته باشه؟
    اسمم ابوالفضل ۲۱ سالمه
    اسم نامزدم فاطمه و ۱۷ سالشه
    دخترخالمه.
    هنوزم دوستش دارم.اون قبلا کسی دیگه رو دوست داشته و هنوز از رابطه با اون خارج نشده بود ک من اومدم توی زندگیش و مجبور شد اونو بزاره کنار و با من ازدواج کنه البته با اسرار خانواده ش.هنوز خانواده هامون نمیدونن ولی میخام بگم بهشون.

    Sent from my Nexus 5X using Tapatalk

  4. بالا | پست 4

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jun 2015
    شماره عضویت
    17566
    نوشته ها
    998
    تشکـر
    1,418
    تشکر شده 873 بار در 505 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : ازدواج اجباری

    نقل قول نوشته اصلی توسط amlas نمایش پست ها
    اسمم ابوالفضل ۲۱ سالمه
    اسم نامزدم فاطمه و ۱۷ سالشه
    دخترخالمه.
    هنوزم دوستش دارم.اون قبلا کسی دیگه رو دوست داشته و هنوز از رابطه با اون خارج نشده بود ک من اومدم توی زندگیش و مجبور شد اونو بزاره کنار و با من ازدواج کنه البته با اسرار خانواده ش.هنوز خانواده هامون نمیدونن ولی میخام بگم بهشون.

    Sent from my Nexus 5X using Tapatalk
    اهوم
    مشکلی که خیلیا باهاش رو ب رو هستن
    ولی بهتره قبل ازین ک ب طلاق فک کنی
    سعی کنیم مشکلو حل کنیم

    شما تا الان برای ب دست اوردن دل ایشون چ کاری کردی؟
    چ تلاشی کردی؟
    امضای ایشان


    باید یکبار به خاطر همه چیز گریه کرد
    آن قدر که اشک ها خشک شوند
    باید این تن اندوهگین را چلاند
    و
    بعد دفتر زندگی را ورق زد
    به چیز دیگری فکر کرد
    باید پاها را حرکت داد
    و
    همه چیز را از نو شروع کرد



  5. بالا | پست 5

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Jan 2015
    شماره عضویت
    11132
    نوشته ها
    3,135
    تشکـر
    6,908
    تشکر شده 4,097 بار در 2,142 پست
    میزان امتیاز
    14

    پاسخ : ازدواج اجباری

    خانمت تو این شیش ماه بهت تمایلی نشون نداده ؟؟؟

    شما میگی دوسش دارم اون بهت میگه که دوستت داره ؟

    به نظرت تو حال و هوای بچگیه یا به اون درک از زندگی رسیده ؟

    چرا انقدر اشتباه ...

    تو رابطه بود که رفتی تو زندگیش ، سنه کم دوتاتون بخصوص خانمت .

    البته اگه بخواید میتونید این رابطه رو درست کنید ولی همت دوتاتونو میطلبه و درک بالای جفتتون.

    مشاوره حضوری رفتید ؟

    خانمت باید بیشتر درمورد رفتارهای زناشویی بدونه .

    خودتون هم همینطور باید تلاش کنید برای بهبود رابطه .

    طلاق هم مرحله ی آخره .

  6. 2 کاربران زیر از love بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  7. بالا | پست 6

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jun 2015
    شماره عضویت
    18129
    نوشته ها
    289
    تشکـر
    529
    تشکر شده 195 بار در 125 پست
    میزان امتیاز
    9

    پاسخ : ازدواج اجباری

    نقل قول نوشته اصلی توسط شقایقم نمایش پست ها
    اهوم
    مشکلی که خیلیا باهاش رو ب رو هستن
    ولی بهتره قبل ازین ک ب طلاق فک کنی
    سعی کنیم مشکلو حل کنیم

    شما تا الان برای ب دست اوردن دل ایشون چ کاری کردی؟
    چ تلاشی کردی؟
    تا دلت بخاد یه عالمه کار کردم واسش ولی انگار نه انگار اصلا منو دوست نداره فک میکنم هیچ حسی نسبت بهم نداره. اخه با من بیرون نمیاد اگه من ی هفته اس ندم اس یا ز نمیزنه. حرف باهام نمیزنه. جواب تلفنامو درست نمیده وقت حرف زدن نداره.

    Sent from my Nexus 5X using Tapatalk

  8. کاربران زیر از amlas بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  9. بالا | پست 7

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jun 2015
    شماره عضویت
    17566
    نوشته ها
    998
    تشکـر
    1,418
    تشکر شده 873 بار در 505 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : ازدواج اجباری

    نقل قول نوشته اصلی توسط amlas نمایش پست ها
    تا دلت بخاد یه عالمه کار کردم واسش ولی انگار نه انگار اصلا منو دوست نداره فک میکنم هیچ حسی نسبت بهم نداره. اخه با من بیرون نمیاد اگه من ی هفته اس ندم اس یا ز نمیزنه. حرف باهام نمیزنه. جواب تلفنامو درست نمیده وقت حرف زدن نداره.

    Sent from my Nexus 5X using Tapatalk
    تا حالا باهاش نشستی منطقی صحبت کنی؟؟
    حرف طلاق زدی بهت چی گفته؟؟؟بی تفاوت بوده؟؟
    امضای ایشان


    باید یکبار به خاطر همه چیز گریه کرد
    آن قدر که اشک ها خشک شوند
    باید این تن اندوهگین را چلاند
    و
    بعد دفتر زندگی را ورق زد
    به چیز دیگری فکر کرد
    باید پاها را حرکت داد
    و
    همه چیز را از نو شروع کرد



  10. بالا | پست 8

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jun 2015
    شماره عضویت
    18129
    نوشته ها
    289
    تشکـر
    529
    تشکر شده 195 بار در 125 پست
    میزان امتیاز
    9

    پاسخ : ازدواج اجباری

    نقل قول نوشته اصلی توسط love نمایش پست ها
    خانمت تو این شیش ماه بهت تمایلی نشون نداده ؟؟؟

    شما میگی دوسش دارم اون بهت میگه که دوستت داره ؟

    به نظرت تو حال و هوای بچگیه یا به اون درک از زندگی رسیده ؟

    چرا انقدر اشتباه ...

    تو رابطه بود که رفتی تو زندگیش ، سنه کم دوتاتون بخصوص خانمت .

    البته اگه بخواید میتونید این رابطه رو درست کنید ولی همت دوتاتونو میطلبه و درک بالای جفتتون.

    مشاوره حضوری رفتید ؟

    خانمت باید بیشتر درمورد رفتارهای زناشویی بدونه .

    خودتون هم همینطور باید تلاش کنید برای بهبود رابطه .

    طلاق هم مرحله ی آخره .
    لهم تمایلی نشون نمیده ازم فرار میکنه. اصلا بهم نگفته دوستت دارم. به حرف هیچ کسی گوش نمیده که بره مشاوره. من مشاور رفتم و میگه طلاق بگیر.

    Sent from my Nexus 5X using Tapatalk

  11. کاربران زیر از amlas بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  12. بالا | پست 9

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jun 2015
    شماره عضویت
    18129
    نوشته ها
    289
    تشکـر
    529
    تشکر شده 195 بار در 125 پست
    میزان امتیاز
    9

    پاسخ : ازدواج اجباری

    نقل قول نوشته اصلی توسط شقایقم نمایش پست ها
    تا حالا باهاش نشستی منطقی صحبت کنی؟؟
    حرف طلاق زدی بهت چی گفته؟؟؟بی تفاوت بوده؟؟
    اره ولی منطقی صحبت نمیکنه. میگه واسم مهم نیس هر کاری میخای بکن.

    Sent from my Nexus 5X using Tapatalk

  13. بالا | پست 10

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jun 2015
    شماره عضویت
    17566
    نوشته ها
    998
    تشکـر
    1,418
    تشکر شده 873 بار در 505 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : ازدواج اجباری

    نقل قول نوشته اصلی توسط amlas نمایش پست ها
    اره ولی منطقی صحبت نمیکنه. میگه واسم مهم نیس هر کاری میخای بکن.

    Sent from my Nexus 5X using Tapatalk
    خانومت کینه ای هس؟احساساتیه؟
    چطوریه؟
    خصوصیات اخلاقیش چ مدلیه؟
    خونگرمه؟
    با همه میجوشه؟
    خودخاهه؟
    چیه؟
    امضای ایشان


    باید یکبار به خاطر همه چیز گریه کرد
    آن قدر که اشک ها خشک شوند
    باید این تن اندوهگین را چلاند
    و
    بعد دفتر زندگی را ورق زد
    به چیز دیگری فکر کرد
    باید پاها را حرکت داد
    و
    همه چیز را از نو شروع کرد



  14. بالا | پست 11

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jun 2015
    شماره عضویت
    18129
    نوشته ها
    289
    تشکـر
    529
    تشکر شده 195 بار در 125 پست
    میزان امتیاز
    9

    پاسخ : ازدواج اجباری

    نقل قول نوشته اصلی توسط شقایقم نمایش پست ها
    خانومت کینه ای هس؟احساساتیه؟
    چطوریه؟
    خصوصیات اخلاقیش چ مدلیه؟
    خونگرمه؟
    با همه میجوشه؟
    خودخاهه؟
    چیه؟
    کینه ایه ب شدت. قبلا احساساتی بوده ولی از یکی شکست عشقی خورده و الان میگه دیگه احساساتی نیستم.
    خیلی با همه خوبه و ارتباط اجتماعی خوبی با همه داره ولی با من نه. تو رابطه من و خودش خودخواهه ولی واسه بقیه ن.

    Sent from my Nexus 5X using Tapatalk

  15. بالا | پست 12

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jun 2015
    شماره عضویت
    17566
    نوشته ها
    998
    تشکـر
    1,418
    تشکر شده 873 بار در 505 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : ازدواج اجباری

    نقل قول نوشته اصلی توسط amlas نمایش پست ها
    کینه ایه ب شدت. قبلا احساساتی بوده ولی از یکی شکست عشقی خورده و الان میگه دیگه احساساتی نیستم.
    خیلی با همه خوبه و ارتباط اجتماعی خوبی با همه داره ولی با من نه. تو رابطه من و خودش خودخواهه ولی واسه بقیه ن.

    Sent from my Nexus 5X using Tapatalk
    شما میدونستی کسیو دوس داره و پاپیش گذاشتی؟
    یا اینکه بی خبر بودید؟؟
    یا میدونستید و فکر کردید درست میشه؟
    امضای ایشان


    باید یکبار به خاطر همه چیز گریه کرد
    آن قدر که اشک ها خشک شوند
    باید این تن اندوهگین را چلاند
    و
    بعد دفتر زندگی را ورق زد
    به چیز دیگری فکر کرد
    باید پاها را حرکت داد
    و
    همه چیز را از نو شروع کرد



  16. بالا | پست 13

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jun 2015
    شماره عضویت
    18129
    نوشته ها
    289
    تشکـر
    529
    تشکر شده 195 بار در 125 پست
    میزان امتیاز
    9

    پاسخ : ازدواج اجباری

    نقل قول نوشته اصلی توسط شقایقم نمایش پست ها
    شما میدونستی کسیو دوس داره و پاپیش گذاشتی؟
    یا اینکه بی خبر بودید؟؟
    یا میدونستید و فکر کردید درست میشه؟
    میذونستم و فکر میکردم درست میشه.

    Sent from my Nexus 5X using Tapatalk

  17. بالا | پست 14

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jun 2015
    شماره عضویت
    17566
    نوشته ها
    998
    تشکـر
    1,418
    تشکر شده 873 بار در 505 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : ازدواج اجباری

    ببخشید این همه سوال پرسیدم
    راستشو بخاید
    از نظر من

    اولا
    سن همسرتون خیلی کمه
    و ب نظر من هنوز ب اون درک لازم برای زندگی زناشویی نرسیدن
    که هممممه چی صرفا دوس داشتن نیس
    و ی جورایی داره با خودش و شما و خانوادش لج میکنه
    و
    میخاد ثابت کنه که انتخاب و تصمیم گیری بقیه برای ایشون اشتباه بوده
    و خودشو ثابت کنه
    درحالیکه این موضوع فقط و فقط ب خودش ضربه میزنه
    و مطمئنا بعدا پشیمون میشه

    دوما
    ایشون ی جورایی از شما ناراحته
    خیلیم ناراحته
    و فک میکنم
    بیشتره خانوادش
    شمارو مقصر این ازدواج میدونه
    ک شما با اینکه میدونستی
    بازم پاپس نکشیدی

    سوما
    هنوز 6 ماه از ازدواج شما گذشته
    و مسلما همسر شما
    زمان بیشتری میخاد برای اینکه
    بتونه این مسالرو در خودش حل و فصل کنه
    و کنار بیاد
    6 ماه زمان زیادی نیست برای فراموش کردن کسی که دوس داشته
    و عادت کردن ب روال جدید زندگیش
    حد معمولش اینه که
    بعد خارج شدن از ی رابطه تا یک سال
    ازدواج نباشه

    ب نظر من
    شما ب جای اینکه اینقد صریح و با صراحت بگید طلاق
    و ب فکر طلاق بیفتید
    باید اول سعی کنید این مشکل حل بشه

    با رفتارت
    عملت
    نشون بده ک همسرت برات مهمه
    با سیاست هایی ک وجود داره
    سعی کن
    بهش بفهمونی ک دوسش داری
    و اگه اونم دوست داشته باشه
    و کینه و خودخاهیشو کنار بزاره
    میتونه همه جوره شمارو داشته باشه

    ببرش بیرون
    تفریح
    سفر
    تا دلشو ب دست بیاری

    اینکه ادما ی بار عاشق میشن
    چرته
    شاید برای مرد صحت داشته باشه
    ولی برای خانوما
    چون حس مادریو تجربه میکنن
    چون احساساتی هستن
    با اومدن کسی دیه توی زندگیشون ک عاشقانه دوسشون داره
    ب مرور عشقو تجربو میکنن
    دوس داشتنو تجربه میکنن
    پس اینکه تو رابطه قبلی احساساتی بوده
    و الان
    توی رابطه با شما احساسات نداره
    فقط و فقط بستگی ب جربزه خود شما داره
    فقط باید رفتار خودتو ببینی و بسنجی

    مردونگی داشته باش
    سعی کن رفتارات مردونه باشه
    ب هییییییچ عنوان جلوش التماس و گریه نکن
    ینی حدشو نگه دار
    غرورتو نگه دار
    چون اکثریت خانوما همچین مرداییو اصصلا نمیپسندن

    اگه دوسش داری
    همممممه تلاشتو بکن ک ب دلشو ب دست بیاری

    فعلا حرف جدایی نزن
    چون اینجوری فقط و فقط باعث میشه
    حتی اگه ایشون ب دوس داشتنت مطمئنه
    از همونم نا امید بشه

    و اینکه بهتره همه سعیتو بکنی
    ک بعدا پشیمون نشی
    و بگی چرا اینکارو نکردم
    اونکارو نکردم
    فلان کارم میشد بکنم و ...

    فقط کافیه بدونی همسرت چی میخاد
    چی دوس داره
    و ...

    و ی سوال دیگه دارم
    اینکه
    ایا خانومت با اون اقا هنوز در ارتباطه؟؟
    یا اینکه از بعد ازدواج با شما کلا ایشونو گذاشته کنار ؟؟
    امضای ایشان


    باید یکبار به خاطر همه چیز گریه کرد
    آن قدر که اشک ها خشک شوند
    باید این تن اندوهگین را چلاند
    و
    بعد دفتر زندگی را ورق زد
    به چیز دیگری فکر کرد
    باید پاها را حرکت داد
    و
    همه چیز را از نو شروع کرد



  18. 2 کاربران زیر از شقایقم بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  19. بالا | پست 15

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jun 2015
    شماره عضویت
    18129
    نوشته ها
    289
    تشکـر
    529
    تشکر شده 195 بار در 125 پست
    میزان امتیاز
    9

    پاسخ : ازدواج اجباری

    نقل قول نوشته اصلی توسط شقایقم نمایش پست ها
    ببخشید این همه سوال پرسیدم
    راستشو بخاید
    از نظر من

    اولا
    سن همسرتون خیلی کمه
    و ب نظر من هنوز ب اون درک لازم برای زندگی زناشویی نرسیدن
    که هممممه چی صرفا دوس داشتن نیس
    و ی جورایی داره با خودش و شما و خانوادش لج میکنه
    و
    میخاد ثابت کنه که انتخاب و تصمیم گیری بقیه برای ایشون اشتباه بوده
    و خودشو ثابت کنه
    درحالیکه این موضوع فقط و فقط ب خودش ضربه میزنه
    و مطمئنا بعدا پشیمون میشه

    دوما
    ایشون ی جورایی از شما ناراحته
    خیلیم ناراحته
    و فک میکنم
    بیشتره خانوادش
    شمارو مقصر این ازدواج میدونه
    ک شما با اینکه میدونستی
    بازم پاپس نکشیدی

    سوما
    هنوز 6 ماه از ازدواج شما گذشته
    و مسلما همسر شما
    زمان بیشتری میخاد برای اینکه
    بتونه این مسالرو در خودش حل و فصل کنه
    و کنار بیاد
    6 ماه زمان زیادی نیست برای فراموش کردن کسی که دوس داشته
    و عادت کردن ب روال جدید زندگیش
    حد معمولش اینه که
    بعد خارج شدن از ی رابطه تا یک سال
    ازدواج نباشه

    ب نظر من
    شما ب جای اینکه اینقد صریح و با صراحت بگید طلاق
    و ب فکر طلاق بیفتید
    باید اول سعی کنید این مشکل حل بشه

    با رفتارت
    عملت
    نشون بده ک همسرت برات مهمه
    با سیاست هایی ک وجود داره
    سعی کن
    بهش بفهمونی ک دوسش داری
    و اگه اونم دوست داشته باشه
    و کینه و خودخاهیشو کنار بزاره
    میتونه همه جوره شمارو داشته باشه

    ببرش بیرون
    تفریح
    سفر
    تا دلشو ب دست بیاری

    اینکه ادما ی بار عاشق میشن
    چرته
    شاید برای مرد صحت داشته باشه
    ولی برای خانوما
    چون حس مادریو تجربه میکنن
    چون احساساتی هستن
    با اومدن کسی دیه توی زندگیشون ک عاشقانه دوسشون داره
    ب مرور عشقو تجربو میکنن
    دوس داشتنو تجربه میکنن
    پس اینکه تو رابطه قبلی احساساتی بوده
    و الان
    توی رابطه با شما احساسات نداره
    فقط و فقط بستگی ب جربزه خود شما داره
    فقط باید رفتار خودتو ببینی و بسنجی

    مردونگی داشته باش
    سعی کن رفتارات مردونه باشه
    ب هییییییچ عنوان جلوش التماس و گریه نکن
    ینی حدشو نگه دار
    غرورتو نگه دار
    چون اکثریت خانوما همچین مرداییو اصصلا نمیپسندن

    اگه دوسش داری
    همممممه تلاشتو بکن ک ب دلشو ب دست بیاری

    فعلا حرف جدایی نزن
    چون اینجوری فقط و فقط باعث میشه
    حتی اگه ایشون ب دوس داشتنت مطمئنه
    از همونم نا امید بشه

    و اینکه بهتره همه سعیتو بکنی
    ک بعدا پشیمون نشی
    و بگی چرا اینکارو نکردم
    اونکارو نکردم
    فلان کارم میشد بکنم و ...

    فقط کافیه بدونی همسرت چی میخاد
    چی دوس داره
    و ...

    و ی سوال دیگه دارم
    اینکه
    ایا خانومت با اون اقا هنوز در ارتباطه؟؟
    یا اینکه از بعد ازدواج با شما کلا ایشونو گذاشته کنار ؟؟
    مرسی از راهنماییت خیلی کمکم کردی.جواب اخرتو نمیدونم چی بگم چون ن من چیزی میدونم ن از فاطمه چیزی پرسیدم.

    Sent from my Nexus 5X using Tapatalk

  20. بالا | پست 16

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jun 2015
    شماره عضویت
    17566
    نوشته ها
    998
    تشکـر
    1,418
    تشکر شده 873 بار در 505 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : ازدواج اجباری

    ی پیشنهاد هم دارم :

    اگه سریال شهرزاد ندیدین
    ببینین

    ب نظر من شهرزاد خیلی خوب نشون میده
    که
    ی زن حتی باوجود داشتن ی عشق
    و ازدواج اجباری
    هرجوری شده
    میتونه زندگیشو نگه داره
    ب شوهری که اصلا دوسش نداره
    عشق بده
    عاطفه بده
    احساس بده
    و
    واقعا عاشقش کنه
    میتونه ب خاطر همسری که الان وارد زندگیش شده
    از همه خاسته هاش بگذره
    تا
    زندگیشو نگه داره
    و سعی کنه درستش کنه
    همه جوره
    و
    از همه مهمتر
    صبور باشه
    امضای ایشان


    باید یکبار به خاطر همه چیز گریه کرد
    آن قدر که اشک ها خشک شوند
    باید این تن اندوهگین را چلاند
    و
    بعد دفتر زندگی را ورق زد
    به چیز دیگری فکر کرد
    باید پاها را حرکت داد
    و
    همه چیز را از نو شروع کرد



  21. بالا | پست 17

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jun 2015
    شماره عضویت
    17566
    نوشته ها
    998
    تشکـر
    1,418
    تشکر شده 873 بار در 505 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : ازدواج اجباری

    نقل قول نوشته اصلی توسط amlas نمایش پست ها
    مرسی از راهنماییت خیلی کمکم کردی.جواب اخرتو نمیدونم چی بگم چون ن من چیزی میدونم ن از فاطمه چیزی پرسیدم.

    Sent from my Nexus 5X using Tapatalk
    اصلا ازش نپرس
    بدم ب دلت راه نده
    من فقط ی سوال پرسیدم

    تو تلاشتو بکن
    6 ماه زمان زیادی نیست
    از طرفی
    شما فامیل هستین
    با جدایی
    و
    طلاق شما
    کل رابطه فامیلی بهم میخوره

    پس بهتره بیشتر راجب این موضوع فکر کنید
    و عجولانه تصمیم نگیرید

    اخرین راه
    طلاق هست

    زمانی دیه چاره ای ندارید
    و راه حلی نمیمونه


    خاهش میکنم
    موفق باشی
    امضای ایشان


    باید یکبار به خاطر همه چیز گریه کرد
    آن قدر که اشک ها خشک شوند
    باید این تن اندوهگین را چلاند
    و
    بعد دفتر زندگی را ورق زد
    به چیز دیگری فکر کرد
    باید پاها را حرکت داد
    و
    همه چیز را از نو شروع کرد



  22. بالا | پست 18

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jun 2015
    شماره عضویت
    18129
    نوشته ها
    289
    تشکـر
    529
    تشکر شده 195 بار در 125 پست
    میزان امتیاز
    9

    پاسخ : ازدواج اجباری

    نقل قول نوشته اصلی توسط شقایقم نمایش پست ها
    ی پیشنهاد هم دارم :

    اگه سریال شهرزاد ندیدین
    ببینین

    ب نظر من شهرزاد خیلی خوب نشون میده
    که
    ی زن حتی باوجود داشتن ی عشق
    و ازدواج اجباری
    هرجوری شده
    میتونه زندگیشو نگه داره
    ب شوهری که اصلا دوسش نداره
    عشق بده
    عاطفه بده
    احساس بده
    و
    واقعا عاشقش کنه
    میتونه ب خاطر همسری که الان وارد زندگیش شده
    از همه خاسته هاش بگذره
    تا
    زندگیشو نگه داره
    و سعی کنه درستش کنه
    همه جوره
    و
    از همه مهمتر
    صبور باشه
    ب این چیزا اهمیت نمیده از عشق متنفره بهم میگه اسم عشق رو نیارم جلوش ولی من فیلم شهرزاد رو دیدم

    Sent from my Nexus 5X using Tapatalk

  23. بالا | پست 19

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jun 2015
    شماره عضویت
    17566
    نوشته ها
    998
    تشکـر
    1,418
    تشکر شده 873 بار در 505 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : ازدواج اجباری

    نقل قول نوشته اصلی توسط amlas نمایش پست ها
    ب این چیزا اهمیت نمیده از عشق متنفره بهم میگه اسم عشق رو نیارم جلوش ولی من فیلم شهرزاد رو دیدم

    Sent from my Nexus 5X using Tapatalk
    من دقیقا عین شرایط شمارو دیدم
    تو ی زوج دیگه
    دقیقا با همین شرایط

    و
    خانوم
    چون همش همسرشو با عشقش مقایسه میکرد
    و
    از طرفی ایشونو مقصر میدونست
    نمیتونست دوسش داشته باشه
    ک البته این حرفش بود
    توی دلش دوسش داشت
    ولی لجبازی
    و
    از همه مهمتر
    غرورش نمیذاشت
    همچین چیزاییو ب زبون بیاره

    بعد جدایی هم پشیمون شد متاسفانه
    امضای ایشان


    باید یکبار به خاطر همه چیز گریه کرد
    آن قدر که اشک ها خشک شوند
    باید این تن اندوهگین را چلاند
    و
    بعد دفتر زندگی را ورق زد
    به چیز دیگری فکر کرد
    باید پاها را حرکت داد
    و
    همه چیز را از نو شروع کرد



  24. بالا | پست 20

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jun 2015
    شماره عضویت
    18129
    نوشته ها
    289
    تشکـر
    529
    تشکر شده 195 بار در 125 پست
    میزان امتیاز
    9

    پاسخ : ازدواج اجباری

    نقل قول نوشته اصلی توسط شقایقم نمایش پست ها
    من دقیقا عین شرایط شمارو دیدم
    تو ی زوج دیگه
    دقیقا با همین شرایط

    و
    خانوم
    چون همش همسرشو با عشقش مقایسه میکرد
    و
    از طرفی ایشونو مقصر میدونست
    نمیتونست دوسش داشته باشه
    ک البته این حرفش بود
    توی دلش دوسش داشت
    ولی لجبازی
    و
    از همه مهمتر
    غرورش نمیذاشت
    همچین چیزاییو ب زبون بیاره

    بعد جدایی هم پشیمون شد متاسفانه
    ایشالا که مال ما درست بشه بازم ممنون

    Sent from my Nexus 5X using Tapatalk

  25. کاربران زیر از amlas بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  26. بالا | پست 21

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jun 2015
    شماره عضویت
    17566
    نوشته ها
    998
    تشکـر
    1,418
    تشکر شده 873 بار در 505 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : ازدواج اجباری

    نقل قول نوشته اصلی توسط amlas نمایش پست ها
    ایشالا که مال ما درست بشه بازم ممنون

    Sent from my Nexus 5X using Tapatalk
    ایشالا
    خاهش
    امضای ایشان


    باید یکبار به خاطر همه چیز گریه کرد
    آن قدر که اشک ها خشک شوند
    باید این تن اندوهگین را چلاند
    و
    بعد دفتر زندگی را ورق زد
    به چیز دیگری فکر کرد
    باید پاها را حرکت داد
    و
    همه چیز را از نو شروع کرد



اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

لیست کاربران دعوت شده به این موضوع

کلمات کلیدی این موضوع

© تمامی حقوق برای مشاورکو محفوظ بوده و هرگونه کپی برداري از محتوای انجمن پيگرد قانونی دارد