نوشته اصلی توسط
minmin
سلام به همگی.
من یه دختر 22 ساله هستم. چادریو مذهبی. مهندسیم رو گرفتم و تا چند وقته دیگه فارغ التحصيل میشم. موقعیت خانوادگیم هم خیلی خوبه.
یه خواستگار جدیدا برام اومده 25 ساله. مهندس، سربازی رفته، کار هم داره. از لحاظ دین و ایمان هم که شرط اول منه هم خیلی خوبه. خانوادگی هم خیلی خوبن سرایطش ایده آله. تنها مشکلش ازدواج موقتی هس که سال قبل داشته. سال قبل به مدت یه سال صیغه بودن. که شش ماهه دوم همدیگه رو اصلا ندیدن دیگه. چون به گفته ی خودشون دخترخانوم بعد از ورود به دانشگاه کلا تغییر داشته و دوست پسر هم داشته و دلیلشون هم همین بوده. توی همون شش ماهه اول هم چون اقا پسر سرباز بوده و دخترخانوم شهرستانی و دبیرستانی، کمتر همدیگه رو میدیدن.
الان ایشون ایده ال های منو دارن و این تنها مشکلشونه.
میترسم یه زمانی به من مشکوک بشن، تعصبی بشن، زیادی غیرت بازی در بیارن، منو با اون خانوم مقایسه کنن و هزارتا چیزای دیگه.
ازییه طرف هم اینکه اومدن این موضوع رو گفتن خودش نشون میده ادم صادقی هستن و شجاعت دارند. همینطور هم خیلیا پسرای دیگه هستن که هزار جور دوست دختر و اینا دارن ولی دم هم نمیزنن. حتی ممونه بعداز ازدواج هم ادامه بدن و گسی هم چیزی متوجه نشه.
واقعا مرددم. ممنون میشم اگه با راهنمایی هاتون کمکم کنین