نوشته اصلی توسط
Mavadat
با سلام، همسرم حسابدار بود و شغلش بی ثبات. به پیشنهاد برادرم چند وقتی وارد شغل خانوادگی مان شده است،
از آنجاییکه پدر کهن سال من بسیار به او دستور میدهد و او را زیاد سر کار نگه میدارد هرشب خسته شده و تلافی اش را سر من درمیاورد،
هرچقدر هم به پدرم مستقیم و غیرمستقیم میگویم همسرم را بیشتر سرکار نگه ندار، گوش نمیکند
پدرم بنده خدا فکر میکند اینطوری همسرم زودتر کار بلد میشود.
درحالیکه او هرروز عصبی تر، بی پرواتر و متوقع تر میشود.
به من بگویید چکار کنم. آیا بتید غر و لندهایش را تحمل کنم؟؟