نمایش نتایج: از 1 به 14 از 14

موضوع: وابستگی زیاد زن به خانواده اش

6082
  1. بالا | پست 1

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    May 2016
    شماره عضویت
    28203
    نوشته ها
    8
    تشکـر
    0
    تشکر شده 2 بار در 2 پست
    میزان امتیاز
    0

    Post وابستگی زیاد زن به خانواده اش

    سلام،حدودا یک سال و نیم پیش با ی خانمی عقد کردم،عقد و شروع زندگیمونم با عشق هست،دوماه پیش هم عروسی کردیم و ی خونه تو محله مادری همسرم گرفتیم و اونجا ساکن شدیم،فاصله خونه تا خونه پدرهمسرم نهایت چنتا کوچه میشه و با پای پیاده 10 دیقه راه هست.متاسفانه از نظر من همسرم خیلی ب خانوادش وابسته هست یکبار هم گله و شکایتم روپیش خانوادش بردم و اوناهم طرفش رو گرفتند و گفتند عادیه و من غیر عادی هستم.
    همسر من شاغله و ساعت 6 میرسه خونه تازه،حالا دوروز در هفته رو مستقیم میره خونه مادرش و نزدیک 10 میرم دنبالش و برگیردیم خونه خودمون،ی روزشم میره و شبم میمونه تنها و صبح بعد صبحانه،ک البته روز تعطیلش هم هست برمیگرده خونه...
    کلی هم دوستت دارم و میمیرم برات و اینجور موندنا عادیه و همه دخترها همینن و...
    خونه ی مادری منم هفته یک روز غروب و واسه صرف شام میریم و میگی اگ بیشتر میخای توبرو من کارمندم نمیتونم بیشتر
    میخاستم بدونم واقعا مشکل از منه ک فکر میکنم کارش درست نیس؟یا واقعا حق دارم و داره زیاده روی میکنه؟؟؟

  2. بالا | پست 2

    عنوان کاربر
    کاربر ویژه
    تاریخ عضویت
    Jun 2015
    شماره عضویت
    17322
    نوشته ها
    3,619
    تشکـر
    3,638
    تشکر شده 6,747 بار در 2,688 پست
    میزان امتیاز
    13

    پاسخ : وابستگی زیاد زن ب خانواده اش

    سخت نگیرید .

    تقریبا تمام دخترا اینجورین .

    وابستگی بیشتری به خانواده خودشون دارند .

    خب ایشون تازه از خانواده جدا شدن یه مقدار به ایشون حق بدید .

    ولی در مورد شب موندنشون خونه مادرشون به ایشون بگین دوست داری شب تنهاش نزاری .

    قول میدم که روزی برسه که دوست نداشته باشه لحظه ای شما رو ترک کنه و بره خونه مادرش

    شما خودتون با خانواده خودتون راحت ترید درسته ؟

    پس حق رو به ایشون بدید .

    نه این که چون خانمم حق رو به خانم ها بدم ولی منم یک مادرم و دوست ندارم دخترم تا این حد وابسته بشه به من .
    امضای ایشان
    خدا مرهم تمام دردهاست هر چه عمق

    خراش های وجودت بیشتر باشد

    خدا برای پر کردن آن بیشتر در وجودت جای می گیرد

    خدایا دردهایم دلنشین می شود

    وقتی درمانم " تویی "

  3. کاربران زیر از ستیلا بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  4. بالا | پست 3

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    May 2016
    شماره عضویت
    28203
    نوشته ها
    8
    تشکـر
    0
    تشکر شده 2 بار در 2 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : وابستگی زیاد زن ب خانواده اش

    باتشکر از پاسختون...
    میدونه ک دوست ندارم شب تنهاش بزارم.
    حتی واسه اینکه دلش نمونه اونجا،تا همین هفته پیش خودمم میرفتم و میموندم باهاش شب رو
    ولی حالا میگه میخاد تنها بمونه یا من باهاش برم و شامم رو بخورم و برگردم و اون بمونه!!!
    منم خانوادم رو دوست دارم ولی کل زندگیم شده بود همسرم و فکر میکردم خیلیم خوشش بیاد،واقعا میگم هیچوقت فکر نمیکردم بگه میخام تنها بمونم

  5. بالا | پست 4

    عنوان کاربر
    کاربر ویژه
    تاریخ عضویت
    Jun 2015
    شماره عضویت
    17322
    نوشته ها
    3,619
    تشکـر
    3,638
    تشکر شده 6,747 بار در 2,688 پست
    میزان امتیاز
    13

    پاسخ : وابستگی زیاد زن ب خانواده اش

    احتمالا خواهری داره که میخواد با اون تنها باشه .

    شاید هم دوست داره دوران مجردیش رو دوباره تجربه کنه .

    به هر حال این که اجازه بدی اونجا بمونه یا نه به زندگی خودتون ربط داره .

    میتونی بگی بیشتر از ماهی یک بار این کار رو تکرار نکنه .

    شبایی که اونجا میمونه بهش پیامک بده که دلت تنگ شده و خوابت نمیبره

    بگو جاش خیلی خالیه .

    به پدر همسرت بگو که اجازه میدی بمونه ولی سختته .

    اون هم یک مرده مطمئنا درکت می کنه .

    دختر خاله من صبحونه رو هم خونه مادرش میخوره

    گرچه من نمیپسندم ولی همسرش میگه همونطور که خواهرم همیشه خونه مادرمه من هم بهت حق میدم که خونه مادر خودت راحت تر باشی .

    به هر حال مشکلتون جدی نیست نگران نباشید .

    میتونید مشاوره حضوری هم داشته باشید .

    البته خانم باشه مشاورتون .
    امضای ایشان
    خدا مرهم تمام دردهاست هر چه عمق

    خراش های وجودت بیشتر باشد

    خدا برای پر کردن آن بیشتر در وجودت جای می گیرد

    خدایا دردهایم دلنشین می شود

    وقتی درمانم " تویی "

  6. 2 کاربران زیر از ستیلا بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  7. بالا | پست 5

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Jan 2015
    شماره عضویت
    11132
    نوشته ها
    3,135
    تشکـر
    6,908
    تشکر شده 4,097 بار در 2,142 پست
    میزان امتیاز
    14

    پاسخ : وابستگی زیاد زن ب خانواده اش

    به نظر من اجازه ندید این برنامه ی هر هفتش باشه .

    یعنی بزارید هفته ای دوبار بره خانوادشو ببینه ولی اینکه هر هفته بخواد یک شب اونجا بخوابه ، نه !

    به قول ستیلا بهش بگید ماهی یک شب میتونید نبودشو تحمل کنید بیشتر از اون دووم نمیارید ( باید با زبون نرمش کنیدو بگید دلم واست تنگ میشه ، خونه بدون تو واسم صفا نداره ، خونه رو بدون تو نمیخوامو ازین حرفا ، اینجوری مجابش کنید کمتر بره )

    البته اینکه میگید دو ماهه ازدواج کردید طبیعیه این زیاد رفتناش ، دلش برای خانوادش تنگ میشه ، یا دوست داره مثل مجردیاش بشینه و با خانوادش صبونه بخوره ، یا باشون بخوابه ، ولی شما هم میتونی یه مدت دیگه بهش بگی موقع خواب نمیتونی نبودشو تحمل کنی و ازش بخواه که ماهی یکدفه واسه خواب بره .

    بعد چندسال که از زندگی بگذره دیگه عادت میکنه به دوری از خانوادش و رو روال میفته و شاید به هفته ای یه بار برسه رفتناش .

    ولی الان هم این حالت رو به یه تعادلی برسونید که نه شما اذیت بشید نه خانمتون .

  8. 3 کاربران زیر از love بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  9. بالا | پست 6

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Feb 2016
    شماره عضویت
    26338
    نوشته ها
    1,317
    تشکـر
    2,454
    تشکر شده 2,159 بار در 1,087 پست
    میزان امتیاز
    11

    پاسخ : وابستگی زیاد زن ب خانواده اش

    ببین اوایل ازدواج کاملا طبیعی هست خب طاقت دختر از پسر کمتره وقتی ازدواج میکنه ولی با گذشت زمان باید این وابستگی کمتر بشه جدیدا انگار مد شده دخترا یکی از شرایط ازدواجشون اینه که باید نزدیک خونه بابام اینا باشم. این نشون میده که دختر بلحاظ عاطفی هنوز نتونسته مستقل بشه و نتونسته بین عاطفه به همسر و خانوادش تفکیک قائل بشه، این موضوع باعث میشه اگه خانواده دختر اهل دخالت کردن توی زندگی دخترشون باشن همه چی خراب بشه. برعکسش هم میتونه باشه ولی در مورد پسرا این وابستگی نادر هست. بهر حال هر کس نظر خودشو داره اینکه بعضی شبا خونه پدرش میخوابه اگه اوایل زندگیتون هست اشکال نداره ولی نباید تبدیل به یه رویه بشه چون فاصله را زیاد میکنه بتدریج.

  10. 3 کاربران زیر از Mohammad313 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  11. بالا | پست 7

    عنوان کاربر
    کاربر ویژه
    تاریخ عضویت
    Jan 2016
    شماره عضویت
    25992
    نوشته ها
    2,016
    تشکـر
    2,703
    تشکر شده 2,480 بار در 1,283 پست
    میزان امتیاز
    12

    پاسخ : وابستگی زیاد زن ب خانواده اش

    اکثر مردا یه خصوصیتی دارن اینکه دلشون میخات همسرشون متعلق به خودشون باشه و ازینکه محبت زن بین خانوادش و خودش تقسیم میشه یه جور حس حسادت درشون ایجاد میشه واسه همین یدفعه از،کوره در میرن مخصوصا اوایل ازدواج که جداشدن دختر از،خانوادش خیلی سخته ممکنه دست به یه اقدام خیلی بدی بزنن واون اینه که یدفعه باعث جدایی زنشون از خانوادش بشن. ببینید مادر و دختر هر دوشون خیلی بهم وابسته هسن مخصوصا اگه تعداد فرزندان کم باشه و.حتی اگر دختر بخوات مستقل بشه مادر تحمل این جدایی رو نداره و دلش سریع میشکنه واسه همین به نظرم بهتره که اصلا به فکر این نباشید این روابطو یدفعه خیلی کم کنید بلکه به مرور زمان کم میشه. ولی شما از،طریق محبت کردن و درک کردنش و حتی اینکه بعضی وقتا خودتون پیشنهاد بدین که به خانوادش سربزنید اینجوری احساس ارامش میکنه و خیالش راحت میشه که شما نمیخواین اونو از،خانوادش جدا کنید و هر وقت اراده کنه با مخالفت شما روبه رو نمیشه کم کم به زندگی متاهلی عادت میکنه ولی اینکه خونتون نزدیک خونه همسرتونه کاره خوبی کردید چون نه مادر نه دختر تحمل دوری ناگهانی از،همو ندارن

  12. 2 کاربران زیر از eli2 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  13. بالا | پست 8

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Aug 2015
    شماره عضویت
    21182
    نوشته ها
    1,442
    تشکـر
    764
    تشکر شده 1,211 بار در 755 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : وابستگی زیاد زن ب خانواده اش

    ببینید تین وابستگی طبیعیه ...حالا یکی بیشتر داره یکی کمتر ..
    چیزی نیست که بخواین بخاطرش نگران بشید و با هم بحث کنید .
    علایقتون رو به هم دیگه بگید مثل اینکه شب ها کنار هم باشید .
    حالا یه شب دوست داره تنها بخوابه خونه پدرش هم بقول ستیلا خانم شاید خواهری داره که میخوان تا صب با هم گل بگن گل بشنون ...شمام درکش کنید .
    من که همیشه میگم دو روزه دنیا هرزشش رو نداره ادم سخت گیری کنه.

    ولی اگر واقعا براتون سخته میتونید با جدیت بهش بگید ولی من نظرم اینه بزارید مدتی بگذره بعد .یعنی به یکباره روشتون و روشش رو عوض نکنید .

    مگه وقتی میره اونجا به شما بی مهری میکنه ؟
    یا با بودن در کنار خانوادش بهتون سخت میگذره ؟

    همه چی بستگی به خودتون داره !اینکه چقدر سختتونه و ...
    وگرنه رفتار همسر شما غیر طبیعی نیست ...
    دخترها همینن شاید شما بخاطر تفاوت جنسیتی نمیتونین درکش کنید .

  14. کاربران زیر از ghazal1 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  15. بالا | پست 9

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    May 2016
    شماره عضویت
    28203
    نوشته ها
    8
    تشکـر
    0
    تشکر شده 2 بار در 2 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : وابستگی زیاد زن ب خانواده اش

    واقعا بنظرتون الان توقع زیادی دارم؟
    من که به خواستش احترام گذاشتم و خونه رو خیلی نزدیک انتخاب کردم..
    هیچوقتم نخاستم تقسیم بشه چیزی یا بخام جدا کنم کسی رو از خانوادش...

  16. کاربران زیر از farhadahi بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  17. بالا | پست 10

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    May 2016
    شماره عضویت
    28203
    نوشته ها
    8
    تشکـر
    0
    تشکر شده 2 بار در 2 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : وابستگی زیاد زن ب خانواده اش

    نه ب من بی مهری میکنه نه بهم سخت میگذره
    آدمیم که خودم رو با هر شرایطی وفق میدم به قول خودمون کم نمیزارم واسه تفریح و سرگرمیم
    فقط میترسم درآینده بیشتر شه این کارش و باعث فاصله افتادن بینمون بشه
    در ضمن خواهری هم نداره و تک دختر هست و ی داداش کوچکتر داره

  18. کاربران زیر از farhadahi بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  19. بالا | پست 11

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Jan 2015
    شماره عضویت
    11132
    نوشته ها
    3,135
    تشکـر
    6,908
    تشکر شده 4,097 بار در 2,142 پست
    میزان امتیاز
    14

    پاسخ : وابستگی زیاد زن ب خانواده اش

    ببینید اینکه در آینده بدتر بشه و باعث فاصله افتادن بینتون بشه به جنبه ی خانمتون و درکش از زندگیه زناشویی بر میگرده .

    شما یه مدت کنترل شده ( یعنی ماهی یکبار برای خواب ولی تو طول هفته بزار دو روزی بره سر بزنه یا اگه خواست بمونه ) بزار رفت و آمد کنه تا دلتنگیش رفع بشه و عادت کنه

    اگه دیدی داره بدتر میشه که جدی بشین باهاش صحبت کن

    ولی اگه دیدید خودش رعایت میکنه بدونید به مرور کمترو کمتر میشه .

  20. بالا | پست 12

    عنوان کاربر
    کاربر ویژه
    تاریخ عضویت
    Jun 2015
    شماره عضویت
    17322
    نوشته ها
    3,619
    تشکـر
    3,638
    تشکر شده 6,747 بار در 2,688 پست
    میزان امتیاز
    13

    پاسخ : وابستگی زیاد زن ب خانواده اش

    نقل قول نوشته اصلی توسط farhadahi نمایش پست ها
    نه ب من بی مهری میکنه نه بهم سخت میگذره
    آدمیم که خودم رو با هر شرایطی وفق میدم به قول خودمون کم نمیزارم واسه تفریح و سرگرمیم
    فقط میترسم درآینده بیشتر شه این کارش و باعث فاصله افتادن بینمون بشه
    در ضمن خواهری هم نداره و تک دختر هست و ی داداش کوچکتر داره
    خب پس دلیل این کارش مشخص شد .

    تک دختر مامان وبابا باشی فرزند اول هم باشی .

    دیگه روی سر جاداری .

    پس شما هم باید به اندازه خانمتون عزیز باشید چون تک داماد وجای پسر بزرگشون هستید .

    به نظر من شما هم بگو باشه با هم میمونیم .

    من دوریت رو نمیتونم تحمل کنم .

    شاید هم خانوادش راضی نباشن شما شب بمونید خونشون اینجوری هردو نفرتون رو جواب می کنند .

    منم تک دخترم ولی همسرم رو نگه میدارن خودمو بیرون می کنند .
    امضای ایشان
    خدا مرهم تمام دردهاست هر چه عمق

    خراش های وجودت بیشتر باشد

    خدا برای پر کردن آن بیشتر در وجودت جای می گیرد

    خدایا دردهایم دلنشین می شود

    وقتی درمانم " تویی "

  21. 2 کاربران زیر از ستیلا بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  22. بالا | پست 13

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Aug 2019
    شماره عضویت
    41596
    نوشته ها
    1
    تشکـر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : وابستگی زیاد زن ب خانواده اش

    نقل قول نوشته اصلی توسط farhadahi نمایش پست ها
    باتشکر از پاسختون...
    میدونه ک دوست ندارم شب تنهاش بزارم.
    حتی واسه اینکه دلش نمونه اونجا،تا همین هفته پیش خودمم میرفتم و میموندم باهاش شب رو
    ولی حالا میگه میخاد تنها بمونه یا من باهاش برم و شامم رو بخورم و برگردم و اون بمونه!!!
    منم خانوادم رو دوست دارم ولی کل زندگیم شده بود همسرم و فکر میکردم خیلیم خوشش بیاد،واقعا میگم هیچوقت فکر نمیکردم بگه میخام تنها بمونم
    با سلام ، الان که دارم مینویسم خیلی حالم گرفته است چون اشتباهات اول زندگیم الان یقه منو گرفته و رهائی هم نداره بزارید از اول بگم من بیست و هفت سال پیش با دخترخاله ام ازدواج کردم و بی نهایت دوستش دارم دوتا هم بچه دارم اونم منو دوست داره یک کدبانوی نمونه است بهترین مادر برای بچه ها و بهترین همسرم برای من ولی فقط چیزی که از اول زندگی مشکل ما بوده وابستگی به مادر و خانواده اش است و همیشه خانه ما با فاصله چند کوچه بوده و متاسفانه گاهی بقدری غرق امورات خانواده اش میشود که مرا فراموش میکند پیش من است اما فکرش آنجاست و حرف زدن هم فایده ای ندارد حال واقعا نمیدانم چیکار کنم ضمنا همسر من خانه دار است دوستان ، وابسته بودن همسر به خانواده نهایتا آسیب جدی به زندگی مشترک میزد پس باید همان شروع زندگی این معضل را جدی گرفت و فقط با سیاست اول خانه را به یک محله دورتر برد و کام های بعد را برداشت وقتی پدر یا مادری که انقدر فهم ندارند که به دختر خود بگویند برو سر زندگیت و مثلا هفته ای یکبار بیا ،،، پس باید خودت دست بکار بشوی وگرنه این موضوع وابستگی ، عین باتلاق میمونه هرچی بیشتر جلو بری بیشتر فرو میری..

  23. بالا | پست 14

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Oct 2019
    شماره عضویت
    42126
    نوشته ها
    20
    تشکـر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : وابستگی زیاد زن به خانواده اش

    سلام . من همسرم بعد از ازدواج مجبورم کرده که باید کل مهریه رو ببخشم البته من رو با این کارش خیلی حساس کرده نسبت به خودش و زندگی حتی دوستم مقاله مشاوره حقوقی دینا رو برام فرستاد تا ببینم میتونم کاری کنم یا نه البته متوجه مشکلات حقوقی نیستم و چیزی دستگیرم نشد .

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. وابستگی زیاد شوهر به خانواده
    توسط نوشين در انجمن اخلاق و رفتار همسر
    پاسخ: 16
    آخرين نوشته: 03-19-2022, 07:21 PM
  2. هنرهای خیابانی زیبا با استفاده از نوارچسب!
    توسط ASSASSIN در انجمن عکس های دیدنی
    پاسخ: 1
    آخرين نوشته: 05-10-2015, 12:02 PM
  3. پاسخ: 8
    آخرين نوشته: 04-03-2015, 10:41 PM
  4. خستگی زیاد وکم انرژی بودن
    توسط aysan 92 در انجمن مشاوره پزشکی
    پاسخ: 15
    آخرين نوشته: 10-28-2014, 01:38 PM
  5. پاسخ: 0
    آخرين نوشته: 01-25-2014, 10:08 PM

لیست کاربران دعوت شده به این موضوع

کلمات کلیدی این موضوع

© تمامی حقوق برای مشاورکو محفوظ بوده و هرگونه کپی برداري از محتوای انجمن پيگرد قانونی دارد