نمایش نتایج: از 1 به 16 از 16

موضوع: بحث آزاد : خانم ها و تفاهم مالی

2532
  1. بالا | پست 1

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jul 2016
    شماره عضویت
    29443
    نوشته ها
    1
    تشکـر
    0
    تشکر شده 7 بار در 1 پست
    میزان امتیاز
    0

    بحث آزاد : خانم ها و تفاهم مالی

    خانم ها اگه شخص و یار مناسب پیدا بشه و از همه نظر همدلی و تفاهم داشته باشن، برای حل مشکلات مالی چقدر زمان میدن و کنار میان؟






    ***کاربران و مدیر محترم، ضمن احترام به قوانین سایت، من واقعاً قصد نداشتم خیلی طولانی بنویسم و قسمت های غیرمرتبط با این تاپیک رو بذارم، اما مشکل و مسئله من یه مقدار فرق داره و همه چیزش به هم پیوسته هست (همونطور که در زندگی مشترک واقعی هم همه مسائل و دغدغه ها به هم مرتبط و پیوسته هستن) و چون تا الآن ندیدم خوب و با جزئیات کامل بهش پرداخته بشه (در سؤالات مشابه) اینه که برای صرفه جویی در وقت کسانی که اول میخوان بدونن موضوع چیه و بعد اگه لازم داشتن بقیه ی پیامم رو بخونن، اینه که سؤالم رو در دو بخش می نویسم و مشخص می کنم. بخش اول کوتاهه و خوندنش وقت چندانی نمی گیره. بخش دومش هم که با فاصله کافی و علامت مشخص شده، در صورتی هست که کاربر رغبت داشته باشه و خلاصه احساس نیاز کنه. شاید چیزایی که گفتم نکاتی توش باشه که برای بقیه هم بتونه آموزنده باشه یا اینکه باعث بشه از این به بعد بیشتر به سری نکات توجه کنن.
    بنابر این امیدوارم این راهکاری که در نظر گرفتم برای مطرح کردن سؤالم، جواب بده و لطفاً این یه مورد رو حتی برای امتحان هم که شده، لطفاً فرصت بدین منتشر بشه بعد اگه دیدیم بد هست این شیوه، حذفش کنید! ولی تا حالا ندیدم کسی اینطوری سؤالات و متن های طولانی رو در سایتتون مطرح کنه. بنابر این، به عنوان اولین تجربه فکر می کنم خوب باشه




    قسمت اول و اصلی سؤال:

    سلام و درود

    یه سؤال داشتم که مهم ترین دغدغه ی من هست در حال حاضر.
    اونم اینکه اگه یه شخصی که همه چیزش مناسبه و همه جوره تفاهم داره، ولی فقط مشکل و تنگنای مالی داره، و در عین حال نمیخواد هم که تا اخر عمرش با فقر و بدهی زندگی کنه، در چنین شرایطی، خانم ها چقدر زمان میدن و تا چه حد کنار میان که از نظر مالی هم مرد بتونن مشکل رو حل کنن و با خوبی و خوشی کنار هم زندگی کنن؟

    -----------------

    قسمت دوم و تکمیلی، برای کسانی که توضیحات و جزئیات بیشتر و ملموس تر میخوان
    اگه سؤالم زیاد براتون واضح و ملموس نیست، با اجازتون یه مقدار شخصی تر از شرایط خودم میگم که طولانی هم میشه (از این بابت پوزش میخوام،.
    دخترها و خواهران محترم اگه کسی که میاد خواستگاری شما، بعد از صحبت های اولیه در صورتی که تفاهم نسبی داشتین، اگه داستان زندگی و شرایطش مثل من یا شبیه این باشه، چه واکنشی نشون خواهید داد و چه انتظاراتی دارین؟ لطفاً رک و پوست کنده خواسته ها و احساستون رو بنویسید.
    در مورد خود من، اینا چیزایی هست که صادقانه با همسر آیندم به اشتراک میذارم و متقابلاً، انتظار صداقت و برخورد صادقانه هم دارم:

    مثلاً در مورد خود من که یه پسر جوون زیر 25 سال هستم، خب، آدمی بودم که از 15 سالگی به دنبال خودشناسی بودم، خیلی حقیقت جویی برام مهمه و دنبال همسری هستم که حقیقت جو و حقیقت طلب باشه نه ظاهربین و کسی که بخواد همینجوری با چشم و هم چشمی و مدگرایی و مصرف گرایی و سایر رفتارهای ناپسند زندگی کنه (چون علاوه بر نقدهایی که به اینطور رفتارها و اینطور زندگی ها دارم، کلاً در ذات و طبیعتم هم نیست و علاقه ای به چیزی غیر از خوبی و درستی و کار و رفتار منطقی، ندارم).

    در زندگیم خیلی فراز و نشیب ها بوده. بعضی وقت ها واقعاً از زندگی خیلی متنفر شدم، و حتی الآن هم که دوباره حس زندگی دوستی و شکرگزاری در من زنده شده، می بینم واقعاً اون همه فشار حقم نبود و دلیلش هم چیزی به جز عدم خودشناسی و انتخاب راه درست نبوده که متأسفانه این مشکل در دنیای ما خیلی هم فراگیره در بین انسان ها. و فقط به عنوان مثال، یکی از این مشکلات که من رو نسبت به زندگی سرد می کرد و باعث تنفر من از ازدواج و زندگی مشترک برای یک مدت طولانی شد، این بود که اینکه پدر و مادرم هم با هم خیلی اختلاف داشتن و مشکلات خانوادگی خیلی زیادی داشتیم (که بیشتر به دلیل رفتارهای نادرست پدرم بود که الآن اظهار پشیمونی می کنه و آگاه تر شده و رفتارش خیلی بهتر شده، و هم چنین اینکه متأسفانه پدر و مادرم هیچ وقت اهل مطالعه یا کمک گرفتن از یک مشاور خانواده خوب و شخص قابل اعتماد نبودن و در نتیجه، فقط اختلافات تشدید و اوضاع بدتر میشد و حتی تا مرز طلاق هم پیش رفتن هر چند زندگی ای که با هم داشتن هم دست کمی از طلاق نداشت چون هم دلی و صمیمیت و دوستی بینشون از بین رفت، در حالی که اکثر مشکلات و اختلافات این زوج، فوق العاده مسائل پیش و پا افتاده ای بود که الآن براشون حل شده و می دونن چه طور باید حلّش می کردن، ولی دیگه خیلی دیر شده و این آگاهیشون الآن تقریباً حکم نوشداروی بعد از مرگ سهراب رو پیدا کرده یه جورایی!) ولی من که کوچک ترین عضو خانواده هستم، اینقدر به دنبال مطالعه و تحقیق و پرس و جو و استفاده از تجربیات دیگران و یادگیری مهارت های زندگی رفتم، که حتی با اینکه هنوز چیز زیادی نمی دونم و تجربه نکردم واقعاً، اما تونستم سهم به سزایی در حل مشکلات خونوادگیمون داشته باشم (به دلیل اینکه اونها هیچ گامی برای حل مشکلات بر نداشتن که ای کاش اینطور نبود و این همه رنج بیخودی و بی حساب نمی کشیدیم در این سال ها). و اگرچه پدرم الآن جدای از ما زندگی می کنه ولی میزان دوستی و صمیمیت بین اعضا خیلی بیشتر شده، دیگه طلاق نگرفتن و هر چند خاطرات بد و دل شکستن ها و مکافات عمل (نتایج کارهای بد و مضر انسان در طول زندگی) به راحتی ها دست از سر آدم بر نمیداره، اما به هر حال آرامش و روابط درونی خانواده خیلی بهتر شده و تازه الآن احساس می کنیم که خانواده ی خوبی هستیم در حد خودمون (چون شهرستان زندگی می کردیم و برای کار من و برادرم، اونجا سالها گشتیم هیچ فرصتی نبود مجبور شدیم بیایم در یکی از شهرهای نزدیک تهران ساکن شیم که رفت و آمد به تهران آسون تر بشه، و خوشبختانه این موضوع در پیشرفت های کاری و اجتماعیمون تأثیر مثبت داشت هر چند واقعاً ای کاش مملکت منظم و درست حسابی می بود نه اینکه هر چی امکانات و فرصته تو تهران جمع بشه که از یه طرف زندگی رو در شهرهای دیگه به مردم سخت کنه و براشون محدودیت و محرومیت به وجود بیاره، و از طرف دیگه همه به اجبار جمع بشن در تهران که آلودگی و ترافیک و سایر مشکلات در این شهر، بدتر و بی معنی تر بشه و زندگی رو در "شهر فرصت ها" هم به شدت سخت تر و از بعضی لحاظ، کم کیفیت تر از شهرستان های دیگه کنه! پدرم بازنشسته بود و شهرش رو خیلی هم دوست داره نمی تونه مدت زیادی از اونجا دور باشه تو عمرش هم اگرچه زیاد سفر کرده، اما هیچ وقت بیشتر از چند هفته نشده که از اونجا دور باشه! حق هم داره. تهران برا کسی مثل بابای من چه نکته مثبتی داره واقعاً؟ و در نتیجه اینطور شد که جدا از ما زندگی می کنه و هر چند وقت یه بار میاد و به ما سر میزنه و چند روز می مونه).

    از طرفی به دلیل علاقه و اشتیاق زیادی که در زمینه های کاری مورد علاقم داشتم و واقعاً لازم بود دانش مورد نیاز رو کسب کنم، با وجود این فضای خانوادگی پر تنش و البته جامعه ی پرتنش تر!، از همون نوجوونی تصمیم گرفتم که یه مدت خیلی تمرکز کنم روی پیدا کردن راهم و موفقیت در هدفم، و با وجود همه مشکلات دیگه ای که در زندگیم به وجود اومد ( و واقعاً هم کیه که بی مشکل باشه؟) که کلی وقت و انرژی از من می گرفت و نمی ذاشت تمام و کمال روی اهدافم تمرکز کنم، با وجود اینکه هنوز راه درازی در پیش دارم نسبت به چیزی که برا خودم در نظر گرفتم، اما بعد از چندین سال تلاش، به جز از نظر مالی (که اونم من براش تلاش کردم ولی خیلی از چیزا خارج از کنترل من بود که جور نشد و به هم ریخت و منم که جوون و تازه کار بودم دیگه بیشتر از این توان نداشتم)، به لطف و یاری حق، از همه نظر تونستم موفقیت های خوبی رو تجربه کنم (هم در سطح فردی، و هم در سطح ملی و جهانی در حوزه فعالیت های خودم) و یه مقدار طعم خوبی و خوشبختی رو هم بچشم!

    در این سال ها، طبیعتاً منم مثل هر جوون دیگه ای میل جنسی داشتم که خب البته از همون اولش هم برام همه چیز نبود و می خواستم زندگی رو به بهترین و پربارترین شکل ممکن تجربه کنم. واسه همین هم اول چسبیدم به هدف و کارهایی که دوست دارم و برام مهمه انجامشون بدم، و در عین حال همیشه هم یه ندای درونی من رو متوجه می کرد که یه وقت تک بُعدی نشم از بقیه جنبه های زندگی به مشکل بخورم، اما خب، متأسفانه گاهی و در دوره هایی از کنترل من در می رفت، و در نتیجه دوباره به تلاش و صرف وقت و انرژی نیاز داشت که به تعادل در زندگی نزدیک شم، هر چند این یک چالش بزرگ بوده و هست برام تا همین الآن (واقعاً ذهن آدم با همه ویژگی های خوبش، یه سری آسیب پذیری ها داره که اگه آدم حواسش نباشه، واقعاً جهنم رو به زندگی ما میاره)، ولی خب، با همه اینها، من تلاشم رو در این راستا انجام دادم که ادامه خواهد داشت.

    اما در مورد مسئله جنسی، متأسفانه در این سالها خیلی جاها خودم رو سرکوب کردم و پاسخ درستی به این نیاز ندادم. یه دلیلش اینه که از طرف خانواده واقعاً هیچ تربیت درست و واقع بینانه ای در مورد مسائل جنسی و زندگی مشترک و مهارت های لازم به ما داده نشد، دلیلش هم همونه که گفتم، چون والدینی که خودشون در زندگی ناموفق بودن و دنبال رفع کردن مشکلات هم نرفتن و مطالعه و یادگیری (از هر طریقی) هم نداشتن، چه طور می تونن به بچه هاشون راه درست رو یاد بدن؟ و نتیجه اینکه من و برادرم که از خودم بزرگتره، هیچی بلد نبودیم در برخورد با جنس مخالف. من خودم با مطالعه و روحیه ی کنجکاوی که داشتم و روابط اجتماعی که ایجاد کردم و با شنیدن و استفاده از تجربیات دیگران، تونستم یه سری مسائل مهم و مهارت ها رو یاد بگیرم که خیلی هم زمان برد و برادرم که کمتر از من توجه و جدیت نشون داد به حل این موضوع، الآن هم چنان خیلی مشکلات داره در ارتباط با جنس مخالف و هنوز هیچ اقدامی برای زندگی مشترک انجام نداده در حالی که معمولاً برادر بزرگتر، برادر کوچک تر رو حداقل برای مهارت های اولیه زندگی کمک و راهنمایی می کنه (البته برادرم هم مثل خودم از نظر مالی شرایط خوبی نداره اما هم چنان یه سری راه ها به روش بازه و می تونسته و می تونه زندگی خوبی داشته باشه)

    البته یه دوره ای هم واقعاً هیچ جوره شرایط و آمادگی شروع یه رابطه رو نداشتم، ولی خب، میل و احساس این چیزا سرش نمیشه و فانتزی های جنسی مختلف داشتم. این بود که خود ارضایی که کمتر کسی شاید باشه که اون رو تجربه نکرده، در من برای چندین سال و به مدت طولانی ادامه پیدا کرد، که علاوه بر اینکه همیشه در خودارضایی حس می کردم یه چیزی کمه (چون خ. ا. تجربه ی رابطه ی جنسی کامل نیست، همونطور که با حلوا حلوا کردن، دهن شیرین نمیشه!) یه چند ماهی هست که دیگه واقعاً خیلی کمتر بهم لذت میده و می بینم دیگه فایده نداره آدم بخواد با خودش بازی کنه با ادنیشه جنس مخالف، و جای خالی یار در زندگی و آغوش گرمش واقعاً حس میشه. و واقعاً جالبه که با وجود اینکه حتی اعتیاد به خ.ا. پیدا کرده بودم، اما فکر می کنم دیگه کافیه و تا همین الآن هم، ای کاش با یه جنس مخالف رابطه درست و شرعی می داشتم به جا اینکه با خودم ور برم (هر چند ازدواج کردن هم اگه بدون خودآگاهی شروع شه و نتیجش ناموفق و پر تنش باشه و بدبختی در زندگی بیاره، مثل اکثر ازدواج ها و زندگی های آشفته که می بینیم، واقعاً مضرات و تبعات منفیش کمتر از خود ارضایی باشه و یه زندگی بد واقعاً چیزی نیست که آدم بخواد بهش افتخار کنه، حتی در مقابل یه چیز بی ارزش مثل خ. ا. رک و راست باشیم تعارف های الکی رو هم بذاریم کنار !)

    البته مشکل بزرگ دیگه ای که در خ.ا. برای من شخصاً وجود داشت، این بود که بر خلاف همه هم سن و سال ها و همه کسانی که شنیده بودم اولین بار از روی کنجکاوی و شیطنت و برای امتحان و غیره خود ارضایی رو انجام داده بودن، من برای فرار از مشکلات روزمره زندگی (و فشارهای روانی مختلف و ترس و هراس از آینده) به این کار روی آوردم که حتی برای چند ثانیه هم شده بهم آرامش و حس خوب بده! قبل از اون، فقط در خواب دچار برانگیختگی و احتلام شبانه می شدم و جالبه که نسبت به هم سن و سال ها و همکلاسی ها، خیلی دیرتر خود ارضایی رو شروع کردم، اونم نه به خاطر مسائل و لذت جنسی! فقط برای کاهش استرس روزمره. نمی دونم کسی دیگه ای هم اینطوری خ. ا. رو برای اولین بار انجام داده یا نه؟

    خلاصه دیگه الآن با افزایش آگاهی و پیش رفتن در مسیر خودشناسی (که هم چنان ادامه داره و نباید هم متوقف بشه) میخوام یه زندگی خوب رو شروع کنم. یه همسر خوب و همدل پیدا کنم که با هم زندگی ای که دوست داریم و لیاقتشو رو داریم رو بسازیم. از همه نظر هم میخوام بهترین ها رو تجربه کنیم، چه از نظر عاطفی، چه جنسی و هر چیز دیگه ای که در زندگی مهمه (مثل داشتن آزادی و استقلال در جنبه های مختلف زندگی، از جمله مالی)، نمیخوام چیزی برا همسرم کم بذارم که متقابلاً ایشون هم با رضایت، بهترین ها رو برای من به عنوان همسرش و زندگیمون به عنوان تجربه ی مشترکمون، بخواد و بهترین تلاشش رو انجام بده.

    الآن هم بزرگترین مشکل و دغدغه ی من مقل خیلی از جوون ها مسائل مالی هست، که اون رو هم براش برنامه ریزی و تلاش می کنم و میخوام که حل بشه چون تجربه ثابت کرده فشارهای مالی جزو بزرگترین فشارها در زندگی فردی، زناشویی و اجتماعی هستن و نمیخوام این موضوع که در هر صورت کامل هم در کنترل من نیست، زندگیم رو به هم بریزه.
    تا الآن هم پا پیش نذاشتم و رابطه ای شروع نکردم چون واقعاً نمی خواستم و نمی خوام با احساسات و زندگی کسی بازی کنم همونطور که انتظار دارم کسی با زندگی و احساسات من بازی نکنه.
    تا قبل از این مرحله، کلی مشکلات شخصیتی و مشکلات دیگه هم در زندگی داشتم که حتی در حد شخصی هم زندگی من رو به بدترین شکل ممکن مختل کرده بود چه برسه به اینکه بخواد یک زندگی مشترک رو هم آلوده کنه. اما الآن در این مرحله ای که هستم، یه سری از بزرگترین مشکلات و دغدغه های زندگیم رو تا حد زیادی رفع کردم و تجربه های بهتری کسب کردم، و الآن کلاً موقعیت های بهترین دارم به لطف خدا.
    الآن تازه احساس می کنم کم کم دارم آماده میشم برا یه زندگی خوب، ولی حل مسائل مالی همونطور که می دونیم یه شبه اتفاق نمی افته و زمان می بره.
    بنابر این میخوام بدونم چه طور این موضوع رو با کسی که به خواستگاریش برم، مطرح کنم (البته در صورت وجود تفاهم و توافق در جنبه های مختلف) و خانم ها در چنین شرایطی، چه قدر به مرد فرصت میدن، کنار میان و کمک می کنن برای تقویت بنیه مالی و رسیدن به استقال مالی؟ آیا فقط در حد همون دوران نامزدی؟ یا در سال های بعدی هم؟
    و بعد ها در زندگی مشترک، در صورت رخ دادن نوسانات مالی و یا ورشکستگی و شرایط نزدیک به اون، چقدر رفتار خانم ها ممکنه تغییر کنه؟


    * از دوستانی که پیام رو خوندن، بی نهایت تشکر می کنم و منتظر نظرات، تجربه ها و پاسخ های مفید و کمک کننده ی شما هستیم تا همه از هم بتونیم یاد بگیریم...

    با آرزوی سلامتی و موفقیت برای همه عزیزان

  2. 7 کاربران زیر از 1pesarJavan بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  3. بالا | پست 2

    عنوان کاربر
    کاربر ویژه
    تاریخ عضویت
    May 2014
    شماره عضویت
    3710
    نوشته ها
    9,699
    تشکـر
    4,204
    تشکر شده 10,202 بار در 5,111 پست
    میزان امتیاز
    21

    پاسخ : بحث آزاد : خانم ها و تفاهم مالی

    امیدوارم بحث خوبی در این مورد بشه ...

    ولی مسئله مالی در ازدواج در اولویته ... چون ازدواج و زندگی مشترک هزینه داره و این هزینه ها باید با پول رفع بشن

    پس بهتره همین اول تکلیف روشن باشه ... کسی که ادم خوبی هست و پول و شغل مناسب برای ازدواج نداره نمیتونه کاندید خوبی برای ازدواج باشه
    امضای ایشان

    خـــــدانـگهــــــدار


  4. 3 کاربران زیر از farokh بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  5. بالا | پست 3

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    May 2016
    شماره عضویت
    28420
    نوشته ها
    156
    تشکـر
    412
    تشکر شده 104 بار در 78 پست
    میزان امتیاز
    8

    پاسخ : بحث آزاد : خانم ها و تفاهم مالی

    خانوم ها باید با خودشون رو راست باشن ببینن چه سطح مالی اونارو راضی نگه میداره، شخصی رو که از لحاظ مالی مورد تاییدشون نیست رو انتخاب نکنن...
    امضای ایشان


  6. 2 کاربران زیر از zeinab7 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  7. بالا | پست 4

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Sep 2014
    شماره عضویت
    6159
    نوشته ها
    13,512
    تشکـر
    10,854
    تشکر شده 13,741 بار در 6,989 پست
    میزان امتیاز
    24

    پاسخ : بحث آزاد : خانم ها و تفاهم مالی

    سلام دوست عزیز بهتر بود یکم خلاصه تر مینوشتید

    این نظر شخصی من:

    همونطور که اقا فرخ گفتند مسئله مالی جزو اولویت هاست. مثل بقیه الویت های مهم( ایمان داشتن. .شباهت فرهنگ ها..شباهت عقیده ها ....و و و.) که حتی یکیش نباشه نباید قبول کرد

    هردختری باید طبق. شرایط و زندگی خانواده خودش تصمیم بگیره و اینکه پول داشته باشن منظور این نیست که پولدار مد نظر هست .. پول باید به قدری باشه که زندگی سه نفر بشه اداره کرد نه تو فشار باشه خود به خود ارامش ادم و میریزه بهم

    و ضمن تایید حرف زینب خانم. منم تکرار میکنم

    باید دخترا هم ببیین چه سطح مالی راضیشون میکنه و شخصی. رو که از نظر مالی مورد تایید نیست انتخاب نکنن

    و یه چیز دیگه این پسر 25 ساله باید از سن کمتر فکر ایندش میکرد نه اینکه تازه به این سن رسیده باشه بخواد تازه شروع کنه. خیلی ها بهونه میارن درس بوده سربازی بود من پسر میشناسم از کار خیلی کوچیک شروع کرده همزمان درسشم خونده خرج دانشگاهش خودش داده الان مطابق رشتش. میخواد کار پیداکنه چون از همون سن کمش با همون کار کوچیک تونست سرمایه جمع کنه. الان یا دو سه سال دیگه هم قدری داره بتونه زندگی مشترک شروع کنه پس بهتر اول با خودتون رو راست باشید و خودتون گول نزنید


    پس اگرم پسری تو سن 25 شروع کرد به کار کردن توقع نکنه همین اول کار معجزه رخ بده زمان میبره


    موفق باشید



    امضای ایشان
    زندگی سه دیدگاه داره

    دیدگاه شما
    دیدگاه من
    حقیقت

  8. کاربران زیر از پریماه. بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  9. بالا | پست 5

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Nov 2014
    شماره عضویت
    8192
    نوشته ها
    6,105
    تشکـر
    8,084
    تشکر شده 8,594 بار در 3,929 پست
    میزان امتیاز
    19

    پاسخ : بحث آزاد : خانم ها و تفاهم مالی

    سلام

    چقد خوب که کسی انقد دقیق خودش رو میشناسه

    و دنبال زندگی جدیدی هست...واقعا جای احسنت داره

    در مورد مسائل مالی من میخوام نظر شخصی خودم رو بگم

    من اگه بدونم طرفم فرد پاکی هست و دنبال راه حلال هست تا همیشه بهش فرصت میدم!

    تا هروقت که بدونم قرارش با خودش این هست که از راه درست و حلال پول دربیاره

    هیچکس همون اول زندگی با همه چیز عالی و مرفه شروع نکرده مگر اینکه ثروت عظیمی بهش رسیده باشه

    وقتی بدونم فرد مورد نظرم داره تلاش میکنه و دنبالش هست البته که بهش فرصت میدم

    اینکه کسی جنم کار کردن داشته باشه خیلی مهمه...

    خیلیا هستن دنبال کار نیستن یا حداقل دنبال هر کاری نیستن و میخوان از همون اول یه کار خوب و پردرآمد داشته باشن

    اما وقتی یه جوونی واقعا داره از صفر شروع میکنه و کار هم براش عار نیست چرا باید نا امیدش کرد؟؟؟

    درست همونجوری که ممکنه یه فرد پولدار یه شبه ورشکست بشه و باید از اول شروع کنه

    میشه بهش گفت حالا که دیگه پول نداری من نمیخوامت؟؟؟ من دیگه باهات ادامه نمیدم؟؟؟

    کسی که میره دنبال ازدواج حتما یه حداقلی از درآمد رو داره

    چه بهتر که بهش فرصت داده بشه و درک بشه شرایطش تا بهتر و سریعتر ادامه بده

    من باشم به طرفم فرصت میدم و همه جوره حمایتش میکنم

    لذت زندگی به همینه که ببینی کی تو کوران راه دستت رو میگیره

    و گرنه انتهای راه که به همه چی رسیدی همه میتونن باهات خوش باشن

    البته اگه مردها شیطنت نکنن و از صبوری خانمشون سواستفاده نکنن

  10. 2 کاربران زیر از رزمریم بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  11. بالا | پست 6

    عنوان کاربر
    کاربر ویژه
    تاریخ عضویت
    Jan 2016
    شماره عضویت
    25992
    نوشته ها
    2,016
    تشکـر
    2,703
    تشکر شده 2,480 بار در 1,283 پست
    میزان امتیاز
    12

    پاسخ : بحث آزاد : خانم ها و تفاهم مالی

    نظر شخصی من اینه که اگر پسر از همه نظر اوکی بود (اعتقادو فرهنگ و تفاهم و...) و فقط مشکل مالی داشته باشه خب تا موقعی که بتونه امکانات اولیه یه زندگی مستقل رو فراهم کنه میتونه عقد کنه بعدش که فراهم شد عروسی کنه . به خاطر اینکه به نظرم یکی از مهم ترین علت های اصلی طلاق دخالت های خانواده هاست که اگرزنو شوهر اوایل ازدواجشون مستقل نباشن چه از لحاظ مالی پسر وابسته به پول خانوادش باشه و یا اینکه اوایل زندگیشونو رو در منزل والدین پسر یا دختر زندگی کنن یکسری حرمت ها شکسته میشه و استارت دعوا و اختلافا زده میشه .
    البته در اینجا سن هم مطرح هست هر چه دختر سن و سطح تحصیلاتش بالاتر بره کمتر میتونه با یکسری شرایط کنار بیاد و انتظاراتش نسبت به یه دختر کم سنو سال بیشتره چون دخترای کم سن و سال تر بهتر میتونن یکسری شرایط رو تحمل کنن به خاطر اینکه اوایل جوانی از یک شور و اشتیاق و انرژِی بیشتری برخودارن در حالی که افزایش سن بیشتر تصمیما از رو عقل هست تا احساس و ممکنه دختر خانم قید عشقو بزنه تا اینکه در سختی قرار بگیره و سعی میکنه بر احساسش غلبه کنه
    اما در مورد خوده شخص استارتر به نظرم اولا شما باید با هم کفو خودتون ازدواج کنید یعنی از نظر سطح مالی باید هم طراز با خودتون باشه و اینکه برای اینکه بفهمید این خانم میتونه چقدر اقتصادی و یا ولخرج باشه در طول دوران نامزدی مشخصه میشه من به شما توصیه میکنم اول یه مطالعاتی در مورد خانما و خصوصیات اخلاقی اون ها داشته باشین. چون خانم ها دسته های مختلفی دارن یکسریشون میتونن در بدترین شرایط هم زندگی کنن وصبر وتحمل بیشتری دارن و یکسریشونم تحمل یک روز سختی هم ندارن و یکی از راه های شناخت آن ها اینه که ببینی در چه خانواده ای بزرگ شده حالا یکسری میگن دختر بیشتر شبیه مامانش میشه پسر شبیه باباش درست و غلطشو نمیدونم ولی خانواده ای که اون دختر خانم در اون بزرگ شده روی اخلاقیاتش بسیار تاثیر میزاره و این به شما کمک زیادی میکنه .
    امضای ایشان
    و خدایی هست . مهربان تر از حد تصور ...

  12. کاربران زیر از eli2 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  13. بالا | پست 7

    عنوان کاربر
    کاربر محروم
    تاریخ عضویت
    Apr 2016
    شماره عضویت
    27671
    نوشته ها
    374
    تشکـر
    995
    تشکر شده 634 بار در 431 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : بحث آزاد : خانم ها و تفاهم مالی

    سلام
    خسته نباشید
    بله درسته که مسئله مالی یکی از اصول مهم ازدواج هست ولی ای کاش بعضی خانم ها هم یکم از توقعات مبارکشون کم کنن
    و اینو درک کنن که اقاشون وزیر و یا نخست ویزیر نیست که بخاد فول خاسته هاشونو براورده کنه

  14. 2 کاربران زیر از Tarah بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  15. بالا | پست 8

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Nov 2014
    شماره عضویت
    8192
    نوشته ها
    6,105
    تشکـر
    8,084
    تشکر شده 8,594 بار در 3,929 پست
    میزان امتیاز
    19

    پاسخ : بحث آزاد : خانم ها و تفاهم مالی

    نقل قول نوشته اصلی توسط Tarah نمایش پست ها
    سلام
    خسته نباشید
    بله درسته که مسئله مالی یکی از اصول مهم ازدواج هست ولی ای کاش بعضی خانم ها هم یکم از توقعات مبارکشون کم کنن
    و اینو درک کنن که اقاشون وزیر و یا نخست ویزیر نیست که بخاد فول خاسته هاشونو براورده کنه

  16. بالا | پست 9

    عنوان کاربر
    کاربر ویژه
    تاریخ عضویت
    Jan 2016
    شماره عضویت
    25992
    نوشته ها
    2,016
    تشکـر
    2,703
    تشکر شده 2,480 بار در 1,283 پست
    میزان امتیاز
    12

    پاسخ : بحث آزاد : خانم ها و تفاهم مالی

    نقل قول نوشته اصلی توسط Tarah نمایش پست ها
    سلام
    خسته نباشید
    بله درسته که مسئله مالی یکی از اصول مهم ازدواج هست ولی ای کاش بعضی خانم ها هم یکم از توقعات مبارکشون کم کنن
    و اینو درک کنن که اقاشون وزیر و یا نخست ویزیر نیست که بخاد فول خاسته هاشونو براورده کنه
    ما خانما خونه ای که استخرو جکوزی داشته باشه ماشین ویلا و هواپیمای شخصی و مهریه به تعداد ستاره های آسمون میخایم (البته بدون جهیزیه ) خب خدا شما رو مرد آفریده چون حتما میتونید اینا رو تهیه کنید دیگه
    امضای ایشان
    و خدایی هست . مهربان تر از حد تصور ...

  17. بالا | پست 10

    عنوان کاربر
    کاربر محروم
    تاریخ عضویت
    Apr 2016
    شماره عضویت
    27671
    نوشته ها
    374
    تشکـر
    995
    تشکر شده 634 بار در 431 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : بحث آزاد : خانم ها و تفاهم مالی

    نقل قول نوشته اصلی توسط eli2 نمایش پست ها
    ما خانما خونه ای که استخرو جکوزی داشته باشه ماشین ویلا و هواپیمای شخصی و مهریه به تعداد ستاره های آسمون میخایم (البته بدون جهیزیه ) خب خدا شما رو مرد آفریده چون حتما میتونید اینا رو تهیه کنید دیگه
    پس بشین تا بیان بگیرنت
    همون تو خونه باشی بترشی بهتره ...
    ( شوخی بودا به دل نگیر)

  18. بالا | پست 11

    عنوان کاربر
    کاربر محروم
    تاریخ عضویت
    Apr 2016
    شماره عضویت
    27671
    نوشته ها
    374
    تشکـر
    995
    تشکر شده 634 بار در 431 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : بحث آزاد : خانم ها و تفاهم مالی


  19. کاربران زیر از Tarah بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  20. بالا | پست 12

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    May 2016
    شماره عضویت
    28420
    نوشته ها
    156
    تشکـر
    412
    تشکر شده 104 بار در 78 پست
    میزان امتیاز
    8

    پاسخ : بحث آزاد : خانم ها و تفاهم مالی

    بنظر من این خوبه که دختر خانوم قبل ازدواج واقعا خودشو محک بزنه ببینه چه سطحی راضیش میکنه... وقتی هم ازدواج کرد

    هرگز چشم و هم چشمی نکنه و قانع و صبور باشه (اگر تلاش کنند به لطف خدا بالاخره پیشرفت مالی خواهند داشت)...

    متاسفانه بعضی از دخترخانوم ها اولش میگن نه عب نداره اما وقتی وارد زندگی شدند پوست آقا پسرو میکنن که چرا درآمدت کمه؟ چرا فلان چی رو نداریم؟ و ...

    این خیلی تاسف باره!!! شناخت خودمون و رو راستی اولین شرط برای برقراری هر ارتباطی هست اول با خودمون بعد با طرفمون...

    یکی از آشناهامون سر این قضیه ها کارشون به طلاق کشید چون دخترخانوم واقعا زد زیر حرفاش و توقعات بی جا داشت و فوق العاده دهن بین بود...

    یک زوج دیگه از آشناهامونم که دخترخانوم همش دوس داشت پوز بده و خودشو کلاس بالا نشون بده انقدر شوهرشو تحت فشار قرار داد کلی مقروض شد بعد هم خودکشی کرد

    خیلی از این مدل قضیه ها دیدم و تجربه کردم ... برای همین میگم خیلی تاسف باره که یک نفر بخواد ازدواج کنه اما تکلیفش با خودش مشخص نباشه و طرفو درک نکنه

    نمیشه گفت دختر کم سن باشه کم توقع هست یا سن بالا و تحصیلات داشته باشه! به تربیت طرف بستگی داره مادر دختر خانوم خیلی تاثیر گذار هست در سطح توقع و قناعت یا اسراف کاری دخترخانوم ها
    امضای ایشان


  21. کاربران زیر از zeinab7 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  22. بالا | پست 13

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    May 2016
    شماره عضویت
    28420
    نوشته ها
    156
    تشکـر
    412
    تشکر شده 104 بار در 78 پست
    میزان امتیاز
    8

    پاسخ : بحث آزاد : خانم ها و تفاهم مالی

    نقل قول نوشته اصلی توسط سعید 24 نمایش پست ها
    من خودم به شخصه دوست دارم با دختری ازدواج کنم که پول و مادیات در اولویت های اخرش باشه
    منظورم اینه انتظار نداشته باشه که اول زندگی همه چی داشته باشم
    خونه و ماشین و .....
    اهل چشم و هم چشمی هم نباشه
    نگه دختر خالم فلان چیزو داره ،من بهترشو میخوام
    سراغ مد روز نباشه.هر ماه مانتو و لباس و ...... نخره
    ولی یه جمله هست که میگه "گشتم نبود نگرد نیست"
    یا این که بود ولی مال ما نبود
    به خدا توکل کنید و امیدوار باشید که حتما خدا یه همچین دخترخانومی رو قسمتتون میکنه...
    امضای ایشان


  23. 3 کاربران زیر از zeinab7 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  24. بالا | پست 14

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Oct 2014
    شماره عضویت
    8050
    نوشته ها
    1,468
    تشکـر
    3,819
    تشکر شده 3,324 بار در 1,147 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : بحث آزاد : خانم ها و تفاهم مالی

    اتفاقا عاقا سعید24 مطمئن باش همچین دخترایی هستن فقط باید خوب پیگیرباشی و توکل کنی
    من خودم دقیقا همینطوری ام اصلا اهل ولخرجی نیستم یادم نمیاد تا حالا گفته باشم به همسرم فلانی این چیزو داره چرا من ندارم

    هیشه میگم غرور مرد خیلییی با ارزشه نباید بخاطر یه مانتو و ی النگو که دختر عموت خریده و تو هنوز نخریدی غرور مردتو بشکنی

    بنظرم مردها بیشتر درونگران و اون خرد شدن و شکسته شدنشونو نشون نمیدن

    بنظرم هم مردها دوست دارن خانومشون بهترین لباس و طلا داشته باشه اصلا باعث افتخارشو داشته باشن برا زنشون بخرن

    خوبه ادم همیشه اندازه جیب خودشو همسرش خرج کنه

    بنظر آدم های چشم وهم چشم هیچ وقت تو زندگیشون آرامش ندارن چون همیشه چشمشون دنبال زندگی بقیه اس .
    ویرایش توسط رهگذر زندگی : 07-16-2016 در ساعت 12:02 PM

  25. 2 کاربران زیر از رهگذر زندگی بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  26. بالا | پست 15

    عنوان کاربر
    کاربر محروم
    تاریخ عضویت
    Sep 2015
    شماره عضویت
    21877
    نوشته ها
    2,577
    تشکـر
    2,345
    تشکر شده 1,788 بار در 1,138 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : بحث آزاد : خانم ها و تفاهم مالی

    خلاصه تا پول نداشته باشی عشق و این چیزا کشک !!

    البته آش بدون کشک نمیشه ولی برای خرید کشک هم پول می خواهد

    خلاصه پول داشته باشی یهوی میشی شاهزاده سوار بر اسب سفید و یک دل و صد دل عاشق ات میشن البته برای ازدواج حتی قیافه هم نداشته باشی !! !

    اونای که هم قیافه دارند در حد عشق نافرجام باقی می مونند اکثرا

    دکتر و مهندس هم باشی بی پول در حد ادم با شخصیت می مونی نه کیس مناسب برای ازدواج .

    خلاصه پول چی داری تا عشق بخری؟؟؟!!

  27. کاربران زیر از omidd بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  28. بالا | پست 16

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Jun 2015
    شماره عضویت
    17587
    نوشته ها
    1,663
    تشکـر
    480
    تشکر شده 1,427 بار در 770 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : بحث آزاد : خانم ها و تفاهم مالی

    پول و مسایل مالی مهمه ولی دیگه نه تاحدی که اولویت های دیگه رو پایین بیاره...درحدی که آدم دستش به دهن خودش و زن و بچه ش برسه
    من آدم واقع بینی هستم و اصلا رویایی فکر نمیکنم
    ولی خدا رزاقه...باید بهش توکل کرد و از خودش کمک خواست
    روزی همه رو میرسونه
    این رو به شخصه تجربه کردم

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. رفع جای جوشهای صورت
    توسط nadia86 در انجمن مشاوره پزشکی
    پاسخ: 16
    آخرين نوشته: 07-03-2016, 04:35 PM
  2. بهترین کرم سفیدکننده صورت ارزان
    توسط nilo1 در انجمن زیبایی پوست و مو
    پاسخ: 2
    آخرين نوشته: 08-10-2015, 05:40 PM
  3. پف کردن صورت بعد از رابطه جنسى
    توسط amir-00 در انجمن خودارضایی
    پاسخ: 12
    آخرين نوشته: 04-24-2015, 02:24 AM
  4. ورزش و ماساژ صورت
    توسط Artin در انجمن پزشکی ورزشی
    پاسخ: 0
    آخرين نوشته: 12-20-2013, 01:29 AM
  5. روشهای کاهش چین‌ و چروک صورت
    توسط R e z a در انجمن زیبایی پوست و مو
    پاسخ: 0
    آخرين نوشته: 12-13-2013, 12:47 AM

لیست کاربران دعوت شده به این موضوع

کلمات کلیدی این موضوع

© تمامی حقوق برای مشاورکو محفوظ بوده و هرگونه کپی برداري از محتوای انجمن پيگرد قانونی دارد