نمایش نتایج: از 1 به 2 از 2

موضوع: اختلاف با همسرم

1247
  1. بالا | پست 1

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jun 2016
    شماره عضویت
    28760
    نوشته ها
    1
    تشکـر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    اختلاف با همسرم

    با سلام من با همسرم 9سال تفاوت سنی داریم همسرم شخصی است که دوست دارد فقط خودش در مورد هر چیزی تصمیم بگیرد اگر نظری بدهی که مخالف او باشد ناراحت میشود خیلی حسود است نسبت به دیگران اگر به عنوان مثال خواهرم و شوهر خواهرم شام برن خونه مامانم فقط کافی بفهمه و همش سرکوفت میزنه در صورتی که باباش فوت کرده مامانش با ازدواج راضی نبود با همه برادراش قهر است با خانواده مادری و پدری خود اصلا رابطه ندارد در جمع خانواده من و حتی خانواده خودش نمیتونه تحمل کنه کار کردن در اداره خیلی دوست داره با دوستانش ارتباطات زیادی داره اگر روزی بشه که یک دقیقه دیر بره سر کار یا جلسه ی کاری انقدر تو خونه سروصدا راه میاندازد که همه همسایه ها میدونن که ادم خیلی پرخاشگر است دوست داره همه ی کارهاش با سرو صدا راه بندازه اصلا وقتی حرف میزنی باهاش به شخص مقابل نگاه و توجه نمیکنه خیلی ولی خودش حرف میزنه من واقعا صبرم تموم شده برعکس من شخصی اروم هستم نمیخوام حتی همسایه ها صدای منو بشنوند دلم میخوتد با حرف زدن مشکلاتم حل کنم روی ارتباط و صله رحم خیلی تاکید دارم ولی اون نه همش به خانواده من توهین میکنه در صورتی که مامان خودش اصلا تحویلش هم نمیگیره فکر میکنه رییس همه چیز هست چون رییس یک اداره است از دستور دادن خوشش می اید یکسره به دخترام تو خونه دستور میده اصلا تو خونه به سیاه و سفید دست نمیزنه اصلا احترام طرف مقابل نگه نمیداراه اگر توش منفعتی براش نداشته باشد واقعا خسته شدم طول هفت روز هفته 3روز دعوامون میشه از نظر من اصلا پدر مادر این شخص به او ادب احترام یاد ندادند فقط سوئ استفاده از موقیعیت دیگران را یاد دادن . یکی از اشتباهات بزرگ زندگی من این ادم است توروخدا بگین من باید چه طوری رفتار کنم چون اصلا رفتار شوهرم درست بشو نیست لطفا من راهنمایی کنید

  2. بالا | پست 2

    عنوان کاربر
    کاربر ویژه
    تاریخ عضویت
    May 2014
    شماره عضویت
    3710
    نوشته ها
    9,699
    تشکـر
    4,204
    تشکر شده 10,202 بار در 5,111 پست
    میزان امتیاز
    21

    پاسخ : اختلاف با همسرم

    نقل قول نوشته اصلی توسط pmh نمایش پست ها
    با سلام من با همسرم 9سال تفاوت سنی داریم همسرم شخصی است که دوست دارد فقط خودش در مورد هر چیزی تصمیم بگیرد اگر نظری بدهی که مخالف او باشد ناراحت میشود خیلی حسود است نسبت به دیگران اگر به عنوان مثال خواهرم و شوهر خواهرم شام برن خونه مامانم فقط کافی بفهمه و همش سرکوفت میزنه در صورتی که باباش فوت کرده مامانش با ازدواج راضی نبود با همه برادراش قهر است با خانواده مادری و پدری خود اصلا رابطه ندارد در جمع خانواده من و حتی خانواده خودش نمیتونه تحمل کنه کار کردن در اداره خیلی دوست داره با دوستانش ارتباطات زیادی داره اگر روزی بشه که یک دقیقه دیر بره سر کار یا جلسه ی کاری انقدر تو خونه سروصدا راه میاندازد که همه همسایه ها میدونن که ادم خیلی پرخاشگر است دوست داره همه ی کارهاش با سرو صدا راه بندازه اصلا وقتی حرف میزنی باهاش به شخص مقابل نگاه و توجه نمیکنه خیلی ولی خودش حرف میزنه من واقعا صبرم تموم شده برعکس من شخصی اروم هستم نمیخوام حتی همسایه ها صدای منو بشنوند دلم میخوتد با حرف زدن مشکلاتم حل کنم روی ارتباط و صله رحم خیلی تاکید دارم ولی اون نه همش به خانواده من توهین میکنه در صورتی که مامان خودش اصلا تحویلش هم نمیگیره فکر میکنه رییس همه چیز هست چون رییس یک اداره است از دستور دادن خوشش می اید یکسره به دخترام تو خونه دستور میده اصلا تو خونه به سیاه و سفید دست نمیزنه اصلا احترام طرف مقابل نگه نمیداراه اگر توش منفعتی براش نداشته باشد واقعا خسته شدم طول هفت روز هفته 3روز دعوامون میشه از نظر من اصلا پدر مادر این شخص به او ادب احترام یاد ندادند فقط سوئ استفاده از موقیعیت دیگران را یاد دادن . یکی از اشتباهات بزرگ زندگی من این ادم است توروخدا بگین من باید چه طوری رفتار کنم چون اصلا رفتار شوهرم درست بشو نیست لطفا من راهنمایی کنید







    همسري كه حرف حرف اوست در مقابل خواسته هايش نه گفتن گناه است كه اين مسئله بيشتر در مقابل خانواده اش صدق مي كند به عنوان مثال اگر هر روز بخواهد كه به منزل خانواده اش برويم نبايد نه بگويم در هر شرايطي و زماني كه نه مي آورم و مي گويم امروز نه ، اين كلمه ( نه ) مرا به هزار شكل تعبير مي نمايد از جمله تو دوست نداري ، چشم ديدن آنها را نداري ، تو از اول هم همين طور بودي و خيلي چيزهاي ديگر ، كه اين رفتار او باعث دل زدگي من شده و در من ايجاد نفرت كرده و هر چه ادامه مي دهد خودبخود بيشتر ميشود ، درست است كه اين خصوصيات و همچنين خصوصياتي ديگر از جمله توقع بيجا و زياد ، فرق گذاشتن و ... تقريبا" در خانواده او حاكم است و مرا بسيار آزار مي دهد و باعث ناراحتي من از آنها شده ولي من سعي مي كنم فراموش كنم هر چند كه خيلي سخت است و اينها دليل بر نرفتن به منزل آنها و ....نيست مشكل بزرگ من كنار آمدن با همسرم مي باشد .



    با سلام و آرزوي قبولي طاعات و عبادات شما و سپاس از ارتباط تان با مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی
    خواهر گرامي از اينكه با ما تماس گرفتيد و مشكل خودتان را مطرح كرده‎ايد خرسنديم. اميدواريم بتوانيم كمكي در راه، حل‌مشكلي كه عنوان نموده‌ايد بنماييم. من ابتداي سخن را با روايتي نوراني و گرانمايه از پيامبر گرامي اسلام آغاز مي نمايم كه فرمود:« سه گروه از زنان هستند كه خداوند عذاب قبر را از آنها برمي دارد و با فاطمه دختر محمد محشور مي گرداند. زناني كه در برابر بد اخلاقي شوهر شكيبايي مي كند».( كتاب تحكيم خانواده روايت 354) تجربه نشان داده است كه زوج هاي جوان در دوران عقد يا آغاز زندگي مشترك‌شان به خاطر عدم آشنايي با روحيات و اخلاقيات همديگر و اختلاف نظرها و اختلاف سليقه‎ها در مسائل جزئي زندگي دچار تنش مي‎شوند. كمال‎خواهي، مطلق‎نگري و ايده‎آل گرايي آنها اگر به همراه حلم و بردباري و سعه صدر نباشد شيريني دوران نامزدي را به تلخي تبديل مي‎كنند. البته اختلاف و تنش در ابتداي زندگي براي دختر و پسري كه از خانواده‎هاي مختلف و روحيات متفاوت برخوردارند زياد دور از انتظار نيست و مشكل مهمي نيست به شرطي كه زود حل شود و طولاني يا مكرر نشود. زيرا ازدواج چون نهال نو پايي است كه اگر در معرض مداوم طوفان اختلاف و درگيري‎‎ها قرار گيرد. امكان شكسته شدن دارد. پس بايد هوشيار باشند و اجازه ندهند مسائل جزئي و سطحي خللي در زندگي آنها ايجاد كند. اين را بدانيد كه پرخاشگري همسر شما ممكن است علت‌هاي مختلفي داشته باشد. يكي از اين علل مي‌تواند مشكلات اقتصادي باشد يا مشكل عاطفي يا مشكلات ديگر. وظيفه شما به عنوان همسر ايشان اين است كه به كمك ايشان برويد و تا جايي كه ممكن است در حل مشكلات، ايشان را ياري كنيد. چرا كه اگر همسر شما غرق در مشكلاتش باشد نهايتا آسيب‌هاي آن باز به شما برمي‌گردد و اگر ايشان خيالي راحت و آسوده داشته باشند در نتيجه، اين آرامش به شما بازمي‌گردد. پس اين شمائيد كه مي‌توانيد با همدلي و ايجاد فضايي آرام و محبت‌آميز در خانه به كمك ايشان برويد و زندگي خود را از عطر خوشبوي محبت آكنده نماييد. ناراحتي ايشان دليلي بر دوست نداشتن شما نيست ممكن است علتهاي مختلفي داشته باشد كه شما از آن آگاه نيستيد. اگر دقيقتر فكر كنيد خود شما هم ممكن است در طول اين زندگي مشتركتان ناراحتي و پرخاشگري داشته‌ايد، آيا ناراحتي و پرخاشگري شما به اين دليل بوده كه همسرتان را دوست نداشته‌ايد؟ مسلما اين طور نبوده، بلكه به خاطر عواملي ديگر بوده است. پس زياد سخت نگيريد و محبت و دوستي را با اين مسائل اشتباه نكنيد. روانشناسان شناختي مي گويند كه بسياري از مشكلات بين زوجين به خاطر سوء فهم ها از رفتار يكديگر است مثلا شوهر بخاطر اينكه اضافه كاريش در اداره قطع شده ناراحت به خانه مي آيد و حتي جواب سلام زنش را نمي دهد و به مستقيم به اتاق خوابش مي رود و زن به جاي اينكه مقداري او را تحمل كند و علت اين امر را از او جويا شود با خود مي‌گويد حتما زير سرش بلند شده و يا حتما ديگر مرا دوست ندارد و يا حتما مادرش زير پايش نشسته و با اين تحليل در مقابل شوهر خود موضع مي گيرد و شوهر هم كه كلافه است در جواب اين برخورد او برخورد شديد تري مي كند و در نتيجه يك مشكل بزرگ و لاينحل در خانواده درست مي شود كه امكان دارد اين خانواده را تا سراشيب فروپاشي پيش ببرد. اين روانشناسان معتقدند كه مشكلات زناشويي در ابتدا همانند يك گلوله برفي هستند كه با مقداري تحمل و گرمي محبت آب مي شوند. اما اگر حركت كنند در مسير خود تبديل به بهمني ويرانگر مي شوند.
    زندگي كردن يك هنر است و اين هنر را بايد به تدريج آموخت و مهارت‎هاي لازم را بايد از افراد با تجربه ياد گرفت و الا در برخورد با افراد به وِيژه كساني كه در حاشيه زندگي مشترك قرار دارند و گاهي اوقات ممكن است وارد متن زندگي شوند، دچار مشكل مي‎شويم. در اين ميان هر چه ما كم تجربه و ضعيف باشيم راه‎هاي نفوذ براي ديگران خصوصا خانواده هاي اصلي مانند مادر شوهر، پدر شوهر يا مادر زن و پدر زن و ساير اقوام بيشتر مي‎شود و چه بسا اين افراد از روي دلسوزي دخالت‎هايي نيز در زندگي ما بكنند و اين باعث مي‎شود كه احيانا زندگي ما با مشكل مواجه شود. بنابراين براي پيشگيري از اينگونه مشكلات بايد هنر زندگي كردن را آموخت. بايد نحوه برخورد با همسر، را در مواقع گوناگون ياد گرفت. لازمه اين كار اين است كه ويژگي‎هاي شخصيتي همسر را بشناسيم همچنان كه بايد اقوام و خويشاوندان همسر را شناخت و نحوه تعامل با آنها را نيز آموخت.
    براي حفظ استحكام خانواده و محبت هرچه بيشتر بين شما و همسرتان لازم است نكاتي را بيان كنيم تا انشاءالله با بكارگيري آنها بتوانيد نقش‌تان را زندگي هر چه بيشتر پُر رنگتر احساس نماييد:
    1. به شوهرتان احترام بگذاريد و كم كم او نيز تحت تاثير اين برخورد شما خواهد آموخت كه به شما احترام بگذارد.
    حفظ حرمت و شخصيت ما در گرو احترامي است كه به شخصيت ديگران مي‌گذاريم. رعايت اين مسأله به‌ ويژه از سوي كساني كه با هم انس و الفتي دارند، باعث استحكام دوستي و گرمي روابط آنان مي‌شود. در اين ميان زن و شوهر به دليل ارتباط بسيار نزديك‌شان، بيش از همه موظف به پاسداري از شأن و منزلت يكديگر هستند. احترام گذاشتن به همسرتان يكي از مهم‌ترين راه‌هاي ابراز محبت به اوست.
    3- به خانواده هاي اصلي خودتان بصورت محترمانه اجازه دخالت در زندگي خود را ندهيد. خانواده همانند ساعت يك سيستم است كه اگر كسي بيرون از آن بخواهد نقشي در آن اعمال كند به هم مي ريزد و كار كرد آن دچار اختلال مي شود. لذا با احترام كامل و بطور غير مستقيم به خانواده هاي اصلي كه پدر و مادر زن و شوهر هستند اجازه دخالت در زندگي خود را ندهيد. مثلا وقتي مادر شوهر به شوهر زنگ مي زند و مي گويد فردا براي نهار به خانه ما بياييد شوهر شما بايد بگويد اجازه بدهيد من از منيژه جان بپرسم كه براي فردا قرار ديگري دارد يا نه، اين برخورد به مادر شوهر مي فهماند كه رابطة زن و شوهري در خانواده شما بسيار محكم است و كم كم ياد مي گيرد كه به خود اجازه ندهد كه در امور شما دخالت نمايد. شما نيز بايد با مادر و پدر خود همين رفتار را داشته باشيد تا سيستم خانواده شما پابرجا باقي بماند. زن و شوهر بايد به اين نكته توجه داشته باشند كه بله گفتن درجلسه عقد به معني خداحافظي با پدر و مادر و وارد شدن به سيستمي جديد است كه روابط حاكم قبلي بهم ريخته و روابط جديدي بنا مي شود. كه در صورت دخالت خارجي بهم مي ريزد. البته گرفتن مشورت از افراد با تجربه منافاتي با سيستم خانواده ندارد و دخالت محسوب نمي شود.
    2. شوهرتان را تحسين كنيد.
    به عنوان يك زن، شما آرزو داريد كه مورد عشق و علاقه همسرتان باشيد. در مقابل، شوهر شما هم به عنوان يك مرد آرزو دارد كه شما وي را تحسين كنيد. اين نخستين نياز او در خانه است. او با شما ازدواج كرد چون مي‌انديشيد شما بهترين همسر دنيا هستيد. او به حمايت و تمجيد شما نياز دارد؛ براي آن‌كه هميشه با شور و نشاط باشد، وگرنه به خانواده‌اش بي‌رغبت مي‌شود. از همين حالا تصميم بگيريد كه وجود شوهر را در منزل جدي بگيريد. هنگامي كه صحبت مي‌كند تحسين‌اش كنيد. به چيزي كه مي‌گويد توجه كنيد. اجازه دهيد كه احساس كند شما خيلي به او اهميت مي‌دهيد. همه مردها صفات قابل تحسيني دارند. همچنين مي‌توانيد از هوش و عقل و درايتش، از اخلاق خوبش، از وقت‌شناس بودنش و... تعريف و تمجيد كنيد.
    3. خود را براي شوهرتان بياراييد.
    يكي از نيازهاي اساسي شوهر شما اين است كه از نظر جسماني براي او جذاب باشيد. سر و وضع آراسته همان چيزي است كه شوهرتان از شما مي‌خواهد. او مي‌خواهد وقتي به خانه مي‌آيد همسرش با تمام لطافت‌هاي زنانگي منتظر او باشد. اگر لباس شما بد و كهنه بوده و خسته به نظر برسيد، او را از آمدن به خانه متأسف خواهيد كرد. به خاطر بسپاريد كه مردها طرز تفكري متفاوت از زنان دارند. يك مرد بيش از آن كه به شخصيت زن توجه كند، ابتدا سر وضع ظاهري او را مي‌بيند. بنابراين، سر و وضع شما پيش از ورود شوهرتان به خانه بايد خيلي مرتب و منظم باشد. طبيعي است كه وقتي هنگام ورود به خانه مي‌بيند كه از قيافه و ظاهر شما، زيبايي و شادماني مي‌بارد از بودن در خانه احساس سرزندگي و شادماني مي‌كند. شوهر شما دوست دارد خود را براي او بياراييد و به خاطر اين كه مي‌خواهيد او را خوشحال كنيد، شما را دوست خواهد داشت. هنگامي كه نياز او به داشتن يك زن جذاب و زيبا برآورده شد، او نيز سپاس‌گزار شما خواهد بود و خواسته‌هاي شما را با كمال ميل برآورده خواهد كرد.
    4. به شوهرتان توجه كنيد.
    مردها مايلند از سوي همسرشان مورد توجه قرار گيرند. آن‌ها را مهم‌ترين شخص زندگي خود بدانند. اگر خسته‌اند اسباب استراحت آنان را فراهم كنند، اگر گرسنه يا تشنه‌اند نيازشان را برطرف سازند، و اگر بيمارند، پرستاري‌شان كنند. گوش دادن به درد‌دل و حرف‌هاي شوهر، بدون آن‌كه اظهارنظر يا اندرزي به او داده شود، روشي ساده براي محبت كردن به مرد است. پس
    اولاً، هيچ‌گاه غر نزنيد و مطمئن باشيد غر زدن براي چيزهاي بي‌اهميت فقط او را از محيط خانه بيزار مي‌كند.
    ثانياً، هرگز او را با مرد ديگري مقايسه نكنيد. مردهاي ديگر را به رخ شوهرتان نكشيد. اين كار به او احساس ناشايستگي مي‌دهد و اعتماد به نفس او را مي‌گيرد. به او اجازه دهيد همان مرد شايسته‌اي باشد كه هست.
    5. به تمايلات جنسي شوهرتان با رغبت پاسخ دهيد.
    يكي از راه‌هاي ابراز محبت به مردان از سوي همسرشان اين است كه نيازهاي جنسي آنان را برآورده سازند. تحقيقات نشان مي‌دهد كه مردان لذت‌بخش‌ترين لحظه‌هاي زندگي مشترك را اين وقت دانسته‌اند. اين مسأله به مردان اطمينان مي‌دهد كه با همسرشان رابطه‌اي نزديك دارند و خانمشان آنها را دوست دارد؛ البته، مرد نياز دارد كه احساس كند دوستش دارند، نه آن‌كه تحملش مي‌كنند. بعضي از زنان عمل آميزش را طوري انجام مي‌دهند كه گويي دين خود را مي‌پردازند و يا انجام وظيفه مي‌كنند. براي اين كه شوهرتان از لحاظ احساسي و عاطفي خودش را وقف شما كند لازم است افزون بر برآوردن نياز جنسي او بداند كه از لحاظ جسمي به وي تمايل داريد. براي بيشتر مردان، روابط جنسي مهم‌ترين گواه آن است كه شما دوستش داريد و نيز تأييد ارزش شخصي وي به‌شمار مي‌آيد. اگر شوهرتان در روابط جنسي احساس رضايت كند، حاضر است كه به نيازهاي عاطفي شما پاسخ گويد.
    6. شوهرتان را همان‌گونه كه هست بپذيريد.
    يك مرد نياز دارد همان‌گونه كه هست، پذيرفته شود، دقيقاً همان‌طوري كه هست. (با همه عادات خوب يا بدي كه دارد) همسر شما نياز دارد كه احساس كند از اهميت برخوردار است، دوستش ‌داريد و او را مي‌پذيريد. اگر شما ويژگي‌هاي فردي او را نپذيريد پس چه كسي بايد پذيراي آن‌ها شود؟ يك زن شايسته، به علايق خاص شوهرش توجه مي‌كند، خواه اين علاقه‌ها يك غذاي خاص، روابط جنسي، يا كوهنوردي با دوستان باشد. به اين نكته توجه داشته باشيد كه اگر شما بتوانيد قلب همسرتان را تسخير كنيد او نيز محبت خود را از شما دريغ نخواهد كرد و زندگي گرم و با محبتي خواهيد داشت.
    و اما در مورد رابطه‌تان با مادر شوهر و خانواده ايشان يك سري نكات را بيان مي‌كنيم انشاءالله كه با عمل به آنها زندگي بهتري داشته باشيد.
    يكى از راه‏هاي كاهش تنش ميان دو خانواده اين است كه شما با رفتارهاى منطقى و دلسوزانه بدون اين كه در مقابل آنها موضع‏گيرى كنيد اعتماد آنها را به خود جلب كنيد به گونه‏اى كه احساس كنند شما فردي امين، راستگو و دلسوز هستيد. بيشتر تنش‎هاي موجود بين خانواده‎ها ريشه در عدم اعتماد دارد. يعني شما به مادر شوهر خود اعتماد نداريد و او را غير از مادرتان مي‎بينيد و او نيز همين طور به شما اعتماد ندارد و شما را همانند دختر خود نمي‎داند. اگر به همديگراعتماد داشته باشيم حرف يكديگر را دخالت تلقي نمي‎كنيم و او را ناصح خيرخواه مي‎دانيم.
    پس در اولين گام بايد اعتماد كرده و زمينه اعتمادسازي را نيز فراهم نمود. در مسير اعتمادسازي بايد ابتدا خودتان به او اعتماد كنيد تا كم كم او نيز اعتماد نماييد و يا در برابر سخنان او واكنش شديد نشان ندهيد و يا به رد و طرد صريح حرف‎هاي او نپردازيد و.... بعد از اين كه اعتمادسازى كرديد، نوبت مرحله دوم كار مي‎رسد:
    مرحله دوم را ارتباط سازي و حسن تعامل مي‎ناميم. منظور اين است كه هر وقت شما فرصت پيدا كرديد سعى كنيد با بيان اين كه مثلاً فلان فرد از خانواده شوهرم اتفاقا از شما تعريف مى‏كرد و مى‏گفت كه: مادر شما يا خواهر شما فرد منظم يا آدم متين و خوبى است و متقابلاً وقتى كه كنار خانواده خودتان قرار گرفتيد مثلاً بگوييد مادر شوهر من و پدر شوهرم شما را آدم‏هاى با شخصيتى مى‏دانند و از شما تعريف مى‏كنند و.... اين نوع رفتارها موجب حس خوش‎بيني در خانواده‎ها شده و راه پذيرش حرف‎هاي منفي را سد مي‎كند. البته خود مي‎دانيد كه يكى از جاهايى كه اسلام اجازه داده انسان دروغ بگويد، آن جايي است كه اين عمل موجب اصلاح بين افراد مي‎شود. اين كار اگر چه با واقعيت همراه نباشد. ولي در زدودن كينه‏‎ها و برطرف كردن سوء ظن نسبت به يكديگر بسيار موثر است و در تلطيف روابط ميان آنها مى‏توانيد مفيد واقع شويد. البته انتظار نداشته باشيد كه با يك بار برخورد اين ‏چنينى، همه خصومت‏ها و سوءظن‏ها برطرف شود. بلكه اين كار نياز به زمان دارد و شما بايد گام‏ به گام و با صبر و حوصله زمينه بدگويى خانواده‏ها را نسبت به يكديگر و همچنين سوء ظن آنها را نسبت به يكديگر كاهش دهيد. توجه داشته باشيد براى موفقيت در اين كار بايد به هر دو خانواده احترام بگذارد و هيچ‏گونه رفتار پرخاشگرانه نسبت به آنها نداشته باشيد و اشتباهات آنها را به رخ آنها نكشيد.

    مرحله سوم تحكيم روابط مثبت است. در صورت موفقيت در مراحل قبل سعى كنيد نقاط مثبت دو خانواده را شناسايى كنيد و آنها را در يك دفترچه‏اى يادداشت كنيد و هر وقت در كنار يكى از آنها قرار گرفتيد و صحبت طرف مقابل به ميان آمد شما به اين جنبه‏هاى مثبت اشاره كنيد و بگوييد همه آدم‏ها يك ويژگى‏هاى مثبت دارند و در كنار آن جنبه‏هاى مثبت ممكن است نقايصى نيز داشته باشند ولى ما براى استحكام روابط خودمان با ديگران بايد جنبه‏هاى مثبت آنها را در نظر بگيريم و فقط به جنبه‏هاى منفى نگاه نكنيم.

    يكى از مهمترين عوامل سوءظن به ديگران همين منفى‏نگرى است و بهترين راه براى از بين بردن سوء ظن توجه به جنبه‏هاى مثبت ديگران است و شما مى‏توانيد با طرح اين جنبه ‏هاى مثبت، نگرش دو خانواده را نسبت به يكديگر عوض كنيد. اگر بتوانيد نگرش منفى آنها تغيير دهيد بزرگترين اقدام براى اصلاح بين دو خانواده انجام داده‏ايد.
    اگر در اين سه مرحله توانستيد موفق شويد نوبت مى‏رسد به مرحله بعد؛
    در اين مرحله مى‏توانيد زمينه ميهمانى و ايجاد رابطه مثبت را ميان دو خانواده طراحى كنيد و هر از چند گاهى به مناسبت عيد يا تولد يكى از ائمه زمينه را براى اين كه خانواده شما از خانواده شوهرتان ميهمانى كند فراهم كنيد يا بالعكس مطمئن باشيد. اگر شما بتوانيد اين مراحلى كه بيان شد با صبر و حوصله به خوبى انجام دهيد تا حدود زيادى مى‏توانيد سوء ظن و سوء تفاهم‏هاي موجود را به حداقل برسانيد و روابط ميان آنها را در حد قابل قبولى اصلاح كنيد.
    البته به اين نكته بايد توجه داشته باشيد انجام چنين كارى هم صبر و حوصله كافى نياز دارد و هم همكارى خانواده‏ها را مى‏طلبد. لذا بايد از شتابزدگى اجتناب كنيد و در صورت امكان اگر افراد ديگرى مى‏توانند در اين زمينه با شما همكارى كنند و مورد اطمينان هستند از آنها نيز كمك بگيريد تا بهتر بتوانيد اين مسؤوليت خطير را انجام دهيد به هر ميزانى كه بتوانيد در اين كار موفق شويد مي‎توانيد جلوى بدگويى و غيبت‏ها را نيز بگيرد و از اين كه دائما بگوييد غيبت نكن معلوم نيست حرف شما اثر داشته باشد. ولى اگر نگرش آنها را نسبت به يكديگر تغيير دهيد غيبت هم كه نتيجه سوء ظن است از بين مى‏رود.


    1- اهل گذشت باشيد و به حرف ديگران واكنش نشان ندهيد به ويژه واكنش كلامي و سريع.

    2- صبر و حوصله را از كف ندهيد و بدانيد صبر و گذشت زمان يكي از راه‎هاي موثر در حل مشكلات است.

    3- در برخورد با ديگران سعي كنيد با منطق و قوي برخورد كنيد. در حين حال كه فردي منطقي هستيد سعي كنيد انعطاف‎پذير نيز باشيد.
    4- به خويشاوندان همسرتان با احترام و تكريم برخورد كنيد به ويژه احترام مادر شوهر و پدر شوهر را نگه داريد. اين احترام موجب جلب تمايل او و ايجاد بينش مثبت مي‎شود. لذا با برخوردهاي صميمي اعتماد مادر شوهر و ساير اقوام نزديك شوهر را به خود جلب كنيد.

    5- در برخورد با آنها صادق باشيد، ولي در عين حال ساده لوح و سطحي نباشيد. بلكه عقل و منطق را خط كش و معيار برخورد با ديگران قرار دهيد.

    6- مسائل زندگي خود را طبقه‎بندي كنيد و برخي از مسائل كه اشكالي ندارد و آسيبي به زندگي زناشويي شما وارد نمي‎كند با مادر شوهر در ميان بگذاريد يعني در مسائل جزئي و پيش افتاده مخفي كاري نكنيد تا حساسيت او را برانگيزيد و او را كنجكاو كنيد تا بخواهد از همه چيز سر در بياورد.

    7- در برخي مسائل زندگي با او مشورت كنيد.

    8- همان‎گونه كه بر خورداري اززندگي سالم اقتضا مي‎كند بايد شما با شوهرتان همچون دو عاشق و معشوق باشيد مبادا بين شما اختلاف نظر باشد كه اين امر آسيب‎پذيري شما را افزايش مي‎دهد. لذا در همه امور با هم به توافق برسيد و سپس تدابير هماهنگ كننده را بكار بگيريد و از تدابير علاجي در برخورد با مادر شوهر حرف بزنيد.

    9- با همسرتان هماهنگ شويد و در اوقاتي كه با ايشان تنها هستيد با هم قرار بگذاريد كه چه چيزهايي را به عنوان اسرار زندگي بايد بين خود نگه داريد و در چه اموري حساسيت نشان ندهيد و اگر مادر شوهر نيز كنجكاوي مي‎كند او را در جريان بگذاريد منظور مان اين است كه اين طور نباشد كه مطالبي را شما از مادر شوهر مخفي كنيد در حالي كه همسرتان آن را براي او بازگو مي‎كند اين باعث مي‎شود بين شما و همسرتان هماهنگي نباشد و مرزهاي خصوصي زندگي شما شكسته نشود و از سوي ديگر براي افرادي كه به شما نزديك هستند مثل مادر شوهر يا پدر شوهر سوء تفاهم پيش بيايد و اعتبار شما نزد آنها از بين برود.

    10- هيچ گاه نزد شوهرتان از مادر شوهر بدگويي نكنيد. او را تحقير نكنيد، همواره به ايشان احترام بگذاريد و از او تعريف نماييد. اين امر باعث مي‎شود، ديد مادر شوهرتان نسبت به شما تغيير كرده و از جانب ديگر همسرتان به شما اعتماد كند و در مسائل زندگي با شما هماهنگ گردد. هماهنگي بين زن و شوهر جلوي بسياري از مداخلات بيجاي ديگران را مي‎گيرد و باعث مي‎شود آنها حساب كار خودشان را بكنند و به خود حق ندهند كه در زندگي شما دخالت كنند.
    11- سوء ظن به مادر شوهر نداشته باشيد (البته در مورد ديگران نيز بايد اين‎گونه بود) و نگرش مثبتي به ايشان داشته باشيد. مثبت‎نگري نسبت به او باعث مي‎شود او نيز متقابلا توجه مثبتي نسبت به شما پيدا كند و شما را دوست بدارد و از دخالت‎هاي بيجا در زندگي شما اجتناب كند.
    اميدواريم كه باتكيه بر خدا و عمل به راهكارهاي ذكر شده و دور انديشي زنانة خود، بتوانيد بر مشكلاتي كه ساية تهديد بر زندگي مشترك شما افكنده است فائق آييد.
    مطالعه اين سه كتاب مي تواند ياريگر شما و همسرتان در زندگي زناشويي باشد.

    1- كتاب «مديريت روابط زناشويي» كه توسط دكتر يونسي نوشته شده بسيار مفيد است چه آنكه ايشان تجارب باليني بسيار ارزشمندي در امر مناقشات بين زوجي و خانوادگي دارد و از اين تجارب در امر نگارش كتاب فوق كمك گرفته است.

    2- كتاب «تحكيم خانواده» كه شامل آيات و روايات بسيار زيبا و كاربردي در مورد تحكيم خانواده است، اين مجموعه توسط آيت الله ري شهري گردآوري شده و انتشارات علمي و فرهنگي دارالحديث و دفتر نمايندگي ولي فقيه در دانشگاهها آن را به چاپ رسانده است.

    3- كتاب «رضايت مندي از زندگي» كه توسط دكتر پسنديده تاليف شده و انتشارات علمي و فرهنگي دارالحديث آن را به چاپ رسانده است.
    موفق باشید.
    امضای ایشان

    خـــــدانـگهــــــدار


اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

لیست کاربران دعوت شده به این موضوع

کلمات کلیدی این موضوع

© تمامی حقوق برای مشاورکو محفوظ بوده و هرگونه کپی برداري از محتوای انجمن پيگرد قانونی دارد