نمایش نتایج: از 1 به 5 از 5

موضوع: قطع رابطه مادرم با مادر بزرگم

1187
  1. بالا | پست 1

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jul 2015
    شماره عضویت
    19022
    نوشته ها
    26
    تشکـر
    38
    تشکر شده 1 بار در 1 پست
    میزان امتیاز
    0

    Question قطع رابطه مادرم با مادر بزرگم

    سلام و خسته نباشید
    چند ماهی میشه که مادرم بخاطر بحث های بی نتیجه گذشته با مادر بزرگم قطع رابطه کرده ولی به تازگی به خاطر حرفای خالم تو فکر رفتیم.
    از اوایل ازدواج مادرم تا به الان که بیست و چند سال می گذره کدورت های کوچیک مونده و این آخری باعث قطع رابطه شش - هفت ماهه شده و فکر پدرو مادرم بهم ریخته و نمی دونند که باید چجوری حرف بزنند که اشتباهات طرف مقابلشون رو بهشون بگن و تا حدودی رابطه درست بشه.
    این رو همه می دونن که تو هر خانواده ای مشکلات متفاوت و زیادی وجود داره که اگر هر کدوم بخواد روی هم تلنبار بشه باعث میشه ادما به زندگی خودشون نرسند.
    دنبال یه راه حل می گردم تا بتونم به پرد و مادرم راهنمایی برسونم (من خودم بیست سالمه. و می خوام با کمک رسوندن بهشون کمک کنم.)
    ماجرای بحث آخرشون هم این بود که عقد کنان و فوت مادر بزرگ پسر داییم یکی شده بود و به خاطر درست اطلاع ندادن مادر بزرگم مادرم که گفت مجلس زنونه هست مادرم تنها رفت و وقتی اومد خونه مجبور شد با پدرم بروند که در نهایت مادر بزرگم جلوی تمااااااام فامیل بر می گرده و به پدرم بد میگه ولی پدرم جوابی نمیده که بد باشه و این باعث کدورت زیادی میشه و پدرم دوباره یاد تمام بد گویی ها از طرف مادر بزرگم می افته و به مادرم اجازه نمیده که با مادر بزگم و خانوادش رابطه داشته باشه. و حالا هم که عروسی پسر داییمه و مادرم نمی دونه که باید چی کار کنه.
    لطفا راهنمایی کنید!

  2. بالا | پست 2

    عنوان کاربر
    کاربر ویژه
    تاریخ عضویت
    May 2014
    شماره عضویت
    3710
    نوشته ها
    9,699
    تشکـر
    4,204
    تشکر شده 10,202 بار در 5,111 پست
    میزان امتیاز
    21

    پاسخ : قطع رابطه مادرم با مادر بزرگم

    نقل قول نوشته اصلی توسط mobinely نمایش پست ها
    سلام و خسته نباشید
    چند ماهی میشه که مادرم بخاطر بحث های بی نتیجه گذشته با مادر بزرگم قطع رابطه کرده ولی به تازگی به خاطر حرفای خالم تو فکر رفتیم.
    از اوایل ازدواج مادرم تا به الان که بیست و چند سال می گذره کدورت های کوچیک مونده و این آخری باعث قطع رابطه شش - هفت ماهه شده و فکر پدرو مادرم بهم ریخته و نمی دونند که باید چجوری حرف بزنند که اشتباهات طرف مقابلشون رو بهشون بگن و تا حدودی رابطه درست بشه.
    این رو همه می دونن که تو هر خانواده ای مشکلات متفاوت و زیادی وجود داره که اگر هر کدوم بخواد روی هم تلنبار بشه باعث میشه ادما به زندگی خودشون نرسند.
    دنبال یه راه حل می گردم تا بتونم به پرد و مادرم راهنمایی برسونم (من خودم بیست سالمه. و می خوام با کمک رسوندن بهشون کمک کنم.)
    ماجرای بحث آخرشون هم این بود که عقد کنان و فوت مادر بزرگ پسر داییم یکی شده بود و به خاطر درست اطلاع ندادن مادر بزرگم مادرم که گفت مجلس زنونه هست مادرم تنها رفت و وقتی اومد خونه مجبور شد با پدرم بروند که در نهایت مادر بزرگم جلوی تمااااااام فامیل بر می گرده و به پدرم بد میگه ولی پدرم جوابی نمیده که بد باشه و این باعث کدورت زیادی میشه و پدرم دوباره یاد تمام بد گویی ها از طرف مادر بزرگم می افته و به مادرم اجازه نمیده که با مادر بزگم و خانوادش رابطه داشته باشه. و حالا هم که عروسی پسر داییمه و مادرم نمی دونه که باید چی کار کنه.
    لطفا راهنمایی کنید!

    در این شرایط بهترین راه همین دور بودن هست تا تنش به حداقل برسه

    به هر حال مادرتون هر تصمیمی داره باید با پدرتون هماهنگ کنه شاید لازم باشه مادربزرگتون در این عروسی دعوت نشه

    پس در این مورد و موارد مشابه با گفتگو میتونید به نتیجه برسید
    امضای ایشان

    خـــــدانـگهــــــدار


  3. کاربران زیر از farokh بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  4. بالا | پست 3

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jul 2015
    شماره عضویت
    19022
    نوشته ها
    26
    تشکـر
    38
    تشکر شده 1 بار در 1 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : قطع رابطه مادرم با مادر بزرگم

    خیلی متوجه منظور شما نشدم. ما که صاحب جشن نیستیم که مادر بزرگمون رو دعوت نکنیم. صاحب جشن دایی ام هست و همه رو دعوت کرده!(عروسی دو روز دیگه هست)
    نمی دونیم که عروسی بریم؟ اگر رفتیم چه بر خوردی داشته باشیم؟ یعنی صحبت نکردن بهتره؟ از ۶-۷ ماه بیشتر شده و این باعث قطع رابطه میشه!!
    ازون بدتر خاله و دایی کوچیکم با مادر بزرگم هم عقیدست و اونا هم با خانواده من صحبت نمی کنند و ...
    آیا رفتن به جشن به صلاحه یا نرفتن؟ دلیل منطقی می خوام! می خوام سعی کنم پدر و مادرم رو توجیه کنم.
    لطفا راهنمایی!

  5. بالا | پست 4

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Oct 2015
    شماره عضویت
    23156
    نوشته ها
    364
    تشکـر
    593
    تشکر شده 396 بار در 211 پست
    میزان امتیاز
    9

    پاسخ : قطع رابطه مادرم با مادر بزرگم

    اولا که مرحبا به شما که خودتونو تا حدی مسئول میبینید در مقابل بهبود رابطه بین مادربزرگ و خونوادتون .

    بعدشم چون که صاحب مجلس دایی شما هستند کوچکترین ارتباطی به مادر بزرگ شما نداره ، داییتون دعوتتون کردن و شما هم اگه با داییتون مشکلی ندارید عرف حکم میکنه که حضور پیدا کنید ، حالا اینجا چندتا اتفاق میتونه بیفته ، یکیش اینکه این دیوونه بازیای مادربزرگتونو بذارید پای پیریشون و بی حوصلگی و کهولت سن و ... و کلا نادیده بگیرید ، ولی اگه از لحاظ عقلی در سلامت کامل هستن و همه اطرافیان هم اینو تایید میکنن ، با حضور شما در این مجلس اگر باز اتفاقی افتاد و مادربزرگتون خواست به پدرتون دری وری بگه ، خب قطع ارتباط و دور موندن از ایشون بهترین راه حل هستش از نظر من

    به هر حال پدر و مادرتون اگه توی این مجلس شرکت کنن به واسطه اینکه دعوت شدن ، بهتر هستش ، چون یه جورایی میتونه اتمام حجت هم باشه ، اگه مادربزرگتون چیزی نگفت و مشکلی ایجاد نکرد که هیچی ، جشن تموم میشه و همه میرن سر خونه زندگیشون ، ولی اگه خواست دوباره بددهنی کنه دیگه تکلیف پدرتون با ایشون روشن میشه و قطع رابطه و دور موندن از ایشون بهترین راه حل میشه .

    و البته خونواده شما و همبستگی داخلش بسیار مهمتر از ترمیم رابطه خونواتون با خونواده مادرتونه . اونا به هر حال حداکثر تا 10-20 سال دیگه که بیشتر زنده نیستن ، شما میمونید و خونوادتون و اگه به خاطر این کارای مادربزرگتون رابطه پدر و مادرتون دچار تنش بشه دودش توی چشم خونواده شما میره ، نه خونواده مادرتون و مادربزرگ و خاله ها و دایی ها .

  6. 2 کاربران زیر از ehsan1966 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  7. بالا | پست 5

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jul 2015
    شماره عضویت
    19022
    نوشته ها
    26
    تشکـر
    38
    تشکر شده 1 بار در 1 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : قطع رابطه مادرم با مادر بزرگم

    سلام
    تشکر فراوان از پاسخ شما و مدیر
    ی سوال دیگه که فکر مامانم رو مشغول کرده اینه که به فرض ماجرا اینجا تموم بشه . بعدا برای مراسم ازدواجم اونا رو دعوت کنیم یا نه؟ یا اگر قطع رابطه بودیم این قضیه رو چجوری عنوان کنیم؟
    مسپله آینده نگری هست.

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

لیست کاربران دعوت شده به این موضوع

کلمات کلیدی این موضوع

© تمامی حقوق برای مشاورکو محفوظ بوده و هرگونه کپی برداري از محتوای انجمن پيگرد قانونی دارد