سرد شدن رابطه دوستی

[Khrbyi]

سلام دوستان

تو يه چيز مهم مشورت مي خواهم
من پسر ٢٣ ساله اي هستم كه بعد يه رابطه تموم شده، بعد دو سال يه رابطه ديگه رو شروع كردم، از رابطه قبليم خيلي متضرر شدم و دچار بيماري پنيك اتك هم شدم. توي رابطه جديد هم براي چند ماه همه چيز به خوبي پيش رفت تا اينكه بعد يه موضوع خيلي كوچيك به مشكل برخوردم. داستان از اين قراره كه طي يه حادثه بين من و يك آدم غريبه يه درگيري كلامي كوچك به وجود آمد، بعد از اون دوستم ناراحت شد كه چرا من رو در نظر نگرفتي و من ازت انتظار نداشتم و ديدم رو نسبت به خودت عوض كردي. منم ناراحت شدم كه با يه حركت ديد ٤ ماهش تغيير كرده، دو روز من لجاجت كردم بعد ديدم اينجوري درست نميشه رفتم باهاش صحبت كردم و قبول اشتباه كردم. يه مدت ميگزره ولي ذره اي اوضاع بهتر نشده، خيلي خيلي سرد، وقتي رابطه ما شروع شد من كنكور ارشد داشتم ولي هربار كه ميگفت همديگه رو ببينيم من زمانم رو براش خالي مي كردم و الان كه فصل امتحاناشه وقتي ميرم كتابخونش بهش سر بزنم ميگه نمي دونم واسه چي مياي اينجا.
لطفا نظرتون رو راجب برخورد من بفرماييد
با تشكر

[ashkan1]

سلام دوستان

تو يه چيز مهم مشورت مي خواهم
من پسر ٢٣ ساله اي هستم كه بعد يه رابطه تموم شده، بعد دو سال يه رابطه ديگه رو شروع كردم، از رابطه قبليم خيلي متضرر شدم و دچار بيماري پنيك اتك هم شدم. توي رابطه جديد هم براي چند ماه همه چيز به خوبي پيش رفت تا اينكه بعد يه موضوع خيلي كوچيك به مشكل برخوردم. داستان از اين قراره كه طي يه حادثه بين من و يك آدم غريبه يه درگيري كلامي كوچك به وجود آمد، بعد از اون دوستم ناراحت شد كه چرا من رو در نظر نگرفتي و من ازت انتظار نداشتم و ديدم رو نسبت به خودت عوض كردي. منم ناراحت شدم كه با يه حركت ديد ٤ ماهش تغيير كرده، دو روز من لجاجت كردم بعد ديدم اينجوري درست نميشه رفتم باهاش صحبت كردم و قبول اشتباه كردم. يه مدت ميگزره ولي ذره اي اوضاع بهتر نشده، خيلي خيلي سرد، وقتي رابطه ما شروع شد من كنكور ارشد داشتم ولي هربار كه ميگفت همديگه رو ببينيم من زمانم رو براش خالي مي كردم و الان كه فصل امتحاناشه وقتي ميرم كتابخونش بهش سر بزنم ميگه نمي دونم واسه چي مياي اينجا.
لطفا نظرتون رو راجب برخورد من بفرماييد
با تشكر

سلام دوست عزیز... شرمنده ام از این که نتونستم تاییکتو بخونم. فقط یه چیز بهت میگم... مثبت باش... نگو بیماری پنیک آتک و .... این اسم ها رو به زبون نیار. اصلا اسم بیماری یک چیز منفیه.... مخصوصا بیماری هایی که اسم قلنبه سلنبه دارن... بگو یه مزخرفاتی در وجودم بود که حل شد... یه چیزای مضحک و خنده دار.

[farokh]

سلام دوستان

تو يه چيز مهم مشورت مي خواهم
من پسر ٢٣ ساله اي هستم كه بعد يه رابطه تموم شده، بعد دو سال يه رابطه ديگه رو شروع كردم، از رابطه قبليم خيلي متضرر شدم و دچار بيماري پنيك اتك هم شدم. توي رابطه جديد هم براي چند ماه همه چيز به خوبي پيش رفت تا اينكه بعد يه موضوع خيلي كوچيك به مشكل برخوردم. داستان از اين قراره كه طي يه حادثه بين من و يك آدم غريبه يه درگيري كلامي كوچك به وجود آمد، بعد از اون دوستم ناراحت شد كه چرا من رو در نظر نگرفتي و من ازت انتظار نداشتم و ديدم رو نسبت به خودت عوض كردي. منم ناراحت شدم كه با يه حركت ديد ٤ ماهش تغيير كرده، دو روز من لجاجت كردم بعد ديدم اينجوري درست نميشه رفتم باهاش صحبت كردم و قبول اشتباه كردم. يه مدت ميگزره ولي ذره اي اوضاع بهتر نشده، خيلي خيلي سرد، وقتي رابطه ما شروع شد من كنكور ارشد داشتم ولي هربار كه ميگفت همديگه رو ببينيم من زمانم رو براش خالي مي كردم و الان كه فصل امتحاناشه وقتي ميرم كتابخونش بهش سر بزنم ميگه نمي دونم واسه چي مياي اينجا.
لطفا نظرتون رو راجب برخورد من بفرماييد
با تشكر

تنها توصیه ای که میشه به شما کرد اینه که اونقدر شخصیت خودتون رو پایین نیارید که دیده نشید

بهتره در یک گفتگو این موضوع رو حل کنید ولی اینو بدونید هر کسی شرایط خاص خودش رو داره

شاید ایشون نتونه مثل شما برنامه امتحانش رو برای طرف مقابلش خالی کنه و باید این تفاوت ها رو درک کنید